نام پژوهشگر: حسام الدین آشنا
محمد صادق بیگلری حسام الدین آشنا
چکیده: هدف نظری این رساله، کسب شناخت عمیق از هنجارها و سیاست های حاکم بر سایت رادیو فردا به عنوان یکی از برنامه های رسانه ای دیپلماسی عمومی آمریکا در قبال جمهوری اسلامی ایران می باشد. در این رساله با بهره گیری از نظریات هنجاری رسانه ها و رهیافت های جدید در باب این نظریات، و بهره گیری از روش تحلیل محتوای تولیدات رسانه ای، تلاش شده است تا به مدلی جامع در مورد فعالیت های هنجاری سایت رادیو فردا دست یابیم و بر اساس آن به تحلیل و بررسی مدل هنجاری سایت این رادیو بپردازیم. برای رسیدن به مدل هنجاری سایت رادیو فردا که سوال اصلی این رساله را تشکیل می دهد، تلاش شده است تا به پرسش های فرعی زیر پاسخ داده شود: 1.سیاست های اجتماعی سایت رادیو فردا (که شامل بخش های اهداف، سیاست مخاطب گزینی، بخش بندی مخاطبان، فرهنگ تولیدی و جهت ارتباط می شود)، چیست؟ 2.سیاست های اطلاعاتی سایت رادیو فردا (که شامل بخش های سیاست تأمین پیام، گزینش پیام، محتوای ظاهری سایت، جهت گیری محتوا و ملاکهای گزینش در سایت می باشد)، چیست؟ 3.سیاست های سازمانی سایت رادیو فردا (که شامل بخش های، اهداف، خطوط قرمز، سیاست تعامل با سایت های رقیب، تعامل با سایت های همسو و میزان استقلال حرفه ای می شود)، چیست؟ 4.سیاست های اقتصادی سایت رادیو فردا (که شامل بخش های نحوه مالکیت سایت و نحوه تأمین هزینه سایت، می شود)، چیست؟
محمد صادق افراسیابی حسن بشیر
نگاهی به آمار مراجعه کنندگان شبکه های اجتماعی اینترنتی بیانگر آن است که روز به روز، تعداد مراجعه کنندگان به این شبکه ها در حال افزایش است. به طوری که تارنمای کلوب، رتبه 5 را در آذرماه سال 1388 که موضوع پایان نامه در دانشگاه امام صادق (ع) به تصویب رسید، در بین کلیه پایگاه های اینترنتی ایرانی کسب کرده بود. همچنین در حالیکه رتبه فیس بوک در سایت الکسا به عنوان دومین سایت پرمخاطب جهان اعلام شده است، اما برخی آمار حکایت از آن دارد که فیس بوک در حقیقت رتبه اول را در میان کلیه پایگاه های اینترنتی جهانی دارا است(ramachandran,2010). در چنین شرایطی و در حالیکه روز به روز بر تعداد مخاطبان شبکه های اجتماعی اینترنتی افزوده می شود، هر چند وقت یکبار شاهد ایجاد یک شبکه اجتماعی اینترنتی جدید هستیم که خود بیانگر میزان استقبال جوانان از پدیده جوامع مجازی است. ایجاد تارنمای گوگل پلاس توسط مدیران گوگل در زمانی که مراحل نهایی پژوهش شبکه های اجتماعی اینترنتی و سبک زندگی جوانان در حال تدوین بود، ضمن آنکه تاییدی است بر این مدعا، می تواند بیانگر این مطلب هم باشد که گوگل می خواهد جایگاه از دست رفته خود را در میان پایگاه های اینترنتی به دست آورده و مجددا رتبه 1 را از آن خود کند. بنابراین توجه به رابطه عضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی و سبک زندگی جوانان امری ضروری می نماید. نتایج پژوهش مذکور بیانگر آن است که کاربران شبکه های اجتماعی اینترنتی میزان قابل توجهی از وقت خود را صرف این دسته از جوامع مجازی می کنند و تامین بسیاری از نیازها و علایق خود را در قالب فعالیت در شبکه های اجتماعی اینترنتی پیگیری می نمایند. به عبارت دیگر عضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی باعث افزایش ساعات استفاده از اینترنت و افزایش میزان حضور در شبکه های اجتماعی اینترنتی شده است. همچنین در خصوص رابطه عضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی با نمادهای فرهنگی سبک زندگی تلاش شد تا از دو شیوه این ارتباط مورد بررسی قرار گیرد: اول اینکه سعی شد تا با استفاده از پیمایش اینترنتی و ابزار پرسشنامه رابطه میان عضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی و نمادهای فرهنگی و اجتماعی سبک زندگی بررسی شود. دوم اینکه سعی شد با استفاده از تحلیل محتوای پیام های ارائه شده در گروه های کشوری مربوط به جوانان، ضمن بررسی مضامین محتوای منتشر شده در گروه های مذکور علایق و فعالیت های جوانان عضو مشخص گردد. در نهایت با اتمام مراحل پژوهش مشخص گردید میان عضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی و سبک زندگی جوانان ارتباطی از جنس تاثیر وجود دارد. هر چند دایره ی تاثیرات در خصوص شاخصه های مختلف با هم متفاوت است، اما اعضا نسبت به رابطه شاخصهای مشخص شده با عضویت در شبکه های اجتماعی اظهار رابطه ای معنادار داشتند و حتی در خصوص شاخصه هایی که اعضا معقتد بودند عضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی کمترین میزان اثرگذاری را بر شاخصه های مذکور داشته، حداقل بیش از یک سوم اعضا آنرا دارای تاثیراتی دانسته بودند. شاخصه های مذکور در چند دسته قابل تقسیم هستند: 1. شاخصه های مرتبط با رابطه میان عضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی و تغییر جایگاه فعالیت های مختلف اجتماعی افراد: این شاخصه ها که شامل مواردی نظیر تاثیر عضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی بر میزان استفاده از اینترنت و حضور در جوامع مجازی، انجام ندادن برخی وظایف اجتماعی به دلیل عضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی و ... بودند، بیشترین تاثیرات را از عضویت افراد در شبکه های اجتماعی اینترنتی پذیرفته اند. 2. شاخصه های مرتبط با سبک زندگی مجازی افراد: در این شاخصه ها که شامل مواردی نظیر تاثیر عضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی بر شیوه طراحی پروفایل، نحوه انتشار تصاویر و سبک بیان افراد در شبکه های اجتماعی اینترنتی بودند، شاهد تاثیرات متفاوتی از مقادیر بالا تا مقادیر بسیار ناچیز بودیم. 3. شاخصه های مرتبط با تغییر نمادهای فرهنگی و ارزشی در میان افراد: شاخصه های مذکور شامل تاثیر عضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی بر سبک پوشش، نوع بیان و محاورات افراد و از بین رفتن قبح ارتباط با جنس مخالف بودند که عمدتا شاهد حد متوسطی از رابطه میان عضویت در جوامع مجازی با شاخصه های مذکور بودیم. 