نام پژوهشگر: داود سیف زاده
آیدا قاری حقیقت داود سیف زاده
آلیاژهای منیزیم دارای نسبت سختی به وزن بالا وخواص مکانیکی خوبی می باشند که باعث شده است از آنها به طور گسترده در اتومبیل سازی، صنایع هوافضا و ساخت وسایل الکترونیکی استفاده گردد اما مقاومت بسیار پایین آنها در برابر خوردگی موجب محدودیت کاربردشان گردیده است. در این راستا روشهای مختلفی جهت جلوگیری از خوردگی آنها به وجود آمده است. یکی از این روشها، استفاده از پوششهای ضد خوردگی بر روی سطح آلیاژ است. ایجاد پوششهای تبدیلی عناصر کمیاب–پرمنگنات بر روی آلیاژ az61 منیزیم در این کار پژوهشی مورد مطالعه قرار گرفته است. مورفولوژی سطح آلیاژ و پوشش تشکیل شده بر روی آن توسط روشهای sem و edax بررسی شده است. نتایج این بررسی ها ایجاد یک لایه از جنس اکسیدها و هیدروکسیدهای سریم و لانتانیوم و منگنز را نشان می دهد که پوشش ایجاد شده عمدتا" دارای ساختاری متخلخل است. اثر زمان آبکاری بر روی کیفیت وخواص ضد خوردگی پوشش به وسیلهء تستهای پلاریزاسیون پتانسیودینامیک و اسپکتروسکوپی امپدانس الکتروشیمیایی در محلولهای خورندهء نمک طعام و سولفات سدیم بررسی شده است. نتایج تستهای پلاریزاسیون نشان می دهد که مقاومت خوردگی پوششها در محلولهای خورنده نسبت به آلیاژ بدون پوشش به طور قابل ملاحظه ای بیشتر است. همچنین طیفهای امپدانس مُوید این مطلب هستند که امپدانس کلی الکترود کار پوشش کاری شده بیشتر از امپدانس آلیاژ بدون پوشش می باشد و این موضوع کارآیی پوششها را در ایجاد مقاومت در برابر خوردگی برای آلیاژ az61 منیزیم تأیید می کند.
سهیلا حمزه دوست حسن کیاده داود سیف زاده
آلیاژهای منیزیم دارای نسبت سختی به وزن بالا وخواص مکانیکی خوبی می باشند که باعث شده است از آنها به طور گسترده در اتومبیل سازی، صنایع هوافضا و ساخت وسایل الکترونیکی استفاده گردد اما مقاومت بسیار پایین آنها در برابر خوردگی موجب محدودیت کاربردشان گردیده است. در این راستا روشهای مختلفی جهت جلوگیری از خوردگی آنها به وجود آمده است. استفاده از بازدارنده ها یکی از پرکاربردترین روش های حفاظت از خوردگی منیزیم و آلیاژهای آن می باشد. هدف از این کار پژوهشی، مطالعه اثر بازدارندگی تعدادی از ترکیبات آلی بر روی آلیاژaz61 منیزیم در محیط های خورنده هیدروکلریک اسید و سولفوریک اسید با روش های پلاریزاسیون پتانسیودینامیک و اسپکتروسکوپی امپدانس الکتروشیمیایی و روش کاهش وزن می باشد. مورفولوژی سطح نمونه های آلیاژی در حضور و غیاب بازدارنده ها با استفاده از تکنیک میکروسکوپ الکترونی روبشی(sem ) بررسی شده است. برخی روش های تکمیلی مانند ft-ir ، edax و drs نیز برای بررسی مکانیزم بازدارندگی خوردگی بکار رفته است. نتایج نشان می دهند که افزایش 8-هیدروکسی کینولین به طور قابل توجهی، سرعت خوردگی آلیاژ منیزیم az61 را در هر دو محلول خورنده hcl و h2so4 کاهش داده است. اثر بازدارندگی 8-هیدروکسی کینولین با تشکیل یک کمپلکس بین سطح آلیاژ و مولکول بازدارنده شرح داده شده است. روش تئوری dft برای به دست آوردن ساختارهای بهینه شده و پارامترهای شیمی کوانتومی کمپلکس های تشکیل شده بکار رفته است. علاوه بر این، اثر بازدارندگی دو ترکیب شیف باز سالسیلنی به نام های salpr و salcn در برابر خوردگی az61 در محلول های اسیدی مورد بررسی قرار گرفته شدند. نتایج تست های الکتروشیمیائی، اثر بازدارندگی بالای ترکیبات شیف باز مورد مطالعه را آشکار کرده است. همچنین جذب سطحی این ترکیبات از ایزوترم لانگمویر تبعیت می کند.
