نام پژوهشگر: حمیدرضا میرزایی
سیدغلامرضا موسوی فرشید فتاح نیا
هدف اصلی از انجام این آزمایش، تعیین اثر منبع نشاسته بر مصرف ماده خشک، تولید و ترکیب شیر، بازدهی استفاده از انرژی و پروتئین خوراک برای تولید شیر، قابلیت هضم ظاهری مواد مغذی در کل دستگاه گوارش و متابولیت های پلاسمای گاوهای شیرده بود. برای این منظور از 4 رأس گاو شیرده هولشتاین شکم اول به بالا (moltiparous) با میانگین روزهای شیردهی 9±83 و میانگین وزن بدن31±683 کیلوگرم در قالب یک طرح چرخشی (change over) با 4 تیمار(جیره) و 4 دوره استفاده شد. جیره های آزمایشی دارای جو، گندم، ذرت یا سیب زمینی خام به عنوان منبع اصلی نشاسته در جیره بودند و به ترتیب 26، 2/25، 25 و 25 درصد از ماده خشک جیره را تشکیل دادند. نتایج نشان داد که جیره های آزمایشی بر مصرف ماده خشک اثر معنی داری نداشتند. گاوهای تغذیه شده با جیره های دارای گندم و سیب زمینی به ترتیب بیشنرین و کمترین تولید شیر خام را داشتند. گاوهای تغذیه شده با جیره دارای سیب زمینی، کمترین مقدار شیر تصحیح شده برای چربی و شیر تصحیح شده برای انرژی را تولید کردند. درصد چربی شیر و تولید چربی در گاوهای تغذیه شده با جیره دارای ذرت در مقایسه با سایر جیره ها بالاتر بود. درصد پروتئین شیر تحت تأثیر جیره های آزمایشی قرار نگرفت. اما تولید پروتئین در گاوهای تغذیه شده با جیره های دارای گندم، جو یا ذرت در مقایسه با گاوهای تغذیه شده با جیره دارای سیب زمینی بیشتر بود. بیشترین و کمترین درصد لاکتوز به ترتیب در شیر گاوهای تغذیه شده با جیره های دارای جو و سیب زمینی دیده شد. در حالیکه بیشترین و کمترین مقدار تولید لاکتوز به ترتیب در گاوهای تغذیه شده با جیره های دارای گندم و سیب زمینی مشاهده شد. درصد مواد جامد بدون چربی در شیر گاوهای تغذیه شده با جیره دارای جو در مقایسه با گاوهای تغذیه شده با جیره های دارای گندم، ذرت یا سیب زمینی بیشتر بود. گاوهای تغذیه شده با جیره دارای سیب زمینی، کمترین مقدار مواد جامد بدون چربی را تولید کردند. بیشترین و کمترین بازدهی تولید شیر به ترتیب در گاوهای تغذیه شده با جیره های دارای گندم و سیب زمینی مشاهده شد. بازدهی انرژی خالص شیردهی و تولید نیتروژن شیر در گاوهای تغذیه شده با جیره های دارای جو، گندم یا ذرت در مقایسه با گاوهای تغذیه شده با جیره دارای سیب زمینی بیشتر بود.گاوهای تغذیه شده با جیره دارای ذرت و سیب زمینی به ترتیب دارای بیشترین و کمترین بازدهی استفاده از نیتروژن خوراک بودند. جیره های دارای گندم و ذرت در مقایسه با جیره های دارای جو و سیب زمینی، قابلیت هضم ماده خشک، ماده آلی، چربی خام و پروتئین خام را به طور معنی داری افزایش دادند. بیشترین و کمترین قابلیت هضم دیواره سلولی (ndf) و دیواره سلولی بدون همی سلولز (adf) به ترتیب در گاوهای تغذیه شده با جیره های دارای گندم و سیب زمینی مشاهده شد. جیره های دارای سیب زمینی مقدار دفع ماده خشک و نیتروژن در مدفوع را به طور معنی داری افزایش دادند(05/0p<). جیره های آزمایشی بر غلظت گلوکز، کلسترول کل، کلسترول hdl و کلسترول ldl پلاسمای گاوها اثری نداشتند، اما بیشترین غلظت تری گلیسرید در پلاسمای گاوهای تغذیه شده با جیره دارای سیب زمینی مشاهده شد. با توجه به نتایج بدست آمده، می توان بیان کرد که جیره دارای گندم یا ذرت، با افزایش قابلیت هضم مواد مغذی و افزایش بازدهی استفاده از انرژی و نیتروژن خوراک، بر عملکرد گاوهای شیرده اثر مثبت داشتند و از سیب زمینی خام می تواند در شرایط خاص اقتصادی به عنوان منبع تأمین انرژی در جیره گاوهای شیرده کرد.
