نام پژوهشگر: فرهنگ خادمی ندوشن
محمدرضا نعمتی فرهنگ خادمی ندوشن
منطقه دماوند به عنوان پل ارتباطی و نقطه پیوند بین بخش شرقی و غربی امپراطورهای اشکانی و ساسانی که بدون شک بخش اعظم تاریخ ایران را در بر گرفته اند ،تاکنون مورد غفلت و کم توجهی باستان شناسان و محققین قرار گرفته است. این منطقه طی دورانهای مختلف مورد توجه اقوام و حکومتهای گوناگون بوده و قبل از اسلام و تا مدتی بعد از آن به نام "دمباوند" ، "دنباوند" ، نامیده می شده است . دماوند یکی از دو شهرستان شرقی استان تهران ناحیه ای کوهستانی با آب وهوایی معتدل در تابستانها و سرد در زمستانهاست. وضعیت جغرافیایی، ساختار زمین شناختی، منابع آب و راههای ارتباطی در پیدایش و پراکندگی روستاها و آبادیهای شهرستان دماوند و نوع بهره برداری از زمین موثر بوده است. این منطقه توسط رودخانه های پر آب تار ، بار ، آه ، ایرا ، دلیجای ، لار و سایر رودخانه ها مشروب می گردد . رودخانه های تار و بار که یکی از شرق و دیگری از شمال غرب جاری شده و پس از اتصال به هم رودخانه دماوند را تشکیل می دهد و سپس به طرف جنوب جاری شده و پس از پیمودن ارتفاعات قوچ به جاجرود متصل می شود. کشف آثار و بقایای تاریخی در تیرماه سال 1385 ھ .ش در بخشی از تپه ماهورهای شرقی رودخانه تار در نزدیکی روستای ولیران در شهرستان دماوند و بررسیها و کاوشهای متعاقب آن منجر به شناسایی محوطه ای مهم از دوره های اشکانی و ساسانی با مواد فرهنگی کم نظیر در سطح استان تهران گردید . طی دو فصل بررسی و کاوش در این منطقه ، گورستانی از دوره اشکانی با گورهایی به شیوه های متفاوت تدفینی همراه اشیاء متنوع سفالی، ادوات فلزی، قطعات شیشه، ابزار سنگی، وسایل چوبی، بازمانده هایی از قیر، الیاف پارچه و سکه هایی از شاهان اشکانی و بقایای معماری منظمی از دوره ساسانی با اشیاء سفالی ، فلزی ،سنگی و قیری کشف و مورد پژوهش قرار گرفت. کشف آثار ارزشمند فرهنگی - تاریخی از محوطه ولیران دماوند را باید سرآغاز باب جدیدی در عرصه پژوهش های باستان شناسی دوره اشکانی و ساسانی در ایران برشمرد. اشیاء و شواهد تاریخی ولیران مدارکی کم نظیر از عصر اشکانی و ساسانی در محدوده شمال شرق مرکزی است . داده های باستان شناسی این محوطه از یک سو خلاء اطلاعاتی از این دو دوره را در این منطقه از شمال مرکز ایران تا حدی جبران کرده و از سوی دیگر همچون حلقه ای ارتباطی در تحلیل روابط شرق و غرب امپراتوری اشکانی و ساسانی موثر خواهد بود
علی سجادی جواد نیستانی
استان خوزستان با موقعیت ویژه و اقلیم مناسب، از دیدگاه مطالعات باستانشناسی یکی از استان های غنی کشور محسوب می گردد. عمده مطالعات صورت گرفته در این ناحیه را پژوهشهای دوره های پیش از تاریخ و تاریخی در بر می گیرد، در صورتی که به مطالعه باستانشناسی دوره اسلامی آن چندان پرداخته نشده و این حوزه تا حد زیادی مغفول واقع شده است. به همین لحاظ در این رساله سعی شده است تا با مطالعه ی بناهای آرامگاهی در دوره های مورد بحث(ایلخانی، تیموری و صفوی)، و مقایسه ی آن با مناطق همجوار، به تبیین جایگاه معماری مذهبی آن ها در دوره اسلامی پرداخته شود. پژوهش حاضر با اتکا به مطالعات میدانی باستان شناختی و بررسی منابع تاریخی و تحلیل معماری بناهای آرامگاهی خوزستان، در مقایسه با آرامگاههای مناطق همجوار صورت گرفته است.در حقیقت ضمن مطالعه معماری آرامگاهی استان خوزستان در دوره مورد بحث، با معماری فلات مرکزی و همچنین زاگرس که همچون حائلی بین این دو منطقه قرار دارد مورد مقایسه ی تطبیقی واقع شده است. بنا بر اهداف رساله در ابتدا به بررسی خاستگاه تاریخی و ریشه یابی آرامگاه ها، و نقش صوفیه و امام زادگان در شکل گیری بناهای آرامگاهی این منطقه در دوره اسلامی مبادرت شده است. سپس به تفصیل، گونه شناسی و ویژگی های معماری این گونه بناها معرفی گردیده است، و با طرح مباحث فنی ساخت بناهای آرامگاهی، به تحلیل یافته ها پرداخته و گنبدها از نقطه نظر ساختار، مصالح و اندود، تأثیر اقلیم، مورد مطالعه واقع شده و در نهایت این نتایج حاصل شده است که مهاجرت امام زادگان و حضور صوفیه نقش موثری در ساخت بناهای آرامگاهی این استان داشته است. و معماری آرامگاهی خوزستان در دوره اسلامی با حفظ اصول کلی معماری اصیل ایرانی، در طراحی پلان ها و فضای بناهای آرامگاهی و نوع گنبد و مصالح، تحت تأثیر عوامل زیست محیطی قرار گرفته است. در نهایت داده های آماری نشان می دهد که در خوزستان، ارتفاع از سطح دریا، موقعیت قرار گیری و آب و هوا از جمله عوامل اثرگذار بر معماری آرامگاهها بوده اند.
پرستو مسجدی خاک فرهنگ خادمی ندوشن
دوره حکومت سلاجقه یکی از ادوار درخشان در تاریخ جهان اسلام و ایران می باشد. سلاجقه دامنه متصرفات خود را تا سواحل مدیترانه، آناتولی، عراق، ایران و تا بخشهایی از سوریه گسترش دادند. در دوره سلاجقه انواع هنرها همچون معماری، سفالگری و فلزگری پیشرفتهای چشمگیری یافت. در سایه توجه سلاطین سلجوقی در این دوره کاروانسراهای بسیاری ساخته شد و تلاش بسیاری در جهت برقراری امنیت در راهها صورت گرفت. در دوره سلاجقه بنادر سواحل خلیج فارس، مدیترانه و دریای سیاه پیشرفت بسیاری یافتند و به مراکز تجاری تبدیل شدند و بنابراین تجارت در دوره سلاجقه رشد و شکوفایی بسیاری پیدا کرد. در این مطالعه مجموعه ای از مسکوکات دوره سلاجقه که شامل مسکوکات سلاجقه ایران و روم می شود، به منظور پی بردن به وضعیت اقتصادی این دوره با استفاده از دستگاه پیکسی مورد مطالعه قرار گفت. میزان بالای نقره در مسکوکات نشانگر وضعیت خوب اقتصادی در عصر سلاجقه بویژه سلاجقه روم می باشد و میزان پایین سرب در سکه های سلاجقه ایران و روم بیانگر روند استحصال خوب سنگ معدن مورد استفاده بود.
پرستو مسجدی خاک فرهنگ خادمی ندوشن
تقسیم بندی مطالعات عصر سنگ و فلز در ایران، بدلیل آنکه شروع ذوب فلز و استفاده از آن در ایران) با توجه به آنکه در بسیاری از محوطه های مهم استقراری آثار فلزی از بین رفته و چیزی از آنها باقی نمانده است(، نامشخص است؛ در این مطالعه از ترکیبات شیمیایی موجود در استخوانهای باقی مانده از محوطه های باستانی ایران کمک گرفته شده است، تا بتوانیم با توجه به میزان غلظت عناصر نادر موجود در استخوان، به طبقه بندی این دوره بپردازیم و نیز از طریق آنالیز عناصر کمیاب همچون آهن، مس، روی و سرب و... به گاهنگاری محوطه ها پرداخته و نیز اطلاعاتی درباره وضعیت زیست محیطی جوامع باستانی ایران بدست آوریم. در این پژوهش اسکلتهای باستانی ازپنج محوطه باستانی ایرا ن، جهت مطالعه ترکیبات شیمیایی استخوان، مورد تجزیه عنصری قرار گرفتند . این محوطه ها عبارت ا ز: قلعه خان (دوره نئولتیک)، خداآفرین (عصر مفرغ)، سنجر (عصر آهن)، قاسم آباد (عصر آهن) و ولیران ( دو ره اشکانی) می باشد. در این پژوهش از دو دستگاه پیکسی و طیف بینی جذب اتمی جهت تجزیه عنصری اسکلت های باستانی استفاده شده است.
