نام پژوهشگر: معصومه موحدنیا

اصول اخلاق اجتماعی در اندیشه علامه طباطبایی (قدس سره)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات 1392
  طیبه غلامی   معصومه موحدنیا

هدف این تحقیق، پژوهش در آرای اخلاقی علامه طباطبایی (قدس سره)، درباره اخلاق اجتماعی است. بر این مبنا، برای ارائه تصویر بهتر از اخلاق اجتماعی، به اخلاق فردی نیز توجه شده است. در اندیشه علامه طباطبایی اخلاقیات پیوند عمیقی با دین دارد. فرضیه محوری این پژوهش در باب اخلاق اجتماعی این است که مالکیت مطلق از آن خداست و به تبع آن، انسانها مالکیتی اعتباری بر خودشان و دیگران دارند. تلاش این پژوهش بر این است که براساس مالکیت یاد شده نظام اخلاقی علامه طباطبایی تبیین شود که در پرتو آن بتوان درست و نادرست رفتار انسان را تبیین و توجیه نمود. مالکیت مطلق خداوند لوازمی را در پی دارد که بر اخلاق تأثیر به سزایی دارد. لوازمی مانند توحید، ولایت و عزت. این لوازم اموری هستند که در داوری اخلاقی موثرند. این داوری در حوزه اجتماع موجب عناوین اخلاقی خاصی می¬شود مانند احترام به مومن، حرمت غیبت، تجسس، خیانت، زنا، از یک سو و از سوی دیگر همدلی و همیاری مومنان با جهاد، انفاق، و رزق حلال و در نهایت امر به معروف و نهی از منکر و صرفه¬جویی و ... .

تأثیر مرگ اندیشی بر حیات اخلاقی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات 1393
  معصومه ذوالفقاری بسطامی   معصومه موحدنیا

مرگ اندیشی یکی از فضائلی است که در روایات و متون اخلاقی مورد توجه بوده است.«تأثیر مرگ اندیشی بر حیات اخلاقی»که مورد توجه این پژوهش است تلاشی است تا از روزنه ی آیات و روایات و متون اخلاقی این تأیید را استنتاج کند و به نظر، شیوه ی مناسب برای استنتاج تبیین مفهوم حیات اخلاقی و یافتن موانع چنین حیاتی، آیات و روایات است و یافتن ارتباط و تأیید مرگ اندیشی بر این موانع است. این موانع عبارتند از:غفلت، اصرار بر گناه و به تأخیرانداختن توبه، تسلط من سفلی بر من علوی، سختی دل، ترس از مرگ، طول امل و دنیاپرستی است که سه مانع اخیر، یعنی ترس از مرگ، طول امل و دنیاپرستی در روایات و متون اخلاقی بیشتر به عنوان موانع حیات اخلاقی که مرگ اندیشی می تواند روی آنها تأثیر مستقیم داشته باشد مورد توجه بوده است. همچنین برای نشان دادن تأثیر و تأثر مرگ اندیشی و حیات اخلاقی با رویکرد عرفانی، حیات اخلاقی، همان عشق معنا شده تا از این طریق تأثیر و تأثر مثبت مرگ اندیشی از تأثیر و تأثر منفی آن، شناخته شود. از مهم ترین یافته های این پژوهش، این است که مرگ، حقیقت وجودی، تمامیت و کمال انسان است که شناخت و اندیشه در آن، عاملی تأثیرگذار در زندگی انسان، به ویژه بعد اخلاقی و ارزشی آن است.

