نام پژوهشگر: جمال ارکات
وحید ناصری جمال ارکات
این رساله به رویکرد جدیدی در طراحی سیستم های تولید سلولی در شرایط پویا می پردازد. در رساله حاضر بررسی توامان مساله تشکیل سلول و جانمایی سلولی در حالت پویا مورد نظر قرار می گیرد. در بررسی انجام شده، پس از ارایه مدل غیرخطی مساله تشکیل سلول و خطی سازی آن، مدلی ارایه شده است که مسایل تشکیل سلول پویا و جانمایی سلولی را در شرایط پویا به صورت ادغامی در نظر می گیرد. در ادامه با استفاده از محاسبه هزینه ها به مقایسه مدل پیشنهادی و مدل های متعارف پرداخته می شود. مقایسه نتایج نشان دهنده کاهش هزینه ها با طراحی پیشنهادی است. به دلیل پیچیدگی بالای محاسباتی، برای حل مدل پیشنهادی از الگوریتم ژنتیک استفاده شده است. نتایج ارایه شده نمایانگر عملکرد مناسب الگوریتم ژنتیک ارایه شده است. بهبود جواب ها و زمان حل کمتر از مزایای الگوریتم ژنتیک ارایه شده می باشد. در پیوست ها به بررسی الگوریتم های حل مناسب برای مساله تشکیل سلول پویا پرداخته شده است. دو الگوریتم دقیق، شامل الگوریتم های شاخه و کران و برنامه ریزی پویا و یک الگوریتم فراابتکاری با نام روش انفجار نارنجک، برای حل مساله تشکیل سلول پویا ارایه شده است. الگوریتم شاخه کران پیشنهادی با داشتن حد پایین مناسب، توانایی بالایی در حل دقیق مسایل دارا است. الگوریتم انفجار نارنجک ارایه شده با تغییراتی که در بدنه اصلی آن ایجاد شده است، جواب های مناسب تر را در زمان حل کمتر نتیجه می دهد. در پایان عملکرد الگوریتم های ارایه شده با یکدیگر مقایسه شده است. مقایسه نتایج، نمایانگر عملکرد مناسب الگوریتم شاخه و کران برای مسایل با تعداد ماشین متوسط و تعداد دوره کم است. برنامه ریزی پویا برای مسایل با تعداد دوره زیاد و تعداد ماشین کم مناسب است و روش انفجار نارنجک بهبود یافته برای مسایل با تعداد دوره کم و تعداد ماشین زیاد مناسب است.
فروزان ناصری جمال ارکات
در این تحقیق، از روشی جدید جهت بررسی قابلیت اطمینان ماشین ها در سیستم های تولید سلولی با در نظر گرفتن مسیر های عملیاتی چندگانه استفاده شده است. با توجه به ماهیت احتمالی مدت زمان خرابی ماشین ها، سعی شده است مدل های ریاضی مبتنی بر برنامه ریزی احتمالی در این زمینه ارائه گردد. در مدل اول که یک مدل یک هدفه است، اثرات هزینه ای خرابی ماشین ها در نظر گرفته شده است. از آنجایی که زمان انجام عملیات یکی از پارامتر های مهم در محاسبه ی هزینه خرابی ها می باشد، در مدل دوم سعی شده است این پارامتر به صورت احتمالی در نظر گرفته شود. در مدل سوم، علاوه بر اثرات هزینه ای خرابی ماشین ها، اثرات زمانی خرابی ماشین ها نیز در نظر گرفته شده است. در این مدل سعی شده است که به طور همزمان هزینه های سیستم و زمان سیکل کمینه گردد. جهت حل مدل اول، علاوه بر روش های حل دقیق، از الگوریتم ژنتیک استفاده شده است. برای حل مدل دوم و سوم از روش های حل دقیق استفاده شده است. از آنجایی که مدل سوم ارائه شده، یک مدل دو هدفه می باشد جهت حل آن از الگوریتم حل دقیق تحت عنوان ?-constraint استفاده شده است.
مهدی حسین آبادی فراهانی جمال ارکات
در پایان نامه حاضر، طراحی جامع سیستم تولید سلولی با در نظر گرفتن حوزه های مهم طراحی شامل تشکیل سلول، جانمایی سلولی و زمان بندی سلولی مورد مطالعه قرار می گیرد. ابتدا یک مدل ریاضی برنامه ریزی خطی عدد صحیح مختلط به منظور حل همزمان مسائل تشکیل سلول و جانمایی سلولی با هدف کمینه کردن کل هزینه های حمل و نقل و تعیین چیدمان دقیق ماشین ها در سطح کارگاه ارائه می شود. سپس یک مدل ریاضی به منظور حل همزمان مسائل تشکیل سلول، جانمایی سلولی و زمان بندی سلولی با هدف کمینه کردن مجموع زمان های تکمیل کارها توسعه داده می شود. حل بهینه مثال های عددی حاکی از آن است که ادغام مسئله زمان بندی در مسائل تشکیل سلول و جانمایی سلولی تاثیر قابل توجهی در بهبود کارایی سیستم تولیدی دارد. دو الگوریتم ژنتیک برای حل هر یک از مسائل فوق توسعه داده می شوند و با استفاده از تعدادی مثال عددی، کارایی این الگوریتم ها با الگوریتم شاخه و کرانه مورد مقایسه قرار می گیرد. در ادامه، مدل ریاضی مسئله طراحی جامع سیستم تولید سلولی با اهداف مبتنی بر هزینه و زمان ارائه می شود. اعتبار سنجی مدل ارائه شده به کمک حل مدل به ازای مسئله ای با ابعاد کوچک با روش محدودیت اپسیلون صورت می گیرد. با توجه به پیچیدگی مسئله مورد نظر، یک الگوریتم ژنتیک دوهدفه به منظور حل مسائل با ابعاد بزرگ توسعه داده می شود. کارایی الگوریتم ژنتیک دوهدفه در حل مسائل با مرز موثر مقعر و همچنین در مقایسه با سایر الگوریتم های تکاملی مورد بررسی قرار می گیرد. در پایان، حل مسئله زمان بندی سلولی با در نظر گرفتن تاثیر قطعات استثنایی مدنظر قرار می گیرد.