سمیه خاکسارمقدم حامد وحدتی نسب
محوطه های منتسب به دوران پارینه سنگی فوقانی در ایران تاکنون به طور اندکی شناسایی شده اند. دلازیان در حاشیه شمالی کویر مرکزی و دامنه های جنوبی البرز از جمله محوطه هایی است که در سالهای اخیر مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته است. این محوطه که از لحاظ وسعت و همچنین پراکندگی داده ها در سطح آن قابل توجه است، در تابستان 1388مورد بررسی فشرده واقع شد. مهمترین نتایج حاصل از مطالعه مصنوعات سنگی بدست آمده از محوطه، آن را بصورت یک کمپ اصلی مسکونی معرفی می نمایند که شواهد موجود در مجموعه حاکی از دسترسی محلی ساکنان آن به منابع خام می باشند. چارچوب زمانی محوطه را می توان با توجه به حضور شاخصه هایی از دوران پارینه سنگی فوقانی و همچنین رواج فن آوری های تولید تیغه و ریزتیغه در اوایل پارینه سنگی جدید مطرح نمود که احتمالا در دوره های بعد از جمله در دوران فراپارینه سنگی نیز ادامه یافته است.
سید بهاء حسینی سرتشنیزی فرهنگ خادمی ندوشن
ساختار شیمیایی بقایای اسکلت های به دست آمده از کاوش های باستانشناسی به ویژه دندان ها که پایدارترین و مقاومترین قسمت اسکلت هستند، امکان بازسازی رژیم غذایی و شیو? معیشت مردمان گذشته را فراهم می سازد. بقایای جانوری و داده های گیاهی کشف شده در محوطه های باستانی که توسط انسان به مصرف می رسیده است، تأثیر فراوانی بر مقدار عناصر موجود در استخوان آن انسان ها دارد لذا میزان این عناصر در بدن انسان بازتابی از غذاهای مصرفی در طول حیات است و می تواند به شناسایی تنوع غذایی انسانها کمک کند. عناصری چون باریوم و به ویژه استرانسیم از جمله مهمترین عناصری هستند که در مطالعات دیرین تغذیه شناسی مورد استفاده قرار می گیرند. محل تجمع این دو عنصر در استخوان است. حدود 93% باریوم و 99% استرانسیم در اسکلت تجمع می یابد. میزان عنصر استرانسیم با بالا بودن آن در اسکلت انسان بیانگر جامع? کشاورز و با پائین بودن مقدار آن بیانگر جامع? دامدار است. با مقایسه میزان عناصر شیمیایی اسکلت انسان و حیوان می توان به شناسایی جامعه رمه گردان و کشاورز پرداخت. در این تحقیق عناصر شیمیایی موجود در دندان های باقیمانده از بقایای انسانی و جانوری با هدف بازسازی نظام غذایی ساکنین محوطه باستانی «گوهرتپه» مورد مطالعه قرار داده شد. به همین منظور مقادیر باریوم، روی، استرانسیونم، آهن، فسفر، کلسیم، و عناصر سمی سرب و کادمیم را با دستگاه طیف-سنجی جذب اتمی دانشگاه تربیت مدرس به دست آوردیم. همچنین به منظور بررسی «فرایندهای دیاژنزی» نمونه هایی از خاک محل تدفین اسکلت ها نیز آزمایش شد. به سبب بالا بودن میزان عناصری چون آهن، روی، مس، منیزیم، سرب و کادمیم در خاکِ اطراف گورها بیشتر عناصر موجود در نمونه های مورد مطالعه به جز باریم و به ویژه استرانسیم تحت تأثیر فرایند دیاژنزیس قرار گرفته بود. تحلیل نتایج با استفاده از آزمون lsd در نرم افزار spss انجام شد. نتایج نشان داد بین مقدار متوسط میزان عنصر استرانسیوم در همه چیزخواران و انسان تفاوت معناداری مشاهد نمی شود. متوسط مقدار این عنصر در انسان برابر با ppm 147 و در حیوان همه چیزخوار برابر باppm 171 است در حالی که بین متوسط میزان آن در انسان و حیوانات گیاه خوار تفاوت معناداری وجود دارد. مقدار آن در گیاه خواران برابر با ppm 220 است. بنابراین به واسط? نزدیک بودن متوسط مقدار این عنصر در انسان و حیوان همه چیزخوار می توان یک رژیم غذایی مختلط یعنی ترکیبی از گوشت حیوانات و گیاهان را برای ساکنین این محوطه فرض نمود. لذا مقادیر استرانسیوم نشان می دهد که جمعیت ساکن در محوطه گوهرتپه در عصر آهن در رژیم غذایی خود از تولیدات دامی نسبت به گیاهان بیشتر استفاده کرده اند و مقادیر باریوم نشان می دهد که آنان از غذاهای زمینی نسبت به غذاهای دریایی بیشتر استفاده کرده اند. بنابراین این جامعه جامعه ای دامدار بوده که به کشت گیاهانی چون جو و گندم نیز می پرداخته اند.
موسی سبزی دوآبی علیرضا هژبری نوبری
چکیده با گسترش رشد جوامع، حرکت بسوی فن آوریهای جدید فزونی یافت. فلزگری مهمترین صنعت دنیای باستان که در دوره کالکولتیک آغاز گردید، به بالندگی خود در طی هزاره ها ادامه داد و یافته های باستانشناسی در محوطه های فلزگری ایران علاوه بر نشان دادن روشهای ساخت و تهیه فلز، حکایت از پیشگامی کشورمان در این صنعت دارد. استان لرستان نیز همواره نقش بسیار مهمی را در باستانشناسی و فلزگری این مرز و بوم ایفا نموده است، بطوریکه در این منطقه(لرستان) بیشترین اشیاء مفرغی از لحاظ تنوع و تعدد در طی هزاره های دوم و اول ق.م از آن بدست آمده است و یکی از مهمترین گونه های این اشیاء مفرغی لرستان، سنجاقهای مفرغی است که بسیار متنوع هستند. به عنوان مقدمه ای برای ورود به بحث اصلی، در ابتدا به موقعیت جغرافیایی استان لرستان اشاره شده است و سپس نگاهی به هنر و صنعت فلزگری ایران با تأکید مفرغ های لرستان انداخته شد و پس از آن به بحث اسطوره و اعتقادات در دنیای باستان پرداخته شد و در پی آن به مشخصه، مقایسه و تحلیل سنجاق های لرستان به عنوان موضوع اصلی تحقیق پرداخته شد. در این تحقیق تعداد 56 قطعه سنجاق، از سنجاقهای لرستان را که در موزه ملی ایران نگهداری می شوند، مورد مطالعه قرار گرفته است که به چهار دسته اصلی قابل تقسیم بندی می باشند و دارای کاربردهای مختلفی بوده و از لحاظ تاریخگذاری نیز عمدتاً مربوط به عصر آهن هستند.
