نام پژوهشگر: علی اصغر فتحی

تغییرات جمعیت شپشک توت (pseudaulacaspis pentagona) و دشمنان طبیعی مهم آن در استان مازندران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی 1388
  مهدیه بذرافشان   جبرائیل رزمجو

در این تحقیق تغییرات جمعیت و زیست شناسی شپشک توت با نام علمی p. pentagona در شرایط مزرعه ای و روی دو میزبان هلو و کیوی مورد بررسی قرار گرفت. طبق این مطالعه، شپشک توت روی هر دو میزبان دارای سه نسل بوده و زمستان را به صورت ماده ی بارور سپری می کند. اوج تراکم آفت روی میزبان هلو در نسل اول و اواخر اردیبهشت ماه و روی میزبان کیوی در نسل سوم و اواسط شهریور ماه بود. همچنین طول دوره یک نسل حشره و باروری آن روی میزبان های هلو، کیوی و توت سفید تحقیق شد. حشره ماده طولانی ترین دوره نشو نما را روی میزبان هلو و کوتاه ترین طول دوره نشو و نما را روی میزبان کیوی داشته است. باروری شپشک روی میزبان های مختلف دارای اختلاف معنی دار بود و بالاترین نرخ باروری را روی میزبان هلو داشت. همچنین زنبور پارازیتوئید prospaltella berlesei و کفشدوزک chilocorus bipustulatus به عنوان مهم ترین دشمنان طبیعی آفت در دو باغ هلو و کیوی شناسایی شدند. میزان پارازیتیسم زنبور فوق در باغ کیوی و نیز جمعیت کفشدوزک در باغ هلو بیشتر از باغ دیگر بود و با افزایش درصد پارازیتیسم و همین طور جمعیت شکارگر، جمعیت آفت کاهش یافت.

خصوصیات دموگرافیک کنه‎ی دولکه‏ای(acari: tetranychidae) urticae koch tetranychus روی برخی گیاهان دارویی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1392
  مهسا صفاری   علی گلی زاده

کنه دولکه‏ایkoch (acari: tetranychidae) tetranychus urticae یک آفت پلی‎فاژ در سراسر جهان می‎باشد. پارامترهای دموگرافیک کنه دولکه‎ای روی گیاهان دارویی مختلف در دمای 1 ± 25 و رطوبت نسبی 5±65 درصد و دوره نوری 8 ساعت تاریکی و 16 ساعت روشنایی در شرایط آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار گرفت. گیاهان دارویی مورد مطالعه شامل ریحان ociumum basilicum l. پیازallium cepa l. ، سیر allium sativum l.، جعفری petroselinum cripum m.، شنبلیله trigonela foenum-graecum l.، مرزه satureja hortensis l.، گشنیز .coriandrum sativuml، شاهی lepidium sativum l. ، نعناع .mentha spicata l، ترخونarlemisiadracunculus l. ، کاهو .lactuca sativa l، تره allium porrum l. و اسفناج spinacia oleracea l. بودند. نتایج نشان داد که کنه دولکه‎ای دوره‎ی نشو و نما خود را روی گیاهان ریحان، پیاز، شنبلیله، تره و سیر نتوانست کامل کند. نتایج نشان داد که پارامتر‎های زیستی، رشد و تولیدمثل کنه دولکه‎ای به طور معنی‎داری تحت تاثیر گیاهان دارویی مورد بررسی قرار می‎گیرند. دامنه‎ی rm از 02/0± 142/0 ماده به ازای هر ماده در هر روز روی شاهی تا 01/0±254/0 روی کاهو محاسبه شد. بیشترین مقدار نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) کنه دولکه‎ای روی گیاه کاهو بدست آمد. همچنین اختلاف معنی‎داری بین مقادیر نرخ خالص تولید مثل (ro) در بین هشت گیاه دارویی مشاهده شد. بالاترین مقدار ro روی گیاه نعناع 84/4 ± 07/58 و کمترین مقدار آن روی شاهی 91/6±83/8 بود. مدت زمان دو برابر شدن جمعیت کنه‎ی دولکه‎ای روی گیاهان دارویی مورد بررسی اختلاف معنی داری را نشان داد و بیشترین و کمترین مقدار آن به ترتیب روی گیاهان شاهی 73/0±22/5 و کاهو 22/0 ± 71/2 مشاهده شد. طولانی‎ترین مدت زمان یک نسل روی گیاه نعناع (45/0±78/26 روز) و کوتاه‎ترین نسل روی کاهو (46/0±88/13 روز) ثبت شد. همچنین گیاه شاهی کمترین مقدار نرخ نامتناهی افزایش جمعیت را نسبت به سایر گیاهان دارویی مورد بررسی نشان داد. امید به زندگی در زمان ظهور کنه‎های بالغ روی گیاهان اسفناج، ترخون، جعفری، شاهی، کاهو، گشنیز، مرزه و نعناع به ترتیب44/9، 55/6، 23/8، 33/7، 25/10، 45/8، 65/9 و 47/10 ثبت شد. براساس نتایج بدست آمده گیاه کاهو میزبان مناسبی برای نشوونما کنه دولکه‎ای بوده و در مقابل گیاه شاهی یک گونه نسبتا مقاوم در برابر کنه دولکه ای محسوب می گردد و لذا ممکن است گیاه شاهی و گیاهان شنبلیله، ریحان، پیاز، سیر و تره یک منبع مناسب برای استخراج ترکیبات حشره‎کش و کنه کش باشد.

