نام پژوهشگر: ابراهیم رضایی نیک
ابراهیم رضایی نیک سید حسام الدین ذگردی
اغلب پروژه ها در یک محیط پویا و پیچیده اجرا می شوند به نحوی که عدم قطعیت و ریسک جزء ویژگیهای ذاتی آنها می باشد. هدف مدیریت ریسک پروژه، به عنوان بخشی از فرآیند مدیریت پروژه، افزایش احتمال موفقیت پروژه می باشد و اینکار از طریق شناسایی و ارزیابی نظام مند ریسکها، ارائه روشهایی جهت مدیریت تهدید ها و کاهش یا حذف آنها و حداکثرسازی فرصت ها صورت می گیرد. از طرفی در زمانبندی پروژه، به عنوان بخش دیگری از فرآیند مدیریت پروژه، سعی می شود فعالیتها به گونه ای برنامه ریزی شوند که ضمن برآورده ساختن محدودیتهای پیش نیازی و منابع، تابع هدف مورد نظر بهینه گردد. دراغلب تحقیقات، مدیریت ریسک و زمانبندی بطور مجزا مورد بررسی قرار می گیردکه باعث کاهش اثربخشی آنها درپروژه های واقعی می شود. در این تحقیق رویکردی یکپارچه ارائه می گردد که "مدیریت ریسک" و"زمانبندی در شرایط عدم قطعیت" در تعامل بایکدیگر می باشند. بررسی ادبیات موضوع نشان می دهد، علی رغم تحقیقات متعدد، هنوز کمبود های مختلفی در حوزه ارزیابی ریسک و انتخاب پاسخ ها وجود دارد. در روشهای کلاسیک، ارزیابی ریسکها ی پروژه بر اساس دو معیار احتمال وقوع و تاثیر آنها انجام می شود ولی این معیارها به تنهایی بیانگر تمام جنبه های ریسک نمی باشند. ضمن اینکه در دنیای واقعی بین معیارهای مختلف وابستگی وجود دارد. علاوه بر این، اغلب مطالعات مرتبط با ارزیابی و انتخاب اقدامات کاهش ریسک مدلهای مفهومی هستند که شامل بررسی تاثیرات عدم قطعیت بر پروژه ها و تعیین استراتژیهای کلی برای کاهش سطح ریسک می باشند. با هدف رفع کاستی های مذکور، در این تحقیق یک ساختار سلسله مراتبی برای ارزیابی ریسک پروژه پیشنهاد گردیده که وابستگی بین معیارها را در نظر می گیرد. در این ساختار ابتدا معیارها توسط فرآیند تحلیل شبکه ای در محیط فازی مورد ارزیابی قرارگرفته و وزن آنها تعیین می شود. در مرحله بعد، رتبه بندی ریسکها توسط الگوریتم تاپسیس در محیط فازی انجام می شود. همچنین یک چارچوب کاربردی برای ارزیابی و انتخاب پاسخ ریسکها پیشنهاد می شود که ساختار شکست کار، رخدادهای ریسک، اقدامات کاهش ریسک، ریسکهای ثانویه و تاثیرات آنها را بطور صریح با یکدیگر مرتبط می نماید. مساله در قالب یک مدل بهینه سازی چندهدفه مدلسازی گردیده و ضرایب تابع هدف مربوطه از طریق رویکرد اولویت بندی فازی تعیین شده است. جهت حل مدل، روشهای دقیق و ابتکاری پیشنهاد گردیده است. در نهایت، از خروجی های مدل مدیریت ریسک در ایجاد مدل زمانبندی استوار استفاده می گردد. به منظور اعتبارسنجی مدلها، یک مطالعه موردی در پروژه های نیروگاهی ایران انجام شده است. بر اساس نتایج کسب شده، علی رغم مبهم و غیر دقیق بودن داده های مرتبط با ریسک پروژه ها، مدلهای پیشنهادی برای مسائل دنیای واقعی مناسب بوده و اجرای آنها منجر به بهبود قابل توجه زمان، هزینه و کیفیت پروژه می گردد.