الهام گلمغانی ابراهیمی داود سیف زاده
خوردگی فلزات پدیده ای است که سالانه خسارات فراوانی بالغ بر 2/4% تولید ناخالص داخلی به جوامع بشری تحمیل می کند. یکی از راه های مقابله با پدیده خوردگی، استفاده از پوشش های ضد خوردگی می باشد. در کار پژوهشی اخیر پوشش های هیبریدی و غیر هیبریدی به روش سل- ژل تهیه و بر روی فلزات مختلف اعمال شده است. طیف سنجی زیر قرمز تبدیل فوریه (ft-ir) برای تأیید انجام واکنش های هیدرولیز و تراکم مولکولهای سیلان استفاده شد. طیف ft-ir در مورد همه پوشش ها، حاکی از تشکیل شبکه متراکم از مولکولهای سیلان است. مورفولوژی پوشش های تشکیل شده، توسط روش sem مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این بررسی نشان می دهد که پوشش های سل- ژل ایجاد شده عمدتا" دارای ساختاری یکنواخت، عاری از ترک و بدون خلل و فرج است. در ادامه، رفتار خوردگی پوشش های تهیه شده و تأثیر افزودن غلظت های مختلف از نانوذرات mmt بر روی خواص ضد خوردگی این پوشش ها توسط تستهای پلاریزاسیون پتانسیودینامیک، اسپکتروسکوپی امپدانس و نویز الکتروشیمیایی در محلول خورنده سدیم کلرید بررسی شد. نتایج تستهای پلاریزاسیون نشان می دهد که اعمال پوشش سل- ژل هیبریدی باعث افزایش مقاومت خوردگی نمونه ها در مقایسه با نمونه های بدون پوشش گردیده است. همچنین طیف های امپدانس و نویز جریان- پتانسیل موید این مطلب هستند که مقاومت خوردگی نانوکامپوزیتها در محلولهای خورنده نسبت به نمونه بدون پوشش و نیز سایر نمونه های پوشش دهی شده، به طور چشمگیری افزایش یافته است و این امر اهمیت و کارآیی بالای پوشش های تهیه شده در ایجاد مقاومت در برابر خوردگی فلزات را نشان می دهد.
