نام پژوهشگر: بابک تیمورپور
سید محمود ایزدپرست احمد فراهی
امروزه نقش مشتریان از حالت پیروی از تولیدکنندگان، به هدایت سرمایه گذاران، تولیدکنندگان و حتی محققان و نوآوران مبدل گشته است، به همین دلیل سازمانها نیاز دارند مشتریان خود را بشناسند و برای آنان برنامه ریزی کنند. در این پژوهش، چارچوبی برای شناسایی مشتریان بیمه بدنه اتومبیل ارائه می گردد که طی آن میزان خطرپذیری مشتریان پیش بینی شده و مشتریان بر اساس آن رده بندی می گردند. در نتیجه با استفاده از این معیار (سطح خطرپذیری) و نوع بیمه نامه مشتریان، می توان میزان خسارت آنان را پیش بینی کرده و تعرفه بیمه نامه متناسب با ریسک آنان تعریف نمود. که این مطلب می تواند کمک شایانی برای شناسایی مشتریان و سیاستگذاری های تعرفه بیمه نامه باشد. با توجه به تحقیقات صورت گرفته، تاکنون برای این منظور از روشهای آماری و همچنین از برخی روشهای داده کاوی مانند یادگیری ماشینی در حوزه های دیگر بیمه استفاده شده است که البته این روشها دارای محدودیتهایی می باشند. در نتیجه با بررسی تحقیقات و تحلیل آنان، در این پژوهش می خواهیم جهت دستیابی به قوانین تصمیم گیری و ایجاد مدل برای پیش بینی خطرپذیری مشتریان در صنعت بیمه بدنه اتومبیل از روشهای داده کاوی استفاده نماییم. داده کاوی دارای روشهای بسیاری می باشد که در اینجا با توجه به بررسیهای صورت گرفته و پژوهشهای پیشین، از دو روش خوشه بندی و درخت تصمیم استفاده می گردد که البته در این روشها به منظور بهبود نتایج، تغییراتی ایجاد شده که تاکنون در پژوهشهای دیگر بکار نرفته است. در روش خوشه بندی مشتریان بر اساس ویژگیهایشان در خوشه هایی تفکیک شده، سپس میانگین سطح خسارت در هر یک از این خوشه ها را محاسبه می کنیم. حال مشتریان آتی با توجه به اینکه به کدامیک از این خوشه ها شبیه تر هستند در یکی از آنها قرار می گیرند تا سطح خسارتشان مشخص گردد. در روش درخت تصمیم با استفاده از داده های مشتریان، درختی را بر اساس مجموعه ای از قوانین که بصورت "اگر-آنگاه" می باشد ایجاد می کنیم و سپس مشتریان جدید با استفاده از این درخت رده بندی می گردند. در نهایت هر دو این مدلها مورد ارزیابی قرار می گیرد. روشهای ارزیابی به کار رفته در این پژوهش به دو رده ارزیابی درونی و بیرونی تقسیم می شوند. در ارزیابی درونی صحت مدل ایجاد شده را بررسی می کنیم که برای این منظور از روش پهنه سایه روشن و استفاده از داده های آموزش و آزمون بهره برده ایم و در ارزیابی بیرونی به مقایسه نتایج به دست آمده از مدل با نظرات کارشناسان خبره بیمه بدنه پرداخته ایم که ضریب همبستگی محاسبه شده برای این دو 82% می باشد که نشان دهنده این مطلب است که نتایج به دست آمده از هر دو روش تا حد مطلوبی با یکدیگر مطابقت دارند.
بابک تیمورپور محمدمهدی سپهری
در سالیان اخیر حجم زیادی از داده های متنی و کتابشناسی علمی از طریق اینترنت و پایگاههای علمی در اختیار پژوهشگران قرار گرفته است. پردازش این حجم بالای داده مستلزم توسعه ابزار و روشهای جدید می باشد. نگاشت دامنه دانش شامل تحلیل و مصورسازی مجموعه داده های مقالات علمی و حق امتیازها است. نقشه های حاصل از این نگاشت برای تشخیص حوزه های عمده پژوهشی و کشف روندهای نوظهور به کار می روند. در رساله حاضر در راستای پاسخگویی به بخشی از نیازهای فوق، متون علمی و حق امتیازها با رویکرد داده کاوی متون تحلیل میشوند. هدف این کار تسهیل دسترسی به اطلاعات، آشکار کردن ساختار دانش و فراهم ساختن دید کلی برای مدیریت دانش و آینده نگاری است. به منظور آشکارسازی ساختار یک حوزه علمی می خواهیم زیرحوزه های این حوزه را شناسایی کرده و سیر تحول زمانی زیرحوزه ها را بررسی کنیم. مسئله این است که روش مناسب و کارا برای تفکیک، شناسایی و مصورسازی زیرحوزه ها چیست؟ چگونه می توان زیرحوزه ها را در دوره های متوالی با هم تطابق داد و پویایی آنها را مصور نمود؟ در این رساله حوزه علم و فناوری نانو برای ارزیابی عملکرد روشهای ارائه شده انتخاب شده و متون مرتبط بر اساس کلیدواژهها بازیابی میشود. سپس با خوشه بندی سلسله مراتبی متون چکیده و عنوان، خوشه های مباحث مطرح در هر دوره یافته می شود. در این راستا برای ارزیابی خوشه های بزرگ ضریب سیلوئت بر اساس شباهت معرفی می گردد. در مرحله دوم ارتباط بین علم و فناوری از طریق بررسی شباهت و تطابق خوشههای مقالات و حق امتیازها یافته میشود. شباهت با گرافهای دوبخشی مصور می شود. ارتباط و نشت اطلاعات بین زیرحوزه های علم از طریق گراف استناد مقالات مصور می شود. در مرحله سوم قواعد تطابق جدیدی برای ردیابی خوشه ها در طول زمان توسعه می یابد. برای تطابق دوره ها دو روش تخصیص مجاری و ابرخوشه بندی معرفی می شود. زنجیره خوشه های یافته شده مصور می شود. در این تحقیق 468.000 خلاصه مقاله (برگرفته از isi) و 69.000 حق امتیاز فناوری نانو (برگرفته از uspto) از سال 1990 تا 2008 با روش خوشهبندی سلسلهمراتبی افرازی خوشهبندی گشته و با معیار جدید ضریب سیلوئت بر اساس شباهت ارزیابی شد. زیرحوزههای فناوری نانو شناسایی و توسط خبرگان ارزیابی گردید. این معیار برای دستهبندی مقالات ایران در درخت فناوری نانو مورد استفاده قرار گرفت. الگوریتم کارای ارائه شده برای تطابق پویای خوشهها برای شناسایی روند به کار گرفته شد. روشها و ابزار توسعه داده شده قابل استفاده برای مصورسازی و ردیابی خوشه های یک حوزه علمی و کشف روندهای نوظهور بوده و امکان خوشهبندی پویا را برای صدهاهزار سند فراهم میکند. این ابزار کمک بزرگی برای محققین علمی و خبرگان آینده نگاری بوده و اطلاعات لازم را برای مدیریت تحقیق و توسعه فراهم میکند.