4. شاخصه های مرتبط با سبک ازدواج و دوستیابی: در خصوص شاخصه های مذکور شاهد بودیم که شبکه های اجتماعی اینترنتی توانسته اند تاثیرات متفاوتی اعم از رواج دوستی ها و ازدواج های اینترنتی داشته باشند که البته بیشترین تاثیر را در بخش دوستی با جنس مخالف شاهد هستیم و حتی ملاحظه شد که درصد نسبتا قابل توجهی از افراد بیان کرده اند که به دنبال یافتن شریکی از جنس مخالف فقط در فضای مجازی هستند. 5. شاخصه های مرتبط با محتوای پیام های شخصی و جمعی: در این بخش محتوای پیام های شخصی و جمعی از دو طریق پرسشنامه و تحلیل محتوا مورد مطالعه قرار گرفت و ملاحظه شد که عمده پیام های شخصی مرتبط با موضوع دوستیابی هستند، در حالیکه عمده پیام های گروهی افراد ناظر به فعالیت های اجتماعی و فرهنگی می باشند. 6. شاخصه های مرتبط با انگیزه های عضویت و کارکردهای کلوب برای افراد: در این بخش ابتدا مهمترین انگیزه های عضویت افراد در کلوب مورد مطالعه قرار گرفت و ملاحظه شد که عمده افراد معتقدند هستند به انگیزه های مد نظر خود از عضویت دست یافته اند. سپس اولویت های کاری افراد در استفاده از شبکه اجتماعی کلوب به ترتیب مشخص گردید که بیانگر جایگاه مهم شبکه های اجتماعی اینترنتی در ارضای نیازهای متنوع افراد بود. 7. شاخصه های مرتبط با سنجش اعتماد به فضای مجازی: اعتماد به فضای مجازی برای انتشار عکس های شخصی، میزان اعتماد به اعضای شبکه های اینترنتی مذکور برای برقراری روابط جدی اجتماعی و عاطفی و برداشت افراد از هویت دیگران مواردی بودند که در این بخش مورد سوال قرار گرفته و مشخص شد هر چند هنوز موانعی در شبکه های اجتماعی اینترنتی برای اعتماد افراد به این جوامع وجود دارد، اما بر اساس پاسخ کاربران احتمال می رود روز به روز اعتماد افراد به جوامع مجازی بیشتر گردد. همچنین نتایج پژوهش مذکور حاکی از آن است که اولا تعداد زنان استفاده کننده از شبکه اجتماعی بیش از مردان است، ثانیا غالب افرادی که از چنین شبکه هایی استفاده می کنند افراد جوان هستند و درصد اندکی از کاربران هم از سنین 30 تا 50 ساله هستند که به نظر می رسد افرادی که در این رده قرار دارند در سن کمتر از 40 سال قرار می گیرند. ثالثا اکثر پاسخگویان دانشجو و یا کارمند بوده و اوج ساعات استفاده از شبکه مجازی ایرانیان هم در ساعات بین 7 صبح تا 12 ظهر (ساعات کاری)است. رابعا تحصیلات استفاده کنندگان غالبا لیسانس و فوق لیسانس بود و این امر نیز نشان از بالا بودن کیفیت احتمالی این شبکه دارد. از سوی دیگر اعتراضات اعضای خانواده به استفاده زیاد اعضای شبکه های اجتماعی از اینترنت هم قابل توجه است و این امر نیز نشان می دهد که افراد به نسبت زیادی سبک های رفتاری خود در خانواده را تغییر داده اند و به عوض در جمع بودن، ترجیح می دهند که در گوشه خلوت خود، وقت خود را در شبکه های اجتماعی مجازی سپری کنند. در مور سوال اول با این عنوان که انگیزه جوانان ایرانی از عضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی و به طور خاص سایت کلوب شامل چه مواردی است؟ نتایج قابل توجهی به دست آمد که نشان می داد مهمترین دلایل و اهداف کاربران از عضویت در فضای مجازی که تا حدود بسیار زیادی می تواند بر سبک های زندگی آنان تاثیر بگذارد عبارتند از: سرگرمی، کسب درآمد، مشارکت در بحث های گروهی برای زنان و مشارکت در بحث های گروهی، کسب اطلاعات جدید و کسب اخبار جدید برای مردان. بر خلاف تصور تبلیغات سیاسی و دینی، چندان در این شبکه ها- به نسبت سایر مقوله ها- مورد توجه نبوده است. به هر حال افراد به دلایل مختلفی در این شبکه ها عضو شده اند و در میان این اهداف هم در برخی مقوله ها تفاوت های معناداری میان دو جنس یافت شده است که حاکی از آن است که این مقوله ها به یک اندازه دو جنس را متاثر نمی سازد. همچنین این مقوله ها تا حد زیادی می تواند سبک زندگی افراد در فضای واقعی را تغییر دهد. نکته قابل توجه دیگر این است که تعداد زیادی از افراد اعلام کرده اند که به میزان بالایی تونسته اند به اهداف خود در کلوب دست پیدا کنند از این رو به نظر می رسد که مثلا برای یافتن سرگرمی، شبکه مجازی تا حد زیادی توانسته است سایر سرگرمی ها در فضای واقعی و از این رو سبک زندگی واقعی افراد در این رابطه را دگرگون سازد و در مورد سایر مولفه ها هم همین اتفاق رخ دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که به نظر پاسخ دهندگان هنوز هم افراد زیادی در این شبکه ها از عکس واقعی خود استفاده نمی کنند و این امر ممکن است به علت های مختلفی همچون عدم امنیت حریم خصوصی و یا خواست افراد برای ناشناخته ماندن باشد. هویت حقیقی افراد هنوز هم برای دوستیابی، حتی در فضای مجازی مهم است و همانطور که در بحث دو جهانی شدن ها بیان شد، هویت افراد و از این رو نوع ارتباط افراد با یکدیگر در این فضا به شدت متاثر از فضای واقعی است و از طرف دیگر بر آن هم تاثیر خواهد گذاشت. همچنین ملاحظه شد که درصد اندکی از افراد روابط ایجاد شده در شبکه های اجتماعی اینترنتی را کاملا مطمئن می دانند و به همین دلیل ترجیح می دهند افرادی را بپذیرند که از عکس واقعی خود استفاده کرده اند. اما افراد از عکس های متنوعی برای پروفایل خود استفاده کرده اند و این امر هم دلایل مختلفی داشته است که غالب آنها بیان کرده اند که این عکس بیان احساسات درونی آنان است. این مورد حتی می تواند در پژوهش هایی مربوط به بیان احساسات افراد از طریق طراحی پروفایل ها هم راهگشا باشد. در این میان درصد قابل توجهی از افراد (حدود 45 درصد) هم اظهار داشته اند که از عکس واقعی خود استفاده کرده اند که این موضوع آینده ای روشن را برای افزایش میزان اعتماد در شبکه های اجتماعی اینترنتی به تصویر می کشد. اما از سوی دیگر به این امر توجه شده است که شبکه های اجتماعی مجازی در دو بعد سبک زندگی واقعی و مجازی چه تاثیراتی برجای می گذارد. برای سنجش تاثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر سبک زندگی واقعی دو مقوله اصلی مد نظر قرار گرفت. اولی تاثیری است که این شبکه ها بر پوشش و نوع رفتار کلامی افراد بر جای می گذارند و دومی تاثیر این شبکه ها بر الگوها و سبک های همسرگزینی و ازدواج و نیز دوستیابی است.