جواد ایزدی فردین اخلاقیان
چکیده معاملات در بازارهای مالی و به خصوص بازار فارکس نقشی بسیار مهم و حیاتی را در فعالیت بانکها و شرکتهای تجاری بزرگ بازی می کند، از این رو توانایی انجام معاملات سودآور در این بازارها به مسئله ای پر اهمیت تبدیل شده است. یکی از روشهای مورد استفاده برای معامله در تمامی بازارها، معامله با استفاده از موقعیت اجرام آسمانی نسبت به هم یا به عبارت دیگر استرولوژی مالی می باشد که از سالیان بسیار دور مورد استفاده بوده و اخیرا و به طور خاص در یک قرن اخیر با توجه به پیشرفتهای علوم محاسباتی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در حال حاضر اکثریت قریب به اتفاق تحلیل های مالی بر بعد قیمت صورت می گیرد در حالی که در تحلیلهای استرولوژی مالی تحلیل بر روی هر دو بعد زمان و قیمت انجام شده و در تحلیل بیان می .....
هادی عبداله زاده سنگرودی جمال ارکات
در این تحقیق، شیوه ای نوین جهت ارزیابی و بررسی مسأله تشکیل سلول در شرایط عدم قطعیت ارائه شده است. بدین معنی که با استفاده از فرآیندهای تصادفی، تئوری صف و تئوری گراف مشخصات و شرایط یک سیستم تولیدی و یا مونتاژی در مسأله تشکیل سلول گنجانده شده است. به منظور بررسی اثرات سیستم تولیدی پایه در مسأله تشکیل سلول، سیستم های مونتاژی به صورت یک شبکه باز صف مدل سازی شده اند. در شبکه طراحی شده، هر گره به عنوان یک ایستگاه خدمت دهی که این ایستگاه می تواند شامل عملیات تولیدی و یا مونتاژی باشد، در نظر گرفته شده است. فرض شده که این سیستم تولیدی، قابلیت تولید چند محصول متفاوت را دارا می باشد. یکی دیگر از فرضیات کلیدی که در کمتر تحقیقی در نظر گرفته شده، در نظر گرفتن چرخش در شبکه مسیر های عملیاتی محصولات یک سیستم مونتاژی است. این اثرات در دو دسته اثرات مبتنی بر هزینه و اثرات مبتنی بر زمان توسط دو مدل برنامه ریزی عدد صحیح، مطالعه شده اند. مدل اول که یک مدل یک هدفه می باشد، اثرات زمانی سیستم تولیدی پایه را بر مسأله تشکیل سلول در نظر گرفته است. مدل دوم که از تعمیم مدل اول به دست آمده است، تابع دیگری را جهت کمینه کردن هزینه کل سیستم تولید سلولی، به مدل می افزاید. مثال های عددی، حاکی از تاثیرات قابل ملاحظه این فرضیات جدید بر مسأله تشکیل سلول می باشد. جهت حل مدل اول، از الگوریتم های فراابتکاری متعارفی همچون الگوریتم ژنتیک و الگوریتم ممتیک استفاده شده است. به منظور حل مدل دوم، یک الگوریتم حل دقیق تحت عنوان ?-constraint توسعه داده شده است. نتایج حل مثال های عددی، کارایی بالای الگوریتم های حل توسعه داده شده را نشان می دهند.
هما قهوه جمال ارکات
تکنولوژی گروهی یک فلسفه ی تولیدی است که سعی دارد با حفظ انعطاف پذیری تولید کارگاهی، کارایی سیستم های تولید انباشته را افزایش دهد. به عبارتی به منظور افزایش بهره وری به گروه بندی منابع تولیدی، اطلاعات و قطعات می پردازد. سیستم های تولید سلولی به عنوان کاربردی از مفهوم تکنولوژی گروهی، براساس تشابه بین الزامات تولیدی به گروه بندی قطعات تولیدی می پردازند و خانواده های قطعات را تشکیل می دهند. خانواده های قطعات برای پردازش به گروه های از ماشین های نامتشابه که به طور فیزیکی همجوار هم هستند تخصیص داده می شوند. با وجود اینکه این سیستم ها از مزایای زیادی برخوردار هستند اما پایین بودن انعطاف پذیری در مقابل تغییرات تقاضا از بزرگترین معایب این سیستم ها به شمار می آید. راهکارهای مختلفی برای رفع مشکل یاد شده، ارائه شده است. یکی از این روش ها، طراحی سلول های تولیدی مجازی می باشد . یک سلول مجازی، گروه ی منطقی از منابع تولیدی است به گونه ای که به صورت فیزیکی قابل شناسایی نیست بلکه به صورت فایل های داده ای و درون کنترل کننده قابل تشخیص می باشد. اگرچه زمان های آماده سازی تاثیر به سزایی بر عملکرد سیستم تولیدی دارند، با این وجود تحقیقات اندکی در حوزه سیستم های تولید سلولی مجازی، زمان های آماده سازی را در نظر گرفته اند. از طرفی دیگر امروزه در شرکت های تولیدی، برون سپاری به عنوان روشی برای بهبود عملکرد سیستم تولیدی به صورت یک الزام در آمده است. بنابراین، در این تحقیق با مدنظر قراردادن زمان های آماده سازی وابسته به توالی عملیات و امکان برون سپاری مسئله ی زمان بندی سلول های مجازی به صورت یک مدل ریاضی ارائه شده است. نتیجه ی حل مثالی عددی، حاکی از تاثیرات قابل ملاحظه این فرضیات جدید بر مسئله ی زمان بندی سلول های مجازی می باشد. مدل ارائه شده از دسته ی مسائل چند هدفه می باشد بنابراین به منظور حل آن، علاوه بر استفاده از یک الگوریتم حل دقیق تحت عنوان محدودیت اپسیلون، یک الگوریتم ژنتیک دوهدفه نیز توسعه داده شده است. نتایج حل مثال های عددی، کارایی بالای الگوریتم حل توسعه داده شده را نشان می دهند.
