نام پژوهشگر: جلیل شاکری

بررسی و تحلیل صُوَر خیال در شعر نیما، اخوان، شاملو به انضمامِ فرهنگِ تصویری این سه شاعر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی - پژوهشکده ادبیات 1390
  جلیل شاکری   تقی پورنامداریان

بررسی و تحلیل صُوَر خیالِ شعرِ شاعران برجسته و صاحب سبکِ نوپرداز معاصر و به ویژه تهیه و تدوین فرهنگِ تصویری شعرِ آنان کارِ جدید و دقیقی است که ضرورتِ انجامِ این پژوهش و تحقیق است. مهم ترین هدف های این رساله عبارتند از: 1. تهیه و تدوینِ فرهنگ تصویرهای شعری سه شاعر نوپرداز، نیمایوشیج، اخوان ثالث، احمد شاملو 2. ارایه منبع و مأخذی که امکانِ هر نوع تحقیق و پژوهش در زمینه نقد ادبی و سبک شناسیِ شعرِ نو فراهم آید 3. فراهم آوردنِ زمینه ای برای بحث های انتقادی در حوزه صُوَر خیال و سبک شناسی 4. آشنایی پژوهشگران، منتقدان، محققان، دانشجویان و علاقه مندان به شعرِ نو، با انواعِ تصویرهای شعری در شعرِ سه شاعر برجسته معاصر 5. بررسی و تحلیلِ صُورِ خیالِ شعر سه شاعر صاحب سبک، بر مبنای داده های آماری و یادداشت های گردآوری شده از بخش فرهنگ تصویرهای شعری تا از هرگونه کلی گویی و استقرای ناقص خودداری شود 6. بیان جنبه های نوآوری و ابتکار شاعرانِ برجسته معاصر در تصویرپردازی و نشان دادن تفاوت های تصویرپردازی در شعر معاصر و شعر کلاسیک. شیوه و روش تدوین این رساله به این صورت بوده است که در فصلِ اول مقدمه ای درباره صُوَرِ خیال در شعر، بحثی درباره تصویر و تصویرگرایان و تصویرپردازی و نقش آن در شعرِ معاصر و تفاوتِ آن با شعرِ کلاسیک آمده است در فصل دوم که بخش تحلیل ها و بررسی هاست به بررسی و تحلیلِ انواعِ صور خیالِ سه شاعر در پنج بخش جداگانه تشبیه، استعاره، تشخیص، کنایه و سَمبُل پرداخته شده است و فصل سوم و چهارم و پنجم به فرهنگِ تصویرهای شعری هر یک از این سه شاعر اختصاص دارد. براساس تهیه و تدوین چنین فرهنگی و به تبعِ آن، بررسی و تحلیلِ صُوَر خیالِ این سه شاعر، به این نتایج رسیدیم که: نخست، این فرهنگ می تواند منبع و مأخذ بسیار مفیدی باشد برای پژوهشگران، منتقدان و محققان، در زمینه بسیاری از پژوهش های نقد ادبی، سبک شناسی، بحث های انتقادی در حوزه تصویرهای شعر شاعران و نشان دادنِ تفاوت های تصویرپردازی در شعرِ معاصر در مقایسه با شعر کلاسیک. دوم این که، تصویرپردازی در شعرِ معاصر در مقایسه با شعر کلاسیک دارای تفاوت های اساسی است، تصویرهای این سه شاعر اغلب در هماهنگی و تطبیقِ کامل با محتوا و مضمونِ شعر است و به ویژه دراشعار شاملو دارای زمینه عاطفی بسیار قوی است. سوم این که، در شعر معاصر، تصویرها جدای از محتوا و مضمونِ شعر نیستند برخلافِ شعر کلاسیک که اغلب، تصاویر جدای از محتوا و مضمونِ شعر بودند چهارم این که، تغییر و تحولاتِ سیاسی و اجتماعی و فرهنگی در دوره معاصر به خوبی در تصویرهای شعری شاعرانِ معاصر منعکس شده است و پنجم این که، تصویرهای شاعران معاصر به طور عام و تصویرهای این سه شاعر به طور خاص، اغلب حاصلِ تجربه شخصیِ خود شاعران است نه برگرفته از دیوان های شعر شاعران پیشین.