محمد رضاپور محمد مهدی سپهری
همودیالیز (hd) شایع ترین روش درمانی در بیماران مبتلا به «بیماری مرحله انتهایی کلیوی» (esrd) می باشد. بر اساس برآوردها در سال 2005، تعداد بیماران دیالیزی در جهان 1.5 میلیون نفر بوده که 90% آنها تحت دیالیز خونی قرار می گیرند. بعلاوه، یکی از مسائل اصلی در همودیالیز، «دسترسی عروقی» است که معمولاً با یکی از روشهای فیستول، گرَفت، کاتاتر یا شانت ایجاد می گردد. فیستول شریانی وریدی (avf)، در حال حاضر بهترین انتخاب برای دستیابی عروقی جهت همودیالیز مزمن محسوب می شود. بعنوان مثال، نرخ استفاده از avf در امریکا در اوائل سال 2003 برابر با 32.4% (344,87 بیمار) بوده و در ماه می سال 2009 به 52.6% (113,179 بیمار) افزایش یافته و در مارس 2011 به نرخ 57.9% رسیده است. از طرفی، با وجود شیوع استفاده از فیستول، اما میزان شکست آن نسبتاً بالا بوده و طی 25 سال گذشته نرخ این عارضه از 10-25% به 20-53% افزایش داشته است. شکست زودرس فیستول - که در سندهای علمی به بازگشت بیمار کمتر از 3 ماه بعد از جراحی اطلاق می شود- موجب تحمل زحمات و هزینه های مترتب می گردد. «توصیف ریسک فاکتورها» و نیز «پیش بینی وقوع این پدیده» اهدافی هستند که تحقق آنها می تواند کمک قابل توجهی در توصیف عوامل، کشف و کنترل آن نماید. از سوئی با داده کاوی بر روی داده های پزشکی می توان اُلگوهای مفید و نهفته را استخراج نمود و دانش قابل استفاده را کشف نمود؛ در داده کاوی، هم روشهای فاقدناظر برای توصیف و خوشه بندی عوامل، و هم روشهای باناظر برای پیش بینی و دسته بندی وضعیت نهایی یک پدیده، وجود دارند. بهره برداری از فناوری در حوزه ی علوم پزشکی و سلامت، در اسناد بالادستی نظیر نقشه جامع علمی کشور و نقشه جامع علمی سلامت تأکید شده است. بنابراین استفاده از روشهای داده کاوی می توانند به تحقق اهداف یادشده کمک نمایند و نتایجی چون «ارائه ی مشورت به کادر پزشکی و مدیریت این فرایند» و «کاهش زحمات و هزینه های بیمار و خانواده اش» را در بر داشته باشد. چنین مشورتی به جرّاح می تواند منجر به تصمیم سازی برای استفاده از روش جایگزین –مثل گرَفت- در موارد بالابودن ریسک شکست جراحی فیستول گشته و یا آنکه به آن دسته از بیمارانی که از درصد ریسک پائین تری در شکست جراحی فیستول برخوردارند، توصیه های پزشکی خاصی بشود؛ بدین ترتیب، گامی کنترلی برای پیشگیری از شکست خواهدبود. در این پژوهش، در مجموع مشخصات 417 نفر از بیماران همودیالیزی که در یکی از سه حالت جراحی موفق، شکست خورده و یا قبل از جراحی قرار دارند را با استفاده از تکنیکهای داده کاوی مورد تحلیل قرار می دهیم. ضمن توصیف بیماران دچارشده به شکست زودرس، سیستم را با استخراج مدلهای موفقیت و شکست آموزش داده و سپس میزان شکست جراحی بر روی بیماران جدیدی که توسط نفرولوژیست اعزام شده اند را پیش بینی می کنیم. در هر قسمت نرخ دقت روشها را ارزیابی نموده که برای خوشه بندی بین 71.67% تا 91% و برای پیش بینی ها بین 54.92% تا 75.13% بدست آمدند.
داریوش دارابی نزاد بابک تیمورپور
دراین پژوهش به ارزیابی کارایی نسبی کشاورزی استانهای کشور با استفاده روش تحلیل پوششی دادهها (dea)و در راستای برنامه توسعه چهارم کشور برای بازه زمانی 1384 تا 1388 پرداخته شده است.این پژوهش ازنظرهدف ازنوع پژوهشهای کاربردی وازنظرماهیت ازنوع توصیفی تحلیلی محسوب میگردد. باتوجه به اینکه طرح تحقیق ازنوع مدلسازی ریاضی است،نمونهگیری(به معنای انتخاب برخی ازعناصرجامعه آماری) مبنای تحقیق نخواهد بود. بنابراین اطلاعات درمورد کلیه استانها وارد مدلdeaشده و مبنای تحلیل قرار میگیرد. ابزار جمعآوری اطلاعات برای تهیه پیشینه و مبانی نظری این تحقیق مستندات کتابخانهای واینترنتی بوده واین اسناد ومدارک مربوط به مراجع ومنابع رسمی کشور و در رأس آنهامرکزآمارایران وآمارنامه کشاورزی وزارت جهادکشاورزی بوده وبرای جمعآوری دادههای مربوط به شاخصهای ورودی وخروجی مدل،مورداستفاده قرار گرفتهاند. برایناساس سیستم مفهومی ارزیابی عملکردکشاورزی استانها تعریف شد،سپس خروجیها(ستاندهها) و ورودیهای (نهادهها) مورد نیاز شناسایی شدند.خروجیهای مدل شامل تولید کل محصولات زراعی(آبیودیم) وتولید کل محصولات باغی(درختان ثمردار) هستند. درمرحله بعد از طریق روش تحلیل سلسله مراتبی (ahp)ومشورت با خبرگان، مهمترین نهادههای کشاورزی ومیزان اهمیت آنها با هدف افزایش و ارتقای سطح تولیدات زراعی و باغی استانها انتخاب شدند. ورودیهای مدل به ترتیب اهمیت شامل اعتبارات تملک داراییهای سرمایهای استانی(فصل کشاورزی)، سطح زیرکشت محصولات زراعی(آبیودیم)، سطح زیرکشت محصولات باغی (درختان ثمردار)، میزان بارندگی سالانه مراکز استانها، اعتبارات تملک داراییهای سرمایهای استانی(فصل منابع آب) و نیروی کار شاغل بخش کشاورزی هستند. در مرحله بعد کارایی نسبی استانها با مدلهای مضربی ccrخروجیمحور و bccخروجیمحور محاسبه شد و نتایج حاکی از وجود تفاوت درکارایی استانها نسبت به یکدیگر در بهرهگیری از نهادهها بهمنظور تولید در بخش کشاورزی بود. نتایج نشان داد که درکل نه استان کارا و بقیه استانها ناکارا میباشند. بنابراین به برنامه ریزان و سیاستگذاران حوزه کشاورزی پیشنهاد می شود که برنامههای آینده رابارویکرداستفاده بهینه از منابع به این مسیر سوق دهند که درهر بخش،به نهادههایی بیشتر پرداخته شود که هراستان قابلیت بهرهگیری مناسبتری ازآنرا دارد. نتایج رتبه بندی استانهای کشور ازنظر میزان برخورداری از منابع نشان میهد که استانهای مازندران، فارس، خوزستان و کرمانوجیرفت بهترین وضعیت رادارند و استانهای قم، کهکیلویه و خراسانجنوبی دارای بیشترین محرومیت ازنظر منابع هستند. اما دردست دیگر استان ایلام در وضعیتی مشابه با هردو گروه قرار دارد.
سمیه اخوان دارابی بابک تیمورپور
در این پژوهش هدف ارائه روش نوینی برای استفاده از تصمیم گیری چندمعیاره و استدلال موردمحور برای کمک به پزشک به منظور تشخیص صحیح تر بیماری آسم و نیز نوع درمان می باشد. استدلال موردمحور یکی از گرایش های فعال در زمینه داده کاوی می باشد که یک مسئله جدید را به وسیله یادآوری یک وضعیت مشابه قبلی و استفاده مجدد از اطلاعات و دانش آن مسئله، حل می کند. ارزیابی متغیرها همواره یک مسئله مهم در داده کاوی می باشد. الگوریتم های انتخاب مشخصه با وزن دادن به متغیرها، یک مجموعه موثرتر از متغیرهای ماتریس داده ها را انتخاب می کند. از جمله این روش ها، روش انتخاب مشخصه داده کاوی randomforest می باشد. در این روش با توجه به داده ها، به متغیرها وزن داده می شود. اما به علت این که در این پژوهش در تعداد داده ها محدودیت وجود دارد و همه موارد را پوشش نمی دهد، به منظور این کار طبق نظر خبرگان به روش dematel و anp به متغیرها وزن داده شد و متغیرهای با اهمیت تر انتخاب گردید و در سیستم استدلال موردمحور از این متغیرهای استخراج شده استفاده شد. طبق مطالعات انجام گرفته ترکیبdematel و anp و cbr تاکنون انجام نشده است. مهم ترین معیارهای تاثیرگذار در بیماری آسم که بدین روش استخراج گردید، فاکتورهای ژنتیکی می باشند. این سیستم روی 325 مورد بیمار آسمی و غیر آسمی تست شد و به دقت 80% دستیابی گردید. گرچه دقت سیستم با دو روش تصمیم گیری چند معیاره و انتخاب مشخصه خودکار داده کاوی تفاوت چشم گیری نیافت ولی از نظر صحت نتایج ملزم به استفاده از نظر خبرگان به روش dematel و anp می باشد.
