نام پژوهشگر: زهرا جلالی

آنالیز طیفی تصاویر ماهواره ای منطقه بافت جهت بررسی مناطق کانی زایی و دگرسان شده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده علوم 1392
  زهرا جلالی   حجت الله رنجبر

منطقه مورد مطالعه شامل نقشه 1:100000 بافت می گردد که در کمربند مس پورفیری کرمان واقع شده است و بخش جنوب شرقی کمربند آتشفشانی-رسوبی ایران مرکزی و قسمت هایی از کمربند افیولیتی نائین-بافت را شامل می شود. در محدوده مطالعاتی اندیس های دارای دگرسانی و کانه های اقتصادی متعددی وجود دارد که از مهمترین آنها کانسار درآلو، محدوده های دگرسانی چهرن، دگرسانی پای نگین، معدن قنات مروان، معدن کرومیت شمال بافت و غیره می باشد. هدف از این مطالعه بررسی داده های سنجنده های etm+ و aster جهت تعیین قابلیت های آنها در شناسایی مناطق دگرسان شده و در نتیجه ارائه یک مدل اکتشافی برای اکتشاف کانسارها در منطقه مطالعاتی و نیز سایر قسمت های کمربندآتشفشانی-رسوبی ایران مرکزی می باشد. تصاویرمنطقه مطالعاتی تحت روش های پردازش تصویر از جمله ساخت ترکیبات رنگی کاذب، نسبت گیری باندی، آنالیز مولفه های اصلی و آنالیز انتخابی مولفه های اصلی، نقشه برداری زاویه طیفی و انطباق سیمای طیفی قرار گرفت. از نسبت های باندی متنوعی مانند 4/5، 4/6 ، 7/9، 7/6، 7/5 و 7/8جهت بارزسازی دگرسانی ها با استفاده از داده های استر استفاده گردید. همچنین از تصاویر ویژه نسبتی 6/8+4 برای بارزسازی دگرسانی پروپیلتیک، 4/9+7 برای بارزسازی دگرسانی فیلیک استفاده شد. آنالیز استاندارد(pca) و هدایت شده(dpca) مولفه اصلی روی داده های استر انجام گرفت که جهت بارزسازی مناطق دگرسانی مفید واقع شد. با استفاده از تحلیل مؤلفه های اصلی با روش dpca و انتخاب 3 باند از محدوده طول موجی 6باند swir استر بر اساس رفتار طیفی، کانی های کلیدی در هر کدام از مناطق دگرسانی تشخیص داده شد. از روش نقشه بردار زاویه طیفی(sam) جهت بارزسازی کانی های دگرسان شده استفاده شد که از زاویه 0/075 رادیان برای بارزسازی کانی های ایلیت و موسکوویت استفاده شد. برای کانی مونتموریلونیت زاویه 0/085اجرا شد. برای نقشه برداری کانی های کلریت، اپیدوت و کلسیت از زاویه 0/08رادیان استفاده شد. آخرین روش بارزسازی استفاده از روش sff بود که در این روش مناطق دگرسانی به خوبی بارزسازی شدند؛ نتایج این روش نیز توسط نتایج حاصل از حاصل از کار صحرایی و آزمایشگاهی تأیید گردید. طیف های مورد استفاده در روش sam و sff برگرفته از طیف تصاویر و طیف های آزمایشگاهی usgs می باشد. جهت بارزسازی دگرسانی های مربوط به مناطق افیولیتی که در جنوب منطقه مطالعاتی قرار دارند، دگرسانی کلریتی که منطبق بر این افیولیت ها می باشد، با استفاده از روش های مختلف پردازش شناسایی گردید؛ همچنین طیف مربوط به کانی سرپانتین از کتابخانه طیفی(usgs) استخراج گشته و جهت نقشه برداری زاویه طیفی(sam) مورد استفاده قرار گرفت. تمام روش های یاد شده می توانند به نحو مفیدی جهت بارزسازی انواع دگرسانی و کانی های دگرسانی مورد استفاده قرار گیرند. روش نقشه بردار زاویه طیفی نسبت به روشهای دیگر نتایج بهتری ارائه نمود.

اثرقارچ تریکودرما (trichoderma harzianum) وآهن برصفات کیفی وکمی اسپاتی فیلوم (.spathiphyllum sp) و برگ بیدی(.tradescantia sp)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد - دانشکده کشاورزی 1393
  زهرا جلالی   محمود شور