امیر مهدی زارع مهرجردی منصور قلعه نوی
با رشد فزاینده توسعه و اجرای طرحها و پروژه های عمرانی در کشور، متاسفانه شاهد آن هستیم که آمار حوادث و سوانح و وضعیت بهداشت و سلامتی شغلی در این بخش از اقتصاد وضعیت مناسب را نداشته و در عین حال روند نگران کننده ای دنبال می کند. در پژوهش حاضر، اثرات پارامترهای مدیریت ایمنی بر کاهش حوادث کارگاه های ساختمانی در طی سال های 82 الی 91 در کارگاههای ساختمانی در شهر مشهد مورد بررسی قرار گرفته است. روش انجام پژوهش از نوع طرح تحقیق آمیخته (کیفی در فاز اولیه و کمی در فاز بعدی) میباشد. ابزارهای مورد استفاده، ابزار پرسشنامه و مصاحبه است. نمونه آماری در بخش کمی تعداد 608 نفر از مجریان فعالیت های انبوه سازی ساختمانی بوده است. ضریب آلفای کرونباخ برابر با 94/0 و بیانگر اعتماد بسیار بالای پرسشنامه میباشد. روایی محتوایی پرسشنامه ها و مصاحبه ها نیز از طریق نظر خواهی از کارشناسان و اساتید خبره مورد تائید قرار گرفته است. تجزیه و تحلیل داده های کمی با استفاده از نرم افزار spss و تکنیک های رگرسیون انجام گرفته است. از روش های آمار تحلیلی نیز نظیر ضریب همبستگی، مقایسه میانگین ها، تحلیل تشخیصی و ضریب رگرسیون چندگانه نیز بهره گرفته شده است. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون حاکی از تاثیرات مثبت این پارامتر ها در طول دوره زمانی مورد مطالعه بر کارگاه های ساختمانی بوده است. با استفاده از نتایج تحلیل عاملی، عوامل موقعیت های اضطراری، وسایل موتوری، محیط کارگاه، نحوه انبارداری، ایمنی برق و کپسولها، اقدامات واحد ایمنی، وسایل حفاظتی، وسایل غیرموتوری که دارای بیشترین تاثیر در کاهش حوادث کارگاهی بودند، مشخص گردیدند. همچنین بر اساس آزمون فریدمن و از طریق رتبه بندی واریانس، این پارامترها به ترتیب اهمیت، رتبه بندی گردیدند. مدل مفهومی به دست آمده در این پژوهش می تواند، مبنایی برای انجام فعالیت های پژوهشی آینده در زمینه میزان کاهش حوادث کارگاه های ساختمانی باشد.
حسین میرزائی فیض آبادی منصور قلعه نوی
پیشرفت، رفاه و تعالی یک ملت بستگی زیادی به موفقیت طرح های عمرانی کشورش دارد و توفیق در اجرای طرح های عمرانی، سازوکارها و عواملی را می طلبد تا چرخه امور به نحو مطلوب با کمترین هزینه و بیشترین سود به سامان و پایان رسد. اجرای پروژه های عمرانی نیازمند صرف زمان، هزینه و سایر منابع از سوی عوامل ذیربط پروژه می باشد و صرف این منابع خود ایجاد حق و ادعا برای طرفین می نماید. پژوهش حاضر در نظر دارد، عوامل موثر در بروز ادعاهای پروژه های ساختمانی را شناسایی و اولویت بندی نماید تا بتواند به این سوال پاسخ دهد که "آیا شناسایی و مدیریت یا کنترل عوامل موثر در بروز ادعا میتواند موجب کاهش بروز ادعا در پروژه های ساختمانی باشد یا خیر؟" و "آیا بین عوامل شناسایی شده در بروز ادعاهای پروژه های ساختمانی اولویت وجود دارد یا تاثیر آنها بر روی بروز ادعا یکسان است؟" همچنین در این پژوهش سعی شده میزان بروز ادعا در پروژه های ساختمانی را در متغیرهای جمعیت شناختی مانند نوع مالکیت پروژه، نوع کاربری، ذینفعان، فازهای مختلف، مدت و مبلغ پروژه، بررسی گردد. جامعه مورد بررسی در این مطالعه، کلیه شرکتها و مشاورین دارای رتبه ی ساختمانی شهر مشهد مستخرج از سایت ساجات وابسته به معاونت راهبردی رئیس جمهور می باشد که برابر 280 است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 162 نمونه بر اساس فرمول مورگان مورد مطالعه قرار گرفت. در ابتدا سعی شد تا