به طور کلی یافته ها حاکی از آن بود که این شبکه ها دارای تاثیراتی بر سبک پوشش و حتی انتخاب الفاظ افراد هستند. اما در مقوله دوم که سعی شده بود تاثیرگذاری شبکه های مجازی بر نحوه و سبک های همسرگزینی و دوستیابی مورد توجه قرار بگیرد، نتایج بسیار جالب توجه بود. پیشنهادات ازدواج و دوستی فراوانی در کلوب چه از سوی مردان و چه از سوی زنان رد و بدل می شود و نشان می دهد که این محیط حداقل ظرفیت بالایی در تغییر در چنین سبکی از زندگی دارد. با وجودی که اکثر کاربران هنوز هم چنین محیطی را مساعد آشنایی جهت ازدواج نمی دانند، اما تعداد قابل توجهی خود را در معرض چنین پدیده ایی می دانند و احتمال وقوع چنین چیزی برای خود را محتمل می دانند. به هر حال گرایش های متضادی نسبت به این امر وجود دارد که از یک سو هراس از ناشناخته بودن و بیگانه هراسی را نشان می دهد و از سوی دیگر نشان از محیط جدید و جذابی دارد که افراد می توانند با فراغ بال بیشتری به انتخاب بپردازند که این امر، چنین محیطی را مستعد سوء استفاده ها و جرائم فراوان می سازد که به جای خود قابل بررسی و پژوهش است. موضوع بعدی که در این پژوهش مورد بررسی قرار گرفت تاثیری است که شبکه های مجازی بر سبک زندگی مجازی افراد می گذارند. در این رابطه سه گویه انتخاب شده که به نظر می رسید جامعه مجازی ایرانیان بر آن تاثیر بگذارد. این سه گویه عمدتا به این دلیل بود که در این شبکه اجتماعی مجازی چندان از امکانات رسانه ایی دیگر مانند انیمیشن، تصاوی متحرک، فیم و حتی صدا استفاده نمی شود و تاثیرات تنها محدود به همین سه بعد باقی می ماند که نتایج نشان داد تنها طراحی پرفایل افراد است که به میزان بالایی بر سبک طراحی افراد کاربر تاثیر می گذارد و دو گویه دیگر دارای حدی از تاثیرگذاری هستند. موضوع مورد سنجش نوع پیام های مربوط به گفت و گوی آنلاین، یادداشت های دیگران و پیام های ارسال شده به صندوق پستی افراد بود. کاربران معتقد بودند که از میان پیام های مربوط به گفت و گوی آنلاین، دوستیابی، مباحث فرهنگی و هنری، تبادل آراء و افکار در خصوص مسائل اجتماعی و مباحث شغلی حجم عمده پیام ها را تشکیل می دهد. اما در گویه دوم که نوع یادداشت های دیگران مورد بررسی قرارگرفت، دوستیابی، تبادل آرا و افکار در خصوص مسائل اجتماعی، مباحث فرهنگی و هنری و مباحث عاشقانه به ترتیب دارای بیشترین فروانی بودند. درمورد پیام های ارسالی به صندوق پستی افراد هم پیام های مربوط به دوستیابی و عاشقانه در رتبه های اول قرار داشتند. موضوع بعدی که مورد توجه قرار گرفت، تحلیل محتوای پیام های موجود در چنین جوامعی بود که به این پرسش پاسخ می داد که فعالیت های اعضای شبکه اجتماعی کلوب در حوزه نوشتاری شامل چه نوع پیام هایی با چه مضامینی است؟ که در این رابطه سعی شد که پیام های رد و بدل شده در گروه های جوانان مورد ارزیابی قرار بگیرد که در این راستا پنج گروه جوان شناسایی و همه مطالب آنها تحلیل محتوا شدند. نتایج به دست آمده در این حوزه هم بسیار جالب توجه بود. اول اینکه به نظر می رسد هر گروه علایق و سلایق خاص خود را دارد و هر یک از این گروه ها در یک موضوع خاص بیشترین سهم را به خود اختصاص می دهند و این امر می تواند به دلیل این باشد که افراد با علایق و سلایق گوناگون یکدیگر را در این فضای مجازی پیدا می کنند که هم می تواند سبک زندگی قبلی آنان را تغییر دهد و هم آن را تثبیت کند. اما در بررسی و تحلیل محتوای پیام ها موضوعات اصلی که مورد بحث قرار گرفته بود، بیش از هر چیز بررسی مسائل و مشکلات جوانان، بازی و سرگرمی، و مباحث سیاسی بود و مسائل تجاری کمتر از همه مورد توجه بوده است که نشان می دهد چنین گروه هایی چندان برای مقاصد اقتصادی در نظر گرفته نشده اند. به هر حال نتایج به طور کلی نشان از ارتباط عضویت در شبکه های اجتماعی اینترنتی و سبک زندگی افراد خصوصا جوانان چه در جامعه بیرونی و چه در فضای سایبر دارد.
سید محمد کاظمی قهفرخی حسام الدین آشنا
یکی از مسائل حائز اهمیت در سیاستگذاری فرهنگی، نقش دولت در حوزه فرهنگ است. دولتها با تعاریف کلان و بخشی از فرهنگ، هرکدام نوعی از وظایف و حیطه ای از مداخله را در این عرصه برای خود مشخص نموده اند. برخی از دولتها با تعریف فرهنگ به عنوان هنر و میراث فرهنگی، سیاستها را معطوف به گسترش بخشهای مذکور می کنند. اما در نگاه کلان، فرهنگ مجموعه ای از ویژگی های متمایز معنوی، مادی، فکری و احساسی در جامعه و درمیان گروه های اجتماعی است که در هنر و ادبیات، شیوه های زندگی فردی و اجتماعی، نظام ارزشی، سنتها و باورها متجلی می شود. در این نگاه حیطه ی موضوعی و انسانی فرهنگ چنان گسترده میشود که تمام حوزه های دیگر ذیل آن تعریف می شوند و سیاستگذاری فرهنگی را مستلزم بررسی جایگاه و نقش آن حوزه ها در این امر می کند. این پایان نامه با در نظر گرفتن حکومت علوی به عنوان تنها دورانِ حکمرانی یکی از امامان شیعه، به دنبال بررسی مسأله رابطه این حکومت با فرهنگ، وسیاستگذاری آن در این حوزه است. تحقیق پیش رو با مبنا قرار دادن مراحل مدل فرآیندی خط مشی گذاری، سعی دارد با تحلیل سیاستی از نقش این دولت در امر فرهنگ، مدل سیاستگذاری آن را ترسیم نماید. محقق، با در نظر گرفتن اولین مرحله ی مدل فرآیندی خط مشی گذاری و تعریف کلان فرهنگ، در ابتدا به صورت بندی مسائل حکومت علوی پرداخته و با مفهوم سازی این مشکلات ذیل مفاهیم کلان خاص گرایی، رفاه طلبی و دنیازدگی، قشرگرایی و ظاهربینی، آنها را در سه حوزه ی فرهنگ سیاسی، فرهنگ اقتصادی و فرهنگ دینی تعریف کرده است. در ادامه، بابررسی عملکرد و رویکرد امام (ع) در مواجهه با این مسائل، سیاستهای کلان مردم داری، عدالت و تربیت دینی در این سه حوزه استخراج شده و در سه فصل مجزا، سیاستهای بخشی آنها تشریح شده است. در انتهای فصول، نگارنده به ارزیابی کوتاه مدت دولت علوی باتحلیل خودارزیابی های آن حضرت از عملکرد خود وتاثیر این سیاستها، و ارزیابی های تاریخی پرداخته است. در فصل انتهایی این پایان نامه، پژوهشگر با در نظر گرفتن الگوی تحلیل کلی، ارزیابی های میان مدت و بلند مدت از سیاستها و عملکرد دولت علوی ارائه کرده و مدلهای سیاستگذاری آن حضرت را در این سه حوزه ترسیم نموده است. کلید واژه ها: خط مشی گذاری عمومی، سیاستگذاری فرهنگی، فرهنگ، حکومت علوی، امام علی(ع).