احسان پرهیزکار مهرآبادی جمال ارکات
هاب ها تسهیلاتی هستند که در بسیاری از سیستم های توزیع برای تعویض و انتقال جریان بین مبدا ها و مقصد ها استفاده می شوند. مسایل مکان یابی هاب زمانی مطرح می شوند که جابه جایی مستقیم اقلام بین زوج های مبدا- مقصد به دلیل هزینه بالای ایجاد شبکه مورد نیاز عملا امکان پذیر نبوده و جابجایی جریان از طریق هاب ها هزینه کمتری نسبت به جابجایی مستقیم بین گره ها دارا است. مسأله هاب مرکز در شبکه ای از هاب ها مطرح می شود که به منظور جابجایی اقلام حساس به زمان طراحی شده اند. در این نوع از مسائل، هدف خدمت رسانی با صرف حداقل مجموع هزینه ها یا زمان سرویس نیست بلکه هدف خدمت دهی به دورترین مشتری در کمترین زمان ممکن است. مسأله هاب مرکز با تخصیص تکی و ظرفیت محدود به دنبال انتخاب مکان تعدادی هاب و سپس تخصیص گره های غیرهاب به دقیقا یک هاب می باشد به گونه ای که بیشینه زمان/مسافت بین هر زوج مبدا مقصد کمینه شود. این مسأله یک مسأله سخت در حوزه مکان یابی - تخصیص محسوب می شود و بدین جهت در این تحقیق، دو روش فرا ابتکاری برای حل مسأله استفاده شده است. در این تحقیق، یک مدل برنامه ریزی عدد صحیح آمیخته برای مساله فوق توسعه داده می شود. ابتدا با استفاده از الگوریتم بازپخت شبیه سازی شده که روشی بهبود دهنده محسوب می شود مدل حل می گردد سپس الگوریتم بهینه سازی دسته مورچگان که یک روش سازنده می باشد برای حل استفاده می شود. نتایج این دو روش فراابتکاری با استفاده از داده های استاندارد ap با یکدیگر و همچنین با نتایج حاصل از lingo مورد مقایسه و بررسی قرارگرفته اند. نتایج محاسباتی بر روی داده های نمونه، حاکی از کارایی مناسب الگوریتم های حل ارائه شده در یافتن جواب های نزدیک به جواب بهینه می باشد.
سیدرضا جعفری جمال ارکات
مسأله مکانیابی شبکهای از جمله مسائل جدید در حوزه مسائل مکان یابی می باشد. در این مسأله، جابجایی ها بین تسهیلات موجود (مشتریان) و تسهیلات جدید (خدمتدهندگان) در امتداد کمان های شبکه انجام می گیرند و بدین جهت برخلاف مسائل متعارف مکان یابی، فواصل بین تسهیلات براساس معیارهای متداول اندازهگیری فاصله، محاسبه نمی شوند. مسألهای که در این تحقیق بدان پرداخته شده است از نوع مسائل گسسته است بدین معنی که تعدادی سایت به عنوان مکان بالقوه برای احداث خدمتدهندگان وجود دارند که باید از بین آنها تعداد مشخصی جهت پوشش به تقاضای مشتریان انتخاب گردند. در این نوع مسائل با ازدحام مشتریان، در محل تسهیلات صف ایجاد می شود که به آنها مسائل مکان یابی تسهیلات پرازدحام می گویند. فرض شده است که مکان و زمان وقوع تقاضاها در امتداد کمان های شبکه، متغیرهای تصادفی مستقل هستند بدین صورت که مکان وقوع یک تقاضا به صورت یکنواخت در هر یک از کمان ها توزیع شده است و تقاضاها براساس فرآیند پواسون تولید می شوند. هدف این مسأله، کمینه کردن مجموع زمان های سفر و انتظار مشتریان می باشد. فرض شده است که هر مشتری به نزدیک ترین تسهیل باز مراجعه می نماید و در صورتی که برآورد آنها از مدت زمان انتظار در سیستم از مقدار آستانه مشخصی، بیشتر باشد، از ورود به صف منصرف می شوند. مسأله موردنظر در قالب یک مدل برنامه ریزی ریاضی عدد صحیح آمیخته، مدلسازی شده است. از آنجایی که مسأله تحت بررسی از جمله مسائل ناچندجمله ای سخت (np-hard) می باشد، برای حل آن، سه الگوریتم فراابتکاری ژنتیک، ممتیک و بازپخت شبیه سازی شده، ارائه شده اند. برای آزمودن کارایی الگوریتم های پیشنهادی، تعدادی مسأله تصادفی در اندازه های مختلف تولید شده و نتایج حل الگوریتم های فراابتکاری با نتایج به دست آمده از حل مدل توسط نرم افزار gams (حل کننده cplex) مقایسه شده اند. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که الگوریتم های ابتکاری پیشنهادی می توانند راه حل های قابل قبول را در زمان های محاسباتی کم، به دست آورند.
