نام پژوهشگر: حسین معین زاد
بهروز سرمدی امیر بیات ترک
یکی از مشکلات رایج در پروژه های عمرانی کشور ما عدم تحقق آن ها در چارچوب زمانی از پیش تعیین شده برای آن ها می باشد که این تأخیر در زمان پروژه ها نهایتاً منجر به افزایش هزینه اتمام پروژه ها و در بسیاری از موارد کاهش کیفیت به منظور جبران زمان و هزینه از دست رفته می باشد. بنابراین شناسایی منشأ این تأخیرات به عنوان عوامل ریسک زای پروژه ها و پاسخگویی سریع به آن ها بسیار حائز اهمیت می باشد. در طی دهه های اخیر مدل ها و متدولوژی های مختلفی از سوی اندیشمندان مختلفی مطرح شده است و یکی از آنها راهنمای pmbok می باشد که این راهنما به معرفی حوزه های دانش مدیریت پروژه می پردازد و یکی از حوزه های آن مدیریت ریسک پروژه می باشد که در تعامل با سایر حوزه های دانش مدیریت پروژه قرار دارد. اما با توجه به این مهم که این راهنما و سایر مدل های ارائه شده در این زمینه غالباً به ارائه مجموعه ای از مفاهیم و تعاریف در حوزه مدیریت ریسک پرداخته اند، شناسایی تکنیک ها و ابزارهای پیاده سازی و همچنین اختصاصی سازی مفاهیم مطرح شده در آن ها در حوزه پروژه های عمرانی کشور ما امری دشوار می باشد. بنابراین چگونگی شناسایی نظام مند ریسک ها در پروژه های عمرانی، تجزیه و تحلیل و اولویت بندی آن ها و همچنین شناسایی آثار ریسک ها بر روی اهداف پروژه ها و در نهایت چگونگی پاسخ گویی به آن ها از مهمترین سوالاتی است که در این زمینه مطرح می باشند. با توجه به توضیحات ارائه شده، این تحقیق در پی پاسخگویی به این سوال می باشد که چگونه می توان با استفاده از مدلی ریسک های موجود در پروژه های عمرانی را مدیریت نمود؟
فرناز رضوانی کنارسری سید ذبیح اله هاشمی
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی عملکرد بانک های خصوصی ایران به کمک کارت امتیازی متوازن با رویکرد تصمیم گیری چند معیاره فازی انجام شده است. جامعه آماری مورد مطالعه در این تحقیق سه بانک پارسیان، ملت و صادرات در نظر گرفته است. این انتخاب براساس رتبه بندی سازمان مدیریت صنعتی در مورد 100 شرکت برتر ایران انجام شده که این سه بانک رتبه های نخست در سال 1388 را کسب کرده بودند. شاخص های ارزیابی عملکرد بانک ها از کتاب نورتون و کاپلان و ادبیات مرتبط با بانکداری استخراج شده و سپس برای غربال این شاخص ها، 21 شاخص با استفاده از نظر خبرگان و مدیران انتخاب شده است و با استفاده از پرسشنامه توزیع شده میان خبرگان و به کمک روش تحلیل سلسله مراتبی فازی(ahp فازی) اوزان نسبی شاخص های عملکرد محاسبه شده است. پژوهش های زیادی در زمینه بانکداری انجام شده که اکثرا فاکتورهای مالی را جهت ارزیابی عملکرد بانک ها در نظر گرفته است. اخیرا توجه به منظرها و فاکتورهای غیر مالی افزایش یافته است اما اکثر شاخص های انتخابی در پژوهش های انجام شده یا تکراری بوده است یا رتبه بندی مناسبی برای این شاخص ها در نظر گرفته نشده است.