مجید ساریخانی فرهنگ خادمی ندوشن
چکیده منطقه مورد بررسی حوضه رودخانه هراز (در محدوده سیاسی شهرستان آمل) با مساحتی بالغ بر 4/3074 کیلومتر مربع دارای کوههای بلند و صعب العبور، جنگلهای فراوان، دشت و دره های متعدد از دیر باز مورد توجه و سکونت جوامع باستانی بوده است. اساس پژوهش حاضر منوط به مطالعه و تحلیل داده های باستانشناسی حاصل از بررسی این حوضه است؛ بر این مبنا، منطقه آمل مورد بررسی میدانی و پیمایشی قرار گرفت و در قالب این برنامه اطلاعات لازم در خصوص اوضاع منطقه آمل در دوران ساسانی و صدر اسلام بدست آمد. با بررسی و تحلیل داده های باستانشناختی، سعی شده است نحوه پراکنش آثار و تپه های باستانی بر اساس شاخصهای محیطی و شبکه های ارتباطی، مشخصات محوطه ها و پراکندگی و تراکم آنها با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی(gis) مورد پژوهش قرار گیرد. یکی از مباحث عمده این رساله دوره انتقالی از ساسانی به اسلامی است که علت مهم جلوه دادن آن ناشی از عدم موفقیت اعراب در راه نیافتن به طبرستان است. در این رساله چرایی این موضوع را بغیر از شرایط طبیعی مانند کوهها و قله های صعب العبور منطقه که نقش سنگرهای طبیعی را داشته، می توان در داده های باستانشناسی بدست آمده طی بررسی پیمایشی نظیر قلعه ها دانست. این در حالی است که در این زمان خلفای اموی و عباسی توانسته بودند نفوذ سیاسی خود را از کرانه های اسپانیا تا مرزهای چین گسترش دهند. این شرایط سیاسی حاکی از آن است که طبرستان به مرکزیت آمل دیرتر از سایر مناطق ایران وارد دوران اسلامی شده است و بنابر مدارک مکتوب و شواهد باستانشناختی، حتی بعد از ورود اسلام، منطقه دارای یک حکومت نیمه مستقل بوده است و همین روند سیاسی حاکم بر منطقه آمل را باید در بررسی باستانشناسی و مطالعه آثار هنری آن - بخصوص در مورد پیچیدگی ها و مشابهت هایی که بین آثار باستانشناختی (بخصوص سفالهای) دوره ساسانی با دوره انتقالی و صدر اسلام - لحاظ کرد. کلید واژه: ساسانی، باستانشناسی، آمل، طبرستان، هراز، مازندران.
حسن هاشمی زرج آباد فرهنگ خادمی ندوشن
چکیده ی فارسی: خراسان نام سرزمینی وسیع در بخشهایی از شرق و شمال شرق ایران است که امروزه قسمتهای بزرگی از آن در خارج از مرزهای سیاسی ایران واقع شده است. تحولات سیاسی و فرهنگی سده های اولیه ی اسلامی ایران در حوضه ی جغرافیایی و فرهنگی خراسان بزرگ و ظهور نخستین سلسله های ایرانی- اسلامی سبب شکل گیری نخستین مکتب معماری اسلامی ایران در این خطه گردید. بنا بر شواهد معماری موجود می توان اذعان داشت که خاستگاه معماری تدفینی و سنت ساخت بناهای آرامگاهی دوران اسلامی ایران - به ویژه از نوع مربع گنبدپوش که برای نخستین بار در ساخت مقبره ی سامانیان پدیدار گشت - در سرزمین خراسان قرار دارد. الگوی خاص معماری تدفینی خراسان در دوران اسلامی که خود تحت تأثیر الگوهای معماری بومی پیش از اسلام ایران – چهارتاقی های عصر ساسانی- قرارداشته بعدها تأثیر بنیادی درساخت انواع بناهای آرامگاهی ایران نظیرگنبدها، بقعه ها وامامزاده ها برجای گذاشت؛ پدیده ای که ازسده ی سوم هجری تا عصر حاضر تداوم کم نظیری را دراین شاخه از معماری اسلامی در نوع خود ارائه می نماید. نگارنده در این اثر با تکیه بر روش پژوهشی کاوش باستان شناسی در محوطه ی چهارتاقی ریوند و همچنین مطالعات باستان شناختی و تحلیل معماری بناهای آرامگاهی خراسان، که به تفصیل در فصل سوم رساله در مورد روند شکل گیری، گونه شناسی و ویژگیهای معماری این گونه بناها بحث کرده است؛ و در ادامه در فصل چهارم رساله با طرح مباحث فنی ساخت بناهای آرامگاهی نظیر نوع شناسی پلان و نقشه، انواع سازه های طاقی، گونه شناسی گنبد و روشهای مختلف اجرای چبیره سازی در ساخت گنبد به این نتیجه رسیده است که معماران دوران اسلامی در ساخت بناهای آرامگاهی تحت تأثیر شدید چهارتاقی های عصر ساسانی قرار داشته اند
ماهیار طاوسی علیرضا هژبری نوبری
هخامنشیان (550-330 ق. م) که هنرهای فلزکاریشان همواره در نزد پژوهندگان هنر مورد بحث و گفتگو قرار گرفته، وارثان فرهنگ و تمدن و هنر اقوام پیشین ساکن فلات ایران بودند که پس از گسترش امپراتوری، به سرزمینهایی مانند بین النهرین و آسیای صغیر و مصر و غیره، به جلب هنرمندان آن سرزمین ها به مرکز حکومت خود نایل آمدند، توانستند هنرمندان آنان را در خدمت خود، در کارگاههای سلطنتی به کار جلب نمایند، منتهی این هنرمندان بطور آزادانه نمی توانستند به تولید آثار هنری با ایده های خویش بپردازند و بطوری که از آثار پدید آورده شده توسط آنان بر می آید آنان تحت نظر مدیریتی خاص به ایجاد و ساختن و پرداختن آثار هنری اقدام می کردند که کاملاً از نظر طرح ها و نقوش تزیینی خصلتی ایرانی داشت. یعنی بررسی های دقیق و کارشناسانه نشانگر این امر است که همه ظروف فلزی بازمانده از دوران هخامنشیان در مقایسه با آثار پیشینیان و همسایگان و کشورهای تابعه بطور نمایانی مشخص و متمایز است. در این رساله کوشش شده تا ضمن ارایه آثار بازمانده از هنرمندان بومی پیش آریایی و نیز آثار بازمانده مشابه کشورهای ضمیمه امپراتوری، آنها را با انواع فلزکاری هخامنشی مورد تطبیق و بررسی قرار داده و وجه تمایز و تأثیرپذیری و یا تأثیرگذاری از هنر دیگران و بر هنر دیگران را بطور مقایسه ای مشخص سازد. در این راستا اساس کار بر آثار موجود در دو موزه ی ملی ایران و رضا عباسی قرار داشته و عندالزوم به آثار معرفی شده در سایر موزه های جهان نیز توجه شده است. لذا نتایج حاصل در این پژوهش نشان دهنده آنست که هنر دوران هخامنشی تنها تلفیقی یا ترکیبی از هنرهای اقوام خودی و بیگانه نیست، بلکه توجه و ذوق و سلیقه و باورها و ذهنیت های خاص ایرانی در پدید آوردن آثار هنری بطور کلی متمایز از هنر پیشینیان و هم زمانان آنهاست که می توان آن را سبکی ایرانی- درباری (تجملاتی) با توجه به طبیعت گرایی آنان دانست، که سراسر عظمت، شکوه و جلال و جمال هنر با تنوع در اشکال و ا سلوب هنری در آثار بازمانده آنان، کاملاً متجلی است، همانطور که در سایر هنرها، مانند معماری و حجاری ها و نیز در نقوش برجسته کاخ ها به خوبی مشهود است.