مصطفی ملکی جمال ارکات
تعیین برنامه زمانبندی و توالی عملیات در مسائل برنامه ریزی تولید به عنوان یکی از عوامل کلیدی موفقیت در هر سازمان تولیدی نقش مهم و موثری دارد، زیرا زمانبندی تولید باعث جلوگیری از انباشت سرمایه، تقلیل ضایعات، کاهش و یا حذف بیکاری ماشینآلات و تلاش برای استفاده بهتر از آنها، پاسخگوئی به موقع به سفارش های مشتریان و تامین مواد اولیه و قطعات مورد نیاز در موقع مناسب می شود. مسائل زمانبندی تولید بسیار متنوع هستند. هدف زمانبندی تولید تخصیص منابع محدود در طول زمان برای انجام گروهی از فعالیت ها است. داشتن یک برنامه زمانبندی تولید مناسب، تاثیر زیادی بر افزایش کارایی و دسترسی به اهداف سازمان دارد. مدل زمانبندی تولید در هر یک از سازمان های تولیدی با توجه به اهداف و اولویت های دسترسی به هر یک از آنها متفاوت است. بنابراین برای تعیین مدل زمانبندی مناسب در سازمان ابتدا باید اهداف، اولویت و محدودیت منابع مورد بررسی قرار گیرد. در این تحقیق، مسأله زمانبندی در محیط جریان کارگاهی با دو ماشین پردازشگر دسته ای مورد مطالعه قرار گرفته است. در ارتباط با مسائل زمانبندی، نسل جدیدی از پردازش کارها به صورت پردازش همزمان دسته ای در محیط های صنعتی معرفی شده است که موجب کاهش در زمان های آماده سازی، هزینه های حمل و تسریع در عملیات پردازش نسبت به پردازش تکی کارها می گردد. در این نوع پردازش با توجه به محدودیتی که برای اندازه هر دسته جهت پردازش وجود دارد تعداد محدودی کار تا جایی که از ظرفیت دسته تجاوز نکنند در دسته قرار گرفته و بر روی ماشین پردازشگر دسته ای پردازش می شوند. در این پایاننامه، مدل ریاضی جدید با محدودیت های ناسازگاری کارها و اندازه ظرفیت دسته، با هدف کاهش هزینه حداکثر زمان تکمیل کارها در مسأله زمان بندی جریان کارگاهی با ماشینهای پردازشگر دستهای ارائه گردیده است. از آن جایی که مدل پیشنهادی ناچندجمله ای سخت (np hard) است، روش حلی بر مبنای الگوریتم کلونی مورچگان و آنلینگ شبیه سازی شده، توسعه داده شده است. جهت ارزیابی عملکرد الگوریتم پیشنهادی، مسائل نمونه به صورت تصادفی ایجاد شده و راه حل های به دست آمده از الگوریتم های پیشنهادی با مقدار حد پایین به دست آمده مقایسه گردیده است.
حشمت الله عطایی جمال ارکات
طراحی شبکه ی توزیع از سه مسأله ی مکان یابی - تخصیص، مسیریابی وسیله ی نقلیه و کنترل موجودی تشکیل شده است. یکپارچگی اجزای سیستم توزیع، نقش مهمی را در بهبود عملکرد آن ایفا نموده و می تواند زنجیره ی تأمین را در رسیدن به اهدافش از هزینه ی کم تا پاسخگویی بالا کمک نماید. در این تحقیق، یک شبکه ی توزیع سه سطحی شامل یک تأمین کننده ی اصلی، چند مرکز توزیع بالقوه و تعدادی مشتری مورد مطالعه قرار می گیرد و به منظور یکپارچه سازی شبکه ی مذکور، مسائل مکان یابی مراکز توزیع، تخصیص مشتریان به مراکز توزیع فعال شده، مسیریابی وسایل نقلیه با در نظر گرفتن محدودیت پنجره های زمانی و کنترل موجودی مراکز توزیع به صورت همزمان در نظر گرفته می شوند. بدین منظور ابتدا برای مسأله ی مورد بررسی یک مدل برنامه ریزی خطی عدد صحیح آمیخته با هدف کمینه کردن مجموع هزینه های مکان یابی، تخصیص، مسیریابی و کنترل موجودی توسعه داده می شود. سپس به منظور اعتبارسنجی مدل ارائه شده چند مسأله در ابعاد کوچک توسط نرم افزار بهینه سازی gams حل و تحلیل می شوند. در ادامه با توجه به پیچیدگی مسأله ی موردمطالعه، دو الگوریتم فراابتکاری آنلینگ شبیه سازی شده و ژنتیک به منظور حل مسائل با ابعاد متوسط و بزرگ توسعه داده می شوند. نتایج محاسباتی بر روی مسائل نمونه، حاکی از کارایی مناسب هر دو الگوریتم در حل مسائل با ابعاد کوچک است. همچنین این نتایج نشان می دهند که با افزایش ابعاد مسأله، الگوریتم آنلینگ شبیه سازی شده از الگوریتم ژنتیک کاراتر می باشد.