حمید بکامیری بابک تیمورپور
چکیده : با تغییر نگرش و توسعه مدلهای جدید بازاریابی ، شناسایی گروههای مشتریانی که رفتارهای یکسانی نسبت به دریافت خدمات دارند، از مهمترین مباحث مطرح شده در بازاریابی هدفمند است. در همین راستا توجه به ارزش مشتری برای مدیریت مناسب راهبردهای بازاریابی با هدف کاهش هزینه و افزایش سهم از مشتری بسیار مهم است. استفاده از ارزش مشتری برای شناسایی مشتریان و پیاده سازی رویکرد بازاریابی مستقیم براساس تحلیل داده های خرید قبلی مشتری برای ایجاد یک ارتباط کنشی به جای ارتباط واکنشی می باشد. این ساختار شامل چهار مرحله می باشد : که در مرحله اول مشتریانی از لحاظ ارزشی متناسب با ساختار ارائه شده طبقه بندی می شوند ، سپس در مرحله دوم الگوهای رفتار خرید برای هرطبقه از مشتریان با استفاده از داده کاوی مورد بررسی قرار گرفته ، در مرحله سوم متناسب با الگوهای رفتاری خرید مشتریان و رتبه ارزشی مشتری پیشنهاداتی برای بازاریابی مستقیم و هدفمند ارائه می شود و در مرحله چهارم الگوهای پیش بینی رفتار مشتری بر اساس درخت تصمیم ارائه می گردد. در این رساله داده های مرتبط با مشتریان 3 شعبه منتخب شهر تهران معادل 39543 نفر وارد مدل شد. این مشتریان متناسب با ارزش و منطبق با متغیر های انتخاب شده توسط خبرگان به چهار دسته تقسیم شدند که 284 نفر در طبقه پلاتینی ، 615 نفر در طبقه طلایی ، 16859 نفردر طبقه نقره ای و 21785 نفر در طبقه مسی قرار گرفتند. سپس با بررسی انجام شده در هرطبقه ، میزان ترجیحات مشتریان برای پاسخ به تبلیغات بازاریابی مستقیم تعیین شد. مشتریان موجود در طبقات پلاتینی و طلایی با فراوانی 46% و 53% به بازاریابی مستقیم از کانال پست الکترونیکی به خوبی پاسخ دادند. نتایج تحقیق نشان داد ، طبقات بالایی هرم مشتریان به بازاریابی مستقیم از طریق کانالهای جدید نظیر پست الکترونیک و پیامک بیشتر پاسخ می دهند.
بهمن امینی امیر البدوی
امروزه در محیط رقابت کسب وکار، پدیده رویگردانی مشتری یک نگرانی عمده برای اکثر سازمان هایی محسوب می شود که در صنایعی با هزینه جابجایی اندک و هزینه بالای کسب مشتری فعالیت دارند. در این بین صنعت تلفن همراه با نرخ تقریبی رویگردانی 30% در سال، از جمله مطرح ترین صنایع محسوب می شود. محققان برای غلبه بر این پدیده رویکردهای مختلفی از جمله توسعه مدل برای پیش بینی رویگردانی ارائه داده اند. در اکثر تحقیقات به منظور مدل سازی رویگردانی در صنعت تلفن همراه، از متغیرهای رفتاری مربوط به مشتریان به منظور پیش بینی استفاده شده است. این مطالعات با این فرض انجام می گیرند که این متغیرهای رفتاری، متغیرهای مستقلی هستند که می توان به کمک آن ها متغیر وابسته ای همچون رویگردانی مشتری را با روش های گوناگون داده کاوی محاسبه نمود. در واقع آن ها به طور تلویحی این فرض را دارند که متغیر دیگری بر رفتار مشتری تأثیری ندارد و این متغیرهای رفتاری، واقعیت رفتاری هر مشتری را در تعامل با صنعت مربوطه نشان می دهند. در این تحقیق ما از پارامتر زمان به عنوان یک متغیر دینامیکی مستقل که در برهه هایی از زمان بر برخی از متغیرهای مستقل همچون تراکنش های مشتری، اثر گذار است بهره خواهیم برد تا بتوانیم رویگردانی مشتری را با دقت بهتری پیش بینی نماییم. بدین منظور یک متدولوژی سه مرحله ای که شامل کشف نقاط زمانی اثرگذار، کشف مشتریان تحت تأثیر قرار گرفته و تعدیل متغیرهای رفتاری هر یک از آن ها است، ارائه شده است. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که، به طور کل پارامتر زمان به طور دینامیکی تأثیر شگرفی بر روی متغیرهای رفتاری مشتری دارد. همچنین پس از لحاظ نمودن اثر این پارامتر بر روی تراکنشات مشتریان، دقت پیش بینی متغیر رویگردانی با استفاده از معیار فایده (10%) به طور میانگین 2% بهبود داشته است.
نیما ریاحی سید مهدی حسینی مطلق
بیمارستان به عنوان یک سازمان پیچیده و ارائه کننده خدمات سلامتی که با جان و سلامت جامعه سر و کار دارد نیازمند مدیریتی علمی و کارآمد است. در میان بخش های مدیریتی مختلف بیمارستان، مدیریت هزینه ها یکی از بخش های مهم و نیازمند توجه ویژه می باشد. از آن جا که موجودی ها، و به طور خاص موجودی های داروخانه که بیشتر شامل داروها و لوازم مصرفی پزشکی می باشد، در تمامی بخش های بیمارستان وجود دارند، مدیریت صحیح و کارآی آن ها صرفه جویی های هزینه ای قابل توجهی را برای بیمارستان و مدیریت آن به همراه خواهد داشت. یکی از اجزاء مدیریت بهینه موجودی، سیستم پیش بینی کارآمد می باشد. در نتیجه ی پیش بینی دقیق تر تقاضا و مصرف موجودی ها، به طور خاص موجودی های داروخانه، مزایایی مانند کاهش هزینه های مرتبط با موجودی ها و کاهش کمبودهای موجودی حاصل خواهد شد. با این حال، اکثر مدیران داروخانه های مستقل و بیمارستانی در ایران از روش های سنتی و یا شهودی جهت پیش بینی مصرف موجودی هایشان استفاده می کنند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، به کارگیری روشی نو، خلاقانه و دقیق برای پیش بینی داروها و لوازم مصرفی اتاق عمل (که بخشی از موجودی های داروخانه هستند) است. جهت انجام پیش بینی مصرف اقلام مصرفی اتاق عمل بیمارستان، نیازمند داشتن داده های گذشته مصرف هر دارو می باشیم. به همین منظور، داده های اعمال جراحی یک سال بیمارستان فوق تخصصی محب، که از مراکز بیمارستانی مهم در ایران است، را جمع آوری نمودیم. برای انجام پیش بینی ها، پایه کار را بر مبنای مدل های آمیخته بنا نهادیم. در واقع، مدل آمیخته ی انتخابی این پژوهش، حاصل ترکیب دو نوع مدل خطی (آریما) و غیرخطی (شبکه های عصبی مصنوعی) است. این نوع مدل ها دارای ویژگی استفاده از مزایا و توانایی های هر دو نوع مدل خطی و غیرخطی جهت شناخت و پیش بینی دقیق تر رفتار داده های سری زمانی هستند. در گام ساخت مدل های پیش بینی، دو نوع مدل را مورد بررسی و مقایسه قرار دادیم: الف) متدلوژی آریما برای پیش بینی سری های زمانی، و ب) مدل ترکیبی آریما و شبکه های عصبی مصنوعی. نتایج بررسی های این پژوهش، برتری مدل ترکیبی نسبت به متدلوژی آریما را نشان می دهند.