عباس یوسفی ولنی ابوالفضل بضاعت پور
کمپلکس های اکسو وانادیم با لیگاند های شیف باز از نقطه نظرشیمیایی و دارویی دارای اهمیت فراوان می باشند که از جمله آنها می توان به خاصیت کاتالیزوری در واکنش های اکسایشی اولفین، خاصیت ضد سرطانی، ضد دیابتی، حلال رنگی و دما رنگی اشاره نمود. در این پروژه، خواص الکترونی و ارتعاشی دو نوع لیگاند شیف باز نوع n2o2 و کمپلکس های اکسو وانادیم مربوطه آنها را با روش های محاسباتی dft و با نرم افزار pc-gamess(firefly) مورد بررسی قرار داده شده و داده های آن را با داده های تجربی که در آزمایشگاه بدست آمده، مورد مطابقت قرار گرفت. این محاسبات با سطوح مختلف dft ازقبیل lsda، gga، hgga و mhgga انجام گرفت. ابتدا بهینه سازی ساختاری لیگاند ها و کمپلکس ها انجام شده و از خروجی آن برای بررسی خواص ساختاری از قبیل طول پیوند ها و زاویه ها استفاده گردید که نشان داد که نوع روش dft برای بهینه سازی شکل هندسی فرقی ندارد و همچنین افزایش طول پیوند c=n و کاهش طول پیوند c-oدر کمپلکس ها در مقایسه با لیگاند ها نشان داده شد. از روی اختلاف انرژی سطوح homo و lumo طول موج ماکزیمم جذب با روش های محاسباتی بدست آمد و پس از مطابقت با داده های طیف uv-vis سعی براین شد که بهترین عامل دانسیته برای پیش بینی این خاصیت تعیین شود که نوع hgga از بقیه بهتر بود. سپس فرکانس های ارتعاشی (v=o)? و (c=n)? بدست آمد که در بررسی فرکانس ارتعاشی (v=o)? عامل های gga و فرکانس (c=n)? روش b3lyp مطابقت بیشتری با داده های طیف ft-ir داشتند
مهسا کرامتی علی حسن زاده
بتن یک ماده ی همیشه در دسترس، با ساختار نانو است. بتن از کریستال هایی با سایز نانومتر تا میکرومتر تشکیل شده است. در کنار بتن معمولی، بتن مسلح می تواند در شکل های گوناگون و دلخواه قالب ریزی شود. بتن مسلح مقاومت و ماندگاری بالایی دارد. خوردگی میلگرد داخل بتن مسلح یک مسئله ی مهم است. دو عامل اساسی خوردگی میلگرد، حمله ی کلریدی و کربناتی شدن است. در این کار کوشید ه ایم به کمک نانوذرات از اثرات مخرب کلرید روی میلگرد بکاهیم. نانوذرات به عنوان یک هسته برای فازهای سیمانی عمل می کنند و بواسطه ی واکنش پذیری بالای شان سرعت هیدراتاسیون مواد سیمانی را یالا می برند. همچنین نانوذرات به عنوان پرکننده عمل می کنند و با متراکم سازی میکروساختار بتن، نفوذپذیری بتن را کاهش می دهند. هدف از این کار بررسی تاثیر نانوذرات سیلیس روی مقاومت الکتریکی، مقاومت فشاری، خوردگی میلگرد داخل بتن مسلح، ضریب نفوذ یون کلرید نمونه های بتنی می-باشد. در این کار، نمونه های بتنی با درصدهای مختلف نانوسیلیس ریخته گری می شوند. عمل آوری در بازه های زمانی متفاوت انجام می شود. مقاومت الکتریکی نمونه های بتنی با روش اسپکتروسکوپی امپدانس الکتروشیمیایی (eis) انداز ه گیری می شود. تست-های خوردگی با روش پلاریزاسیون پتانسیودینامیک انجام می گیرند. در مرحله ی اول تأثیر نانوذرات سیلیس تجاری روی مقاومت الکتریکی نمونه های خمیرمایه با روش (eis) موردبررسی قرار گرفت. افزودن نانوذرات منجر به بالارفتن مقاومت الکتریکی نمونه-ها گردید. در ادامه تأثیر نانوذرات سیلیس سنتزشده با روش اولتراسونیک روی مقاومت فشاری نمونه های مکعبی بتن با استفاده از دستگاه جک بررسی گردید. افزودن مقادیر 1، 3 و 5? نانوسیلیس موجب بهبود مقاومت فشاری نمونه ها گردید. درنهایت تأثیر نانوذرات سیلیس سنتزشده بر روی خوردگی میلگرد داخل نمونه ی مکعبی بتن مسلح در دوره های 1 و 2 ماهه ی غوطه وری در محلول 5/3? و 7? سدیم کلرید با استفاده از روش پلاریزاسیون پتانسیودینامیک بررسی گردید. نتایج نشان داد که بعد از دوره ی 1 ماهه ی غوطه وری، افزودن 2? نانوسیلیس موجب بالا رفتن مقاومت در برابر خوردگی می شود. در حالیکه بعد از 2 ماه غوطه ور شدن در محلول خورنده، افزودن 1? نانوسیلیس مقاومت در برابر خوردگی را بالا می برد. همچنین در همه ی دوره های غوطه وری افزایش غلظت محلول خورنده از 5/3 به 7? موجب کاهش مقاومت در برابر خوردگی می گردد. درادامه تست eis روی نمونه ها انجام شده و مقاومت پلاریزاسیون بدست آمد. نتایج این بخش با نتایج روش پلاریزاسیون مطابقت داشت. ضریب نفوذ یون کلرید به داخل بتن با درنظر گرفتن رفتار واربورگ در فرکانس های پایین بدست آمد. مقادیر بدست آمده نشان داد که در دوره های مختلف با افزودن نانوسیلیس، خلل و فرج بتن کاهش یافته و ضریب نفوذ یون کلرید کاهش می یابد.
