نام پژوهشگر: محمدمهدی مشکاتی

بررسی روابط اجتماعی انسان در نظام اخلاقی قرآن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشکده معارف قرآنی اصفهان غیر دولتی و غیر انتفاعی 1389
  فاطمه سیفعلی یی   شهاب الدین ذوفقاری

مجموعه حاضر تحقیقی جامع و مفصل با موضوع « بررسی روابط اجتماعی انسان در نظام اخلاقی قران » می باشد که با هدف اصلاح و قرانی سازی روابط اجتماعی انسانها آغاز شده و برای رسیدن به این هدف با مراجعه به قران مجید و روایات اهل بیت علیهم السلام ، کتب معتبر در رشته های علوم تربیتی، روانشناسی، اخلاق، جامعه شناسی و علوم اجتماعی ابتدا به بحث راجع به اصل اجتماعی بودن انسان و اینکه خداوند اساساً انسان را موجودی اجتماعی آفریده و تکامل و سعادت نهایی انسان به میزان بسیار زیادی وابسته به اجتماع و زندگی اجتماعی اوست بیان شده و سپس به بررسی نظام اخلاقی قران در روابط اجتماعی انسان پرداخته شده است. در قران و روایات اهل بیت علیهم السلام برای رابطه با هر شخص در اجتماع برنامه و قانون خاصی وجود دارد و هر کس با خصوصیات مخصوص خود به ما می گوید که چگونه با او برخورد کنیم و تک تک این روابط بطور مفصل در قران و روایات بیان شده است از رابطه ی با عقاید مختلف گرفته تا رابطه ی با طبقات مختلف و خلقیات متفاوت . برای همه ی اینها قران برنامه دارد و حتی کمترین رابطه را که شاید انسان در تمام عمرش فقط یک بار با آن روبروست را به خوبی بیان نموده است و آسیبها و آفتهایی که این روابط را خدشه دار نموده و آن را از حالت سازنده و با نشاط خارج ساخته و ایجاد اختلاف و تفرقه می نماید را بیان داشته است. قرآن از انسانها اعتدال ، عطوفت ، احسان و رحمت و رأفت می خواهد و همه ی اینها را برای زندگی اجتماعی انسانها لازم می داند و از افراط و تفریط و غرور و بدبینی و بدخواهی و بدرفتاری نهی می نماید و همه ی اینها آفتهای بزرگ در روابط اجتماعی انسانها محسوب می شوند. بنابراین نظام اخلاقی قران در روابط اجتماعی انسان نظامی سراسر مهربانی، کرامت، اعتدال و زیبایی است و این امور در همه ی روابط سرلوحه ی عمل مومنین قرار می گیرد. در نظام اخلاقی قران هر جا راهی برای مهرورزی و مهربانی وجود نداشته باشد راهی برای دعوا و خشونت هم نیست و تنها باید عفو و صفح پیشه نمود و از افراط و تفریط و تضییع حقوق دیگران پرهیز نمود. این تحقیق ما را به این نتیجه اساسی و مهم می رساند که قران با نظامی دقیق ، هماهنگ و منسجم و همه جانبه در روابط اجتماعی نیز مانند سایر عرصه های زندگی ، اصلاح دین و دنیای مردم را به عهده گرفته و سعادت دنیا و آخرت آنها را تضمین نموده و پیروانش را از گمراهی ، اختلاف و بیراهه رفتن محافظت می نماید.

