نام پژوهشگر: محسن ضیایی

ارزیابی شاخص های پیاده سازی تولید ناب در واحدهای تولیدی مبلمان اداری صفحه ای ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده مهندسی عمران 1391
  محمدرضا محمدی   محمد غفرانی

تولید محصول به شیوه ی تولید ناب، از جمله راهبردهایی است که تولیدکنندگان می توانند با استفاده از آن به ایجاد و توسعه مزیت ها و توان رقابتی خود پرداخته، سهم بازار خود را افزایش دهند. امروزه اتخاذ این رویکرد به یکی از راهکارهای متداول برای حضور و بقاء در بازارهای پر رقابت جهانی بدل شده است. این تحقیق با هدف شناسایی و تبیین شاخص های کیفی و کمی موثر بر پیاده سازی روش تولید ناب در"واحدهای تولیدی مبلمان اداری صفحه ای ایران" و نیز سنجش درجه اهمیت و اولویت بندی هر یک از این شاخص ها به اجرا درآمده است. پس از انجام مطالعات اولیه، مرور منابع و مصاحبه با تنی چند از خبرگان و کارشناسان صنعت مبلمان اداری صفحه ای، 52 شاخص کلیدی پیاده سازی روش تولید ناب در واحدهای تولید مبلمان اداری صفحه ای تعیین و در 3 گروه کلی ابزارها و تکنیک-ها، تکنولوژی و زیرساخت ها دسته بندی شدند. به منظور سنجش درجه اهمیت و رتبه بندی شاخص ها، مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی(ahp) با تدوین و اجرای پرسشنامه مربوطه مطابق با پرسشنامه مربوطه به انجام رسید و برای آنالیز نتایج حاصله نرم افزار expert choice به کار گرفته شد. آنالیز نتایج حاصله نشان داد که در نگاه خبرگان و کارشناسان صنعت مبلمان ادرای صفحه ای ایران، از میان سه گروه کلی شاخص ها شامل: "ابزارها و تکنیک ها"،"تکنولوژی"و"زیرساخت ها"، مجموعه شاخص-های گروه "ابزارها و تکنیک ها" نسبت به دو گروه "تکنولوژی"و"زیرساخت ها" از وزن و درجه اهمیت به مراتب بالاتر برخوردارند در حالی که مجموعه شاخص های دو گروه دیگر از درجه اهمیت به مراتب کمتر و تقریبا همتراز برخوردارند. همچنین نتایج این تحقیق نشان داد که شاخص های "مشارکت مشتری"،"تحویل به موقع"،"استاندارد سازی"،"مهندسی ارزش"،"مهندسی همزمان"،"تولید سلولی"و"کار تیمی" که قریب به اتفاق در گروه"ابزارها و تکنیک ها" قرار دارند به ترتیب در بالاترین درجه اهمیت و اولویت در پیاده سازی و توسعه روش تولید ناب در واحدهای تولیدی مبلمان اداری صفحه ای ایران قرار دارند.

تعیین سیاست بهینه تخصیص منابع در شرایط بحران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1380
  محسن ضیایی   مسعود ربانی

مدیریت بحران از موضوعات بسیار مهم در علوم مدیریتی به شمار می رود. ولی علیرغم اهمیت آن، خصوصا در دنیای پرمخاطره و متغیر کنونی، این موضوع مهم به سبب ماهیت پنهانی و غافلگیرانه بحرانها و نیز درگیر شدن مدیران در حل مشکلات روزمره، مورد غفلت اکثر مدیران و برنامه ریزان قرار می گیرد. از طرفی دیگر به خاطر ارتباط ضعیف این شاخه از علم مدیریت با علوم فنی و مهندسی، نتوانسته است همپای سایر علوم پیشرفت نماید. بنابر اهمیت فراوان موضوع، در این پایان نامه، سه نوع بحران مهم از میان بحرانهای که به طور ناگهانی ظهور کرده و در صورت تاخیر حتی به مقدار ناچیز در تامین منابع مورد نیاز آنها، باعث خسارات فراوان بر محیط خود می شوند، مورد بررسی قرار می گیرند. این سه نوع بحران مورد بحث عبارتند از: بحرانهای ناشی از حوادث طبیعی، بحرانهای نظامی و بحرانهای صنعتی. برای هر یک از این بحرانها، مدلهای برنامه ریزی خطی و غیرخطی مناسب به منظور تعیین سیاست بهینه تخصیص منابع و انتقال منابع به نقاط بحرانی در حداقل زمان ممکن ارائه می گردد تا خواننده به اهمیت و نقش این روشها در اداره بحرانها پی ببرد. همه مدلهای پیشنهادی فوق با استفاده از پارامترهای قطعی بنا نهاده شده است و دلیل آن ماهیت منحصر به فرد و ریسک ناپذیر است. چرا که در شرایط بحرانی، استفاده از برنامه ریزیها و پارامترهای احتمالی و تحمل ریسک حتی به مقدار ناچیز، ممکن است موجب واردشدن خسارتهای جبران ناپذیر بر محیطی شود که به عنوان بستر وقوع بحران در نظر گرفته می شود. در هنگام استفاده از مدلها در مسائل واقعی پیشنهاد شده است که مقدار دقیق پارامترها در مدلها، قبل از وقوع بحرانهایی که احتمال وقوع آنها وجود دارد، تعیین شده و در دوره های زمانی معینی بهنگام شوند.