امیر محمد حمیدرضا میرزایی
به منظور بررسی تأثیر سطوح جیره ای پروتئین، نسبت نوع غلات و روابط متقابل آنها روی عملکرد گاوهای شیردهی نژاد هلشتاین در اوایل دوره ی شیردهی آزمایشی در قالب طرح مربع لاتین 4×4 گردان با آرایش فاکتوریل با چهار جیره ی غذایی، در 4 دوره آزمایشی 21 روزه روی 8 گاو تک شکم زا با میانگین وزن 65±560 کیلوگرم و روزهای شیردهی آنها بر اساس فاصله از زایش 15± 50 انجام گردید. تیمارها شامل: 1) پروتئین بالاتر (20%) با دانه جو (100% غلات)، 2) پروتئین بالاتر (20%) با دانه های جو + ذرت به نسبت 50 به 50، 3) پروتئین پایینتر (16%) با دانه جو (100% غلات) و 4) پروتئین پایینتر (16%) با دانه های جو + ذرت با نسبت 50 به 50 بود. کلیه جیره ها در طول آزمایش با تغذیه انفرادی در 2 وعده در اختیار گاوها قرار گرفتند. ماده خشک مصرفی، تولید و ترکیبات شیر، متابولیت های خون، قابلیت هضم، فراسنجه های مربوط به مایع شکمبه و ادرار و تغییرات وزن بدن و امتیاز وضعیت بدنی مورد بررسی قرار گرفتند. ماده خشک مصرفی (01/0p<)، قابلیت هضم ماده خشک(05/0p<)، قابلیت هضم ماده آلی (05/0p<) و همچنین قابلیت هضم ndf (001/0p<) در تیمار 4 (16 درصد پروتئین خام به همراه نسبت 50:50 دانه های جو و ذرت) بالاتر از بقیه بود. در فراسنجه های مایع شکمبه فقط برای اثر اصلی نسبت دانه های جو و ذرت تفاوت معنی داری برای کل اسیدهای چرب فرار (05/0p<)، استات (01/0p<) و پروپیونات (05/0p<) مشاهده شد. نیتروژن مایع شکمبه و نیتروژن ادراری در رابطه با اثر اصلی پروتئین خام برای پروتئین بالا در مقایسه با پروتئین پایین (05/0p<) معنی دار بود.ph مایع شکمبه برای اثر اصلی نوع غله (01/0p<) و روابط متقابل(01/0p<) معنی دار شد و کمترین عدد برای تیمار 100 درصد دانه جو با پروتئین خام 16 درصد بود. نیتروژن اوره ای خون و شیر تفاوت معنی داری برای سطوح پروتئین خام نشان داد که برای اثر اصلی پروتئین خام جیره ی حاوی 20 درصد پروتئین بیشترین مقدار بود. بطور کلی مشاهده شد تیمار حاوی 16 درصد پروتئین خام به همراه نسبت برابر دانه های جو و ذرت بازده بهتری از لحاظ پروتئین داشته است و نیتروژن دفعی کمتری را در پی دارد.
