چکیده پدیده تربیت بدنی و ورزش به عنوان یک واقعیت اجتماعی در ساختار جوامع مختلف بشری وجود داشته و با شتاب هر چه بیشتر در حال رشد و توسعه و تکامل می باشد. توسعه منابع انسانی برگ برنده سازمان های موفق است. این سازمان ها بخش مهمی از اهداف خود را به رشد و توسعه نیروی انسانی اختصاص می دهند. اهمیت منابع انسانی به عنوان مهمترین سرمایه سازمان باید به باور مدیران عالی تبدیل شده و نیروی انسانی به عنوان مهمترین متغیر در نظر گرفته شود تحقیق حاضر به بررسی راهکارهای توسعه ی منابع انسانی ورزش ژیمناستیک استان آذربایجان شرقی می پردازد. این تحقیق از نوع توصیفی، میدانی - مقایسه ای می باشدکه با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته، و پس از تایید روایی و پایایی آن مورد استفاده قرار گرفت. جامعه ی آماری این پژوهش را مسئولین هیئت ها، مربیان و داورانی که در حال فعالیت می باشند و همچنین ورزشکاران نخبه بالای 15 سال استان که در حین انجام پژوهش حاضر در حال فعالیت در رشته ژیمناستیک بودند تشکیل می دهد. تعداد کل جامعه آماری این تحقیق 79 نفر می باشدکه نمونه آماری را نیز تشکیل می دهد و پس از توزیع پرسشنامه ها تعداد 76 پرسشنامه عودت داده شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آمار توصیفی جهت بررسی شاخص های گرایش مرکزی و نوع توزیع جامعه و از آمار استنباطی )تحلیل واریانس، آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون و آزمون ( lsd در سطح معنی داری p?0/01 استفاده گردید. نتایج این تحقیق نشان داد عوامل جذب، آموزش، ارتقاء و پرورش، حفظ و نگهداری و نظارت و ارزشیابی نیروی انسانی در توسعه منابع انسانی ورزش ژیمناستیک تاثیر گذار است. همچنین در تجزیه و تحلیل، به روش تحلیل عاملی مشخص گردید عامل حفظ ونگهداری با مقدار ویژه 73/6 و واریانس عامل21/14 بیشترین تاثیر را در توسعه منابع انسانی ورزش ژیمناستیک دارا می باشند.

هدف از پژوهش حاضر تبیین رابطه ابعاد هوش هیجانی و اثر بخشی با تعهد سازمانی مدیران بوده و روش پژوهش، توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری تمامی مدیران مقطع متوسطه شهرستان بستک بوده و با توجه به اینکه تعداد کل مدیران 95 نفر می باشد، حجمنمونهبراساسروش سرشماری کل جامعه یعنی همان 95 نفرانتخابشد و بین تمامی مدیران پرسشنامه توزیع شد. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه اثربخشی مدیران دکتر شریف(1384)، پرسشنامه هوش هیجانی تراویس و گریوز(1990)، پرسشنامه تعهد سازمانی آلن و مایر(1990) مورد استفاده قرار گرفته است. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار استنباطی آزمون همبستگی و رگرسیون استفاده شد ودر سطح آمار توصیفی به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از جدول توزیع فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد و در سطح آمار استنباطی به منظور تعیین رابطه ی بین متغیرها از آزمون همبستگی و رگرسیون استفاده گردیده است. نتایج پس از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد کهتعهد سازمانی با خود مدیریتی و مدیرت رابطه در سطح پنج درصد رابطه معکوس و معنی دار دارد. تعهد عاطفی با خود مدیریتی در سطح پنج درصد و آگاهی اجتماعی در سطح یک درصد رابطه مستقیم معنی دار دارد. تعهد مستمر فقط با خودآگاهی در سطح پنج درصد رابطه معکوس معنی دار دارد. تعهد هنجاری با خود مدیریتی در سطح پنج درصد رابطه معکوس معنی دار و با آگاهی اجتماعی و مدیریت رابطه در سطح یک درصد رابطه مستقیم معنی دار دارد.تعهد سازمانی با بعد دانش آموزان در سطح یک درصد رابطه مستقیم و معنی داری دارد. تعهد عاطفی با بعد والدین در سطح یک درصدرابطه مستقیم و معنی داری دارند.تعهد مستمر با بعد دانش آموزان در سطح یک درصد و با بعد کارکنان در سطح یک درصد رابطه مستقیم معنی دار دارد. تعهد هنجاری با هر سه بعد اثربخشی رابطه مستقیم معنی دار در سطح یک درصد دارد.

آشکارسازی چهره یکی از مهمترین شاخه های پردازش تصویر و بینایی ماشین است. طراحی یک الگوریتم سریع آشکارسازی چهره در کاربردهای بلادرنگ امری ضروری است. برای رسیدن به این هدف باید از اطلاعات اضافی محیط استفاده کرد. بهترین اطلاعات اضافی محیط، که هم ساده بدست آید و هم دقت کاقی را داشته باشد، اطلاعات عمق است. در این تحقیق با استفاده از ویژگی های منحصر به فرد تصویر عمق، با طراحی یک الگوریتم هوشمند به افزایش سرعت آشکارسازی چهره کمک شده است.

شافتسبری، هاچسن و هیوم معروفترین اندیشمندانی اند که معتقدند ذوق (و نه عقل) زیبایی را دریافت کرده و مورد داوری قرار می دهد. شافتسبری معتقد است که زیبایی همان هماهنگی است و ذوق آن را بصورت شهودی دریافت می کند. در واقع ذوق حساسیت طبیعی انسان به زیبایی و زشتی است. هاچسن برخلاف شافتسبری معتقد است که زیبایی کیفیتی واقعی نیست، آن تنها تصور لذت بخشی است که از مشاهده ی کیفیت همگونگی درون چندگونگی در ما ایجاد می شود. برای هاچسن ذوق یکی از حواس درونی انسان است که از کیفیت همگونگی درون چندگونگی لذت (زیبایی) را اخذ می کند. هیوم همانند شافتسبری ذوق را حساسیت طبیعی انسان به زیبایی و زشتی می داند (و نه یکی از حواس درونی). او معتقد است که زیبایی کیفیتی واقعی نیست و تنها به احساس لذت بخش در ما اشاره می کند. این احساس لذت بخش را کیفیات متعدد ایجاد می کند. هیوم با تکیه بر عقیده ی خود در مورد زیبایی تنها اندیشمندی است که تمام لوازم نظریه ی ذوق را می پذیرد؛ اگر ما به ذوق معتقد باشیم نمی توانیم از کیفیت یا کیفیات مشخصی صحبت کنیم که ضرورتا احساس زیبایی را ایجاد می کنند.