برّ و مصادیق آن در قرآن کریم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشکده معارف قرآنی اصفهان غیر دولتی و غیر انتفاعی 1388
  شهین ابوالقاسمی   شهاب الدین ذوفقاری

برّ و نیکی، در روابط بین افراد و مناسبت های اجتماعی نقش تعیین کننده ای ایفا می نماید؛ به گونه ای که با ایجاد فضایل اخلاقی، موجب استحکام روابط اجتماعی گردیده و استعدادهای متعالی انسان را به رشد و کمال مطلوب رسانیده و موجب نزدیکی قلوب آحاد ملت به یکدیگر شده و در ایجاد امّت واحده ی اسلامی، بسیار نقش آفرین است. هر جامعه ای که اساس فرهنگ آن بر پایه ی توجه به خیرات باشد، آن جامعه رو به سوی سعادت دنیوی و اخروی نموده و می تواند برای ملل و جوامع دیگر الگویی والا باشد. ایجاد زمینه برای تربیت انسان های خیّر، براساس معارف اصیل قرآن و عترت (علیهم السلام)، از اهداف اساسی این تحقیق است. مفهوم و حقیقت برّ؛ جامع خیرات است، که در ابعاد اعتقادی ـ اخلاقی و عملی قابل بررسی بوده و مصادیق متعدّدی از آن، در آیات و روایات عنوان گردیده است. در بیان اهمیت این موضوع، همین بس که: تمام اعمال نیک، در حیطه ی برّ قرار گرفته و بخش عمده ای از احکام و فروعات اسلام، بر پایــه ی برّ نهاده شده است و با پرداختن به آن، می توان به بخش عمده ای از مبانی و معارف اسلام دست یافت. برّ در بعد فردی و اجتماعی قابل بررسی می باشد، بدین ترتیب که؛ در بعد فردی از انسان نیکوکار، انسانی آراسته به عقاید حقّه و اخلاق حسنه و اعمال صالحه می سازد و در بعد اجتماعی، نقش کلیدی در بهبود مشکلات اجتماعی ـ اقتصادی و فرهنگی داشته و روابط مستحکمی بین مردم ایجاد می نماید و با رشد و توسعه برّ، همدلی و تعاون در جامعه پدید آمده و وحدت اسلامی در معنای حقیقی آن تجلّی می یابد؛ به گونه ای که، امنیت و عدالت و رفاه اجتماعی در میان اقشار مختلف استقرار می یابد. دستیابی به این اهداف متعالی در مورد برّ ـ که منظور نظر اسلام است ـ امکان پذیر نخواهد شد، مگر با مهیّا نمودن ملزومات آن، که عبارتند از: بهره مندی افراد از پشتوانه های اعتقادی و اخلاقی، همراه با معرفت به خداوند و یقین به قیامت و نیز، بهره مندی از تقوا، به معنای: پاکسازی درون از رذایل و آراستگی باطن به فضایل اخلاقی. سیمای برّ در آیات و روایات؛ با بیان اهتمام افراد به نیّت های خیر و ایجاد شرایط لازم برای احسان حقیقی و بیان اوصاف أبرار تصویر گردیده است. برخی آفات و موانع برّ و احسان، مانند: فخر فروشی، عجب، منّت گذاری، آزاررسانی، ریا و سُمعه در مسیر نیکوکاری آسیب های جدّی وارد می کنند و باید از سر راه برداشته شوند. از عوامل رشد و کمال برّ، می توان از : قدرشناسی از نیکوکاران، نیکی به عموم افراد، شتاب و استمرار در نیکوکاری و امثال اینها نام برد، که حرکت آدمی را به سوی برّ تسهیل می نمایند. آنچه در این پژوهش بدست آمد این است که: برای نهادینه کردن برّ در اجتماع، باید فرهنگ برّ را در جامعه ترویج نمود، به همین جهت می توان، در مقیاس های کوچکی از اجتماع، مانند: خانواده، مدرسه و خویشاوندان، افرادی نیکوکار را تربیت نمود، تا این افراد بتوانند در مقیاس های بزرگتری از اجتماع در امور خیرخواهانه نقش آفرین باشند. در این تحقیق به ارائه ی طرح هایی جدید، برای ایجاد خیریه هایی موفق اشاره شده و به مسئله ی وقف و احیای آن و پیشنهادهایی در این مورد پرداخته شده و نیز، صله ی أرحام به عنوان یکی از مبانی تقویت برّ و نیکوکاری در اجتماع مورد ارزیابی قرار گرفته است.

