نام پژوهشگر: محمد فرهنگی
حسین ادینه حجت الله جعفریان
مدیریت تغذیه و همچنین کنترل کیفی آب (مانند شوری) بعنوان عامل اصلی در مدیریت رشد شناخته شده است. بر این اساس اعمال رژیم های مختلف غذادهی شامل دوره های خاصی که محرومیت یا محدودیت غذایی بعنوان ابزاری در جهت دستکاری رشد و تحریک پاسخ جبرانی در ماهیان مطرح است. در این مطالعه اثرات تناوب غذایی با دوره های گرسنگی کوتاه مدت و شوری آب (1<، 95/1 و 00/4 گرم در لیتر) بر روی رشد جبرانی و ترکیبات بدن لارو ماهیان مورد بررسی قرار گرفت. این آزمایش بصورت فاکتوریل (3×3) و در قالب طرح کاملا تصادفی (9 تیمار آزمایشی و هر یک با 4 تکرار) صورت پذیرفت. لارو ماهی با میانگین وزنی 10±300 میلی گرم بمدت 40 روز با سه رژیم غذایی در سه سطح شوری بررسی شد. تیمارهای آزمایشی در آب شیرین (fc، 2+5f و 2+2f)، آب لب شور (bc، 2+5b و 2+2b) و آب شور (sc، 2+5s و 2+2s) بترتیب شامل: شاهد (تغذیه مستمر و همه روزه)؛ 2+5 (پنج روز تغذیه و دو روز گرسنگی) و 2+2 (دو روز تغذیه و 2 روز گرسنگی) بود. لاروهای ماهی به میزان 10 درصد وزن بدن تغذیه شدند. در پایان آزمایش تغییرات پارامترهای رشد، کارآیی تغذیه، شاخص کبدی و ترکیبات بدن ارزیابی شد. در پایان آزمایش، نمونه های کامل ماهی مطابق با دستورالعمل aoac (1990) آنالیز شدند. این نتایج نشان داد که اختلاف معنی داری در پارامترهای رشد مشاهده گردید. بطوریکه بیشترین وزن و طول نهایی بدست آمده در تیمار fc (به ترتیب 73/2055 میلی گرم و 79/47 میلی متر) بدست آمد. تفاوت معنی داری بین تیمارهای غذایی در آب شیرین، لب شور و شور وجود داشت (05/0? p). بیشترین میزان پروتئین خام در تیمار bc به میزان 65/74 درصد و کمترین آن در تیمار 2+2f به میزان 72/59 درصد بدست آمد. تناوب غذایی دوره های گرسنگی کوتاه مدت تأثیر منفی بر روی معیارهای تغذیه ای در مقایسه با تیمار شاهد داشتند (05/0? p). رابطه رگرسیونی معنی داری بین میزان شوری آب و شاخص کبدی وجود نداشت. به طورکلی، نتایج این مطالعه نشان داد که تناوب غذایی منجر به رشد جبرانی جزئی در لارو ماهی قزل آلای رنگین کمان می شود.
آی سلطان جرجانی عبدالمجید حاجی مرادلو
در این مطالعه تاثیر ویتامین c بر روی شاخص های رشد، بقاء و خونشناسی کپور معمولی مورد بررسی قرار گرفته است. 4 جیره مکمل حاوی دوزهای صفر، 100 ، 200، 400 میلی گرم بر کیلو گرم وزن بدن ویتامین c از نوع آسکوربیک اسید (aa) در 3 تکرار برای 8 هفته خورانده شد. بعد از عادت دهی با جیره آزمایشی، 25 قطعه ماهی کپور با وزن متوسط 38/1±88/23 در هر تانک توزیع گشت. نتایج آزمایش نشان داد در ارتباط با شاخص های رشد، رشد ویژه (sgr)، افزایش وزن بدن (bwi) و ضریب تبدیل غذایی (fcr) اختلاف معنی داری در بین تیمارها مشاهده شد (05/0p<)، اما در مورد فاکتور وضعیت (cf) اختلاف معنی داری بین تیمارها وجود نداشت (05/0p>). در مورد تاثیر این ویتامین بر روی بقاء اختلاف معنی داری بین تیمارها مشاهده نشد (05/0p>). در مورد شاخص های خونشناسی تعداد گلبول های سفید (wbc)، گلبول های قرمز (rbc) و mcv اختلاف معنی داری در میان تیمارها مشاهده شد (05/0p<). این