محمد حسین رضایی علی رضا هژبری نوبری
استان فارس از نقطه نظر باستان شناسی یکی از مهمترین حوزه های فرهنگی شناخته شده در ایران است که سهم چشمگیری در تحول تاریخ و فرهنگ سرزمین ایران داشته است. علیرغم مطالعات، کاوشها و بررسیهای فراگیر باستان شناسی در فارس، فقدان بررسی های منظم باستان شناسی در شهرستان کازرون موجب شده تا اطلاعات کمی از استقرارهای ادوار مختلف فرهنگی و ساختارهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی این منطقه داشته باشیم. شهرستان کازرون در غرب استان فارس قرار دارد و یک منطقه کوهستانی است. وسعت این شهرستان 4119 کیلومتر مربع است. این منطقه دارای ویژگیهای طبیعی و جغرافیایی خاصی است که از قدیمی ترین دوران ها مورد توجه جوامع انسانی بوده است. دشتهای کوچک و بزرگ کازرون و همچنین دریاچه پریشان و رودخانه شاپور و جره شرایط اقلیمی و زیست محیطی مناسبی را جهت تشکیل استقرارها فراهم کرده است. بررسی الگوههای استقراری دشت کازرون در دوره های پیش از تاریخ، که بر اساس بررسی سطحی انجام شده در این منطقه است، می تواند پاسخگوی بسیاری از ابهامات و سئوالات باشد، هر چند این قبیل مطالعات نمی تواند پاسخگوی تمام سئوالات پیرامون دوره فرهنگی مورد مطالعه (پیش از تاریخ) باشد و این موضوع پژوهشهای گسترده تری را می طلبد. بررسی دشت کازرون، برای تعیین موقعیت و ویژگی های محوطه های پیش از تاریخ، الگوههای استقراری این محوطه ها، نوسانهای جمعیتی منطقه و دگرگونی آن در درازمدت، چگونگی ارتباط و تاثیر پذیری محوطه ها با محیط زیست و اقلیم، مانند دسترسی به منابع آبی، بهره گیری از زمینهای قابل کشت و ... و شناسایی مکانهای مهم مرکزی طی بهار سال 1389 انجام گرفت. بررسی بر اساس نقشه های توپوگرافیک با مقیاس 50000/1 و دیدن محوطه ها و نمونه برداری یافته های سطحی به روش اتفاقی ساده انجام شد. در محدوده مورد بررسی، 24 پیش از تاریخی شناسایی شد. قدیم ترین محوطه شناسایی شده مربوط به دوره نوسنگی و جدید ترین آنها مربوط به اواسط هزاره دوم ق.م است.
مهدی سبزعلی فرهنگ خادمی ندوشن
اقتصاد در دوران اشکانیان به دلایل مختلفی از جمله جنگ، ناامنی، کشمکش های داخلی برای جانشینی، بلایای طبیعی و......دستخوش تغییرات اساسی می شد. شناسایی این تغییرات بدون داشتن اسناد تاریخی و داده های علمی استاندارد باستان شناسی، خصوصا در فاصله های زمانی طولانی دشوار است. سکه ها و ترکیبات شیمیایی آنها از مهمترین منابع پژوهشی در زمینه علم دیرینه اقتصاد هستند. مطالعه عناصر به کار رفته در سکه ها و تغییراتی که در میزان غلظت این عناصر، در نتیجه غش در فلز بوجود می آید و تطابق آن با وضعیت سیاسی دوره مورد مطالعه، تا حدود زیادی می تواند نمایانگر وضعیت اقتصادی آن دوره باشد. در این پایان نامه سکه های یک درهمی از زمانهای مختلف دوران پادشاهی اشکانیان از ضرابخانه همدان با دستگاه pixeوxrf مورد آزمایش قرار می گیرد. به کمک نتایج بدست آمده از درصد عنصرag (نقره) و cu (مس) موجود در این سکه ها و تطبیق آن با وضعیت سیاسی این پادشاه می توا نیم تا حدودی تغییرات اقتصادی این دوره را مورد مطالعه قرار دهیم
حسین توفیقیان فرهنگ خادمی ندوشن
آمفورا به خمره های اژدری شکلی اطلاق می گردد که در سرتاسر مدیترانه دیده می شود و دارای پایه ای نوک تیز و دهانه ای نسبتا باز بوده و ظرفی مناسب برای حمل مایعات در تجارت دریایی بوده است. سفال معادل آمفورا در خلیج فارس ، خمره های اژدری شکل است که دارای فرم قابل مقایسه با آمفورا بوده اما از ویژگیهای محلی نیز برخوردار است. این خمره ها که در ابعاد مختلف ساخته شده اند بصورت قیر اندود در داخل ظرف دیده می شوند تا بدینوسیله از نفوذ مواد خارجی به درون و از خروج مایعات با ارزش داخل ظرف جلوگیری نماید. چیدمان سفال اژدری شکل بدلیل پایه نوک تیز و دهانه باز و فاقد گردن آنها، بسیار آسان بوده و قفل و بست محکمی را در داخل کشتی ایجاد می نمود. براساس مطالعات باستان شناسی خمره های اژدری در خلیج فارس حدود یک هزار سال از آغاز دوره پارت تا اوایل دوره ساسانی و دو قرن اوایل اسلام در تجارت دریایی خلیج فارس جهت حمل مایعات با ارزش همچون روغن، شراب و .... مورد استفاده قرارگرفته اند. در گلالک شوشتر مربوط به دوره الیمائی ها، لایه 17 شوش مربوط به دوره پارت، چندین محوطه در شبه جزیره بوشهر مانند گورستان شغاب ، هزار مردان و محوطه ای نزدیک به آن، و مناطق دیگری همچون بندر مهرویان، سی نیز و سیراف، و در حاشیه جنوبی خلیج فارس قطعاتی از این سفال قابل مشاهده است. البته گستردگی این سفال بدلیل حضور در تجارت دریایی ، در محوطه ها و بنادر تاریخی هند، سریلانکا و شرق افریقا نیز قابل دستیابی است. حضور این نوع سفال تنها در خشکی نبوده و در جای جای خلیج فارس در درون آب دریا نیز می توان گستردگی فراوانی از آن مشاهده نمود. سواحل بندر ریگ ، سواحل جلالی بوشهر و کشتی مغروقه در آبهای سیراف از آن جمله است. پراکندگی این سفال نشان دهنده گستردگی تجارت دریایی در دوره های ساسانی و اوایل اسلام در خلیج فارس است.
بهزاد محمودی سید مهدی موسوی کوهپر
در دوره ساسانی میزان آهن موجود در سکه ها بیش از سایر دورانها است. از طرفی بدلیل مشکلات اقتصادی- اجتماعی بوجود آمده در دوره پیروز و همچنین اینکه در تعدادی از معادن سرب- روی- نقره ایران فلز آهن بعنوان عنصر همراه موجود می باشد تلاش گردید تا به رابطه ای میان این عوامل رسید.
مژگان جایز deborah olszewski
سنت های تراشه برداری بخش شمالی رشته کوه های البرز و به خصوص جنوب شرق دریای مازندران تاکنون کمتر مورد توجه بوده و کمتر شناخته شده اند. تنها تعداد محدودی از محوطه های پارینه سنگی، همچون کمربند، هوتو و علی تپه مورد کاوش قرار گرفته اند. در سال 1388 در دهانه غار کمیشان در نزدیکی بهشهر مازندران، اقدام به گمانه زنی شد. در نتیجه این کاوش مقادیر فراوانی مصنوعات سنگی، استخوان های جانوری و یافته های دیگر به دست آمد. نتیجه تاریخ گذاری رادیوکربن نشان می دهد که قدمت لایه ها بین 10628 تا 11771 سال کالیبره شده ق. م. است. مجموعه دست افزارهای سنگی کمیشان از لحاظ ماده خام کاملاً محلی است. شکل گیری تمام مراحل تولید و مصرف مصنوعات، به جز مراحل کاملاً ابتدایی در داخل محوطه صورت گرفته است. تکنیک برداشت مصنوعات به صورت ضربه مستقیم با چکش نرم یا ضربه غیرمستقیم بوده است. ویژگی مجموعه ابزارهای این صنعت فراوانی ابزارهای روی تراشه، فراوانی کولدارها و کنگره-دندانه دارها، کم بودن سوراخ کننده ها و اسکنه ها، کمبود خراشنده های ناخنی و هندسی ها و عدم حضور سرپیکان هاست. همچنین فراوانی چیپ ها نشانگر تولید ابزارها در محل است. صنایع سنگی کمیشان بیشترین شباهت را به لحاظ ترکیب بندی تکنولوژیکی و ابزارها با محوطه های حاشیه جنوب شرق دریای مازندران، به ویژه با مرحله میان سنگی جدید کمربند نشان می دهد. همچنین شباهت فراوانی را با صنایع میان سنگی غارهای حاشیه شرق دریای مازندران در ترکمنستان، همچون غارهای جبل و دم دم چشمه 1 و 2 نشان می دهد، اما متفاوت از میان سنگی کوهستانی آسیای میانه در شمال افغانستان، جنوب تاجیکستان و شرق ازبکستان است. گرچه از دهه 1990 استفان کوزلوفسکی صنایع میان سنگی حاشیه جنوب شرق و شرق دریای مازندران را جزء صنایع میان سنگی تریالتی لحاظ کرده است، اما در این پژوهش با استفاده از رهیافت اکولوژی فرهنگی، و با استناد به تفاوت در زیست محیط محوطه های تریالتی در گرجستان با زیست محیط محوطه های میان سنگی حاشیه جنوب شرق و شرق دریای مازندران، که در تفاوت الگوهای استفاده از ماده خام و منابع معیشتی انعکاس یافته، ثابت شد که صنایع میان سنگی حاشیه جنوب شرق و شرق دریای مازندران صنایعی مستقل تحت عنوان میان سنگی کاسپین هستند که ویژگی ها و فرایندهای خاص خود را دارند. شباهت های میان سنگی کاسپین با فراپارینه سنگی زرزی در زاگرس شامل حضور میکرولیت های هندسی، فراوانی خراشنده های انتهایی، سنگ مادرهای ریزتیغه یکسویه و کولدارهاست. تفاوت های این دو صنعت شامل بزرگ بودن ابعاد میکرولیت های هندسی در میان سنگی کاسپین، تفاوت در توالی فازهای دارا و فاقد میکرولیت های هندسی، فقدان خراشنده های ناخنی و عدم حضور سرپیکان های شانه دار در میان سنگی کاسپین است.