معقولات ثانی و تبیین مبانی و پیامدهای آن در حکمت متعالیه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1390
  سمیرا ملاباقریانتالخونچه   محمدمهدی مشکاتی

چکیده معلومات و دانش های بشری به طور کلی از سه دسته مفاهیم به ظاهر متفاوت تشکیل یافته اند. این سه دسته ذیل عنوان معقولات اولی، معقولات ثانی فلسفی و معقولات ثانی منطقی معرفی شده اند؛ آراءابن سینا وملاصدرا دو نقطه عطف در پیدایش و تکامل این مفاهیم است؛ومباحث مربوط به آن در برهه ای از تاریخ فلسفه به طور صریح مطرح نبوده ودر دروه تاریخی طرح آن نیز فراز و فرود بسیار داشته است. قبل از ملاصدرا بیشتر به معقول ثانی منطقی توجه شده است اما ملاصدرا باتوجه ورویکردی خاص به معقولات ثانی فلسفی پرداخته است.ازجمله نکاتی که به عنوان شاخص شناخت و تمییز معقولات مطرح بوده، چگونگی عروض و اتصاف این معقولات است. در نوشتار حاضر دیدگاه خاص ملا صدرا پیرامون نحوه عروض و اتصاف معقولات ثانی فلسفی با ارائه تعریف متفاوت از اتصاف بیان می گردد؛وبراین نکته تأکید می شودکه او با نقد قاعده فرعیه به لزوم وجود دو طرف اتصاف (موضوع و محمول) در ظرف اتصاف تأکید می کند. و بیان می دارد که اتصاف، نسبت و ربط است و ربط تابع طرفین است،بنابراین اتصاف نسبت بین دو چیز متغایر است و این تغایر خارجی است.بدین ترتیب از دید او در معقولات ثانی فلسفی، هم اتصاف و هم عروض خارجی است و معقولات چهره ی وجودی می یابند. مباحث مربوط به معقولات ثانی بر بسیاری از مسائل و مباحث فلسفه تأثیرگذار است از جمله در بحث تقسیم قضایا، بحث موضوع فلسفه و مسائلی مربوط به ذهن و عین و مسئله معرفت بشری. کلید واژگان: معقول اولی، معقول ثانی منطقی، معقول ثانی فلسفی، اتصاف، عروض

بررسی اصل علیت از دیدگاه ملاصدرا و مکتب تفکیک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  بهناز طبیبیان   سیدمهدی امامی جمعه

