نام پژوهشگر: محمدتقی باقری
محمدتقی باقری فرزین ناصری
با وجود تأکید بر به اشتراک گذاری ظرفیت سواری ها در سال های اخیر و اتکا به انواع سیاست های بازدارنده ی سواری به صورت تک سرنشین، سیستم های سواری اشتراکی در عمل به مقبولیت چندانی بین عموم مردم دست نیافته اند. یکی از راهکارهایی که در جهت گسترش بیشتر سواری اشتراکی پیشنهاد شده است، بسط مفهوم آن با پوشش نوع جدیدی از درخواست ها به نام "درخواست های غیرمترقبه" بوده است. این امر موجب پیدایش نوع جدیدی از سیستم های سواری اشتراکی با نام "سواری اشتراکی پویا" گردید. در میان موضوعات تحقیقی مختلف موجود در سواری اشتراکی پویا، هدف از این پایان نامه ارائه الگوریتم های بهینه سازی به منظور تطبیق متقاضیان با یک دیگر در این گونه سیستم ها است. متأسفانه مشاهده می شود عموماً تلقی صحیحی از سواری اشتراکی پویا وجود نداشته، و الگوریتم های ارائه شده در تحقیقات پیشین بر پایه مدل هایی ناسازگار با سیستم های سواری اشتراکی پویا صورت پذیرفته اند. از این رو در این تحقیق ابتدا مدلی ریاضی از یک سیستم سواری اشتراکی پویا در حالت تطبیق یک راننده به چند مسافر ارئه داده، و سپس الگوریتم پیشنهادی را با بهره گیری از بهینه سازی کلونی مورچگان و بر پایه مدل ریاضی پیشنهادی طراحی کردیم. هم چنین مدل پیشنهادی خود را با افزودن شرط پیاده روی مسافران حول نقطه مبدأ بسط دادیم. افزودن این شرط در راستای برآورده ساختن ترجیح های خصوصی مسافران می تواند مفید واقع گردد. از آن جا که در سواری اشتراکی پویا به عنوان نوعی از سواری اشتراکی سازمان یافته مبتنی بر آژانس های تطبیق ضمانت و قطعیتی در تطبیق تمامی متقاضیان با یک دیگر وجود ندارد، در مدل پیشنهادی امکان سفر مستقل مسافرین و راننده ها را در صورت عدم تطبیق لحاظ کرده و در تابع هدف نیز اعمال نمودیم. هم چنین در ساختار پیشنهادی، زمان شروع حرکت راننده ها و سوار کردن مسافران در صورت تطبیق، در قالب یک پنجره زمانی محاسبه می شود، که تا حد زیادی سطح اتکا به تطبیق های پیشنهادی را در مرحله اجرا بالا خواهد برد. در نهایت ارزیابی نتایج حاصل از پیاده سازی الگوریتم نشان می دهد که الگوریتم ارائه شده قادر به حل مسأله با دقت بیش از 90% می باشد.
محمدتقی باقری حسن صالح نژاد
اقتصاددانان در حوزه امور مالی اعتقاد دارند که سرمایه را باید به نحو بهینه تخصیص داد. وجود بازار کارا به سرمایه گذاران کمک می کند تا بتوانند به آسانی وجود مورد نیاز را گردآوری نمایند. در بازار کارا اطلاعاتی وجود ندارد که اقلیتی از آن باخبر و سایر سرمایه گذاران از آن بی خبر باشند. حال چنان چه تعداد کمی از معامله گران به اطلاعات با ارزشی دسترسی داشته باشند که مابقی سرمایه گذاران از آن بی اطلاع باشند و این اطلاعات در قیمت واقعی سهام منعکس نشده باشد، می توانند بازده مازاد (بازده غیر عادی) کسب کنند. این بازده مازاد یکی از مشخصه های بازار نیمه کارا (یا غیر کارا) است کاهش بازده مازاد از طریق شناسایی عوامل مرتبط با ایجاد آن امکان پذیر است. در صورت اثبات چنین رابطه ای در بازار سرمایه ایران و آگاهی سایر سرمایه گذاران از این ارتباط می توان بازده مازاد را تا حدودی کاهش داده و با پارامترهای بازار کارا در شکل نیمه قوی نزدیک تر شد. از این رو در این تحقیق رابطه بین نرخ بازده مازاد و نسبت های مالی در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1382 الی 1388 مورد بررسی قرار گرفته است. برای مدل یابی از آزمون رگرسیون استفاده و مدل نهایی بر اساس معیارهای ضریب تعیین و میانگین مربعات خطا انتخاب شده است. نتایح بدست آمده از بررسی شرکت های نمونه نشان دهنده آن بود که میان بازده مازاد و تعدادی از نسبت های مالی(نسبت فروش به دارایی ثابت، بازده حقوق صاحبان سهام عادی، بازده مجموع دارایی ها و نسبت ارزش بازار) رابطه معنا داری وجود دارد. از آنجا که هدف پیش بینی آینده است، با توجه به یافته های تحقیق، مدل پیش بینی ارائه گردید.