نام پژوهشگر: سپیده علوی شوشتری
سمیه بختیاری محبوبه سعادت
هدف از پژوهش حاضر، بررسی بازنمایی جنسیت در عکسهای مجموعه کتابهای اینترچینج (ویرایش سوم) بوده است. به این منظور چهار عکس از هر جلد این مجموعه (مجموعا ً شانزده عکس) به صورت تصادفی انتخاب شد و از نظر سه معنای بازنمودی، تعاملی و ترکیبی که در نشانه شناسی اجتماعی کرس و ون لیوون (2006) مطرح شده اند مورد بررسی قرار گرفت. برای یافتن اینکه آیا مقوله های تبلیغات جنسیتی گافمن (1979) در این عکسها مشهود می باشد، نتایج را با این مقوله ها مقایسه نمودیم. تحلیل کمی داده ها حاکی از برابری مرد و زن بود به جز در (1) ساختار تجزیه ای- ادراکی که بیشتر برای به تصویر کشیدن مردها استفاده شده است و (2) ساختار پیشنهادی- درخواستی که در آن، زنها بیش از اینکه در ساختار درخواستی ظاهر شوند به صورت پیشنهادی به تصویر کشیده شده اند. از طرف دیگر، تحلیل کیفی داده ها نشان داد که زنها و مردها در بعضی موارد به صورت کلیشه ای به تصویر کشیده شده اند: (1) زنان در نقش مصرف کننده، در مقایسه با مردان در همین نقش، به عنوان بخشی از فرهنگ بیننده ترسیم شده اند (2 عکس)، (2) زنان و مردان به وسیله ی قاب بندی از هم جدا شده اند (8 عکس)، (3) زنان به گونه ای به تصویر کشیده شده اند که گویی به محیط خانه تعلق دارند (1عکس)، (4) گرفتن گواهینامه رانندگی و شرکت در اعتصاب به عنوان نمادی برای مردان نمایش داده شده است (2 عکس)، (5) شرکت کردن مردان در اعتصاب، در مقایسه با شرکت کردن زنان، به عنوان بخشی از فرهنگ بیننده نشان داده شده اند، (6) خجالتی بودن به صورت نمادی برای زنان نشان داده شده است (1 عکس) و (7) مردان در نقش آشپز، در مقایسه با زنان در همان نقش، به گونه ای ترسیم شده اند که گویی به دنیای بیننده تعلق ندارند (1 عکس). مقایسه ی نتایج با مقوله های گافمن نشان داد که سه مقوله ی رتبه بندی کاری، ویژگی زنانه و فرار از مدرک تا حد کمی در این عکس ها مشهود می باشند. علی رغم نتایج به دست آمده، از آنجا که هدف اصلی این تحقیق، بررسی بکارگیری مدل نشانه شناسی اجتماعی کرس و ون لیوون (2006) برای تحلیل چند عکس کتابهای اینترچینج (ویرایش سوم) بوده است، نتایج تنها با رعایت احتیاط قابل تعمیم به تمام محتوای کتابهای مورد بررسی می باشد.