ابتلاء و تزکیه اخلاقی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه معارف اسلامی قم 1392
  نیره امانی   محمد هدایتی

این تحقیق به ابتلاء و تزکیه اخلاق پرداخته است و در صدد پاسخگویی به شناخت کلی ماهیت ابتلاء و تزکیه اخلاقی و چگونگی تاثیر آن دو بر یکدیگر می باشد. انسان موجودی است که با قدرت انتخاب وتصمیم گیری می تواند خود را به سرحد کمال ارتقاء دهد؛ برای این منظور خداوند آزمایش و ابتلاء را بر سر راه بندگانش قرار می دهد و از آن جایی که ابتلاء سنّت دائمی و فراگیر است، تزکیه اخلاقی باعث می شود تا انسان عکس العمل مناسبی را در صورت مواجه شدن با بلایا داشته باشد، چرا که بی تابی در برابر این سنّت الهی اثرات سوئی را برای فرد به دنبال دارد. روش جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، روش کتابخانه ای تحلیلی و توصیفی است که با مراجعه به کتاب های معتبر و دست اول تدوین شده است. سنّت ابتلاء یک سنّت عمومی است وشامل همه ی انسان ها می شود و انبیاء الهی نیز از این حکم مستثنی نیستند. خداوند متعال با آزمایش انسان می خواهد، استعدادهای درونی آن ها را شکوفا و بارور سازد. امتحان موجب می شود که انسان تزکیه اخلاقی یافته و شایستگی های رشد وکمال خودرا نشان دهد. از نظر قرآن سنّت ابتلاء، آثارتربیتی و نقش سازنده ای در تزکیه اخلاقی وتکامل انسان دارد. تزکیه اخلاقی نیز یکی از اهداف مهم پیامبران الهی می باشد که به گفته قرآن، موجب رستگاری و فلاح و سعادت انسان می گردد، که با اختیار آدمی و اطاعت اوامر الهی امکان پذیر است؛ گاه انسان ها در برابر ابتلائات الهی کمر خم می کنند و چون در قلبشان تزکیه نیست، نسبت به خدا غضب می ورزند و آخرت خود را تباه می سازند. تزکیه اخلاقی باعث می شود که انسان در مواجهه با ابتلائات برخورد درستی داشته باشد و آن را فرصتی برای نیل به قرب الهی بداند. درواقع هدف ابتلاء و تزکیه اخلاقی مشترک است و هر دو موجب کمال انسانی و قرب الهی می شوند. کلید واژه ابتلاء، تزکیه، آزمایش، امتحان، تهذیب.

فعل انسان و رابطه ی آن با اراده الهی از دیدگاه ملاصدرا و علامه طباطبایی(ره)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم - دانشکده الهیات 1394
  فاطمه آقایی   معصومه موحدنیا

مجموعه رفتار انسان زندگی دنیوی و اخروی او را می سازد.زیرا انسان موجودی صاحب اراده و مسئول درمقابل رفتار خود و آفریننده ی افعال و کردار اختیاری خود می باشد.هم چنین انسان با رفتار و اعمال خود نشان می دهد که چه غایت و هدفی برای زندگی خود در نظر گرفته و طبق آن فکر و اندیشه اعمال خود را انجام می دهد.از طرف دیگر اراده الهی که منشأ پیدایش عالم خلقت و ماندگاری آن است ، وجود انسان و افعال اختیاری او را پوشش می دهد و به نوعی بر رفتار انتخابی انسان تأثیر می گذارد. شناخت نحوه ی تأثیر اراده الهی بر افعال انسان، به شناخت انسان، رفتار انسان و چگونگی صدور افعال اختیاریش کمک می کند.این نوشته با روش تحلیلی-تطبیقی با هدف تبیین و بررسی فعل انسان و رابطه ی آن با اراده الهی،از دیدگاه دو اندیشمند بزرگ جهان اسلام،علامه طباطبایی(ره) و ملاصدرا درنظر دارد به بررسی این موضوع بپردازد که اراده تکوینی و تشریعی خداوند چه تأثیری بر مبادی فعل انسان دارد.از مطالعه و بررسی های انجام شده به دست آمد که به عقیده دو اندیشمند بزرگ تمام هدایت ها و تمام علوم بشر از طرف خداوند متعال می باشد. درواقع معلم و تعلیم دهنده اصلی انسان خداوند متعال است.خداوند با اراده ی تکوینی خود از طریق عقل،فطرت و الهام می تواند بر شناخت و انگیزه های انسان تأثیر بگذارد. هم چنین خداوند با اراده تشریعی خود یعنی دین مبینش می تواند بر شناخت و انگیزه های انسان نیز تأثیر بگذارد.