حسنعلی عرب علیرضا هژبری نوبری
زمان و چگونگی حضور و سیطره هخامنشیان در جنوب و جنوب غربی ایران همواره یکی از چالش های تاریخی در این مناطق بوده است. پژوهش های مبتنی بر سفال، در هر یک از این مناطق دارای مشکلات خاص خود می باشد. در فارس تنها از اواخر دوره هخامنشی آثار سفالی این دوره مشاهده می شود و در خوزستان نیز گونه های سفال عیلام نو در دوره هخامنشی نیز حضور دارند و تفکیک لایه های این دو دوره با مشکلاتی همراه است. عوامل بسیار زیادی در تغییرات سبک های سفالی موثر هستند و این تغییرات نیز همواره به صورت مستقل از تحولات اجتماعی صورت می گیرند. زیست بوم متفاوت باعث ایجاد تفاوت در گونه های سفالی می گردد، با این حال هنگامی که تحولات اجتماعی بتوانند تاثیری بر سبک های سفالی بگذارند، این تاثیر تنها در کلیت مجموعه های سفالی بوده و تفاوت های منطقه ای همچنان باقی می ماند. بر اساس مطالعاتی که بر روی سفال های محوطه 34 تنگ بلاغی و تپه داروغه صورت گرفت، تنوع گونه های سفالی آنها هر یک بنا به دلایلی متفاوت بالا بوده است. همگونی بسیار اندکی در سفال های هر منطقه مشاهده می شود. استقرارهای روستایی نیز هر چند در نزدیکی مرکز قرار گرفته باشند، باز هم گونه های متفاوتی با مراکز دارند.
حسام الدین درویش نگین میری
چکیده دوران ساسانی یکی از ادوار مهم تاریخی ایران به شمار می رود که در آن شاهد شکوفایی انواع هنرهای گوناگون هستیم. سکه ها از جمله مهم ترین انواع دست ساخته های هنری دوره ساسانی به شمار می رود که نقش اساسی در سازمان اقتصادی این دوره برعهده داشته است. سکه های ساسانی به تعداد فراوان از محوطه های باستانی مربوط به این دوره بدست آمده است. در این پژوهش تعداد 21 عدد سکه ساسانی که هم اکنون در موزه بابل (مازندران) نگهداری می شود مورد بررسی قرار گرفته و تلاش شده است تا از راه تجزیه و تحلیل داده های مرتبط با آنها و انطباق آن با شواهد تاریخی موجود به اطلاعاتی درباره اقتصاد و تجارت استان مازندران در دوره ساسانی دست یابیم. هدف نگارنده معرفی مجموعه جدیدی از سکه های ساسانی به منظور تکمیل داده های مو جود درباره سکه شناسی می باشد و امید است به دست دادن اطلاعات ارائه شده روی این مجموعه سکه ها برای مطالعات تطبیقی بعدی موثر واقع شود. واژگان کلیدی: سکه ساسانی، موزه بابل، اقتصاد ساسانی.
مصیب امیری سید مهدی موسوی
فارس از حوزه های بسیار مهم جغرافیایی و فرهنگی در مطالعات باستانشناختی و تاریخی ایران است. وجود مرزبندی های جغرافیایی اقلیمی و فرهنگی فارس در ابعاد مختلف اهمیت بسیاری در روند مطالعات باستانشناختی دارد و این روند در شاخه های مختلف، مطالعه و تحلیل داده های فرهنگی به صورت بارز قابل مشاهده است. حوزه ی سرزمین فارس با توجه به ظرفیت های وسیع منابع زیستی، خاستگاه ظهور دوره های فرهنگی مهمی بوده است و این نقش را به عنوان سرزمین مادری دو دولت بزرگ هخامنشی و ساسانی ایفا کرده است. این نقش در قرون اولیه ی اسلامی جلوه ی تازهای می یابد و فارس به عنوان یکی از حوزه های بزرگ فرهنگی و تمدنی سرزمین های اسلامی مطرح می شود. وجود محوطه های وسیعی چون بیشاپور، سرمشهد، شهر گور، دارابگرد و استخر، امکان و ظرفیت لازم برای درک این نقش بزرگ را فراهم می کند. در این تحقیق به مطالعه ی همه جانبهی سفال به عنوان یکی از اصلی ترین مواد فرهنگی برای تحلیل باستان شناختی این محوطه های کلیدی پرداخته می شود. این پژوهش تلاش می کند ضمن شناسایی شاخصه های فنی، گونهشناختی این کار با انجام مطالعات کتابخانه ای، میدانی و آزمایشگاهی، به ارائه ی الگوی قابل اعتماد از چگونگی تولید سفال و نقش محوطه های کلیدی طرح شده در این تحقیق با هدف شناسایی بهتر سفال ساسانی و نیز نحوه ی گذار تولید سفال از این دوره به سده های اولیه اسلامی، بپردازد. تحلیل نظام تولید سفال در فارس، عوامل و متغیرهای تأثیرگذار در روند تولید آن، از اهداف اصلی این تحقیق است.
علی سجادی فرهنگ خادمی ندوشن
استان خوزستان با موقعیت ویژه و اقلیم مناسب، از دیدگاه مطالعات باستانشناسی یکی از استان های غنی کشور محسوب می گردد. عمده مطالعات صورت گرفته در این ناحیه را پژوهشهای دوره های پیش از تاریخ و تاریخی در بر می گیرد، در صورتی که به مطالعه باستانشناسی دوره اسلامی آن چندان پرداخته نشده و این حوزه تا حد زیادی مغفول واقع شده است. به همین لحاظ در این رساله سعی شده است تا با مطالعه ی بناهای آرامگاهی در دوره های مورد بحث(ایلخانی، تیموری و صفوی)، و مقایسه ی آن با مناطق همجوار، به تبیین جایگاه معماری مذهبی آن ها در دوره اسلامی پرداخته شود. پژوهش حاضر با اتکا به مطالعات میدانی باستان شناختی و بررسی منابع تاریخی و تحلیل معماری بناهای آرامگاهی خوزستان، در مقایسه با آرامگاههای مناطق همجوار صورت گرفته است.در حقیقت ضمن مطالعه معماری آرامگاهی استان خوزستان در دوره مورد بحث، با معماری فلات مرکزی و همچنین زاگرس که همچون حائلی بین این دو منطقه قرار دارد مورد مقایسه ی تطبیقی واقع شده است. بنا بر اهداف رساله در ابتدا به بررسی خاستگاه تاریخی و ریشه یابی آرامگاه ها، و نقش صوفیه و امام زادگان در شکل گیری بناهای آرامگاهی این منطقه در دوره اسلامی مبادرت شده است. سپس به تفصیل، گونه شناسی و ویژگی های معماری این گونه بناها معرفی گردیده است، و با طرح مباحث فنی ساخت بناهای آرامگاهی، به تحلیل یافته ها پرداخته و گنبدها از نقطه نظر ساختار، مصالح و اندود، تأثیر اقلیم، مورد مطالعه واقع شده و در نهایت این نتایج حاصل شده است که مهاجرت امام زادگان و حضور صوفیه نقش موثری در ساخت بناهای آرامگاهی این استان داشته است. و معماری آرامگاهی خوزستان در دوره اسلامی با حفظ اصول کلی معماری اصیل ایرانی، در طراحی پلان ها و فضای بناهای آرامگاهی و نوع گنبد و مصالح، تحت تأثیر عوامل زیست محیطی قرار گرفته است. در نهایت داده های آماری نشان می دهد که در خوزستان، ارتفاع از سطح دریا، موقعیت قرار گیری و آب و هوا از جمله عوامل اثرگذار بر معماری آرامگاهها بوده اند.