نوشتار حاضر به بررسی اصل علیت از دیدگاه ملاصدرا و مکتب تفکیک می پردازد. سوال ازچرایی حوادث از آغاز زندگی بشر تا کنون ،همواره با او بوده است و کنجکاوی وی را بر می انگیخته است. مفهوم چرا همان سوال و استفهامی است که ذهن از علت اشیاء می کند و اگر ذهن ادراک کلی از قانون علیت نداشت یعنی این قانون را نپذیرفته بود که هر حادثه علتی دارد مفهوم چرا در ذهن وجود پیدا نمی کرد. اصل علیت یکی از اصول مسلم فلسفه ی اسلامی است و در مکتب صدرا نیز جایگاه خویش را تثبیت کرده است اما اصحاب تفکیک اصل علیت را نمی پذیرند و از منظر آنان پذیرفتن این اصل موجب سنخیت میان علت و معلول،ربط حادث به قدیم،منع قدرت حق تعالی بر ماسوای نظام موجود و... می شود بنابراین آن را انکار می نمایند و با جایگزین کردن عاده الله در صدد توجیه ادعاهای خویش بر می آیند. هدف از این تحقیق بررسی اصل علیت از دیدگاه این دو مکتب و بیان نقاط اختلاف و اشتراک آنهاست. از همان بدو ورود برجسته ترین اختلاف این دو مکتب در خط مشی و روش آنهاست. مکتب ملاصدرا،مکتب جامعی است که در بردارنده ی همه ی مبانی و روش ها از جمله عقل و نقل و عرفان و قرآن است؛ اما مکتب تفکیک اعتقاد به جدایی معارف فلسفی و عرفانی از معارف دینی به لحاظ محتوا و منبع دارد. در این مکتب با تأکید بر آموزه های قرآنی و احادیث معصومین بر بسیاری از اصول فلسفی ایراد وارد می کنند و آن را در تعارض با این آموزه ها می دانند. اگر چه دسترسی به کتب مکتب تفکیک،با توجه به محدود بودن منابع اصلی موجود آن، بسیار مشکل است؛ اما با بررسی کتب در دسترس پی بردیم که اصحاب تفکیک تحقیق و بررسی پیرامون وجود را سیر در ضلالت و گمراهی می دانند و معتقدند وجود نه تصور می شود نه قابل تعقل است نه به وهم می آید و وجودی که ظهور بذاته دارد با مفهوم داشتن تناقض دارد و در این مکتب بر مفهوم داشتن وجود خط بطلان کشیده شده است. آنان هم چنین اشتراک معنوی وجود را نمی پذیرند چون لازمه ی آنرا سنخیت میان خالق و مخلوق می دانند که در این دیدگاه مردود است. تفکیکیان معتقدند زمانی که وجود را بر اشیاء حمل می کنیم تنها برای خارج کردن آنها از حدنفی و بطلان است و این امر مستلزم سنخیت نیست. دیدگاه تفکیک بر مدار اصالت ماهیت می چرخد و یکی از نقاط اختلاف آنها با ملاصدرا در همین جاست زیرا مکتب صدرایی بر محور اصالت وجود است.تفکیکیان در مورد اصل علیت بر این باورند که واژه علت را در مورد خداوند نمی توان به کار برد و از او به فاعل تام تعبیر میکنند. آنها با واژه سازی هایی نظیر مالک و مملوک،فعل و انفعال و ... در صدد جبران این امر برآمده اند. آنها خداوند را جاعل بالرأی و المشیه می دانند که همه چیز به رأی و مشیت او صادر می شود و مجعول بالذات را ماهیت می دانند. در نقطه ی مقابل ،ملاصدرا قرار دارد که معتقد است وجود امری است دارای مراتب که بر همه ی موجودات به نحو اشتراک معنوی حمل می شود و مفهوم داشتن وجود در مکتب ملاصدرا امری بدیهی است. ملاصدرا در بحث سنخیت میان علت و معلول با استفاده از قاعده ی ?بسیطه الحقیقه کل الأشیاء و لیس بشیء منها? و ?فاقد شی معطی شیء نیست? اصل سنخیت را اثبات کرده است و سنخیت میان علت و معلول را امری مسلم می داند در حالیکه در مکتب تفکیک پذیرفتنی نیست. در بحث علت و معلول او خداوند را علت تامه ی تمام موجودات می داند و مجعول بالذات از نظر او وجود است زیرا ماهیت را امری اعتباری می داتد که صلاحیت و شایستگی برای معلول شدن را ندارد. تنها نقطه ی اشتراک این دو دیدگاه این است که هردو ملاک نیاز معلول به علت را را فقر ذاتی می دانند. این بیانات شرح مختصری است از آنچه در این رساله بیان شده است. توضیح و تفصیل بیشتر این مطالب به صورت تطبیقی از دیدگاه ملاصدرا و مکتب تفکیک بیان شده است.

