نام پژوهشگر: حسن رضا زین آبادی
مرادعلی رضایی ورمزیار حسن رضا زین آبادی
هدف کلی پژوهش حاضر بررسی نقش سلامت سازمانی مدرسه در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان، با میانجی گری برخی از متغیرهای فردی مربوط به معلمان (احساس کارآمدی، خشنودی شغلی، رفتار شهروندی سازمانی معلم) بوده است. برای رسیدن به این هدف، با توجه به یافته های پژوهش های گذشته الگویی مفروض پیشنهاد شد (الگوی 1-1). این الگو مرکب از یک متغیر نهفته برون زا (سلامت سازمانی مدرسه) و سه متغیر درون زای میانجی گر (احساس کارآمدی، خشنودی شغلی، رفتار شهروندی سازمانی معلم) و یک متغیر درون زای نهایی (پیشرفت تحصیلی) می باشد. این پژوهش درصدد آن بوده است که تعیین کند آیا داده های گردآوری شده از اثرات مستقیم و غیرمستقیم میان متغیرها، از الگوی مفروض حمایت لازم را به عمل می آورند یا خیر؟ به سخن دیگر، آیا با توجه به داده های گرد آوری شده، مسیرهای مستقیم یا غیرمستقیم علّی موجود در ساختار الگوی پیشنهادی، معنادار هستند یا نه؟ در این پژوهش، از طرح پژوهش همبستگی استفاده شده است و چون هدف پژوهش شناخت الگوی ممکن علّت و معلولی میان متغیرها است، بنابراین از بین انواع روش های آماری، از روش تحلیل مسیر استفاده شده است. این روش آماری از جمله روش هایی است که از طریق آن می توان به تبیین روابط علّی میان متغیرها پرداخت. برای این منظور، داده های لازم از دبیرستان های استان لرستان، با استفاده از سه پرسش نامه که به وسیله 184 دبیر شیمی پایه سوم، و یک پرسش نامه که به وسیله 184 مدیر تکمیل شد، گردآوری گردید. همچنین برای گردآوری میانگین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبیران مورد مطالعه در درس شیمی در امتحانات نهایی سال تحصیلی 89-88، از اسناد و مدارک موجود در این دبیرستان ها استفاده شد. پرسش نامه های مورد استفاده در این پژوهش به وسیله ی صاحب نظران معتبری ساخته شده و از پایایی و روایی خوبی برخوردار بودند، با وجود این، در این پژوهش نیز پس از گردآوری داده ها، پایایی پرسش نامه ها با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه شد، و مناسب و مطلوب بودن شان برای استفاده در پژوهش مسجّل گردید. پس از محاسبه پایایی، برای تعیین روایی سازه ی پرسش نامه ها، تحلیل عاملی تأییدی (با استفاده از نرم افزار لیزرل)، انجام شد. در نتیجه، قدرت و معناداری متغیرهای مشاهده شده در اندازه گیری متغیرهای نهفته برون زا و درون زا، و برازش مناسب الگوی اندازه گیری آن ها با داده های گردآوری شده، تأیید شد. با توجه به این تحلیل ها مشخص شد که این پرسش نامه ها، روایی لازم را دارا بوده اند. برای بررسی روابط علّی میان متغیرهای پژوهش، روش تحلیل مسیر با نرم افزار لیزرل مورد استفاده قرار گرفت. در این راستا جدول توصیف آماری متغیرهای نهفته، شامل میانگین و انحراف معیار، به تفکیک، در جداول 1-4 تا 3- 4 ارایه گردید. همچنین ماتریس همبستگی متغیرها، که مبنای تجزیه و تحلیل الگوهای علّی است، همراه با ضرایب همبستگی و سطح معناداری آنها در جدول 4-4 گزارش شد. در این جدول مشخص گردید، میان همه ی متغیرهای پژوهش در سطح 01/0 همبستگی وجود دارد. در بخش دیگر به منظور بررسی فرضیه ها، اثرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرها محاسبه، و نتایج در جداول: 5-4، 6-4، 7-4، 8-4 و 9-4 گزارش شد. ضرایب پارامترهای استاندارد ?و مقادیر t مندرج در این جداول نشان داد، همه ی اثرات مستقیم و غیرمستقیم متغیرها در سطح p<0/05 معنادار است و صرفاً اثر مستقیم سلامت سازمانی بر رفتار شهروندی سازمانی، معنادار نبوده است. به همین دلیل لازم بود با حذف این مسیر، یک بار دیگر الگو برازش داده شود. بنابراین، پس از آن که یک مسیر غیر معنادار از الگوی برازش شده ( 1-4) حذف گردید، الگوی مفروض نهایی (الگوی 2-4) که از اثر یک متغیر نهفته برون زا (سلامت سازمانی) بر یک متغیر نهفته درون زا (پیشرفت تحصیلی) با میانجی گری متغیرهای نهفته درون زای دیگر (احساس کارآمدی، خشنودی شغلی و رفتار شهروندی سازمانی معلم)به دستآمده است، ارایه شد. سرانجام پس از بررسی یکایک مسیرها، مشخص شد که تمام مسیرهای الگوی مفروض نهایی، (2-4) معنادار هستند. همچنین این الگو، با استفاده از شاخص های: 2x، sig، df، df /2x، rmsea،gfi ، agfi و cfi مورد بررسی و آزمون نیکویی برازش قرار گرفت، نتایج این آزمون نیز نشان می دهند که الگوی مفروض، با داده ها برازشی مناسب دارد.
محمد فتاحی حمید رضا آراسته
هدف از پژوهش حاضر، بررسی عوامل موثر بر علاقه دانش آموزان سال سوم دبیرستان شهرستان بانه برای ادامه تحصیل در دانشگاهها و موسسات آموزش عالی کشور می باشد. جامعه آماری پژوهش حاضر عبارت است از کلیه (720 نفرn=) دانش آموزان دختر و پسر سال سوم دبیرستان که در سال تحصیلی 91-90 در سه رشته تجربی، ریاضی، علوم انسانی در دبیرستانهای دولتی شهرستان بانه مشغول به تحصیل بودند. از این میان 340نفر شامل 162دختر و 178 پسر با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی به طور تصادفی انتخاب شدند. داده ها با استفاده از روشهای آمار توصیفی و استنباطی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند که در بخش آمار استنباطی از روشهای نمونه گیری چندگانه، تحلیل واریانس عاملی چند متغیره 2*3 و روش تی مستقل استفاده شده است. از تجزیه و تحلیل داده ها این نتایج بدست آمد که با استفاده از روش رگرسیون چندگانه، منزلت اجتماعی بر علاقه دانش آموزان دختر و پسر برای ادامه تحصیل در دانشگاه تأثیرگذار نیست ، اما انگیزش شغلی و محیط اجتماعی دانشگاه بر علاقه آنها تأثیرگذار است. اما با استفاده از روش تحلیل واریانس عاملی چندمتغیره و تی مستقل نتایج زیر بدست آمد: دانش آموزان دختر و پسر دیدگاه مشابهی را در مورد تأثیر انگیزش شغلی و محیط اجتماعی دانشگاه بر علاقه به ادامه تحصیل در دانشگاه داشتند اما در مورد منزلت اجتماعی دیدگاه متفاوتی داشتند.