تراکم جمعیت تریپس گندم و تنوع گونه‏ای دشمنان طبیعی آن روی چند رقم تجاری گندم در منطقه اردبیل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده کشاورزی 1392
  آزاده محمدی   علی اصغر فتحی

تریپس گندم،haplothrips triticikurd.، یکی از آفات مهم گندم در استان اردبیل است. در این تحقیق تراکم جمعیت تریپس گندم و تنوع گونه ای دشمنان طبیعی آن روی پنج رقم گندم به نام های gaspard، cascogen، bezostaya، mv-17 و الوند در سال های 1391 و 1392 در مزارع آزمایشی واقع در دشت اردبیل مطالعه شد. نمونه‏برداری ها در هفت مرحله رشدی گندم از مرحله چکمه ای شدن تا رسیدگی انجام شد. در هر نمونه برداری، فراوانی تریپس گندمو دشمنان طبیعی آن به ازای یک گیاه شمارش گردید. نتایج نشان داد که بیشترین و کمترین تراکم جمعیت تریپس به ترتیب روی رقم الوندو gaspardمشاهده گردید. روی هر پنج رقم گندم تراکم جمعیت تریپس از مرحله چکمه ای شدن تا اوایل شیری شدن افزایش یافت و از اواخر شیری شدن تا رسیدگی کاهش یافت. در تحقیق حاضر 15 گونه شکارگر تریپس در مزارع آزمایشی جمع آوری گردید. در بین شکارگرها، تریپس شکارگر aeolothripsintermedius bagnallو سن شکارگرwolff orius nigerبه ترتیب بیشترین درصد فراوانی داشتند. بیشترین و کمترین مقدار شاخص تنوع شانون برای شکارگرهای تریپس به ترتیب روی رقم gaspardو الوندمشاهده گردید. کمترین مقدار شاخص شباهت تنوع گونه ای موریسیتا_هورن بین ترکیب گونه ای شکارگرها در رقم‏های gaspardو الوندمشاهده شد. بیشترین و کمترین تراکم تریپس شکارگر a. intermediusو سن شکارگرo. nigerبه ترتیب روی رقم هایgaspardو الوندمشاهده گردید. بر اساس نتایج حاصل از این آزمایش می توان جمع‏بندی کرد که کشت رقم gaspardمی تواند در مدیریت تلفیقی h.triticiدر مزارع گندم منطقه اردبیل مفید باشد.