مریم پورسیف اللهی انزابی عزیز حبیبی ینگجه
مواد رنگ زای آلی از مهم ترین عوامل آلاینده محیط زیست به شمار می روند. فرآیند اکسیداسیون پیشرفته، تکنیک سودمندی برای از بین بردن آلاینده هاست. این روش عموما بر پایه تولید رادیکال های هیدروکسیل است که با آلاینده های آلی واکنش داده و منجر به تخریب آنها شده و سپس به مواد معدنی تبدیل می نماید. در این پایان نامه نانو ساختارهای سولفید روی آلایش شده با کاتیون قلع با استفاده از امواج ریز موج و روش رفلاکس تهیه شدند. خواص مواد تهیه شده توسط تکنیک های پراش اشعهx (xrd)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem)، طیف سنجی بازتاب نفوذی (drs) و مادون قرمز (ft-ir) مورد بررسی قرار گرفتند. فعالیت فتوکاتالیزوری نانو ساختارها با تخریب ماده رنگی متیلن بلو مورد بررسی قرار گرفته است. نانوساختارهای سولفید روی آلایش شده با کاتیون قلع با کسر مولی 075/0، تهیه شده تحت تابش ریز موج بیشترین فعالیت فتوکاتالیزوری را نسبت به دیگر کسر های مولی دارد و ثابت سرعت واکنش با افزایش مقدار کاتالیزور تا 20/0 گرم افزایش یافته و سپس کاهش می یابد. هم چنین ثابت سرعت واکنش فتوکاتالیزوری با افزایش دمای کلسینه کاهش می یابد. نانوساختارهای سولفید روی آلایش شده با کاتیون قلع با کسر مولی 025/0، تهیه شده در مدت سی دقیقه رفلاکس بیشترین فعالیت فتوکاتالیزوری را نشان می دهد. افزایش فعالیت فتوکاتالیزوری به کاهش اندازه ذرات و در نتیجه افزایش مساحت سطح و کاهش ترکیب مجدد الکترون- حفره نسبت داده می شود. شکاف انرژی نانوذرات سولفید روی تهیه شده در مقایسه با شکاف انرژی سولفید روی توده ای افزایش یافته است این افزایش شکاف انرژی یا انتقال به سمت طول موج های کوتاه تر به کوچکی ذرات نسبت داده می شود.
مهناز مردیان مرجان عابدی
در این کار ساختارهای الکترونی و فرکانس های ارتعاشی لیگاند شیف- باز ماکروسیکلی 20 عضوی و کمپلکس های دوهسته ای مس(i) با روش های تجربی و محاسباتی dftو mp2مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بهینه سازی پارامترهای ساختاری با داده های تجربی انطباق قابل توجهی دارد و بیانگر آن است که نوع عامل dft در بهینه سازی ساختارهای مورد نظر چندان موثر نیست. همچنین تفاوت ویژگی ها ی هندسی محاسبه شده با سری های پایه sbkjcو tzvpمحسوس نیست. ?max های بدست آمده با عامل های lsda و gga مطابقتی با داده های تجربی ندارند. اما عامل hgga و بویژه روشb3lyp نتایجی نزدیک به داده های طیف ماوراء بنفش- مرئی بدست می دهد. بر اساس محاسباتdft باند پهن مشاهده شده در طیف الکترونی کمپلکس ها مربوط به انتقال n??* می باشد. مقایسه شاخص هندسی 4? برای کمپلکس های دارای پل های هالیدی بیانگر قرارگیری یون های مس(i) در یک محیط کئوردیناسیون چهار وجهی تغییر شکل یافته می-باشد.