علیرضا قادری فرهنگ خادمی ندوشن
بررسی و شناخت اسطوره های اقوام و ملتها در مطالعات باستان شناسی مربوط به دوران تاریخی حایز کمال اهمیت است. زیرا کمتر اثر هنری را می توان مشاهده کرد که رد و نشانی از اساطیر یا باورهای اقوام مذکور بر خود نداشته باشد. این گونه پژوهشها را شمایل شناسی(iconography) می نامند که باستان-شناسان ادراکی بیشتر به آن می پردازند. این رساله توصیفات ارائه شده در مورد عناصر اسطوره ای، دینی و حماسی ایرانی در متون دست اول دینی و اساطیری را با داده های باستان شناسی حوزه ی جغرافیای سیاسی ایران در زمانهای مختلف تطبیق و پس از مقایسه ی این آثار و توصیفات با داده های تمدنهای همجوار، در مورد ایرانی بودن یا نبودن شمایل ترسیم شده درآنها به بحث می پردازد. سپس سعی می کند که با محوریت دانش باستان شناسی و روش شناسی آن و بر پایه ی یک چارچوب نظری منطقی و تاریخی نتایج حاصل از این پژوهش را در زمینه ی تاریخ شکل گیری هویت ایرانی و آگاهی ملی نسبت به این هویت، به کار بگیرد.
رسول موسوی بیدلی سید مهدی موسوی کوهپر
کلیدواژه: طبقه بندی، سکه های ساسانی، موزه استان چهارمحال و بختیاری، دستگاه pixe
مریم محقق فرهنگ خادمی ندوشن
امروزه علوم آزمایشگاهی در مطالعات باستانشناسی کاربرد گستردهای پیدا کرده است. باستان سنجی یا آرکئومتری شاخه ای نسبتاً جدید از باستان شناسی است که در آن یافته های باستانی توسط انواع مختلفی از روشها و فنون علمی و آزمایشگاهی مورد بررسی و تحقیق قرار می گیرند. به کارگیری شاخه های مختلف علوم آزمایشگاهی در حل بهتر مسائل باستان شناسی و در پاسخ به بسیاری از سوالات موثر است. مطالعات آزمایشگاهی که بر روی فلزات به خصوص سکهها انجام می شود و سنجش نتایج آن با جغرافیا و تحولات سیاسی که سکه در آن درگردش بوده اطلاعات ارزندهای در مورد وضعیت معیشتی و اقتصادی زمان ضرب سکه و نیز معادنی که فلز مسکوکات از آن استخراج شدهاند به ما بدهد. از جمله دستگاههایی که در زمینهی آنالیز می باشد. pixe مسکوکات به دلیل غیرتخریبی بودن آنها کاربرد فراوانی دارد دستگاه طیفسن
سیدمهدی میرقاسمی فرهنگ خادمی ندوشن
همه ساله اشیا و آثار فرهنگی کشورمان در نقاط مختلف چه به صورت کشفیات علمی باستان شناسی، چه به صورت اهدایی توسط مردم و چه به صورت کشف از قاچاقچیان وارد موزه ها و مخازن آن ها می شود. در اینجا در اصالت کشفیات علمی به نظر می رسد می توان اطمینان داشت ولی در دو مورد دیگر کارشناسان میراث فرهنگی ایران را جهت شناسایی محل کشف و اصالت آن ها با مشکل مواجه می کند. از این میان، سکه نیز مستثنی نخواهد بود. ولی آنچه مورد نظر ماست، این آثار به نزدیکترین موزه محل کشفشان تحویل داده خواهد شد. در پژوهش های جدید، با تهیه اطلاعات کامل آماری سکه ها و تطابق آن ها با منابع نوشتاری و اطلاعات تاریخی راه به سوی حل معمای تاریخ و جغرافیای سیاسی حکومت ها باز شده است. از سلسله اشکانی نیز سکه های بسیاری در موزه ها وجود دارد که بعضاً تا کنون به مطالعه آ ن ها پرداخته نشده است. در گنجینه سکه آستان قدس رضوی - واقع در حرم مطهر امام هشتم، در شهر مشهد- 45 عدد سکه نقره درهم پارتی وجود دارد که تا به امروز به طور کامل شناسایی نشده اند. اشکانیان در ابتدای حکومت خود که در شمال شرقی ایران آغاز گردید از زمان ارشک اول تا زمان مهرداد اول در چند ضرابخانه محدود به ضرب سکه اقدام نمودند. قلمرو شمال شرقی اشکانیان از مغرب به دامغان و سواحل جنوب شرقی دریای مازندران، از شمال به ترکستان، از مشرق به رود تجن و از جنوب به کویر نمک و سیستان محدود می شد. اما بعد از آنکه آنها به طرف غرب رفتند کمتر این ولایت مورد توجه اشکانیان قرار گرفت. تا اینکه اشکانیان هند از زمان ضنوبر اول و دوم با انتخاب مرو به عنوان قلمرو سیاسی خود، در این شهر به ضرب سکه مبادرت ورزیدند. در این پژوهش برای پاسخ به سوالات، با طبقه بندی سکه های پارتی و تهیه نمودار فراوانی از سکه های پادشاهان و ضرابخانه ها و با بهره گیری از منابع تاریخی، آن ها را مورد بررسی قرار داده تا انطباق تاریخی شان در عصر اشکانی مشخص گردد.
بهزاد حسینی سربیشه فرهنگ خادمی ندوشن
در حال حاضر نمی¬توان جغرافیایی سیاسی الیماییان را به¬علتبی¬توجهی به این دوران به¬درستی شناسایی نمود؛ اما بر اساس اطلاعات پراکنده موجود می¬توان بیان کرد کهحکومت الیمایی به¬صورت یک ساتراپ نیمه خودمختار و گاهی خودمختار بوده است. پایگاه اصلی این حکومت در استان فعلی خوزستان قرار داشته که از سمت شمال به بخش¬های مختلف زاگرس مرکزی (لرستان و...)، از سمت شرق به رشته¬کوه¬های بختیاری (کهکیلویه و بویراحمد و چهارمحال بختیاری) و از سمت جنوب به بوشهر امروزی محدود می¬شده است. این حکومت از اواسط قرن دوم قبل از میلاد (147ق.م) تا ظهور امپراطوری ساسانی(224م)، همزمان با حکومت سلوکی و اشکانی حضور فعالی در جریانات سیاسی و اقتصادی منطقه ایفا نموده است. کتیبه های مختلف، ضرب سکه¬های نقره و برنزی/ مسی خاص این پادشاهان، نقوش برجسته¬های مربوط به این دوران و دیگر داده¬ها، مؤید این موضوع می¬باشند. مطالعات عنصری سکه¬ها اطلاعات با¬ارزشی را در ارتباط با اندازه ذرات، درصد ترکیبات عنصری فلزاتی چون طلا، نقره، مس، سرب، کلر،آهن، منگنز، تیتانیم و... موجود در سکه به¬علاوه ی متالوژی به¬کار¬رفته در ساخت این سکه¬ها به ما می¬دهند. این مطالعات زمینه را برای شناخت ساختار اقتصادی و سیاسی و ارتباطات تجاری جامعه فراهم می¬سازد. تفاوت در سطح غلظت عناصر می تواند حاوی اطلاعاتی در رابطه با معادن این فلزات باشد. مطالعه تمرکز فلزاتی همچون طلا، ایریدیوم و بیسموت، مولیبدن اطلاعات سودمندی درباره¬ی سنگ معدن نقره و مس به ما می¬دهد. ما در این مطالعه مجموعه¬ای از سکه¬های برنزی و نقره¬ی متعلق به دوران الیمایی را با استفاده از دستگاه پیکسی (pixe) مطالعه کردیم، تا از طریق تجزیه عنصری و مشخص¬کردن ترکیبات شیمیایی فلزات بتوانیم به نتایج سودمندی در جهت شناسایی غلظت ، منشأ و معادن عناصر موجود دست بیابیم تا در نهایت بتوانیم در راستای بازسازی بهتر وضعیت اقتصادی و سیاسی الیماییان بهره مند گردیم.
