پژوهشگر در بررسی مقدماتی خود دریافت که علت بیکاری و یا ترک کار و یا غیبت های زیاد از حد جانبازان می تواند عدم تناسب شرایط جسمی و روانی آنها با شغل موجود یا احرازی باشد بعبارت دیگر، هرگاه بین شرایط احراز شغل و ویژگیهای فرد جانباز سازش وجود داشته باشد، بسیاری از مشکلات اشتغال جانبازان حل خواهد گردید. ایجاد چنین سازشی، نیازمند ارزیابی دقیق شغل و فرد می باشد که یکی از مراحل اصلی فرآیند توانبخشی حرفه ای است. مشاهده عملکرد فرد جانباز از طریق قرار دادن او در شغلی واقعی یا شبیه سازی شده از شیوه های توسعه یافته و متداول در جهان امروز می باشد که می تواند سازش فرد را با شغل احرازی مشخص نماید. پژوهش حاضر، برهمین اساس و در مورد تعدادی از جانبازان شاغل در یک واحد تولیدی انجام گردیده است.

این تحقیق بر آن است تا با استفاده از روشهای داده کاوی پیشرفته و مدلی هوشمند به تشکیل واحدهای استراتژیک براساس ویژگیهای مهم و مورد نظر موسسه بازرگانی مورد تحقیق (سازمان صنایع و معادن بنیاد) بپردازد. سعی بر این است تا مدلی منعطف و کلی طراحی شده تا بتوان در شرایط مکانی و زمانی دیگر نیز از آن استفاده نمود. بر این اساس، سوال اساسی تحقیق این است که چگونه می توان تعداد زیادی محصول را با ویژگیهای متعدد و متفاوت (به لحاظ مقیاس و وزن) در تعدادی گروه (تعداد گروه از قبل مشخص است ولی ویژگیهایش نامعلوم می باشد) قرار داد به گونه ای که محصولات در درون هر گروه بیشترین تشابه را داشته و گروهها با هم دیگر بیشترین تفاوت را به لحاظ ویژگی ها داشته باشند. امید است بتوان به نتایجی دست یافت که مدیران اجرایی را در تدوین استراتژی بر مبنایی قابل اعتمادتر راهنمایی نموده و زمینه کاربردی حل مساله موجود در برنامه ریزی استراتژیک فراهم گردد.