جعفر اعتقادی پور فردین احمدی زر
این تحقیق به بررسی مسأله ی زمان بندی تک ماشین با دو عامل استفاده کننده می پردازد. استفاده ی همزمان دو یا چند عامل از یک ماشین مشترک، یکی از مهم ترین مفروضاتی است که در سال های اخیر مورد توجه محققین بوده است. دو عامل مستقل هر یک دارای مجموعه ای از کارها هستند و می خواهند آنها را با توجه به هدف خود روی یک ماشین مشترک زمان بندی کنند. تمام کارها در زمان صفر در دسترس بوده و پردازش آنها بدون وقفه صورت می گیرد. زمان پردازش کارها و موعد تحویل آنها قطعی و مشخص است. رویکرد هر دو عامل تحویل به هنگام کارهای مربوط به خود است و هدف مسأله زمان بندی تمام کارها است به طوری که مجموع زودکردها و دیرکردهای مربوط به کارهای عامل اول کمینه شود به شرطی که هیچ یک از کارهای عامل دوم زودکرد یا دیرکردی بیش تر از یک حد مشخص نداشته باشد. به دلیل بی قاعده بودن تابع هدف، وجود بیکاری های غیرضروری بین پردازش کارها می تواند مفید باشد و این موجب افزایش پیچیدگی مسأله می شود. این مسأله با دو رویکرد مختلف مدل سازی شده است و پس از آن، مجموعه ای از ویژگی ها و قواعد برتری جواب ها به صورت قضایای غلبه ارائه و اثبات شده اند. به دلیل پیچیدگی مسأله، نمی توان یک الگوریتم با زمان حل چندجمله ای برای آن ارائه داد. در نتیجه، دو الگوریتم بهبود حریصانه و شش الگوریتم ابتکاری جست وجوی محلی با ایده های مختلف برای حل مسأله ی مذکور توسعه داده شده است. در پایان، به منظور ارزیابی عملکرد الگوریتم های مختلف، تعدادی مسأله ی نمونه طراحی و حل شده است. نتایج محاسباتی کارآیی الگوریتم های ارائه شده را نشان می دهند.
زینب امیری فردین احمدی زر
تحقیق حاضر به بررسی مسأله زمان بندی جریان کارگاهی دو ماشینه با امکان برون سپاری کارها می پردازد. فرض بر این است که کارها در زمان های متفاوتی در دسترس قرار می گیرند. هر کار یا در داخل و به وسیله ماشین های داخلی پردازش می شود و یا به پیمانکاران سفارش داده می شود. مرحله اول کار های برون سپاری شده توسط پیمانکار اول و مرحله دوم آن ها توسط پیمانکار دوم تکمیل می شود. به منظور کاهش هزینه های حمل و نقل، انتقال بین دو پیمانکار می تواند به صورت دسته ای انجام شود. هدف انتخاب بعضی از کارها برای سفارش به پیمانکار، تعیین توالی پردازش کارها روی ماشین های داخلی ، تعیین توالی کار های برون سپاری شده و گروه بندی کارهای برون سپاری شده به منظور انتقال بین پیمانکاران می باشد به طوری که مجموع هزینه های برون سپاری و حمل و نقل و نیز حداکثر زمان تکمیل کمینه گردد. مسأله به صورت دو مدل ریاضی مختلف مدل سازی شده و عملکرد آنها با یکدیگر مقایسه می شود. برای مسأله مورد بررسی، تعدادی قواعد غالب ارائه و اثبات می گردد. با توجه به قویاً np-hard بودن مسأله، یافتن جواب بهینه برای مسائل با ابعاد بزرگ در زمانی منطقی و قابل قبول امکان پذیر نمی باشد. در نتیجه، به منظور حل مسأله در زمانی قابل قبول، یک روش حل که متشکل از قواعد غالب و یک الگوریتم کلونی مورچگان می باشد، توسعه داده شده است. الگوریتم پیشنهادی شامل دو فاز می باشد که از بهترین جواب فاز اول به عنوان یک جواب اولیه در فاز دوم استفاده می شود. نتایج محاسباتی حاکی از کارایی الگوریتم پیشنهادی می باشد.
حامد نوروزی فردین احمدی زر
در دنیای به سرعت در حال تغییر کنونی شیوه رقابت بین سازمان ها از حالت رقابت بین سازمان های فردی به سوی رقابت بین سیستم های زنجیره تأمین گرایش پیدا نموده است. مدل های سنتی زمان بندی، تنها توالی کارهایی که در مرحله تولید مورد پردازش قرار می گیرند را تحت پاره ای از محدودیت ها مورد بررسی قرار می دهند لیکن در شرایط کنونی، مدل های مذکور از کفایت لازم برخوردار نبوده و باید به منظور سازگاری مرحله تولید و توزیع، ملاحظات حمل و نقلی نیز در این مدل ها لحاظ گردد. تولیدکنندگان نوین به منظور نیل به مزایای رقابتی تأکید بسیاری بر هماهنگی و یکپارچگی مولفه های گوناگون زنجیره تأمین دارند. در این پژوهش به منظور یکپارچه نمودن سیستم تولید و توزیع به بررسی سیستم تحویل دسته ای در محیط کارگاه جریان دو ماشینه با هدف کمینه سازی مجموع زمان حضور کارها در سیستم و هزینه های تحویل پرداخته می شود. مسأله مورد بررسی ابتدا به صورت یک مدل ریاضی فرموله شده و سپس مجموعه ای از قواعد غلبه ارائه و اثبات می شوند. به دلیل پیچیدگی مسأله مذکور، یافتن جواب بهینه مسائل با ابعاد بزرگ در زمانی منطقی مقدور نمی باشد. بنابراین، یک روش حل کارا که متشکل از ترکیب قواعد غلبه و یک الگوریتم رقابت استعماری است، برای حل آن توسعه داده می شود. همچنین به منظور بررسی عملکرد الگوریتم ترکیبی ارائه شده، تعدادی مسأله نمونه تولید و حل می شود. نتایج به دست آمده نشان میدهند الگوریتم ترکیبی پیشنهادی کارایی بیشتر و پیچیدگی محاسباتی کمتری دارد.