موسی سبزی دوآبی علیرضا هژبری نوبری
شهرستان های سلسله(الشتر) و دلفان(نورآباد) با قرارگیری در شمال و شمالغربی استان لرستان، از نظر دارا بودن محوطه ها و بقایای مربوط به دوره اشکانی دارای اهمیت ویژه ای هستند. سیمای محیطی این مناطق شامل دره ها، دشت های میان کوهی و کوهستانی با مساحتی بالغ بر 4000 کیلومتر مربع است. پژوهش حاضر بر اساس مطالعه داده های حاصل از بررسی میدانی و پیمایشی این مناطق استوار است. در نتیجه بررسی باستا ن شناسی صورت گرفته در این مناطق تعداد 459 محوطه و بنای باستانی شناسایی شده است که از این تعداد، 267 محوطه دارای بقایای مربوط به دوره اشکانی هستند و تاریخ گذاری محوطه های باستانی در دوره مورد نظر، عموماً بر اساس داده های سفالی(کلینکی، منقوش، لعابدار و ساده معمولی) انجام گرفته است. مطالعات کنونی نشان می دهد که آغاز استقرار در منطقه مورد مطالعه مربوط به دور? پارینه سنگی می باشد و جدیدترین محوطه شناخته شده نیز مربوط به قرون متاخر دور? اسلامی است. درک و دریافت کلی الگوی استقراری منطقه مورد مطالعه در دوره اشکانی نشانگر تغییرات جمعیتی یا تغییر الگوی پراکنش استقرارها نسبت به دوره های قبل و حتی بعد از این دوره است و سیمای پراکندگی محوطه های باستانی شناسایی شده نیز نشانگر این موضوع است که بیشتر استقرارهای منطقه به شکل واحدهای روستایی بوده اند و شواهدی از مراکز شهری شناسایی نشد. در پژوهش پیش رو، با در دست داشتن داده های حاصل از بررسی و با توجه به اطلاعات جغرافیایی و ویژگی های زیست محیطی منطقه به بررسی عوامل موثر در شکل گیری و تداوم الگوی استقراری محوطه های دوره اشکانی شمال و شمال غرب لرستان و تغییرات بوجود آمده در این دوره پرداخته شده است.
نوراله مرادی نوروزی علی رضا هزبری نوبری
جنوب غربی ایران به جهت موقعیت خاص جغرافیایی، ژیوپلیتکی، چند چهره گی طبیعی و شرایط زیست محیطی از دیرباز سکونتگاه، پایتخت یا ایالتی مهم و شاخص در تاریخ ایران بوده است. یکی از اعصار درخشان این ناحیه دوره ی حکمرانی شاهک نشین الیمایی ست. الیماییان به عنوان بازماندگان ایلام کهن، مقارن امپراطوری اشکانی، به عنوان شاهک نشینی مستقل در جنوب غربی ایران و در همسایگی ایالت پارس و خاراسن سربرافراشتند. در متون کهن چندین مرتبه به این سرزمین اشاراتی شده است، اما کهن ترین نوشته درباره ی الیماییان در شرح نیارخوس، دریاسالار اسکندر مقدونی، آمده است. با انجام پژوهش¬های باستان شناختی، بقایای مادی این سلسله ( شامل:معماری ، فلزکاری، تدفین، سفال، سکه و نقش برجسته ) در استان ¬های خوزستان، چهارمحال و بختیاری، کهگیلویه و بویراحمد ، بخش هایی از استان فارس تا کرانه های خلیج فارس یافت شده است. در بررسی و تحلیل آثاراین عصر ، تاثیر هنر متقدم یعنی ادوار ایلامی، هخامنشی، هلنی و پارتی به روشنی دیده می¬شود. هنر صخره ای مهمترین و پربسامدترین هنر بجای مانده از این تمدن است که در دو گونه ی بردگوری¬ها و نقوش برجسته تجلی یافته اند. بردگوری¬ها به عنوان فضایی آیینی – تدفینی از مهمترین بقایای بجای مانده از این عصراند که در سه گونه ی منفرد، مجموعه ای و نقش برجسته دار حجاری شده اند. نقش برجسته ها نیز به عنوان اعلانیه های سیاسی، مذهبی، فرهنگی، اجتماعی، هنری و تبلیغاتی این عصردر سراسر قلمرو الیماییان دیده می شود. نقش برجسته¬ ها در دو دسته ی اصلی مذهبی و غیر مذهبی حجاری شده اند. در این رساله ضمن معرفی مهمترین بردگوری¬ها و نقش برجسته های الیمایی به طبقه بندی ، گونه شناسی، شیوه های اجرا، اجزای تشکیل دهنده و وجوه تکنیکی ، زیباشناختی و مقایسه¬ی محتوایی آنها با هنر ایلامی، هخامنشی، هلنی و پارتی پرداخته شده و با استخراح شاخص ها و ویژگی های هنر صخره ای الیمایی؛ به عنوان مکتب هنری مستقل و بهره مند از عناصر بومی- علی الخصوص ایلامی- معرفی شده است.
بیتا سودایی غلامرضا آثار
پارت ها (اشکانیان) در سال 247 قبل از میلاد در ایران به قدرت رسیدند و پس از سلطه بر بخش وسیعی از خاورمیانه حکومتشان در سال 224 میلادی به پایان رسید. در مقایسه با تاریخ هخامنشیان و ساسانیان، تاریخ اشکانیان مورد کم توجهی محققین ایرانی قرار گرفته است. متاسفانه این امر نه تنها سبب فقر در منابع اشکانیان گردیده. بلکه باعث عدم شناسایی حدود پنج قرن از تاریخ و تمدن ایران باستان نیز شده است. عمده آثار باقی مانده از این دوره شامل مسکوکات فراوان، کتیبه ها، سفالینه های نسا و لوح های بابلی است. بنابراین بیشترین اطلاعات باستان شناسی و تاریخ شناسی این دوره عمدتا از طریق مطالعه و بررسی دقیق آنها صورت می گیرد. دوره 247 ق.م دوره یارت نخست نامیده می شود. این دوره از نظر نسب شناسی شاهان اشکانی دچار فقدان شدید منابع و حاوی اطلاعات ناصحیح است. هدف اولیه این پروژه تحقیقاتی شناسایی و بررسی سکه های اشکانی جدید و شناخته نشده ای است که در موزه ها نگهداری می شوند و از طریق حفاریها به دست آمده اند. این بررسی ها که شامل مطالعات باستان شناسی و آنالیز فلزی مسکوکات می باشد منجر به ارائه اطلاعات وسیع و مفیدی در مورد سیر تکامل دوره نخست پارت خواهد گردید. امروزه، آنالیز فلزی و تعیین ترکیب درصد عناصر فلزی اشیا باستانی به عنوان مکمل مطالعات باستان شناسی تبدیل شده است. در این رساله با بررسی مسکوکات و علایم روی و پشت سکه ها به گرایشات ملی-مذهبی، گسترش حکومت، مفهوم قدرت شاهان و اقتصاد این دوره پی برده ایم.
