نام پژوهشگر: بابک تیمورپور

ارائه چارچوبی برای پیش بینی سطح خسارت مشتریان بیمه بدنه اتومبیل با استفاده از راهکار داده کاوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده کامپیوتر و فناوری اطلاعات 1389
  سید محمود ایزدپرست   احمد فراهی

امروزه نقش مشتریان از حالت پیروی از تولیدکنندگان، به هدایت سرمایه گذاران، تولیدکنندگان و حتی محققان و نوآوران مبدل گشته است، به همین دلیل سازمانها نیاز دارند مشتریان خود را بشناسند و برای آنان برنامه ریزی کنند. در این پژوهش، چارچوبی برای شناسایی مشتریان بیمه بدنه اتومبیل ارائه می گردد که طی آن میزان خطرپذیری مشتریان پیش بینی شده و مشتریان بر اساس آن رده بندی می گردند. در نتیجه با استفاده از این معیار (سطح خطرپذیری) و نوع بیمه نامه مشتریان، می توان میزان خسارت آنان را پیش بینی کرده و تعرفه بیمه نامه متناسب با ریسک آنان تعریف نمود. که این مطلب می تواند کمک شایانی برای شناسایی مشتریان و سیاستگذاری های تعرفه بیمه نامه باشد. با توجه به تحقیقات صورت گرفته، تاکنون برای این منظور از روشهای آماری و همچنین از برخی روشهای داده کاوی مانند یادگیری ماشینی در حوزه های دیگر بیمه استفاده شده است که البته این روشها دارای محدودیتهایی می باشند. در نتیجه با بررسی تحقیقات و تحلیل آنان، در این پژوهش می خواهیم جهت دستیابی به قوانین تصمیم گیری و ایجاد مدل برای پیش بینی خطرپذیری مشتریان در صنعت بیمه بدنه اتومبیل از روشهای داده کاوی استفاده نماییم. داده کاوی دارای روشهای بسیاری می باشد که در اینجا با توجه به بررسیهای صورت گرفته و پژوهشهای پیشین، از دو روش خوشه بندی و درخت تصمیم استفاده می گردد که البته در این روشها به منظور بهبود نتایج، تغییراتی ایجاد شده که تاکنون در پژوهشهای دیگر بکار نرفته است. در روش خوشه بندی مشتریان بر اساس ویژگیهایشان در خوشه هایی تفکیک شده، سپس میانگین سطح خسارت در هر یک از این خوشه ها را محاسبه می کنیم. حال مشتریان آتی با توجه به اینکه به کدامیک از این خوشه ها شبیه تر هستند در یکی از آنها قرار می گیرند تا سطح خسارتشان مشخص گردد. در روش درخت تصمیم با استفاده از داده های مشتریان، درختی را بر اساس مجموعه ای از قوانین که بصورت "اگر-آنگاه" می باشد ایجاد می کنیم و سپس مشتریان جدید با استفاده از این درخت رده بندی می گردند. در نهایت هر دو این مدلها مورد ارزیابی قرار می گیرد. روشهای ارزیابی به کار رفته در این پژوهش به دو رده ارزیابی درونی و بیرونی تقسیم می شوند. در ارزیابی درونی صحت مدل ایجاد شده را بررسی می کنیم که برای این منظور از روش پهنه سایه روشن و استفاده از داده های آموزش و آزمون بهره برده ایم و در ارزیابی بیرونی به مقایسه نتایج به دست آمده از مدل با نظرات کارشناسان خبره بیمه بدنه پرداخته ایم که ضریب همبستگی محاسبه شده برای این دو 82% می باشد که نشان دهنده این مطلب است که نتایج به دست آمده از هر دو روش تا حد مطلوبی با یکدیگر مطابقت دارند.

کشف روندهای نوظهور در حوزه‏ های علمی بر پایه خوشه‏ بندی پویا با رویکرد متن‏ کاوی و تحلیل پیوند
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی مهندسی 1388
  بابک تیمورپور   محمدمهدی سپهری

در سالیان اخیر حجم زیادی از داده های متنی و کتابشناسی علمی از طریق اینترنت و پایگاههای علمی در اختیار پژوهشگران قرار گرفته است. پردازش این حجم بالای داده مستلزم توسعه ابزار و روشهای جدید می باشد. نگاشت دامنه دانش شامل تحلیل و مصورسازی مجموعه داده های مقالات علمی و حق امتیازها است. نقشه های حاصل از این نگاشت برای تشخیص حوزه های عمده پژوهشی و کشف روندهای نوظهور به کار می روند. در رساله حاضر در راستای پاسخگویی به بخشی از نیازهای فوق، متون علمی و حق امتیازها با رویکرد داده کاوی متون تحلیل می‏شوند. هدف این کار تسهیل دسترسی به اطلاعات، آشکار کردن ساختار دانش و فراهم ساختن دید کلی برای مدیریت دانش و آینده نگاری است. به منظور آشکارسازی ساختار یک حوزه علمی می خواهیم زیرحوزه های این حوزه را شناسایی کرده و سیر تحول زمانی زیرحوزه ها را بررسی کنیم. مسئله این است که روش مناسب و کارا برای تفکیک، شناسایی و مصورسازی زیرحوزه ها چیست؟ چگونه می توان زیرحوزه ها را در دوره های متوالی با هم تطابق داد و پویایی آنها را مصور نمود؟ در این رساله حوزه علم و فناوری نانو برای ارزیابی عملکرد روشهای ارائه شده انتخاب شده و متون مرتبط بر اساس کلیدواژه‏ها بازیابی می‏شود. سپس با خوشه بندی سلسله مراتبی متون چکیده و عنوان، خوشه های مباحث مطرح در هر دوره یافته می شود. در این راستا برای ارزیابی خوشه های بزرگ ضریب سیلوئت بر اساس شباهت معرفی می گردد. در مرحله دوم ارتباط بین علم و فناوری از طریق بررسی شباهت و تطابق خوشه‏های مقالات و حق امتیازها یافته می‏شود. شباهت با گرافهای دوبخشی مصور می شود. ارتباط و نشت اطلاعات بین زیرحوزه های علم از طریق گراف استناد مقالات مصور می شود. در مرحله سوم قواعد تطابق جدیدی برای ردیابی خوشه ها در طول زمان توسعه می یابد. برای تطابق دوره ها دو روش تخصیص مجاری و ابرخوشه بندی معرفی می شود. زنجیره خوشه های یافته شده مصور می شود. در این تحقیق 468.000 خلاصه مقاله (برگرفته از isi) و 69.000 حق امتیاز فناوری نانو (برگرفته از uspto) از سال 1990 تا 2008 با روش خوشه‏بندی سلسله‏مراتبی افرازی خوشه‏بندی گشته و با معیار جدید ضریب سیلوئت بر اساس شباهت ارزیابی شد. زیرحوزه‏های فناوری نانو شناسایی و توسط خبرگان ارزیابی گردید. این معیار برای دسته‏بندی مقالات ایران در درخت فناوری نانو مورد استفاده قرار گرفت. الگوریتم کارای ارائه شده برای تطابق پویای خوشه‏ها برای شناسایی روند به کار گرفته شد. روشها و ابزار توسعه داده شده قابل استفاده برای مصورسازی و ردیابی خوشه های یک حوزه علمی و کشف روندهای نوظهور بوده و امکان خوشه‏بندی پویا را برای صدهاهزار سند فراهم می‏کند. این ابزار کمک بزرگی برای محققین علمی و خبرگان آینده نگاری بوده و اطلاعات لازم را برای مدیریت تحقیق و توسعه فراهم می‏کند.

آنالیز شکست جراحی فیستول در بیماران همودیالیزی با راهکار داده کاوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی مهندسی 1390
  محمد رضاپور   محمد مهدی سپهری

