نام پژوهشگر: الهه قراری
الهه قراری اباصلت برجی
قانون آموزش مداوم به عنوان یکی از مترقی ترین قوانین نظام جمهوری اسلامی ایران پس از طی مرحله آزمایش به عنوان قانون دائم درآمد به موجب این قانون کلیه افرادی که در ارائه خدمات بهداشتی درمانی نقش دارند موظفند با طی دورهای آموزشی، ضمن حفظ عملکرد حرفه ای به ارتقا آن همت گمارند. اگر چه عملکرد مثبت دست اندر کاران قانون باعث توجه جهانیان به کشور ایران شده است. اما هنوز برای رسیدن به اهداف عالی آموزش مداوم کشور فاصله زیادی دارد. این مهم نه تنها ریشه در ساختار تشکیلات، بودجه ای و برنامه ریزی وزارت متبوع دارد. بلکه مشمولین قانون (عمدتا پزشکان جوان) بعضا باعث سلب یا کاهش انگیزه این دسته از فراگیران شده است در این بررسی سعی کردیم که با جمع بندی نظرات و پزشکان عمومی شاعل در استان، مسئولین برنامه ریزی را در طراحی برنامه ای هر چه بهتر یاری دهیم. تعداد 156 نفر از پزشکان عمومی شرکت کننده در سه برنامه متوالی مدون در این بررسی شرکت کرده اند. نمونه گیری بصورت سرشماری صورت گرفته و پس از تکمیل پرسشنامه مربوطه داده ها وارد نرم افزار s pss گشته و نتایج حاصله توصیف شد. این بررسی بین پزشکان عمومی زن و مرد انجام شد و شرکت کنندگان شاغل در یکی از بخش های خصوصی، دولتی یا هر دو بخش بودند. که نتایج حاصله به قرار زیر است: پزشکان شرکت کننده مباحث در نظر گرفته شده در هر یک از برنامه های مدون ارائه شده را و همچنین ساعات اختصاص داده شده برای ارائه هر مطلب را تا حد کم یا تا حد متوسط متناسب با نیازهایشان و پاسخگوی سوالات خود می دانستند اکثر شرکت کنندگان با ارائه یک مبحث برای معرفی داروهای جدید و داروهای منسوخ شده در هر برنامه مدون و نظر خواهی در رابطه با مباحث مورد نیازشان برای ارائه در برنامه مدون بعدی موافق بودند و آن را ضرورتی در جهت رفع نیازهایشان می دانستند بهترین روشهای ارائه مطالب را ارائه case و پرسش پاسخ می دانستند و بیشتر خواستار مباحث کاربردی بودند. یکی از نتایجی که بسیار جالب و مورد توجه بود. این بود که 50% از شرکت کنندگان هیچ نقطه مثبتی را در برنامه های مدون نمی دیدند و انگیزه شرکت خود را فقط کسب امتیاز ذکر کردند. که متاسفانه بسیار تکان دهنده بود اینکه قانون آموزش مداوم کشور حرکتی علمی داشته و در ایجاد نهادهای اولیه موفق بوده است جای بحث ندارد، اما سوال اصلی اینجاست که چرا جامعه پزشکی و مخصوصا پزشکان جوان آموزش را مهمترین نیاز خود در بین سطوح نیازهای فردی احساس نمی کنند و چگونه باید به سمت آموزش مداوم با انگیزه سوق داده شوند؟