نام پژوهشگر: احسان عرب زاده

تاثیر کاهش بار تمرینی و مکمل سیاهدانه بر سطح hif-1? ریه و تغییرات هیستومتریک بافت پوششی و مجاری پارانشیم ریوی موش های در حال بالیدگی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده تربیت بدنی علوم ورزشی 1392
  احسان عرب زاده   غلامرضا حمیدیان

زمینه و هدف: پروتئین hif-1? در شرایط هایپوکسی بیان شده و زمینه ساز بسیاری از سازگاری های فیزیولوژیک و پاسخ های پاتوفیزیولوژیک است. شرایط مختلف از جمله تمرینات ورزشی شدید و طولانی مدت می توانند سبب هایپوکسی و ایجاد پاسخ پاتوفیزیولوژیک این پروتئین در بافت ریه شوند. از طرفی فواید درمانی بی شمار سیاهدانه بر سیستم تنفسی نیز مشخص شده است. لذا در پژوهش حاضر به بررسی اثر مکمل سیاهدانه و کاهش بار تمرینی در مقابل عوارض ناشی از تمرینات ورزشی اینتروال فزاینده و شدید بر سطوح hif-1? و ساختار بافتی ریه رت های در حال بالیدگی پرداخته شد. مواد و روش ها: 95 سر موش صحرائی ویستار نر نوزاد سه هفته ای با میانگین وزن 9±68 گرم به طور تصادفی به سه گروه پایه، کنترل و تمرین تقسیم شدند. پس از پایان دوره 6 هفته ای تمرین اینتروال فزاینده، گروه کنترل به 2 گروه با و بدون سیاهدانه و گروه تمرین به 6 گروه تیپر تکرار، تواتر و شدت با سیاهدانه و بی سیاهدانه، تقسیم شدند. مکمل سیاهدانه پس از هفته 6، روزانه به مقدار mg/kg500 وزن بدن به صورت گاواژ به گروه های سیاهدانه خورانده شد. تمرین اینتروال فزاینده به مدت 6 جلسه در هفته، هر جلسه 30 دقیقه با سرعت 15 تا 70 متر بر دقیقه و سپس مرحله تیپر به مدت سه هفته در سه الگوی کاهش تکرار، تواتر و شدت انجام شد. اندازه گیری سطوح hif-1? با استفاده از کیت به روش الایزا و اندازه گیری های هیستومتریک هم با روش معمول تهیه مقاطع بافتی انجام شد. تجزیه و تحلیل با استفاده از آنالیز واریانس دوطرفه و آزمون lsd در سطح p?0/05 انجام شد. یافته ها: یافته ها نشان دادند که سطوح پروتئین hif-1? ریه در گروه های مختلف تیپر تفاوت معنی داری (p?0.05) نسبت به تمرین اینتروال فزاینده داشت که گروه های تیپر با سیاهدانه به ویژه هفته های سوم، کاهش بیشتر در سطوح این پروتئین را نشان دادند. یافته های هیستومتریک هم حاکی از آسیب پارانشیم ریه در دوران تمرین اینتروال فزاینده بود که کاهش بار تمرینی در هفته های سوم به ویژه گروه های باسیاهدانه، به طور معنی داری ارتفاع بافت پوششی برونش و برونشیول، ضخامت طبقه عضلانی برونش، ضخامت طبقه ادوانتیس برونش و برونشیول و تعداد سلول های جامی شکل برونش را کاهش داد. نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که هرچند تیپرهای هفته دوم می تواند بر روی عملکرد موثر باشد ولی آسیب های هیستومتریکی ریه به دنبال تمرینات شدید گذشته، با سه هفته تیپر به طور موثرتری مورد ترمیم قرار می گیرد. همچنین سه هفته تیپر با مکمل سیاهدانه پاسخ های سازگاری مناسب تری بر روی پروتئین القایی هایپوکسی ایجاد می کند، بنابراین به نظر می رسد کنترل دوز سیاهدانه می تواند بر روی عملکرد موثر باشد و از سوی دیگر پاسخ های تیپر بر روی ساختارهای ریوی نیازمند مطالعات بیشتری است.