نام پژوهشگر: مهرنوش رحمانیان
مهرنوش رحمانیان ازگلی
این پژوهش یک مطالعه توصیفی می باشد که به منظور بررسی میزان مشارکت مردان در برنامه تنظیم خانواده و عوامل موثر بر آن بر روی 449 مرد متاهل در شهر شیراز، سال 1379 انجام گرفته است. روش نمونه گیری خوشه ای و تصادفی و روش ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده است. برای تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش از آمار توصیفی شامل جداول توزیع فراوانی و شاخص های میانگین و انحراف معیار برای توصیفی ویژگیهای افراد مورد مطالعه و آمار استنباطی شامل آزمون کای اسکوئر و ضریب کاپا جهت سنجش ارتباط بین متغیرها و یا همخوانی آنها با سایر متغیرها بکار گرفته شد. همچنین برای تعیین شدت همبستگی بین این متغیرها در تمام آزمونهای بکار گرفته شده حداقل سح معنی درا 05/0 در نظر گرفته شده است. یافته های تحقیق نشان داد که میزان مشارکت مردان در برنامه تنظیم خانواده 6/86 درصد است که از این میزان 1/52 درصد، همسران با مشورت مرد (مشارکت حمایتی) و 5/34 درصد مردان از یک روش پیشگیری استفاده می کنند (مشارکت اجرائی). 4/13 درصد مشارکت ندارند که از این میزان، 2 درصد از زنان از روش پیشگیری بدون مشورت مرد و 4/11 درصد از هیچ روشی استفاده نمی کنند. در بین عوامل دموگرافیک و اجتماعی اقتصادی، افزایش سن مردان و همسرانشان، سواد همسر، داشتن مسکن شخصی، داشتن فرزوند و در بین عوامل انسانی دیگر، گفتگ. با همسر در مورد استفاده از روشهای تنظیم خانواده در یک سال اخیر، بیشتر بودن تعداد فرزند موجود از مطلوب و همچنین علتهای استفاده از روشهای پیشگیری شامل: فاصله گذاری بین تولید فرزندان، جلوگیری دائمی از تولد فرزند، کامل شدن تعداد فرزند دلخواه، مسائل و مشکلات اقتصادی، سلامت همسر قویا با افزایش مشارکت مردان در تنظیم خانواده همراه بود. بیشترین علت استفاده از روشهای پیشگیری، جلوگیری دائمی از تولد فرزند (1/35 درصد) و مسائل و مشکلات اقتصادی (9/34 درصد) و بیشترین علت عدم استفاده از روشهای جلوگیری، تمایل مرد به فرزند بیشتر بوده است. همچنین 98 درصد مردان موافق با برنامه تنظیم خانواده بودند. نظر مردان در مورد مزایای روشهای مردانه با استفاده از همان روشها در همه موارد همخوانی داشت، ولی اطلاعات مردان در مورد روشهای پیشگیری و مزایا یا معایب آنها کم و سطحی بود. اکثر مردان ایجاد درمانگاه تنظیم خانواده جهت مردان را لازم دانسته اند و بیشترین علت را مشاوره با پرسنل مرد درمانگاه ذکر کرده اند. به نظر می رسد، با افزایش اطلاعات و آگاهی مردان در مورد برنامه تنظیم خانواده و همچنین افزایش سواد و آگاهی همسران و با ایجاد درمانگاههای خاص مردان می توان مشارکت مردان را افزایش داد و حتی به طرف مشارکت اجرایی بیشتر هدایت کرد. در آخر، نتایج این تحقیق می تواند مسئولین و برنامه ریزان را در سطح نظارت و برنامه ریزی و همچنین تحلیلهای موجود و اصلاح و بهبود و ارتقا فرایندهای خدمت یاری نماید.