در حالی است که در مورد میزان هموگلوبین، درصد هماتوکریت، mch و mchc اختلاف معنی داری وجود نداشت (05/0p>). نتایج این مطالعه مشخص ساخت این ویتامین می تواند در دوره های مختلف رشد دارای اثرات معنی داری بر پارامترهای خونشناسی و شاخص های رشد اندازه گیری شده بوده و لذا با توجه به تاثیر مثبت ویتامین c بر برخی شاخص های رشد و خونشناسی به نظر می رسد در شرایط پرورشی دارای اثرات مثبتی در پرورش کپور ماهیان در استخرهای پرورشی به همراه داشته باشد. واژه های کلیدی : ویتامین c- رشد- بقاء- شاخص های خونشناسی- کپور معمولی
مریم علی زاده رحمان پاتیمار
چکیده در این مطالعه تنوع منطقه ای صفات ریخت شناسی، ویژگی های سن، رشد و تولیدمثل ماهی سفید رودخانه ای (leuciscus orientalis) در حوضه جنوبی دریای خزر از فروردین تا خرداد ماه سال 1390 مورد بررسی قرار گرفت. صفات ریخت سنجی قبل از تجزیه و تحلیل به جهت کاهش خطای حاصل از رشد آلومتریک استاندارد شدند. آزمون t نشان داد که تفاوت بارزی در صفات فاصله باله پشتی تا دمی، طول قاعده باله سینه ای و مخرجی، فاصله بین چشم ها و عرض سر وجود داشت (05/0?p)، همچنین با استفاده از روش تجزیه به مولفه های اصلی (pca) جدایی جمعیتی مشاهده گردید. بزرگترین نمونه بر اساس طول و وزن کل در استان گلستان 00/22 سانتیمتر و 62/138 گرم، در استان مازندران 50/24 سانتیمتر و 92/204 گرم و در استان گیلان 00/30 سانتیمتر و 70/347 گرم وجود داشت. در سه منطقه، سن برای جنس نر از +0 تا +5 و برای جنس ماده از +0 تا +6 مشاهده شد و بین طول های مشاهداتی و محاسباتی بطریق پیشینه پردازی (فلس) اختلاف بارزی وجود داشت اما بطریق پیشینه پردازی (اپرکلوم) تفاوت معنی دار وجود نداشت. پارامترهای رشد وان برتالانفی در بین جنس های مشابه مناطق مختلف و بین نر و ماده هر یک از مناطق، مقادیر متنوعی را نشان داد. این معادله با میانگین طول کل در سن محاسبه گردید که عبارتند از؛ ((137/0+t)235/0-e-1)73/27=مادهlt و ((974/0+t)270/0-e-1)06/18= نرlt برای جمعیت رودخانه دوغ، ((520/1+t) 155/0-e -1)38/31= مادهlt و ((544/1+t) 161/0-e-1)49/26= نرlt برای جمعیت رودخانه سیاهرود و ((589/0+t)138/0-e-1)97/38=مادهlt و ((066/0+t)221/0-e-1)40/30= نرlt برای جمعیت رودخانه سیاهرود. طول بی نهایت جنس ماده سفیدرود دارای مقادیر بزرگتر بود. بر اساس مقادیر (b)، در هر دو جنس (بجز جنس نر در سیاهرود) الگوی رشد آلومتریک مثبت را نشان دادند. بیشترین مقدار ضریب وضعیت برای جنس نر در خرداد ماه مشاهده گردید. نتایج نشان داد که، جنس ماده از مقدار رشد لحظه ای بالاتری برخوردار بود. نسبت جنسی نر به ماده 02/1:1 و 20/1:1 بترتیب در رودخانه های دوغ و سفیدرود بود اما این نسبت در رودخانه سیاهرود 95/1:1(ماده: نر) بدست آمد. در مناطق مختلف دوره تولیدمثل این گونه از فروردین تا خرداد ماه بود. متوسط همآوری مطلق در رودخانه دوغ، سیاهرود و سفیدرود بترتیب 67/2926، 04/5877 و 04/9593 (عدد تخم در ماده) بدست آمد. بطورکلی نتایج نشان دادند که تنوع قابل ملاحظه ای در پارامترهای مورفولوژی و بیولوژی این گونه در حوضه جنوبی دریای خزر وجود دارد.
