نام پژوهشگر: علی قنبری مطلق
محمدرضا آخوند انوشیروان کاظم نژاد
امروزه روش های مختلفی برای مدل سازی داده های بقا چند متغیره مورد استفاده قرار می گیرد که به طور کلی می توان آنها را در دو دسته طبقه بندی کرد. یکی مدل های شرطی که به شرط اثری تصادفی زمان های بقا را مستقل فرض می-کنند و دیگری مدل های حاشیه ای که ابتدا توزیعی حاشیه ای برای هر مولفه در نظر گرفته می شود و سپس توزیع توام به صورت تابعی از توزیع های حاشیه ای و عامل همبستگی در نظر گرفته می شود. یکی از روش های مورد استفاده در مدل سازی داده های بقا چند متغیره به روش حاشیه ای استفاده توابع مفصل می باشد که در سال های اخیر گسترش فزاینده ای یافته است. از جمله داده های بقاء چند متغیره داده های ریسک های رقابتی می باشند. روش های پارامتری و ناپارامتری مختلفی برای مدل سازی داده های ریسک های رقابتی پیشنهاد شده است . اما روش های پارامتری به دلیل مشکل شناسایی پذیری کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. محققین مختلفی استفاده از تابع مفصل را به منظور حل مشکل شناسایی پذیری پیشنهاد کرده اند. در این مدل ها توزیع های حاشیه ای به گونه ای کاملا پارامتری انتخاب می شوند و می توان تاثیر متغیرهای کمکی را بر روی ریسک های مختلف بدست آورد. اما با وجود برخی مزایا روش های بیزی در تحلیل داده های بقاء چند متغیره مدل سازی شده با استفاده از توابع مفصل کمتر به کار گرفته شده اند. در این تحقیق پس از مدل سازی داده های بقاء ریسک های رقابتی به کمک توابع مفصل کلایتون ، مانای مثبت و فرانک از روش های بیزی برای برآورد پارامترها استفاده شد. در پایان نیز مدل های پیشنهادی بر روی داده های بقاء بیماران مبتلا به سرطان کولورکتال به کار گرفته شد. نتایج حاصل از برازش مدل ریسک های رقابتی به داده ها نشان داد که در حالت تک متغیره جنسیت، شاخص توده-بدنی، سابقه بیماری التهابی روده، درجه تومور، نوع درمان و مرحله تومور بر بقاء بیماران مبتلا به سرطان کولون نقش دارند درحالیکه بر بقاء بیماران مبتلا به سرطان رکتوم جنسیت، شاخص توده بدنی، نوع درمان دارای اثری معنی دار بودند. در حالت چند گانه نیز عوامل سابقه بیماری التهابی روده، شاخص توده بدنی، درجه تومور، مرحله تومور بر بقاء بیماران مبتلا به سرطان کولون موثر شناخته شدند در حالیکه بر بقاء بیماران مبتلا به سرطان رکتوم شاخص توده بدنی و نوع درمان اثر معنی داری داشتند. همچنین بر اساس معیار اطلاع انحرافی تابع مفصل کلایتون برازش بهتری نسبت به توابع مفصل مانای مثبت و فرانک به داده ها داشت.