الهه محدثی علی محمد نظری
این تحقیق با هدف بررسی رابطه بین هوش اجتماعی با تعهد سازمانی در مدیران زن و مرد مدارس دخترانه و پسرانه شهرستانهای کاشمر و خلیل آباد تهیه و تدوین شده است.جامعه آماری مورد بررسی در این پژوهش شامل کلیه مدیران زن و مرد تمامی مدارس دولتی دخترانه و پسرانه شهرستانهای کاشمر و خلیل آباد که بر اساس آمار آموزش و پرورش این دو شهرستان مشتمل بر 204 نفر بودند میباشد که به لحاظ نوع و شیوه روش تحقیق یعنی همبستگی،کلیه افراد جامعه به عنوان نمونه انتخاب شدند به عبارتی در این پژوهش نمونه برابر با جامعه است.ابزار پژوهش در این تحقیق،مقیاس هوش اجتماعی(چادها،ترجمه عرب،1388) و پرسشنامه تعهد سازمانی( مدل می یر و آلن،1984)میباشد.از آزمونهای ضریب همبستگی پیرسون،رگرسیون چندگانه و tمستقل با بکارگیری نرم افزار spss برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد.نتایج نشان داد که :بین متغیرهای راه حل مداری، سازگاری اجتماعی،همدلی،مدارا کردن،آسان گیری و نمره کلی هوش اجتماعی با تعهد سازمانی،بعد هنجاری تعهد سازمانی و بعد مستمر تعهد سازمانی در سطح آلفای 01/ رابطه معناداری وجود دارد.بین متغیرهای سازگاری اجتماعی و مدارا کردن با بعد عاطفی تعهد سازمانی در سطح آلفای 05/ و متغیر نمره کلی هوش اجتماعی با بعد عاطفی تعهد سازمانی در سطح آلفای 01/ رابطه معنادار وجود دارد.بین هیچ یک از مولفه های هوش اجتماعی در مدیران زن و مرد تفاوت معناداری مشاهده نشد و همینطور بین هیچ یک از ابعاد تعهد سازمانی در بین مدیران زن و مرد تفاوت معناداری مشاهده نشد.
عطیه دادجوی توکلی بیژن عبداللهی
هدف اصلی از این پژوهش، شناسایی و اعتبارسنجی شایستگی های حرفه ای معلمان اثربخش ابتدایی بود. روش تحقیق مورد استفاده از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ نحوه ی جمع آوری اطلاعات پیمایشی از نوع توصیفی بود. روش های آماری مورد استفاده با توجه به ماهیت مطالعه، آزمون خی دو و فریدمن بودند. جامعه آماری پژوهش را کلیه معلمان مدارس ابتدایی شهر تهران در پنج منطقه آموزشی به تعداد 3788 نفر و هر دو جنس (3528 زن و 260 مرد)، تشکیل دادند. نمونه مورد نظر از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شد. فرایند اجرایی پژوهش بدین گونه بود که در ابتدا ابعاد و نشانگرها شایستگی های حرفه ای، مورد بررسی متخصصان و اساتید و معلمان قرار گرفت و در نهایت 7 بعد و 30 مولفه تدوین شد. این ابعاد عبارتند از: پیش نیازهای معلم، ویژگی های شخصی معلم، برنامه ریزی و آمادگی، مدیر و سازمان دهندهِ ی کلاس درس، آموزش یا تدریس، نظارت بر پیشرفت و توان بالقوه ی دانش آموزان، مسئولیت های حرفه ای. در مرحله بعد نشانگرها جهت قضاوت درباره مولفه های مورد نظر تدوین شد. سپس مورد بررسی متخصصان و اساتید و معلمان قرار گرفت و با پیشنهادات و نظرات آن ها تصحیح و تدوین گردید. سپس با استفاده از نشانگرهای مذکور، ابزار جمع آوری اطلاعات ساخته شده و در مدارس ابتدایی (دخترانه، پسرانه) به اجرا در آمد. نتایج تحقیق نشان داد که میزان اهمیت اکثر نشانگرهای شایستگی در هر بعد از دیدگاه معلمان در سطح زیاد و خیلی زیاد ارزیابی شد که این امر بیانگر این بود که معلمان برای حرفه ای شدن در کارشان به این شاخص ها و نشانگرها اهمیت بیشتری دادند و در این میان تنها میزان اهمیت یک نشانگر بسیار کم ارزیابی شد. نشانگرهای شایستگی در هر بعد از دیدگاه معلمان رتبه بندی شدند و از نظر معلمان مشخص شد که در هر بعد کدام نشانگرها بیشترین و کمترین نقش را در َآن بعد داشتند و نیز ابعاد شایستگی های حرفه ای از دیدگاه معلمان رتبه بندی شد و مشخص گردید از نظر معلمان بعد مسئولیت های حرفه ای بیشترین و بعد پیش نیازهای معلم کمترین نقش را در ابعاد شایستگی های حرفه ای معلمان دارند.
داود مجیدی عبدالرحیم نوه ابراهیم
امروزه شاهد این آگاهی فزآینده هستیم که توفیق در تحقق اهداف سازمان های آموزشی به استفاد? موثر از منابع انسانی آن بستگی دارد. معلمان به عنوان منابع انسانی موثر سازمان آموزش وپرورش دارای باورها ،نیازها و ویژگی هایی است،که لزوم توجه به آنها برای افزایش کارآمدی در کلاس درس حاضر اهمیت است. در این بین معلمان تازه استخدام شده به لحاظ مواجهه با شرایط کاری جدید، با استرس شغلی بیشتری روبرو می شوند که این استرس ممکن است موجب کاهش کارآمدی آنان گردد، آنچه حائز اهمیت است رابطه مدیر با معلمان تازه استخدام شده است که می تواند عاملی برای افزایش کارآمدی و کاهش استرس شغلی معلمان تازه استخدام شده قلمداد گردد. با توجه به مطالب ذکر شده، هدف این پژوهش بررسی رابطه تبادل رهبر-عضو(lmx) با احساس کارآمدی و استرس شغلی معلمان تازه استخدام شده آموزش و پرورش شهرستان اراک می باشد. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش،کلیه معلمان تازه استخدام شده آموزش و پرورش شهرستان اراک می باشند(n=137). نمونه پژوهش به دلیل حجم کم و بررسی جامع جامعه همان 137 نفر انتخاب گردید. برای جمع آوری داده ها، از پرسشنامه های lmx لیدن و ماسلین، پرسشنامه احساس کارآمدی شانن موران و ولفولک و پرسشنامه استرس شغلی رایس استفاده به عمل آمد. داده های جمع آوری شده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون،و رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزارspss18 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش حاکی از تایید وجود رابطه بین سوالات اصلی پژوهش بود.