زهره صباغیان امیر بیات ترک
به کارگیری مدلی مدون برای مدیریت و کاهش ریسک ها در بستر اجرای پروژه های عمرانی نتایج سودمندی برای جلب رضایت ذینفعان پروژه به همراه خواهد داشت. تکنیک های مدیریت ریسک سال هاست که تلاش می کنند ولی اندک زمانی است که این تکنیک ها در حوزه مدیریت پروژه وارد شده است. در این تحقیق به بررسی ابعاد مدیریت ریسک و دلایل عدم اطمینان آن ها خواهیم پرداخت و سپس با بکارگیری ترکیبی از مدل های تجزیه و تحلیل که در این تحقیق ترکیبی از روش های fmea ، دیاگرام بلوکی قابلیت اطمینان، درخت خطا و محاسبات جبربول جهت بررسی مدیریت ریسک عملیاتی در پروژه های عمرانی با استفاده از مبانی متدولوژی pmbok مدنظر می باشد، سعی خواهد شد تا ابعاد مدیریت ریسک عملیاتی پروژه های عمرانی با تکیه بر قابلیت اطمینان کل پروژه مورد توجه قرار گیرد. بر اساس این مدل ریسک های شناسایی شده در پروژه ها مورد تجزیه و تحلیل و اولویت بندی قرار گرفته بدین صورت که ریسکها در سه سطح ریسک های با اولویت بالا، متوسط و پایین تعیین شده و در نهایت استراتژی های مناسب جهت پاسخ گویی به آن ها اتخاذ می گردند. بر این اساس با توجه به اولویت بندی ریسک ها، نرخ ریسک مربوط به هر یک تعیین می گردد. همچنین در این تحقیق سعی شده است تا با اجرای مراحل ریسک در یک پروژه، راهکارهای عملی مناسبی برای بهینه سازی ارایه شود. روش ها و تکنیک های مدنظر به طور عملی در قالب یک پروژه عمرانی بکار برده شده و نتیجه به دست آمده نشان دهنده قابل اطمینان کل پروژه می باشد که در سایر پروژه ها با استفاده از روش سیستماتیک بکار برده شده و ایجاد تغییراتی اندک می توان به نتایج عملی قابل قبولی جهت تصمیم گیری و اجرای پروژه های عمرانی دست یافت.
زهرا اکبری جلال حقیقت منفرد
سیر تحول سیستم های اطلاعاتی در بانکها، با تولد سیستم های درآمد، نوسازی، حسابداری ، مدیریت ارتباط با مشتریان، امور مربوط به بانکداری الکترونیک در دهه هفتاد و هشتاد در کشور شکل گرفت و با ظهور سیستم های یکپارچه مالی اداری به اوج خود رسید و تا شکل گیری سیستم های هوش تجاری در دوره کنونی پیش رفته به شکلی که امروزه کمتر سازمانی را فارغ از ابتدایی ترین سیستم اطلاعاتی می بینیم. نرم افزارهای هوش تجاری با پردازش روی حجمی از اطلاعات و نمایش نتایج به روش های گوناگون به بازیابی دانش نهفته در این اطلاعات کمک می کنند. بیشترین بهره مندی بدست آمده از هوش تجاری، امکان دسترسی بی واسطه به داده ها توسط تصمیم گیرندگان در تمام سطوح سازمان است. با استفاده از دانش به دست آمده، مدیران سازمان می توانند بهتر تصمیم گیری کنند و با طرح برنامه های عملی برای سازمان، فعالیت های تجاری را به صورت موثرتری انجام دهند.هوش تجاری در اختیار قراردادن اطلاعات مناسب در زمان مناسب به افراد مناسب است.تصمیم گیرندگان باید در هر زمان و هر مکان بتوانند بدون نیاز با واسطه، به اطلاعات مربوطه مراجعه کرده و انواع تحلیل های مورد نظر خود را انجام دهند. در همین راستا پژوهش حاضر به بررسی رابطه کیفیت تصمیم گیری با قابلیتهای هوش تجاری در بانک ملت می پردازد. هر یک از عوامل مورد بررسی به چند مولفه تقسیم و مولفه ها و رابطه های آنها از طریق پرسشنامه مورد سنجش قرار گرفته است. نتایج بر وجود رابطه مثبت بین کیفیت تصمیم گیری و قابلیتهای هوش تجاری در بانک ملت صحه گذاشت. مطالعه حاضر با توجه به کمبود تحقیقات در این زمینه در کشور ، می تواند در پژوهشهای بعدی مفید باشد . علاوه بر این چون بصورت موردی بر روی یک بانک انجام می شود برای صنعت بانکداری نیز می تواند مفید واقع گردد.