شکوفه زمانی کسبی جمال ارکات
چکیده مسائل مکان یابی شبکه ای به بحث پیرامون تعیین مکان استقرار تسهیلات در شبکه ای از گره ها و کمان ها می پردازند. در این دسته از مسائل، فواصل بین نقاط از طریق کوتاهترین مسیر ممکن بین گره ها تعیین می شود. در این تحقیق، با در نظر گرفتن مشتریان کم حوصله، مسأله مکان یابی شبکه ای برای تسهیلات مستعد ازدحام بررسی می گردد. در چنین تسهیلاتی، زمان های خدمت دهی در مقایسه با فواصل زمانی بین ورود مشتریان متوالی محسوس است بنابراین در اغلب مواقع، صفی از مشتریان در محل تسهیل تشکیل می شود. در بسیاری از سیستم های خدمت دهی دنیای واقعی، بخشی از مشتریان به دلیل بی حوصلگی ناشی از ازدحام، از دریافت خدمت منصرف می گردند. بی حوصلگی زمانی اتفاق می افتد که زمان انتظار در صف و یا به عبارتی طول صف انتظار به طور نامطلوبی طولانی شود. در چنین وضعیتی مشتری بی حوصله، با دیدن صف انتظار طولانی، تمایلی به ورود یا ماندن در صف انتظار از خود نشان نمی دهد. این مسأله موجب از دست رفتن بخشی از تقاضا خواهد شد. در نظر گرفتن تقاضای از دست رفته می تواند به واقعی و کاراتر شدن مدل های ریاضی مکان یابی، کمک شایانی نماید. در این تحقیق فرض می شود که هر مشتری به نزدیک ترین تسهیل مراجعه می کند و در صورتی که در این تسهیل با طول صفی بیش از آستانه تحملش رو به رو شود، برای دریافت خدمت منتظر نمانده و به نزدیک ترین تسهیل به تسهیل فعلی مراجعه می نماید. اگر طول صف انتظار در تسهیل دوم نیز بیش از آستانه تحمل مشتری باشد، مشتری به طور کلی از دریافت خدمت صرف نظر می کند. انصراف مشتری از دریافت خدمت به معنی خروج وی از سیستم و از دست رفتن تقاضا تلقی می شود. یک مدل برنامه ریزی عدد صحیح آمیخته با تابع هدف کمینه کردن مجموع تقاضاهای از دست رفته ناشی از ازدحام در تسهیلات برای این مسأله توسعه داده می شود. سپس به منظور اعتبارسنجی مدل ارائه شده، تعدادی مثال عددی در ابعاد کوچک توسط نرم افزار بهینه ساز gams حل و تحلیل می شوند. در ادامه با توجه به پیچیدگی مسأله مورد مطالعه، یک الگوریتم ژنتیک مبتنی بر شبیه سازی-بهینه سازی به منظور حل مسائل با ابعاد متوسط و بزرگ توسعه داده می شود.
آزاد امیری هیوا فاروقی
مسأله موازنه زمان-هزینه ناپیوسته یکی از مباحث بسیار مهم در حوزه زمانبندی پروژه بحساب می آید. اکثر مسائل در نظر گرفته شده در این حوزه دارای منبع تجدید ناپذیر می باشند. در تحقیق حاضر منابع موجود به صورت تجدید پذیر بوده و هیچ محدودیتی در تعداد منابع مختلف وجود ندارد. علاوه بر این، برای انجام هر فعالیت در یک پروژه حالت های مختلفی از مصرف منابع در نظر گرفته شده است، که اصطلاحاً به هر کدام از این حالت ها یک مُد گفته می شود. در تحقیق حاضر، پس از فرموله کردن مسأله در قالب یک مسأله برنامه ریزی چند هدفه سعی در کمینه کردن زمان اتمام پروژه، بیشینه کردن ارزش فعلی خالص پروژه و بیشینه کردن انعطاف پذیری پروژه با در نظر گرفتن محدودیت های منابع و روابط پیش نیازی، خواهیم کرد. با توجه به پیچیدگی مسأله از الگوریتم فراابتکاری شبیه سازی تبرید چند هدفه برای حل مدل استفاده شده است. بدین منظور ابتدا یک پاسخ اولیه شدنی تولید شده و در اختیار الگوریتم بهینه سازی قرار داده می شود تا در صدد یافتن جوابهای بهینه برآید. برای اعتبار دهی به الگوریتم مورد استفاده چهار مسأله محک مورد استفاده قرار گرفته است. با توجه به عملکرد خوب الگوریتم در یافتن جواب بهینه این مسائل محک، از این الگوریتم برای یافتن جواب بهینه در مسائل بزرگ استفاده شده است. الگوریتم مورد استفاده در زمان کوتاهی تعدادی جواب نامغلوب پیدا کرده است که چون در تکرارهای زیادی این جواب ها ثابت مانده اند، گمان می رود بهینه یا حداقل نزدیک به بهینه باشند. برای غنای بیشتر کار، کلیه داده های مسائل بزرگ مورد استفاده از psplib استخراج شده است. در نهایت جواب های بدست آمده برای این مسائل، که شامل زمان شروع فعالیت ها و مد اجرایی آنهاست در جداولی آمده است. هر کدام از این جواب ها دارای سه مقدار مشخص برای توابع هدف می باشند که البته هیچکدام از آنها بر دیگری غلبه نمی کند. در نهایت با توجه به نتایج محاسباتی، روابطی بین زمان، ارزش فعلی خالص و شناوری فعالیت ها، بدست آمده است.