لاله جمشیدی حمیررضا آراسته
پژوهش حاضر با هدف شناسایی الزامات توسعه کیفی خصوصی سازی آموزش عالی در ایران انجام شد. روش انجام این پژوهش از نوع روش های تحقیق آمیخته اکتشافی بود که در آن نخست بخش کیفی به اجرا درآمد و پس از آن بخش کمی انجام شد. در بخش کیفی این پژوهش با 8 نفر از صاحبنظران و و متخصصین آموزش عالی و 16 نفر از دست اندرکاران موسسات آموزش عالی غیرانتفاعی مصاحبه انجام شد. روش نمونه گیری در بخش کیفی روش هدفمند و روش گلوله برفی بود. نتایج حاصل از تحلیل محتوای مصاحبه ها و مطالعه عمیق مبانی نظری، در قالب پرسشنامه ای محقق ساخته تنظیم شد که مشتمل بر 3 بخش اصلی الف) اطلاعات جمعیت شناختی، ب) عوامل تأثیرگذار بر توسعه کمی خصوصی سازی آموزش عالی در کشور و ج) الزامات توسعه کیفی خصوصی سازی آموزش عالی در دو قسمت وضعیت موجود و وضعیت مطلوب بود. روایی این ابزار از طریق استادان محترم راهنما و مشاور و تنی چند از متخصصان آموزش عالی مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن نیز از طریق آلفای کرونباخ تعیین شد که روایی بخش ب پرسشنامه برابر با 674/0، روایی بخش ج در بخش وضعیت موجود برابر با 968/0 و در بخش وضعیت مطلوب 962/0 محاسبه شد. در بخش کمی، پرسشنامه پژوهش توسط 6 نفر از متخصصان آموزش عالی و 97 نفر از دست اندرکاران موسسات آموزش عالی غیرانتفاعی تکمیل شد. روش نمونه گیری در بخش کمی، هدفمند و در دسترس بود. نتایج به دست آمده حاکی از این بود که از جمله مهمترین عوامل رشد کمی خصوصی سازی آموزش عالی در کشور می توان به «رشد تقاضای فزاینده برای آموزش عالی»، «ناتوانی یا ضعف تمایل دولت در پاسخگویی به تقاضاهای فزاینده برای آموزش عالی به دلیل کمبود اعتبارات»، «تغییرات جمعیت شناختی متقاضیان ورود به آموزش عالی» اشاره کرد. در این پژوهش همچنین الزامات توسعه کیفی خصوصی سازی آموزش عالی در سطح کلان در 7 بعد اصلی و در سطح خرد در 8 بعد اصلی شناسایی و در کل 119 الزام در ابعاد مختلف طراحی شدند. از دیدگاه پاسخ دهندگان، تمامی این الزامات از میزان اهمیت متوسط به بالا در توسعه کیفی خصوصی سازی آموزش عالی برخوردار بودند و به لحاظ میزان توجه به این الزامات در خصوصی سازی آموزش عالی کشور تاکنون عمدتاً در سطح متوسط به پایین ارزیابی شدند. در نهایت بر اساس اولویت اهمیت الزامات شناسایی شده ابعاد الگوی توسعه کیفی خصوصی سازی آموزش عالی نیز مشخص شد.
ثریا قوره جیلی بیژن عبدالهی
هدف این پژوهش بررسی ابعاد بومی نقش رهبری آموزشی مدیران مدارس ابتدایی می باشد. روش پژوهش توصیفی-تحلیلی و از منظری دیگر آمیخته (کمی و کیفی) می باشد. جامعه آماری در مرحله ی کیفی خبرگان آموزشی بودند و برای نمونه گیری از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شد و در مرحله ی کمی جامعه آماری معلمان 1332 نفر بوده که حجم نمونه معلمان با استفاده از جدول مورگان 297 نفر برآورد شد، برای انتخاب نمونه ی معرف جامعه معلمان از نمونه گیری خوشه ای با رعایت نسبت ها استفاده شده است و تعداد 301 نفر به عنوان نمونه منظور شد. ابزار جمع آوری اطلاعات پژوهش در مرحله ی کیفی مصاحبه و در مرحله کمی از پرسشنامه 61 سوالی محقق ساخته استفاده شده است. روایی پرسشنامه با روایی محتوایی و روایی سازه تعیین گردید. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش های آماری توصیفی از قبیل توزیع فراوانی درصدفراوانی استفاده گردید و هم چنین از روش های آمار استنباطی تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی و نرم افزار لیزرل استفاده شده است. عمده ترین یافته های پژوهش حاکی از آن است که: نتایج بخش کیفی نشان داد که برای شناخت ابعاد بومی نقش رهبری آموزشی مدیران می بایست به هفت عامل: کمک مستقیم به معلمان پژوهش در عمل رشد حرفه ای معلمان رشد حرفه ای گروهی معلمان بازخورد به معلمان تشکیل گروه های آموزشی معلمان هم پایه برنامه ریزی درسی توجه نمود. هر یک از این عوامل نیز از تعدادی نشانگر تشکیل شده است. در بخش کمی ابعاد و نشانگرهایی راکه در پژوهش کیفی مشخص شدند را مورد بررسی قرار داده و مشخص شد که نشانگرهای شناسایی شده به ابعاد مشخص شده مرتبط هستند . همچنین نتایج تحلیل عاملی تاییدی نشان داد که نشانگرهای شناسایی شده از ابعاد اندازه گیری قابل قبولی از این عوامل را نشان می دهند.