نظیره فتاحی رحمان پاتیمار
مطالعه ماهی گامبوزیا به علت ارزش بیولوژیکی در کنترل بیماری مالاریا و اثرات منفی آن بر گونه های ماهیان بومی مهم است. هدف از این مطالعه بررسی ترکیب سنی، نسبت جنسی، رشد، هم آوری و رژیم غذایی ماهی گامبوزیا g.holbrooki در استان گلستان بود. نمونه برداری از بهمن ماه سال 90 تا شهریور ماه 91 بصورت ماهانه و با استفاده از تور ساچوک صورت گرفت. جمعا? 8500 نمونه ماهی از 6 حوزه آبی، آب بندان آلاکولی، تالاب آلماگل، آبگیر ساحلی مصب خلیج گرگان، آبراهه زهکش تالاب گمیشان، سدگلستان و سد وشمگیر صید شدند. تعیین سن نمونه ها توسط سرپوش آبششی و فلس ها صورت گرفت. در هر شش جمعیت نسبت ماده ها بیشتر از نرها بود (05/0>p). ماهیان ماده دارای سه گروه سنی +0، +1 و +2 و ماهیان نر دارای دو گروه سنی +0 و +1 بودند. نمونه ها در دامنه طولی 13 تا 59 میلی متر و دامنه وزنی 08/0 تا 83/3 گرم بودند. در تمام جمعیت ها ضریب رشد لحظه ای در سنین پایین، بیشتر بود. الگوی رشد در همه مناطق در جنس نر آلومتریک منفی و در جنس ماده آلومتریک مثبت بود. در همه مناطق شاخص وضعیت جنس نر بیشتر از جنس ماده بود. میانگین هم آوری مطلق در تالاب آلماگل (66) بالاتر و در سد گلستان (28) پایین تر از سایر مناطق برآورد شد. همبستگی معنی داری بین طول و وزن کل با هم آوری مطلق مشاهده شد در حالیکه هم آوری نسبی با طول و وزن بدن ماهی رابطه همبستگی معنی داری نداشت. دامنه قطر تخمک از 1/0 میلی متر تا 6/3 میلی متر متغیر بود. شاخص گنادوسوماتیک در همه مناطق در جنس ماده بزرگتر از جنس نر بود. با توجه به این بررسی زمان زادآوری ماهی گامبوزیا از ماه فروردین تا ماه مرداد است و نوع تخمریزی آن ها بصورت چند مرحله ای است طبق نتایج حاصل از شناسایی اقلام غذایی محتویات روده در بررسی رژیم غذایی گامبوزیا، این ماهی از تنوع غذایی نسبتاً بالایی برخوردار است و از 12 گونه جانوری تغذیه می کند. شاخص گرافیکی کاستلو نشان داد که طعمه های غالب ماهی گامبوزیا در اکثر حوزه های آبی استان گلستان کوپه پودا، شیرونومیده و دیپترا و طعمه اختصاصی را کوپه پودا تشکیل می دهد. این داده ها به منظور مقایسه با نتایج مطالعات دیگر در مناطق جغرافیایی مختلف صورت گرفت. ویژگی های این جمعیت با در نظر گرفتن چرخه زندگی این گونه دارای اهمیت است. نتایج به دست آمده از این مطالعه در برنامه ریزی جهت کنترل ماهی گامبوزیا کمک شایانی خواهد کرد.