سولماز مومن سپیده علوی شوشتری
گفتار به عنوان یکی از اصلی ترین مهارتهای ارتباطی در محیط هایی که انگلیسی به عنوان زبان دوم آموخته می شود نقش بسزایی دارد. گفتار وسیله ای برای بیان افکار و احساسات و برقراری ارتباط در جامعه می باشد. علرغم اهمیت و استفاده ی مکرر از این مهارت، گفتار کمتر مورد مطالعه قرار گرفته و همچنان جزء مهارت های دشوار جهت یادگیری و آموزش برای زبان آموزان و مدرسان ایرانی می باشد. این مهم سئوالات بسیاری را برای محققین مطرح نموده است. با تغییر به تدریج شیوه ی آموزشی معلم محور به دانش آموز محور، دانش آموزان در دراز مدت نیاز به فراگیری راهکارهای آموزش زبان خواهند داشت. علرغم مطالعات فراوانی که در زمینه آموزش راهکار محور مهارتهای زبانی به ویژه مهارت نوشتار انجام گرفته، مهارت گفتار- به عنوان مهارتی تولیدی و همسنگ با نوشتار- کمتر مورد توجه قرار گرفته است. به عبارت دیگر راهکارهایی همچون شبکه سازی و نقشه سازی در مرحله پیش نویس نوشتار به کرات استفاده شده است اما به عنوان راهکاری در پیشگفتار شناخته نشده است. در واقع تئوری های قوی زیربنایی نقشه های ذهنی و تاثیر آنها بر تقویت یادگیری, محقق را متقاعد نموده است که از این راهکارها در کلاس های زبان آموزان ایرانی استفاده کند تا دریابد که آیا این راهکارها به راستی در تقویت مهارت گفتار تاثیر دارند یا خیر؟ هدف این مطالعه معرفی نقشه های ذهنی به عنوان راهکاری برای کمک به تقویت مهارت زبان آموزان در مرحله پیش گفتار می باشد. همچنین تاثیر به کار گیری این راهکار بر گفتار جدلی و استفاده زبان آموزان ایرانی از سایر راهکارهای گفتار مورد بررسی قرار گرفته است. چهل و چهار دانشجوی مرد و زن سال اول رشته ی زبان و ادبیات انگلیسی دانشگاه شیراز- ایران- در گروه سنی بین 18 تا 22 سال به طور اتفاقی به دو گروه بیست نفره تقسیم شدند. پیش از انتخاب اتفاقی، تمامی دانشجویان مورد مطالعه در امتحان بسندگی آکسفورد (opt) مشتمل بر 60 سئوال شرکت نموده تا از یکنواختی سطح دانش زبان انگلیسی دانش آموزان اطمینان حاصل شود. همچنین یک امتحان گفتار بر گرفته از تافل اینترنتی قبل و بعد از شروع مطالعه از زبان آموزان گرفته شد. علاوه بر این یک پرسشنامه مشتمل بر 47 سئوال مربوط به راهکارهای گفتار نیز به زبان آموزان داده شد تا عادات گفتاری وتاثیر نقشه های ذهنی بر آنها بررسی شود. برای مقایسه تاثیرات احتمالی روش های استفاده شده در مطالعه ازتستهای آماری تی تست و تی تست جفت های جور و تحلیل واریانس استفاده شد. براساس یافته های حاصل از آزمونهای بعد از شروع مطالعه، زبان آموزان هیچ پیشرفتی در توانایی گفتار خود نشان ندادند. در نتیجه به کارگیری نقشه های ذهنی به عنوان راهکاری برای گفتار، باعث بهبود توانایی گفتاری زبان آموزان ایرانی، خصوصا در گفتار جدلی نشد. ازسوی دیگر، استفاده از نقشه های ذهنی به عنوان راهکاری برای گفتار به طور کلی در استفاده از راهکارهای مربوط به مهارت گفتاری دانشجویان، تاثیرگذار بوده چرا که دانشجویان پس از شرکت در تحقیق راهکارهای گفتاری را بیشتر مورد استفاده قرار دادند. افزون بر این به دلیل استفاده از نقشه های ذهنی، دانشجویان راهکارهایی که با بهبود مهارت گفتاری سروکار داشتند به نسبت راهکارهای مورد استفاده در مکالمات غیررسمی و نیز راهکارهای مورد استفاده در گزارش های شفاهی گروهی و کلاسی به طور مداوم تری مورد استفاده قرار دادند. اگر چه میزان استفاده از سه نوع راهکارگفتاری تفاوت چشمگیری نداشته است. بر اساس نتایج بدست آمد ه از این تحقیق، پیشنهادات برای تحقیقات آتی و راهکارهای آموزشی مورد بحث قرار گرفت.