تحلیل روانشناسانه ی شخصیتهای اصلی در داستانهای کوتاه صادق هدایت برمبنای نظریه مزلو
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  فاطمه برکات   سعید حاتمی

چکیده تحلیل روانشناسانه آثار ادبی بویژه ادبیات داستانی، یکی از شگردهای جدید بینارشته ای در واکاوی متون ادبی است. در این میان بررسی و مطالعه ادبیات داستانی رئالیستی از زاویه شخصیت پردازی، به خصوص توجه به شخصیتهای اصلی این داستانها جایگاه ویژه ای دارد؛ چرا که شخصیت و ساختار نویسنده این داستانها از یک سو و واقعیات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی جامعه از سوی دیگر به عنوان دو عامل اساسی، در شکلدهی به این شخصیت ها تاثیر چشمگیری دارد. با توجه به این واقعیات می توان با بررسی ویژگی های روانی و شخصیتی و اعمال و رفتار این شخصیت ها در گیر و دار حوادث داستان، به شناخت واقعیات اجتماعی جامعه ای که داستان در فضای آن شکل گرفته است و همچنین به شناخت زوایای پنهان روان و شخصیت نویسنده اثر نائل آمد. داستانهای کوتاه رئالیستی صادق هدایت با توجه به ساختمان و بافت نظام مند و جنبه انتقادی روشمند خود می تواند به بهترین وجهی این هدف را برآورده کند. پژوهنده در این جستار برای نائل آمدن به هدف خویش با مبنا قرار دادن نظریه سلسله مراتب آبراهام مزلو که یکی از مشهورترین نظریات روانشناسی است به بررسی روانشناسانه شخصیت های اصلی در تعدادی از بهترین داستانهای کوتاه رئالیستی صادق هدایت پرداخته است. بر اساس نتایج این پژوهش تحت تاثیر عوامل محیطی متعدد، هیچ یک از شخصیت های اصلی این داستانها به خودشکوفایی نرسیده اند؛ اما صادق هدایت در برملا کردن ویژگی های روانی خود و مشخص کردن نابسامانی های اجتماعی در ضمن این شخصیت پردازی ها، موفق عمل کرده است.

نقد و تحلیل قصاید خواجوی کرمانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  حسین دهقانی عیش آبادی   زهرا سید یزدی

در این پژوهش به شیوه ی توصیفی – تحلیلی به بررسی قصاید خواجوی کرمانی پرداخته شده و آن قصاید از نظر آهنگ، زبان، تخیل، عاطفه، فرم و محتوا مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است. موضوع و محتوای قصاید خواجو بیشتر مدح است اما قصایدی در توحید و موعظه و نعت و ... هم دارد. سبک قصاید وی سبک عراقی است اما گاهی هم به سبک خراسانی نزدیک می شود. زبان وی در قصاید با اینکه از واژگان غیر فارسی و مهجور هم استفاده کرده چندان دشوار نیست. وی در قصاید خود از اوزان پرکاربرد بهره برده اما اوزان نادر هم دارد. عاطفه در قصاید خواجو هم جنبه ی شخصی دارد هم جنبه ی اجتماعی. وی با به کار گیری عنصر تخیل تصاویر زیبا و بدیعی را در قصاید خلق کرده است.

بررسی زبان شناسی رمز به عنوان یکی از گونه های هنجارگریزی معنایی در اشعار هوشنگ ابتهاج
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده ادبیات 1392
  لیلا اکبری قاشقچی   جلیل شاکری

بررسی زبان شناسی رمز یا نماد به عنوان یکی از گونه های هنجارگریزی معنایی در شعر معاصر، پژوهشی است که در صدد است، با نگرش و رویکردی زبان شناختی به شیو? نمادپردازی و رمزگرایی شاعران معاصر، دلیل این نوع هنجارگریزی معنایی را بیابد. در بین انواع هنجارگریزی هایی که «لیچ» زبان شناس انگلیسی بر می شمارد، هنجارگریزی معنایی و از بین انواع هنجارگریزی های معنایی، «رمز» یا « نماد» در شعر معاصر برجستگی خاصی دارد. اگر چه پیشینه نمادگرایی در ادب فارسی، به متون عرفانی می رسد، اما در شعر معاصر با توجه به زمینه اجتماعی، شرایط اختناق و خفقان و ابهام هنری، نمادپردازی و رمزگرایی شاعران مقوله ای کاملاً جدید است که از نیما آغاز می شود. شعر سمبولیک و نمادین معاصر از برترین و گسترده ترین زمینه ی ابهام و سایه روشن های هنری برخوردار است. بدین جهت مخاطب قادر است به هر شکل و شیوه ای متن را تأویل و در آن سهیم و شریک باشد. در واقع پژوهش حاضر، رویکردی است به شعر ابتهاج از زاویه ی هنجارگریزی معنایی، به شیوه های نمادپردازی سیاسی ـ اجتماعی و توجه به این امر که چه عناصر و موضوعاتی به صورت برجسته در شعر وی، کاربردی نمادین یافته اند. در بین مجموعه های شعری او بیشترین عناصر نمادین را می توان در مجموعه های« شبگیر» ، « یادگار خون سرو» و تا حدی در مجموعه «زمین» دید.