پرستو مسجدی فرهنگ خادمی ندوشن
دوره حکومت سلاجقه یکی از ادوار درخشان در تاریخ جهان اسلام و ایران می باشد. سلاجقه دامنه متصرفات خود را تا سواحل مدیترانه، آناتولی، عراق، ایران و تا بخشهایی از سوریه گسترش دادند. در دوره سلاجقه انواع هنرها همچون معماری، سفالگری و فلزگری پیشرفتهای چشمگیری یافت. در سایه توجه سلاطین سلجوقی در این دوره کاروانسراهای بسیاری ساخته شد و تلاش بسیاری در جهت برقراری امنیت در راهها صورت گرفت. در دوره سلاجقه بنادر سواحل خلیج فارس، مدیترانه و دریای سیاه پیشرفت بسیاری یافتند و به مراکز تجاری تبدیل شدند و بنابراین تجارت در دوره سلاجقه رشد و شکوفایی بسیاری پیدا کرد. در این مطالعه مجموعه ای از مسکوکات دوره سلاجقه که شامل مسکوکات سلاجقه ایران و روم می شود، به منظور پی بردن به وضعیت اقتصادی این دوره با استفاده از دستگاه پیکسی مورد مطالعه قرار گفت. میزان بالای نقره در مسکوکات نشانگر وضعیت خوب اقتصادی در عصر سلاجقه بویژه سلاجقه روم می باشد و میزان پایین سرب در سکه های سلاجقه ایران و روم بیانگر روند استحصال خوب سنگ معدن مورد استفاده بود.
نرجس حیدری فرهنگ خادمی ندوشن
چکیده ندارد.
مسعود رشیدی نژاد فرهنگ خادمی ندوشن
چکیده ندارد.
امیرحسین صالحی مهدی موسوی
چکیده ندارد.
حبیب الله خسروی حمید خطیب شهیدی
چکیده ندارد.
ندا صحراپیما فرهنگ خادمی ندوشن
ریتون به دسته خاصی از ظروف اتلاق می شود که جهت نوشیدن مایعات به کار می رفته و شکل حیوانات در ساخت آن جنبه اساسی داشته است. اکثر محققان معتقند که کاربرد این قبیل ظروف جنبه آیینی و تشریفاتی داشته و تنها در مراسمی خاص از آن استفاده می شده است. ریتونهای مکشوفه از دوران اشکانیان نیز چنین کاربردی داشته اند و به کار بردن نقش الهه های یونانی بر روی قسمتهایی از این ظروف (ریتونهای مکشوفه از نساء) با توجه به کشف آنها درون آرامگاه اجدادی پادشاهان اشکانی گواهی بر این مساله است. در ساخت ریتونهای این دوران دو سنت فرهنگی دخیل بوده اند: اول سنت ایرانی- هخامنشی دوم سنت یونانی. البته اگرچه سنت یونانی نقش قابل توجهی در تزیین این ریتونها داشته است اما ترکیب و تداخل عناصر یونانی با عناصر سنتی ایرانی به.....
زهره روحفر جواد نیستانی
ساخت لعاب زرینفام که از خصوصیات ظاهری آن درخشش و تلألو رنگ طلایی و فلزی است، به منظور پوشش و تزیین ظروف سفالی و کاشیها، یکی از شاهکارهای فناوری در صنعت – هنر سفالگری دورهی اسلامی به ویژه در قرون میانی ( 7 و 8 ه.ق.) محسوب میشود. تاکنون بررسیهای مختلفی توسط محققان هنر سفالگری در زمینههای گوناگون مرتبط با آثار زرینفام مانند فن ساخت و یا ویژگیهای نقش مایههای تزیینی و فرم ظروف انجام شده و هر یک طبقهبندی خاصی را با در نظر گرفتن محل ساخت و یا کشف این آثار انجام دادهاند. علاوه بر این، دربارهی خاستگاه این صنعت نیز نظریاتی ارائه شده و طبق آن مناطق کاشان، گرگان، ری، تختسلیمان و ساوه از مراکز عمدهی ساخت زرینفام در قرون میانی معرفی شدهاند. در این رساله علاوه بر بررسیهای انجام شده صرفاً ویژگیهای فن ساخت لعاب زرینفام را بر اساس رسالهی ابوالقاسم عبدالله کاشانی و دستورهای وی جهت ساخت لعاب و بدنه و همچنین نتایج تجزیه آزمایشگاهی مواد تشکیل دهنده و نحوه تحلیل و ترکیب مواد با یکدیگر و سرانجام مقایسه موادی که کاشانی نام برده با نتایج آزمایشگاهی، مورد بحث و بررسی قرار میگیرد. براساس این بررسیها هنرمندانکاشانی نه تنها به عنوان تولید کنندهی زرینفام بلکه ابداع کنندهی شیوهای صرفاً فنی شناخته میشوند.
محمد ایوتوند فرهنگ خادمی ندوشن
ابسیدین شیشه¬سنگی آتشفشانی است که در اثر فوران گدازه¬های آتشفشانی و سرد شدن سریع آنها در سطح زمین به وجود می¬آید. به¬علت خصوصیات منحصر¬به¬فردی همچون تیزی و ظرافت فوق¬العاده مردمان پیش¬از¬تاریخ از این سنگ به¬عنوان ابزار، سلاح و زیور¬آلات استفاده می¬کردند توسعه و رشد ابسیدین، آخرین مرحله استفاده موثر بشر از ابزارهای سنگی می باشد. در ایران دست¬افزارهای ابسیدینی از مناطق وسیعی شامل شمال¬غرب، زاگرس¬مرکزی، خوزستان و دهلران، فلات¬مرکزی و نواحی جنوبی به¬دست آمده و بعضاً مورد مطالعه و آنالیز هم قرار گرفته¬اند. در زاگرس¬مرکزی دست¬افزارهای ابسیدینی از تپه¬¬هایی نظیر سه¬گابی،گیان، گوران بدست آمده اما بجز در تپه عبدالحسن که 12قطعه آنالیز شده و منشاء نمرودداغ برای آنها اثبات شده، تاکنون آنالیز دیگری صورت نگرفته است ما در این تحقیق برای اولین¬بار، با هدف منشاءیابی دست افزارها، به آنالیز 18قطعه ابسیدین با استفاده از روش xrf از یک محوطه واقع در این حوزه بنام چیاپهن¬کونانی واقع در شرق رودخانه سیمره وکبیر¬کوه، در استان کنونی لرستان می¬پردازیم.
محمدتقی صفارتلوری فرهنگ خادمی ندوشن
ایران یکی از قدیم ترین کشورهاست که به ضرب سکه اقدام نموده و قدمت ضرب سکه در ایران به دوره هخامنشی، حدود 2500 سال پیش می رسد.از آنجا ه سکه ها از فلزاتی چون طلا و نقره ضرب می شده اند. تا به امروز برای ما باقی مانده و اطلاعات فراوانی در زمینه های هنری، فرهنگی، دینی، اعتقادی و سیاسی در اختیار ما قرار می دهند.در واقع سکه ها اسنادی هستند که با دارار بودن تاریخ و محل ضرب، نام القاب و عناوین سلاطین کمک شایانی در پژوهش های تاریخی به مورخین، سکه شناسان و علاقمندان تاریخ هنر می نماید.اما مشکل ایجاست که، سکه ها در مجموعه ها و مخازن موزه های مختلف نگهداری می شود و دسترسی به همه این مخازن برای محققین سکه شناس امکان پذیر نیست. لذا موزه ها باید با تهیه فهرست نامه از سکه های مجموعه خویش، در جهت بررسی هر چه بیشتر این اسناد با محققین علم سکه شناسی همکاری نمایند، در هیمن راستا موزه ملی ملک وابسته به آستان قدس رضوی در اقدامی نو، برای اولین بار در کشور درصدد تهیه فهرست نامه و معرفی سکه های اسلامی خویش برآمده است و این رساله دستاورد این اقدام نو می باشد که امید است گامی در جهت اقدام مشابه دیگر موزه های سکه در کشور باشد.
بیتا سودایی حمید خطیب شهیدی
در قبرستان b ، سفال منقوش و قوریهای لوله دراز به رنگ نخودی و قرمز با نقش اسب ، بز بالدار ، شیر و انسان بدست آمده که با دوران قبل تفاوت بسیاری دارد . این تفاوت خود نمایانگر تغییرات و جایگزینی فرهنگی در منطقه است . با توجه به مدارک مکتوب که تاریخ مهاجرت ایرانیها به فلات رادر حدود قرن نهم قبل از میلاد می داند قبرستان b نیز در ارتباط با فرهنگ ایرانی معرفی می شود .