شیوا قاضی میرسعید بابک تیمورپور
هستان نگاری یک محصول مهندسی شده وعنصراصلی کشف دانش است . هستان نگار شامل واژگان برای توصیف واقعیت و مجموعه ای از فرضیات وروابط است که با استفاده از آن، میتوان معانی واژگان را درمیان جوامع با جزئیات مشخص، تعیین نمود. هستان شناسی واکسن با زبان هستان شناسی وب بیان میشود . حوزه تحقیقاتی انفورماتیک واکسن در حال ظهوراست که در آن تمرکز بر توسعه برنامه های کاربردی است که ازروشهای بیوانفورماتیک وایمونو انفورماتیک استفاده میکند ومیتواند به منظور تسهیل کارصاحب نظران متخصصان بالینی و موسسات واکسن مورد استفاده قرار گیرد.علم واکسن در ایران به دلیل دانش بومی وقدمتی بیش ازهشتاد سال در تحقیق وتولیدمحصول ،با اصطلاحات تخصصی وفرایندهای پیچیده روبروست که به کمک هستان شناسی میتوان به غنا و شفاف سازی داده های ایجاد شده درآن کمک کرد. نتایج مفید هستان نگاری برای کشف دانش واکسن ایران شامل شناسایی خبرگان این رشته ،مدیریت دانش، ایجاد هماهنگی درفعالیتهای تحقیقاتی وتولیدی درزمینه واکسن ، توسعه فرهنگ پژوهش و شکوفایی فناوری اطلاعات درصنعت واکسن می باشد که دراین تحقیق مورد توجه قرارگرفته است .ارزیابی و نحوه بررسی کیفیت هستان شناسی اهمیت روزافزونی یافته است وهمواره اعتبار آن بعنوان عنصر اصلی کشف دانش ،از نظر کیفی مورد سنجش قرارمی گیرد. نحوه بصری سازی ،ارزیابی،اعتبارسنجی وبررسی کیفیت هستان نگار پیاده سازی شده با استفاده ازنرم افزارهای معتبر و نتایج ارزیابی خبرگان حاصل از پرسشنامه و چگونگی کشف دانش واکسن وبصری سازی آن درمقاله حاضربیان شده است.همچنین دراین پژوهش تقویت همکاریها و ارتباطات علمی ازطریق کشف شبکه همکاری نویسندگان مقالات واکسن ایران ،کشف ارتباط پژوهشکده ها وکشف ارتباط مجلات آن و همچنین تحلیل مورد توجه قرارگرفته است . نتایج حاصل از تحلیل شبکه همنویسندگی نشان میدهد که 2155 محقق، مقاله منتشر کرده اند که همان تعداد راسهای گراف میباشد وهمچنین 9198 همکاری بین نویسندگی صورت گرفته است که تعداد یالهای گراف است. نتایج حاصل از تحلیل شبکه دوقسمتی محقق-پژوهشکده نشان میدهد که 2811 محقق و پژوهشکده به عنوان گره وجود دارد وهمچنین 3341 همکاری صورت گرفته است . تحلیل شبکه دوقسمتی محقق-ژورنال نشان میدهد که 2458 محقق وژورنال به عنوان گره وجود دارد وهمچنین 3456 همکاری صورت گرفته است.تحلیل تخصصی هرسه شبکه درپژوهش حاضر بیان شده است
سمیه کاظمی بابک تیمورپور
معلم در کلاس درس به اقتضای موقعیت می کوشد تا با شاگردان به مشارکت و تعامل بپردازد و با فعالیت هایی نظیر پرسیدن سوال، پاسخ دادن به پرسش ها، ترغیب شاگردان به تفکر، بازخورد اطلاعاتی به دانش آموزان، تحقیقات و پروژه های فردی و گروهی، ایجاد محیط بحث و تبادل نظر، سمینارها و نظایر آن محیطی تعاملی ایجاد نماید. در محیط آموزش الکترونیکی نیز نیازمند به ایجاد محیط تعاملی میان دانش-آموزان و مربیان هستیم و این امر محقق نخواهد شد، مگر اینکه از سرویس های شبکه اجتماعی در سیستم مدیریت آموزش الکترونیکی مدارس مجازی استفاده گردد. این سرویس ها، تعاملات میان دانش آموزان، دبیران و مدیران مدارس سطح کشور را به طور موثری افزایش خواهد داد. در این مقاله به طراحی ابزارهای آموزشی در مدارس ایران براساس رویکرد شبکه اجتماعی،با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و زبان مدلسازی یکپارچه (یواِم اِل) پرداخته شد. مجموعه فعالیت ها در مدارس به 6 معیاراصلی و 36 شاخص تقسیم شد؛ سپس برای اولویت دهی معیارها و شاخص ها، 59 پرسشنامه در میان برخی از خبرگان و مخاطبین سیستم در 6 مدرسه در سطح شهرستان رودبار منتشر گردید. با تحلیل نتایج حاصل از پرسشنامه ها در نرم-افزار expert choice، اولویت هر یک از معیارها، در سطح اول به ترتیب: مدیریت عملکرد 22 ?، ارزیابی کارایی عملکرد 20.9?و حفظ محرمانگی و امنیت20 ? و در سطح دوم به ترتیب: مدیریت داده ها 13.9?، مدیریت تعاملات 13 ? و مدیریت فرایندها 10.2 ? با نرخ ناسازگاری 00628/0 بدست آمد.به دلیل لزوم برقراری وابستگی درونی معیارهای اصلی و شاخص ها با وارد کردن نتایج حاصل از روش تحلیل سلسله مراتبی در نرم افزارsuper decision، وزن نهایی هر یک از شاخص ها و احتمال گذر از هر یک از مولفه های ابزارهای آموزشی به دیگری با استفاده از تکنیک تحلیل شبکه ای محاسبه شد؛ با استناد بر نتایج تحلیل ها، نیازمندی های سیستم و موارد کاربرد مدل سازی شد و در نهایت ابزارهای آموزشی، مناسب مدارس سطح کشور طراحی گردید.
رضوان امیری اقطاعی بابک تیمورپور
امروزه مشتری به عنوان مهمترین منبع دانش برای سازمانها شناخته شده است و با توجه به اینکه بانکها موسسات مالی با مرکزیت اطلاعات در مورد مشتریانشان میباشند لذا، سرمایه مشتری در بانکها و مدیریت آن بیشتر حائز اهمیت میگردد. پژوهش حاضر قصد دارد با هدف تدوین یک مدل ساختاری، عوامل مهم و موثر بر فرآیند مدیریت دانش مشتری در صنعت بانکداری و همچنین چگونگی رابطه تعاملی بین عوامل و میزان اهمیت هر یک از عوامل را تعیین نماید. بدین ترتیب، با مشخص شدن اهمیت و میزان تاثیر عوامل در فرآیند، میتوان با تمرکز سازمان روی عوامل مهمتر، به اجرای فرآیند سرعت بخشید. عوامل اصلی و ارتباط بین عوامل، بر اساس ادبیات موضوع و جمعآوری نظرات خبرگان به روشی مشابه دلفی و با توزیع تعداد 33 و دریافت 18 پرسشنامه در دو مرحله، شناسایی و توسط روش مدلسازی ساختاری تفسیری، در قالب یک مدل ساختاری ارائه گردید. برای آزمون ارتباط بین عوامل و اعتبار سنجی مدل ساختاری تفسیری و همچنین تعیین میزان اهمیت عوامل در فرضیات منتج شده از مدل ساختاری، از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. در این روش نیز، با توزیع تعداد 400 پرسشنامه، نظرات مدیران و کارشناسان بانکی جمعآوری و تحلیل شد. بر اساس یافتههای های مدلسازی ساختاری تفسیری، 25 عامل مهم و موثر بر فرآیند پیاده سازی مدیریت دانش مشتری در بانک شناسایی شد. تحلیل مدل ساختاری نشان داد متغیرهای تعهد مدیریت ارشد، مجموعه مدیران میانی، فرهنگ سازمانی، منابع مالی و فناوری اطلاعات عوامل اصلی هستند و همانند سنگ زیربنای مدل عمل می کنند و نتیجه نهایی از ارتباطات عوامل در مدل بیانگر این است، پیاده سازی فرآیند مدیریت دانش مشتری در رسیدن به عواملی مانند رضایت مشتری، افزایش کیفیت خدمات و نگهداشت مشتری و کسب مزیت رقابتی، موثر است. نتایج تحلیل مدلسازی معادلات ساختاری ضمن تایید عوامل اصلی و زیربنایی مدل ساختاری، مثبت بودن کوواریانسها نیز، یک رابطه علی بین عوامل موثر بر فرآیند مدیریت دانش مشتری را ثابت میکند و تحلیل این روابط علی، نتایج و تحلیل مدل ساختاری تفسیری را معتبر میکند. همچنین در مشخص نمودن میزان اهمیت عوامل، نتایج تحلیل نشان داد، علیرغم همه تاکیدات در تحقیقات انجام شده، اما ملاحظه میگردد از نظر متخصصین و خبرگان جامعه بانکی مورد مطالعه، اهمیت این موضوع آنطور که باید و شاید، مورد تاکید قرار نگرفته است، بطوریکه وزن محاسبه شده در نشان دادن اهمیت فرآیند مدیریت دانش مشتری در کسب مزیت رقابتی، که حداکثر 0.42 است، بیانگر این است که هنوز اهمیت موضوع پیادهسازی مدیریت دانش مشتری به عنوان یک ابزار برای کسب مزیت رقابتی، برای متخصصین و مدیران ارشد نظام بانکی روشن، شفاف و شناخته شده نیست. بدین معنی، تا زمانی که پایههای اصلی مدل مهیا و فراهم نباشد و اهمیت موضوع درک نشود، پیادهسازی این فرآیند در سازمان امکانپذیر نمیباشد.همچنین درک اهمیت تکمیل زنجیره دانشی، برای سازمانهای مشتریمحور و از جمله بانکها، از سوی مدیران ارشد و متخصصین، باعث روانسازی و تسهیل امر پیادهسازی و اجرا مدیریت دانش در سازمان خواهد شد.