محسن امیدی شمامی عباسعلی اللهیاری
هدف کلی و اصلی این پژوهش، بررسی تاثیر درمان عقلانی-عاطفی-رفتاری بر باورهای غیر منطقی،کیفیت زندگی و سلامت عمومی زنان مبتلا به سرطان پستان بود. بر این اساس، پژوهش حاضر با استفاده از درمان عقلانی-عاطفی-رفتاری گروهی سعی کرد در چنین مسیری گام بردارد.به همین منظور ، نمونه ای به حجم 24 نفر زن مبتلا به سرطان پستان که درمرحله پرتو درمانی قرار داشته ، به روش نمونه گیری غیر تصادفی از بیمارستان امام حسین تهران ، انتخاب و مورد آزمون قرار گرفتند.اما روش جایگزینی آزمودنی ها در گروه های آزمایش و کنترل،به صورت تصادفی انجام گردید.تعداد افراد نمونه ی هر کدام از گروه ها ،12 نفر بود.آزمودنی های گروه آزمایش به صورت گروهی به مدت 10 جلسه (هر جلسه 75دقیقه) هفتگی ،تحت آموزش درمان عقلانی- عاطفی-رفتاری قرار گرفتند.در حالی که گروه کنترل ،هیچ گونه آموزش یا مداخله ای دریافت نکردند و فقط مراقبت معمول پزشکی را دریافت نمودند.ابزارهای پژوهش،آزمون باورهای غیر منطقی (ibt)،پرسشنامه کیفیت زندگی (sf36) و سلامت عمومی(ghq) بود که به صورت انفرادی،یکبار قبل از آموزش درمان عقلانی- عاطفی- رفتاری و یکبار نیز پس از خاتمه ی جلسات مداخله ی درمانی بر روی دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شدند.در این پژوهش برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها و بررسی و ارزیابی تاثیر درمان عقلانی- عاطفی- رفتاری بر باورهای غیر منطقی،کیفیت زندگی و سلامت عمومی از آزمون تحلیل کواریانس استفاده شد.نتایج پژوهش نشان داد که درمان عقلانی-عاطفی-رفتاری در کاهش باورهای غیر منطقی گروه آزمایش موثر بوده است.همچنین این درمان موجب بهبود کیفیت زندگی و سلامت عمومی افراد گروه آزمایش گردیده است. از این رو، می توان درمان عقلانی- عاطفی- رفتاری را به عنوان یکی از مداخلات سودمند درمانی در جهت سازگاری زنان مبتلا به سرطان پستان دانست که در واقع تسهیل کننده سازگاری آنان با بیماریشان و مسائل روان شناختی ناشی از آن مانند اضطراب،افسرگی،مشکلات خواب،مشکلات ارتباطی و...می شود. واژگان کلیدی: درمان عقلانی-عاطفی-رفتاری،باورهای غیر منطقی،کیفیت زندگی، سلامت عمومی، سرطان پستان.
مهدیه باباربیع شهرضا بهمن بهمنی
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی شیوه مداخله تلفیقی "آموزش مهارتهای زندگی زناشویی برای زنان ماستکتومی شده" "بر افزایش رضایتمندی از زندگی زناشویی این گروه از بیماران و نیز تاثیر غیر مستقیم مداخله مذکور بر رضامندی همسرانشان انجام گرفته است. جامعهآماری پژوهش، بیماران مبتلا به سرطان پستان 30 تا 60 ساله ی مراجعه کننده به بیمارستان امام حسین(ع) تهران بود که پس ازجراحی ماستکتومی تحت پرتو درمانی قرار داشته اند. اعضای گروه نمونه از طریق نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب و با استفاده از گمارش تصادفی به گروه های آزمایش و کنترل تقسیم شدند. بیماران هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون به همراه همسرانشان بر اساس مقیاس رضامندی زناشویی انریچ(فرم 40 سوالی) مورد ارزیابی قرار گرفتند. زنان گروه آزمایش در معرض مداخله تلفیقی "آموزش مهارتهای زندگی زناشویی برای زنان ماستکتومی شده " در قالب دوازده جلسه ی 90 و 120دقیقه ای (دو جلسه در هفته) قرار گرفتند. پس از جمع آوری داده ها در پس آزمون، داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس با هدف حذف اثر پیش آزمون بر پس آزمون و تحلیل واریانس برای بررسی تفاوت گروه ها، از طریق بسته آماری spss 18 پردازش شد. نتایج آزمون فرضیه ها نشان دادکه میانگین رضامندی زناشویی در بیماران مبتلا به سرطان پستان ماستکتومی شده پس از اجرای مداخله و همسرانشان، در گروه آزمایش بیشتر از میانگین گروه کنترل بوده و تفاوت ها از لحاظ آماری معنادار است. به این ترتیب می توان نتیجه گرفت که شیوه ی مداخله ی مورد استفاده بر رضامندی زناشویی زنان ماستکتومی شده و همسرانشان موثر بوده است.