مجتبی بیاتی رحمان پاتیمار
از جمله مهمترین جوامع حیاتی رودخانه و نهر ها، بزرگ بی مهرگان کفزی هستند. این موجودات قادرند تغییرات کیفیت آب را نشان دهند. هدف این مطالعه تعیین میزان و اثر پساب مزرعه تکثیر و پرورش قزل آلا بر فراوانی و تنوع جوامع بزرگ بی مهرگان کفزی با استفاده از تجزیه و تحلیل های بیولوژیک است. این مطالعه بر روی رودخانه ماربر در شهرستان سمیرم در جنوب غربی استان اصفهان صورت گرفت. طول مسیر نمونه برداری حدوداً 5 کیلومتر و 3 واحد پرورش ماهی در مسیر نمونه برداری دایر است. 5 ایستگاه جهت نمونه برداری انتخاب شد. اولین ایستگاه قبل از کارگاه پرورش ماهی اول دومین ایستگاه بعد از کارگاه پرورش ماهی اول و سومین ایستگاه قبل از کارگاه پرورش ماهی دوم و چهارمین ایستگاه بعد از کارگاه پرورش ماهی سوم می باشد. و در نهایت پنجمین ایستگاه 2000 متر بعد از کارگاه ها انتخاب شد. نمونه برداری درفصل تابستان، ماهیانه یک بار و با استفاده از سوربر سمپلر ( cm5/30 × cm5/30) صورت گرفت. در هر ایستگاه نمونه برداری سه نقطه (کناره ها و وسط رودخانه) انتخاب شد. نمونه های صید شده بوسیله فرمالین 4 درصد تثبیت و به آزمایشگاه منتقل شدند. در آزمایشگاه موجودات جمع آوری شده با الک با قطر چشمه500 میکرون جداسازی و شناسایی تا پائین ترین رده ممکن (خانواده و جنس) صورت گرفت. برای شناسایی موجودات از لوپ و کلید های شناسایی معتبراستفاده شد. در این مطالعه از شاخص های بیولوژیک متعددی از جمله شاخص های: تراکم، تعیین زی توده، تشابه، تنوع شانون- وینر، ept/chironomidae، غنای مارگالف، هیلسنهوف، شاخص bmwp و شاخص aspt استفاده شد. در مجموع نمونه برداری 10236 عدد بنتوز شناسایی شدند. بیشترین فراوانی به ترتیب راسته دوبالان، یکروزه ها، بال موداران و راسته بهاره ها بودند. در ایستگاه های بعد از خروجی مزارع، کاهش و یا حذف بعضی از خانواده ها چشمگیر بود. بیشترین میزان زی توده تر-مربوط به مرداد ماه است. شاخص ept/chir در ایستگاه های 1 و 5 در طول نمونه برداری با سایر ایستگاه ها تفاوت معنی داری داشت (05/0p <). که ناشی از عدم آلودگی در این ایستگاه است. شاخص شانون در ایستگاه های 1و5 بیشتر از سایر ایستگاه ها بود و در ایستگاه های 2، 3 و 4 نشان دهنده آلودگی بود. شاخص مارگالف در ایستگاه های 1و5 نشان دهنده سلامت بالاتری نسبت به ایستگاه های بعد از کارگاه پرورش ماهی بود. شاخص هیلسنهوف در چهار طبقه کیفی عالی، خیلی خوب، خوب و مناسب قرار گرفتند. نمودار این شاخص نشان می دهد بین ایستگاه های 1 و 5 با سایر ایستگاه ها تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0p <). بر-اساس نتایج بدست آمده از شاخصaspt، بین ایستگاه های 1 و 5 با سایر ایستگاه ها تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0p <). همچنین بین ایستگاه 3 و ایستگاه های 2 و 4 نیز تفاوت معنی داری وجود دارد (05/0p <). با توجه به نمودار در ایستگاه های 2 و 4 رودخانه دارای آلودگی بوده است. براساس شاخصaspt و مقایسه آن با جدول در ایستگاه ها آب مشکوک به آلودگی، آب با آلودگی شدید و آب با احتمال آلودگی متوسط ارزیابی شد.
مهسا نادری سامانی حسنی قلی پور کنعانی