محمد صادق اسمعیلی حسام الدین آشنا
چکیده تحولات دهه های اخیر در ساختارهای حکومتی، فناوری های ارتباطی و تعاملات حوزه بین المللی دیپلماسی عمومی را به یکی از ابزارهای مهم کنش در سیاست خارجی کشورها و نهادهای بین المللی تبدیل کرده است. این کنشگران تلاش می کنند تا با استفاده از این ابزار و تاثیرگذاری هدایت شده بر افکار عمومی ـ در سطوح مختلف آن ـ منافع و امنیت خود را در محیط بین المللی تأمین کنند. چارچوب این تاثیرگذاری چنین است که که کنشگر تلاش می کند روایتی را از خود، دیگری و واقعیت محیط خارجی به مخاطبان بین المللی خود عرضه کند که در اثر پذیرش آن روایت افکار عمومی خارجی مشروعیت کنش گر، اقدامات و مواضع او را در کنش های سیاست خارجی بپذیرد. در نتیجه این همراهی است که دولت ها و نهادهای بین المللیِ متاثر از افکار عمومی داخلی و بین المللی در تصمیمات خود با منافع و خواسته های کنشگر همراهی بیشتری نشان می دهند. در فصل اول نشان داده شده است که بر اساس رویکرد سازه گرا، کنش های سیاست خارجی دولت ها به شکل قابل ملاحظه ای تحت تاثیر برداشتی است که آن ها از هویت خود در قالب فرهنگ ملی دارند. این برداشت هویتی مفهوم خود را در آئینه غیریت سازی با دیگری تبیین می کند. کنش های دیپلماسی عمومی علاوه بر اینکه به عنوان کنشی در سیاست خارجی مشمول این قاعده هستند خود تلاشی محسوب می شوند برای روایت خودآگاه و هدایت شده از این برداشت هویتی. این پایان نامه در تلاش است تا با استفاده از روش تحلیل گفتمان متکی بر استخراج دوگان های متضاد هویتی ـ که در گذشته برای مقاصدی مشابه در فهم هویت های موجود در پس سیاست خارجی دولت ها بکار رفته است ـ منابع هویتی ج.ا. ایران را مورد بررسی قرار داده و مجموعه ای از گزاره های هویتی قابل استفاده در صورتبندی کنش های دیپلماسی عمومی را ارائه نماید. بر اساس ادبیات موجود در رویکرد نظری سازه گرا حافظه فرهنگی، بیانات رهبران و اسناد رسمی و قانونی یک کشور را می توان به عنوان منابعی مناسب برای استخراج گزاره های هویتی در نظر گرفت، لذا بررسی هر یک از حوزه های مذکور فصلی را در این پایان نامه به خود اختصاص داده اند. در فصل آخر نیز به عنوان نتیجه گیری تلاش شده است تا گزاره های هویتی بدست آمده از هر منبع در قالب پاسخ به دو سوال کیستی من و کیستی دیگری تحت تاثیر ارزش حاکم بر این تمایزگذاری صورت بندی شوند. کلید واژه: فرهنگ، هویت، دیپلماسی عمومی.
سبحان محمودزاده رضایی محمود شهابی
مقدمه: جغرافیای ایران از ترکیب مجموعه نامنظم و متداخل از خرده فرهنگ های قومی، مذهبی، و زبانی تشکیل یافته و تعداد قابل توجهی از این اقوام با مذهب تسنن متمایز گشته اند. پژوهش حاضر به دنبال شناخت نظری از زمینه های موثر بر شکل گیری استراتژی خشونت سیاسی، به مثابه یک واقعه رسانه ای در موقعیت واگرایی، در میان حوزه های تراکم جمعیتی مسلمانان اهل سنت در حاشیه مرزهای ایران می باشد. روش شناسی: بدین منظور، شیوه پژوهش کیفی به دلیل ضرورت شناخت تفهمی مسئله بکار گرفته شد و روش نظریه مبنایی نیز به دلیل نبود بستر نظری مناسب پیشینی و همچنین هدف تولید نظریه در این حوزه اخذ گردید. در این میان، 14 شهر سنی نشین استان های سیستان و بلوچستان، کردستان، و گلستان به عنوان میدان تحقیق برگزیده شدند و زنان و مردان بالای 18 سال این نواحی به مثابه جامعه آماری تحقیق مورد مطالعه قرار گرفتند و نمونه گیری روشمند در سه مرحله باز، محوری، و انتخابی مبتنی بر تکنیک نمونه گیری نظری و گلوله برفی صورت پذیرفت و در نهایت این تحقیق با انتخاب 35 نمونه در این سه منطقه به حد اشباع نظری رسید. به منظور جمع آوری اطلاعات، پژوهشگر از تکنیک مصاحبه فردی متمرکز بهره برد و تلاش نمود تا میزان تعلق قومی، تعلق مذهبی، رمزگشایی مصاحبه شوندگان از سیاستگذاری قومی دولت مرکزی و همچنین معانی و تفسیر ایشان از چرایی و چگونگی اعتراضات و خشونت های سیاسی را مورد سنجش قرار دهد. بعلاوه، پژوهشگر به منظور فهم دقیق تر شیوه رمزگذاری خشونت سیاسی، تمامی بیاینه های بمب گذاری انتحاری گروه جندالله در استان سیستان و بلوچستان را نیز به نمونه های تحقیق اضافه نمود. و در نهایت کل داده های تحقیق تحت سه مرحله تحلیل و کدگذاری باز، محوری، و انتخابی قرار گرفت. نتایج: یافته های این پژوهش نشان داد که اقلیت سنی مذهب ایرانی در موقعیت واگرایی قرار گرفته اند که بنا به خوانش ایشان از یک طرف با احساس طرد شدگی از جانب دولت مرکزی همراه است و از طرف دیگر با طرد کردن دولت مرکزی و احساس بی اعتمادی بدان همزمان می گردد. این موقعیت که پدیده مرکزی تحقیق را تشکیل می دهد مشتمل بر چهار گونه واگرایی مذهبی (اختلاف میان تشیع ـ تسنن)، واگرایی قومی (تفوق قومیت بر ملیت)، واگرایی سیاسی (احساس طردشدگی / بی اعتمادی)، و واگرایی اجتماعی (احساس ناامنی) است که خود برآمده از شیوه سیاستگذاری دولت مرکزی به مثابه شرایط علی آن می باشد. این سیاستگذاری بنا به تفسیر ایشان دارای ابعاد زیر است: سیاستگذاری قومیتی دولت شیعی ایرانی برای اقلیت سنی، سیاستگذاری مذهبی به منظور تفوق تشیع بر تسنن، سیاستگذاری امنیتی به منظور کنترل اجتماعی جمعیت درجه دوم، سیاستگذاری اقتصادی منتهی به عدم توسعه یافتگی و افزایش موانع معاش، و سیاستگذاری فرهنگی به منظور تفوق فرهنگ ایرانی بر فرهنگ اقلیت های قومی. این برش های هماهنگ از خوانش سیاستگذاری مرکزی به شکل گیری حوزه ای می انجامد که احساس محرومیت بومیان را تشدید می نماید. این چرخه اجتماعی در میان دو حوزه موثر زمینه اجتماعی مرزنشینی، به عنوان زمینه پدیده مرکزی، و همچنین ارتباطات میان فرهنگی بومیان با هم مذهبانشان در داخل مرزهای کشور و هم قوم هایشان در آن طرف مرزها، به مثابه عوامل مداخله گر آن قرار می گیرد که با وجود شباهت های بسیار، اما از تفاوت های جدی نیز در سه منطقه بلوچستان، کردستان، و ترکمن صحرا برخوردار است. بر مبنای این عوامل و شرایط علی، مداخله گر، و زمینه ای، بومیان کرد، بلوچ، و ترکمن به انتخاب های متمایز از منوی ده گانه استراتژی های کنش/ واکنشی دست می زنند تا در جایگاه مقاومت فرهنگی به ایشان، امکان خروج از موقعیت واگرایی را اعطاء نماید. این منوی مقاومت فرهنگی بومیان از ده بسته اصلی تشکیل یافته است که عبارتند از اعمال تغییرات هویتی، چانه زنی با دولت، افزایش ارتباطات درون گروهی، بهره گیری منابع از مقوم مقاومت فرهنگی، اداره محلی غیردولتی، الگوهای جایگزین تولید و مصرف رسانه ای، الگوهای اقتصادی جایگزین، اعتراضات جمعی، خشونت سیاسی، و استقلال طلبی. در این میان، بر اساس تحلیل بیانیه های جندالله و نشریه آلترناتیو پژاک می توان گفت که بهره گیری از خشونت سیاسی، به عنوان تنها یکی از انتخاب های ممکن از منوی ده گانه مقاومتی، برای دست یابی به هدف فدرالیزم یا استقلال طلبی توسط این گروه ها رمزگذاری می گردد. اما در مقابل بر اساس نتایج مصاحبه ها می توان اظهار داشت که اکنون معانی آن بیشتر بر انتقام و دفاع، محدود شده است. به بیان دیگر، خشونت سیاسی خود سیکلی جدید را در موقعیت واگرایی شکل می دهد که در طی آن، دفاع مشروع، یعنی کشتن برای کشته نشدن، و انتقام، یعنی کشتن بخاطر کشتن پیشین، دائماً تکرار می گردد. در نهایت، با تکمیل چرخه واگرایی، از سیاستگذاری مرکزی گرفته تا اِعمال استراتژی بومیان، در زمینه ها و مداخلاگران بلوچستان، کردستان، و ترکمن صحرا، پیامدهای حاصل این چرخه در قالب بحران رخ می نماید، بحرانی که بر سه حوزه مشروعیت سیاسی دولت مرکزی و نمایندگان محلی آن، ارتباطات میان مذهبی و میان قومی، و همچنین ارتباطات درون گروهی سایه می افکند. بحث و نتیجه گیری: در ایران، خشونت سیاسی با هدف جدایی طلبی سیاسی به مثابه واقعه رسانه ای شکل می گیرد و در نبود رقیب موثرتری در منوی مقاومتی، گسترش می یابد. این انتخاب با اتکا به زمینه الگوهای جغرافیایی، اقتصادی، و اجتماعی مرزی و همچنین مداخله ارتباطات میان و درون فرهنگی بومیان سنی مذهب با یکدیگر و هم مذهبانشان در دولت های همسایه تقویت می گردد، و در نهایت بجای دستیابی بدان هدف سیاسی، سیکل انتقام را در این حوزه های سنی نشین ایجاد می نماید و پیامد بحران چرخه واگرایی را تشدید می کند.