احمد ایزدی اجیرلو بهمن بهمنی
پژوهش حاضر با هدف اصلاح تصویر تن و افزایش عزت نفس بیماران مبتلا به سرطان پستان پس از جراحی ماستکتومی از طریق مداخله ی شناختی رفتاری گروهی انجام گرفته است. جامعهآماری پژوهش، بیماران مبتلا به سرطان پستان 30 تا 60 ساله ی مراجعه کننده به بیمارستان امام حسین(ع) تهران بود که پس ازجراحی ماستکتومی تحت پرتو درمانی قرار داشته اند. اعضای گروه نمونه از طریق نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب و با استفاده از گمارش تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. اعضای هر دو گروه در پیش آزمون و پس آزمون بر اساس مقیاس تصویر تن و روابط هورمز و همکاران و عزت نفس آلیس پوپ مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش در معرض "مداخله ی شناختی رفتاری گروهی" در قالب دوازده جلسه ی 90 دقیقه ای (دو جلسه در هفته) قرار گرفت. پس از جمع آوری داده ها در پس آزمون، داده ها با استفاده از تحلیل کواریانس با هدف حذف اثر پیش آزمون بر پس آزمون و تحلیل واریانس برای بررسی تفاوت گروه ها، از طریق بسته آماری spss 18 پردازش شد. نتایج آزمون فرضیه ها نشان دادکه میانگین تصویر تن و عزت نفس در بیماران مبتلا به سرطان پستان ماستکتومی شده پس از اجرای مداخله، در گروه آزمایش بیشتر از میانگین گروه کنترل بوده و تفاوت ها از لحاظ آماری معنادار است. به این ترتیب می توان نتیجه گرفت که شیوه ی مداخله ی مورد استفاده بر اصلاح تصویر تن و افزایش عزت نفس زنان ماستکتومی شده موثر بوده است.
سیده فاطمه حسینی سید علی محمد موسوی
چکیده پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه ی ویژگی های شخصیتی و کیفیت زندگی بیماران سرطانی انجام شد.برای جامعه ی آماری مورد نیاز که الزامات پژوهشی و نمونه ی مورد نظر را در بر داشته باشد،بیماران بستری در بیمارستان امام حسین(ع)-وابسته به دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی- انتخاب شدند.تعداد134 بیمار سرطانی براساس محاسبات آماری انجام شده برای نمونه ی پژوهش انتخاب شدند.آزمودنی ها پرسش نامه ی کیفیت زندگی-خاص بیماران سرطانی- و ویژگی های شخصیتی پنج عاملی نئورا تکمیل کردند.داده های پژوهش با استفاده از همبستگی و آزمون t تجزیه و تحلیل شد.نتایج نشان داد که بین سه بعداول ویژگی های شخصیتی(روان رنجورخویی، برون گرایی و بازبودن نسبت به تجربه) و مقیاس های کیفیت زندگی (سطح سلامت عمومی، مقیاس کارکردی و مقیاس علائم) بیماران سرطانی رابطه ی معنادار وجود دارد.در صورتی که بین دو بعد دیگرویژگی های شخصیتی)وجدانی بودن و توافق( و ومقیاس های کیفیت زندگی رابطه ی معنادار وجود ندارد .هم چنین بین ابعاد ویژگی های شخصیتی و نمره کلی کیفیت زندگی رابطه ی معنادار یافت نشد. کلید وژه ها ویژگی های شخصیتی،کیفیت زندگی،سرطان
مایده نقیایی بهمن بهمنی
این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی مداخله تلفیقی وجودگرایی و مدل اولسون صورت گرفت . این مطالعه از نوع موردی بوده و تعداد سه زوج بر اساس نمونه گیری مبتنی بر هدف وارد مطالعه شدند و هر کدام جداگانه به مدت دوازده جلسه در جلسات زوج درمانی شرکت کردند. در طی جلسات اندازه گیری ها بر اساس پرسشنامه رضایتمندی زناشویی و کارکرد خانواده صورت گرفت. یافته ها حاکی از اثربخشی این مداخله بر رضایتمندی زناشویی و کارکرد خانواده این زوج ها بود.