نام پژوهشگر: حسینعلی صالحی
نگار کاوه حسینعلی صالحی
مقدمه : سربرولایزین که یک فرآورده دارویی از نوروپپتید با وزن مولکولی پایین و آمینواسیدهای آزاد است، نشان داده شده که تاثیر بسزایی بر سمیت عصبی، مهار تشکیل رادیکال های آزاد، فعال سازی میکروگلیا و به علاوه فعالیت نوروتروفیک ، ایجاد جوانه نورونی، بهبود عمر سلولی و تحریک نوروژنزبه دنبال سکته مغزی دارد.ما بر آن شدیم تا اثر این دارو را در بیماران مبتلا به سکته مغزی حاد ایسکیمیک بکار گرفته و نتایج آن را با گروه کنترل مقایسه نماییم. مواد و روشها : مطالعه حاضر بصورت کارآزمایی بالینی تصادفی (ramdamised blind clinical trial) بر روی 89 بیمار مراجعه کننده به بیمارستان بعثت در سال 1390که برای ایشان تشخیص سکته حاد مغزی ایسکمیک مسجل شده بود انجام شد. بیماران بصورت تصادفی ساده (یک در میان) در یکی از گروه های مورد یا شاهد قرار می گرفتند. بیماران در گروه مورد به مدت 7 روز ml 50 سربرولایزین محلول در ml 100 سرم نرمان سالین (جمعا ml 150) را طی 30 دقیقه بصورت انفوزیون وریدی دریافت می کردند برای بیماران گروه شاهد تنها ml 150 نرمال سالین به این ترتیب انفوزیون می گردید.جهت بررسی پاسخ به درمان تمامی بیماران طی روزهای اول، 30، 90 بعد از شروع درمان توسط معیارهای nihss، mrs و barthel index و orogozo مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج : یافته ها نشان دادند که میانگین نمرات در پایان ماه اول نسبت به روز اول در گروه مورد 68/1 افزوده شده و در گروه شاهد 95/10- کاسته شده بود. که این تفاوتها از لحاظ آماری معنی دار بودند. ( pval: 0.00) همچنین مقایسه نمرات در پایان سه ماهه درمان نسبت به روز اول نیز معنی دار گزارش شد. (pval: 0.00) یافته ها نشان داد که در پایان ماه سوم نسبت به روز اول 68/1 به نمره گروه مورد افزوده شد و 21/13- از نمره گروه شاهد کاسته شده بود. بحث : در نهایت باید گفت داروی سربرولایزین در بیماران مبتلا به سکته مغزی حاد ایسکمیک کارآمد بوده و از شدت آسیب بافتی در این بیماران می کاهد. از سوی دیگر، احتمالاً می تواند ناتوانی بعدی ناشی از این بیماری را نیز کاهش دهد.
فریبا راستگو حسینعلی صالحی
مقدمه : c-reactive protein (crp) یکی از مارکرهای شناخته شده التهابی در بدن می باشد. مطالعات گوناگون نشان داده اند که سطح این مارکر با ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی ارتباط داشته و در این افراد بالاتر از افراد عادی جامعه است.همچنین مطالعات دیگری ادعا کرده اند که سطح این مارکر در بیمارانی مبتلا به میگرن نیز بالاتر از افراد عادی بوده و احتمالا ناشی از التهاب مکرر در عروق مغزی می باشد. با وجود نتایج مطالعات گوناگون، همچنان ارتباط میان crp سرم و ابتلای به میگرن کاملا مشخص نیست و در هاله ای از ابهام قرار دارد. لذا در این مطالعه بر آن شدیم تا ارتباط میان ابتلا به میگرن و سطح سرمی crp را بسنجیم. مواد و روشها : مطالعه حاضر بصورت مورد شاهدی و بر روی 47 نفر بیماران مبتلا به میگرن در فاصله بین حملات مراجعه کننده به بیمارستان بعثت در سال 1390 و 50 نفر افراد عادی انجام گرفت. برای این بیماران در فاصله بین حملات و یا حداقل 72 ساعت پس از اتمام آخرین حمله سطح سرمی crp اندازه گیری گردید و با نتایج بدست آمده از افراد عادی مقایسه شد. نتایج : مقایسه سطح crp در دو گروه مورد و شاهد نشان داد که میانگین این ماده در گروه مورد mg/dlit 40/16 و در گروه شاهد mg/dlit 76/9 بوده است و این تفاوتها از لحاظ آماری معنی دار گزارش شدند. (5 pval> 0.0) مقایسه میانگین crp در میان مبتلایان به میگرن کلاسیک ، میگرن بدون اورا و افراد بدون میگرن نشان داد که تفاوت میانگنین crp در مبتلایان به میگرن بدون اورا و افراد عادی معنی دار نبوده اما مبتلایان به میگرن کلاسیک سطح سرمی crp بالاتری نسبت به دو گروه دیگر داشتند. بحث : در نهایت باید گفت مطالعه حاضر نشان می دهد که مارکر التهابی crp در مبتلایان به میگرن در مقایسه با افراد عادی جامعه بالاتر بوده و می تواند موید نقش التهاب در ایجاد و پیشرفت این نوع سردرد باشد.
حسینعلی صالحی امیرحسین فخاری
ظهرنویسی یکی از روشهای انتقال اسناد تجاریست که منظور از آن نوشتن عباراتی است در سند یا برگ ضمیمه آن جهت انتقال حقوق موجود در سند به دیگران یا وکالت دادن برای وصلو وجه سند و یا توثیق دیون و تعهدات و یا ضمانت یکی از مسئولین سند.بنابراین اقسام ظهرنویسی عبارت است از؛ ظهرنویسی برای انتقال، وکالت، وثیقه و ضمانت، که هر یک از این اقسام دارای احکام و آثار خاص خود هستند.ظهرنویسی از نظر ماهیت حقوقی با هیج یک از عقود معین نطباق ندارد و صرفا از طریق ماده 10 قانون مدنی قابل توجیه است. مسئولیت ظهرنویس مطابق قانون تجارت ایران و کنوانسیونهای بین المللی تضامنی است و اصول استقلال امضائات و علوم توجه ایرادات بر آن حکومت می کند.از نظر شکلی ظهرنویسی ممکن است در وجه شخص معین، حامل و یا سفید امضا صورت پذیرد. ظهرنویسی جزئی مطابق مقررات بین المللی و اجماع علمای حقوق تجارت بلحاظ مخالفت با فلسفه انتقال سریع اسناد بلااثر است. ولی در ظهرنویسی مشروط صرفا به شرط ترتیب اثرداده نمی شود. ظهرنویسی برای انتقال جز انتقال مالکیت محل کلیه حقوق ناشی از سند را منتقل می نماید، در حالیکه در اقسام دیگر ظهرنویسی فقط برخی از حقوق ناشی از سند بدیگری منقل می گردد و بالاخره اینکه ظهرنویسی بعنوان وثیقه در قانون تجارت ایران به رسمیت شناخته نشده است ولی با این تفسیر که سند یک مال در حکم منقول و بالنتیجه عین معین است، می توان گفت پذیرش این نوع ظهرنویسی بلحاظ عدم مخالفت با حقوق مدنی بلااشکال است و بهتر است خلاهای قانونی حقوق تجارن ایران در این خصوص و سایر موضوعات مربوط به ظهرنویسی از طریق احکام کنوانسیونهای بین المللی پر شود.