محمود قزاقی محمد رکوعی
آزمایشی به منظور برآورد احتیاجات انرژی قابل سوخت و ساز ( (meو پروتئین خام (cp) در دوره پیش دان بلدرچین ژاپنی انجام شد. جوجه ها از زمان تفریخ تا سن 7 روزگی با جیره استاندارد حاوی 2900 کیلوکالری در کیلوگرم me و 26 درصد cp تغذیه شدند. در سن 7 روزگی، تعداد 800 قطعه جوجه بلدرچین با وزن بدن تقریبا یکسان بصورت تصادفی در 40 پن آزمایشی توزیع شدند. نه جیره آزمایشی بر اساس الگوی طرح مرکب مرکزی برای تامین 5 سطح انرژی (2809- 3091 کیلوکالری در کیلوگرم) و 5 سطح پروتئین (19- 8/24 درصد) تنظیم شدند. برای برآورد احتیاجات از مدل های رگرسیونی رویه، در پاسخ افزایش وزن بدن و ضریب تبدیل خوراک استفاده شد. تجزیه واریانس نشان داد که سطوح پروتئین جیره بطور خطی باعث افزایش وزن و کاهش ضریب تبدیل شده و تاثیر سطوح انرژی معنی دار نبود. اثر غیرخطی متغیرهای مستقل و اثر متقابل میان انرژی و پروتئین بر عملکرد پرندگان معنی دار نبود. تجزیه کانونی نشان داد که نقطه مانا برای مدل افزایش وزن و ضریب تبدیل یک نقطه زینی بوده و برای یافتن یک نقطه مشخص به عنوان نقطه احتیاجات، تجزیه نیزه ای انجام گرفت. تجزیه نیزه ای برای حداکثر افزایش وزن بدن میزان احتیاجات انرژی و پروتئین را به ترتیب 2950 کیلوکالری در کیلوگرم و 25 درصد برآورد نمود. این مقادیر برای حداقل ضریب تبدیل خوراک به ترتیب 2878 کیلوکالری در کیلوگرم me و 4/24 درصد cp بودند. این آزمایش نشان داد که مدل های رویه پاسخ برای برآورد احتیاجات غذایی بلدرچین ژاپنی در دوره پیشدان از کارایی مناسبی برخوردار هستند.
فاطمه سارانی حمیدرضا میرزایی
هدف از این تحقیق، بررسی کاربرد شبکه های عصبی مصنوعی در برآورد میزان اسید های آمینه ضروری با استفاده از مواد مغذی موجود در گندم و ذرت بود. شبکه عصبی رگرسیون عمومی ، تابع پایه شعاعی و شبکه عصبی پرسپترون سه لایه مدل های مورد استفاده در این تحقیق بودند. شبکه های عصبی طراحی شده در این مطالعه توسط داده های آموزشی و آزمایشی مورد ارزیابی قرار گرفتند. در مدل های عصبی بکار رفته، متغیرهای ورودی شامل میزان پروتئین خام، چربی خام، فیبر خام، فسفر و خاکستر و متغیرهای خروجی شامل پروفیل اسید های آمینه ضروری (متیونین، سیستئین، متیونین + سیستئین، لوسین، فنیل آلانین، تریپتوفان، والین، آرژنین، لایزین، هیستیدین و ترئونین) مربوط به ترکیب این دو نوع ماده خوراکی بود. ضریب تبیین (r2) برای هر کدام از مواد مغذی محاسبه شد. هر سه نوع شبکه توانستند ارتباط بین متغیرهای ورودی و خروجی را به دست آورند. نتایج نشان داد که در گندم و ذرت با استفاده از شبکه عصبی پرسپترون سه لایه و ورودی همزمان پروتئین خام + فسفر ضریب تبیین به مراتب بالاتر بود. در ذرت برای والین ضریب تبیین 98/0 و درگندم برای سیستئین ضریب تبیین 98/0 برآورد شد. همچنین، در گندم به استثناء متیونین، لایزین و ترئونین در سایر موارد پروتئین خام با استفاده از شبکه عصبی رگرسیون عمومی و شبکه عصبی پرسپترون سه لایه عملکرد بهتری داشت. تابع پایه شعاعی در گندم عملکرد خوبی نداشت. اما در ذرت نتایج برعکس بود. به استثناء تریپتوفان، آرژنین و لایزین در سایر موارد تابع پایه شعاعی با ورودی خاکستر عملکرد بهتری داشت. با استفاده از نتایج این تحقیق توصیه می شود که شبکه های عصبی مصنوعی را می توان به عنوان یک ابزار قدرتمند برای مدل سازی، پیش بینی و برآورد مواد مغذی ترکیب مواد خوراکی طیور به کار برد.