سیده هدی شجاعی ناصر رشیدی
هدف اصلی از این تحقیق تجربی همانند سازی و تکرار آزمایش ناکاهارا (2005) بر روی فراگیری کلمات چند معنایی در شرایط انگلیسی به عنوان زبان خارجی (efl) در ایران است. تا مشخص گردد که آیا رویکرد معنای زیرساختی راهبردی کارآمد برای آموزش کلمات چند معنایی به دانش آموزان با سطح مهارت پایین می باشد یا خیر. برای دستیابی به این مقصود، 40 کلمه ی چند معنایی توسط معلم (محقق) با استفاده از دو رویکرد متفاوت به 46 دانش آموز آموخته شد که همگی دختران سال اول دبیرستان با محدوده ی سنی 14 تا 15 سال بودند که در دو کلاس مجزا در یک دبیرستان درس می خواندند. بطور کلی نتایج حاصل از t-test ها نشانگر این بود که کاربرد رویکرد معنای زیرساختی برای فراگیران ایرانی سودمندتر از همتای سنتی آن یا به عبارت دیگر همان رویکرد گزینش معنایی است. این نتایج همچنین سهم چشمگیری در حوزه ی آموزش انگلیسی به عنوان زبان خارجی (efl) دارد. به خصوص در محیط هایی مانند ایران که کمبود رویکردی اصولی برای ارائه و آموزش کلمات چند معنایی احساس می شود و هم معلم و هم فراگیر مشکلات عمده ای با این نوع کلمات دارند.
الهام آل محمد سپیده علوی شوشتری
باوجود اهمیت آموزش و تمرین سلاست در فراگیری زبان و با وجود تاکیدی که پژوهشگران بر گنجاندن آن در دوره های زبان آموزی دارند، این مسئله در آموزش و تمرین مهارت های خواندن و نوشتن نادیده گرفته شده است. به دلیل کمبود پژوهش معتبر در زمینه سلاست در خواندن و نوشتن، بخصوص در یک برنامه تلفیقی خواندن و نوشتن در ایران، در این تحقیق، فعالیت های زماندار شامل فعالیت های زماندار خواندن و آزادنویسی، بعنوان راههای اصلی پیشرفت سلاست با بکدیگر تلفیق شدند. محقق تاثیر آموزش تلفیقی این فعالیت ها را بر روی مهارت های خواندن و نوشتن، بخصوص سلاست در خواندن و نوشتن گروهی زبان آموز پسر در یک موسسه خصوصی آموزش زبان در فسا، ایران (گروه آزمایش=21و گروه کنترل=21)، که دانش دریافتی رایجترین 2000 کلمه انگلیسی را داشتند، مورد بررسی قرار داد. همچنین تغییرات دقت در خواندن و نوشتن بررسی گردیدند. از آنجا که تا کنون هیچ پژوهشی در مورد رابطه ی سلاست در خواندن با سلاست در نوشتن و رابطه ی دقت در خواندن با سلاست در نوشتن انجام نشده بود، سعی گردید تا در این زمینه هم روشنگری شود. جهت پرداختن به مباحث ذکر شده آزمون t با گروههای مستقل و وابسته و آزمون همبستگی اجرا گردید. نتایج حاصل از بررسی داده ها پیشرفت چشمگیر سلاست در خواندن و نوشتن و همچنین دقت در خواندن و نوشتن گروه آزمایش را نشان داد. در مورد رابطه ی سلاست در خواندن با سلاست در نوشتن و رابطه ی دقت در خواندن با سلاست در نوشتن، نتایج حاکی از رابطه ای مثبت و قوی بین این متغیرها بودند.
شبنم ترنگان محبوبه سعادت
خود باوری به عنوان یکی از خصوصیات زبان آموزان، نقش مهمی در موفقیت آنها در یاد گیری زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی دارد. بسیاری از محققان خود باوری را به عنوان موثرترین عامل در پیش بینی موفقیت در یادگیری زبان به طور کلی می دانند. اما به علت وابسته بودن خود باوری به کار و حوزه ای که در آن تجلی پیدا می کند، مشخص نیست آیا در حقیقت خود باوری می تواند به عنوان موثرترین عامل در پیش بینی موفقیت در یادگیری مهارت های مختلف زبان یعنی شنیدن، صحبت کردن، خواندن و نوشتن نیز در نظر گرفته شود. بعلاوه، مرور پیشینه تحقیق در این زمینه مشخص می کند که خود باوری با دو سازه دیگر یعنی اضطراب در زبان خارجی و راهکار های یادگیری زبان بسیار مرتبط است. همچنین این دو سازه به نوبه خود نقش مهمی در پیش بینی موفقیت زبان آموزان در یادگیری زبان دارند. هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه میان خودباوری