زهرا رجبعلی زاده داود سیف زاده
فلز منیزیم به دلیل دارابودن خواص فیزیکی و مکانیکی فوق العاده، کاربرد گسترده ای در صنایع فضایی، الکترونیک و اتومبیل سازی دارد. متاسفانه، منیزیم و آلیاژهای آن واکنش پذیری بالایی دارند که آن ها را مستعد خوردگی کرده و کاربرد گسترده ی آن ها را محدود می سازد. آبکاری الکترولس یکی از تکنیک های مهندسی سطح جهت افزایش مقاومت در برابر خوردگی منیزیم است. در کار پژوهشی اخیر، آبکاری الکترولس نیکل بر روی آلیاژ az61 منیزیم صورت گرفت. سپس اثر افزودن مس بر مورفولوژی سطح، درصد عناصر تشکیل دهنده، مقاومت خوردگی و سرعت ترسیب پوشش نیکل مورد بررسی قرار گرفت. در اولویت بعدی، پوشش سریم- لانتانیم- پرمنگنات به عنوان جایگزینی برای ترکیبات سمی کروم و اسید فلوئوریک مورد استفاده در مرحله پیش تیمار سطحی معرفی شد. این پوشش تبدیلی به دلیل سازگاری با محیط زیست و ارزان بودن می تواند جالب توجه باشد. به منظور بررسی مورفولوژی سطح و در صد عناصر تشکیل دهنده سطح، به ترتیب از میکروسکوپ الکترونی(sem) و تفرق اشعه ایکس(edx) استفاده شد. تعیین ساختار کریستالی پوشش ها توسط پراش پرتو ایکس(xrd) انجام گرفت. خواص ضد خوردگی پوشش ها با روش های امپدانس الکتروشیمیایی(eis) و پتانسیل مدار باز (ocp) در محلول خورنده سدیم کلرید صورت گرفت. نتایج تست ها نشان داد که اعمال پوشش ni-p باعث بهبود مقاومت در برابر خوردگی آلیاژ شده است.
رقیه اسدپورجوقانی داود سیف زاده
آلیاژهای منیزیم به دلیل چگالی بسیار پایین و خواص مکانیکی خوب دارای کاربردهای گسترده ای در صنایع هوا-فضا، صنایع حمل و نقل و الکترونیک می باشند. اما مقاومت پایین این آلیاژها در مقابل عوامل خورنده کاربرد گسترده ی آنها را محدود کرده است. یکی از روشهای ساده و مناسب برای ممانعت از خوردگی فلزات در محیط های خورنده استفاده از ترکیبات بازدارنده می باشد. هدف از این کار پژوهشی مطالعه ی خواص بازدارندگی دو ترکیب شیف باز بر روی خوردگی آلیاژaz91 منیزیم در برخی از محیط های اسیدی با روش های پلاریزاسیون پتانسیودینامیک، اسپکتروسکوپی امپدانس الکتروشیمیایی (eis) و نویز الکتروشیمیایی (en) می باشد. آنالیز سطح نمونه های آلیاژی نیز در حضور و غیاب بازدارنده ها با استفاده از تکنیک میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem)، آنالیز تفکیک انرژی (edx) و پراش اشعه ی ایکس (xrd) مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده از روش های الکتروشیمیایی نشان دهنده ی کاهش قابل ملاحظه ای در سرعت خوردگی آلیاژ در محلول های اسیدی (hcl و h2so4با غلظت 01/0 مولار) بعد از افزایش غلظت های مختلفی از شیف باز n,n? بیس (2پیریدیل متیلیدن)-1،2دی ایمینواتان (bpie) می باشد. راندمان بازدارندگی به محض افزایش غلظتbpie افزایش یافته که احتمالاً به علت جذب بیشتر