رویکرد انتقادی به کاربرد نقد زن محور در پژوهش های ادبی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  پریوش میرزاییان   نرگس باقری

دیدگاه های نقد فمینیستی و مفاهیم مربوط به آن در دهه های اخیر وارد حوزه های مختلفی از علوم شده اند. در این میان مطالعات ادبی فضایی بارور در تئوری های فمینیستی بوده اند. از آنجا که این مباحث در دانشگاه ها نیز مورد بحث قرار می گیرند، ضرورت نقد و بررسی آثاری که با کاربرد این تئوری ها انجام گرفته اند احساس می شود. برای هر نوع رویکرد انتقادی به کاربرد این تئوری ها در پژوهش های ادبی ابتدا نیاز به چشم اندازی دقیق وجود دارد. این پایان نامه به شیوه ی توصیفی- تحلیلی با ارائه ی یک منبع شناسی از پژوهش های ادبی، از سال 1313تا1391 که زن را محور اصلی خود قرار داده اند، ضمن آنکه چگونگی و بسامد پژوهش ها را نشان می دهد، به بررسی موضوعی آنها پرداخته، تکرارها و جاهای خالی و بررسی نشده را نیز مشخص می کند. همچنین تلاش شده است تا نمودارها و جداول ارائه شده خوانش و تحلیل شوند. بررسی پژوهش ها سیر صعودی تعداد پژوهش ها را در سال های اخیر، نشان می دهد. در بررسی موضوعی، نوع رویکرد پژوهشگران و چگونگی ورود به مبحث، بررسی شده است. همچنین مرور و تحلیل نمونه هایی از پژوهش ها نشان دهنده ی این واقعیت است که در بسیاری از آنها تنها بر مبنای دیدگاه نویسنده و با سوگیری های اولیه، به بررسی کلی سیمای زن در آثار ادبی پرداخته شده است و پژوهش ها چندان منطبق بر تئوری های نقد ادبی در این حوزه نبوده اند.

بررسی حوزه های سنت گرایی و نوآوری در غزلیات هوشنگ ابتهاج
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  نجمه نوروزی چگینی   سعید حاتمی

امیر هوشنگ ابتهاج (سایه)، شاعری چیره دست و ماهر و از درخشان ترین چهره های غزل سرای معاصر است که در هر دو شیوه سنتی و نو طبع آزمایی نموده و هنر آفریده است. به لحاظ ادای معنی در زبان، گاه نوگرایی است متمایل به سنت و گاه سنت گرایی است متمایل به نو و از نظر آشنایی با زیر و بم های زبان شعر فارسی، گوینده ای کم مثال است. در شعر سایه دو جنبه کاملا متفاوت به چشم می خورد نیمی از سروده های وی را غزلیاتی را تشکیل می دهد که ضمن برخورداری از احساساتی لطیف و شاعرانه، از نظر موسیقی و محتوا، همان حال و هوای غزلیات مولانا و حافظ را در ذهن تداعی می کند و نیمی دیگر مجموعه اشعاری است، در قالب چهارپاره، رباعی و شیوه نیمایی، غزل های او در حوزه های واژگان، ترکیبات، تصویرسازی ها، ویژگی های نحوی و درون مایه ها تحت تأثیر شعر نو نیمایی و در بردارنده نوآوری های فراوان است. غزلیات این شاعر از نظر بسامد اشتمال بر این نوآوری ها در میانه غزلیات شعرای متمایل به سنت گرایی، چون فریدون توللی و نادر نادر پور و متمایل به نوآوری چون، سیمین بهبهانی و حسین منزوی قرار می گیرد. پژوهنده در این جستار این نوآوری ها را در پنج حوزه، تخیل، عاطفه، موسیقی، زبان و شکل بررسی و تحلیل نموده است.