علی اسکندری ناصر باهنر
در دنیای معاصر رسانه های جمعی به عنصری اساسی در جامعه مبدل گشته و ایفاگر کارکردهای بسیاری در زندگی انسانی هستند. گسترش بسیار زیاد تولید در ژانرها، موضوعات و گروه های سنی مختلف در شبکه های تلویزیونی، بسیاری از سازمان ها و موسسات رسانه ای جهان را بر آن داشته تا کار تولید برنامه های نمایشی را به طور تخصصی دنبال کنند. صدا و سیما جمهوری اسلامی ایران نیز از این امر مستثنی نبوده است، تاسیس شبکه تخصصی خبر و پس از آن شبکه تخصصی آموزش، حرکت به سوی تخصصی شدن شبکه ها در ایران را نوید می داد اما هنوز تا رسیدن به نقطه مطلوب تخصصی شدن حقیقی شبکه های تلویزیونی راه بسیاری در پیش است. اهمیت جایگاه تلویزیون آموزشی در سیر تحولات مربوط به ارتباطات توسعه در ایران و جهان، ما را بر آن داشت تا روند آموزش از راه دور کشورهای پیشرفته و حضور پا به پای رسانه ها و بخصوص تلویزیون در این عرصه را مورد مطالعه قرار دهیم. از این رو سیاست های آموزش از راه دور خصوصا تلویزیون آموزشی کشورهای پیشرو در این امر همچون انگلستان، آمریکا و هند تحلیل و در نهایت با تحلیل سیاست های شبکه آموزش سیما با استفاده از پژوهش اسنادی و همچنین مصاحبه عمیق با مدیران ارشد شبکه آموزش وضعیت موجود این برنامه ها مورد ارزیابی قرار گرفت. آنچه از تحلیل سیاست ها و روند تولید برنامه ها برمی آید حجم عظیمی از برنامه های آموزش عمومی با مخاطبینی عام و عدم توجه کافی به دیگر حوزه ها چون آموزش پایه و آموزش عالی بوده است. بر این اساس می توان این شبکه را جزء شبکه های فرهنگی گنجاند با این تفاوت که بحث عدالت آموزشی یکی از مهمترین اهداف مد نظر مسئولین و سیاست گذاران این شبکه بوده است. در راستای رسیدن به وضعیت مطلوب زمانی این امر محقق خواهد شد که سه دایره(نیازها، منابع و راهبرد ها) کاملا بر هم منطبق باشند به عبارتی توسعه آموزشی و رسیدن به وضعیت مطلوب زمانی تحقق پیدا خواهد کرد که ابتدا ماموریت تلویزیون در توسعه و بخصوص توسعه آموزشی در سه بعد مشخص گردد؛ نخستین بعد مساله شرایط کنونی است که مستلزم ارزیابی مادی و معنوی جامعه، امکانات و محدودیت هاست بعد دوم مساله حدود نیازها و آرمان ها را تعیین می کندو آنچه عامل قاطعی در رسیدن به این آرمان ها و تامین این نیازها است بعد سوم است که میزان آگاهی ما را از امکانات، محدودیت ها، نیازها و آرمان ها نشان می دهد. از این رو دایره سوم نماینده راهبرد ها و سیاست ها است و سطح برخورد آن با دو دایره دیگر تعیین کننده حوزه امکانات واقعی در آینده است. بدیهی است به هر میزان که درجه آگاهی ما بیشتر شود، این حوزه امکانات وسیعتر خواهد بود تا آنجا که در حوزه آرمانی ما این سه دایره کاملا بر یکدیگر منطبق خواهند شد. از دید اکثر مدیران شبکه آموزش وضعیت مطلوب در حوزه آموزش عالی زمانی محقق خواهد شد که شبکه بتواند برای تمامی اقشار فرهیخته اعم از طلاب، مهندسان، جامعه شناسان و... تولید برنامه کند. وضعیت مطلوب در زمینه آموزش پایه انتخاب یک قشر سنی خاص و تولید برنامه برای همان قشر است همچنین وضعیت مطلوب در زمینه آموزش عمومی زمانی محقق خواهد شد که بتوانیم مولفه ها و ویژگی های قالب میراث فرهنگی ایران اسلامی را به مخاطب بشناسانیم.
محمدمحسن حسن پور حسام الدین آشنا
مفهوم سرمایه فرهنگی به توضیح نحوه قشربندی اجتماعی در نظام های سرمایه داری کمک می کند. از نظر بوردیو نظام های آموزشی نقش مهمی در بازتولید روابط موجود اجتماعی دارند. نظام آموزشی از طریق ایجاد صلاحیت، مهارت و اعطای مدرک، افراد را برای کسب موقعیت های برتر اجتماعی آماده می کند. بخش اول این پژوهش به جایگاه نظری مفهوم سرمایه فرهنگی و انواع کاربردهای آن در پژوهش های تجربی اختصاص دارد. در فصل دوم انواع نظریه های بازتولید اجتماعی و فرهنگی معرفی شده و نظریه بازتولید فرهنگی بوردیو و مفاهیمی چون سرمایه فرهنگی، میدان و عادت واره بحث شده است. فصل سوم به معرفی انواع پژوهش های انجام شده با استفاده از مفهوم سرمایه فرهنگی در تحقیقات حوزه آموزش و پرورش، تحقیقات حوزه جامعه شناسی فرهنگی و تحقیقات حوزه اقتصاد فرهنگی شامل مصرف، توریسم و توسعه پایدار می پردازد و رویکردهای معطوف به استفاده سنتی از مفهوم سرمایه فرهنگی، رویکرد توسعه این مفهوم و رویکردهای انتقادی را توضیح می دهد. بخش دوم با استفاده از مصاحبه های عمیق و کدگذاری مبتنی بر نظریه مبنایی به فهم تاثیر سرمایه فرهنگی بر شناخت و انتخاب دانشگاه امام صادق (ع) می پردازد و معنای سرمایه فرهنگی اندوخته شده حاصل از دوره تحصیلی رشته فرهنگ و ارتباطات را مشخص می کند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که سرمایه فرهنگی موروثی خانوادگی به صورت آشکار و پنهان بر شناخت و انتخاب دانشگاه امام صادق(ع) و رشته فرهنگ و ارتباطات و رضایت از دوره تحصیلی تاثیر دارد. مفهوم سرمایه فرهنگی متجسد به معنی صلاحیت ها و مهارت های حاصل از دوره تحصیلی در دو بعد سرمایه فرهنگی حاصل از دانشگاه و سرمایه فرهنگی حاصل رشته فرهنگ و ارتباطات شناسایی و مولفه های آن معرفی شده است. همچنین حیثیت و اعتبار نمادین دانشگاه امام صادق(ع) به مثابه سرمایه فرهنگی نهادینه شده و ارزش مدرک تحصیلی این دانشگاه در محیط های اجتماعی بزرگ تر بررسی شده است.