بازدارنده بر روی سطح آلیاژ است. با توجه به منحنی های پلاریزاسیون bpie یک بازدارنده ی مختلط کارآمد می باشد. اندازه گیری های eis افزایش مقاومت انتقال بار و کاهش ظرفیت خازنی لایه ی دوگانه را نشان می دهند. روش en با سایر روش های الکتروشیمیایی هم خوانی خوبی دارد. شیف باز bpie به طور فیزیکی بر روی سظح آلیاژ جذب شده و مکانیزم جذب در محلول hcl از ایزوترم لانگمویر و در محلول h2so4 از ایزوترم تمکین تبعیت می کند. راندمان بازدارندگی bpie در محلول hcl نسبت به h2so4 به دلیل جذب ویژه ی کمتر یون های سولفات نسبت به یون های کلر بیشتر می باشد. تصاویر sem نشان می دهد که سطح آلیاژ در محلول های شاهد (h2so4 و hcl 01/0 مولار) به شدت خورده شده در حالیکه در حضور bpie سطح آلیاژ یکنواخت بوده و فاقد اثرات خوردگی می باشد. شدت پیک های xrd فاز آلفای منیزیم برای نمونه های غوطه ور در محلول حاوی بازدارنده در مقایسه با نمونه های غوطه ور در محلول شاهد، بیشتر بوده که نشان دهنده ی خوردگی کمتر سطح آلیاژ می باشد. اثر بازدارندگی شیف باز ان-سالیسیلیدین-آنیلین (salaniline) نیزمورد بررسی قرار گرفت و نتایج مشابهی بدست آمد. نتایج نشان می دهد که این ترکیب به خصوص در غلظت های بالاتر از خوردگی آلیاژ az91 در حضور hcl ممانعت می کند. salaniline به طور فیزیکی بر روی سطح آلیاژ جذب شده و مکانیزم جذب از ایزوترم تمکین تبعیت می کند. همچنین آنالیزهای سطحی نیز تایید کننده ی خواص بازدارندگی salaniline در محیط hcl می باشند.
امین رحیم زاده هلق داود سیف زاده
منیزیم سبکترین فلز ساختاری است. این فلز دارای نسبت سختی به دانسیته بسیار بالا و همچنین هدایت الکتریکی خوبی می باشد.آلیاژ ها ی منیزیم در صنعت هوافضا، حمل و نقل و همچنین لوازم الکترونیکی قابل حمل به کار می-روند. متاسفانه منیزیم به صورت ذاتی فعالیت شیمیایی بالایی دارد و آلیاژهای آن مقاومت خوردگی و سایشی پایینی دارند که این مسئله حقیقتاً یکی از مشکلات اساسی در راه استفاده فراگیر از آلیاژهای منیزیم در کاردبردهای مختلف است. اعمال پوششهای نیکل-فسفر با روش الکترولس یکی از مناسب ترین روشها برای افزایش مقاومت خوردگی و سایشی آلیاژهای منیزیم می باشد. هدف از کار پژوهشی اخیر بهبود بیشتر خواص فیزیکی و ضد خوردگی پوشش های دوتایی ni–p می باشد. برای این منظور پوشش های ni–co–p و ni–co–p–sio2 بر روی آلیاژ az91 منیزیم با روش آبکاری الکترولس اعمال شدند. سپس مطالعه ی این پوشش ها با تکنیک های مختلفی مانند sem ،edx و xrd انجام گرفت. در ادامه عملکرد ضد خوردگی پوشش های فوق با روش های اسپکتروسکوپی امپدانس الکترو شیمیایی، پلاریزاسیون پتانسیودینامیکی و پتانسیل مدار باز، در محلول nacl(3.5 %wt.) بررسی گردید. همچنین اندازه گیری سختی این پوشش ها با میکرو سختی سنج vickers انجام پذیرفت. نتایج نشان دادند