همودیالیز (hd) شایع ترین روش درمانی در بیماران مبتلا به «بیماری مرحله انتهایی کلیوی» (esrd) می باشد. بر اساس برآوردها در سال 2005، تعداد بیماران دیالیزی در جهان 1.5 میلیون نفر بوده که 90% آنها تحت دیالیز خونی قرار می گیرند. بعلاوه، یکی از مسائل اصلی در همودیالیز، «دسترسی عروقی» است که معمولاً با یکی از روشهای فیستول، گرَفت، کاتاتر یا شانت ایجاد می گردد. فیستول شریانی وریدی (avf)، در حال حاضر بهترین انتخاب برای دستیابی عروقی جهت همودیالیز مزمن محسوب می شود. بعنوان مثال، نرخ استفاده از avf در امریکا در اوائل سال 2003 برابر با 32.4% (344,87 بیمار) بوده و در ماه می سال 2009 به 52.6% (113,179 بیمار) افزایش یافته و در مارس 2011 به نرخ 57.9% رسیده است. از طرفی، با وجود شیوع استفاده از فیستول، اما میزان شکست آن نسبتاً بالا بوده و طی 25 سال گذشته نرخ این عارضه از 10-25% به 20-53% افزایش داشته است. شکست زودرس فیستول - که در سندهای علمی به بازگشت بیمار کمتر از 3 ماه بعد از جراحی اطلاق می شود- موجب تحمل زحمات و هزینه های مترتب می گردد. «توصیف ریسک فاکتورها» و نیز «پیش بینی وقوع این پدیده» اهدافی هستند که تحقق آنها می تواند کمک قابل توجهی در توصیف عوامل، کشف و کنترل آن نماید. از سوئی با داده کاوی بر روی داده های پزشکی می توان اُلگوهای مفید و نهفته را استخراج نمود و دانش قابل استفاده را کشف نمود؛ در داده کاوی، هم روشهای فاقدناظر برای توصیف و خوشه بندی عوامل، و هم روشهای باناظر برای پیش بینی و دسته بندی وضعیت نهایی یک پدیده، وجود دارند. بهره برداری از فناوری در حوزه ی علوم پزشکی و سلامت، در اسناد بالادستی نظیر نقشه جامع علمی کشور و نقشه جامع علمی سلامت تأکید شده است. بنابراین استفاده از روشهای داده کاوی می توانند به تحقق اهداف یادشده کمک نمایند و نتایجی چون «ارائه ی مشورت به کادر پزشکی و مدیریت این فرایند» و «کاهش زحمات و هزینه‎ های بیمار و خانواده اش» را در بر داشته باشد. چنین مشورتی به جرّاح می تواند منجر به تصمیم سازی برای استفاده از روش جایگزین –مثل گرَفت- در موارد بالابودن ریسک شکست جراحی فیستول گشته و یا آنکه به آن دسته از بیمارانی که از درصد ریسک پائین تری در شکست جراحی فیستول برخوردارند، توصیه های پزشکی خاصی بشود؛ بدین ترتیب، گامی کنترلی برای پیشگیری از شکست خواهدبود. در این پژوهش، در مجموع مشخصات 417 نفر از بیماران همودیالیزی که در یکی از سه حالت جراحی موفق، شکست خورده و یا قبل از جراحی قرار دارند را با استفاده از تکنیکهای داده کاوی مورد تحلیل قرار می دهیم. ضمن توصیف بیماران دچارشده به شکست زودرس، سیستم را با استخراج مدلهای موفقیت و شکست آموزش داده و سپس میزان شکست جراحی بر روی بیماران جدیدی که توسط نفرولوژیست اعزام شده اند را پیش بینی می کنیم. در هر قسمت نرخ دقت روشها را ارزیابی نموده که برای خوشه بندی بین 71.67% تا 91% و برای پیش بینی ها بین 54.92% تا 75.13% بدست آمدند.

اندازه گیری کارایی نسبی بخش کشاورزی ایران به روش تحلیل پوششی داده ها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی 1391
  داریوش دارابی نزاد   بابک تیمورپور

دراین پژوهش به ارزیابی کارایی نسبی کشاورزی استانهای کشور با استفاده روش تحلیل پوششی داده‏ها (dea)و در راستای برنامه توسعه چهارم کشور برای بازه زمانی 1384 تا 1388 پرداخته شده است.این پژوهش ازنظرهدف ازنوع پژوهشهای کاربردی وازنظرماهیت ازنوع توصیفی تحلیلی محسوب می‏گردد. باتوجه به اینکه طرح تحقیق ازنوع مدلسازی ریاضی است،نمونه‏گیری(به معنای انتخاب برخی ازعناصرجامعه آماری) مبنای تحقیق نخواهد بود. بنابراین اطلاعات درمورد کلیه استانها وارد مدلdeaشده و مبنای تحلیل قرار می‏گیرد. ابزار جمع‏آوری اطلاعات برای تهیه پیشینه و مبانی نظری این تحقیق مستندات کتابخانه‏ای واینترنتی بوده واین اسناد ومدارک مربوط به مراجع ومنابع رسمی کشور و در رأس آنهامرکزآمارایران وآمارنامه کشاورزی وزارت جهادکشاورزی بوده وبرای جمع‏آوری داده‏های مربوط به شاخص‏های ورودی وخروجی مدل،مورداستفاده قرار گرفته‏اند. براین‏اساس سیستم مفهومی ارزیابی عملکردکشاورزی استانها تعریف‏ شد،سپس خروجیها(ستانده‏ها) و ورودیهای (نهاده‏ها) مورد نیاز شناسایی شدند.خروجیهای مدل شامل تولید کل محصولات زراعی(آبی‏ودیم) وتولید کل محصولات باغی(درختان ثمردار) هستند. درمرحله بعد از طریق روش تحلیل سلسله ‏مراتبی (ahp)ومشورت با خبرگان، مهمترین نهاده‏های کشاورزی ومیزان اهمیت آنها با هدف افزایش و ارتقای سطح تولیدات زراعی و باغی استانها انتخاب شدند. ورودیهای مدل به ترتیب اهمیت شامل اعتبارات تملک داراییهای سرمایه‏ای استانی(فصل کشاورزی)، سطح زیرکشت محصولات زراعی(آبی‏ودیم)، سطح زیرکشت محصولات باغی (درختان ثمردار)، میزان بارندگی سالانه مراکز استانها، اعتبارات تملک داراییهای سرمایه‏ای استانی(فصل منابع آب) و نیروی کار شاغل بخش کشاورزی هستند. در مرحله بعد کارایی نسبی استانها با مدلهای مضربی ccrخروجی‏محور و bccخروجی‏محور محاسبه شد و نتایج حاکی از وجود تفاوت درکارایی استانها نسبت به یکدیگر در بهره‏گیری از نهاده‏ها به‏منظور تولید در بخش‏ کشاورزی بود. نتایج نشان داد که درکل نه استان کارا و بقیه استانها ناکارا می‏باشند. بنابراین به برنامه ریزان و سیاستگذاران حوزه کشاورزی پیشنهاد می شود که برنامه‏های آینده رابارویکرداستفاده بهینه از منابع به این مسیر سوق دهند که درهر بخش،به نهاده‏هایی بیشتر پرداخته شود که هراستان قابلیت بهره‏گیری مناسبتری ازآنرا دارد. نتایج رتبه بندی استانهای کشور ازنظر میزان برخورداری از منابع نشان می‏هد که استانهای مازندران، فارس، خوزستان و کرمان‏وجیرفت بهترین ‏وضعیت رادارند و استانهای قم، کهکیلویه و خراسان‏جنوبی دارای بیشترین محرومیت ازنظر منابع هستند. اما دردست دیگر استان ایلام در وضعیتی مشابه با هردو گروه قرار دارد.

ارائه روش تلفیقی تصمیم گیری چند معیاره و استدلال مورد محور، مطالعه موردی تشخیص افتراقی آسم بزرگسالان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده صنایع 1391
  سمیه اخوان دارابی   بابک تیمورپور

در این پژوهش هدف ارائه روش نوینی برای استفاده از تصمیم گیری چندمعیاره و استدلال موردمحور برای کمک به پزشک به منظور تشخیص صحیح تر بیماری آسم و نیز نوع درمان می باشد. استدلال موردمحور یکی از گرایش های فعال در زمینه داده کاوی می باشد که یک مسئله جدید را به وسیله یادآوری یک وضعیت مشابه قبلی و استفاده مجدد از اطلاعات و دانش آن مسئله، حل می کند. ارزیابی متغیرها همواره یک مسئله مهم در داده کاوی می باشد. الگوریتم های انتخاب مشخصه با وزن دادن به متغیرها، یک مجموعه موثرتر از متغیرهای ماتریس داده ها را انتخاب می کند. از جمله این روش ها، روش انتخاب مشخصه داده کاوی randomforest می باشد. در این روش با توجه به داده ها، به متغیرها وزن داده می شود. اما به علت این که در این پژوهش در تعداد داده ها محدودیت وجود دارد و همه موارد را پوشش نمی دهد، به منظور این کار طبق نظر خبرگان به روش dematel و anp به متغیرها وزن داده شد و متغیرهای با اهمیت تر انتخاب گردید و در سیستم استدلال موردمحور از این متغیرهای استخراج شده استفاده شد. طبق مطالعات انجام گرفته ترکیبdematel و anp و cbr تاکنون انجام نشده است. مهم ترین معیارهای تاثیرگذار در بیماری آسم که بدین روش استخراج گردید، فاکتورهای ژنتیکی می باشند. این سیستم روی 325 مورد بیمار آسمی و غیر آسمی تست شد و به دقت 80% دستیابی گردید. گرچه دقت سیستم با دو روش تصمیم گیری چند معیاره و انتخاب مشخصه خودکار داده کاوی تفاوت چشم گیری نیافت ولی از نظر صحت نتایج ملزم به استفاده از نظر خبرگان به روش dematel و anp می باشد.