مقایسه مقاومت نسبی تعدادی از ارقام گوجه فرنگی به شب پره ی مینوز گوجه فرنگی، tuta absoluta (meyrick) (lep.: gelechiidae، و فعالیت برخی آنزیم های گوارشی حشره در واکنش به تغذیه از این ارقام
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  محمد شهباز   قدیر نوری قنبلانی

مینوز برگ گوجه¬فرنگی،tuta absoluta (meyrick) ، یکی از آفات مهم گوجه¬فرنگی می¬باشد، که در سال¬های اخیر به ایران وارد شده و خسارات سنگینی به گوجه¬فرنگی در مزارع و گلخانه¬ها وارد می¬کند. در این تحقیق، پارامتر¬های زیستی این آفت بر روی 12 رقم تجاری گوجه¬فرنگی به اسامی: محلی مشکین، chef، ch falat،y falat ، has 2274، infinity، korral، synda rz، cal jn3، valouro، pellmech و super h در داخل اتاقک رشد تنظیم شده در دمای 2 ± 25 درجه¬ی سیلیسیوس، رطوبت نسبی %5 ± 65 و دوره¬ی نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی مورد مطالعه قرار گرفت، همچنین میزان خسارت و فعالیت آنزیم¬های گوارشی لارو¬های سن سوم و چهارم آفت در شرایط گلخانه در دمای 5 ± 25 درجه¬ی سیلیسیوس، رطوبت نسبی %5 ± 60 و دوره¬ی نوری طبیعی مورد بررسی قرار گرفت. بیشترین طول دوره¬ی لاروی روی رقم korral (92/12 روز) و کمترین مقدار آن روی رقم valouro (73/10 روز) به دست آمد. همچنین، کمترین (08/5 روز) و بیشترین (13/8 روز) طول دوره¬ی تخمریزی به ترتیب روی ارقام korral و valouro مشاهده شد. در بین ارقام مختلف، کمترین باروری روزانه روی رقم korral (54/47 تخم) و بیشترین مقدار آن روی رقم valouro (53/119 تخم) به دست آمد. طول عمر افراد ماده از 47/8 روز روی رقم korral تا 13/12 روز روی رقم valouro متغیر بود. کمترین نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) (105/0 ماده/ماده/روز) روی رقم korral و بیشترین مقدار آن (158/0 ماده/ماده/روز) روی رقم valouro مشاهده گردید. همچنین کمترین مقادیر نرخ خالص تولید مثل (r0) و نرخ متناهی افزایش جمعیت ?)) بر روی رقم korral (به ترتیب 54/25 و 110/1) و بیشترین مقادیر این دو پارامتر بر روی رقم valouro به ترتیب (28/81 و 172/1) ثبت شد. طولانی¬ترین مدت زمان لازم برای دو برابر شدن جمعیت (dt)، (63/6 روز) روی رقم korral و کوتاه¬ترین مقدار آن (38/4 روز) روی رقم valouro مشاهده شد. همچنین کمترین مقادیر تعداد کل دالان¬ها و درصد برگچه¬های آلوده بر روی رقم korral (به ترتیب 25/15 و 63/13) و بیشترین مقادیر این دو پارامتر بر روی ارقام valouroو cal jn3(به ترتیب 75/66 و 36/57) مشاهده شد. بیشترین فعالیت پروتئولیتیکی لاروهای سن سوم و چهارم t. absoluta روی رقم korral (به‏ترتیب 463/11 و u/mg 480/4) بود. کم‏ترین فعالیت پروتئولیتیکی لاروهای سن سوم و چهارم absoluta t. روی ارقام cal jn3 و valouro (به ‏ترتیب 985/3 و u/mg 240/1) بود. همچنین بیشترین فعالیت آمیلولیتیکی لاروهای سن سوم و چهارم t. absoluta روی رقم korral (به‏ترتیب 284/1 و mu/mg 694/0) بود. کمترین فعالیت آمیلولیتیکی لاروهای سن سوم و چهارم t. absolutaنیز روی رقم valouro (به‏ترتیب 281/0 و mu/mg 290/0) بود. نتایج نشان داد که در بین ارقام مختلف مورد مطالعه در این تحقیق، رقمkorral و valouro به ترتیب نامطلوب¬ترین و مطلوب¬ترین ارقام نسبت به t. absoluta بودند، لذا می¬توان از رقم korral در مدیریت تلفیقی این آفت استفاده نمود.