انسان کامل از منظر شهریار، سهراب سپهری و قیصر امین پور
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  محمد عزیزی   زهرا غریب حسینی

معرفی انسان کامل و تعیین شاخصه های مهمّ او، از هزاره های پیش شروع شده است. ابن عربی اوّلین نظریه پرداز مبحث خاتم الاولیا بود. وی با بیان این مطلب که خاتم اولیا در هر دوران مقرّب ترین اشخاص به پروردگار است، موضوع تبیین مصداق انسان کامل را جزو موضوعات جذّاب و بنیادی ادب و عرفان فارسی درآورد. این پژوهش به دنبال درک و بررسی شباهت ها و تفاوت های انسان کامل از دیدگاه سه شاعر معاصر، شهریار، سهراب سپهری و قیصر امین پور است که نشانه هایی از نظریه ی انسان کامل را گاه به صورت انسان ایده آل تاریخی و مذهبی ذکر کرده اند. این پژوهش به صورت اسنادی – کتابخانه ای به توصیف و تحلیل مصادیق انسان کامل و ذکر ویژگی های نمادین این الگوی آرمانی می پردازد. بر اساس نتایج به دست آمده از این پژوهش، شهریار و قیصر امین پور کسانی را انسان کامل می دانند که از جانب خداوند بر سایر انسان ها ولایت داشته و مقیّد به دین اسلام و توحید باشند. به عنوان مثال، چهارده معصوم و امام خمینی، به عنوان انسان های کامل در اشعار شهریار و قیصر امین پور معرفی شده اند. اما انسان کامل از منظر سهراب سپهری، محدود به یک دین یا ملّت خاص نیست و هر کسی که بتواند به جاودانگی و مقام والای قرب و تکلّم با خداوند نایل آید، یا این که بتواند با دیدی متفاوت و عدالت گرایانه به انسان و هستی بنگرد، می تواند انسان کامل باشد و به کمک سایر مخلوقات بشتابد. در میان اشعار سهراب سپهری هم هیچ اسم خاصی به عنوان یک انسان کامل دیده نمی شود و تنها از خویش به عنوان انسانی والا و به کمال رسیده سخن می گوید. گاهی اوقات نیز، صفات مربوط به انسان کامل را به صورت نمادین بیان نموده اند. قیصر امین پور برای بیان سه مورد از مهم ترین ویژگی های انسان کامل، یعنی، کامل ترین صورت مخلوقات بودن، جامع جمیع صفات آرمانی بودن و عبودیت محض و عبد خالص بودن، گل آفتابگردان، گل سرخ و نی را در معنای نمادین آن ها به گرفته است. شهریار و سهراب سپهری نیز از واژه های «کوه» و «درخت» واسطه ی فیض بودن انسان کامل را خواسته اند. هم چنین، قیصر امین¬پور ، از رنگ ها (سبز، سرخ و سبز سرخ) در معنای نمادین تکامل و جاودانگی استفاده کرده است.

معناشناسی ابدیت در شعر سهراب سپهری و قیصر امین پور
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  مهدیه پراک   زهرا غریب حسینی