بخش بندی مشتریان بانکی برای خدمات بازاریابی مستقیم با راهکار داده کاوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی 1390
  حمید بکامیری   بابک تیمورپور

چکیده : با تغییر نگرش و توسعه مدلهای جدید بازاریابی ، شناسایی گروههای مشتریانی که رفتارهای یکسانی نسبت به دریافت خدمات دارند، از مهمترین مباحث مطرح شده در بازاریابی هدفمند است. در همین راستا توجه به ارزش مشتری برای مدیریت مناسب راهبردهای بازاریابی با هدف کاهش هزینه و افزایش سهم از مشتری بسیار مهم است. استفاده از ارزش مشتری برای شناسایی مشتریان و پیاده سازی رویکرد بازاریابی مستقیم براساس تحلیل داده های خرید قبلی مشتری برای ایجاد یک ارتباط کنشی به جای ارتباط واکنشی می باشد. این ساختار شامل چهار مرحله می باشد : که در مرحله اول مشتریانی از لحاظ ارزشی متناسب با ساختار ارائه شده طبقه بندی می شوند ، سپس در مرحله دوم الگوهای رفتار خرید برای هرطبقه از مشتریان با استفاده از داده کاوی مورد بررسی قرار گرفته ، در مرحله سوم متناسب با الگوهای رفتاری خرید مشتریان و رتبه ارزشی مشتری پیشنهاداتی برای بازاریابی مستقیم و هدفمند ارائه می شود و در مرحله چهارم الگوهای پیش بینی رفتار مشتری بر اساس درخت تصمیم ارائه می گردد. در این رساله داده های مرتبط با مشتریان 3 شعبه منتخب شهر تهران معادل 39543 نفر وارد مدل شد. این مشتریان متناسب با ارزش و منطبق با متغیر های انتخاب شده توسط خبرگان به چهار دسته تقسیم شدند که 284 نفر در طبقه پلاتینی ، 615 نفر در طبقه طلایی ، 16859 نفردر طبقه نقره ای و 21785 نفر در طبقه مسی قرار گرفتند. سپس با بررسی انجام شده در هرطبقه ، میزان ترجیحات مشتریان برای پاسخ به تبلیغات بازاریابی مستقیم تعیین شد. مشتریان موجود در طبقات پلاتینی و طلایی با فراوانی 46% و 53% به بازاریابی مستقیم از کانال پست الکترونیکی به خوبی پاسخ دادند. نتایج تحقیق نشان داد ، طبقات بالایی هرم مشتریان به بازاریابی مستقیم از طریق کانالهای جدید نظیر پست الکترونیک و پیامک بیشتر پاسخ می دهند.

اثر تغییرات دینامیکی پارامتر زمان در محاسبه احتمال رویگردانی مشتری در مدلسازی ارزش عمر مشتری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی 1391
  بهمن امینی   امیر البدوی

امروزه در محیط رقابت کسب وکار، پدیده رویگردانی مشتری یک نگرانی عمده برای اکثر سازمان هایی محسوب می شود که در صنایعی با هزینه جابجایی اندک و هزینه بالای کسب مشتری فعالیت دارند. در این بین صنعت تلفن همراه با نرخ تقریبی رویگردانی 30% در سال، از جمله مطرح ترین صنایع محسوب می شود. محققان برای غلبه بر این پدیده رویکردهای مختلفی از جمله توسعه مدل برای پیش بینی رویگردانی ارائه داده اند. در اکثر تحقیقات به منظور مدل سازی رویگردانی در صنعت تلفن همراه، از متغیرهای رفتاری مربوط به مشتریان به منظور پیش بینی استفاده شده است. این مطالعات با این فرض انجام می گیرند که این متغیرهای رفتاری، متغیرهای مستقلی هستند که می توان به کمک آن ها متغیر وابسته ای همچون رویگردانی مشتری را با روش های گوناگون داده کاوی محاسبه نمود. در واقع آن ها به طور تلویحی این فرض را دارند که متغیر دیگری بر رفتار مشتری تأثیری ندارد و این متغیرهای رفتاری، واقعیت رفتاری هر مشتری را در تعامل با صنعت مربوطه نشان می دهند. در این تحقیق ما از پارامتر زمان به عنوان یک متغیر دینامیکی مستقل که در برهه هایی از زمان بر برخی از متغیرهای مستقل همچون تراکنش های مشتری، اثر گذار است بهره خواهیم برد تا بتوانیم رویگردانی مشتری را با دقت بهتری پیش بینی نماییم. بدین منظور یک متدولوژی سه مرحله ای که شامل کشف نقاط زمانی اثرگذار، کشف مشتریان تحت تأثیر قرار گرفته و تعدیل متغیرهای رفتاری هر یک از آن ها است، ارائه شده است. نتایج این تحقیق حاکی از آن است که، به طور کل پارامتر زمان به طور دینامیکی تأثیر شگرفی بر روی متغیرهای رفتاری مشتری دارد. همچنین پس از لحاظ نمودن اثر این پارامتر بر روی تراکنشات مشتریان، دقت پیش بینی متغیر رویگردانی با استفاده از معیار فایده (10%) به طور میانگین 2% بهبود داشته است.

ارائه ی چارچوبی برای پیش بینی تقاضای لوازم مصرفی اتاق عمل با استفاده از راهبرد داده کاوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده مهندسی کامپیوتر 1391
  نیما ریاحی   سید مهدی حسینی مطلق

بیمارستان به عنوان یک سازمان پیچیده و ارائه کننده خدمات سلامتی که با جان و سلامت جامعه سر و کار دارد نیازمند مدیریتی علمی و کارآمد است. در میان بخش های مدیریتی مختلف بیمارستان، مدیریت هزینه ها یکی از بخش های مهم و نیازمند توجه ویژه می باشد. از آن جا که موجودی ها، و به طور خاص موجودی های داروخانه که بیشتر شامل داروها و لوازم مصرفی پزشکی می باشد، در تمامی بخش های بیمارستان وجود دارند، مدیریت صحیح و کارآی آن ها صرفه جویی های هزینه ای قابل توجهی را برای بیمارستان و مدیریت آن به همراه خواهد داشت. یکی از اجزاء مدیریت بهینه موجودی، سیستم پیش بینی کارآمد می باشد. در نتیجه ی پیش بینی دقیق تر تقاضا و مصرف موجودی ها، به طور خاص موجودی های داروخانه، مزایایی مانند کاهش هزینه های مرتبط با موجودی ها و کاهش کمبودهای موجودی حاصل خواهد شد. با این حال، اکثر مدیران داروخانه های مستقل و بیمارستانی در ایران از روش های سنتی و یا شهودی جهت پیش بینی مصرف موجودی هایشان استفاده می کنند. بنابراین، هدف پژوهش حاضر، به کارگیری روشی نو، خلاقانه و دقیق برای پیش بینی داروها و لوازم مصرفی اتاق عمل (که بخشی از موجودی های داروخانه هستند) است. جهت انجام پیش بینی مصرف اقلام مصرفی اتاق عمل بیمارستان، نیازمند داشتن داده های گذشته مصرف هر دارو می باشیم. به همین منظور، داده های اعمال جراحی یک سال بیمارستان فوق تخصصی محب، که از مراکز بیمارستانی مهم در ایران است، را جمع آوری نمودیم. برای انجام پیش بینی ها، پایه کار را بر مبنای مدل های آمیخته بنا نهادیم. در واقع، مدل آمیخته ی انتخابی این پژوهش، حاصل ترکیب دو نوع مدل خطی (آریما) و غیرخطی (شبکه های عصبی مصنوعی) است. این نوع مدل ها دارای ویژگی استفاده از مزایا و توانایی های هر دو نوع مدل خطی و غیرخطی جهت شناخت و پیش بینی دقیق تر رفتار داده های سری زمانی هستند. در گام ساخت مدل های پیش بینی، دو نوع مدل را مورد بررسی و مقایسه قرار دادیم: الف) متدلوژی آریما برای پیش بینی سری های زمانی، و ب) مدل ترکیبی آریما و شبکه های عصبی مصنوعی. نتایج بررسی های این پژوهش، برتری مدل ترکیبی نسبت به متدلوژی آریما را نشان می دهند.