غلو و تقصیر از دیدگاه شیخ صدوق ، شیخ مفید و علامه مجلسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  فرزانه شهبازی   فروغ رحیم پور

غلو و تقصیر به عنوان جریان های انحرافی در دین و دینداری شناخته می شود که از دیرباز، آفت بزرگی در فرهنگ اسلامی و به ویژه در فرهنگ شیعه بوده است. امامان معصوم، در زمان حیات خود به طور جدّی با عقاید انحرافی و نادرست غلات و مقصّرین، مبارزه کردند. علمای شیعه نیز با تألیف آثار متعدد کوشیدند معارف حقّه ی اسلامی را از گزند اندیشه های آمیخته با غلو یا تقصیر، حفظ کنند. این پایان نامه درصدد است مسئله غلو و تقصیر را از منظر شیخ صدوق، شیخ مفید و علامه مجلسی بررسی کند و نظرات آنان را تبیین و سپس مقایسه نماید. همچنین تلاش می شود با به دست آوردن ویژگی های پیامبر و امام از منظر افراد مذکور، ملاک های غلو و تقصیر یعنی فراتر و فروتر بودن از حد ویژگی های پیامبر و امام، نزد ایشان مشخص شود. صدوق، مفید و مجلسی این موارد را به عنوان ملاک های غلو بر می شمارند: اعتقاد به الوهیت پیامبر و امامان، نبوت امامان، تفویض امور خلقت و روزی دادن، به پیامبر و امامان، اعتقاد به تناسخ؛ یعنی انتقال روح امام از بدن او به بدن امام دیگر، انکارمرگ پیامبر و امامان و باور به اینکه با وجود معرفت به امام، انجام تکالیف شرعی و عبادات، لازم نیست. صدوق، معتقد به صحت سهوالنبی است و منکرین آن را به غلو متهم می کند. مفید و مجلسی به سهوالنبی اعتقادی ندارند و آن را رد می کنند و معتقدین سهوالنبی را مقصر می دانند. مفید، اعتقاد به خلقت معصومین قبل از آدم علیه السلام را به ملاک های غلو اضافه می- کند. مفید بیش از دو شخصیت دیگر به موضوع تقصیر پرداخته است. مفید، اعتقاد به اینکه ائمه بدون الهام، احکام دینی را نمی دانستند و درحکم دادن به به رأی وظن خود توجه داشتند را جزء اندیشه های مقصّره به حساب می آورد. صدوق درباره ی تقصیر و ملاک های آن سخنی نگفته است اما مجلسی دراین موضوع، با مفید، هم نظر است. مجلسی همچنین، نفی علم ائمه به ماکان و ما یکون را تقصیر در حق امامان می داند. واژگان کلیدی: غلو، تقصیر، صدوق، مفید، مجلسی

عقل از دیدگاه شیخ مفید و علامه مجلسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1391
  فاطمه خیری حبیب آبادی   محمدمهدی مشکاتی