اثر گیاهان میزبان مختلف شته روسی گندم diuraphis noxia (hemi., aphididae) روی برخی پارامترهای جمعیت کفشدوزک hippodamia variegata(col., coccinellidae)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  نرگس اصغریان   علی گلی زاده

کفشدوزک شکارگر (coleoptera: coccinellidae)hippodamia variegata (goeze) یکی از شکارگرهای مهم شته¬ها در سرتاسر دنیا است. به علت تغذیه ترجیحی از شته ها، این شکارگر پتانسیل بالایی در کنترل بیولوژیک شته ها در محصولات زراعی، باغی و گلخانه ای دارد. در این تحقیق، اثرچهار گیاه همیزبان شته روسی گندمdiuraphis noxia (hemi., aphididae)شامل گندم، جو، تریتیکاله و چاودار روی برخی پارامترهای جمعیت کفشدوزکh. variegataدر شرایط آزمایشگاهی با دمای 2±25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5±65 درصد و دوره ی نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی مورد بررسی قرار گرفت. داده های حاصل از دموگرافی کفشدوزک h. variegata، با استفاده از جدول زندگی ویژه¬ی سنی تک جنسی (بر اساس ماده ها) و همچنین جدول زندگی ویژه¬ی سن-مرحله دو جنسی (بر اساس ماده¬ها و نرها) تجزیه و تحلیل گردید. نرخ بقاء در زمان ظهور حشرات کامل روی چهار گیاه میزبان گندم، جو، تریتیکاله و چاودار به ترتیب 94/0، 96/0، 90/0 و 90/0 بدست آمد. نتایج حاصل از جدول زندگی تک جنسی نشان داد که نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) کفشدوزک با تغذیه از شته diuraphis noxiaروی گیاهان میزبان گندم، جو، تریتیکاله و چاودار به ترتیب 171/0، 187/0، 177/0 و 179/0 بر روز و نرخ متناهی افزایش جمعیت (?) به ترتیب 186/1، 206/1، 193/1 و 196/1 بر روز تعیین شد. مقادیر نرخ خالص تولیدمثل (r0) کفشدوزک h. variegata روی این چهار گیاه میزبان به ترتیب 51/194، 87/266، 25/195 و 51/223 ماده بر ماده بر نسل بدست آمد. علاوه بر این، متوسط مدت زمان طول یک نسل (t) کفشدوزک شکارگر روی این چهار گیاه میزبان به ترتیب 82/30، 87/29، 79/29 و 22/30 روز بدست آمد.نتایج حاصل از جدول زندگی دو جنسی نشان داد که بیشترین نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) کفشدوزک با تغذیه از شته diuraphis noxiaروی گیاه جو و کمترین آن روی گندم بدست آمد. مقادیر نرخ خالص تولیدمثل (r0) این شکارگر از 68/184 ماده/ماده/نسل روی تریتیکاله تا 93/265 ماده بر ماده بر نسل روی جو متغیر بود. متوسط مدت زمان طول یک نسل (t) روی گیاهان ذکر شده در بالا به ترتیب 08/31، 38/29، 34/30 و 70/30 روز محاسبه شد. با در نظر گرفتن کل پارامترهای دموگرافیک می¬توان گفت کفشدوزک h. variegataبا تغذیه از شته روسی گندم روی چهار گیاه میزبان قادر به تکمیل چرخه زندگی و تولیدمثل است ولی گیاه جو با توجه به بالا بودن نرخ ذاتی افزایش جمعیت، جهت نشو و نمای این کفشدوزک مناسب تر می¬باشد. نتایج به دست آمده در این پژوهش، به ویژه بالا بودن نرخ ذاتی افزایش جمعیت این شکارگر روی جو، بیان¬گر ضرورت انجام پژوهش¬های بیشتر در خصوص استفاده از این شکارگر در برنامه¬های کنترلی شته روسی گندم می باشد.