مریم برخورداری محمد اقدسی
صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از بزرگترین سازمانهای دارای مخاطب، با موقعیت حساس و ویژه در زمینه های فرهنگی، سیاسی و مذهبی و ... در کشور می باشد که با مخاطراتی نظیر کاهش مخاطبان، افزایش نارضایتی و بی اعتمادی در مخاطبان و جذب آنها به شبکه های ماهواره ای خارج از کشور روبرو می باشد. مهمترین ابزار لازم در پیشگیری از این موارد شناسایی رفتار مخاطبان و برنامه ریزی در راستای تامین رضایت آنها می باشد. در این تحقیق به بخشی از این مسائل کلان پرداخته شده و با شناسایی رفتار مخاطبان مدلی ارائه گردیده است. مسیر این مدل به این شکل بوده که با شناسایی گروههای مخاطب شبکه های مورد بررسی، زمانهای اختصاص داده شده از سوی مخاطبان برای تماشای برنامه ها و برنامه های مورد علاقه آنها، رضایت یا نارضایتی آنان از صدا و سیما پیش بینی گردد. تحقیق حاضر بدلیل عدم وجود تحقیقات قبلی در زمینه مخاطبان رادیو وتلویزیون، نوآوریهایی در این خصوص انجام داده است که عمده ترین آن ایجاد چارچوبی در خصوص شناسایی رفتار مخاطبان و پیش بینی رضایت آنان برحسب میزان زمان استفاده از رسانه و نوع فعالیتهای مورد علاقه مخاطبان، ترکیب تحقیق پیمایشی با داده کاوی می باشد. مخاطبان حوزه صدا به عنوان مورد مطالعاتی جهت ایجاد مدل در این تحقیق انتخاب شده و داده های مورد نیاز از پایگاه داده ای مرکز تحقیقات صدا و سیما در رابطه با موضوع میزان مخاطب برنامه های صدا در طول سالهای 1385-1391 جمع آوری شده است. پس از یکسان سازی سوالات مورد پرسش در سالهای مختلف، تحلیلهای لازم انجام شد، ولی بدلیل محدودیت در انتشار نتایج بدست آمده و گستردگی اطلاعات، نتایج دو شبکه پیام و ورزش ارائه گردید. برای انجام تحلیلهای لازم ابتدا مخاطبان هر شبکه بر اساس مشخصه های دموگرافیک آنها و با استفاده از روش k-means مورد خوشه بندی قرار گرفته اند. رویکرد مورد استفاده در شناسایی عوامل موثر بر رضایتمندی مخاطبان، استخراج قواعد منتهی به رضایتمندی در خوشه های مختلف مخاطبان شبکه های منتخب بوده است که برای اجرای این هدف از تکنیک درخت تصمیم c5 با متغیر هدف شاخص رضایت از شبکه استفاده شده است. اعتبار سنجی نتایج حاصله نیز با آزمودن آن بر رویدادهای اعتبارسنجی و محاسبه نرخ lift و فضای زیر منحنی roc و خطای کلی بدست آمده است. قواعد بدست آمده حاکی از این است که زمان استفاده مخاطبین از رسانه عامل بسیار مهمی در رضایت و عدم رضایت آنها از برنامه های رسانه است، بنابراین رسانه در تنظیم برنامه های تولیدی ضمن توجه به گروههای مخاطبین به منظور جذب مخاطب و پیشگیری از رویگردانی مخاطب باید به این نکات توجه ویژه ای داشته باشد.
عارفه مولایی ابراهیم عباسی
هدف از پژوهش ، استفاده از ارزش در معرض ریسک شرطی به عنوان سنجه ریسک نامطلوب در تشکیل سبد سهام بهینه در بازار بورس اوراق بهادار تهران است . cvar به عنوان میانگین وزنی زیان مورد انتظار فراتر از var تعریف می شود و دارای ویژگی تحدب و زیرجمع پذیری است . داده های مورد استفاده در این پژوهش ، بازده 15 روزه ، 45 شرکت در بازه زمانی 01/07/1388 تا 31/05/1392 می باشد . با استفاده از آزمون نقطه شکست چاو ، تاریخ 01/07/1392 به عنوان نقطه شکست بازار انتخاب شد . بنابراین داده ها به دو دوره زمانی قبل و بعد از نقطه شکست تقسیم شدند . نتایج حاصل از آزمون علامت زوج – نمونه ای نشان می دهد که cvar مربوط به دو دوره با هم متفاوت بوده و cvar دوره دوم بزرگتر از cvar دوره اول می باشد و متناسب با آن بازده مورد انتظار بالاتری در دوره دوم داریم . سپس 10 پرتفوی بهینه برای هریک از دوره ها و در سطوح اطمینان مختلف بر اساس معیار cvar محاسبه شد و مرز کارای مربوطه رسم گردید . مرز کارا نیز نشان از رونق بازار بورس اوراق بهادار تهران در دوره دوم می باشد .
وحید دوست محمدی امیر البدوی
در بازارهای کنونی با افزایش ارتباطات و استفاده از تکنولوژی¬هایی نظیر اینترنت آگاهی افراد نسبت به انواع کالاها، خدمات و تامین¬کنندگان آن¬ها به سهولت انجام می¬گیرد و همین مشتریان آگاه حساسیت بیشتری نسبت به کیفیت و هزینه کالاها و خدمات دریافتی خواهند داشت و به راحتی رویگردان شده و ترجیح به استفاده از خدمات سازمان¬های رقیب میدهند. این موضوع در صنعت بیمه نمود بیشتری دارد و ورود انواع شرکت های بیمه ای با خدمات و هزینه های متنوع، رقابت را برای جذب و نگهداری مشتریان بیشتر کرده¬است. در این بین شناسایی مشتریان باارزش سازمان و الگوی رفتاری مشتریانی که قصد رویگردانی از سازمان را دارند و اتخاذ سیاست های مناسب برای جلوگیری از این امر می¬تواند هزینه¬های شرکت¬های بیمه¬ای را تا حدود زیادی کاهش دهد. از این رو در تحقیق حاضر در گام نخست با استفاده از روش k-means مشتریان را در دو خوشه رویگردان و غیررویگردان قراردادیم و دقت آن را با تعریفی که خبرگان بیمه¬ای از رویگردانی ارائه¬دادند مقایسه کردیم، پس از اطمینان از کارایی مناسب خوشه¬بندی، دو حالت را برای مشتریان تعریف کردیم؛ مشتری در هر سال یا نسبت به سازمان احساس تعهد می¬کند و یا نسبت به آن غیرمتعهد است و همین سطح تعهد، تصمیم او را برای انعقاد قرارداد با سازمان تحت تأثیر قرار می¬دهد. در گام بعد متغیرهایی که در تغییر حالت فرد از متعهد به غیر متعهد و برعکس تأثیر زیادی داشتند شناسایی کردیم. در نهایت برای پیش بینی الگوی رفتاری مشتری در آینده از سه الگوریتم زنجیره مارکف مخفی، زنجیره¬ی مارکف ساده و رگرسیون لجستیک استفاده شد و نتایج حاصل از مدل¬های مذکور حاکی از دقت بالای مدل زنجیره¬ی مارکف مخفی در پیش¬بینی رفتار آینده¬ی مشتری در سازمان مورد مطالعه داشت.
