نام پژوهشگر: حسین سرکار حسن خان
حسین سرکار حسن خان تورج رهنما
تجربه نشان داده است که از آغاز کار گروه آموزش آلمانی در دانشگاههای ایران، بنیادی ترین دشواری کار دانشجویان، در آموختن زبان به مفهوم ابزار بودن آن، بوده است. زبان ابزار ارتباط است و هر تعریف دیگر از زبان تنها نمونه ای از آن شکل اصلی (زبان) است. تنها تعداد اندکی از دانشجویان توانسته اند به مهارت های لازم زبانی دست یابند و این باعث شده است که اغلب دانشجویان در سالهای پایانی تحصیل نیز نتوانند با متون پیشرفته ارتباط لازم را برقرار کنند. از جمله علل این ناتوانی یکی نقص مواد و روشهای آموزشی است که هرگز براساس اهداف واقعی آموزش زبان طرح ریزی نشده بوده اند. دانشجویان در دو یا سه نیمسال نخست تحصیل به آموختن زبان می پرداخته اند و آن هم نه طبق خواستهای منطقی از زبان. امروزه می بینیم که در آموزشگاههای زبان آلمانی در سراسر دنیا براساس روشهای نوین آموزش، زبان آلمانی به فراگیران ارائه می شود و این کوششها در برانگیختن انگیزه آموزش و نیز در پیشرفت زبان آموزان موفق بوده است. یکی از این روشها، روش ارتباطی است. که در این رساله به معرفی و تشریح نکات مثبت آن در مقابل دیگر روشهای سنتی پرداخته شده است. روش ارتباطی می کوشد تا براساس خواستهای واقعی از آموختن زبان خارجی موقعیتهایی تا حد امکان واقعگرایانه ایجاد کند و زبان آموز را وادارد تا در این موقعیت خاص واکنش واقعی نسبت به آن نشان دهد. یافته های روانشناسی آموزش زبان، دستور زبان آموزشی، روشهای به کارگیری حافظه، روشهای درک مفهوم منطبق بر اصل ایجاد ارتباط و دیگر شاخصهای این رشو آموزشی، مدرس و زبان آموز را یاری می کند تا بتواند به زبان جددی ارتباط برقرار کنن و از این مهم تر همه این راهها می توانند کمک کنند که زبان آموز با گویشوران زبان جدید و نیز با متون نوشته شده به آن زبان ارتباط گفتاری-نوشتاری ایجاد کند. آنچه در این رساله به آن پرداخته شده است، در واقع مقایسه ای است بین روش ارتباطی و روشهای سنتی (یا به عبارتی قدیمی). مطالعه این کار شاید (و امیدوارم که بتواند) راهگشایی باشد برای هر چه موفق تر شدن نظام آموزش زبان آلمانی در دانشگاه های ایران.