در درک شنیداری، اضطراب در درک شنیداری زبان خارجی، استفاده از راهکار های درک شنیداری و مهارت درک شنیداری زبان آموزان ایرانی بود. بدین منظور، یکصد و چهل و پنج زبان آموز ایرانی در سال اول دانشگاه پرسش نامه های خودباوری در درک شنیداری، اضطراب در درک شنیداری زبان خارجی و استفاده از راهکار های درک شنیداری را تکمیل کردند. علاوه بر این، شرکت کنندگان به بخش شنیداری آزمون آیلتس نیز پاسخ دادند. نتایج تجزیه وتحلیل داده ها تفاوت قابل ملاحظه ای را میان زبان آموزان ایرانی که دارای خودباوری بالایی در درک شنیداری بودند نسبت به کسانی که از خودباوری کمتری در درک شنیداری برخوردار بودند در استفاده از تمام دسته های راهکار های درک شنیداری به جز دسته های جبرانی و حافظه نشان داد. افزون بر این، تجزیه و تحلیل داده ها رابطه منفی معنی داری را میان خودباوری در درک شنیداری و اضطراب در درک شنیداری زبان خارجی نشان داد. درپایان، نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که هنگامی که دو سازه مرتبط به خود باوری (یعنی اضطراب در زبان خارجی و راهکارهای یادگیری زبان) در تحلیل رگرسیون ثابت نگه داشته شوند، خود باوری در درک شنیداری موثر ترین عامل در پیش بینی موفقیت زبان آموزان ایرانی در مهارت شنیداری آنها می باشد.
حمید رنجبر سعید مهرپور
مبحث تلفظ مدت ها ست که بنابر دلایل متعدّدی فراموش شده است. اجزای فرا بخشی تلفظ، خصوصا تکیه ی کلمات، می تواند تاثیر مهمی بر عملکرد زبان آموزان و معلم داشته باشد. با این وجود، تا کنون هیچ مطالعه ای به منظور بررسی دقت تعیین تکیه کلمات انگلیسی چند بخشی معلمان ایرانی صورت نگرفته است. مطالعه حاضر برای مشخص ساختن میزان دقت معلمان ایرانی در تلفظ کلمات انگلیسی بر حسب تعیین تکیه کلمات چند بخشی انگلیسی انجام شد، و تلاش شد تا مشخص شود که آیا روش تدریس معلمان، جنسیت، مدرک دانشگاهی، سن، و تجربه تدریس آنها رابطه ای با دقت آن ها در تلفظ صحیح کلمات دارد. به این منظور، شصت معلم انگلیسی با سنین و تجربه ی تدریس مختلف در دو موسسه آموزش زبان واقع در شیراز، که از دو روش گوناگون آموزش زبان ارتباطی (سی ال تی) و روش آموزش گفتاری-شنیداری (اِی ال ام) استفاده می کردند در این مطالعه شرکت نمودند. شرکت کنندگان 30 معلم زن و 30 معلم مرد بودند که بر اساس روش دسترسی آسان انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از دو ابزار استفاده شد. ابزار اول فهرستی از33 کلمه ی انگلیسی مشکل ساز با تعداد هجا های مختلف بود و دومین ابزار آزمونی بود که بر اساس همان فهرست در متنی منسجم تهیه شده بود. از شرکت کنندگان خواسته شد دو آزمون را انجام دهند: ابتدا از آن ها خواسته شد تا کلمات را در انزوا بخوانند و سپس کلمات را در متن بخوانند. ابتدا آمار توصیفی داده های جمع آوری شده مشخص شد و سپس از آزمون مربع خی گرفته برای پاسخ دادن به سوالات تحقیق استفاده شد.. نتایج تحقیق نشان داد که در مجموع معلمان ایرانی دقت تلفظ نسبتا قابل قبولی با توجه به اینکه تکیه کلمات د ر هر دوگروه از کلمات(کلمات در انزوا و کلمات در متن ) متفاوت بود. بعلاوه، دقت آن ها در مورد کلمات با تعداد بخش های متفاوت بود. تحلیل داده ها نشان داد که جنسیت نقشی قابل ملاحظه را در تکیه کلمات به شکل مناسب ایفا می کند، اما در مورد مدرک تحصیلی معلمان تفاوت قابل محاظه ای یافت نشد. با وجود این که شرکت کنندگان با سن بیشتر در بیان تکیه کلمات دقیق تر بودند، تجربه ی تدریس تاثیر قابل ملاحظه ای بردقت تلفظ شان نداشت. در پایان، مشخص شد عملکرد تلفظ معلمانی که بر اساس اصول روش ای ال ام تدریس کردند به میزان قابل ملاحظه ای بهتر از معلمانی که از روش تدریس سی ال تی بهره می بردند بود
لیلا اکبرپور سپیده علوی شوشتری
چکیده ندارد.