خدیجه یوسفی مهرداد کارگری
در سیستم سلامت با توجه به ظرفیتهای پایین رقابت و طبیعت خاص بیمار، جذب و نگهداشت بیمار جهت موفقیت مجموعهی تامینکننده خدمات سلامت امری ضروری است. از طرفی، در دیگر صنایع مفاهیم مدیریت ارتباط با مشتری، سود و بازاریابی تعریف شده و استفاده میگردند. اما استفاده مستقیم آنها در صنعت سلامت با توجه به موارد ذکر شده امکانپذیر نیست، لذا مدیریت ارتباط با بیمار به عنوان جایگزینی مناسب مطرح شده است. لذا در این تحقیق مفاهیم مدیریت ارتباط با بیمار، کیفیت خدمات بیمارستانی، رضایتمندی بیمار و ارتباط آنها با یکدیگر بررسی میگردد. از آنجا که تبیین اهداف مدیریت ارتباط با بیمار با هدف ارتقای رضایتمندی بیماران و افزایش میزان تمایل به بازگشت مجدد است، با استفاده از تکنیک دادهکاوی (استفاده از نرم افزار رپیدماینر و وکا) در پرسشنامههای دریافتی از بیماران میزان بازگشت مجدد بیماران تعیین میگردد. و بر اساس مدل شاخص جهانی رضایت بیمار و منشور حقوق بیمار میزان رضایتمندی بر حسب میزان تاثیر تعیین میگردد و مهمترین اولویتهای لازم جهت اقدامات بهبودی مشخص میگردد. برای رتبهبندی منشور حقوق بیمار جهت استفاده در مدل شاخص جهانی رضایت بیمار از روش ahp استفاده گردیده است. در تعیین میزان عدم بازگشت مجدد به بیمارستان گروههای مختلف بر اساس خوشهبندی بر روی پاسخ پرسشنامهها مشخص شده است و با استفاده از درخت تصمیم بیشترین میزان عدم تمایل به بازگشت مجدد گروه ناراضی در بخشهای مرتبط تعیین شده است. در انتها برای بکارگیری روند انجام این پژوهش جهت کاربردی شدن آن و رسیدن به نتایج مورد نظر، چارچوبی پیشنهادی برای بیمارستان بیان گردیده است.
جعفر عباسی بابک تیمورپور
از ابعاد و شکل های تقلب در بیمه اتومبیل، می توان به همکاری گروهی برای ارتکاب تقلب اشاره کرد. شرکت های بیمه علاقه زیادی به شناسایی گروه های سازمان یافته کلاهبرداری از بیمه دارند؛ چرا که این گروه ها بیشترین خسارت تحمیلی را برای بیمه موجب می شوند. در این تحقیق، بر اساس روابط بین موجودیت های شبکه تقلب بیمه اتومبیل، ساختار شبکه اجتماعی مناسب جهت شناسایی حلقه تقلب های گروهی در بیمه اتومبیل ارائه شده است. شبکهها عمومی ترین بازنمایی هر دامنه رابطه ای هستند که اجازه فرموله کردن پیچیده ترین روابط بین موجودیت های آن دامنه را فراهم می کنند. سپس با رویکرد تحلیل شبکههای اجتماعی به خوشهبندی افراد و اتومبیلهای درگیر در پروندههای خسارت، در گروههایی پرداختهایم که ارتباطات بینگروهی آنها بیشتر از بقیه افراد شبکه است. در این تحقیق، سنجه جدیدی به نام "شاخص احتمال تقلب" برای اجتماعات، معرفی شده است. این سنجه، معیاری برای شناسایی گروه های مشکوک به تقلب و تصادفات مرتبط با آنها ارائه میدهد. آنگاه با مصورسازی و تحلیل شبکه و مشخص کردن فرد یا افراد کلیدی این گروهها، دایره بررسی حلقه تصادفات را برای متخصصین حوزه بازرسی و کشف تقلب بیمه اتومبیل، مشخصتر کردهایم. این تحقیق بر اساس دادههای واقعی موجود یکی از شرکتهای بیمه کشور انجام گرفته است. دادههای پاکسازی شده، شامل 4,321,901 رکورد است و شبکه ی اجتماعی تشکیل شده از تصادفات، از ارتباطات بین 2,107,979 پرونده خسارت جداگانه، 3,253,466 شمارهی پلاک متفاوت و 2,308,574 نفر مختلف تشکیل شده است. تعداد اجتماعات شناسایی شده در این شبکه 245,713 اجتماع میباشد. نتایج تحقیق حاکی از توانایی این روش در رتبهبندی گروههای مشکوک به تقلب است. با توجه به اینکه افرادی که در یک کلاهبرداری بیمه ای باهم همکاری می کنند به طرق مختلفی به همدیگر مرتبط هستند، شناسایی گروه های کلاهبرداری نیازمند نمایش مناسب داده های مربوطه میباشد. شرکت های بیمه می توانند با استفاده از روش تحلیل شبکه های اجتماعی و تحلیل روابط بین گروهی اجتماعات مختلف شکل گرفته در شبکه، اقدام به شناسایی حضور حلقه های تقلب سازمان یافته و ادعاهای خسارت جعلی کنند.
بهمن شقاقی احمدآباد بابک تیمورپور
امروزه بسیاری از سیستمهای پیچیده را میتوان به صورت شبکه نمایش داد. این شبکهها را میتوان با استفاده از ویژگیهای ساختاری که دارند تجزیه و تحلیل کرد. وجود ساختار اجتماعی یکی از این ویژگیها است که در تحلیل شبکهها مورد استفاده قرار میگیرد. اجتماع در یک شبکه به مجموعهای از گرهها گفته می شود که تعداد یالهایی که این گرهها را به هم وصل کرده بسیار بیشتر از تعداد یالهایی است که این گرهها را به سایر گرههای شبکه وصل کرده است. اجتماعات در شبکه دارای خصوصیات مشترک هستند. مدلهای ریاضی که برای اجتماعیابی توسعه داده شدهاند اغلب از معیار پودمانگی به عنوان تابع هدف استفاده کردهاند. اما اثبات شده است که پودمانگی دارای محدودیت تفکیکپذیری است و به تعداد کل یالهای شبکه وابسته است و بنابراین در برخی شبکههای تست نمیتواند ساختار درست اجتماعات را شناسایی کند. برای رفع این مشکل یک تابع دیگر معرفی شد که چگالی پودمانگی نامیده شده است. در این تحقیق یک مدل ریاضی minlp برای اجتماعیابی در شبکههای وزنی و غیروزنی با استفاده از معیار چگالی پودمانگی توسعه داده شد. اجرای مدل ریاضی در نرمافزار gams بر روی شبکههای تست نشان داد که این مدل در شبکههای مورد آزمایش بهتر از مدل ریاضی پودمانگی عمل میکند. در ادامه با اجرای الگوریتم بر روی شبکههای محک lfr، نشان داده شد که زمان اجرای مدل علاوه بر تعداد گرههای شبکه و نیز تعداد اجتماعات به ساختار شبکه نیز وابسته است. با توجه به این واقعیت که اجتماعیابی جزء مسائل np-hard است؛ مدل ریاضی توسعه داده شده بر روی شبکههای با 10 گره و یا بیشتر، دارای زمان اجرای نمایی است. از دیگر محدودیتهای مدل ریاضی توسعه داده شده این است که باید تعداد اجتماعات به صورت پارامتر در ابتدای کار مشخص باشد؛ در صورتی که در بسیاری از شبکههای دنیای واقعی عملاً مشخص نیست. با توجه به این محدودیتها در ادامهی تحقیق یک الگوریتم ژنتیک برای بهینهکردن چگالی پودمانگی توسعه داده شد. در الگوریتم ژنتیک از ساختار ماتریسی برای نمایش جواب استفاده شد که باعث سهولت اجرای عملگرهای جهش و ترکیب شد. با اجرای الگوریتم ژنتیک بر روی تعدادی از شبکههای دنیای واقعی نشان داده شد که محدودیتهای مدل ریاضی رفع شده است.