آرزوی بی مرگی، «فنا فی الله» یا ابدیّت، بازتاب وسیعی در شعر و ادب پارسی داشته است. سهراب سپهری، شاعر عارف معاصر که از عرفان شرق آسیا بهره ای زیاد دارد، همواره در آثارش، با گونه ای تلاطم درونی، عملاً این موضوع را مطرح نموده است. برای مثال «سفر کردن» یکی از این موارد است. وی سی و دو شعر با مضمون «سفر کردن» دارد که بیست و دو مورد آن، سفرهای معنوی هستند که نوعی سفر به ابدیّت اند زیرا او از سفر استفاده می کند تا از این جهان و زندگی روزمره هجرتی داشته باشد به سوی جاودانگی. و دیگر اشعار شامل سفر به کودکی یا سفرهای جفرافیایی اند. از سوی دیگر در برخی از این سفرها، زن اثیری-اساطیری، که به نوعی تجلّی کهن الگوی «آنیما»ست، شاعر را عاشقانه تا مرحله اعتلای روح همراهی و راهنمایی می کند. هم چنین درختان و گیاهانی نیز در شعر سپهری وجود دارد که بر ابدیّت دلالت می کنند و عبارتند از: درخت سرو، کاج؛ گل نیلوفر، گل سرخ؛ و میوه هایی چون سیب، انگور و... قیصر امین پور نیز شاعر دیگری است که نمی توان او را به صراحت عارف دانست امّا با توجه به بررسی محورهای شعری اش همچون سفر کردن، نمادهای ابدی در سروده های او و برخورد متفاوت او با مرگ در اشعارش و... می توان گفت اشعار عارفانه ای دارد که بر نوعی درد جاودانگی دلالت می کنند. در این پژوهش برآنیم برای درک بهتر مفهوم و مصادیق ابدیّت ، از دو شگرد متداول معناشناسی یعنی «نماد» و «تقابل های معنایی» استفاده کنیم. روش انجام پژوهش اسنادی–کتابخانه ای و مبتنی بر تحلیل یافتههاست.

تحلیل بلاغی مأثورات مشایخ تصوف در کشف الاسرار میبدی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1392
  زهرا اکبری پور زین آبادی   محسن پورمختار

بر اساس این نظریه که عرفان نگاه هنری به مذهب و الهیات است می¬توان پذیرفت که سخنان عارفان و صوفیان از ویژگیهای کلام هنری برخوردار است. یعنی در سخنان صوفیان و عارفان بسامد هنرسازه¬هایی از قبیل سجع و جناس و همحروفی و انواع تشبیهات و استعاره¬ها و رمز و کنایه بیش از سخنان مردم عادی و حتی دینداران زاهد پیشه است. در این تحقیق سعی کرده¬ایم اقوال فارسی عارفان و صوفیان برجسته¬ای را که کلامشان در کتاب کشف الأسرار و عده الأبرار رشید الدین ابوالفضل میبدی آمده است از لحاظ برخورداری از جوهره هنری و آرایه¬های ادبی یررسی کنیم. در فصل نخست این پایان¬نامه پس از مقدمات و بیان مسأله تحقیق به تعریف عرفان و تصوف و ویژگی¬های آن پرداخته شده است. در فصل بعد به ویژگی¬های زبانی عارفان و دگرگونی¬هایی که در زبان ایشان اتفاق می¬افتد پرداخته¬ایم. در این راستا این مسأله که زبان عارف به دلیل نوع تجربه او از پیچیدگی¬های خاصی برخوردار می-شود که آن را به سوی نوعی رازآمیزی به پیش می¬برد و به علت نگاه هنری صوفی به مسأله دین از ابزارهای ادبی¬ساز سخن بیشتر بهره می¬گیرد تبیین شده است. در فصل سوم پایان نامه حاضر به تحلیل بلاغی سخنان استخراج شده پرداخته شد . بیشترین سخنان منقول که مورد بررسی قرار گرفت از پیرطریقت (احتمالاً خواجه عبدالله انصاری هروی) ، ابوبکر واسطی، ابوعبدالرحمن سلمی، سهل بن عبدالله تستری، ابوبکر شبلی و جنید بن محمد نهاوندی است و بر اساس این فصل می¬توان گفت که بیشترین آرایه¬ها یا هنرسازه-هایی که از سوی عارفان و صوفیانی که اقوالشان به فارسی در کشف الاسرار باقی مانده است استفاده شده سجع از نوع متوازی و مطرّف آن، جناس، تضاد، تناسب، است.

مقایسه ی شعر فروغ فرخزاد و سیمین بهبهانی با رویکرد نقد زن محور
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  زهره یاوری فر   سعید حاتمی

مسأله¬ی حقوق زن و برابری حقوق زنان با مردان از موضوعات جدی و جدیدی بود که در دوره¬ی مشروطه برای اولین باربه صورت جدی مطرح گردید و برای نخستین بار در ایران روشنفکران به فرهنگ مردسالار حاکم بر جامعه اعتراض کردند و این باب جدیدی را در ادبیات معاصرگشود. پرداختن به ادبیات و نقد درست مولفه ها و ویژگی های آن از نظرگاه های مختلف اعم از نقد شکلی، ساختاری، زبانی، معنایی، فمنیستی و... می تواند باعث رشد و پویایی بیش از پیش ادبیات گردد. مبحث فمنیسم و شعر معاصر یکی از مقوله های جدی و جدیدی است که اگر به درستی مورد مطالعه قرار گیرد، می تواند دستاورد بزرگی برای ادبیات و نقد معاصر به ارمغان آورد. فروغ فرخزاد و سیمین بهبهانی، از جمله ی مهمترین شاعرانی هستند که در دوره¬ی معاصر موضوعات و مضامین فمنیستی درآثار آن ها نمود یافته است.