که پوشش های حاوی کبالت نسبت به پوشش ni–p، از لحاظ مورفولوژی صاف تر و متراکم تر بوده و سختی بالایی دارند. همچنین با وجود ضخامت کمتر این پوشش ها نسبت پوشش ni–p، دارای بالایی هستند که علت این امر را می توان به ساختار منظم، یکنواخت و متراکم تر آن نسبت داد که مانع از نفوذ محلول خورنده از طریق مرز های بین دانه ای به بستر آلیاژ می گردد. علاوه بر این مشاهده شد که اضافه کردن نانوذرات سیلیس به ماتریکس پوشش ni–co–p با افزایش ضخامت و نیز تشکیل پوششی با مرز بین دانه ای متراکم تر باعث افزایش عملکرد ضد خوردگی این پوشش ها می شود. دلیل این امر این است که برخی از نانوذرات می توانند به عنوان مراکز هسته زایی جدید در مرز های بین دانه ای جذب شده و با هسته های جدید پوشیده شوند. بنابراین پوشش کامپوزیتی با این مدل، رشدکرده و مرز های بین دانه ای پیچ در پیچ تشکیل می دهد که باعث به تعویق افتادن زمان رسیدن محلول خورنده به بستر می گردد.
صالح مرادی علویان الناز اصغری
فلز منیزیم و آلیاژ های آن از مواد پر کاربرد هستند که مقاومت پایین در برابرخوردگی، استفاده از آنها را محدود کرده است. یکی از راه های مقابله با این پدیده، استفاده از پوشش های ضد خوردگی است. در این کار پژوهشی پوشش های هیبریدی آلی – معدنی با استفاده از پیش ماده ی معدنی تترا اورتو سیلیکات teos و ماده ی آلی تری اتوکسی متیل سیلان tems به عنوان اصلاح کننده ساختار شبکه پوشش مورد استفاده قرار گرفت. پوشش های غیر هیبریدی آلی، معدنی و نانو کامپوزیت ها به روش سل ژل بر روی فلز منیزیم و آلیاژ آن اعمال می شود. جهت تهیه پوشش های ذکر شده ابتدا پیش ماده ی معدنی را در محیط اسیدی آب و الکل هیدرولیز نموده و بر روی فلز پوشش داده شد. برای تهیه پوشش های هیبریدی، تترا اورتو سیلیکات را به همراه تری اتوکسی متیل سیلان هیدرولیز کرده و بر روی بستر فلزی پوشش داده شد. سپس برای تهیه پوشش های نانو کامیوزیت، به پوشش های هیبریدی، نانو ذرات و بازدارنده اضافه شد. در ادامه برای تأیید فرایند هیدرولیز و تراکم مولکول های سیلان از طیف سنجی مادون قرمز تبدیل فوریه ft- ir استفاده شد. پوشش های تهیه شده تحت عملیات حرارتی خشک شد. مورفولژی پوشش های تهیه شده توسط میکروسکوپ الکترونی روبشی sem مورد بررسی قرار گرفت. برای بررسی خواص ضد خوردگی و خود ترمیم بودن بازدارنده های اعمال شده به پوشش ها و همچنین خود پوشش ها از تست های پلاریزاسیون پتانسیو دینامیک، اسپکتروسکوپی امپدانس الکترو شیمیایی eis در محلول خورنده سدیم کلرید استفاده شد. با بررسی نتایج حاصل مشخص شد که بهترین پوشش زمانی به دست می آید که از نانوذره و بازدارنده با هم استفاده می شود. و در بین بازدارنده های استفاده شده در متیونین با نانوذره مونت موریلونیت بیشترین مقاومت را از خود نشان داد و از خود اثر هم افزایی نشان دادند.