بهرام محتشمی حمیدرضا میرزایی
به منظور مطالعه ی اثرات سطوح پروتئین خام و الیاف بالقوه قابل هضم جیره بر تولید و ترکیب شیر، بازدهی نیتروژن و رفتار جویدن گاوهای شیرده هلشتاین در اواسط شیردهی (50 ±118= روزهای شیردهی) آزمایشی انجام شد. 32 رأس گاو شیرده یک بار زایش (16n=) و چند بار زایش (16n=) در قالب طرح بلوک کامل تصادفی متعادل در دو دوره ی زمانی به چهار جیره ی غذایی اختصاص داده شدند. جیره های آزمایشی شامل: 1. جیره با پروتئین خام بالا (19%) و الیاف بالقوه قابل هضم پایین (hpldf)، 2. جیره با پروتئین خام متوسط (17%) و الیاف بالقوه قابل هضم پایین (mpldf)، 3. جیره با پروتئین خام پایین(15%) و الیاف بالقوه قابل هضم بالا (lphdf) و 4. جیره با پروتئین خام متوسط (17%) و الیاف بالقوه قابل هضم بالا (mphdf). گاوهای تغذیه شده با جیره های آزمایشی تفاوت معنی داری در ماده خشک مصرفی (01/0 p<) و تمایل به معنی داری در نیتروژن اوره ای پلاسما (06/0 p=) داشتند. تولید و ترکیب شیر و متابولیت های خونی بین جیره های آزمایشی تفاوت معنی داری را نشان ندادند. تولید شیر تصحیح شده بر اساس 5/3% چربی و همچنین انرژی تحت تأثیر جیره های آزمایشی قرار نگرفتند. مقدار کیلوگرم پروتئین شیر تحت تأثیر تیمارها قرار نگرفت ولی در زمان های متفاوت و شکم زایش تأثیر معنی داری را نشان دادند. اثر نیتروژن اوره ای شیر در بین جیره ی یک و دو در مقایسه با جیره ی سه و چهار و همچنین جیره ی سه در مقایسه با بقیه جیره ها اثر معنی داری را نشان داد (02/0 p=). زمان خوردن در جیره با الیاف بالقوه قابل هضم پایین بیشتر بود. به این ترتیب که در جیره ی 1 و2 که دارای الیاف بالقوه قابل هضم پایین تری بودند نسبت به جیره ی سه و چهار که دارای الیاف بالقوه قابل هضم بالاتری هستند، زمان خوردن بیشتر می باشد (02/0 p=). همچنین در جیره های دو و چهار که دارای پروتئین یکسان ولی الیاف بالقوه قابل دسترس متفاوتی هستند در مقایسه با جیره یک که دارای پروتئین و الیاف بالقوه قابل هضم بالا می باشد دارای اثر معنی داری است (03/0 p=). قابلیت هضم ماده خشک در جیره ی دو و چهار بالاتر از بقیه است (02/0 p=).