فرهاد قدیمی بیژن عبدالهی
یکی از رسالت های مهم دانشگاه ها، تربیت نیروهای متخصص مورد نیاز جامعه است. مراکز آموزشی عالی مایل اند بدانند دانش آموختگان آنها بعد از فراغت از تحصیل با چه سرنوشتی مواجه اند و از تخصص خود چگونه بهره می گیرند. از آنجا که بخش مهمی از سرمایه های ملی صرف آموزش عالی می شود، به نظر می رسد که دانش آموختگان دانشگاه ها پس از فراغت از تحصیل نباید مدت زیادی بیکار مانده و باید سریعاً جذب بازار کار شوند، در حالی که آمار های موجود نشان از بیکاری هزاران دانش آموخته از جمله دانش آموختگان رشته مدیریت آموزشی دارند. هدف اساسی پژوهش حاضر ارزشیابی کیفیت ابعاد فردی، اقتصادی، اجتماعی و علمی دانش آموختگان کارشناسی ارشد رشته مدیریت آموزشی دانشگاه تهران و خوارزمی (152 نفر)که طی8 سال گذشته (سال های 82-89) از دانشگاه فارغ التحصیل شده اند؛ می باشد. در این پژوهش با استفاده از شاخص های برون داد و پیامد در الگوی عناصر سازمانی از دو پرسشنامه محقق ساخته برای گردآوری اطلاعات استفاده شده است. پرسشنامه اول برای جمع آوری اطلاعات دانش آموختگان در 4 بعد فردی، اقتصادی، اجتماعی و علمی، در 15 عامل پیشرفت تحصیلی، دانش، مهارت، نگرش، خلاقیت، ادامه تحصیل، تحقق اهداف اجتماعی (اجتماعی- آموزشی)، اشتغال، ارتباط شغل با رشته تحصیلی،کارآفرینی، ارائه مقالات داخلی و خارجی، تالیف یا ترجمهکتاب، طرح های پژوهشی و کنفرانس های علمی مربوط به رشته تحصیلی، در غالب 41 نشانگر تدوینو پرسشنامه دوم عامل رضایت کارفرمایان نسبت به دانش آموختگانرا که در 9 نشانگر طراحی شده است؛ ارزیابی می کند. نتایج نشان داد که در ابعاد فردی، کیفیت «پیشرفت تحصیلی» در دانش آموختگان و «دانش، نگرش، مهارت، خلاقیت» و«ادامه تحصیل» در سطح نسبتاً مطلوب، در ابعاد اجتماعی، کیفیت «تحقق اهداف اجتماعی- آموزشی» در سطح نسبتاً مطلوب و در ابعاد اقتصادی کیفیت «اشتغال» در سطح نامطلوب و «ارتباط شغل با رشته تحصیلی» و «کارآفرینی» در سطح نسبتاً مطلوب و «رضایت کارفرما» در سطح مطلوب و در ابعاد علمی ارائه مقالات داخلی در سطح نسبتاً مطلوب، ارائه مقالات خارجی، تالیف یا ترجمه کتاب، اجرای طرح های پژوهشی در سطح نامطلوب و مقاله در کنفرانس های علمی در سطح نسبتاً مطلوب قرار دارد. این نتایجنشان از وضعیت نه چندان مناسب دانشگاه های مورد مطالعه در ابعاد چهارگانه بود، نکته تأمل برانگیز، عدم توفیق دانشگاه های مورد مطالعه در حیطه های اشتغال در بعد اقتصادی و عامل های بعد علمی است.
محسن میرموسوی بیژن عبدالهی
هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین رفتارهای رهبری کارآفرینانه و توانمندسازی روانشناختی کارکنان مراکز علمی کاربردی جمعیت هلال احمر جمهوری اسلامی ایران بود. جامعه آماری مدیران و کارشناسان مراکز علمی کاربردی جمعیت هلال احمر در سراسر کشور بودند و تعداد کارشناسان 261 نفر و مدیران مراکز علمی کاربردی34 نفر بودند و در این پژوهش از روش نمونه گیری سرشماری کامل استفاده شد. از پرسشنامه استاندارد عبدالهی برای سنجش توانمندسازی روانشناختی کارکنان و از پرسشنامه زامپاتیکس و موستاکیس برای اندازه گیری رفتارهای کارآفرینانه مدیران استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه بهره برداری شد. نتایج نشان داد که بین تمام ابعاد رفتارهای رهبری کارآفرینانه با توانمندسازی روانشناختی کارکنان و ابعاد خودمختاری و احساس اعتماد رابطه معنی دار ومثبت وجود دارد. بین ابعاد گرایش به تغییر، چشم انداز استراتژیک کارکنان و ایجاد محیط کاری فعال از ابعاد رفتارهای رهبری کارآفرینانه با احساس شایستگی و احساس موثر بودن رابطه معنی دار و مستقیم وجود دارد ولی بین ابعاد توانایی کاهش تشریفات و بوروکراسی اداری و بافت حمایتی با احساس شایستگی و احساس موثر بودن رابطه معنی دار وجود ندارد. بین ابعاد گرایش به تغییر، چشم انداز استراتژیک کارکنان و ایجاد محیط کاری فعال و بافت حمایتی با احساس معنی دار بودن رابطه معنی دار و مستقیم وجود دارد. ولی بین بعد توانایی کاهش تشریفات و بوروکراسی اداری با احساس معنی دار بودن رابطه معنی دار وجود ندارد. از بین ابعاد رفتار رهبری کارآفرینانه، ابعاد گرایش به تغییر و چشم انداز استراتژیک سهم معناداری در پیش بینی توانمندسازی روانشناختی کارکنان مراکز علمی کاربردی جمعیت هلال احمر دارند.
زینب محمودی حسن رضا زین آبادی
چکیده پژوهش آمیخته حاضر با هدف بررسی نقش مدیران در رفتارهای تسهیم دانش تدریس معلمان مدارس ابتدایی شهر تهران انجام شده است. مهمترین ابعاد و نشانگرهای رفتاری اثرگذار مدیران بر رفتارهای تسهیم دانش تدریس معلمان ابتدا با روش کیفی شناسایی شده اند. در این بخش اطلاعات لازم از طریق مصاحبه با 17 مشارکت کننده که به روش هدفمند و گلوله برفی انتخاب شدند، گردآوری و با استفاده از تحلیل محتوا، تحلیل شد. با استفاده از ابعاد و نشانگرهای شناسایی شده در بخش کیفی، پرسشنامه رفتارهای مدیران با عنوان "رهبری تسهیم دانش" تنظیم شد. در بخش کمی رفتارهای تسهیم دانش تدریس معلمان براساس الگوی رفتار برنامه ریزی شده اجزن(1985) در 5 بُعد شامل نگرش به تسهیم دانش و تجربه ، هنجار ذهنی در تسهیم دانش و تجربه، کنترل رفتاری درک شده در تسهیم دانش و تجربه، تمایل رفتاری به تسهیم دانش و تجربه و تسهیم دانش و تجربه در نظر گرفته شد و رهبری تسهیم دانش نیز به عنوان یک متغیر بیرونی به این الگو اضافه شد. علاوه بر پرسشنامه رهبری تسهیم دانش، پرسشنامه تسهیم دانش تدریس براساس مطالعات گذشته تنظیم شد و هر دوی این پرسشنامه ها در قالب یک فرم توسط 377 معلم تکمیل شد. این معلمان به روش خوشه ای انتخاب شدند. داده های این بخش با استفاده از نرم افزارهای spss و lisrel و با روش های آماری تحلیل عاملی تأییدی، t تک نمونه ای و تحلیل مسیر، تحلیل شد. نتایج نشان داد که: 1) نقش مدیران در رفتارهای تسهیم دانش تدریس معلمان، با عنوان رهبری تسهیم دانش به 12 بُعد و 58 نشانگر تقسیم می شوند. این ابعاد عبارتند از: باور مدیر به تسهیم دانش، نیازآفرینی برای تسهیم دانش، ترویج فرهنگ مشارکت در مدرسه، توسعه روابط و تعامل در مدرسه، تعیین انتظارات رسمی از معلمان برای تسهیم دانش، برگزاری جلسات برای تسهیم دانش، خلق فرصت های غیر رسمی برای تسهیم دانش، ایجاد و پرورش گروههای یادگیرنده، مدیر به عنوان الگوی تسهیمگر دانش، شناسایی و پرورش معلمان مشتاق به تسهیم دانش، تشویق به تسهیم دانش و تشویق به مستندسازی دانش و تجربه. 2) الگوی اندازه گیری ابعاد و نشانگرهای شناسایی شده برازش خوبی با داده ها دارد. 3) وضع موجود رهبری تسهیم دانش و رفتارهای تسهیم دانش تدریس معلمان در سطح مطلوبی قرار دارد. 4) الگوی مفهومی پژوهش برازش مطلوبی با داده ها دارد. در این الگو متغیر رهبری تسهیم دانش بر متغیرهای نگرش به تسهیم دانش و تجربه، کنترل رفتاری درک شده در تسهیم دانش و تجربه و هنجارهای ذهنی در تسهیم دانش و تجربه تاثیر مستقیم و معنادار دارد و بر متغیر های تمایل رفتاری به تسهیم دانش و تجربه و تسهیم دانش و تجربه تاثیر غیر مستقیم معنادار دارد. همچنین مشخص شد که کنترل رفتاری درک شده در تسهیم دانش و تجربه بر تسهیم دانش و تجربه اثر مستقیم ندارد. این پژوهش پیشنهاداتی را برای دست اندرکاران تعلیم و تربیت، مدیران مدارس و پژوهش های آتی مطرح کرده است. کلید واژه: تسهیم دانش، رفتارهای مدیر در تسهیم دانش، نظریه رفتار برنامه ریزی شده، معلم.