بررسی و تحلیل اندیشه ها و مضامین اجتماعی در اشعار حمید مصدق
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  مجتبی سیستانی   سعید حاتمی

حمید مصدق (تولد: 1318 ه.ش ؛ وفات: 1377 ه.ش) شاعری متعهد و انقلابی و مردم¬گرا بود. دیوانش مشتمل بر اشعاری به سبک نیمایی و مملو از اشارات سیاسی و اجتماعی است. اغلب این اشعار در طول ده¬ها سال حکومت جابرانه و مستبدانه¬ی پهلوی سروده شده است. مبارزه با استبداد، آزادی¬خواهی و وطن¬دوستی، صبغه¬ی غالب اشعار اوست. نویسنده در این جستار می¬کوشد جنبه¬های سیاسی و اجتماعی اشعار این شاعر را بررسی کند. بر اساس نتایج این پژوهش، شاعر برای بیان عقاید انقلابی و ظلم¬ستیزانه¬ی خود در جامعه استبداد¬ زده پهلوی از نماد¬هایی سیاسی و اجتماعی چون: چراغ، پنجره، توفان، رود و آتش بهره برده است و به بهترین وجهی در قالب تعابیری نو و مبتکرانه و با بهره¬گیری از انواع تصاویر شاعرانه¬ی بدیع، افکار و اندیشه¬های خود را متجلی ساخته است.

بررسی مقایسه ای جریان سیال ذهن در رمان های "خشم و هیاهو" اثر ویلیام فاکنر و " شازده احتجاب" اثر هوشنگ گلشیری با بکارگیری تکنیک جریان سیال ذهن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده علوم انسانی 1393
  فاطمه مرتضوی   آنیتا لشکریان

این پایان نامه بررسی مقایسه ای جریان سیال ذهن در رمان های "خشم و هیاهو" اثرویلیام فاکنر و "شازده احتجاب" اثر هوشنگ گلشیری می باشد. هدف از این پایان نامه بررسی تکنیک نوشتاری جریان سیال ذهن با بکارگرفتن تئوری ذهن ویلیام جیمز که منبعی با ارزش را جهت تحلیلی و بررسی جریان سیال ذهن ارائه می دهد. در این پروژه زمان این رمان ها مورد بررسی قرار می گیرد و و نشان داده می شود که چگونه زمان گذشته و حال در هم می آمیزد و تکنیک جدیدی را درروایت داستان ارائه می کند. علاوه بر آن، این مطالعه خوانندگان را با هوشنگ گلشیری به عنوان یکی از اولین نویسندگان ایرانی که تکنیک های ادبی مدرن مانند جریان سیال ذهن را به کار گرفت ،آشنا کند. با بررسی منابع انگلیسی و فارسی، این تحقیق توضیح می دهد که چگونه تکنیک نوشتاری جریان سیال ذهن بر این دو رمان تاثیر گذارده است. این پروژه به این مطلب می پردازد که آیا استفاده از تکنیک نوشتاری جریان سیال ذهن در این دو رمان یکسان بوده است یا خیر. در پایان نتیجه گیری می شود که نویسندگان تکنیک یکسانی را دراین آثار به کار نگرفته اند.

تحلیل ساختاری و مضمونی نمایشنامه های بهمن فرسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  سعید رمشکی   جلیل شاکری

