نام پژوهشگر: فرنوش شمیلی
مصطفی نظری کریم میرزایی
مکاتب نگارگری ایرانی در هر دوره ای دارای ویژگی هایی منحصر به فرد بوده است که نگارگران براساس شرایط خاص زمانی و مکانی به مصورسازی کتب ادبی و مذهبی پرداختند. از این رو می توان با بررسی هر یک از این مکاتب به ویژگی-های فرهنگی هر دوره دست یافت. مکتب هرات یکی از مهمترین مکاتب نگارگری ایران است. معراج نامه ی میرحیدر که به واقعه ی معراج پیامبر اسلام(ص) اشاره دارد معرف هنر نگارگری این دوره است. به نظر می رسد نگارگر یا نگارگران این دوره با توجه به شرایط خاص اجتماعی زمان خود، بدین موضوع پرداخته اند. که چگونگی تأثیر شرایط بر شکل گیری این نسخه دستمایه ی این پژوهش قرار گرفته است. بینامتنیت روشی است که در مطالعات ادبی و هنری به کار می رود و بر این نکته تأکید دارد که هر متن ترکیبی از متن های دیگر است و متن ها در روابط بینامتنی شکل می گیرند. بعدها از این روش ترامتنیت شکل گرفت که انواع آن به پنج دسته تقسیم می شود و یکی ازاقسام آن بیش متنیت است. این تحقیق براساس یکی از اقسام ترامتنیت یعنی «بیش متنیت» که بر رابطه ی برگرفتگی بین متن ها استوار است؛ و با رویکردی متنی و بافتاری (یک متن تا چه میزان به بسترهای برآمده از آن یعنی تاریخ و جامعه وابسته بوده است)، به بررسی و تحلیل تصاویر معراج نگاره ی میرحیدر پرداخته است. هدف این تحقیق نیز شناخت بیش متن این نگاره هاست که از دو نظام کلامی و نظام تجسمی تشکیل شده اند. بیش متن معراج نگاره ها با پیش متن هایی از قرآن، تفاسیر و متون ادبی مرتبط بوده است.همچنین معراج نامه ی میرحیدر به دلایل مذهبی حاکمان همان دوره، با عناصر برون متنی خویش پیوند خورده است؛ ضمن اینکه پیش متن های بینافرهنگی نیز در معراج نگاره ها حضور دارند.
فاطمه پاسدار نواب وحید عگسرپور
پیروزی انقلاب در بهمن ???? علاوه بر تغییر نظام حاکمیتی کشور موجب تغیرات گوناگون و بعضاُ عمیق در پاره ای از مسایل اجتماعی کشور شد. انقلاب و رخدادهای پس از آن بر فضای کلی فرهنگی کشور، از جمله هنر اثر گذاشت. شرایط پس از انقلاب موجب تغییراتی در ماهیت عمومی هنر، نحوه ی ارایه آثار، اراده معطوف به هنر در دولت ها و مضامین آثار هنری شد. در این بین، در دهه ی اول انقلاب دیوارنگاری بخش قابل ملاحظه ای از تولیدات هنری را به خود اختصاص داد. جریان دیوار نگاری در بازه ی مورد مطالعه ما مورد توجه هنرمندان حرفه ای و مردمی و نهادهای مختلف اجتماعی قرار گرفت. آثار دیوارنگاری این دوره در مقام رسانه، کارکردی تبلیغاتی داشت و بخش فابل ملاحظه ای از تبلیغات در زمان جنگ را به دوش کشیدند. بر اساس این کارکرد، بسیاری از ویژگی های صوری و بیانی این آثار متاثر از بافت اجتماعی –سیاسی بود. این پژوهش مطالعه ای در حیطه ی انسان شناسی هنر و به طور مشخص عاملیت است. روند تحقیقاتی پژوهش شامل بررسی رابطه ی میان هنرمندان، دیوارنگاری ها، مخاطبان و سرنمون آثار در دهه ی اول انقلاب با بافت آنها می شود. بر همین اساس شبکه ای متشکل از این چهار مولفه در نظر گرفته و رابطه ی میانشان و بافت شان را بررسی می کنیم. سوال های اصلی جهت دهنده پژوهش بدین ترتیب می باشد: ?- دلایل و عوامل موثر بر پیدایش و تحول نقاشی دیواری پس از انقلاب اسلامی ایران چه هستند؟ ?- به لحاظ عاملیتی چه نسبت هایی میان محتوی دیوارنگاری ها هنرمندان و مخاطبان آن وجود داشته است؟ روش جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای و روش تجزیه و تحلیل داده ها استقرایی بوده است. در مجموع می توان چنین جمع بندی کرد که ارتباطی چند سویه میان مخاطبان، هنرمندان، دیوارنگاری ها و مضامین آثار وجود داشته است. هریک از این مولفه ها از بافت اجتماعی – سیاسی دهه ی اول انقلاب تاثیر پذیرفته اند.
فاطمه برمکی محمدعلی رجبی
چکیده ندارد.