فاطمه نمکی حسن رضا زین آبادی
هدف اصلی این پژوهش بررسی و شناسایی مولفه ها و رفتارهای کارآمدی ساز مدیران و نقش آنها در احساس کارآمدی فردی و جمعی معلمان تازه کار و با تجربه معلمان ابتدایی شهر کرج بوده است. پژوهش حاضر از نوع آمیخته( ابتدا کیفی و سپس کمی) و از لحاظ هدف نیز در حیطه پژوهش های کاربردی محسوب می شود. در بخش کیفی از ابزار مصاحبه نیمه هدایت شده و نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی استفاده شد. داده تحلیل و رفتارهای کارآمدی ساز مدیران شناسایی شد. با استفاده از مولفه ها و نشانگرهای شناسایی شده، پرسشنامه رفتارهای کارآمدی ساز مدیران تدوین شد و به همراه پرسشنامه های احساس کارآمدی فردی و کارآمدی جمعی پایایی قابل قبولی را نشان دادند. در بخش کمی 371 معلم، پرسشنامه های پژوهش را تکمیل کردند. داده های بخش کمی با روش های آماری توصیفی و استنباطی نشان داد که:1) رفتارهای کارآمدی ساز مدیران به 10 مولفه و 57 نشانگر تقسیم می شوند. 2) وضع موجود رفتارهای کارآمدی ساز مدیران، احساس کارآمدی فردی و کارآمدی جمعی معلمان مدارس ابتدائی شهر کرج بالاتر از متوسط است. 3) رفتارهای کارآمدی ساز مدیران تبیین معناداری از احساس کارآمدی فردی و کارآمدی جمعی معلمان تازه کار و باتجربه دارند. 4) میزان تبیین رفتارهای کارآمدی ساز مدیران از احساس کارآمدی فردی معلمان تازه کار(38/0) بیشتر از معلمان باتجربه(32/0) است. 5) میزان تبیین رفتارهای کارآمدی ساز مدیران از کارآمدی جمعی معلمان تازه کار(17/0) بیشتر از معلمان باتجربه(12/0) است.این پژوهش پیشنهاداتی را برای دست اندرکاران تعلیم و تربیت و مدیران مدارس مطرح کرده است.
علی یاسینی حسن رضا زین آبادی
پژوهش حاضر با هدف آزمون الگویی برای تبیین پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بر اساس سبک رهبری توزیع شده انجام شده است. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده که با استفاده از روش آماری تحلیل مسیر، نقش سبک رهبری توزیع شده بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان با نقش میانجیگری اعتماد در مدرسه، احساس کارآمدی معلمان، رضایت شغلی، تعهد سازمانی و رفتار شهروندی سازمانی در سطح گروه بررسی شده است. جامعه آماری پژوهش را تمامی معلمان مدارس راهنمایی دخترانه و پسرانه که دروس ریاضی و علوم سال سوم را در سال 1390 تدریس کرده اند، تشکیل داده و نمونه معرف متشکل از 445 معلم از 10 منطقه شهر تهران می باشد. داده های پژوهش با استفاده از 6 پرسشنامه استاندارد که روایی و پایایی آن در پژوهش های قبل مورد تائید قرار گرفته شده بود، گردآوری شد. پیشرفت تحصیلی دانش آموزان نیز با توجه به معدل سال گذشته دانش آموزان در دروس نهایی ریاضی و علوم مورد اندازه گیری قرار گرفت. پس از حصول اطمینان از پایایی پرسشنامه ها، با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تائیدی روایی سازه پرسشنامه ها مورد تائید قرار گرفت. سپس با استفاده از روش آماری تحلیل مسیر، اثرات مستقیم، غیرمستقیم و اثرات کل و همچنین شاخص های نیکویی برازش برای تاثیر متغیرهای پژوهش بر پیشرفت تحصیلی در قالب یک الگوی مفروض و 4 الگوی بدیل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که الگوی مفروض پژوهش با داده های گردآوری شده برازش مناسبی ندارد و اثر مستقیم کارآمدی معلم بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان و نیز اثر مستقیم تعهد سازمانی بر پیشرفت تحصیلی به لحاظ آماری معنادار نشدند. با حذف مسیرهای غیرمعنادار، الگوی مفروض دوباره آزمون شد. یافته ها نشان داد که الگوی آزمون شده دارای شاخص های نیکویی برازش نامناسبی است. بنابراین لازم شد که الگوهای بدیل مورد آزمون قرار گیرند. با آزمون 4 الگوی بدیل، یافته ها نشان داد که دو الگو به لحاظ آماری دارای شاخص های نیکویی برازش مناسبی بوده و بنابراین می توانند به جای الگوی مفروض پژوهش بکار گرفته شوند. یکی از این الگوها با اضافه شدن مسیر مستقیم رهبری توزیع شده به رفتار شهروندی سازمانی در سطح گروه و دیگری با اضافه شدن مسیر اعتماد در مدرسه به رفتار شهروندی سازمانی در سطح گروه، به عنوان الگوهای جانشین الگوی مفروض معرفی شدند. در نهایت با تلفیق دو الگوی بدست آمده، الگوی نهایی پژوهش که دارای بهترین شاخص نیکویی برازش بود، حاصل شد. بنابراین الگوی نهایی پژوهش همان الگوی مفروض اولیه بوده که در آن دو مسیر غیرمعنادار حذف و دو مسیر رهبری توزیع شده و اعتماد در مدرسه به رفتار شهروندی سازمانی در سطح گروه به آن اضافه شده است. یافته ها نشان داد که الگوی نهایی پژوهش 28/0 از واریانس پیشرفت تحصیلی را تبیین معنادار می کند. در نهایت یافته های پژوهش بیانگر این امر است که رهبری توزیع شده دارای اثر غیرمستقیمی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است.