محمد صالحی دیندارلو حمیدرضا میرزایی
چکیده این مطالعه با هدف، بررسی کاربرد شبکه های عصبی مصنوعی در پیش بینی انرژی قابل متابولیسم با استفاده از مواد مغذی موجود در گندم و ذرت انجام گرفت. شبکه عصبی رگرسیون عمومی، تابع پایه شعاعی و شبکه عصبی پرسپترون سه لایه، مدل های مورد استفاده در این تحقیق بود. شبکه های طراحی شده در مطالعه توسط داده های آموزشی و آزمایشی مورد ارزیابی قرار گرفتند. با استفاده از برآورد حساسیت بهترین ورودی ها انتخاب و در مدل های عصبی به کار رفت. متغیرهای ورودی شامل میزان انرژی خام، پروتئین خام، مواد مغذی (پروتئین خام، چربی خام، فیبر خام، فسفر و خاکستر) و همچنین، پروفیل اسیدهای آمینه ضروری(متیونین، سیستئین، متیونین+ سیستئین، لوسین، فنیل آلانین، تریپتوفان، والین، آرژنین، لایزین، هیستیدین و ترئونین)، متغیر خروجی شامل انرژی قابل متابولیسم مربوط به این دو ماده خوراکی بود. ضریب تبیین (r2) برای هرکدام از مواد مغذی محاسبه شد. هر سه شبکه توانستند ارتباط متغیرهای ورودی و خروجی را به دست آورند. نتایج نشان داد که در ذرت و گندم با استفاده از شبکه عصبی پرسپترون سه لایه ضریب تبیین به مراتب بالاتر از دو شبکه دیگر بود و ذرت با ورودی انرژی و گندم با ورودی پروتئین بهترین برآورد را داشتند. در ذرت، شبکه عصبی رگرسیون عمومی به جز درمورد ورودی انرژی خام برآورد پایین تری از دو شبکه دیگر داشت و تابع پایه شعاعی تنها با ورودی انرژی خام ضعیف عمل کرد. در گندم تابع پایه شعاعی در همه ورودی ها به جز ورودی اسید های آمینه برآورد بهتری از شبکه عصبی رگرسیون عمومی داشت. با استفاده از نتایج این تحقیق توصیه می شود که شبکه عصبی مصنوعی را می توان به عنوان ابزار قدرتمند برای مدل سازی، پیش بینی و برآورد مواد مغذی ترکیب مواد خوراکی طیور به کار برد.
زهرا محمدی منیره هوشمند
منحنی رشد بر اساس داده های توزین حیوان در سنین مختلف با صرف وقت و هزینه های مادی بسیاری بدست می آید. با توجه به اهمیت منحنی رشد در مباحث بیولوژی پیش بینی این منحنی از لحاظ سلامتی و اقتصادی بسیار حائز اهمیت است. به علت عملکرد مطلوب شبکه های عصبی مصنوعی به عنوان یکی از روش های بدیع و پر کاربرد در مسائل پیش بینی، در این پژوهش از شبکه عصبی مصنوعی برای پیش بینی منحنی رشد استفاده شده است. بهینه سازی پارامترهای قابل تنظیم شبکه عصبی مصنوعی می تواند منجر به افزایش دقت پیش بینی گردد، الگوریتم های زیادی برای بهینه سازی معرفی شده است. الگوریتم ژنتیک برای حل بسیاری از مسائل دنیای واقعی مورد استفاده قرار گرفته است و تکنیک های موثر برای کاربردهایی از جمله جستجو، بهینه سازی، طراحی، مهندسی کنترل، پردازش تصویر، یادگیری ماشین و بسیاری از مسائل دیگر ارائه می دهد. با توجه به کارایی بالای الگوریتم ژنتیک، در این پژوهش برای بهینه سازی پارامترهای قابل تنظیم شبکه عصبی مصنوعی از الگوریتم ژنتیک استفاده شده است. با اینکه ساختارهای جدیدی برای بهبود دقت تشخیص ارائه شده است اما همچنان نیاز به انتخاب استراتژی مناسب برای کاهش بعد ورودی و همچنین انتخاب مناسب ویژگی وجود دارد. مسلماً این بهبود دقت تشخیص، نقش بسیار مهمی در مسائل تخمین دارد که منجر به افزایش سرعت و کاهش هزینه های محاسباتی می گردد و گاهاً باعث افزایش دقت نیز می گردد. بدین منظور در این پژوهش از الگوریتم ترکیبی شبکه عصبی و الگوریتم ژنتیک برای انتخاب کلیدی ترین جفت داده های رشد (سن-وزن) در پیش بینی آخرین مرحله وزن کشی حیوان نر و ماده بهره برده ایم .