با مطالعات کتابخانه ای، کلیه عوامل احتمالی موثر بر ادعا در پروژه های ساختمانی شناسایی شوند و در پنج طبقه (ضعف قراردادها و مناقصه ها، اشتباهات و ضعف عوامل، تغییرات، تاخیرات و عوامل محیطی و زیر سطحی) کلی قرار گرفت. پایایی و روایی عوامل شناسایی شده به ترتیب از طریق آزمون ضریب آلفای کرونباخ و تصحیح توسط خبرگان واساتید (روایی صوری) اثبات گردید. در بخش تجزیه و تحلیل داده ابتدا از آمار توصیفی جهت بررسی و مقایسه میزان بروز ادعا در پروژه های ساختمانی با هریک از متغیرهای جمعیت شناختی مانند نوع مالکیت پروژه، نوع کاربری، ذینفعان، فازهای مختلف، مدت و مبلغ پروژه استفاده شد. در ادامه فرضیات و سوالات پژوهش با استفاده آزمون های t یک نمونه ای، آزمون فریدمن و آزمون همبستگی اسپیرمن در آمار استنباطی در نرم افزار spss بررسی گردید. نتایج بدست آمده از آزمون t یک نمونه ای نشان میدهد که از میان عوامل شناسایی شده، عاملهای ضعف قراردادها و مناقصه ها، اشتباهات و ضعف عوامل، تغییرات و تاخیرات در بروز ادعا در پروژه های ساختمانی بطور معنی داری تاثیر میگذارند و تاثیر عامل محیطی و زیرسطحی تایید نشد. نتایج آزمون فریدمن بیان می کند که بین این عوامل اولویت وجود دارد و تاثیر در بروز ادعا در پروژه های ساختمانی آنها یکسان نیست.در این پژوهش، اولویت عوامل ذکر شده بر اساس میزان اثرگذاری به ترتیب عبارتند از: ضعف قراردادها و مناقصه ها، تغییرات، تاخیرات و اشتباهات و ضعف عوامل. در نهایت نیز نتایج آزمون همبستگی اسپیرمن، عدم وجود رابطه بین هر یک از عوامل را با تجربه پاسخگویان (مهم ترین متغیر جمعیت شناختی) نشان داد.
محمد جواد توسلی اصطهباناتی ابراهیم رضایی نیک
مدیریت ریسک پروژه یکی از بخشهای مهم و تأثیرگذار مدیریت پروژه میباشد که سعی در به حداقل رساندن اثر ریسکهای منفی (تهدید) و حداکثرسازی اثر ریسکهای مثبت (فرصت) دارد. این بخش از مدیریت پروژه به طور کلی به دو مرحله عام ارزیابی و پاسخ به ریسکهای پروژه تقسیم میشود. طبق نظر اکثر کارشناسان، بخش پاسخ به ریسک از مدلها و ابزارهای معدودی برخوردار است و میتوان گفت که حوزه پاسخ به ریسکهای پروژه نیازمند ارائه تحقیقات و پژوهشهای بیشتری است. در این پژوهش یک مدل بهینهسازی دو هدفه و با استفاده از رویکرد استوار پیشنهاد شده است که هدف آن تعیین اقدامات مناسب پاسخ به ریسکهای پروژه است. مدل پیشنهادی دو جنبه مهم پروژه یعنی زمان و هزینه را بوسیله توابع هدف خود بهینه میکند. یک هدف مدل کمینه کردن هزینه پروژه و هدف دیگر آن به حداقل رساندن اثر زمانی ریسک (بیشینهسازی معیار استواری) است. ایده کلی مدل بدین صورت است که با در نظر گرفتن معیار شناوری آزاد فعالیتها، سعی در انتخاب پاسخ به ریسکهایی را دارد که اثر زمانی آنها بیشتر از شناوری فعالیتهای تحت تأثیر ریسک باشد. روشهای حل ارائه شده در سه دسته دقیق، ابتکاری و فراابتکاری و به سه روش شمارش صریح، الگوریتم حلقوی و الگوریتم ژنتیک بیان شدهاند. برای اعتبارسنجی مدل، ده نمونه پروژه در سه سطح کوچک، متوسط و بزرگ ایجاد شده است و مسائل توسط سه روش ارائه شده حل شده است و نتایج حاصل از آنها مورد تحلیل بررسی قرار گرفته است. بررسی نتایج نشان میدهد که هرکدام از روشهای پیشنهادی دارای نقاط ضعف و قوت میباشند اما با توجه به کارایی روش ابتکاری حلقوی این راهحل برای مدل پیشنهاد میشود. در نهایت مدل در یک مطالعه موردی مربوط به پروژه زیرسازی راه آهن گلگُهر-شیراز پیادهسازی شده است و نتایج مربوط به آن تحلیل گردیده است.