امیر نادری غلامرضا حاجی حسین نژاد
یکی از مهم ترین دغدغه های مهم زندگی اجتماعی، تامین امنیت برای احاد افراد جامعه است. در این میان تامین امنیت وصیانت نوجوانان به دلیل شرایط خاص مبنی و تأثیر پذیری از عوامل مختلف و با توجه به نقش آینده سازی آن ها از اهمیت بالاتری برخوردار است. مسئله مهم پژوهش حاضر این است علیرغم نگرانی و اقدامات خانواده ها، مدارس، جامعه و پلیس، بزهکاری نوجوانان و جرایم علیه ایشان قابل توجه است. این امر بیانگر وجود نوعی خلأ در نظام آموزش و پرورش بوده و برای آنکه گامی در مسیر حل آن برداشته شود، طراحی و اعتبار بخشی الگوی برنامه درسی فعالیت های فوق برنامه برای دانش آموزان دبیرستانی با تأکید بر آموزش های همگانی نیروی انتظامی به عنوان هدف کلی تحقیق قرار گرفت. در مسیر انجام پژوهش، از روش تحقیق اکتشافی آمیخته بهره گیری شد. در بخش کیفی، از مصاحبه نیمه هدایت شده و در بخش کمی، از پرسشنامه استفاده شد و الگوی بدست آمده مورد اعتبار بخشی قرار گرفت. جامعه آماری در بخش کیفی، دبیرستان های پسرانه و دخترانه شهر تهران،برای مسئولان آموزش و پرورش و در بخش کیفی، متخصصان برنامه درسی و مسئولان و کارشناسان آموزش همگانی ناجا بوده اند. حجم نمونه در بخش کیفی 73 نفر در 8 دبیرستان پسرانه و دخترانه (دولتی و غیر انتفاعی) شامل 7 مدیر، 8 معاون، 5 مسئول فوق برنامه ، 9 معلم، 34 دانش آموز و 5 نفر از مدیران آموزش و پرورش و در بخش کمی شامل 51 نفر مرکب از 35 نفر متخصص برنامه درسی و 6 نفر از مسئولان و کارشناسان آموزش همگانی ناجا بودند. روش نمونه گیری در بخش کیفی، روش هدفمند و روش گلوله برفی و در بخش کمی روش هدفمند و در دسترس بوده است.در موردروایی و پایایی ابزارهای پژوهش از روایی محتوایی و برای پایابی پرسشنامه از روش آلفای کرونباخ بهره گیری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش های کیفی تحلیل داده ها، شرح تحلیلی و ادراکی بر داده های کیفی و تحلیل محتوا و در بخش کمی اطز روش های آماری توصیفی و استنباطی شاملآزمون استنباطی، ناپارامتریک خی دو و فریدمن استفاده شد. بر اساس نتایج تحقیق، الگوی برنامه درسی فعالیت های فوق برنامه برای دانش آموزان دبیرستانی با تاکید بر آموزش های همگانی ناجا طراحی شد به نحوی که ویژگی های هر یک از عناصر 9 گانه الگو متناسب با شرایط دانش آموزان دبیرستانی، آسیب های اجتماعی مبتلا به و به نظرات خبرگان و کارشناسان شناسایی شد و این ویژگی ها به ترتیب اهمیت قرار گرفت. با استفاده از این الگو، آموزش و پرورش و نیروی انتظامی می تواند متناسب با نتایج تحقیق و استفاده از ظرفیت فوق برنامه، آموزش های همگانی را برای دانش آموزان برنامه ریزی و به مرحله اجرا در آورند.
علی اکبر کردعلیوند حسن رضا زین آبادی
در این پژوهش ضمن بررسی وضعیت خوشبینی تحصیلی و رفتارهای شهروندی سازمانی معلمان، به مشخص کردن نقش خوشبینی تحصیلی معلمان در بروز رفتارهای شهروندی سازمانی آن ها پرداخته شده است. همچنین رابطه و نقش مولفه های خوشبینی با هر یک از مولفه های رفتار شهروندی سازمانی به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش برای خوشبینی تحصیلی معلم از الگوی وولفولک هوی، هوی و کورز (2008 ) استفاده شده است که دارای مولفه های تاکید تحصیلی، اعتماد کادر آموزشی به والدین و دانش آموزان و احساس کارآمدی معلم می باشد. همچنین برای متغیر رفتار شهروندی سازمانی از الگوی ارگان (1998) استفاده شده که دارای مولفه های نوع دوستی، وظیفه شناسی، جوانمردی، ادب و نزاکت و فضیلت مدنی می باشد. روش پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی و از لحاظ هدف نیز در حیطه پژوهش های کاربردی محسوب می شود. جامعه آماری این پژوهش کلیه معلمان و مدیران مدارس مقطع ابتدایی شهر خرم آباد در سال 93-1392 می باشد. بدین منظور 302 معلم به روش نمونه گیری خوشه ای از حدود 1335نفر معلم و120مدیر(به تعداد مدارس انتخاب شده) مقطع ابتدایی شهر خرم آباد، انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات دو پرسشنامه خوشبینی تحصیلی معلم (بیرد و هوی و هوی،2010) و رفتار های شهروندی سازمانی (پادساکف، مکنزی، پین و باکراک،1990) که سامچ و رون (2007) بعد ها آن را برای مدارس تطبیق دادند می باشد که به ترتیب توسط معلمان و مدیران تکمیل شدند که روایی آن ها توسط اساتید و متخصصان امر مورد تایید قرار گرفت، و پایایی نیز با روش آلفای کرونباخ به ترتیب 72/. و 84/. تعیین شد. داده های پژوهش با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه استاندارد (مدل inter) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد در کل بین خوشبینی تحصیلی و رفتارهای شهروندی سازمانی آن ها رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. اما نتایج حاصل از روش های رگرسیون نشان داد که تنها ابعاد احساس کارآمدی معلم و اعتماد کادر آموزشی می توانند پیش بین کننده های رفتارهای شهروندی سازمانی معلمان باشد. و بعد دیگر آن یعنی تاکید تحصیلی به تنهایی نمی تواند پیش بین کننده ی رفتارهای شهروندی سازمانی معلمان باشد. در پایان پیشنهاداتی را برای دست اندرکاران تعلیم و تربیت و مدیران مدارس مطرح کرده است.
