نام پژوهشگر: فرامرز طاهری سرنشینزی

نقش سیاسی نظامی سپهبد تیمور بختیار در حکومت محمدرضا شاه پهلوی (1340-1332 ش)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1380
  فرامرز طاهری سرنشینزی   عزت الله نوذری

این رساله که شیوه تحقیق آن کتابخانه ای و سند پژوهی است شامل چهار فصل می باشد ؛تاریخچه زندگی بختیار تا سال 1332؛ ؛بختیار و کودتای 28 مرداد تا تاسیس ساواک؛ و ؛بختیار از تاسیس ساواک تا تبعید به خارج؛ و ؛بختیار از تبعید و ترور؛ پرسش های این پژوهش عبارتند از: آیا سپهبد بختیار بعد از کودتای 28 مرداد در تثبیت حکومت پهلوی نقش موثری ایفا نمود؟ آیا در شکل گیری ساواک، بختیار نقش اساسی داشته است؟ آیا خصوصیات فردی بختیار جسارت، درایت سیاسی و ... در رسیدن او به قدرت مهم بوده اند؟ آیا بر کناری از ریاست ساواک او را به سمت فعالیت های براندازی علیه رژیم پهلوی کشاند؟ آیا ترور بختیار در عراق کار ساواک بوده است؟ در این رساله زندگی سیاسی نظامی سپهبد تیمور بختیار از تولد او در سال 1292 تا ترور وی در سال 1349 مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است و پس از بررسیهای بعمل آمده، نگارنده به نکات ذیل دست یافته است: پیشینه قومی و خصوصیات فردی بختیار از جمله درایت سیاسی وی در رسیدن او به قدرت نقش بسیار مهمی داشته اند. بختیار بعد از کودتای 28 مرداد تا 1340 در سمت هایی فرماندار نظامی تهران و ریاست ساواک با سرکوب شدید گروههای مخالف رژیم پهلوی از جمله حزب توده، فداییان اسلام و جبهه ملی در بازگردانیدن و تثبیت حکومت پهلوی برای یک دوره بیست و پنج ساله دیگر نقش اساسی ایفا نمود. با توجه به اینکه هسته اولیه سازمان اطلاعات و امنیت در فرمانداری نظامی تهران شکل گرفت، بختیار در تاسیس و توسعه ساواک نقش اساسی بر عهده داشت و به همین خاطر به پدر سازمان اطلاعات و امنیت کشور معروف گردید. در پایان دهه سی بعد از روی کار آمدن کندی، آمریکاییها به این نتیجه رسیدند که برای حفظ حکومتهای دست نشانده و منافع خود باید شیوه پلیسی و خفقان را در کشورهای تحت سلطه خود را از بین برده و فضای سیاسی باز تری ایجاد نمایند. در نتیجه بختیار که بعنوان یک چهره خشن و منفور نزد مردم شهرت یافته و قدرت طلبی اش برای شاه نیز مخاطره آمیز بود از ریاست ساواک بر کنار شد. بختیار که فردی جاه طلب بود و به هیج چیز جز پست و مقام نمی اندیشید. بعد از بر کناری او از ریاست ساواک تنها بخاطر اینکه به پست های مورد علاقه اش یعنی ریاست ستاد ارتش و نخست وزیری دست نیافت به مخالفت و مقابله با شاه پرداخت، و نهایتا ناکامی اش در قدرت طلبی به دامن حاکمان عراق پناه برد و در عراق تشکیلاتی بنام جنبش آزادیبخش ملت ایران ایجاد نمود. اما اعمال گذشته اش در سرکوبی گروههای سیاسی مخالف رژیم پهلوی باعث شد که هیچکدام از آن گروهها حاضر به همکاری با او علیه شاه نشوند و ساواک توانست در تشکیلات وی نفوذ نموده و در فرصت مناسب بختیار را به قتل برساند و به دردسرهای او علیه شاه خاتمه دهد.