هدف این تحقیق بررسی عوامل اقتصادی - اجتماعی موثر بر ریسک پذیری والدین در فرزندآوری مجدد پس از تولد اولین فرزند معلول است . این تحقیق به شیوه پیمایش صورت پذیرفته است . داده های بوسیله پرسشنامه از یک نمونه 220 نفری از مادرانی که دارای فرزند معلول مادرزاد در یکی از مدارس آموزش و پرورش استثنایی شهر شیراز بوده اند، در سال 1377 گردآوری شده است . تجزیه و تحلیل داده ها جهت آزمون فرضیات به دو شیوه تجزیه و تحلیل دو متغیره و چند متغیره انجام شد و نتایج تحقیق به شرح زیر بدست آمد: در تجزیه و تحلیل دو متغیره، متغیرهای سن ریسک پذیری مرد، سن ریسک پذیری زن، تحصیلات مرد، تحصیلات زن، منزلت شغلی مرد، تعداد فرزند دلخواه مرد، تعداد دختر مورد تقاضای مرد، تعداد پسر مورد تقاضای مرد، احساس خطر طلاق از سوی زنان در صورت خویشاوندی نزدیک با همسر، احتمال معلولیت فرزند پس از فرزند معلول و دست یافتن به تعداد فرزند دلخواه، رابطه معنی داری با ریسک پذیری والدین در تولد محدود پس از تولد فرزند معلول دارند. در حالیکه متغیرهای آشنایی با شیوه های جلوگیری از بارداری، استفاده از وسایل جلوگیری، پایگاه اقتصادی - اجتماعی، ارزشهای اقتصادی - اجتماعی منتسب به کودکان، ارزشهای عاطفی روانی منتسب به کودکان، اعتقادات سنتی، رابطه خویشاوندی زوجین، نوع معلولیت فرزندان، نوع وسایل مورد استفاده برای جلوگیری از بارداری، دست یافتن پدر به فرزند دلخواه، رابطه معنی داری با ریسک پذیری والدین ندارند. در تجزیه و تحلیل چند متغیره، متغیرهای تعداد دختر دلخواه مرد و تعداد پسر دلخواه مرد، وارد معادله رگرسیون شده بنحوی که این دو متغیر در حدود 31/2 درصد تغییرات ریسک پذیری را تبیین نموده اند. تعداد پسر دلخواه مرد با متغیر وابسته رابطه مستقیم و تعداد دختر دلخواه مرد با متغیر وابسته رابطه معکوس داشته است . با صرفنظر از این دو متغیر از تجزیه و تحلیل چند متغیره، چهار متغیر سالهای ازدواج، سن زن هنگام ریسک پذیری، منزلت شغلی مرد و دست یافتن مادران به تعداد فرزند دلخواه وارد معامله شده و نسبت به سایر متغیرها بالاترین همبستگی را با متغیر وابسته داشته اند. سایر متغیرها در تحلیل چند متغیره وارد نشده اند.

هدف از این تحقیق بررسی این موضوع می باشد که آیا پایگاه اقتصادی - اجتماعی و سیاسی می تواند در تبیین خشونت سیاسی موثر باشد . همچنین این تحقیق به دنبال یافتن متغیرهای تاثیرگذار پایگاه اجتماعی - اقتصادی و سیاسی بر پتانسیل خشونت سیاسی می باشد.

در این پژوهش سعی شده است تا اولا میزان بهره مندی فرهنگیان از وسایل ارتباط جمعی ( رادیو، تلویزیون، سینما و مطبوعات) مشخص شد و ثانیا به نقش عوامل جمعیتی ، اقتصادی - اجتماعی و رسانه ای در تاثیرگذاری بر میزان بهره مندی از وسایل ارتباط جمعی آن به آزمون گذاشته شود.

هدف از انجام این تحقیق، آن است که آگاهی (شناخت) و عملکرد زنان شوهردار در استفاده از وسایل تنظیم خانواده بین شاغلین و غیرشاغلین مورد بررسی و مقایسه قرار گیرد. در این پژوهش، ابتدا مطالعات انجام شده در داخل و خارج مورد مطالعه قرار گرفت و سپس نظریات و دیدگاههای موجود پیرامون تنظیم خانواده بیان گردید. نهایتا از رهیافت ترکیبی برای تبیین موضوع استفاده شد. روش تحقیق، میدانی، با استفاده از تکنیک پرسشنامه به جمع آوری اطلاعات اقدام شد. حجم نمونه 200 نفر از جامعه آماری زنان شوهردار 49 -15 ساله تعیین گردید. از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شد. تعداد نمونه به دو گروه 100 نفری شاغل و خانه دار تقسیم شد. داده ها پس از پردازش به وسیله نرم افزار ‏‎spss‎‏ در دو سطح توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل گردید. یافته های مطالعه نشان داده است که بین اشتغال زنان، تحصیلات، میزان شناخت، درآمد، تعداد فرزندان و تمایل به استفاده از وسایل تنظیم خانواده و کاربرد وسایل جلوگیری (تنظیم خانواده) رابطه معناداری وجود دارد و بین متغیرهای، سن زنان، محل تولد، بعد خانواده، سن ازدواج، خویشاوندی با شوهر، با تنظیم خانواده رابطه معناداری وجود ندارد. همچنین در محیط اجتماعی، اقتصادی و جمعیتی احتمال استفاده زنان شاغل از وسایل تنظیم نسبت به زنان خانه دار بیشتر بود.

هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل جمعیتی، اجتماعی، و اقتصادی موثر بر استفاده از وسایل و روشهای جلوگیری از بارداری و کاهش باروری در شهرستان اهر می باشد. در این پژوهش ابتدا مطالعات انجام گرفته شده مورد بررسی قرار گرفت. در این تحقیق 250 نفر از زنان شوهردار ساکن اهر با روش نمونه گیری تصادفی قشربندی شده برای مطالعه انتخاب و اطلاعات لازم با استفاده از پرسشنامه جمع آوری گردید.داده های جمع آوری شده در دو سطح توصیفی و استنباطی مورد بررسی قرار گرفت و نتایج تحقیق بدین شرح است.حدود 84 درصد از زنان مورد مطالعه از وسایل و روشهای جلوگیری ا بارداری استفاده می کنند و در بین وسایل و روشهای جلوگیری، استفاده از فرص، بیشترین درصد (4/44) را به خود اختصاص داده است. بیشترین درصد استفاده کننده از وسایل و روشهای جلوگیری در گروههای سنی 29-25 بوده است. در بین منبع کسب اطلاع در مورد وسایل و روشهای جلوگیری، مراکز بهداشتی و تنظیم خانواده 6/67 درصد بوده است. همچنین دربین ارائه دهنده گان خدمات تنظیم خانواده، مراکز بهداشتی بیشترین درصد (4/84) را به خود اختصاص داده است. در بین توصیه کننده به استفاده از وسایل و روشهای جلوگیری از بارداری، کارکنان مراکز بهداشت و تنظیم خانواده بیشترین درصد (2/69) را به خود اختصاص داده است. همچنین 4/86 درصد از زنان مورد مطالعه در دسترسی به وسایل و روشهای جلوگیری از بارداری مشکلاتی نداشته اند.نتایج نشان داد که بین درآمد و استفاده از وسایل و روشهای جلوگیری از بارداری رابطه ندارد. بین استافده از رسانه های جمعی و استفاده از وسایل و روشهای جلوگیری از بارداری رابطه معنی دار بوجود آمد، که نشان از اهمیت رسانه های جمع بر بالا بردن آگاهی زنان در مورد استفاده از وسایل و روشهای جلوگیری از بارداری می باشد.

هدف این تحقیق، بررسی تاثیر عوامل اجتماعی - اقتصادی (سطح تحصیلات بازاری و اطرافیان، در معرض وسایل ارتباط جمعی قرار گرفتن، تکثر روابط، خاستگاه شهری و روستایی داشتن، وضعیت اقتصادی، سن) بر روی باورهای فرهنگی (تقدیرگرایی بعنوان باور منفی و اهمیت به کار و کوشش به عنوان باور مثبت) در بازار وکیل (بازار سنتی) و پاساژ مرکز خرید شیراز (بازار مدرن) می باشد. در این تحقیق از نظریه نوسازی، شاخه مدل فرهنگی استفاده شده است. روش آن، به شیوه پیمایش می باشد. داده ها، بوسیله پرسشنامه، از یک نمونه 250 نفری از بازاریان در بهمن ماه 1376 گردآوری شده اند. تجزیه و تحلیل داده ها، جهت آزمون فرضیات، به دو شیوه تجزیه و تحلیل دو متغیره و چند متغیره انجام شد، و نتایج زیر حاصل گردید. افرادیکه عضو بازار سنتی هستند در مقایسه با افراد بازار مدرن، تقدیرگراتر هستند. افراد دو بازار مدرن و سنتی به اهمیت کار و کوشش باور دارند. در صورتیکه بازاری و اطرافیانش از تحصیلات در حد پایین و متوسط برخوردار باشند، تقدیرگرایی بازاری افزایش می یابد. همچنین، در معرض وسایل ارتباط جمعی قرار در رگرسیون چند متغیره اهمیت به کار و کوشش، تنها وضعیت اقتصادی در سطح متوسط، وارد معادله شده است. به عبارت دیگر بازاریانیکه از وضعیت اقتصادی در سطح متوسط برخوردارند، به کار و کوشش کمتر اهمیت می دهند. در مجموع، می توان گفت، باورهای منفی و مثبت به متغیرهای اجتماعی بستگی دارند. و در نظامهای اجتماعی سنتی، باورهای منفی بیشتر از باورهای مثبت رواج دارند.

این تحقیق تاثیر مرگ و میر نوزادان و بچه ها را بر پیامدهای رفتار باروری در استان بلوچستان بر اساس داده های پایه آزمایش می کند ، اثرمنفی و قوی در تغییر بعد خانوار یک اثر جابجایی را نشان می دهد . یک عامل که تاثیر آن مشاهده شد استفاده منظم از وسایل پیشگیری از بارداری بود که ارتباط مثبت و مستقیم با تعداد بچه های زنده مانده و تعداد بچه هایی که تا کنون بدنیا آمده اند ‏‎(ceb)‎‏ داشت . همچنین با اطمینان می توان رابطه علی بین بچه هایی که قبلا فوت شده اند و بچه هایی که تاکنون به دنیا آمده اند را نشان داد . سن فرد در وقت قطع باروری (عقیم کردن ) بستگی به تعداد بچه های زنده مانده دریک خانواده دارد . میزان باروری بر اساس کاهش میزان مرگ و میر کودکان کاهش یافته است . بنابراین در بیشتر موارد مدت شیردهی طولانی تر به عنوان یک نتیجه کاهش در میزان مرگ و میر کودکان بود . در این تحقیق فاصله گذاری بین بچه ها برای زوجینی که مرگ و میر بچه ها را تجربه کرده بودند ، فاصله گذاری بین بچه هایشان کمتر بود و این پدیده در استان به طور طبیعی افزایش یافته است .بهرحال این تحقیق نتایج دخالت عوامل موثر دیگر غیر از مرگ و میر نوزادان و مرگ و میر کودکان را بر میزان باروری نشان می دهد .