مهران یعقوبی جمال ارکات
در این تحقیق از مدل صف فوق مکعبی برای مدل سازی مسأله مکان یابی تسهیلات اضطراری با خدمت دهندگان متحرک استفاده می شود. در مدل ارائه شده، فرض می¬شود که تقاضای هر مشتری توسط نزدیک ترین تسهیل آزاد تأمین می گردد. هدف مسأله تحت بررسی، انتخاب تعدادی از سایت های کاندیدا برای استقرار تعداد مشخصی تسهیل است به گونه ای که مجموع امید ریاضی مدت زمان انتظار مشتریان تا رسیدن خدمت دهنده، کمینه گردد. فواصل زمانی بین تقاضاهای متوالی هر مشتری و همچنین زمان های خدمت دهی توسط هر تسهیل به صورت متغیرهای تصادفی نمایی در نظر گرفته می شوند. اگرچه در نظر گرفتن تسهیل پشتیبان برای مشتریان، شرایط دنیای واقعی را به گونه ای مطلوب مدنظر قرار می دهد، اما در مقابل استفاده از مدل های متعارف را برای تحلیل سیستم صف تسهیلات ناممکن می سازد و بدین جهت، از تعریف وضعیتی مبتنی بر سیستم های صف فوق مکعبی استفاده می گردد. به منظور اعتبارسنجی مدل ریاضی ارائه شده، تعدادی مثال عددی در ابعاد کوچک ارائه و توسط نرم افزار gams حل کننده cplex حل و تحلیل می گردند. در ادامه با توجه به پیچیدگی مسأله مورد مطالعه، یک الگوریتم ژنتیک به منظور حل مسائل با ابعاد بزرگ توسعه داده می¬شود.
شهروز نیک خواه فردین احمدی زر
کلاس نسبتاً جدیدی از مسائل زمان بندی شامل چندین عامل می شود که هر عامل برای استفاده از یک پردازشگر مشترک به منظور اجرای کارهایش با سایر عوامل در رقابت است و معیار مختص به خود را برای بهینه کردن دارد. این تحقیق مسأله زمان بندی تک ماشینه دوعامله را با یک بازه ثابت عدم دسترسی به ماشین نشان می دهد. هدف مسأله حداقل کردن مجموع دیرکرد کارهای عامل اول است مشروط بر اینکه تأخیر کارهای عامل دوم نباید از یک حد داده شده تجاوز کند. دو مدل برنامه ریزی عددصحیح مختلط برای یافتن جواب های بهینه فرموله شده است که برای مسائل نمونه با سایز کوچک مؤثر است. برای این مسأله چندین قانون غلبه پیشنهاد شده است؛ به منظور حل مسائل نمونه با سایز متوسط تا بزرگ، یک الگوریتم فراابتکاری تبرید شبیه سازی شده ترکیبی با قانون غلبه برای یافتن جواب های نزدیک به بهینه برای مسأله توسعه داده شده است. آزمایشات محاسباتی برای ارزیابی عملکرد هر یک از مدل های برنامه ریزی ریاضی و الگوریتم تبرید شبیه سازی شده پیشنهادی انجام شده است. آزمایشات محاسباتی نشان می دهند که مدل های ریاضی پیشنهادی توانایی حل مسائل نمونه تا 100 کار را در زمانی منطقی دارند و عملکرد الگوریتم تبرید شبیه سازی شده ترکیبی بسیار خوب بوده و میانگین درصد خطای نسبی برای تمامی مسائل نمونه کمتر از 25/1 درصد است.
محسن دوران جمال ارکات
در اکثر تحقیقات انجام گرفته در زمینه مکان یابی تسهیلات خراب شونده، فرض شده است که تقاضاها گسسته بوده و بر روی گره ها واقع شده اند. در حالی که به تازگی، واقع بودن مشتریان بر روی کمان های موجود در شبکه نیز مورد بررسی قرار گرفته است. با در نظر گرفتن اطلاعات کامل و یا ناقص مشتریان از وضعیت خرابی تسهیلات، اخیرا ادبیات مکان یابی تسهیلات خراب شونده به دو شاخه تقسیم شده است. در این رساله به بررسی مکان یابی شبکه ای تسهیلات خراب شونده با فرض بی اطلاع بودن مشتریان از وضعیت خرابی تسهیلات پرداخته می شود. همچنین فرض شده است که مشتریان با توزیع یکنواخت بر روی کمان های موجود در شبکه توزیع شده اند. یکی از مفروضات مهم، امکان هم مکان بودن دو یا چند تسهیل می باشد. تاکنون تنها حالت دو تسهیلی این مسأله بررسی شده است. در حالی که در تحقیق پیش رو، برای حالت n تسهیلی مسأله، مدل ریاضی با فرم بسته ارائه می شود. در این مسأله، مشتریان تا زمانی در سیستم جستجو می نمایند که خدمت خود را دریافت نمایند؛ مشتریان، تنها در صورتی از سیستم خارج می شوند که تمامی تسهیلات موجود در سیستم را خراب بیابند. تابع هدف این مسأله، کمینه نمودن مجموع سفرهای مشتریان موجود در سیستم می باشد. در این تحقیق، ارتباط بین احتمال خرابی و هم مکانی تسهیلات بررسی می شود. به جهت ناچندجمله ای سخت بودن مسأله، یک الگوریتم ژنتیک برای حل آن معرفی می گردد. سپس، با ارائه تعدادی مسأله نمونه در ابعاد مختلف و حل آنها توسط الگوریتم معرفی شده و حل گر cplex، نحوه عملکرد این الگوریتم مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج نشان می دهد که این الگوریتم قادر است در زمانی کوتاه، راه حل های مناسبی را ارائه نماید.