عقل مطمئن ترین منبع معرفت بشری، میزان و راه تشخیص درست و نادرست ، حق و باطل، صدق و کذب ، خیر وشر و خوشبختی و بدبختی است. قرآن کریم عالی ترین معیار فضیلت انسان بر سایر مخلوقات جهان مادی را عقل می داند. (اسراء/70) در اهمیت عقل همین بس است که خداوند به واسطه آن به انسان شایستگی تعقل را ارزانی داشته است. و انبیاء را که محبوب ترین بندگانش نزد او هستند، از میان عاقل ترین انسان ها برانگیخت و از آنان پیمان گرفت تا در جهت تکامل عقلی امتش بکوشند. خدای سبحان انسان را این چنین آفریده که در مسائل فکری و نظری حق را از باطل و در مسائل عملی خیر را از شر و نافع را از مضر تشخیص دهد. از آن جایی که عقل انسان محدود است، لذا حد معرفتی او نیز محدود است ، به علاوه گاهی نیز تمایلات نفسانی حجاب آن می گردد. لغت عقل معانی مختلفی دارد .اصل عقل امساک ، پیوند دادن و نگهداشتن است . متضاد کلمه عقل در لغت عرب جهل است وجهل در اصل به معنای عمل بدون تا?مل یاعمل ناسنجیده بوده است . تعقل و تفکر از جنبه های گوناگون قابل تامل و بررسی می باشد. نگارنده سعی نموده در نوشتار خود برداشت های شیخ مفید که متکلم برجسته شیعه و نماینده گرایش عقلی در مذهب شیعه اثناعشری می باشد و علامه مجلسی که در شرح اصول کافی به مسئله عقل پرداخته است را درباره عقل مورد تحقیق و کاوش قرار دهد و ضمن مقایسه این دودیدگاه، تاملی تازه در متون مربوط به عقل داشته باشد. هر چند این دو فرزانه هر یک با نوع نگرشی که به مسئله عقل داشته اند توانسته اند راه های ناهموار و گره های ناگشوده را باز و هموار نمایند، اما به حکم عقل مسیر تحقیق و بررسی در باب مسائل مختلف هیچ گاه نقطه ی پایانی ندارد و خود عقل و ماهیت آن نیز از این قاعده کلی مستثنی نیستند، از این رو نگارنده تلاش نموده در پرتوآرای شیخ مفید و علامه مجلسی تبین گویا و رسا درباره ماهیت عقل ارائه نماید. مطالب این پایان نامه در 4 فصل تنظیم شده است.فصل اول یعنی کلیات شامل بحث های مقدماتی نظیر مقدمه، شرح و بیان مسئله پژوهشی، عقل در لغت واصطلاح وجایگاه عقل در قران و روایات و در اصطلاح فیلسوفان می باشد. در فصل دوم عقل ازدیدگاه شیخ مفید بررسی شد که شیخ مفید عقل را مجموعه علومی می داند که با ان تمییز خیر و شر و ادراک واقع صورت می گردد. از نظر ایشان عقل برای آن است که از آموزه های اساسی که از طریق وحی استقرار یافته دفاع کند . همچنین بر انفکاک ناپذیر بودن عقل و وحی تاکید می نماید. در فصل سوم به دیدگاه علامه مجلسی پرداخته شد که وی ضمن بیان 6 معنا برای عقل معتقداست تنها مسئله ای که عقل در آن حق نظر دارد معرفت امام است و بعد از آن می باید عقل را تعطیل کرد، چون عقل فراوان خطا می کند.فصل چهارم نتیجه گیری و تطبیق نظرات آن دو دیدگاه می باشد.نگارنده در این قسمت پس از نقل دیدگاه شیخ مفید وعلامه مجلسی درباره معنای عقل ، نقاط اشتراک و افتراق نظر این دو اندیشمند راذکر کرده است. کلید واژه: عقل، تعقل ، شیخ مفید، علامه مجلسی ، معرفت ، وحی ، نقل

معاد در دیدگاه ابن سینا و توماس آکوئینی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم 1386
  محمدمهدی مشکاتی   محمد ذبیحی

چکیده ندارد.

جوهر و عرض نزد ابن سینا و ملاصدرا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم 1379
  محمدمهدی مشکاتی   رضا اکبریان

این رساله مشتمل بر یک پیشگفتار و سه فصل می باشد:در پیشگفتار متعرض سیر تاریخی مسئله جوهر و عرض از آغاز تا ارسطو شده ایم. فصل نخست به ابن سینا، فصل دوم به ملاصدرا، و فصل سوم به مقایسه مطالب دو فصل قبلی اختصاص دارد. روند کار چنین است که ابتدا تعریف فلسفه، موضوع آن، کیفیت ارتباط بحث جوهر و عرض با موضوع فلسفه، فلسفی یا منطقی بودن این بحث و اهمیت آن بیان شده است. سپس تعریف جوهر، تقسیمات آن، ویژگی های آن و اطلاقات آن تبیین شده و آنگاه متعرض تعریف عرض، اطلاقات آن و ویژگی های آن شده ایم. در آخر نیز بخشی را به کیفیت رابطه جوهر و عرض اختصاص داده ایم. فصل سوم نیز به بیان وجوه اشتراک و امتیاز آرا طرح شده این دو فیلسوف در این رساله، پرداخته است.