محمد حسین شاه آبادی حسام الدین آشنا
خانواده به عنوان یکی از مهم ترین نهادهای اجتماعی که موجب رشد و تعالی فرد و جامعه می شود، مورد تاکید علوم مختلفی چون جامعه شناسی، روان شناسی و علوم تربیتی است که هر یک با رویکرد مخصوص به خود آن را بررسی نموده اند. دین اسلام نیز جایگاه مهم این نهاد را تایید کرده و برنامه کاملی را برای سعادت آن تدوین نموده است که غالب این برنامه، بر نقش ویژه والدین تاکید دارد. از طرف دیگر، یکی از عناصر بسیار موثر در زندگی امروز رسانه است که بر اساس نظریه «یادگیری اجتماعی» می تواند نقش تربیتی داشته باشد و بر افراد و روابط انسانی تاثیر بگذارد. تا جایی که اگر کنترل نشود، ممکن است نهاد خانواده را متزلزل نماید و در مقابل، اگر به خوبی هدایت شود می تواند تحکیم بخش روابط خانوادگی و موجب استحکام این نهاد مقدس باشد. یکی از نظریاتی که به چگونگی تاثیر رسانه بر مخاطب می پردازد، نظریه «بازنمایی» است که معتقد است رسانه در نمایش خود معنایی ساخته و آن را منتقل می نماید. مثلا اگر رسانه خانواده ای را نمایش دهد که در آن والدین فرزندان را مرتبا کتک می زنند، در واقع معنایی را ساخته است که بر اساس آن ارتباط افراد سرد و خشک و فضای زندگی آکنده از اضطراب و تشویش است. این نمایش علاوه بر تولید معنا، می تواند تاثیر فرهنگی نیز داشته باشد و موجب شود که رفتار مخاطبان نیز به تدریج سرد و شاید خشونت آمیز شود. از این رو پژوهش حاضر قصد دارد نمایش والدین را بر اساس معیارهای اسلامی بررسی نماید و سپس به تحلیل سینمای ایران بعد از انقلاب اسلامی (از سال 1359 تا سال 1389) به عنوان یکی از مهم ترین رسانه های کشور بپردازد و ببیند که آیا این رسانه خانواده را آن طور که بایسته است بازنمایی می نماید یا خیر. در این راستا انتخاب فیلم های مورد تحلیل را از بین فیلم های منتخب جشنواره فجر و فیلم های پرفروش هر سال قرار داد و از هر دهه یک فیلم را برگزید تا در نهایت 6 فیلم (3 فیلم جشنواره: پرنده کوچک خوشبختی، پدر، جدایی نادر از سیمین؛ و 3 فیلم پرفروش سال: عروس، خواهران غریب، آتش بس) نقد و ارزیابی شود. آن گاه 14 سوال را در سه دسته موضوعی تدوین کرد و به تحلیل کیفی فیلم ها پرداخت. نتایج نشان داد که سینمای ایران الگوهای یادگیری اجتماعی در خانواده را طوری نمایش می دهد که با معیارهای یادگیری اسلامی مطابقت ندارد و در اغلب موارد- به خصوص نقش والدین و ارتباط آن دو با هم- مخالف نگاه اسلامی است. مثلا در اکثر فیلم ها عناصر مهم خانواده اسلامی یعنی «حضور خداوند»، «آرامش»، «رابطه ولایی زن و مرد» و «تربیت ولایی فرزندان» بسیار کم رنگ بوده است. همچنین در اکثر موارد، والدین وظیفه خود را انجام نداده و پدر به عنوان ولی، و مادر به عنوان محور عاطفی خانواده قرار نداشتند. به علاوه فیلم های جشنواره ای که نقش تربیتی والدین را نمایش می دادند، از نظر کمی در طول سه دهه انقلاب بیشتر شدند ولی از نظر کیفی به نسبت کیفت شان کم تر شد. در مقابل، فیلم های پر فروش از نظر کمی روند نزولی داشتند ولی از نظر کیفی، در نمایش نقش تربیتی والدین روند صعودی را در پیش گرفتند.
مرتضی انصاری زاده حسام الدین آشنا
چکیده: دینداری یکی از مفاهیم مهم برای محققان علوم اجتماعی است. مردم در زندگی روزمره خود به برداشت ها و تفسیرهایی از دین دست می زنند که ممکن است متفاوت با دین رسمی باشد. دینداری اشاره به همین جریان دارد. طبیعی است که برخی از این برداشت ها و تفسیرها می توانند موجب پدید آمدن دیدگاه های انحرافی بشوند. گام اول در خصوص حل چنین مشکلی، شناخت وضعیت جاری و دینداری موجود در جامعه است که این شناخت می تواند پایه ای برای سیاست ها و فعالیت های بعدی باشد. به همین منظور لازم است با مراجعه به نمودهای مختلف فرهنگ – و در این پایان نامه فرهنگ عامه- وضعیت آن مشخص گردد. یکی از نمودهای فرهنگ عامه رمان های عامه پسند هستند. این رمان ها از آنجا که با علایق عامه سروکار دارند برای ما مهم هستند. در گذشته این رمان ها به راحتی و با زدن برچسب های منفی از حیطه کار محققان خارج می شدند اما امروزه و به خصوص در مکتب مطالعات فرهنگی و به دلیل سروکار داشتن با علایق توده ها اهمیت آن ها کشف شده است. پس از مباحث اولیه در خصوص دینداری و رمان عامه پسند، مباحث پیتر برگر در خصوص دینداری برای پایان نامه پیش رو مناسب تشخیص داده شدند. برگر از سه مولفه دین خصوصی، دین گزینشی و تکثر گرایی در دین برای مطالعه دینداری استفاده می کند. مورد چهارمی هم که در واقع ادامه موارد قبلی است اضافه شد بدین صورت که رابطه ویژگی های اقشار با دینداری چگونه است. سه ویژگی "سن"، "جنسیت" و "تحصیلات و مقام اجتماعی" انتخاب شدند. در ادامه با استفاده از رویکرد نورمن فرکلاف در تحلیل گفتمان پنج رمان عامه پسند انتخاب شده مطالعه و بررسی شدند. نتایج گرفته شده به این صورت بود که وضعیت موارد ذکر شده در خصوص دینداری ارتباط زیادی با نوع زندگی شخصیت ها دارد. بدین معنا که در مواردی که زندگی مدرنی در داستان جاری بود، بیشتر شاهد همراهی با مولفه های برگر بودیم و در داستان های با زندگی سنتی خلاف این مطلب مشاهده شد. ضمن آن که در داستان های گروه دوم دینداری بین اقشار مختلف تفاوت چندانی نداشت اما در داستان های گروه اول با افزایش سن بیشتر، از زنان بیشتر و با افزایش تحصیلات و مقام اجتماعی کمتر می شد. واژگان کلیدی: دینداری، رمان عامه پسند، مطالعات فرهنگی، تحلیل گفتمان، برگر
هاجر عاشوری نالکیاشری ابراهیم فتح اللهی
قرآن کریم به عنوان یگانه اثر جاودان، در زمانی نازل گشت که جهان بر لبه پرتگاه سقوط و مردم در آتش جهل و خرافات می سوختند. شرک و بت پرستی، انحطاط اخلاقی، بی عدالتی و نابرابری، سایه شوم خود را بر سر گیتی افکنده بود و در جزیره العرب کانون فساد و ظلم و ستم، شرک و خرافات، بیداد می کرد، آتش جنگهای قبیله ای، رشته های امور را از هم گسیخته، نشاط و شادابی در آن محیط تفتیده از روان مردم رخت بر بسته و دلها پر از ترس و روانها پریشان و در انتظار روزنه نجاتی بسر می بردند. ظهور اسلام یکی از گسترده ترین تحولات فرهنگی را در جامعه عصر جاهلی پدید آورد، که تمام حوزه های اندیشه بشری را فرا می گیرد و در قلمرو وسیعی شامل زمینه های اعتقادی، علمی، ادبی، اخلاقی، اجتماعی، سیاسی، و اقتصادی می شود. قرآن کریم برای آفریدن فرهنگی نوین در هر یک از قلمروهای فوق، طرحی نو در افکند و با استفاده از روش های متنوع، مخاطبان؛ حتی با عقائد و افکار مختلف را نیز جذب نمود. هدف این رساله، ترسیم فرهنگ جاهلی و تبیین ویژگی های فرهنگی عصر نزول و اثبات نقش اثرگذار قرآن کریم در تحول فرهنگی عصر نزول قرآن کریم و بیان شیوه های تحول آفرینی قرآن کریم است. فن تحقیق در این پژوهش کتابخانه ای، با روش بررسی متون درون دینی و برون دینی است. ماحصل پژوهش حاضر این است که ظهور اسلام، یکی از عمیقترین تحولات فرهنگی و اجتماعی را در جامعه جزیره العرب پدید آورد، که مخاطب محوری و تکریم شخصیت انسان، تعهد به اخلاق و ارزش های اسلامی، توجه به حکمت و واقع نمایی، همه جانبه نگری و سنجش همه جوانب، آسان گیری و مهمتر از همه، مبتنی بودن تمام این شیوه ها بر فطرت انسانی، از جمله اصولی است که در شیوه تحول آفرینی قرآن کریم دخیل بوده اند.
