نام پژوهشگر: فریبا جوهری دها
سمیرا رسانه محمد حسین بابایی
روشهای درمانی مختلفی برای درمان سرطان پستان و متاستازهای آن ارائه شده است. درمان به روش ایمونوتراپی با آنتی بادی هرسپتین، یکی از موثر ترین روشهای درمانی در سرطان پستان است. هرسپتین با وجود موفقیت بسیار زیاد در درمان قطعی سرطان پستان، در 7-10 درصد بیماران ایجاد صدمات قلبی می کند. این مسئله زمانی پیچیده تر میشود که بیمار مبتلا به سرطان پستان دچار مشکل قلبی نیز باشد. یکی از مناسبترین روشهای درمانی جایگزین برای این دسته افراد، درمان به روش رادیوایمونوتراپی (نشاندار کردن هرسپتین با یک ماده پرتوزای درمانی) است. در این تحقیق امکان درمان سرطان پستان موش با کمک نشاندار سازی هرسپتین با لوتشیم177 مورد بررسی قرار گرفت. تعیین اکتیویته جذب شده در تومور و سایر ارگانها، مهمترین مسئله به هنگام درمان به روش رادیوایمونوتراپی است. در حال حاضر اینکار با کمک تصاویر سیستم پزشکی هسته ای انجام میشود که به علت پایین بودن قدرت تفکیک این دستگاه، تعیین محدوده اندامها و البته برآورد اکتیویته تجمع یافته در آنها با خطا انجام میشود. استفاده از یک سیستم تصوبربرداری با قدرت تفکیک بالا مثل mri و اتصال هم زمان ماده پرتوزای درمانی به ماده ای قابل رد یابی با mri مثل نانوذرات اکسید آهن، ایده ای جدید برای رفع این مشکل است. برای این منظور ترکیب نانوذرات اکسیدآهن-هرسپتین-لوتشیم ساخته شده و بعد از انجام کلیه مراحل کنترل کیفی در شرایط برون تنی(invitro) و درون تنی(invivo)، برای بررسی امکان درمان سرطان پستان موش و تخمین اکتیویته در اندامها با کمک تصویربرداری mri بکار گرفته شد. نتایج نشان داد که این کمپلکس توانایی خوبی برای استفاده درمانی در سرطان پستان موش دارد بطوریکه درصد بازدارندگی رشد تومور با دوز 400 میکروکوری از کمپلکس لوتسیم-هرسپتین بعد از 4 هفته در حدود 95 درصد است. با کمک این ترکیب و تصویربرداری mri تا حدی میتوان برآورد دقیقتری از اکتیویته تجمع یافته در ارگانهای موش نسبت به روشهای معمول بدست آورد.
سید ابوالقاسم حایری شهرام اخلاق پور
یافتن روشی مناسب برای تخمین سریع و قابل اعتماد میزان پرتو دریافتی اهمیت فراوانی در درمان افراد تابش دیده دارد. در ساعات اولیه پس از تابش گیری، صدمه اصلی ایجاد شده در بافت های زایا پدیده آپاپتوز سلولی می باشد و تعیین کمی میزان آپاپتوز ایجاد شده می تواند در ارزیابی و تخمین غیر تهاجمی میزان پرتو جذب شده به بافت کمک کننده باشد. آنکسین 5 متصل شده به نانو ذرات پارامغناطیسی آهن (spio-anx) یک پروب بیولوژیک برای شناسایی سلول های آپاپتوزی با استفاده از تصویر برداری mri می باشد. با هدف ارزیابی تغییرات توزیع بیولوژیک spio-anx در بدن موش ها در ساعات اولیه پس از تابش گیری، موش ها به صورت تمام بدن مورد تابش دزهای 2، 4 و 6 گری (اشعه گاما کبالت 60) قرار گرفته و شش ساعت بعد، 99mtc-spio-anx به صورت داخل وریدی به موش ها تزریق شده و توزیع بیولوژیک آن در زمان های نیم، یک و دو ساعت مورد بررسی قرار گرفت. برای تصویر برداری mri ده ساعت پس از تابش دهی به موش ها، spio-anx به صورت داخل وریدی به موش ها تزریق شده و سه ساعت بعد تصویر برداری انجام شد. 99mtc-spio-anx به میزان قابل توجهی در مغز استخوان تمامی گروه های تابش دیده تجمع یافت (p <0.05) اما آنالیز آماری ارتباط مهمی بین دز تابش شده به موش ها و میزان تجمع رادیوکمپلکس در استخوان نشان نداد. در تصاویر mri متوسط شدت سیگنال ها برای مغز استخوان ران، کبد و بیضه ها در نواحی مورد نظر استخراج شده و نسبت به سیگنال های عضلات اطراف ران نرمالیزه شد. spio-anx در مغز استخوان تمامی گروه های تابش دیده تجمع نموده و متوسط شدت سیگنال را در مقایسه با گروه کنترل کاهش داد (p <0.05). نتایج بدست آمده پیشنهاد می نماید که از کمی سازی میزان تجمع spio-anx در مغز استخوان می توان به عنوان نشانگر قرار گیری در معرض تابش پرتوهای یونساز استفاده نمود اما برای تمایز بین دز های مختلف اشعه نیاز به توسعه و بهینه سازی روش سنجش می باشد.