طراحی هستان نگاری برای کشف دانش واکسن ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی 1392
  شیوا قاضی میرسعید   بابک تیمورپور

هستان نگاری یک محصول مهندسی شده وعنصراصلی کشف دانش است . هستان نگار شامل واژگان برای توصیف واقعیت و مجموعه ای از فرضیات وروابط است که با استفاده از آن، میتوان معانی واژگان را درمیان جوامع با جزئیات مشخص، تعیین نمود. هستان شناسی واکسن با زبان هستان شناسی وب بیان میشود . حوزه تحقیقاتی انفورماتیک واکسن در حال ظهوراست که در آن تمرکز بر توسعه برنامه های کاربردی است که ازروشهای بیوانفورماتیک وایمونو انفورماتیک استفاده میکند ومیتواند به منظور تسهیل کارصاحب نظران متخصصان بالینی و موسسات واکسن مورد استفاده قرار گیرد.علم واکسن در ایران به دلیل دانش بومی وقدمتی بیش ازهشتاد سال در تحقیق وتولیدمحصول ،با اصطلاحات تخصصی وفرایندهای پیچیده روبروست که به کمک هستان شناسی میتوان به غنا و شفاف سازی داده های ایجاد شده درآن کمک کرد. نتایج مفید هستان نگاری برای کشف دانش واکسن ایران شامل شناسایی خبرگان این رشته ،مدیریت دانش، ایجاد هماهنگی درفعالیتهای تحقیقاتی وتولیدی درزمینه واکسن ، توسعه فرهنگ پژوهش و شکوفایی فناوری اطلاعات درصنعت واکسن می باشد که دراین تحقیق مورد توجه قرارگرفته است .ارزیابی و نحوه بررسی کیفیت هستان شناسی اهمیت روزافزونی یافته است وهمواره اعتبار آن بعنوان عنصر اصلی کشف دانش ،از نظر کیفی مورد سنجش قرارمی گیرد. نحوه بصری سازی ،ارزیابی،اعتبارسنجی وبررسی کیفیت هستان نگار پیاده سازی شده با استفاده ازنرم افزارهای معتبر و نتایج ارزیابی خبرگان حاصل از پرسشنامه و چگونگی کشف دانش واکسن وبصری سازی آن درمقاله حاضربیان شده است.همچنین دراین پژوهش تقویت همکاریها و ارتباطات علمی ازطریق کشف شبکه همکاری نویسندگان مقالات واکسن ایران ،کشف ارتباط پژوهشکده ها وکشف ارتباط مجلات آن و همچنین تحلیل مورد توجه قرارگرفته است . نتایج حاصل از تحلیل شبکه همنویسندگی نشان میدهد که 2155 محقق، مقاله منتشر کرده اند که همان تعداد راسهای گراف میباشد وهمچنین 9198 همکاری بین نویسندگی صورت گرفته است که تعداد یالهای گراف است. نتایج حاصل از تحلیل شبکه دوقسمتی محقق-پژوهشکده نشان میدهد که 2811 محقق و پژوهشکده به عنوان گره وجود دارد وهمچنین 3341 همکاری صورت گرفته است . تحلیل شبکه دوقسمتی محقق-ژورنال نشان میدهد که 2458 محقق وژورنال به عنوان گره وجود دارد وهمچنین 3456 همکاری صورت گرفته است.تحلیل تخصصی هرسه شبکه درپژوهش حاضر بیان شده است

طراحی ابزارهای آموزشی در مدارس ایران با رویکرد شبکه اجتماعی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی 1392
  سمیه کاظمی   بابک تیمورپور

معلم در کلاس درس به اقتضای موقعیت می کوشد تا با شاگردان به مشارکت و تعامل بپردازد و با فعالیت هایی نظیر پرسیدن سوال، پاسخ دادن به پرسش ها، ترغیب شاگردان به تفکر، بازخورد اطلاعاتی به دانش آموزان، تحقیقات و پروژه های فردی و گروهی، ایجاد محیط بحث و تبادل نظر، سمینارها و نظایر آن محیطی تعاملی ایجاد نماید. در محیط آموزش الکترونیکی نیز نیازمند به ایجاد محیط تعاملی میان دانش-آموزان و مربیان هستیم و این امر محقق نخواهد شد، مگر اینکه از سرویس های شبکه اجتماعی در سیستم مدیریت آموزش الکترونیکی مدارس مجازی استفاده گردد. این سرویس ها، تعاملات میان دانش آموزان، دبیران و مدیران مدارس سطح کشور را به طور موثری افزایش خواهد داد. در این مقاله به طراحی ابزارهای آموزشی در مدارس ایران براساس رویکرد شبکه اجتماعی،با استفاده از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و زبان مدلسازی یکپارچه (یواِم اِل) پرداخته شد. مجموعه فعالیت ها در مدارس به 6 معیاراصلی و 36 شاخص تقسیم شد؛ سپس برای اولویت دهی معیارها و شاخص ها، 59 پرسشنامه در میان برخی از خبرگان و مخاطبین سیستم در 6 مدرسه در سطح شهرستان رودبار منتشر گردید. با تحلیل نتایج حاصل از پرسشنامه ها در نرم-افزار expert choice، اولویت هر یک از معیارها، در سطح اول به ترتیب: مدیریت عملکرد 22 ?، ارزیابی کارایی عملکرد 20.9?و حفظ محرمانگی و امنیت20 ? و در سطح دوم به ترتیب: مدیریت داده ها 13.9?، مدیریت تعاملات 13 ? و مدیریت فرایندها 10.2 ? با نرخ ناسازگاری 00628/0 بدست آمد.به دلیل لزوم برقراری وابستگی درونی معیارهای اصلی و شاخص ها با وارد کردن نتایج حاصل از روش تحلیل سلسله مراتبی در نرم افزارsuper decision، وزن نهایی هر یک از شاخص ها و احتمال گذر از هر یک از مولفه های ابزارهای آموزشی به دیگری با استفاده از تکنیک تحلیل شبکه ای محاسبه شد؛ با استناد بر نتایج تحلیل ها، نیازمندی های سیستم و موارد کاربرد مدل سازی شد و در نهایت ابزارهای آموزشی، مناسب مدارس سطح کشور طراحی گردید.

ارائه مدل ساختاری مدیریت دانش مشتری بانک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - پژوهشکده فنی و مهندسی 1392
  رضوان امیری اقطاعی   بابک تیمورپور

امروزه مشتری به عنوان مهمترین منبع دانش برای سازمان‏ها شناخته شده است و با توجه به اینکه بانک‏ها موسسات مالی با مرکزیت اطلاعات در مورد مشتریانشان می‏باشند لذا، سرمایه مشتری در بانک‏ها و مدیریت آن بیشتر حائز اهمیت می‏گردد. پژوهش حاضر قصد دارد با هدف تدوین یک مدل ساختاری، عوامل مهم و موثر بر فرآیند مدیریت دانش مشتری در صنعت بانکداری و همچنین چگونگی رابطه تعاملی بین عوامل و میزان اهمیت هر یک از عوامل را تعیین نماید. بدین ترتیب، با مشخص شدن اهمیت و میزان تاثیر عوامل در فرآیند، می‏توان با تمرکز سازمان روی عوامل مهم‏تر، به اجرای فرآیند سرعت بخشید. عوامل اصلی و ارتباط بین عوامل، بر اساس ادبیات موضوع و جمع‏آوری نظرات خبرگان به روشی مشابه دلفی و‏ با توزیع تعداد 33 و دریافت 18 پرسشنامه در دو مرحله، شناسایی و توسط روش مدل‏سازی ساختاری تفسیری، در قالب یک مدل ساختاری ارائه گردید. برای آزمون ارتباط بین عوامل و اعتبار سنجی مدل ساختاری تفسیری و همچنین تعیین میزان اهمیت عوامل در فرضیات منتج شده از مدل ساختاری، از روش مدل‏سازی معادلات ساختاری استفاده شد. در این روش نیز، با توزیع تعداد 400 پرسشنامه، نظرات مدیران و کارشناسان بانکی جمع‏آوری و تحلیل شد. بر اساس یافته‏های های مدل‏سازی ساختاری تفسیری، 25 عامل مهم و موثر بر فرآیند پیاده سازی مدیریت دانش مشتری در بانک شناسایی شد. تحلیل مدل ساختاری نشان داد متغیرهای تعهد مدیریت ارشد، مجموعه مدیران میانی، فرهنگ سازمانی، منابع مالی و فناوری اطلاعات عوامل اصلی هستند و همانند سنگ زیربنای مدل عمل می کنند و نتیجه نهایی از ارتباطات عوامل در مدل بیانگر این است، پیاده سازی فرآیند مدیریت دانش مشتری در رسیدن به عواملی مانند رضایت مشتری، افزایش کیفیت خدمات و نگهداشت مشتری و کسب مزیت رقابتی، موثر است. نتایج تحلیل مدل‏سازی معادلات ساختاری ضمن تایید عوامل اصلی و زیربنایی مدل ساختاری، مثبت بودن کوواریانس‏ها نیز، یک رابطه علی بین عوامل موثر بر فرآیند مدیریت دانش مشتری را ثابت می‏کند و تحلیل این روابط علی، نتایج و تحلیل‏ مدل‏ ساختاری تفسیری را معتبر می‏کند. همچنین در مشخص نمودن میزان اهمیت عوامل، نتایج تحلیل نشان داد، علیرغم همه تاکیدات در تحقیقات انجام شده، اما ملاحظه می‏گردد از نظر متخصصین و خبرگان جامعه بانکی مورد مطالعه، اهمیت این موضوع آنطور که باید و شاید، مورد تاکید قرار نگرفته است، بطوریکه وزن محاسبه شده در نشان دادن اهمیت فرآیند مدیریت دانش مشتری در کسب مزیت رقابتی، که حداکثر 0.42 است، بیانگر این است که هنوز اهمیت موضوع پیاده‏سازی مدیریت دانش مشتری به عنوان یک ابزار برای کسب مزیت رقابتی، برای متخصصین و مدیران ارشد نظام بانکی روشن، شفاف و شناخته شده نیست. بدین معنی، تا زمانی که پایه‏های اصلی مدل مهیا و فراهم نباشد و اهمیت موضوع درک نشود، پیاده‏سازی این فرآیند در سازمان امکان‏پذیر نمی‏باشد.همچنین درک اهمیت تکمیل زنجیره دانشی، برای سازمان‏های مشتری‏محور و از جمله بانک‏ها، از سوی مدیران ارشد و متخصصین، باعث روان‏سازی و تسهیل امر پیاده‏سازی و اجرا مدیریت دانش در سازمان خواهد شد.