ایده بازگشت به طبیعت و استفاده کمتر از کودها و سموم شیمیایی و تمایل فزاینده مردم به استفاده از محصولات ارگانیک سبب توجه بیش از پیش به استفاده از کودهای زیستی شده است. استفاده از میکروارگانیسم هایی چون تریکودرما به جای کودهای شیمیایی، علاوه بر حفظ سلامت محیط زیست در تقویت همه جانبه گیاهان نیز تاثیر به سزایی دارد. بسیاری از رده های قارچ تریکودرما به عنوان عامل بیوکنترل بیماری های گیاهی شناخته شده اند و توانایی آنها در افزایش رشد گیاهان و هم چنین کلنیزه کردن ریشه گیاهان و تولید آنزیم های خارج سلولی و بسیاری آنزیم های مفید دیگر به اثبات رسیده است. آهن نیز یکی از عناصر مهم در تغذیه گیاهان است که به دلایل متعددی قابلیت جذب آن بسیار کم و محدود می باشد. محلول پاشی آهن می تواند تا حد زیادی کمبود این عنصر را مرتفع سازد. در این تحقیق اثرات تیمار قارچ تریکودرما و محلولپاشی آهن بر شاخص های رشد دو گیاه زینتی برگ بیدی( teradescantia sp. ) و اسپاتی فیلوم (spathiphyllum sp. ) در آزمایشی به صورت فاکتوریل درقالب طرح کاملا تصادفی در شرایط گلخانه ای انجام شد. تیمارها شامل چهار سطح آهن(0، 75/0، 5/1و 3 گرم برلیتر)، سه سطح قارچ (جدایه 65، جدایه bi و بدون قارچ) و برهمکنش آنها در سه تکرار اعمال شد. نتایج نشان داد در گیاه زینتی برگ بیدی هر دو جدایه 65 و bi قارچ تریکودرما توانستند بر اکثر خصوصیات کمی و کیفی مورد آزمایش ( تعداد برگ، سطح برگ، تعداد شاخه های جانبی، محتوی کلروفیل، کارتنوئید، آنتوسیانین و آهن برگ) افزایش معنی داری ایجاد نمایند. آهن و برهمکنش قارچ و سطوح مختلف آهن نیز توانست بعضی صفات مربوط به برگ بیدی ( تعداد برگ، سطح برگ، وزن تر برگ، محتوی کارتنویید، آهن و پتاسیم برگ) را به طور معنی داری افزایش دهد. همچنین در گیاه زینتی اسپاتی فیلوم هر دو جدایه 65 وbi قارچ تریکودرما بر اکثر خصوصیات کمی و کیفی مورد آزمایش ( تعداد برگ، سطح برگ، تعداد پاجوش، تعداد روز تاگلدهی، محتوی ، کارتنوئید، آنتوسیانین، سدیم، پتاسیم، فسفر و آهن برگ) افزایش معنی داری ایجاد نمودند. آهن و برهمکنش قارچ و سطوح مختلف آهن نیز توانست موجب افزایش معنی دار اکثر صفات ( تعداد برگ، سطح برگ، تعداد پاجوش، وزن تر و خشک پاجوش، ریشه، گل و برگ، محتوی سدیم، پتاسیم، فسفر و آهن برگ) گردد.

بررسی استثنائات فقهی قاعده تسلیط در قوانین و مقررات شهرسازی
thesis دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) - قزوین - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1393
  زهرا جلالی   مهدی رشوند بوکانی

قاعده تسلیط از قواعد مسلّم فقهی است که طبق آن، مالک از اختیارات گسترده برای اِعمال اَنحاء تصرفات برخوردار است. محدودیتهای وارد بر تصرفات مالک در حوزه مقررات شهرسازی، اصولاً در قالب قواعد فقهی لاضرر، لاحرج و مصالح مرسله قابل توجیه است. محدودیتهای عمده در شهرسازی در قالب تراکم، طرح جامع، طرح تفصیلی و طرح هادی قابل رویت است.

مطالعه ریزساختاری و فیتوشیمی بعضی از گونه های جنس anthemis در ایران و مقایسه آن با matricaria
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1386
  زهرا جلالی   محمدحسن عصاره

چکیده ندارد.

فلسفه اخلاق ترجمه و نقد مقاله برنارد ویلیامز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه قم 1381
  زهرا جلالی   محسن جوادی

موضوع این نوشتار ، فلسفه اخلاق است . فلسفه اخلاق شاخه ای از فلسفه است که به تفکر فلسفی در باب اخلاق ، مسائل و احکام آن می پردازد. دو حوزه اصلی فلسفه اخلاق ، اخلاق هنجاری و فرااخلاق است . در قرن بیستم و در میان فیلسوفان تحلیلی ، میان این دو حوزه تمایزی مبنایی برقرار شد. فرااخلاق بررسی فلسفی ماهیت ، توجیه ، عقلانیت ، شرایط صدق و شان احکام و اصول اخلاقی است. احکام و اصولی که بدون مضمون خاصشان در نظر گرفته می شوند. بنابراین از آنجا که فرااخلاق ، اخلاق و اصول اخلاقی را موضوع بررسی خود قرار می دهد ، آن را نوعی مطالعه درجه دوم دانسته اند. در مقابل نظریه های اخلاق هنجاری ، خودگزاره هایی اخلاقی هستند و بنابراین اخلاق هنجاری ، مطالعه ای درجه اول است . فلاسفه تحلیلی که مشغله فلسفه اخلاق را منحصر در تحلیل زبان اخلاق می دانستند ، مطالعات هنجاری اخلاق را از حیطه فلسفه اخلاق خارج کردند. چنین تفکری ، چندان به طول نیانجامید و امروزه اخلاق هنجاری یکی از مهمترین موضوعات مورد بررسی فیلسوفان اخلاق است . فلاسفه معاصر اگر چه به موضوعات فرااخلاقی همچون مباحث روانشناسی ، معرفت شناختی ، وجود شناختی و معناشناختی اخلاق ، اهمیت شایانی می دهند، در آشکار نمودن مواضع هنجاری خود نیز احساس آزادی بیشتری می کنند. فلسفه اخلاق معاصر را می توان چالشی میان دو سنت واقع گرایی و غیرشناخت گرایی دانست. واقع گرایی اخلاقی ، مدعیات اخلاقی را گزاره هایی صدق و کذب پذیر و بیانگر باورهایی نسبت به واقعیت می داند. در مقابل غیرشناخت گرایی ، معتقد است که مدعیات اخلاقی بیانگر هیچگونه باوری نیستند و بنابراین نمی توانند واقعا صادق و یا کاذب باشند. برطبق دیدگاه غیرشناخت گرایی، مدعیات اخلاقی صرفا بیان احساسات ، نگرشها یا توصه هایی عملی هستند و بنابراین محتوای گزاره ای ندارند. برنارد ویلیامز که این نوشته به ترجمه و بررسی یکی از مقالات او در زمینه فلسفه اخغلاق اختصاص یافته است ، یکی از مدافعان سنت غیرشناخت گرایی است.