یونس مردان پور حسن رضا زین آبادی
در این پژوهش به بررسی نقش هویت سازمانی معلمان در رفتارهای شهروندی سازمانی با میانجیگری تعهد سازمانی آن ها پرداخته شده است. هم چنین نقش و تاثیر مولفه های تعهد سازمانی و رفتارهای شهروندی سازمانی به طور جداگانه مورد بررسی قرار گرفته است . روش پژوهش،در قلمرو پژوهش های همبستگی از نوع الگویابی قرار دارد، هدف این نوع پژوهش ها شناخت الگوی ممکن علت و معلولی میان متغیرها است و از لحاظ هدف نیز در زمره ی پژوهش های کاربردی محسوب می شود. جامعه ی آماری این پژوهش کلیه ی معلمان زن و مرد مقطع ابتدایی شهر کرج در سال93-92 می باشد. بدین منظور 335 معلم به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای از حدود 2561 نفر معلم مقطع ابتدایی شهر کرج انتخاب شد. ابزار گردآوردی داده ها و اطلاعات از سه پرسشنامه هویت سازمانی مایل و آسفورش (1990) و پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و مایر (1997) و پرسشنامه رفتار های شهروندی سازمانی(پادساکف، مکنزی، پین و باکراک، 1990) که سامچ و رون (2007) بعدا آن را برای مدارس تطبیق دادند استفاده که به ترتیب توسط معلمان تکمیل شدند که روایی آن ها توسط اساتید و متخصصان امر مورد تایید قرار گرفت، و پایایی نیز با روش آلفای کرونباخ به ترتیب 73/. ، 77/. و 81/. تعیین شد. داده های پژوهش با استفاده از آزمون های تحلیل عاملی تاییدی و تحلیل مسیر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد که:1) هویت سازمانی بر رفتارهای شهروندی سازمانی معلمان با میانجیگری تعهد سازمانی آن ها تاثیر غیر مستقیم و معناداری دارد.2) هویت سازمانی برتعهد سازمانی و 3) تعهد سازمانی معلمان بر رفتارهای شهروندی سازمانی معلمان تاثیر مستقیم و معناداری دارد. در نهایت الگوی پژوهش برازش خوبی با داده ها داشت. در پایان پیشنهاداتی برای دست اندرکاران تعلیم و تربیت و مدیران مدارس مطرح شده است.
سولماز میرزاپور حسن رضا زین آبادی
پژوهش آمیخته حاضر با هدف شناسایی نشانگان مدیریت استعداد و نقش مدیران در شناسایی، پرورش و ایجاد فرهنگ استعداد بر اساس الگوی دیویس و دیویس(2011)در مدارس ابتدایی شهرستان شهریار انجام شد. در این پژوهش در بخش کیفی اطلاعات لازم از طریق مصاحبه با 16 نفر از کارشناسان آموزش و پرورش و معلمان با تجربه و نمونه و معاونان و مدیران با سابقه که به روش هدفمند و و گلوله برفی انتخاب شدند، گردآوری و با استفاده از تحلیل محتوا، مورد تحلیل قرار گرفت. در این بخش به طور کلی با استفاده از ابعاد و نشانگر های شناسایی شده در بخش کیفی، سه پرسشنامه با عنوان "ویزگی های معلمان مستعد" و " راهکارهای پرورش استعداد " و " ویژگی فرهنگ حامی استعداد " تنظیم شد. در بخش کمی این سه پرسشنامه توسط 450 معلم تکمیل شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه معلمان مدارس ابتدایی شهرستان شهریار (2130 نفر) می باشد که از جدول کرجسی و مورگان برای تعیین حجم نمونه استفاده شد و 450 معلم انتخاب شدند. داده های این بخش با استفاده از نرم افزار 20spss و lisrel 8 و با روش آماری t تک نمونه ای، t وابسته و تحلیل عاملی تائیدی تحلیل شد. نتایج بخش کمی نشان داد که: 1) معلمان مدارس ابتدایی شهرستان شهریار به لحاظ برخورداری از ویژگی های معلمان مستعد وضعیت مناسبی دارند. 2) مدیران این مدارس راهکارهای شناسایی معلمان مستعد را در حد مطلوبی به کار می برند. 3) راهکارهای پرورش استعداد در این مدارس اعمال شده و مدیران این مدارس در پرورش استعداد معلمان نقش زیادی را ایفا کرده اند. 3) این مدارس از ویژگی های فرهنگ حامی استعداد تا حد مطلوبی برخوردار می باشد. 4) مدیران این مدارس تا اندازه زیادی در ایجاد و تقویت فرهنگ استعداد نقش دارند.اما علیرغم اینکه وضعیت این مدارس به لحاظ برخورداری از ویژگی های معلمان مستعد ، پرورش استعداد و فرهنگ استعداد، وضعیت مناسبی استتفاوت معناداری بین وضع موجود با وضع مطلوب وجود دارد.
احمد رزاقی بیژن عبدالهی
هدف این تحقیق بررسی رابطه بین سلامت سازمانی و اثربخشی مدارس متوسطه پسرانه دولتی شهرستان کرج است که از نظر هدف کاربردی می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه دبیران رسمی و غیر رسمی دبیرستان های دولتی پسرانه شهرستان کرج در سال تحصیلی93-92 تشکیل داده اند و حجم نمونه بر اساس جدول مورگان297 نفر تعیین و با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چند مرحله ای انتخاب گردید. روش انجام این پژوهش از نوع همبستگی است. برای جمع آوری داده ها از دو پرسشنامه سلامت سازمانی مدارس متوسطه(ohi-s) هوی و تارتر(1997) و پرسشنامه اثربخشی مدارس موریسون (2004) استفاده شد. روایی پرسشنامه سلامت سازمانی و اثربخشی مدارس بوسیله روایی صوری با استفاده از نظرات صاحب نظران بدست آمد و اعتبار آنها از راه اجرای آزمایشی و محاسبه ضریب آلفای کرونباخ برای سلامت سازمانی 84/0 و برای اثربخشی مدارس 92/0 تعیین گردید. برای بررسی ابعاد سلامت سازمانی از الگویی که سلامت سازمانی را به سه سطح نهادی، اداری و فنی تقسیم می کند و جهت بررسی اثربخشی مدارس از الگویی که اثربخشی مدارس را به شش بعد مدیریت، ارتباطات مدرسه، معلمان و تدریس، برنامه درسی، دانش آموزان، توسعه و پیشرفت مدرسه را از دید دبیران می سنجد استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها به دو شیوه آمار توصیفی و استنباطی با استفاده از نرم افزار spss21 انجام پذیرفت و نتایج نشان داد که: 1- بین سلامت سازمانی و اثربخشی مدارس متوسطه کرج رابطه معناداری وجود دارد.2- سلامت سازمانی مدارس متوسطه کرج از حد متوسط پایین تر است. 3- دبیران، اثربخشی مدارس را در تمامی ابعاد در حد متوسط ارزیابی کرده اند. 4- بین سلامت سازمانی در سطح نهادی با اثربخشی مدارس رابطه معناداری وجود ندارد. 5- بین سلامت سازمانی در سطح اداری و فنی با اثربخشی رابطه معناداری وجود دارد. 6- ابعاد سلامت سازمانی در مجموع، 22 درصد از واریانس اثربخشی مدرسه را پیش بینی می کنند؛ در ضمن سلامت سازمانی مدرسه در سطح اداری واریانس بیشتری را نسبت به سلامت سازمانی مدرسه در سطح فنی پیش بینی می کند. و نهایتاٌ نتایج نشان داد که اگر مدیران مدارس در بکار بردن روش های ایجاد سلامت سازمانی تلاش کنند اثربخشی مدارس آنها بهبود خواهد یافت.