همچنین از شبکه عصبی برای تعیین کلیدی ترین جفت داده های رشد نیز استفاده شد و نتایج حاصل، با نرم افزارweka مقایسه شده است. داده های مورد استفاده در این پژوهش از اطلاعات مربوط به منحنی رشد (سن-وزن) ???? حیوان در 7 نژاد مختلف و در دو جنس نر و ماده مربوط به یک پروژه ژنتیک و اصلاح نژاد دام به مدت 5 سال، در یکی از مراکز معتبر تحقیقاتی بدست آمده است و یکی از ویژگی های پژوهش حاضر برای جامعیت برآوردهای منحنی رشد، استفاده از چندین تلاقی مختلف است. نتایج حاصل، نشان دهنده عملکرد مطلوب شبکه عصبی در پیش بینی منحنی رشد حیوان و عملکرد مطلوب الگوریتم ژنتیک و شبکه عصبی در تعیین کلیدی ترین جفت داده های رشد می باشد. همچنین با توجه به ماهیت داده ها، استفاده از الگوریتم ژنتیک برای تنظیم پارامترهای شبکه عصبی منجر به بهبود نتایج نگردید.با توجه به اهمیت منحنی رشد در مباحث بیولوژی پیش بینی منحنی رشد، از لحاظ سلامتی و اقتصادی بسیار حائز اهمیت است. در این پژوهش برای پیش بینی منحنی رشد، از شبکه عصبی، به عنوان یکی از روش های پر کاربرد در مسائل پیش بینی، استفاده شده است. برای بهینه سازی پارامترهای قابل تنظیم شبکه عصبی که می تواند منجر به افزایش دقت پیش بینی گردد، از الگوریتم ژنتیک و همچنین برای انتخاب کلیدی ترین جفت داده های رشد در پیش بینی آخرین مرحله وزن کشی حیوان نر و ماده، از الگوریتم ترکیبی شبکه عصبی و الگوریتم ژنتیک بهره برده ایم. در ادامه از شبکه عصبی برای تعیین کلیدی ترین جفت داده های رشد استفاده شد و نتایج حاصل، با نرم افزارweka مقایسه شده است. نتایج حاصل، نشان دهنده عملکرد مطلوب شبکه عصبی در پیش بینی منحنی رشد حیوان و عملکرد مطلوب الگوریتم ژنتیک و شبکه عصبی در تعیین کلیدی ترین جفت داده های رشد می باشد.
حمیدرضا میرزایی محمد صالحی مازندرانی
در مواردی مشتریان بانک ها ابتدا ملک غیرمنقول خود را به بیع عادی به خریدار منتقل می نمایند و سپس همان ملک را بابت تضمین تسهیلات در وثیقه بانک ها قرار می دهند که این امر منجر به ادعای حقوق مالکانه خریدار بر روی مورد وثیقه می شود. حال سوال اینجاست که آثار و ضمانت اجراهای واقع بر معاملات معارض املاک توثیقی بانک ها چیست و در صورت وجود معامله معارض، حق کدام یک از منتقل الیه و مرتهن مقدم است؟ وثیقه گذاشتن ملکی که قبلاً به موجب سند عادی به دیگری انتقال داده شده است، علی رغم آنکه تعهدی معارض با تعهد اولیه در برابر منتقل الیه تلقی می گردد، لکن نظر به رای وحدت رویه شماره 43 مورخ 10/8/51 و با توجه به آنکه تعهد اولیه به موجب سند عادی بوده است، مشمول ماده 117 قانون ثبت نشده و ضمانت اجرای مربوطه در خصوص چنین اعمالی قابل اعمال نیست. در مقام ترجیح بین حق منتقل الیه و بانکی که ملک مزبور را در قبال اعطای تسهیلات به عنوان وثیقه پذیرفته است، رویه قضایی حاکم، دچار تشتت آراء بوده و برخی بدون آنکه خللی به اعتبار قرارداد عادی فی مابین انتقال گیرنده و انتقال دهنده وارد آورد، حق بانک مربوطه را نسبت به مورد وثیقه معتبر و مرجح دانسته و اجرای مفاد قرارداد عادی را در هر حال منوط به حفظ حقوق مرتهن (بانک) نموده اند؛ در حالی که برخی دیگر از دادگاه ها، با معتبر دانستن قرارداد مستند به سند عادی نسبت به مرتهن، حقوق انتقال گیرنده را مقدم پنداشته اند. از این رو صدور یک رای وحدت رویه جهت از بین بردن این اختلاف آرا در موضوع واحد ضروری به نظر می رسد.