ابراهیم کاملی خلجی ابراهیم فتح الهی
چکیده انسان موجودی اجتماعی است. برای زیست اجتماعی خود نیازمند ارتباط با دیگران است.. ارتباط انسان ها با یکدیگر هدف های گوناگونی دارد. یکی از اهداف ارتباط انسان ها، متقاعد سازی یکدیگر برای پذیرش پیامی است که با برقراری ارتباط بین انسان منتقل شده است. با پیشرفت علوم، موضوع اقناع و متقاعد سازی، مورد توجه متخصصان علوم ارتباطات و همچنین روان شناسی اجتماعی واقع شد و به عنوان یک موضوع مشترک در این دو علم مورد مطالعه و پژوهش قرارگرفت . این پژوهش زمینه پیدایش نظریه های علمی اقناع و متقاعدسازی رافراهم ساخت ونظریه های علمی در این باره ابداع شد .دو نظریه « یادگیری و نظریه واکنش ادراکی » از نظریات مطرح در این موضوع هستند. هدف این پژوهش اثبات فرایند اقناع و متقاعد سازی در قرآن کریم است. برای این که قرآن مجموعه ای از پیام های الهی است که به وسیله ی پیامبر اسلام (ص) به مخاطبان عرضه و ارائه شده و اثر این پیام، در دو قالب پذیرش « ایمان » و عدم پذیرش «کفر» در بین مخاطبان ظهور و بروز یافته است.در این پژوهش فرایند اقناع درقرآن،اثبات شده و شیوه ها و فنون اقناع در دو قالب تعقلی و استشهادی، تحلیل وتبیین شده است. همچنین برخی از شیوه های اقناع به شکل تطبیقی در قرآن و علم ارتباطات مورد بررسی قرار گرفته است . در بخش پایانی شیوه تحلیل و تبیین این پیام ها بررسی و نمونه هایی از آیات الهی تجزیه و تحلیل شده است. درآخرین فصل شیوه های اقناع و مدل های آن با شیوه ها ومدل های قرآن مقایسه و برتری های شیوه و مدل قرآن تبیین گردیده است . کلید واژه ها : « قرآن ، اقناع ، پیام، ارتباطات ، شیوه
حسین مهربانی فر حسام الدین آشنا
مطالعات و سیاستگذاری های مربوط به مد و لباس از میانه ی قرن بیستم همگام با تغییرات اجتماعی، فرهنگی و سیاسی رشد چشمگیری داشته است؛ به طوری که مد و لباس به مثابه ی یکی از عینی ترین و ملموس ترین نمادهای فرهنگی هر جامعه که به نوعی منعکس کننده باورها، هنجارها و ارزش های فرهنگی آن است، مورد توجه اندیشمندان علوم اجتماعی و سیاستگذاران قرار گرفته است. مد و لباس در کشور ما پس از تأسیس نظام جمهوری اسلامی متأثر از فضای دینی ایجاد شده، به عنوان یک مسأله عمومی شناخته شد و در سال های بعدی در دستور کار نهادهای مختلف حکومتی قرار گرفت؛ آن چنان که قوانین و سیاست های مختلفی در راستای ترویج و تثبیت پوشش اسلامی ابتدائاً در اداره ها و اماکن دولتی و در ادامه در اماکن عمومی به تصویب رسید. در میان قوانین مختلف حوزه پوشش، قانون ساماندهی مد و لباس مجلس شورای اسلامی اولین قانونی است که به طور مستقیم به بحث مد و لباس توجه ویژه مبذول داشته است. در این پایان نامه با بهره گیری از روش کیفی(سندپژوهی، مصاحبه و تحلیل سیاست) فرایند سیاستگذاری این قانون بر اساس مدل فرایندی تحلیل شده و مورد ارزیابی قرار می گیرد تا از این رهگذر ضمن شناخت نقاط قوت و ضعف آن، مقدمات دستیابی به سیاستگذاری همه جانبه نگر و کارا در عرصه ی مد و لباس فراهم آید. بهره گیری از اسناد و گزارش های موجود و همچنین مصاحبه با کارشناسان و دست اندرکاران این مهم در چارچوب فرایند سیاستگذاری(تعیین مسأله، شناسایی راه حل، تصمیم گیری، اجرا و ارزیابی) ما را به این نتیجه رساند که مسأله مد و لباس در کشور با نظر به آموزه های اسلامی در دستور کار کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی قرار گرفته و پس از بحث و بررسی های متعدد، قانون ساماندهی مد و لباس با در نظرگرفتن دو فاکتور اسلامیت و ایرانیت به عنوان راه حل مسأله انتخاب و تدوین شد. قانون مشتمل بر یازده ماده و سه تبصره در دی ماه 1385 تصویب شده و به تأیید شورای نگهبان رسید. در ادامه آیین نامه اجرایی آن، خرداد 1387 مورد تصویب دولت قرار گرفت و اجرای آن ذیل کارگروه ساماندهی مد و لباس معاونت امور هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی پیگیری شد. ارزیابی قانون و اجرای آن نظر به فعالیت های انجام گرفته حکایت از آن دارد که در عین برخورداری از نقاط قوتی از قبیل وجود رویکرد حمایتی، تشویقی و ایجابی، بسیج تمامی دستگاه های مرتبط، ایجاد انگیزه در طراحان، نقاط ضعفی همچون عدم طرح ساختاری فراتشکیلاتی برای کارگروه ساماندهی مد و لباس، عدم تخصیص اعتبار و بودجه کافی و نادیده گرفتن بخش خصوصی و... دارد که مانع تسریع در اجرایی شدن قانون شده اند.