آسیه سعادتی آذر حسن رضا زین آبادی
هدف از انجام این پژوهش ، بررسی تاثیر کاربرد فناوری اطلاعات بر سلامت سازمانی با توجه به نقش میانجی گری تسهیم دانش درکارکنان دانشگاه های دولتی شهر تهران می باشد. باتوجه به پیشینه پژوهش الگویی مفروض برای بررسی روابط بین متغییرها درنظرگرفته شد. این الگو مرکب از یک متغییر نهفته برون زا(فناوری اطلاعات) ومتغییرمیانجی (تسهیم دانش) ویک متغییر درون زا (سلامت سازمانی) می باشد. جامعه آماری این پژوهش با توجه به محدودیتهای زمانی، تنها، شامل کارکنان دانشگاه های تهران، شهید بهشتی، تریت مدرس،صنعتی امیرکبیر وخوارزمی تهران می باشند که حدودا شامل5000 نفر است. برای این منظور 320 نفر از کارکنان انتخاب شدند وبه پرسشنامه های فناوری اطلاعات وسلامت سازمانی وتسهیم دانش پاسخ دادند. روش تحقیق کمی و به لحاظ هدف کاربردی وبه لحاظ نحوه گرداوری داده ها توصیفی ازنوع همبستگی می باشد. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات شامل سه پرسشنامه سنجش فناوری اطلاعات و تسهیم دانش و سلامت سازمانی است که اعتبار ابزارها با تحلیل عاملی تاییدی وپایایی آن ها با روش آلفای کرونباخ به ترتیب 89/0،90/0 ،92/0 تعیین شد. نتایج روش تحلیل مسیرکه از طریق تکنیک تحلیلی لیزرل حاصل گردیده نشان می دهد الگوی مفهومی پژوهش برازش خوبی با داده های گرد آوری شده دارد همچنان نشان می دهد که فناوری اطلاعات هم بر تسهیم دانش وهم سلامت سازمانی اثرمستقیم ومعناداری دارد.هم اینکه فناوری اطلاعات از طریق تسهیم دانش بر سلامت سازمانی اثرمثبت ومعناداری دارد. و تسهیم دانش نیز به طور مستقیم بر سلامت سازمانی اثرمستقیم ومعناداری دارد دارد. و در پایان با استفاده از مدل معادلات ساختاری، برازش کلی مدل پژوهش مورد بررسی قرار گرفته است که مورد تایید قرار گرفت.
مرجان باغفلکی حسن رضا زین آبادی
هدف ازپژوهش حاضر بررسی عوامل موثربرعملکرد شغلی کارکنان دانشگاههای دولتی تهران :آزمون اثر سرمایه فکری وتوانمندسازی روانشناختی درسال تحصیلی 93-1392 می باشد. روش پژوهش ازنوع توصیفی- همبستگی است.جامعه آماری شامل کلیه کارکنان دانشگاههای دولتی تهران که از این میان دانشگاههای خوارزمی ،تهران،علامه طباطبایی ، الزهرا وشریف انتخاب شد که حدود 6000نفر بوده وحجم نمونه براساس جدول کرجسی ومورگان به تعداد 361 آزمودنی تعیین شد که با احتساب 20% افزایش حدود433 نمونه برآورد شد و حدود396 داده گردآوری گردید. روش نمونه گیری بااستفاده ازنمونه گیری تصادفی طبقه ای انجام شد.برای گردآوری داده ها ازپرسشنامه باعناوین مدیریت سرمایه فکری بونتیس(2001)،پیکه وهمکاران(2002) ،پرسشنامه توانمندسازی روان شناختی عبدالهی(1384) و پرسشنامه عملکردشغلی کارکنان گریفین و همکاران ( 2007 )استفاده شد.برای تعیین روایی پرسشنامه ها از روش تحلیل عاملی و برای سنجش پایایی پرسشنامه ها از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که ضرایب پایایی محاسبه شده پرسشنامه سرمایه فکری، توانمندسازی روانشناختی و عملکردشغلی به ترتیب 912/0، 860/0 ، 896/0 برآورد شد. یافته های پژوهش نشان داد که سرمایه فکری برتوانمندسازی روانشناختی اثرمستقیم و معناداری دارد. توانمندسازی روانشناختی بر عملکرد شغلی نیز اثرمستقیم و معناداری دارد .همچنین سرمایه فکری با میانجی گری توانمندسازی روانشناختی بر عملکرد شغلی اثرغیرمستقیم و معناداری دارد و الگوی پیشنهادی پژوهش برازش خوبی باداده ها نشان داده است.
سارا حیدرزاده حسین عباسیان
هدف این پژوهش بررسی نقش ساختار توانمندساز مدرسه¬و هُشیاری سازمانی در اثربخشی مدارس دخترانه منطقه5¬ شهرتهران مقطع دبیرستان می باشد. به منظورانجام این پژوهش از روش پژوهش توصیفی(همبستگی) استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش، شامل کلیه ی دبیران دبیرستانهای دخترانه منطقه 5 شهر تهران، در سال تحصیلی 92-1391 می باشد. که تعداد دبیران مورد نظردر سال تحصیلی 92-91 ، بالغ بر 1120 نفر بوده است. از طریق جدول کرجیسی مورگان حجم بهینه نمونه دبیران تعیین شد که 300 نفر به روش تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه ها بین آنها پخش شد و تعداد 287 پرسشنامه کامل و تکمیل شده برگشت داده شد. ابزار اصلی تحقیق در این پژوهش 3 پرسشنامه است، پرسشنامه ساختار توانمندساز، هُشیاری سازمانی و اثربخشی مدرسه است. برای محاسبه و تعیین پایایی سه پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. آلفای کرونباخ ساختار توانمند ساز برابر است با 0.90=? و همچنین آلفای کرونباخ اثربخشی سازمانی نیز برابر است با 0.89 وآلفای هُشیاری سازمانی برابر است با0.90=? . برای بررسی دو فرضیه پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و برای پاسخ به سئوال پژوهش از رگرسیون خطی چند متغیره استفاده شد. و با توجه به تجزیه و تحلیل داده ها نتایج به این صورت حاصل شد که : وجود رابطه معنادار آماری بین ساختار توانمند ساز مدرسه و اثر بخشی مدرسه تأیید می¬شود. و همینطور وجود رابطه معنادار آماری مثبت بین هُشیاری سازمانی و اثر بخشی مدرسه تأیید می¬شود و در نهایت دو متغیر ساختار توانمندساز و هُشیاری سازمانی به میزان58/0 از واریانس اثربخشی مدرسه را تبیین می کنند.
حسن رضا زین آبادی ولی اله فرزاد
چکیده ندارد.