امین قلعه نوی حسن حاجی کاظمی
در سال های اخیر حوادث غیر مترقبه موجب بروز خسارت های فراوان انسانی و اقتصادی در کشور ما شده است. علیرغم حضور پر شور و داوطلبانه ی مردم و سازمان های امداد رسانی، ضعف و یا فقدان سامانه مدیریت بحران سازماندهی این نیرو ها وبهره وری مناسب از این امکانات همواره مشهور بوده است. ایران یکی از سانحه خیز ترین کشورها به شمار می رود و در معرض وقوع حوادث و سوانح و رویداد های بحران زای متعددی بوده و به دنبال آن متحمل زیان های هنگفت جانی و مالی گردیده است. از آنجا که نرخ مرگ و میر در نتیجه بلایای طبیعی بسیار بالاست و روش های سنتی در مقابله با این بحران ها دیگر پاسخگو نمی باشند در نتیجه قبل از اقدام به هر کاری نیاز به برنامه ریزی و دست یابی به یک طرح جامع مدیریتی می باشد. در این پایان نامه رویکرد چهار مرحله ای جهت پیشنهاد به مدیران ارائه گردیده تا مهارت های تصمیم گیری خود در حوادث غیر مترقبه و مدیریت بحران را توسعه دهد و به اهمیت نقش شریان های حیاتی در فرآینده مدیریت جامعه بحران شهری و به معرفی جنبه های مختلف حوادث غیر مترقبه اشاره گردیده است و در نهایت نیز اسکان های فوری معرفی و با یکدیگر مقایسه شده اند.
حدیثه خاور ابراهیم رضایی نیک
مسأله زمان بندی پروژه، یک مسأله بسیار مهم از دید ذی نفعان پروژه است و تأثیر بسیاری بر هزینه ها و کیفیت انجام پروژه ها دارد. از این رو ایجاد زمان بندی که با دنیای واقعی تطابق بیشتری داشته باشد، حائز اهمیت است. علاوه بر این سرعت بالای تغییرات در محیط انجام پروژه ها بر عدم قطعیت و ابهام موجود در زمان بندی پروژه افزوده است. به منظور کاهش ریسک و عدم اطمینان موجود استفاده از یک رویکرد زمان-بندی غیرقطعی پروژه ضروری است. رویکردهای مختلفی در این باره وجود دارد، یکی از رویکردهای تقریباً نوین رویکرد بهینه سازی استوار است. هدف رویکرد بهینه سازی استوار یافتن پاسخ هایی است که در مقابل عدم اطمینان موجود در محیط تقریباً غیر حساس باشند. هدف اصلی این تحقیق، ارائه و حل مدل ریاضی زمان بندی استوار سناریو محور با محدودیت منابع است. برای حل مدل ارائه شده، دو نوع الگوریتم ترکیبی پیشنهاد شده است. الگوریتم اول ترکیبی از روش شبیه-سازی تبرید و الگوریتم ابتکاری زمان شروع بحرانی است و الگوریتم دوم، ترکیبی از الگوریتم فراابتکاری بهینه سازی ازدحام ذرات و الگوریتم ابتکاری زمان شروع بحرانی است. این دو الگوریتم در یک مثال فرضی مقایسه شده اند و در نهایت پس از مقایسه الگوریتم ها، الگوریتم ترکیبی شبیه سازی تبرید برای حل مطالعه موردی انتخاب شده است. نتایج و یافته های حاصل از اجرای مدل علاوه بر ایجاد یک توالی بهینه از فعالیت ها با مدت زمان بهینه اجرای پروژه نشان دهنده ایجاد سطوح قابل تنظیم استواری با توجه به رفتار ریسک پذیر، ریسک خنثی و یا ریسک گریز بودن مدیران پروژه است. در پایان جهت اعتبار سنجی مدل ارائه شده، نتایج با داده های موجود در دنیای واقعی در قسمتی از طرح بزرگ میدان شهدای مشهد مورد مقایسه قرار گرفته است و برای تعیین سناریوهای مورد بررسی از روش رتبه بندی کیفی استفاده شده است. نتایج این مقایسه نشان دهنده نزدیک بودن نتایج حاصل از مدل با اطلاعات موجود در دنیای واقعی است.