امیر اروجلو جمال ارکات
مسائل مکان یابی شبکه ای به مسائلی اطلاق می گردد که در آنها شبکه ای از گره ها و کمان ها در نظر گرفته شده و هدف یافتن بهترین مکان ها برای استقرار تسهیلات است. در این دسته از مسائل مکان یابی، تقاضاها ممکن است بر روی گره ها و یا کمان های واصل گره های شبکه اتفاق بیافتد. همچنین فواصل بین نقاط مختلف شبکه از طریق کوتاه ترین مسیر ممکن بین آنها تعیین می گردد. مسأله مورد بررسی در این تحقیق، مسأله مکان یابی شبکه ای تسهیلات پرازدحام ثابتی است که علاوه بر خدمت دهنده ثابت دارای خدمت دهنده متحرک نیز می باشند. در طرح این مسأله فرض شده است که تقاضاها به دو نوع اضطراری و غیراضطراری تقسیم بندی شده و تقاضاهای اضطراری توسط خدمت دهنده های متحرک و تقاضاهای غیراضطراری توسط خدمت دهنده های ثابت پاسخ داده می شوند. مشتریان غیراضطراری به منظور دریافت خدمت به نزدیک ترین تسهیل بازی که در شعاع پوشش آن قرار دارند مراجعه می کنند. با ازدحام این مشتریان در محل استقرار تسهیل، صف ایجاد شده و در این صورت مشتریان باید مدت زمانی را به منظور دریافت خدمت در صف انتظار، منتظر بمانند. مشتریانی که دارای تقاضای اضطراری هستند نخست به نزدیک ترین تسهیل بازی که در شعاع پوشش آنها قرار دارد تخصیص داده می شوند و در صورتی که خدمت دهنده متحرک این تسهیل، آزاد و در دسترس باشد به تقاضای مشتری پاسخ داده می شود، در غیر این صورت مشتری برای دریافت خدمت منتظر نمانده و به دومین نزدیک ترین تسهیل باز که در شعاع پوشش آن قرار دارد، تخصیص داده می شود. در صورتی که خدمت دهنده متحرک این تسهیل نیز قادر به پاسخ گویی به تقاضای مشتری نباشد، تقاضا از دست رفته تلقی می گردد. یک مدل برنامه ریزی عدد صحیح آمیخته دوهدفه برای مسأله مورد بررسی توسعه داده می شود. یکی از اهداف مسأله به صورت کمینه کردن مجموع زمان های سفر و انتظار مشتریان غیراضطراری و هدف دیگر به صورت کمینه کردن تعداد تفاضای اضطرای از دست رفته در نظر گرفته می شود. به منظور اعتبارسنجی مدل توسعه داده شده، تعدادی مثال عددی در ابعاد کوچک توسط نرم افزار بهینه ساز gams حل شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند. در ادامه با توجه به اینکه مسأله مورد بررسی از جمله مسائل ناچندجمله ای سخت (np-hard) محسوب می شود، به منظور حل مسائل در ابعاد متوسط و بزرگ، از نسخه دوم الگوریتم ژنتیک چندهدفه مبتنی بر مرتب سازی نامغلوب استفاده می شود.
سعید الماسی جمال ارکات
مسائل مکان یابی تسهیلات اضطراری جزو مسائل استراتژیک به شمار می آیند و از اهمیت ویژه ای برخوردار هستند. کیفیت ارائه خدمات و میزان پوشش از جمله معیارهای مهم برای ارزیابی این مسائل است، این دو معیار به نحوه مکان یابی تسهیلات و مفروضات مسأله وابسته می باشند. کیفیت ارائه خدمات اضطراری، به زمان پاسخ گویی وابسته است و زمان پاسخ گویی خود به میزان پایایی یا قابلیت اطمینان خدمت دهنده (دسترسی پذیری)، زمان سفر و زمان تأخیر قبل از سفر وابسته است. در این پایان نامه، مسأله مکان یابی تسهیلات اضطراری با در نظر گرفتن وابستگی زمان پاسخ گویی به عوامل یاد شده، بررسی شده و سپس مدل ریاضی مسأله ارائه می گردد. به منظور سنجش صحت مدل ارائه شده، تعدادی مثال عددی شامل شبکه تصادفی در نرم افزار matlab تولید شده و سپس توسط نرم افزار gams، حل کننده cplex حل شده اند. به دلیل np-hard بودن مسأله، زمان رسیدن به راه حل دقیق یک تابع چند جمله ای از ابعاد مسأله نبوده و برای رسیدن به جواب در ابعاد بزرگ روش دقیق کاربرد نداشته، بنابراین برای حل مسأله در ابعاد بزرگ از الگوریتم فرا ابتکاری ژنتیک استفاده شده است و نتایج حاصل از الگوریتم ارائه شده، تجزیه و تحلیل می شود.
محسن صالحی جمال ارکات
چکیده ندارد.
هیوا فاروقی احمدعلی عباسی
چکیده ندارد.