نام پژوهشگر: محمدتقی لطفی
محمدتقی لطفی محمدرضا اصفهانی
دال ها بعنوان یکی از مهمترین اجزا سازه های بتن مسلح برای تحمل و انتقال نیروهای ثقلی به ستون های همواره مورد توجه بوده اند. از این رو تحقیقات تجربی و نظری فراوانی به منظور شناختن رفتار و ظرفیت دال های بتن مسلح زیر اثر بارهای قائم انجام شده است. هنگامیکه دال ها مستقیما بر روی ستون های یا تحت بارهای متمرکز سنگین قرار می گیرند، معمولا در آنها پدیده ای بنام شکست برش منگنه ای در همسایگی نیروهای متمرکز سنگین یا مجاورت اتصالات (دال-ستون) اتفاق می افتد که عملکرد آن با شکست ناشی از برش خمشی متفاوت است. این مطالعه، تحقیقی بر پدیده شکست برش منگنه ای در دال های تخت می باشد. در این رساله ضمن جمع آوری و مطالعه بخشی زیادی از گزارشات منتشر شده در ارتباط با موضوع فوق الذکر، و در همچنین گردآوری مشخصات و نتایج مربوط به 18 نمونه دال آزمایش که بوسیله کنیونن و نایلندر (1960) ارائه گشته اند، به بررسی ضوابط طراحی ابزار شده به وسیله آئین نامه های aci 318-83 mc78, ec 2, ds 411, bs 8110.برای تعیین ظرفیت برش منگنه ای دال های تخت پرداخته شده است. مقایسه نتایج حاصل از ضوباط آئین نامه ای با نتایج تجربی نشان داد که هیچ یک از آیین نامه های مورد نظر نمی تواند ظرفیت برش منگنه ای دال را با دقت مطولبی پیش بینی نماید. به نظر می رسد دلیل این امر فقدان یک تئوری مناسب است تا ضوابط آئین نامه ای بر مبنای آن استوار گردند. از این رو دو نظریه کنیونن و نایلندر (1960) و نیلسون (1984) در همین زمینه مورد ارزیابی قرار گرفته است. مزیت تئوری کنیونن و نایلندر (1960)،شرح ساده و مناسبتر رفتار دال به هنگام وقوع پدیده شکست و همچنین محاسبه نیروها از روش تعادل می باشد. این مطلب مادامیکه از بتن با مقاومت بالا استفاده شود بیشتر نمایان می گردد. لیکن تئوری پیشنهادی بر مبنای فرضیاتی استوار است که با دقت بعضی از آنها برای دال های تخت با فولادگذاری خمشی متعامد (شبکه ای) مورد شک و تردید می باشد، البته این امر از مقایسه نتایج با یگدیگر نیر مشخص گردیده است. بنابراین برای نظریه کنیونن و نایلندر (1960)، روابط اصلاحی در متن رساله پیشنهاد شده و میزان بهبود نتایج با کاربرد این روابط اصلاحی مورد بررسی قرار گرفته است.