چکیده این تحقیق با هدف بررسی اثر باسیلوس های پروبیوتیکی بر فرآیند اصلاح زیستی پساب سیستم پرورشی نوزاد ماهیان کپور صورت گرفت. این مطالعه با 4 تیمار و هر یک با 3 تکرار صورت گرفت. مخلوط 5 باسیلوس با غلظت های 106×1، 107×1، 108×1 پرگنه با ازای هر لیتر از پساب مورد نظر افزوده شد و به تیمار شاهد هیچگونه باسیلوسی اضافه نشد. در زمان شروع آزمایش و پس از تلقیح باکتریایی به پساب، تغییرات معیارهای کیفی آب نظیر ازت نیتریتی، ازت نیتراته، ازت آمونیاکی کل، فسفات، اسیدیته، هدایت الکتریکی، جامدات محلول کل، کدورت و تعداد کل باکتری های موجود در آب در فواصل زمانی 24، 48 و 72 ساعت اندازه گیری شد. اثر اصلی زمان و غلظت و اثر متقابل زمان و غلظت بر معیارهای کیفی مورد نظر در یک طرح خرد شده در زمان مورد بررسی قرار گرفت و نتایج نشان داد که استفاده از این پروبیوتیک ها در پساب سیستم پرورشی ماهی کپور به طور معنی داری به غلظت کمتری از ازت آمونیاکی کل، کدورت، فسفات، تعدادکل باکتری های موجود در آب و افزایش ازت نیتراته منتج گردید (05/0>p) و اثر معنی داری بر اسیدیته، هدایت الکتریکی و جامدات محلول کل نداشت (05/0<p). درآزمایشی دیگر، پساب تلقیح شده با غلظت 108×1 کلونی به ازای هر لیتر و فاضلاب خروجی از تانک های پرورش ماهی کپور و آب شهری به عنوان 3 تیمار و هر یک با 3 تکرار برای سیستم پرورش نوزادان ماهی کپور معمولی بکار رفت. بعد از 45 روز وزن نهایی، ضریب تبدیل غذایی، نرخ وزن نسبی(درصد)، کارایی تبدیل غذا، غذای نسبی خورده شده، نرخ رشد ویژه، میانگین رشد روزانه ماهیان و ضریب تبدیل غذایی ماهیان پرورش یافته در پساب اصلاح شده با باکتری نتیجه بهتری را در مقایسه با ماهیان پرورش یافته در فاضلاب اصلاح نشده و ماهیان پرورش یافته در آب شهر داشت (05/0>p). کلمات کلیدی: باسیلوس های پروبیوتیکی، اصلاح زیستی، معیارهای کیفی آب، معیارهای رشد
طاهره کاییدی رحمان پاتیمار
به منظور مطالعه تأثیر عملیات پرورش ماهی بر تغییرات معیارهای کیفی آب و نیز تعیین نرخ بارگذاری آلاینده های ناشی از پسماندهای ماهیان پرورشی، این مطالعه در طول یک دوره 120 روزه (4 ماهه) از مهر ماه لغایت دی ماه 1391، بر روی کارگاه پرورش ماهی قزل آلای رنگین کمان، هامون واقع در استان گلستان، صورت پذیرفت. نمونه برداری از آب حوضچه های مورد نظر هر 20 روز یکبار انجام شد. در این مطالعه 6 استخر بتونی حوضچه دراز مدنظر قرار گرفت. این کار در دو بخش طراحی گردید، در بخش اول مقایسه معیارهای کیفی بین آب ورودی و آب خروجی استخرها در تیمارهای زمانی مختلف (هفت تیمار زمانی) انجام شد و میانگین داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تی تست مورد مقایسه قرار گرفتند. در بخش دوم داده های به دست آمده از سنجش معیارهای کیفی آب با استفاده از آزمون توکی و آنالیز واریانس یک طرفه در زمان های مختلف نمونه برداری مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج این بررسی نشان داد که معیارهای کیفی آب در زمان های مختلف نمونه برداری از سطوح متفاوتی برخوردار بودند و این تغییرات در زمان های مختلف، بین ورودی ها و خروجی ها کاملا مشهود و در مورد اکثر پارامترها از نظر آماری معنی دار بود (05/0p?)، به جز در مورد فاکتورهایی از قبیل میزان کربن دی اکسید آب خروجی و مقادیر نیتریت موجود در نمونه های آب ورودی که اختلاف معنی داری بین آنها در نمونه برداری های مختلف مشاهده نگردید، و همچنین میزان قلیائیت کل نمونه های آب ورودی و پساب خروجی در تمامی نمونه برداری ها اختلاف معنی داری با یکدیگر نداشتند (05/0p? ). این مطالعه نشان داد که با توجه به تغییرات درجه حرارت و افزایش بیوماس ماهی و شدت تغذیه آنها، میزان بارگذاری آلاینده های ناشی از پرورش ماهی بر کیفیت آب استخرهای آبگذر موردنظر متغیر بوده است. کلمات کلیدی: آلاینده، سیستم های آبگذر، قزل آلای رنگین کمان، کیفیت آب.