مخاطب شناسی رسانه با رویکرد داده کاوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده مهندسی صنایع 1392
  مریم برخورداری   محمد اقدسی

صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران به عنوان یکی از بزرگترین سازمانهای دارای مخاطب، با موقعیت حساس و ویژه در زمینه های فرهنگی، سیاسی و مذهبی و ... در کشور می باشد که با مخاطراتی نظیر کاهش مخاطبان، افزایش نارضایتی و بی اعتمادی در مخاطبان و جذب آنها به شبکه های ماهواره ای خارج از کشور روبرو می باشد. مهمترین ابزار لازم در پیشگیری از این موارد شناسایی رفتار مخاطبان و برنامه ریزی در راستای تامین رضایت آنها می باشد. در این تحقیق به بخشی از این مسائل کلان پرداخته شده و با شناسایی رفتار مخاطبان مدلی ارائه گردیده است. مسیر این مدل به این شکل بوده که با شناسایی گروههای مخاطب شبکه های مورد بررسی، زمانهای اختصاص داده شده از سوی مخاطبان برای تماشای برنامه ها و برنامه های مورد علاقه آنها، رضایت یا نارضایتی آنان از صدا و سیما پیش بینی گردد. تحقیق حاضر بدلیل عدم وجود تحقیقات قبلی در زمینه مخاطبان رادیو وتلویزیون، نوآوریهایی در این خصوص انجام داده است که عمده ترین آن ایجاد چارچوبی در خصوص شناسایی رفتار مخاطبان و پیش بینی رضایت آنان برحسب میزان زمان استفاده از رسانه و نوع فعالیتهای مورد علاقه مخاطبان، ترکیب تحقیق پیمایشی با داده کاوی می باشد. مخاطبان حوزه صدا به عنوان مورد مطالعاتی جهت ایجاد مدل در این تحقیق انتخاب شده و داده های مورد نیاز از پایگاه داده ای مرکز تحقیقات صدا و سیما در رابطه با موضوع میزان مخاطب برنامه های صدا در طول سالهای 1385-1391 جمع آوری شده است. پس از یکسان سازی سوالات مورد پرسش در سالهای مختلف، تحلیلهای لازم انجام شد، ولی بدلیل محدودیت در انتشار نتایج بدست آمده و گستردگی اطلاعات، نتایج دو شبکه پیام و ورزش ارائه گردید. برای انجام تحلیلهای لازم ابتدا مخاطبان هر شبکه بر اساس مشخصه های دموگرافیک آنها و با استفاده از روش k-means مورد خوشه بندی قرار گرفته اند. رویکرد مورد استفاده در شناسایی عوامل موثر بر رضایتمندی مخاطبان، استخراج قواعد منتهی به رضایتمندی در خوشه های مختلف مخاطبان شبکه های منتخب بوده است که برای اجرای این هدف از تکنیک درخت تصمیم c5 با متغیر هدف شاخص رضایت از شبکه استفاده شده است. اعتبار سنجی نتایج حاصله نیز با آزمودن آن بر رویدادهای اعتبارسنجی و محاسبه نرخ lift و فضای زیر منحنی roc و خطای کلی بدست آمده است. قواعد بدست آمده حاکی از این است که زمان استفاده مخاطبین از رسانه عامل بسیار مهمی در رضایت و عدم رضایت آنها از برنامه های رسانه است، بنابراین رسانه در تنظیم برنامه های تولیدی ضمن توجه به گروههای مخاطبین به منظور جذب مخاطب و پیشگیری از رویگردانی مخاطب باید به این نکات توجه ویژه ای داشته باشد.

کاربرد معیار ارزش در معرض ریسک شرطی در بهینه سازی پرتفوی با رویکرد شکست ساختاری در بورس اوراق بهادار تهران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه الزهراء - دانشکده علوم اجتماعی و اقتصادی 1392
  عارفه مولایی   ابراهیم عباسی

هدف از پژوهش ، استفاده از ارزش در معرض ریسک شرطی به عنوان سنجه ریسک نامطلوب در تشکیل سبد سهام بهینه در بازار بورس اوراق بهادار تهران است . cvar به عنوان میانگین وزنی زیان مورد انتظار فراتر از var تعریف می شود و دارای ویژگی تحدب و زیرجمع پذیری است . داده های مورد استفاده در این پژوهش ، بازده 15 روزه ، 45 شرکت در بازه زمانی 01/07/1388 تا 31/05/1392 می باشد . با استفاده از آزمون نقطه شکست چاو ، تاریخ 01/07/1392 به عنوان نقطه شکست بازار انتخاب شد . بنابراین داده ها به دو دوره زمانی قبل و بعد از نقطه شکست تقسیم شدند . نتایج حاصل از آزمون علامت زوج – نمونه ای نشان می دهد که cvar مربوط به دو دوره با هم متفاوت بوده و cvar دوره دوم بزرگتر از cvar دوره اول می باشد و متناسب با آن بازده مورد انتظار بالاتری در دوره دوم داریم . سپس 10 پرتفوی بهینه برای هریک از دوره ها و در سطوح اطمینان مختلف بر اساس معیار cvar محاسبه شد و مرز کارای مربوطه رسم گردید . مرز کارا نیز نشان از رونق بازار بورس اوراق بهادار تهران در دوره دوم می باشد .

مدل سازی رویگردانی مشتریان با در نظر گرفتن ارزش طول عمر مشتریان در صنعت بیمه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی 1392
  وحید دوست محمدی   امیر البدوی

در بازارهای کنونی با افزایش ارتباطات و استفاده از تکنولوژی¬هایی نظیر اینترنت آگاهی افراد نسبت به انواع کالاها، خدمات و تامین¬کنندگان آن¬ها به سهولت انجام می¬گیرد و همین مشتریان آگاه حساسیت بیشتری نسبت به کیفیت و هزینه کالاها و خدمات دریافتی خواهند داشت و به راحتی رویگردان شده و ترجیح به استفاده از خدمات سازمان¬های رقیب می‏دهند. این موضوع در صنعت بیمه نمود بیشتری دارد و ورود انواع شرکت های بیمه ای با خدمات و هزینه های متنوع، رقابت را برای جذب و نگهداری مشتریان بیشتر کرده¬است. در این بین شناسایی مشتریان باارزش سازمان و الگوی رفتاری مشتریانی که قصد رویگردانی از سازمان را دارند و اتخاذ سیاست های مناسب برای جلوگیری از این امر می¬تواند هزینه¬های شرکت¬های بیمه¬ای را تا حدود زیادی کاهش دهد. از این رو در تحقیق حاضر در گام نخست با استفاده از روش k-means مشتریان را در دو خوشه رویگردان و غیررویگردان قراردادیم و دقت آن را با تعریفی که خبرگان بیمه¬ای از رویگردانی ارائه¬دادند مقایسه کردیم، پس از اطمینان از کارایی مناسب خوشه¬بندی، دو حالت را برای مشتریان تعریف کردیم؛ مشتری در هر سال یا نسبت به سازمان احساس تعهد می¬کند و یا نسبت به آن غیرمتعهد است و همین سطح تعهد، تصمیم او را برای انعقاد قرارداد با سازمان تحت تأثیر قرار می¬دهد. در گام بعد متغیرهایی که در تغییر حالت فرد از متعهد به غیر متعهد و برعکس تأثیر زیادی داشتند شناسایی کردیم. در نهایت برای پیش بینی الگوی رفتاری مشتری در آینده از سه الگوریتم زنجیره مارکف مخفی، زنجیره¬ی مارکف ساده و رگرسیون لجستیک استفاده شد و نتایج حاصل از مدل¬های مذکور حاکی از دقت بالای مدل زنجیره¬ی مارکف مخفی در پیش¬بینی رفتار آینده¬ی مشتری در سازمان مورد مطالعه داشت.