سمانه اردوانی رضا برادران کاظم زاده
با متحول شدن شرایط اقتصادی و اجتماعی، شرایط کاری سازمان ها متحول شده است. در اقتصاد امروز بر خلاف آنچه در گذشته مرسوم بود توجه به مشتری و محور قرار دادن مشتریان به عنوان یک عامل تعیین کننده برای شرکت ها مطرح است. سازمان ها به این نتیجه رسیده اند که مهمترین دارایی آنها مشتریانشان است، از این رو تمام تلاش های یک سازمان برای دسترسی به سهم بیشتری از مشتریان و در نهایت خلق ارزش برای مشتریان با ارزش متمرکز می شود. بنابراین لزوم تقسیم بندی مشتریان در گروه های شبیه به هم احساس می شود. بخش بندی صحیح مشتریان به سطوح مختلف باعث می شود ارزش طول عمر آنها درک شود و در رابطه با آنها، راهبردها و استراتژی های مناسب اتخاذ شود و در نتیجه رضایت بیشتری برای مشتریان ایجاد گردد. هدف این تحقیق تجزیه و تحلیل ارزش بلند مدت مشتری جهت بخشبندی و مدیریت سودآوری مشتریان می باشد. در این تحقیق مدلی جهت اندازه گیری و محاسبه ارزش بلند مدت مشتریان در صنعت بیمه معرفی می گردد. مورد مطالعه در تحقیق حاضر بیمه ایران است و برای این منظور نمایندگی های شرکت بیمه ایران از سال 87 تا90 انتخاب و مبنای تحلیل و پیاده سازی مدل قرار گرفته اند. پس از محاسبه clv نمایندگی ها، به بخش بندی آنها بر اساس معیارهای موثر بر clv که شامل فاکتورهای ریسک و اطلاعات دموگرافیک می باشد، پرداخته شد که بر این اساس نمایندگان به سه خوشه تقسیم بندی و برای هر خوشه استراتژی های مناسب پیشنهاد گردید.
حیدر نجفی رستاقی محمد اقدسی
نقشه دانش به عنوان یکی از ابزارهای علم سنجی ست که یک علم را در ابعاد مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد. در این تحقیق دانش مدیریت دانش به عنوان حوزه ای میان رشته ای مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق دو سوال اصلی مورد توجه بوده است. ابتدا این که مدیریت دانش چه جایگاهی در حوزه های مختلف علمی دارد و در چه حیطه علمی می گنجد. در سوال دوم به این مسئله می پردازیم که در پژوهش های مدیریت دانش چه کاربردهایی از مدیریت دانش بیشتر مورد تاکید بوده است. در این پژوهش حدود 40000 سند علمی که یکی از کلیدواژه های آن مدیریت دانش بوده است در پایگاه علمی اسکوپوس انتخاب شده است. ترسیم نمودارها و گرافها بوسیله نرم افزار excel و نرم افزار r انجام گرفته است. در نتیجه این تحقیق جایگاه مدیریت دانش در حوزه های علمی مختلف استخراج گردیده است. مدیریت دانش به عنوان یک حیطه علمی ، بیشترین قرابت از منظر حوزه دانشی و میزان پژوهش ها را با حوزه تکنولوژی، علوم مدیریتی، علوم اجتماعی و علوم انسانی و در میان زیرحوزه ها با علوم کامپیوتر(زیرمجموعه حوزه تکنولوژی) ، مدیریت و بازرگانی(زیرمجموعه حوزه علوم مدیریت) و علوم مهندسی(زیر مجموعه حوزه تکنولوژی) داشته است و بیشترین کلیدواژ ه های همکار با آن تعامل انسان و رایانه ، مدیریت اطلاعات ، مدیریت سیستم ها و فناوری اطلاعات بوده است.همچنین مهمترین اهداف و کاربردهای مدیریت دانش ، تصمیم گیری بهتر، همکاری بیشتر ، بهبود یادگیری و افزایش ارتباط می باشد و مهمترین متدها و ابزارها در کنار مدیریت دانش مواردی همچون مدیریت کیفیت ، داده کاوی ، سیستم های خبره و هستان شناسی می باشد. در نهایت هر کدام از حوزه های علمی مرتبط با مدیریت دانش و کلیدواژه های مدیریت دانش هر کدام به صورت مجزا توسط نرم افزار r خوشه بندی شده است.
مریم دولتشاه بابک تیمورپور
در این تحقیق، عاملهای انسانی برای ارزیابی عملکردشان انتخاب شده و مشخصههایی مناسب برای طول مدت خدمت عاملها استخراج شده است. در مرحله اول، از روشهای آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و چولگی) و هیستوگرام برای تعیین و نمایش مشخصهها استفاده شده است و تحلیل این مشخصهها با رویکرد تحلیل مولفههای اصلی انجام میشود. سپس برای ایجاد گروههای عامل همگن از خوشهبندی استفاده میشود. در مرحله دوم، زمان رسیدن عاملها به سطح خدمت مطلوب با ایجاد منحنی رشد سطح مهارت تعیین میگردد. عملکرد عاملهای انسانی با یکدیگر مقایسه میگردد. در مرحله سوم، پایش عملکرد عاملهای انسانی و تعیین حجمکاری براساس ارتباطات داخلی آنها با تحلیل شبکه های اجتماعی و ترسیم نمودارهای سری زمانی انجام میشود. سپس، تخصیص بهینهی تماسها به عاملها با برنامهریزی عدد صحیح انجام شده است. سرانجام، سه خوشه با عنوان های ماهر، نیمه ماهر و تازه کار پیدا شده و در تخصیص تماس ها به خوشه های عامل تعیین شده، کاهش متوسط زمان خدمت و متعادل کردن حجم کاری عامل ها برآورد شده است. در این تحقیق، دادههای نه عامل انسانی واحد پشتیبانی مرکز تماس مورد مطالعه ارزیابی میگردد. روشهای مختلف تحلیلی و گرافیکی برای ارزیابی عملکرد آنها بهکار گرفته شد و برای تخصیص تماسها از روشهای تحقیق در عملیات مبتنی بر ریاضی استفاده میشود. روشها و ابزار ارایه شده برای ارزیابی و تحلیل عملکرد عاملهای انسانی در صنایع خدماتی و تولیدی (همچون کارخانهها، بانک، بیمه و مواردی از این قبیل) قابل استفاده است. این ابزار کمک بزرگی برای محققین، مدیران و کارشناسها بوده و اطلاعات لازم را برای مدیریت کردن منابع انسانی فراهم میکنند.
شیما مختارپور بابک تیمورپور
شکوفایی فرکانس بالای غیر معمول از وقوع یک رویداد در پنجره زمانی است. تشخیص شکوفایی فعالیتی است که تجمیع های غیر عادی را در جریان داده پیدا می کند. روند و فصلی دو مشخصه مهم از سری های زمانی هستند که اغلب اتفاق می افتند. مطالعه حاضر سعی میکند تشخیص شکوفایی را بهبود دهد. ما از روش مبتنی بر موجک برای تشخیص شکوفایی در جریان داده استفاده کردیم و اثرفصلی و روندی را از جریان داده به منظور بهبود تشخیص شکوفایی حذف نمودیم. دو روش در تشخیص شکوفایی وجود دارد، روش های مبتنی بر آستانه و روش های مبتنی بر وضعیت. ما از ساختار درخت باینری انتقالی برای نظارت بر شکوفایی ارتجاعی موثر استفاده کردیم و مولفه های فصلی و روندی را با استفاده از توابع سری زمانی حذف نمودیم. ما روش خود را روی داده های دنیای واقعی بکار بردیم و شرکتی که دستگاه های الکترونیکی تولید میکند را مورد مطالعه قرار دادیم. در مرحله تشخیص شکوفایی همه شکوفایی ها در همه پنجره های دلخواه شناسایی شدند. در مرحله بعد تاثیر فصلی و روندی از جریان داده حذف شده و شکوفایی برای جریان داده جدید شناسایی گردید. در مرحله نهایی شکوفایی شناسایی شده قبل و بعد از حذف مولفه ها مقایسه شدند. بر اساس نتایج، در دو سرویس، قبل و بعد از حذف مولفه ها شکوفای شناسایی شده تغییر نمود. اما برای دیگر سرویس ها تغییری ایجاد نگردید.