معصومه راجی میرفیض فلاح شمس لیالستانی
هدف از این پژوهش ارزیابی عملکرد شعب استان تهران شرکت همکاران سیستم به روش ترکیبی topsis, ahp, bsc است، بطوری که کاستی های ناشی از ذهنی بودن و توجه گزینشی مدیران(ارزیابان) را در ارزیابی شاخص های عملکرد کاهش داده و یکپارچه سازی ارزیابی را با لحاظ کردن سهم هر شاخص و هر گروه شاخص bsc در دستیابی به اهداف فراهم نماید. این تحقیق یک رویکرد تصمیم گیری چند معیاره را برای ارزیابی عملکرد شعب شرکت همکاران سیستم به عنوان یک شرکت نرم افزاری، ارائه می کند. با توجه به چهار منظر کارت امتیازی متوازن، ابتدا زیرمعیارهای متناسب با هر یک از چهار منظر bsc که با نظرخواهی از خبرگان و مدیران شعب انتخاب شده اند، بدست آمد. سپس اوزان مربوط به 4 منظر اصلی کارت امتیازی متوازن و زیرمعیارهای مربوطه با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(ahp) محاسبه شده و در نهایت، با استفاده از یکی از ابزارهای تصمیم گیری چند معیاره(topsis)، شعب شرکت همکاران سیستم رتبه بندی گردیدند. روش تحقیق به کار رفته تجربی و از نوع مطالعه موردی بود. ابزار جمع آوری داده ها نیز، مصاحبه، پرسشنامه و مطالعه ی اسناد و مدارک موجود در سازمان بوده است. به منظور تحلیل داده ها از نرم-افزارهای expert choice و spss استفاده شد. در نهایت شعبه پناه طرح های عمومی شرکت همکاران سیستم با توجه چهار بعد کارت امتیازی متوازن و استفاده از تکنیک topsis رتبه اول را در بین سایر شعب مورد بررسی بدست آورد. همچنین مشخص شد ارزیابی به روش سنتی گویای تمام حقایق پیرامون عملکرد شرکت ها نمی باشد، به گونه ای که پس از انجام این تحقیق ممکن است شرکتی با رتبه نخست در یک یعد، در مجموع یه جایگاه چهارم نزول کند. نتایج این پژوهش علاوه بر اینکه می تواند به طور کاربردی برای برنامه ریزی و بهبود عملکرد شرکت های مشابه مورد استفاده قرار گیرد، در توسعه مدل bsc در سازمان های نرم افزاری موثر بوده و ترکیبی مناسب از دو تکنیک را برای جمع بندی نتایج حاصل از ارزیابی مناظر مختلف bsc ارائه می نماید.
حسین قراچورلو امیر بیات ترک
موفقیت پروژه ها در گرو دستیابی به اهداف مورد نظر و صرف منابع پیش بینی شده در طول چرخه حیات پروژه می باشد. طی مراحل چرخه عمر پروژه که با طرح ایده پروژه آغاز و تا بهره برداری از پروژه ادامه می یابد، محدودیت هایی در حوزه های مختلف مدیریت پروژه شامل مدیریت یکپارچگی، محدوده، زمان، هزینه، کیفیت، ریسک، منابع انسانی، ارتباطات و تدارکات وجود دارند که در موفقیت پروژه تاثیر گذارند و نیاز به مدیریت دارند. بنابراین به تفکری جهت نحوه مدیریت کردن آنها نیاز داریم. از این رو به کارگیری تئوری محدودیت ها برای مدیران پروژه ها بعنوان تغییر پارادایمی جهت ایجاد نگرشی متفاوت درباره مسائل، آرمانها، اهداف، خط مشی ها و روش های انجام کار، در این پژوهش مطرح می گردد. بر این اساس، پژوهش حاضر در صدد پاسخ به این پرسش اساسی که آیا به کارگیری تئوری محدودیت ها در پروژه های نفت، گاز و پتروشیمی می تواند مسیر دستیابی به اهداف پروژه ها و سازمان را تسهیل سازد؟ و نیز با هدف شناسایی تاثیر استفاده از رویکرد تئوری محدودیتها بر موفقیت پروژه و شناسایی تاثیر عوامل محدود کننده بر حوزه های مدیریت پروژه طبق استاندارد pmbok، به کنکاش در خصوص محدودیت ها و گلوگاه های سیستم مدیریت پروژه می پردازد تا از طریق برنامه ریزی، سازماندهی و کنترل محدودیت ها، ابزارهای مناسبی در اختیار مدیریت پروژه قرار دهد تا بدان وسیله موفقیت پروژه افزایش و عملکرد پروژه بهبود یابد. هم چنین در این پژوهش ضمن بررسی تاثیر کاربرد تئوری محدودیت ها در حوزه های مختلف مدیریت پروژه مشخص می گردد که به کارگیری تئوری محدودیت ها در پروژه های نفت، گاز و پتروشیمی بر حوزه های مدیریت زمان، یکپارچگی، تدارکات، ریسک، ارتباطات و منابع انسانی پروژه موثر می باشد و مدیران پروژه از طریق شناسایی گلوگاهها و مدیریت محدودیت های موجود در این حوزه ها، می توانند پروژه ها را به سوی موفقیت رهنمون سازند.