بهبود رضایت بیماران با استفاده از رویکرد مدیریت ارتباط با بیمار (مورد کاوی: بیمارستان شریعتی تهران)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده مهندسی 1392
  خدیجه یوسفی   مهرداد کارگری

در سیستم سلامت با توجه به ظرفیت‏های پایین رقابت و طبیعت خاص بیمار، جذب و نگهداشت بیمار جهت موفقیت مجموعه‏ی تامین‏کننده خدمات سلامت امری ضروری است. از طرفی، در دیگر صنایع مفاهیم مدیریت ارتباط با مشتری، سود و بازاریابی تعریف شده و استفاده می‏گردند. اما استفاده مستقیم آنها در صنعت سلامت با توجه به موارد ذکر شده امکان‏پذیر نیست، لذا مدیریت ارتباط با بیمار به عنوان جایگزینی مناسب مطرح شده است. لذا در این تحقیق مفاهیم مدیریت ارتباط با بیمار، کیفیت خدمات بیمارستانی، رضایتمندی بیمار و ارتباط آنها با یکدیگر بررسی می‏گردد. از آنجا که تبیین اهداف مدیریت ارتباط با بیمار با هدف ارتقای رضایتمندی بیماران و افزایش میزان تمایل به بازگشت مجدد است، با استفاده از تکنیک داده‏کاوی (استفاده از نرم افزار رپیدماینر و وکا) در پرسشنامه‏های دریافتی از بیماران میزان بازگشت مجدد بیماران تعیین می‏گردد. و بر اساس مدل شاخص جهانی رضایت بیمار و منشور حقوق بیمار میزان رضایتمندی بر حسب میزان تاثیر تعیین می‏گردد و مهم‏ترین اولویت‏های لازم جهت اقدامات بهبودی مشخص می‏گردد. برای رتبه‏بندی منشور حقوق بیمار جهت استفاده در مدل شاخص جهانی رضایت بیمار از روش ahp استفاده گردیده است. در تعیین میزان عدم بازگشت مجدد به بیمارستان گروه‏های مختلف بر اساس خوشه‏بندی بر روی پاسخ پرسشنامه‏ها مشخص شده است و با استفاده از درخت تصمیم بیشترین میزان عدم تمایل به بازگشت مجدد گروه ناراضی در بخش‏های مرتبط تعیین شده است. در انتها برای بکارگیری روند انجام این پژوهش جهت کاربردی شدن آن و رسیدن به نتایج مورد نظر، چارچوبی پیشنهادی برای بیمارستان بیان گردیده است.

اجتماع‏یابی در شبکه‏ تقلب بیمه اتومبیل به روش تحلیل شبکه‏های اجتماعی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی 1392
  جعفر عباسی   بابک تیمورپور

از ابعاد و شکل های تقلب در بیمه اتومبیل، می توان به همکاری گروهی برای ارتکاب تقلب اشاره کرد. شرکت های بیمه علاقه زیادی به شناسایی گروه های سازمان یافته کلاهبرداری از بیمه دارند؛ چرا که این گروه ها بیشترین خسارت تحمیلی را برای بیمه موجب می شوند. در این تحقیق، بر اساس روابط بین موجودیت های شبکه تقلب بیمه اتومبیل، ساختار شبکه‏ اجتماعی مناسب جهت شناسایی حلقه تقلب های گروهی در بیمه اتومبیل ارائه شده است. شبکه‏ها عمومی ترین بازنمایی هر دامنه رابطه ای هستند که اجازه فرموله کردن پیچیده ترین روابط بین موجودیت های آن دامنه را فراهم می کنند. سپس با رویکرد تحلیل شبکه‏های اجتماعی به خوشه‏بندی افراد و اتومبیل‏های درگیر در پرونده‏های خسارت، در گروه‏هایی پرداخته‏ایم که ارتباطات بین‏گروهی آنها بیشتر از بقیه افراد شبکه است. در این تحقیق، سنجه جدیدی به نام "شاخص احتمال تقلب" برای اجتماعات، معرفی شده است. این سنجه، معیاری برای شناسایی گروه های مشکوک به تقلب و تصادفات مرتبط با آنها ارائه می‏دهد. آنگاه با مصورسازی و تحلیل شبکه و مشخص کردن فرد یا افراد کلیدی این گروه‏ها، دایره بررسی حلقه تصادفات را برای متخصصین حوزه بازرسی و کشف تقلب بیمه اتومبیل، مشخص‏تر کرده‏ایم. این تحقیق بر اساس داده‏های واقعی موجود یکی از شرکت‏های بیمه کشور انجام گرفته است. داده‏های پاک‏سازی شده، شامل 4,321,901 رکورد است و شبکه ی اجتماعی تشکیل شده از تصادفات، از ارتباطات بین 2,107,979 پرونده خسارت جداگانه، 3,253,466 شماره‏ی پلاک متفاوت و 2,308,574 نفر مختلف تشکیل شده است. تعداد اجتماعات شناسایی شده در این شبکه 245,713 اجتماع می‏باشد. نتایج تحقیق حاکی از توانایی این روش در رتبه‏بندی گروه‏های مشکوک به تقلب است. با توجه به اینکه افرادی که در یک کلاهبرداری بیمه ای باهم همکاری می کنند به طرق مختلفی به همدیگر مرتبط هستند، شناسایی گروه های کلاهبرداری نیازمند نمایش مناسب داده های مربوطه می‏باشد. شرکت های بیمه می توانند با استفاده از روش تحلیل شبکه های اجتماعی و تحلیل روابط بین گروهی اجتماعات مختلف شکل گرفته در شبکه، اقدام به شناسایی حضور حلقه های تقلب سازمان یافته و ادعاهای خسارت جعلی کنند.

ارائه ی مدل ریاضی بهبود پودمانگی برای اجتماع یابی در شبکه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی 1393
  بهمن شقاقی احمدآباد   بابک تیمورپور

امروزه بسیاری از سیستم‏های پیچیده را می‏توان به صورت شبکه نمایش داد. این شبکه‏ها را می‏توان با استفاده از ویژگی‏های ساختاری که دارند تجزیه و تحلیل کرد. وجود ساختار اجتماعی یکی از این ویژگی‏ها است که در تحلیل شبکه‏ها مورد استفاده قرار می‏گیرد. اجتماع در یک شبکه به مجموعهای از گرهها گفته می شود که تعداد یالهایی که این گرهها را به هم وصل کرده بسیار بیشتر از تعداد یالهایی است که این گرهها را به سایر گرههای شبکه وصل کرده است. اجتماعات در شبکه دارای خصوصیات مشترک هستند. مدل‏های ریاضی که برای اجتماع‏یابی توسعه داده شده‏اند اغلب از معیار پودمانگی به عنوان تابع هدف استفاده کرده‏اند. اما اثبات شده است که پودمانگی دارای محدودیت تفکیک‏پذیری است و به تعداد کل‏ یال‏های شبکه وابسته است و بنابراین در برخی شبکه‏های تست نمی‏تواند ساختار درست اجتماعات را شناسایی کند. برای رفع این مشکل یک تابع دیگر معرفی شد که چگالی پودمانگی نامیده شده است. در این تحقیق یک مدل ریاضی minlp برای اجتماع‏یابی در شبکه‏های وزنی و غیروزنی با استفاده از معیار چگالی پودمانگی توسعه داده شد. اجرای مدل ریاضی در نرم‏افزار gams بر روی شبکه‏های تست نشان داد که این مدل در شبکه‏های مورد آزمایش بهتر از مدل ریاضی پودمانگی عمل می‏کند. در ادامه با اجرای الگوریتم بر روی شبکه‏های محک lfr، نشان داده شد که زمان اجرای مدل علاوه بر تعداد گره‏های شبکه و نیز تعداد اجتماعات به ساختار شبکه نیز وابسته است. با توجه به این واقعیت که اجتماع‏یابی جزء مسائل np-hard است؛ مدل ریاضی توسعه داده شده بر روی شبکه‏های با 10 گره و یا بیشتر، دارای زمان اجرای نمایی است. از دیگر محدودیت‏های مدل ریاضی توسعه داده شده این است که باید تعداد اجتماعات به صورت پارامتر در ابتدای کار مشخص باشد؛ در صورتی که در بسیاری از شبکه‏های دنیای واقعی عملاً مشخص نیست. با توجه به این محدودیت‏ها‏ در ادامه‏ی تحقیق یک الگوریتم ژنتیک برای بهینه‏کردن چگالی پودمانگی توسعه داده شد. در الگوریتم ژنتیک از ساختار ماتریسی برای نمایش جواب استفاده شد که باعث سهولت اجرای عملگرهای جهش و ترکیب شد. با اجرای الگوریتم ژنتیک بر روی تعدادی از شبکه‏های دنیای واقعی نشان داده شد که محدودیت‏های مدل ریاضی رفع شده است.