مریم دولتشاه بابک تیمورپور
مراکز تماس بخش مهمی از فضای تجاری مدرن را تشکیل میدهند و نقش مهمی در جنبههای استراتژیک و عملیاتی سازمان دارند. مراکز تماس برای ایجاد یک کانال ارتباطی کارآمد و مقرون به صرفه بین سازمان و مشتریان ظهور و توسعه یافته اند. این مراکز اغلب بزرگترین و تنها کانال ارتباطی برای تعامل بین سازمان و مشتریان هستند. تحقیق حاضر با توجه به نیاز و شکافهای موجود در زمینه مدیریت کارکنان و در راستای برنامه ریزی و ارزیابی عملکرد عاملهای انسانی در مراکز تلفن شکل گرفته است. هدف، مدیریت منابع انسانی در مرکز تلفن به منظور مدیریت کارکنان، ایجاد روشهای مناسب و کارا برای ارزیابی و تحلیل عملکرد عاملهای انسانی، زمان مورد نیاز برای رسیدن عاملها به سطح خدمت مطلوب و چگونگی تخصیص تماسها در مراکز تماس است. در این تحقیق، عاملهای انسانی برای ارزیابی عملکردشان انتخاب شده و مشخصههایی مناسب برای طول مدت خدمت عاملها استخراج شده است. در مرحله اول، از روشهای آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و چولگی) و هیستوگرام برای تعیین و نمایش مشخصهها استفاده شده است و تحلیل این مشخصهها با رویکرد تحلیل مولفههای اصلی انجام میشود. سپس برای ایجاد گروههای عامل همگن از خوشهبندی استفاده میشود. در مرحله دوم، زمان رسیدن عاملها به سطح خدمت مطلوب با ایجاد منحنی رشد سطح مهارت تعیین میگردد. عملکرد عاملهای انسانی با یکدیگر مقایسه میگردد. در مرحله سوم، پایش عملکرد عاملهای انسانی و تعیین حجمکاری براساس ارتباطات داخلی آنها با تحلیل شبکه های اجتماعی و ترسیم نمودارهای سری زمانی انجام میشود. سپس، تخصیص بهینهی تماسها به عاملها با برنامهریزی عدد صحیح انجام شده است. سرانجام، سه خوشه با عنوان های ماهر، نیمه ماهر و تازه کار پیدا شده و در تخصیص تماس ها به خوشه های عامل، کاهش متوسط زمان خدمت و متعادل کردن حجم کاری عامل ها برآورد شده است. در این تحقیق، دادههای نه عامل انسانی واحد پشتیبانی مرکز تماس مورد مطالعه ارزیابی میگردد. روشهای مختلف تحلیلی و گرافیکی برای ارزیابی عملکرد آنها بهکار گرفته شد و برای تخصیص تماسها از روشهای تحقیق در عملیات مبتنی بر ریاضی استفاده میشود. روشها و ابزار ارایه شده برای ارزیابی و تحلیل عملکرد عاملهای انسانی در صنایع خدماتی و تولیدی (همچون کارخانهها، بانک، بیمه و مواردی از این قبیل) قابل استفاده است. این ابزار کمک بزرگی برای محققین، مدیران و کارشناسها بوده و اطلاعات لازم را برای مدیریت کردن منابع انسانی فراهم میکنند.
علی لاجوردی مهرداد کارگری
هر ساله همه گیری بیماری های مختلفی همچون بیماری های شبه انفولانزا (ili) و دیگر بیماری های مسری، هزینه های مختلفی را به سازمان های مختلف دولتی و خصوصی تحمیل می کند. این هزینه ها شامل خرید تجهیزات، به کار گیری پزشکان، پرستاران و پرسنل، خرید دارو و موارد دیگر است. پیش بینی همه گیری باعث کاهش هزینه های مختلف و همچنین کنترل بهتر بیمار می گردد که از طریق روش های مختلفی که اکثرا بر مبنای آماری بوده است انجام شده است. مهم ترین این روش ها شامل: روش تعیین مقدار معین، روش تناوب تناسبی، روش cusum و روش های جدیدی همچون شبکه bayesian و زنجیره های مارکوف پنهان. این روش ها که معمولا بر مبنای آمار می باشند دو اشکال اساسی گذشته محور و خبره محور بودن را دارا می باشند. به منظور رفع این دو مشکل، در این تحقیق مدلی بر مبنای نفوذ در شبکه های اجتماعی ارائه شده است که توسعه ای از مدل پایه ای bass می باشد و دقت مدل بر روی داده های فروانی آنفولانزا در ایالت متحده از روش مربع خطا ها اندازه گیری شده که برابر 95 درصد بوده است که نسبت به مدل های قبلی بهبود پیدا کرده است. برای بهبود بیشتر مدل باید تاثیر مسافرت های بیماران و جابجایی افراد را نیز که در مدل به صورت محلی تاثیر دارد در نظر گرفت که به عنوان تحقیقات آتی پیشنهاد می گردد.
طلوع امیری فر رضا سمیع زاده
امروزه بلاگ ها و شبکه های اجتماعی به منبع ارزشمندی جهت کاووش احساسات یا تمایلات کاربران در زمینه های مختلفی چون مدیریت ارتباط با مشتری، ردیابی نظریات عمومی و فیلترینگ متن تبدیل شده است. در واقع نشان داده شده است که دانش بدست آمده از شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک یا توییتر برای تحقیقات بازاریابی و واحدهای دیگر متن کاوی، بسیار ارزشمند است. در این تحقیق ما از مکالمات موجود در شبکه اجتماعی توییتر که هر کدام از این مکالمات تحت عنوان یک توییت شناخته می شوند، جهت ارزیابی تمایلات کاربران نسبت به برندهای شناخته شده استفاده کرده ایم. با استفاده از هر دو روش کمی وکیفی جهت آنالیز این توییت ها، این تحقیق مباحث عمیق و گسترده ای را پیرامون وضعیت برندهای بین المللی مطرح می کند.
رضا خالقی محمد اقدسی
این پژوهش بیانگر ارتباط دو حوزه مدیریت دانش مشتری و تحلیل شبکه های اجتماعی می باشد که از تحلیل داده ها و ارتباطات مالی مشتریان یکی از بانک های دولتی در دو دوره شش ماهه در آن استفاده شده است.نتایج بدست آمده نشان می دهد که تحلیل شبکه های اجتماعی به دسته بندی بهتر دانش از مشتری در بانک کمک می کند و منجر به جذب بیشتر مشتریان می گردد.
بابک تیمورپور احمدرضا جلالی نایینی
هدف بازارای سرمایه انتقال وجوه بین وام دهندگان و وام گیرندگان به طور کارا (efficient) است . برای کارا بودن، تخصیص سرمایه باید تامین کننده سرمایه گذاری های با نرخ بازدهی اجتماعی بالا باشد و به سرمایه گذاری هایی که ارزش حال آنها منفی است سرمایه ای تخصیص نیابد. در تخصیص موثر منابع، بازار باید بتواند قیمت سهام یک شرکت را از روی عوامل اساسی مانند بازدهی و ریسک که در تعیین ارزش حال دخیل هستند، تعیین کند. در این صورت وجوه موجود برای شرکت هایی که بهترین استفاده را از منابع می کنند به راحتی در دسترس خواهد بود. برای کارایی بازار لازم است سرمایه گذاران بتوانند از روی یک معیار مناسب، ریسک هر دارایی را برآورد کرده و با توجه به بازده و ریسک دارایی های مختلف و تابع مطلوبیت خود اقدام به انتخاب پورتفوی مورد نظر کنند. از این رو وجود یک معیار مناسب اندازه گیری ریسک ضروری می باشد. در یک بازار کارا که اطلاعات گذشته و هر نوع اطلاعات عمومی در قیمت ها منعکس می شود، انتظار می رود که قیمت اوراق بهادار تقریب نزدیکی از ارزش واقعی آن بوده و منعکس کننده بازده و ریسک اوراق باشد. تعیین ریسک واقعی سهام در این میان از ارکان اساسی مدیریت اوراق بهادار است. این تحقیق که روی آمار ماهیانه بورس تهران انجام می شود به دنبال یافتن ارتباط بین ریسک و بازدهی سهام در بازار بورس تهران برای به دست دادن معیار مناسبی برای قیمت گذاری سهام به طور کارا می باشد. مبنای نظری تحقیق، مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای (capm) و نظریه قیمت گذاری سودجویانه (apt) بوده و از مدل تجربی بازار برای تخمین استفاده می شود. بررسی غیرخطی بودن رابطه بین ریسک و بازدهی نیز از اهداف تحقیق می باشد.