تغییرات جمعیت بالشک مرکبات،pulvinaria aurantii و شکارگر آن cryptolaemus montrouzieri در منطقه تنکابن و اثر گیاهان میزبان روی ویژگیهای زیستی آنها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه محقق اردبیلی - دانشکده علوم کشاورزی 1394
  مریم بزرگ امیرکلائی   علی اصغر فتحی

بالشک مرکبات، pulvinaria aurantii cockerell (hem.: coccidae)، یکی از آفات مهم مرکبات در مازندران می¬باشد. در این تحقیق در مطالعات صحرایی در گام اول فراوانی نسبی و تنوع گونه¬ای دشمنان طبیعی بالشک مرکبات در منطقه¬ی تنکابن ارزیابی شد. بر اساس نتایج حاصل کفشدوزک cryptolaemus montrouzieri mulsant بیشترین درصد فراوانی نسبی را در بین دشمنان طبیعی این آفت داشت. در گام دوم، تغییرات جمعیت و توزیع فضایی بالشک مرکبات و کفشدوزک کریپتولموس و همچنین درجه¬ی همپوشانی بین آن¬ها در دو سال 1390 و 1391 مطالعه شد. درجه¬ی همپوشانی بین کفشدوزک کریپتولموس با کیسه¬ی تخم، سن یک و سن دو بالشک مرکبات در بیشتر تاریخ¬های نمونه¬برداری مثبت بود؛ درصورتی¬که درجه¬ی همپوشانی این کفشدوزک با سن سه و حشرات کامل بالشک در بیشتر زمان¬ها منفی بود. همچنین، در هر دو سال شاخص¬های تیلور و ایوائو نشان دادند که مجموع مراحل زیستی بالشک و کفشدوزک دارای توزیع تجمعی می¬باشند. در گام سوم، تاثیر هفت گیاه میزبان (پرتقال خونی، نارنج، لیموترش، دارابی، گریپ¬فروت و نارنگی کلمانتین) بر تراکم بالشک مرکبات و کفشدوزک کریپتولموس در شرایط صحرایی طی سال¬های 1391 و 1392 مطالعه شد. نتایج نشان داد که در سال 1391، تراکم بالشک روی پرتقال خونی بیشترین و روی کامکوات کمترین بود. در سال 1392، تراکم بالشک روی پرتقال خونی در مقایسه با نارنگی کلمانتین، نارنج و کامکوات به¬طور معنی¬داری بیشتر بود. در سال 1391، تراکم جمعیت c. montrouzieri روی هفت گیاه میزبان مورد مطالعه اختلاف معنی¬داری را نداشت؛ در صورتی¬که در سال 1392 بیشترین تراکم کفشدوزک کریپتولموس روی نارنگی کلمانتین و کمترین تراکم آن روی کامکوات مشاهده شد. در مطالعات آزمایشگاهی ویژگی¬های زیستی بالشک مرکبات و کفشدوزک کریپتولموس روی هفت گیاه میزبان نام¬برده مطالعه شد. نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) بالشک مرکبات و کفشدوزک کریپتولموس با تغذیه از کیسه¬های تخم بالشک و همچنین با تغذیه از پوره¬های بالشک به¬ترتیب102/0،115/0 و 080/0 بر روز روی پرتقال خونی، 097/0، 111/0 و 078/0 بر روز روی نارنج، 096/0، 112/0 و 076/0 بر روز روی لیموترش، 089/0، 117/0 و 086/0 بر روز روی دارابی، 087/0، 120/0 و 088/0 بر روز روی گریپ¬فروت، 087/0، 122/0 و 090/0 بر روز روی نارنگی کلمانتین و 081/0، 109/0 و 065/0 بر روز روی کامکوات محاسبه شد. بر اساس پارامترهای رشد جمعیت آفت و شکارگر می¬توان نتیجه¬گیری کرد که کفشدوزک کریپتولموس در کنترل بالشک¬های پرورش یافته روی نارنگی کلمانتین بیشترین کارایی را دارد.