ارائه مدل بمنظور بخش بندی نمایندگی های بیمه با در نظر گرفتن ارزش و ریسک تنظیم شده (مطالعه موردی شرکت بیمه ایران)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی 1392
  سمانه اردوانی   رضا برادران کاظم زاده

با متحول شدن شرایط اقتصادی و اجتماعی، شرایط کاری سازمان ها متحول شده است. در اقتصاد امروز بر خلاف آنچه در گذشته مرسوم بود توجه به مشتری و محور قرار دادن مشتریان به عنوان یک عامل تعیین کننده برای شرکت ها مطرح است. سازمان ها به این نتیجه رسیده اند که مهمترین دارایی آنها مشتریانشان است، از این رو تمام تلاش های یک سازمان برای دسترسی به سهم بیشتری از مشتریان و در نهایت خلق ارزش برای مشتریان با ارزش متمرکز می شود. بنابراین لزوم تقسیم بندی مشتریان در گروه های شبیه به هم احساس می شود. بخش بندی صحیح مشتریان به سطوح مختلف باعث می شود ارزش طول عمر آنها درک شود و در رابطه با آنها، راهبردها و استراتژی های مناسب اتخاذ شود و در نتیجه رضایت بیشتری برای مشتریان ایجاد گردد. هدف این تحقیق تجزیه و تحلیل ارزش بلند مدت مشتری جهت بخشبندی و مدیریت سودآوری مشتریان می باشد. در این تحقیق مدلی جهت اندازه گیری و محاسبه ارزش بلند مدت مشتریان در صنعت بیمه معرفی می گردد. مورد مطالعه در تحقیق حاضر بیمه ایران است و برای این منظور نمایندگی های شرکت بیمه ایران از سال 87 تا90 انتخاب و مبنای تحلیل و پیاده سازی مدل قرار گرفته اند. پس از محاسبه clv نمایندگی ها، به بخش بندی آنها بر اساس معیارهای موثر بر clv که شامل فاکتورهای ریسک و اطلاعات دموگرافیک می باشد، پرداخته شد که بر این اساس نمایندگان به سه خوشه تقسیم بندی و برای هر خوشه استراتژی های مناسب پیشنهاد گردید.

تدوین نقشه دانش برای پژوهشهای مدیریت دانش با استفاده از روش تحلیل شبکه ای
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی 1393
  حیدر نجفی رستاقی   محمد اقدسی

نقشه دانش به عنوان یکی از ابزارهای علم سنجی ست که یک علم را در ابعاد مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار می دهد. در این تحقیق دانش مدیریت دانش به عنوان حوزه ای میان رشته ای مورد بررسی قرار گرفته است. در این تحقیق دو سوال اصلی مورد توجه بوده است. ابتدا این که مدیریت دانش چه جایگاهی در حوزه های مختلف علمی دارد و در چه حیطه علمی می گنجد. در سوال دوم به این مسئله می پردازیم که در پژوهش های مدیریت دانش چه کاربردهایی از مدیریت دانش بیشتر مورد تاکید بوده است. در این پژوهش حدود 40000 سند علمی که یکی از کلیدواژه های آن مدیریت دانش بوده است در پایگاه علمی اسکوپوس انتخاب شده است. ترسیم نمودارها و گرافها بوسیله نرم افزار excel و نرم افزار r انجام گرفته است. در نتیجه این تحقیق جایگاه مدیریت دانش در حوزه های علمی مختلف استخراج گردیده است. مدیریت دانش به عنوان یک حیطه علمی ، بیشترین قرابت از منظر حوزه دانشی و میزان پژوهش ها را با حوزه تکنولوژی، علوم مدیریتی، علوم اجتماعی و علوم انسانی و در میان زیرحوزه ها با علوم کامپیوتر(زیرمجموعه حوزه تکنولوژی) ، مدیریت و بازرگانی(زیرمجموعه حوزه علوم مدیریت) و علوم مهندسی(زیر مجموعه حوزه تکنولوژی) داشته است و بیشترین کلیدواژ ه های همکار با آن تعامل انسان و رایانه ، مدیریت اطلاعات ، مدیریت سیستم ها و فناوری اطلاعات بوده است.همچنین مهمترین اهداف و کاربردهای مدیریت دانش ، تصمیم گیری بهتر، همکاری بیشتر ، بهبود یادگیری و افزایش ارتباط می باشد و مهمترین متدها و ابزارها در کنار مدیریت دانش مواردی همچون مدیریت کیفیت ، داده کاوی ، سیستم های خبره و هستان شناسی می باشد. در نهایت هر کدام از حوزه های علمی مرتبط با مدیریت دانش و کلیدواژه های مدیریت دانش هر کدام به صورت مجزا توسط نرم افزار r خوشه بندی شده است.

ارایه مدلی برای برنامه ریزی خدمات مرکز تلفن با راهکار داده کاوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده صنایع 1393
  مریم دولتشاه   بابک تیمورپور

در این تحقیق، عامل‏های انسانی برای ارزیابی عملکردشان انتخاب شده و مشخصه‏هایی مناسب برای طول مدت خدمت عامل‏ها استخراج شده است. در مرحله اول، از روش‏های آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و چولگی) و هیستوگرام برای تعیین و نمایش مشخصه‏ها استفاده شده است و تحلیل این مشخصه‏ها با رویکرد تحلیل مولفه‏های اصلی انجام می‏شود. سپس برای ایجاد گروه‏های عامل همگن از خوشه‏بندی استفاده می‎‏شود. در مرحله دوم، زمان رسیدن عامل‏ها به سطح خدمت مطلوب با ایجاد منحنی رشد سطح مهارت تعیین می‏گردد. عملکرد عامل‏های انسانی با یکدیگر مقایسه می‏گردد. در مرحله سوم، پایش عملکرد عامل‏های انسانی و تعیین حجم‏کاری براساس ارتباطات داخلی آنها با تحلیل شبکه های اجتماعی و ترسیم نمودارهای سری زمانی انجام می‏شود. سپس، تخصیص بهینه‏ی تماس‏ها به عامل‏ها با برنامه‏ریزی عدد صحیح انجام شده است. سرانجام، سه خوشه با عنوان های ماهر، نیمه ماهر و تازه کار پیدا شده و در تخصیص تماس ها به خوشه های عامل تعیین شده، کاهش متوسط زمان خدمت و متعادل کردن حجم کاری عامل ها برآورد شده است. در این تحقیق، داده‏های نه عامل انسانی واحد پشتیبانی مرکز تماس مورد مطالعه ارزیابی می‏گردد. روش‏های مختلف تحلیلی و گرافیکی برای ارزیابی عملکرد آن‏ها به‏کار گرفته شد و برای تخصیص تماس‏ها از روش‏های تحقیق در عملیات مبتنی بر ریاضی استفاده می‎‏شود. روش‏ها و ابزار ارایه شده برای ارزیابی و تحلیل عملکرد عامل‏های انسانی در صنایع خدماتی و تولیدی (هم‏چون کارخانه‏ها، بانک، بیمه و مواردی از این قبیل) قابل استفاده است. این ابزار کمک بزرگی برای محققین، مدیران و کارشناس‏ها بوده و اطلاعات لازم را برای مدیریت کردن منابع انسانی فراهم می‏کنند.

بهبود کشف شکوفایی با حذف اثرات روندی و فصلی در جریان داده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فنی 1392
  شیما مختارپور   بابک تیمورپور

شکوفایی فرکانس بالای غیر معمول از وقوع یک رویداد در پنجره زمانی است. تشخیص شکوفایی فعالیتی است که تجمیع های غیر عادی را در جریان داده پیدا می کند. روند و فصلی دو مشخصه مهم از سری های زمانی هستند که اغلب اتفاق می افتند. مطالعه حاضر سعی می‏کند تشخیص شکوفایی را بهبود دهد. ما از روش مبتنی بر موجک برای تشخیص شکوفایی در جریان داده استفاده کردیم و اثرفصلی و روندی را از جریان داده به منظور بهبود تشخیص شکوفایی حذف نمودیم. دو روش در تشخیص شکوفایی وجود دارد، روش های مبتنی بر آستانه و روش های مبتنی بر وضعیت. ما از ساختار درخت باینری انتقالی برای نظارت بر شکوفایی ارتجاعی موثر استفاده کردیم و مولفه های فصلی و روندی را با استفاده از توابع سری زمانی حذف نمودیم. ما روش خود را روی داده های دنیای واقعی بکار بردیم و شرکتی که دستگاه های الکترونیکی تولید می‏کند را مورد مطالعه قرار دادیم. در مرحله تشخیص شکوفایی همه شکوفایی ها در همه پنجره های دلخواه شناسایی شدند. در مرحله بعد تاثیر فصلی و روندی از جریان داده حذف شده و شکوفایی برای جریان داده جدید شناسایی گردید. در مرحله نهایی شکوفایی شناسایی شده قبل و بعد از حذف مولفه ها مقایسه شدند. بر اساس نتایج، در دو سرویس، قبل و بعد از حذف مولفه ها شکوفای شناسایی شده تغییر نمود. اما برای دیگر سرویس ها تغییری ایجاد نگردید.

