نام پژوهشگر: مجید امانی

تجزیه و تحلیل قطعات اجرای پایانی از نظر هارمونی و فرم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هنر - دانشکده موسیقی 1390
  مجید امانی   مهرداد پاکباز

مطالعاتی که از سوی نوازندگان برای رسیدن به درک عالی از آثار اجرایی انجام می گیرد قسمت بسیار عمده و پر اهمیتی از روند اجرای موسیقی به حساب می آید.به این کار اگر مانند بسیاری از بخش های نظام آموزشی به عنوان عملی صرفا تحلیلی و تئوریک و بدون تکیه بر اصلی ترین حس دخیل در درک هنر موسیقی یعنی شنیدن نگریسته شود،نتیجه ای کاملا غیر کاربردی داشته و صرفا مشق و تکلیفی خواهد بود که نه تنها در روند خود شاق وطاقت فرسا و بی معناست،بلکه درست به همین دلیل قطعا ناقص و مملو از سوء برداشت ها و فلسفه بافی های صرفا تحلیل گرانه خواهد بود.اگر عمل تجزیه و تحلیل آثار موسیقی به دست تحلیل گران و اهالی بی عمل عرصه ی هنر انجام گیرد از آن نباید انتظاری کاربردی داشت.درکی که نوازنده ی هنرمند از الهامات هنرمند آهنگساز به دست می آورد و آن را بی واسطه در هنگام اجرا در اختیار مخاطب علاقه مند هنر ناب قرار می دهد،خود بالاترین مراحل تفسیر و تحلیل این آثار است.حال اگر این تفاسیر در غالبی قابل ارائه ی مکتوب قرار گیرد قطعا فراتر از تأثیر بر روی حاضران در یک سالن کنسرت پیش خواهد رفت.این تحلیل ها کمکی دو سویه خواهند کرد؛از طرفی به ارائه ی اصیل یک اجرا منجر خواهند شد و از سوی دیگر خوانندگان را به کسوت شنوندگان علاقه مند و مشتاق در خواهند آورد.تأثیر متقابل اعمال اجرایی و تحلیلی خوب چنین خواهد بود. در اثر پیش رو سعی بر این بوده است که آثاری که به ترتیب از رپرتوار دوران های رنسانس،باروک،کلاسیک،رومانتیک و قرن بیستم انتخاب شده است با در نظر گرفتن مشخصه های هنری دوره ی خود بررسی و در بستر خود دیده شود.در دوران رنسانس که هنوز چیرگی نظام ماژور-مینوری به طور قطعی انجام نگرفته بود،هنوز مدهای کلیسایی جولان می دادند.این نگرش ما را بر آن می دارد تا در تحلیل دیفرنسیاس بر روی تم کنده کلاروس از الونسو مودارا آهنگساز اسپانیایی،جدا از تحلیل کلاسیک هارمونی،گوشه ی چشمی به روابط مدال داشته باشیم.رویارویی با تکنیک های نادری که در سوییت شماره ی 2 یوهان سباستین باخ برای لوت مورد استفاده قرار گرفته است و آن فوگ عظیم دوبل با داکاپوی کم نظیر،آشنایی کامل با زبان و تکنیک های پیچیده ی اوج باروک را می طلبد.شناخت زمینه های موسیقی کلاسیک های وین لازمه ی پی بردن به انگیزه های یک آهنگساز پیرو در کشوری خارج از محدوده ی زنده ی موسیقی کلاسیک رسمی در اروپاست.شناسایی فرم ها و زبان موسیقی رومانتیک در تلفیق با سلایق یک آهنگساز اهل آمریکای لاتین که موسیقی هر دو قرن نوزده و بیست را درک کرده است ما را با تناقضات بسیاری روبه رو می کند.در نهایت از این منزل راه به سمت زبان زنده ی موسیقی قرن بیستم می بریم؛جایی که آهنگسازی برای گیتار پابه پای دیگر سازها و شاخه ها جدی گرفته شده است و تکنیک های روز آمد موسیقی این سده،همزمان با آهنگسازی آهنگسازان بزرگ برای ترکیب های مختلف سازی در ادبیات گیتار نیز رخنه می کند.

مقایسه دو فعالیت ورزشی هوازی تناوبی و تداومی بر پاسخ hsp72 بازیکنان فوتبال
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی - دانشکده تربیت بدنی علوم ورزشی 1390
  مجید امانی   عباسعلی گایینی

هدف از انجام این پژوهش، بررسی تاثیر دو فعالیت ورزشی هوازی تناوبی و تداومی بر پاسخ hsp72 سرم پسران فوتبالیست بوده است. بدین منظور 21 فوتبالیست پسر تیم فوتبال امید راه آهن تهران که دارای شرایط شرکت در تحقیق بودند بطور داوطلبانه انتخاب و بطور تصادفی به سه گروه؛ تمرین تداومی (ctg)، تمرین تناوبی (ig) و گروه کنترل (cog) تقسیم شدند. پروتکل تمرین در گروه ctg شامل یک ساعت دویدن بر روی نوارگردان بدون شیب با شدت 75-80 درصد ضربان قلب بیشینه و برای گروهig دویدن سه مرحله بیست دقیقه ای روی نوارگردان بدون شیب با شدت 75-80 درصد ضربان قلب بیشینه با وهله های استراحتی پنج دقیقه ای بین هر تناوب، اجرا شد.گروه کنترل نیز کار خاصی را انجام ندادند. خونگیری پس از 12 تا 14 ساعت ناشتایی شبانه در چهار مرحله (پایه، پیش آزمون، پس آزمون و 90 دقیقه پس از اتمام فعالیت) و با شرایط کاملاً مشابه از ورید پیش بازویی انجام شد. برای تعیین مقادیرhsp72 سرمی از تست ساندویچ الایزا با حساسیت زیاد استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری، برای بررسی اختلاف معناداری درون گروهی در مراحل مختلف از آزمون اندازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی lsdو برای بررسی اختلاف بین گروهی در مراحل مختلف نیز از آزمون آنالیز واریانس یک راهه (anova) و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. یافته ها نشان داد تغییرات مقادیر hsp72 در گروه ctg در مراحل پس از فعالیت و 90 دقیقه پس از فعالیت معنادار بوده(05/0p?) و در گروه ig در مرحله ی90 دقیقه پس از فعالیت نسبت به مرحله پایه افزایش معنادار داشته است (05/0p?). به علاوه، تغییرات مقادیر hsp72 بین دو گروه ctg و ig در مراحل پس و90 دقیقه پس از فعالیت معنادار بوده است (05/0p?). بر اساس این یافته ها نتیجه گیری می-شود فعالیت تداومی باعث افزایش بیشتر مقادیرhsp72 می شود و لذا به بازیکنان و مربیان فوتبال توصیه می-شود که بیشتر از فعالیت تناوبی درتمرینات خود استفاده کنند. کلید واژه های فارسی : hsp72، فعالیت تناوبی، فعالیت تداومی، بازیکنان فوتبال

حل عددی جریان تراکم ناپذیر روی بال به کمک سینگولاریته (پانل سه بعدی)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه بوعلی سینا - دانشکده مهندسی 1387
  مجید امانی   محمدجواد ایزدی

چکیده ندارد.