سعیده اسدی حمیدرضا میرزایی
در مطالعه حاضر، با توجه به نقش حامل¬های انرژی در تولید بخش¬های اقتصادی، به تأثیر هدفمندی یارانه¬ی¬ حامل¬های انرژی بر تولید، اشتغال، سرمایه¬گذاری و هزینه¬های مصرفی خانوار پرداخته شده است. به این منظور از جدول داده – ستانده بروز شده سال 1390 استفاده شده است. نتایج نشان می¬دهد که افزایش قیمت حامل¬های انرژی، باعث کاهش ارزش تولیدات کل اقتصاد می¬شود. همچنین نتایج در بخش کشاورزی نشان می¬دهد که در اثر این شوک¬ها، کاهش تولید در محصول گندم با میانگین 06/0 درصد و در محصول برنج با میانگین 03/0 درصد مشاهده شده است. بررسی اثر افزایش قیمت حامل¬های انرژی بر اشتغال بخش¬های مختلف اقتصادی نشان داد که بیشترین کاهش اشتغال در بخش فراورده¬های نفتی با میانگین 28/5 درصد و بیشترین افزایش اشتغال در بخش استخراج معدن با میانگین20/3 درصد مشاهده شده است. در بخش کشاورزی نیز کاهش اشتغال به¬وجود می¬آید که بیشترین کاهش در زیر بخش زراعت و باغداری با میانگین 99/3 درصد دیده می¬شود. نتایج بررسی اثر اشتغال زایی اجزای تقاضای نهایی پس از تعدیل 100? قیمت حامل¬ها نشان می¬دهد که با افزایش قیمت حامل¬های انرژی، مشاغل کلیه بخش¬ها کاهش می¬یابد و بیشترین تأثیر این تغییرات بر مشاغل بخش انرژی است. همچنین نتایج نشان می¬دهد تغییرات اجزای تقاضای نهایی پس از افزایش قیمت حامل¬ها، اثر چندانی بر مشاغل بخش کشاورزی ندارد. بررسی اثر افزایش قیمت حامل¬های انرژی بر سرمایه¬گذاری بخش¬های مختلف اقتصادی نشان می¬دهد که بیشترین میزان نیاز به سرمایه¬گذاری در بخش صنایع تولید مواد غذایی و آشامیدنی¬ها با میانگین 22/4 درصد و کمترین میزان نیاز به سرمایه¬گذاری در بخش گاز با میانگین 01/0 درصد مشاهده شده است.
روح الله معصومی نژاد حمیدرضا میرزایی
چکیده ندارد.
حکیمه مرادیان حمیدرضا میرزایی
چکیده ندارد.
محمدحسن ملایی حمیدرضا میرزایی
چکیده ندارد.
علی پورطهماسب حمیدرضا میرزایی
چکیده ندارد.
شیرین مولودی محمد گلوی
چکیده ندارد.
حمیدرضا میرزایی حسین مرتضوی
چکیده ندارد.
طاهره پرهام فر محمد گلوی
چکیده ندارد.
مجتبی رضوی حمیدرضا میرزایی
چکیده ندارد.
آمنه محمدی فر حمیدرضا میرزایی
چکیده ندارد.
افسانه صباحت حمیدرضا میرزایی
چکیده ندارد.
حمیدرضا میرزایی محمد ابراهیمی
دراین پایان نامه ابتدا ضمن بررسی نحوه عملکرد اجزا مکانیکی جرثقیل ، عوامل مولد فرسایش مورد بحث وبررسی قرار گرفته است. سپس به ارائه معادلات حاکم بر مجموعه درایو و جرثقیل سقفی ، شامل اجزا مکانیکی و الکتریکی می پردازد. در ادامه به منظور حذف کامل فرسایش جانبی بین چرخ و ریل ، یک سیستم کنترل کننده جهت درایو پل جرثقیل پیشنهاد می گردد. در مرحله نهایی با استفاده از کنترل موتورهای القایی دو طرف پل به روش برداری ، امکان کنترل سریع گشتاور در سیستم پیشنهادی فوق الذکر فراهم شده و کارایی مجموعه درایو بهبود یافته است.