ارایه مدلی برای برنامه‏ریزی خدمات مرکز تلفن با راهکار داده‏کاوی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده فنی 1393
  مریم دولتشاه   بابک تیمورپور

مراکز تماس بخش مهمی از فضای تجاری مدرن را تشکیل می‏دهند و نقش مهمی در جنبه‏های استراتژیک و عملیاتی سازمان دارند. مراکز تماس برای ایجاد یک کانال ارتباطی کارآمد و مقرون به صرفه بین سازمان و مشتریان ظهور و توسعه یافته اند. این مراکز اغلب بزرگترین و تنها کانال ارتباطی برای تعامل بین سازمان و مشتریان هستند. تحقیق حاضر با توجه به نیاز و شکاف‏های موجود در زمینه مدیریت کارکنان و در راستای برنامه ریزی و ارزیابی عملکرد عامل‏های انسانی در مراکز تلفن شکل گرفته است. هدف، مدیریت منابع انسانی در مرکز تلفن به منظور مدیریت کارکنان، ایجاد روش‏های مناسب و کارا برای ارزیابی و تحلیل عملکرد عامل‏های انسانی، زمان مورد نیاز برای رسیدن عامل‏ها به سطح خدمت مطلوب و چگونگی تخصیص تماس‏ها در مراکز تماس است. در این تحقیق، عامل‏های انسانی برای ارزیابی عملکردشان انتخاب شده و مشخصه‏هایی مناسب برای طول مدت خدمت عامل‏ها استخراج شده است. در مرحله اول، از روش‏های آمار توصیفی (میانگین، انحراف معیار و چولگی) و هیستوگرام برای تعیین و نمایش مشخصه‏ها استفاده شده است و تحلیل این مشخصه‏ها با رویکرد تحلیل مولفه‏های اصلی انجام می‏شود. سپس برای ایجاد گروه‏های عامل همگن از خوشه‏بندی استفاده می‎‏شود. در مرحله دوم، زمان رسیدن عامل‏ها به سطح خدمت مطلوب با ایجاد منحنی رشد سطح مهارت تعیین می‏گردد. عملکرد عامل‏های انسانی با یکدیگر مقایسه می‏گردد. در مرحله سوم، پایش عملکرد عامل‏های انسانی و تعیین حجم‏کاری براساس ارتباطات داخلی آنها با تحلیل شبکه های اجتماعی و ترسیم نمودارهای سری زمانی انجام می‏شود. سپس، تخصیص بهینه‏ی تماس‏ها به عامل‏ها با برنامه‏ریزی عدد صحیح انجام شده است. سرانجام، سه خوشه با عنوان های ماهر، نیمه ماهر و تازه کار پیدا شده و در تخصیص تماس ها به خوشه های عامل، کاهش متوسط زمان خدمت و متعادل کردن حجم کاری عامل ها برآورد شده است. در این تحقیق، داده‏های نه عامل انسانی واحد پشتیبانی مرکز تماس مورد مطالعه ارزیابی می‏گردد. روش‏های مختلف تحلیلی و گرافیکی برای ارزیابی عملکرد آن‏ها به‏کار گرفته شد و برای تخصیص تماس‏ها از روش‏های تحقیق در عملیات مبتنی بر ریاضی استفاده می‎‏شود. روش‏ها و ابزار ارایه شده برای ارزیابی و تحلیل عملکرد عامل‏های انسانی در صنایع خدماتی و تولیدی (هم‏چون کارخانه‏ها، بانک، بیمه و مواردی از این قبیل) قابل استفاده است. این ابزار کمک بزرگی برای محققین، مدیران و کارشناس‏ها بوده و اطلاعات لازم را برای مدیریت کردن منابع انسانی فراهم می‏کنند.

ارائه مدلی برای شناسایی همه گیری بیماری از طریق سامانه سپاس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده فناوری اطلاعات 1393
  علی لاجوردی   مهرداد کارگری

هر ساله همه گیری بیماری های مختلفی همچون بیماری های شبه انفولانزا (ili) و دیگر بیماری های مسری، هزینه های مختلفی را به سازمان های مختلف دولتی و خصوصی تحمیل می کند. این هزینه ها شامل خرید تجهیزات، به کار گیری پزشکان، پرستاران و پرسنل، خرید دارو و موارد دیگر است. پیش بینی همه گیری باعث کاهش هزینه های مختلف و همچنین کنترل بهتر بیمار می گردد که از طریق روش های مختلفی که اکثرا بر مبنای آماری بوده است انجام شده است. مهم ترین این روش ها شامل: روش تعیین مقدار معین، روش تناوب تناسبی، روش cusum و روش های جدیدی همچون شبکه bayesian و زنجیره های مارکوف پنهان. این روش ها که معمولا بر مبنای آمار می باشند دو اشکال اساسی گذشته محور و خبره محور بودن را دارا می باشند. به منظور رفع این دو مشکل، در این تحقیق مدلی بر مبنای نفوذ در شبکه های اجتماعی ارائه شده است که توسعه ای از مدل پایه ای bass می باشد و دقت مدل بر روی داده های فروانی آنفولانزا در ایالت متحده از روش مربع خطا ها اندازه گیری شده که برابر 95 درصد بوده است که نسبت به مدل های قبلی بهبود پیدا کرده است. برای بهبود بیشتر مدل باید تاثیر مسافرت های بیماران و جابجایی افراد را نیز که در مدل به صورت محلی تاثیر دارد در نظر گرفت که به عنوان تحقیقات آتی پیشنهاد می گردد.

ارزیابی الگوی رفتاری مشتریان نسبت به برندهای شناخته شده در میکروبلاگ ها و شبکه های اجتماعی با استفاده از تکنیک متن کاوی
thesis دانشگاه الزهراء علیها السلام - دانشکده فنی 1393
  طلوع امیری فر   رضا سمیع زاده

امروزه بلاگ ها و شبکه های اجتماعی به منبع ارزشمندی جهت کاووش احساسات یا تمایلات کاربران در زمینه های مختلفی چون مدیریت ارتباط با مشتری، ردیابی نظریات عمومی و فیلترینگ متن تبدیل شده است. در واقع نشان داده شده است که دانش بدست آمده از شبکه های اجتماعی مانند فیس بوک یا توییتر برای تحقیقات بازاریابی و واحدهای دیگر متن کاوی، بسیار ارزشمند است. در این تحقیق ما از مکالمات موجود در شبکه اجتماعی توییتر که هر کدام از این مکالمات تحت عنوان یک توییت شناخته می شوند، جهت ارزیابی تمایلات کاربران نسبت به برندهای شناخته شده استفاده کرده ایم. با استفاده از هر دو روش کمی وکیفی جهت آنالیز این توییت ها، این تحقیق مباحث عمیق و گسترده ای را پیرامون وضعیت برندهای بین المللی مطرح می کند.

مدیریت دانش مشتری در بانکداری به کمک تحلیل شبکه های اجتماعی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده مهندسی صنایع 1393
  رضا خالقی   محمد اقدسی

این پژوهش بیانگر ارتباط دو حوزه مدیریت دانش مشتری و تحلیل شبکه های اجتماعی می باشد که از تحلیل داده ها و ارتباطات مالی مشتریان یکی از بانک های دولتی در دو دوره شش ماهه در آن استفاده شده است.نتایج بدست آمده نشان می دهد که تحلیل شبکه های اجتماعی به دسته بندی بهتر دانش از مشتری در بانک کمک می کند و منجر به جذب بیشتر مشتریان می گردد.

بررسی رابطه بین ریسک و بازده در بورس اوراق بهادار تهران ‏‎‎‏(سالهای 1371 تا 1375)
thesis 0 1377
  بابک تیمورپور   احمدرضا جلالی نایینی

هدف بازارای سرمایه انتقال وجوه بین وام دهندگان و وام گیرندگان به طور کارا ‏‎(efficient)‎‏ است . برای کارا بودن، تخصیص سرمایه باید تامین کننده سرمایه گذاری های با نرخ بازدهی اجتماعی بالا باشد و به سرمایه گذاری هایی که ارزش حال آنها منفی است سرمایه ای تخصیص نیابد. در تخصیص موثر منابع، بازار باید بتواند قیمت سهام یک شرکت را از روی عوامل اساسی مانند بازدهی و ریسک که در تعیین ارزش حال دخیل هستند، تعیین کند. در این صورت وجوه موجود برای شرکت هایی که بهترین استفاده را از منابع می کنند به راحتی در دسترس خواهد بود. برای کارایی بازار لازم است سرمایه گذاران بتوانند از روی یک معیار مناسب، ریسک هر دارایی را برآورد کرده و با توجه به بازده و ریسک دارایی های مختلف و تابع مطلوبیت خود اقدام به انتخاب پورتفوی مورد نظر کنند. از این رو وجود یک معیار مناسب اندازه گیری ریسک ضروری می باشد. در یک بازار کارا که اطلاعات گذشته و هر نوع اطلاعات عمومی در قیمت ها منعکس می شود، انتظار می رود که قیمت اوراق بهادار تقریب نزدیکی از ارزش واقعی آن بوده و منعکس کننده بازده و ریسک اوراق باشد. تعیین ریسک واقعی سهام در این میان از ارکان اساسی مدیریت اوراق بهادار است. این تحقیق که روی آمار ماهیانه بورس تهران انجام می شود به دنبال یافتن ارتباط بین ریسک و بازدهی سهام در بازار بورس تهران برای به دست دادن معیار مناسبی برای قیمت گذاری سهام به طور کارا می باشد. مبنای نظری تحقیق، مدل قیمت گذاری دارایی سرمایه ای ‏‎(capm)‎‏ و نظریه قیمت گذاری سودجویانه ‏‎(apt) بوده و از مدل تجربی بازار برای تخمین استفاده می شود. بررسی غیرخطی بودن رابطه بین ریسک و بازدهی نیز از اهداف تحقیق می باشد.