فریبا مولوی ابراهیم رضایی نیک
در اکثر تحقیقات گذشته، انتخاب و زمان بندی سبد پروژه به صورت دو مسأله مجزا مورد بررسی قرار گرفتند. این امر منجر به ناکارامدی آن ها گردیده است. از طرفی در دنیای واقعی مواجهه با عدم قطعیت و ریسک، موضوعی اجتناب ناپذیر است. لذا این پایان نامه، به مسائل انتخاب و زمان بندی پروژه، در شرایط عدم قطعیت اختصاص دارد. در اکثر تحقیقات گذشته، هزینه به صورت قطعی در نظر گرفته شده است. در شرایطی که هزینه ها غیرقطعی هستند، امکان مواجهه با کمبود بودجه افزایش می یابد. لذا مدل پایه ی این پایان نامه، یک مدل انتخاب و زمان بندی هم زمان بر اساس برنامه ریزی شانس است که در آن ریسک مواجهه با کمبود بودجه از مقدار معینی بیشتر نشود. سپس این مدل با در نظر گرفتن سایر فرضیات اضافی برای تطبیق با شرایط واقعی، نظیر خودهمبستگی درآمد پروژه ها، عدم قطعیت در موفقیت پروژه ها و وابستگی هزینه میان پروژه ها کامل می شود. هم چنین امکان انتقال بودجه مصرف نشده به دوره های بعد، با در نظر گرفتن ارزش زمانی پول، در شرایطی که محدودیت بودجه به صورت غیرقطعی تعریف شده است، نیز فراهم می شود. سپس جهت حل مدل با استفاده از روش دقیق، نرم افزار لینگو مورد استفاده قرار می گیرد. با توجه به چندهدفه بودن مدل نهایی پیشنهادی، دو رویکرد برای حل آن مورد استفاده قرار می گیرد. در رویکرد اول با استفاده از روش وزن دهی به یک مسأله بهینه سازی تک هدفه تبدیل می شود. نتایج حل مدل با استفاده از روش های دقیق، نشان می دهد که برای اندازه های بزرگ و حتی متوسط مسأله، زمان محاسباتی زیادی مورد نیاز است. لذا الگوریتم های ژنتیک، شبیه سازی تبرید، ازدحام ذرات و رقابت استعماری برای حل این مسأله ارائه می شود. نتایج حاصل از مقایسه ی الگوریتم ها برتری الگوریتم رقابت استعماری در یافتن جواب نهایی بهتر، را نشان می دهد. در رویکرد دوم نیز الگوریتم بهینه سازی چندهدفه ازدحام ذرات برای حل آن پیشنهاد می گردد. اعتبارسنجی مدل نیز، با پیاده سازی آن در شرکت دانش بنیان پایا فناوران فردوسی، واقع در دانشگاه فردوسی مشهد، صورت می گیرد. نتایج کارایی مدل پیشنهادی در برقراری توازن بین ریسک و سود مورد انتظار را نشان می دهد.
ابراهیم رضایی نیک محمدعلی آزاده
در این تحقیق مساله برنامه ریزی توزیع کالا با تاکید بر روی برنامه ریزی حمل و نقل، در صنایع لبنی بررسی گردیده است. برای مطالعه موردی، شرکت فرآورده های لبنی کاله انتخاب و سیستم فعلی توزیع محصولات ارائه شده است. در مرحله بعد سیستم توزیع کالا در شرکت کاله مورد تحلیل قرار می گیرد و وضعیت آن در مقایسه با سایر شرکتها بررسی می شود. به منظور طراحی سیستم برنامه ریزی توزیع کالا، ابتدا چارچوب سیستم پیشنهادی توزیع ارائه می گردد. که در آن برنامه ریزی حمل و نقل کلان براساس برنامه فروش و تولید بلندمدت تعیین می گردد و برنامه کوتاه مدت حمل و نقل براساس تعدیل برنامه فروش و سفارشات هفتگی ارائه می شود. همچنین خط مشی خرید یا اجاره خودروها با ارزیابی اقتصادی براساس ارزش فعلی خالص پیشنهاد می گردد. در نهایت با بررسی الگوریتم مسیریابی، یک الگوریتم متناسب با شرایط مساله توسعه داده می شود. علاوه بر این کارایی الگوریتم در مقایسه با روش دقیق که از طریق نرم افزار lindo بدست آمده بررسی می گردد و نتایج کاربرد الگوریتم با داده های واقعی ارائه می شود. در مساله مورد بررسی هدف حداقل کردن هزینه کل می باشد، محدودیتهای مساله نیز شامل محدودیت ظرفیت خودروها و سایر محدودیتهای عام مساله مسیریابی بوده، ضمن اینکه هزینه واحد مسافت برحسب نوع خودرو متفاوت می باشد.