مهشید رفیعی راد سپیده علوی شوشتری
با به کار گیری روش گفتما ن شنا سی در تحقیق حا ضر گفتا ر میا ن آموزگا را ن و زبا ن آموزا ن در کلا سهای زبا ن انگلیسی در ایرا ن مورد بررسی قرار گرفت. ا هداف تحقیق عبا رت بودند از: الف) شنا سا ئی سا ختارهای ارتبا ط گفتا ری میا ن معلمین و زبا ن آموزا ن ب) بررسی تا ثیر نقش جنسیت دبیرا ن و زبا ن آموزان بر سا ختا رهای ارتبا ط گفتا ری میا ن آنها پ) مشخص کردن اینکه آ یا آموزگاران غا لب بر این ارتبا ط گفتاری میباشند و یا زبا ن آموزا ن. به منظور جمع آوری داده کلا سهای تدریس شا نزده د بیر( ?دبیر مرد و ? دبیر زن)- مشغول به تدریس در سطوح متوسط- به همراه زبان آموزا ن حا ضر در کلا سهای مذ کور مورد مشا هده قرار گرفتند. داده های تحقیق(ارتبا ط گفتا ری میان معلمین و شا گردا ن) از طریق ضبط صوتی جمع آ وری شد.محقق در طول جمع آ وری داده ها در کلاسها بدون هیچ د خا لتی در ار تبا ط حضور داشت. زبا ن آموزا ن شا مل د ختر و پسر بودند. زبا ن آموزان پسر بوسیله دبیرا ن مرد و زبا ن آموزان د ختر بوسیله دبیرا ن زن تدریس می شدند. در مرحله بعدی ارتبا ط گفتاری بین معلمین و زبا ن آموزان نسخه برداری شد و سپس داده های جمع آ وری شده بر طبق مدل ارائه شده توسط تسوئی(1994) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج تحقیق نشان داد که در ساختارهای ارتباطی بین دبیران و زبان آموزان تنوع وجود داشت. بدین معنا که دبیران و زبان آموزان در گفتار خود ازکنشهای گفتاری گوناگونی (متنوعی) استفاده می کردند. در رابطه با تا ثیر جنسیت بر ساختارهای ارتباطی میان معلمین و شا گردان، یافته ها نشان داد که در اغلب موارد میان معلمین مرد و زن در ساختارهای ارتباطی ایشان با شاگردان تشابهات زیادی وجود داشت. با این وجود، مشخص شد که معلمین زن بیشتر از معلمین مرد شاگردان خود را (با ارائه بازخورد مثبت به آنها) تشویق می کردند. علاوه بر این، شاگردان پسر نسبت به شاگردان دختر تمایل بیشتری به ارتباط گفتاری با معلمین خود نشان می دادند. با این وجود، شاگردان دختر نسبت به شاگردان پسر تمایل بیشتری به ارتباط گفتاری با همکلا سیهای خود نشان می داد ند. در پایان یافته ها نشان داد که اگر چه گفتمان در کلاس درس از ساختار شروع- پاسخ- بازخورد - که در آن اغلب معلم( به عنوان مثال با پرسیدن یک سئوال) ارتباط را آغاز میکند، زبان آموز به آن پاسخ میدهد، و در نهایت معلم بازخورد ارائه میدهد- پیروی میکرد، اما شاگردان نیز در پاره ای از موارد آغاز کننده این ارتباط بودند و حتی در برخی موارد، به دنبال ارائه پاسخ توسط دبیران به سئو الات خود بازخورد ارائه میکردند( به عنوان مثال با تشکر کردن از پاسخ معلم به سئوال مورد نظر). این موضوع، موجب شکل گیری ساختار شروع- پاسخ- بازخورد حتی درگفتار شاگردان شد.