حکیمه سرگزی حجت الله جعفریان
در این تحقیق اثرات باسیلوس های پروبیوتیکی بر سطوح ترشح ازت آمونیاکی و اوره، درصد بقا، میزان مقاومتدر برابر استرس¬های محیطی و پارامترهای رشد و تغذیه¬ای لارو ماهیان قزل آلا، با بکارگیری محصول تجاری پروتکسین آکواتک شامل مخلوط پنج گونه از باسیلوس های پروبیوتیکی، از طریق مکمل سازی جیره به مدت 60 روز مورد بررسی قرار گرفت. لاروهای ماهی قزل آلا با وزن متوسط32?463 میلی گرم تهیه شده و جیره آنها با مخلوط پنج باسیلوس ذکر شده، در غلظت های 106 × 1، 107 × 1 و108× 1 (واحد کلنی درهر صد گرم غذا) مکمل سازی شد و اثر تیمارهای پروبیوتیکی با تیمار شاهد که جیره فاقد پروبیوتیک، مقایسه شد.اندازه گیری آمونیاک و اوره به فاصله هر هفته، ابتدا یک هفته پس از شروع دوره و سپس به فاصله هر هفته تا انتهای دوره انجام گرفت. تغذیه از 5 تا 8 درصد وزن بدن متغیر بود. اما در حین آزمایش ترشح، ماهیان تغذیه نشدند. بعد از یک دوره آزمایش 60 روزه، از تمامی لاروهای موجود در هر یک از حوضچه ها جهت زیست سنجی و تعیین رشد، نمونه برداری صورت گرفت. نتایج نشان داد که دفع آمونیاک و اوره در تیمارهای آزمایشی در مقایسه با تیمار شاهد بطور معنی داری کاهش یافت (05/0p<). کمترین میزان دفع آمونیاک و اوره در تیمار پروبیوتیک 2 مشاهده شد و بیشترین میزان دفع آمونیاک و اوره در هر دو حالت در تیمار شاهد مشاهده شد.میزان انرژی مصرفی نیز در تیمارهای آزمایشی بطور معنی داری (05/0 p<) کمتر از شاهد بود. فاکتورهای رشدو تغذیه مانند وزن نهایی، نرخ رشد ویژه (sgr)، ضریبرشدحرارتی (tgc)، نسبت کارایی پروتئین (per) و نرخ کارایی تغذیه (fce) به طور معنی داری در تیمارهای آزمایشی نسبت به تیمار شاهد افزایش یافت (05/0 p?).ضریب تبدیل غذا (fcr) در تیمارهای آزمایشی در مقایسه با تیمار شاهد به طور معنی داری کاهش یافت (05/0 p?).در مقایسه با تیمار شاهد درصد بقاء لاروها در تیمارهای آزمایشی در حد معنیداری افزایش یافت (05/0 p?). همچنین در تیمارهای آزمایشی لاروها در برابر استرس های محیطی در حد معنی داری مقاومت بیشتری نسبت به تیمار شاهد نشان دادند (05/0 p?).
محمد فرهنگی ابوالقاسم کمالی
بررسی نقش زئولیت طبیعی به منظور سنجش کارآئی زئولیت در جذب آمونیاک در آب شیرین بر روی ماهی قزل آلای رنگین کمان اجرا شد. ماهیانی با وزن 21-5، 9 گرم (میانگین 15 گرم) در معرض 4 غلظت مختلف از آمونیاک کل (nh4+nh3) از 25-10 میلیگرم در لیتر قرار گرفتند. یک گروه 13 تایی هم بعنوان شاهد مورد استفاده قرار گرفتند غلظت کشنده و نیمه کشنده (lc 50) در طی 24 ساعت تعیین شد. تحت شرایط ثابت دما و (t=16,ph=7.7-7.8)ph غلظت کشنده آمونیاک برابر با 25 میلیگرم در لیتر آمونیاک کل بود. (معادل 0.44 میلیگرم در لیتر آمونیاک غیر یونیزه)در غلظت کشنده آمونیاک مقادیر مختلف زئولیت (2، 5، 10، 13، 15 گرم در لیتر) مورد استفاده قرار گرفت. کاربرد 15 گرم در لیتر زئولیت توانست تلفات را به صفر برساند. از بافتهای کبد، کلیه و آبشش ماهیانی که در معرض غلظت کشنده آمونیاک و گروههایی که در معرض زئولیت بدون آمونیاک بودند، جهت بررسی آسیب شناسی این اندامها مقاطع بافتی تهیه شد. در بررسی های آسیب شناسی بیشترین ضایعات در آبشش شامل خونریزی، پرخونی، هیپرپلازی، ادم و نکروز سلولهای پوششی بوده است. در کبد ضایعات شامل خونریزی، پرخونی و نکروز سلولهای کبدی و در کلیه ضایعات شامل تخریب مجاری کلیوی، اتساع کپسول بومن، خونریزی و پرخونی بوده است.