بهمن فرسی یکی از پیشروان نمایشنامه نویسی و ادبیات نوین در ایران، با تلفیقی از ساختار نمایشنامه های کلاسیک و تئاتر نوین، دست به خلق آثاری نو و تجربه ای تازه در دوران خود زده است. پژوهش حاضر با تأکید بر جلوه های ساختاری و مضمونی این نمایشنامه ها؛ به مثابه شکل نوینی از پردازش نمایشی، در پی دنبال کردن مسیری است که به زعم نگارنده نتیجه ی نگرشی خاص در فرم و محتواست. بدین منظور پایان نامه ی حاضر ضمن سیری کوتاه در تاریخ نمایشنامه-نویسی ایران، معرفی اجزای ساختاری نمایشنامه، معرفی مکتب ساختارگرایی، تئاتر ابزورد و نظریه-پردازان برجسته ی آن ها، به کشف الگوی ساختاری حاکم بر نمایشنامه های بهمن فرسی و مقایسه ی آن ها با یکدیگر پرداخته است. درک نوین فرسی از مقوله ی "کنش دراماتیک"، کمرنگ شدن نقش رویدادهای درونی و بیرونی رایج شده در تئاتر سنتی، گسترش و غلبه لایه ی کلامی نمایش بر لایه ی کنشی و ... از جمله اصول و رویکردهای نوآورانه ای هستند که فرسی در نمایشنامه هایش به آن ها روی آورده است. وی در برخی نمایشنامه ها مثل گلدان، چوب زیر بغل، صدای شکستن، سبز در سبز و ... متأثر از تئاتر ابزورد، نقش رویدادهای بیرونی نمایش و پیرنگ علی و معلولی رایج در تئاتر سنتی را کنار گذاشته و لایه های فکری و عقیدتی نمایش را تقویت کرده است. نوجویی و اعتراض، طرح مدور نمایش ها، پیچیدگی شخصیت ها و مواضع فلسفی-عقیدتی آنان، تصاویر شاعرانه و در آخر پایان باز نمایش که در بیشتر مواقع خبری از گره گشایی نیست از ویژگی های بارز و نهادی در تئاتر فرسی است؛ تحقیق حاضر با قرائتی آزاد ازنظریه های مکتب ساختارگرایی در پی کشف ساختار این نمایشنامه ها و شناسایی حدود تأثیراتی است که میان تئاتر ابزورد و نمایشنامه های بهمن فرسی در فرم و محتوا وجود دارد.

بررسی حوزه های نوآوری در اشعار محمدعلی بهمنی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده ادبیات 1393
  رویا ارجمندی   جلیل شاکری

شعر هر شاعری، آینه تمام نمای زندگی اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و هنری جامعه ای است که در آن زندگی می کند. بر این اساس و در دنیای معاصر، عده ای از شاعران بر این باورند که قالب ها و زبان شعر کلاسیک برای بیان این شرایط و محیط، قاصر است؛ از این رو هر کدام به شیوه ای سعی در به روز رسانی شعر خود متناسب با زمان و مکان زیستگاه خویش دارند؛ و این آغاز قدم نهادن در وادی نوآوری ست. شیوه های نوآوری در میان شاعران مختلف متفاوت است؛ بعضی تنها مفاهیم امروزی و کلمات جدید را در شعر خویش وارد می کنند و این شیوه را نوآوری در شعر معاصر می دانند؛ شبیه آنچه محمدتقی بهار به آن معتقد بود؛ عده ای دیگر با روی آوردن به قالب های شعری جدید سعی در تغییر سبک خویش دارند و خود را از پیروان نیما در این حیطه می دانند؛ و عده ای چون محمدعلی بهمنی نه از سنت کهن ادبی بریده اند و نه لزوم تجدد ادبی را منکر شده اند؛ اینان شیوه ای میانه در پیش گرفته اند. محمد علی بهمنی یکی از نام آشناترین شاعران معاصر است که در عرصه ی نوآوری قدم نهاده است؛ هرچند قالب غزل کلاسیک را گاهی برای بیان مقصود برمی گزیند، اما دیگر قالب های شعری او نیز تلفیقی از قالب سنتی با مضامین و مفاهیم امروزی است که سبب شده از وی به عنوان شاعری نوکلاسیک یاد شود. در این پژوهش به بررسی حوزه های نوآوری در اشعار محمدعلی بهمنی در حوزه های زبانی، تخیّل، موسیقی، عواطف و ساختار و محتوا می پردازیم می پردازیم تحت عنوان بررسی حوزه های نوآوری در اشعار محمدعلی بهمنی. مبنای کار ما در تقسیم بندی و تحلیل، بررسی میزان استفاده این شاعر از کلمات جدید، واژه سازی ها، عامیانه ها؛ تشبیه، استعاره، کنایه ، موسیقی بیرونی، درونی، کناری، عواطف، ساختار، مضامین و محتوای اشعار ایشان خواهد بود.

