نام پژوهشگر: جواد جمالی
آناهیتا کوچکی حمیدرضا همتی
امواج تکراری، یکی ازمهمترین امواج نوفه همدوس در لرزه نگاری اکتشافی می باشند. این بازتاب های تکراری معمولاً با امواج مطلوب اولیه تداخل می کنند و تاثیر مخرب می گذارند. به همین علت تضعیف امواج تکراری از لرزه نگاشت در طی مرحله ی پردازش، یکی از اهداف اصلی این مرحله می باشد. در این پایان نامه سعی شده است تا امواج تکراری بین لایه ای کوتاه مسیر تشخیص داده شده و تضعیف شوند و همچنین با کمک داده های لرزه نگاری درون چاهی با دورافت صفر که از میدان جفیر در منطقه خوزستان به دست آمده است، کیفیت مقطع لرزه ای سطحی حاصل از منطقه بهبود داده شود. استفاده از مقطع برانبارش شده ی نهائی داده های لرزه نگاری درون چاهی، یک ابزار مناسب برای تشخیص امواج تکراری می باشد. اپراتور واهمامیخت که از امواج پائین رونده ی لرزه نگاری درون چاهی، استخراج می شود برای تضعیف امواج تکراری مقطع لرزه نگاری درون چاهی استفاده می شود، سپس این مقطع بدون نوفه تکراری، الگوئی می شود برای حذف امواج تکراری موجود در مقطع لرزه ای سطحی، و در نتیجه کیفیت این مقطع لرزه ای را بهبود می بخشد. در نتیجه بسیاری از مشکلات ناشی از امواج تکراری بین لایه ای که روش های سنتی نظیر واهمامیخت پیشگو و برانبارش نقطه میانی مشترک قادر به رفع آن ها نیستند، از این طریق مرتفع می شوند. در نهایت مقطع برانبارش شده لرزه نگاری درون چاهی با لرزه نگاشت مصنوعی که از نگار صوتی به دست می آید مقایسه می شوند تا میزان قطعیت درستی نتایج این روش بررسی شوند.
علی خلیل زاده محمدعلی ریاحی
روش crs به عنوان روشی مستقل از مدل سرعت و خودکار، از حدود یک دهه پیش، جای خود را در پردازش داده های لرزه ای باز کرده است و هر روز از مزایای آن در باز کردن گرهی از مشکلات تصویرسازیِ داده های لرزه ای استفاده می گردد. این روش، نتایج با نسبت سیگنال به نوفه بالا، پیوستگی بیشتر بازتابنده ها و افزایش وضوح جانبی وکیفیت بیشتر تصویر را فراهم می کند. با این حال، در مناطق پیچیده ی زمین شناسی و مسئله تداخل شیب ها کارآیی لازم را ندارد و نتایج خیلی خوبی از آن به دست نمی آید. لذا بر آن شدیم عملکرد روشهای نوین برانبارش crsو cds را بر روی نمونه ای از مقاطع لرزه ای دو بعدی بر داشت شده از این مناطقِ با ساختارهای پیچیده در ایران، ارزیابی نموده و راه حل پیشنهادی خود را برای رفع مشکل این روش، به کار بسته و نتایجش را با روش های قبلی مقایسه نماییم. استفاده از کوچ به عنوان تکمیل کننده ی فرآیند تصویرسازی، به خصوص کوچ زمانی پیش از بر انبارش، آن هم به دلیل سرعت بالا و کاربرد در مناطق پیچیده ی زمین شناسی، روشی پرکاربرد در صنعت است. بنابر این با انجام کوچ زمانی پیش از برانبارش، مسئله تداخل شیب ها در این مناطق بهتر تصویرسازی می شود و با استفاده از این مجموعه داده های با کیفیتِ به دست آمده، ورودی مناسبی برای روش crs تهیه می گردد، در حالی که روند معمولی، استفاده از داده های صرفاً پیش پردازش شده برای مرحله اول crs می باشد. به کاربردن این داده های با کیفیت در روشcrs، طبیعتاً باعث می شود که مقطع به دست آمده از مرحله نهایی بهینه سازی crs، نسبت به مقطع crs با ورودی های عادی، ساختار های بیشتری را نمایان کند، وضوح و کیفیت بیشتری داشته باشد و بتوان با اطمینان بیشتر و ریسک کمتری، از آن برای مراحل تفسیر استفاده کرد.