رمز و رمزگرایی در مجموعه آثار احمد عزیزی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  کلثوم اسفندیاری مهنی   سعید حاتمی

نماد از منظر علوم بلاغی کلمه، عبارت و یا جمله ای است که علاوه برمعنای ظاهری، طیف معنایی گسترده ای به خواننده القا کند. از آن جا که بیان اندیشه های غامض عرفانی و انعکاس غیرمستقیم اندیشه های سیاسی و اجتماعی در قالب نمادین آسان تر است، از دیرباز نماد و نماد پردازی در ادب فارسی، به ویژه در گستره ی شعر فارسی، ظهور ویژه ای داشته است. در ادبیات معاصر علاوه بر عوامل مذکور، توجه به آشنایی زدایی در متون ادبی و ظهور مکاتبی که گرایش خاص به ابهام دارند، بسامد نمادپردازی را افزون تر کرده است .در میان شاعران معاصر، احمد عزیزی به منظور تأثیرگذاری بیشتر بر مخاطب از طریق ایجاد ابهام، شرکت دادن مخاطب در آفرینش معنایی و واداشتن او به درنگ و تأمل در معنای شعر، از نماد بهره جسته است. هدف نگارنده در این جستار بررسی برخی از رایج ترین نمادهای به کار رفته در شعر احمد عزیزی از طریق تحلیل متن است. بر اساس نتایج این پژوهش، عزیزی در آفرینش نمادها، خلاق و نوآور است؛ اغلب نمادهای او به منظور آفرینش زیبایی ادبی به کار رفته است و صرفا جنبه ی هنری دارد با وجود این برخی نمادهای سیاسی و اجتماعی هم در شعر او یافت می شود.

نقد روانشناختی شخصیت های مجموعه داستان های کوتاه غلامحسین ساعدی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده ادبیات 1393
  بهناز بخشی   جلیل شاکری

چکیده نقد روانشناختی شخصیت در داستان کوتاه یکی از رهیافت ها و گفتمان ها در حیطه ی نقد ادبی محسوب می شود و رویکرد بسیار مناسبی برای عبور از سطح ظاهری و واکاوی ریشه های یک اثر ادبی است. فروید یکی از مهم ترین اندیشمندان قرن بیستم است و برخی از نظریه هایش تقریبا در همه ی ابعاد فرهنگ غرب رسوخ کرده است، و آن چنان چهره شناخته شده ای است که کمتر کسی است که با مفاهیمی چون لغزش زبانی، تحلیل رویا یا حتی واژه ی «ناخودآگاه» آشنا نباشد. غلامحسین ساعدی خود روانپزشک است و آثارش در فضایی وهم آلود می گذرد، بیشتر داستان هایش به سبک رئالیسم جادویی و سوررئالیسم نوشته شده اند و از آنجایی که سردمداران مکتب ادبی سوررئالیسم در غرب، خود روانپزشک بوده و در خلق آثار خود متاءثر از نظریه های فروید بوده اند در نتیجه، آثار داستانی غلامحسین ساعدی بهترین گزینه برای نقد روانشناختی از این دیدگاه است. در این پایان نامه به نقد روانشناختی شخصیت های پنج مجموعه داستان کوتاه(عزاداران بیل، ترس و لرز، واهمه های بی نام و نشان، دندیل و گوروگهواره) ساعدی و خود شخصیت نویسنده بر اساس نظریه ی روان پویشی فروید، پرداخته ایم. روش انجام پژوهش اسنادی-کتابخانه ای است که با تحلیل یافته ها و مبتنی بر نقد روانشناختی و تکیه بر نظریات فروید انجام شده است. شخصیت ها براساس عقده ادیپ، مکانیسم های دفاعی و علل آن مورد بررسی قرار گرفتند و همچنین نمادهای به کار رفته در متن مورد واکاوی قرار گرفت. در این پژوهش شخصیت ها به عنوان خودهای بالقوه ای از خود نویسنده به سمت مرگ گرایش داشته و با عقده ادیپ تطابق داشتند. نمادها نیز همسو و همگام با فضا و شخصیت ها حول مرگ و ابژه نخستین در گردش بودند. واژه های کلیدی: ادبیات معاصر، داستان، نقد روانشناختی، شخصیت، غلامحسین ساعدی