سید حامد میرخانی مهدی محسنیان راد
«آموزش سواد رسانه ای» در کنار «نظام دهی رسانه ها» و «کنترل والدین» سه شیوه مهم مدیریت تعامل مخاطب کودک و نوجوان با رسانه محسوب می شود. بر خلاف راهکارهای دوم و سوم که به ترتیب بر رسانه (فرستنده) و والدین (واسطه میان رسانه و فرزندان) تمرکز دارند، آموزش سواد رسانه ای بر «مخاطب» متمرکز است. شایان ذکر است راهکار آموزش سواد رسانه ای نسبت به دو راهکار دیگر در کشور ما تاکنون کمتر شناخته شده و مورد توجه بوده است. بنابراین هدف پژوهش حاضر در گام اول، معرفی سواد رسانه ای و رویکردهای مختلف آموزش آن بوده است. هدف دوم نیز برگزاری کارگاه آموزش سواد رسانه ای طی چند جلسه برای گروهی از نوجوانان 12-14 سال خانواده های متدین و بررسی جهت گیری های مثبت و منفی نوجوانان آموزش دیده نسبت به آموزه های سواد رسانه ای و دوره برگزارشده بوده است. پژوهش حاضر از میان رسانه های مختلف، رسانه «تلویزیون» را به دلیل عمومیت و مصرف بالای آن در مقایسه با سایر رسانه ها انتخاب کرده است. روش پژوهش در بخش اول مبتنی بر «مطالعات کتابخانه ای» بوده است. طی مطالعات، این نتیجه حاصل شد که در فرآیند آموزش نوجوانان در ایران به ویژه در خانواده های متدین، خانواده ها را نیز باید دخیل کرد. بر این اساس طرح درس ها آماده شده و آموزش های لازم طی سه جلسه کارگاهی به نوجوانان و یک جلسه به والدین داده شد. برای بررسی نگرش نوجوانان، از روش «مصاحبه با گروه متمرکز» استفاده شد. نتیجه مصاحبه ها نشان داد نوجوانان در مجموع نسبت به آموزه های سواد رسانه ای و آموزش آن نگرش مثبت دارند. در انتها، پژوهش به این نتیجه رسید که چهار عامل «نوجوان»، «خانواده»، «معلم یا نهاد آموزش» و «تلویزیون یا نهاد رسانه» و نحوه تعامل آن ها نسبت به یکدیگر در شکل گیری سازوکار آموزش سواد رسانه ای مناسب برای نوجوانان نقش اساسی دارند. بر این اساس پژوهش حاضر در زمینه چگونگی رابطه و تعامل میان چهار عامل مذکور، پیشنهادهای خود را ارائه داده است.
محمدرضا باقریه یزدی حسام الدین آشنا
کنش گرایان با کنش خواندن فعل آدمی به جای رفتار تمایز ویژه ای میان انسان و حیوان قائل شدند. قصدمند بودن به عنوان یکی از مولفه های کنش همیشه مدنظر کنش گرایان بوده است. اما آیا می توان به این مولفه توسعه معنایی بخشید؟ در حقیقت نیت در ادبیات اسلامی را می توان نوعی قصدمندی خاص(الهی) دانست که در تمام کنش های انسان مومن حضور دارد. از دیگر سو باید گفت که انسان مومن که در درون خود به دنبال کسب رضای الهی است و درصدد است تا تمام کنش هایش مطابق با خواست خداوند باشد این نیت و عزم و اراده درونی خود را از طریق اعمالی نمادین به منصه ظهور می رساند. اگرچه می توان همه ی اعمال انسان مومن را به عنوان فعلی نمادین که نشان دهنده، بیانگر و در واقع نماد نیت درونی او، که همان قرب الهی از طریق عمل به دستورات اوست، قلمداد نمود اما همانطور که در این تحقیق با بررسی افعال انسانی ظاهر شد می توان مفهوم شکر را در تحلیل عقلی و نقلی، جامع تمام کنش های انسان – مومن- دانست. پس حال می توان گفت که «شکر» نه تنها در حقیقت نماد و نشانه ی معنای اخلاص است بلکه افزون بر آن، رفتار شاکرانه در معارف اسلامی به عنوان کنشی نمادین قلمداد می شود که تمام حوزه های زندگی اجتماعی و فردی انسان مومن را در می نوردد. واژگان کلیدی: کنش، کنش متقابل نمادین، نیت، اخلاص، شکر.
عبدالمجید طاهری آکردی حسام الدین آشنا
دین، در اصول و مبانی اش الهام گرفته از منابع الهی و وحیانی است که در طی قرون متمادی ثابت بوده است، اما در حوزه تبلیغ و ارشاد، وابسته به ابزارهایی است که همگام با گذشت زمان و پیشرفت فناوری، در حال نو شدن است و امکاناتی جدید در این حوزه به ظهور می رسند. امروزه رسانه ای چون تلویزیون، با تاثیر شگرف بر جهان بینی انسان ها، بهترین محمل برای تبلیغ به شمار می رود. پایان نامه حاضر با تاکید بر روش اسنادی، تحلیل محتوا و مطالعه موردی چندگانه، در 6 فصل، ضمن بیان کلیات و تاریخچه سخن پراکنی و سخن پراکنی دینی، به مطالعه مقایسه ای الگوهای هنجاری در تلویزیون های دعوتی، بر اساس مدل هنجاری ارائه شده می پردازد و مولفه های هنجاری در دو شبکه را مورد مطالعه قرار می دهد و به مقایسه نتیجه رفتارهای هنجاری دو شبکه با یکدیگر پرداخته و در جداول جداگانه ای ارائه می کند. در ادامه، قالب های برنامه ای استفاده شده در دو شبکه مورد بررسی قرار گرفته و نتیجه آن را به شکل مقایسه ای در جداولی ارائه می کند. فصل ششم و آخر این پایان نامه به نتیجه گیری اختصاص دارد و در آن به سوالات اصلی پژوهش پاسخ داده شد. واژگان کلیدی: ست 7، اسلام چنل، شبکه های دعوتی، برنامه سازی، برنامه سازی دینی، هنجار، ژانر. ?
محمد حسن فرج نژاد ابرقویی محمد هادی همایون
چکیده در این پژوهش میزان تطابق یکی از مهم ترین اسناد بالادستی در عرصه فرهنگ با برنامه ها و اسناد فرودستی آن سنجیده شده است. سند بالادستی مورد نظر، «اصول سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی ایران» می باشد. اسناد فرودستی این سند نیز بخش های فرهنگی دو برنامه های پنج ساله چهارم و پنجم توسعه و «سیاست های کلی ابلاغی رهبری» است. جهت امکان مقایسه این اسناد به یکی از تجربه های سیاست گذاری فرهنگی در شورای اروپا - از نهادهای بین المللی فعال در عرصه سیاست گذاری فرهنگی- رجوع شد. این تجربه بیان بیست و یک دوراهی فرهنگی است که از نظر این نهاد باید در سیاست گذاری فرهنگی به آن ها توجه شود. علاوه بر دوگانه های شورای اروپا با استفاده از الگوهای مطرح در سیاست گذاری فرهنگی، 13 دوگانه دیگر نیز معرفی گردید و در مجموع با استفاده از 34 دوگانه فرهنگی، میزان تطابق اسناد ذکرشده، بررسی گردید. روش مورد استفاده این پژوهش روشی کیفی بوده و بر مبنای پرسش از نخبگان صورت پذیرفته است. در این راستا پس از بیان کلیات مربوط به سیاست گذاری فرهنگی با استفاده از مصاحبه گروهی و تکنیک کدگذاری باز با ترکیب روشی قیاسی و استدلالی مفاهیم سیاست فرهنگی موجود در سند «اصول سیاست فرهنگی ج.ا.ا» استخراج شد. سپس جدول های دوگانه های سیاست فرهنگی و گزاره های مرتبط با آن ها در اسناد موضوع پژوهش در اختیار جمعی از متخصصان سیاست گذاری قرار داده شد و با کسب نظر آن ها، الگوهای طیفی حاکم بر این اسناد با محوریت دوگانه های سیاست فرهنگی استخراج شد. سپس بر اساس این الگوها امکان مقایسه میزان تطابق این اسناد که سوال اصلی این پژوهش بود، فراهم گردید. در نهایت مشخص گردید برنامه چهارم نسبت به برنامه پنجم و سیاست های ابلاغی رهبری تمایزات بیشتری با سند اصول سیاست فرهنگی دارد. در پایان نمودارهای مقایسه ای طیف های عناصر فرهنگی در این اسناد ارائه شدند.
حسین سرفراز حسام الدین آشنا
هدف این رساله کندوکاو نشانه شناختی پدیده موسوم به جنبش سبز در جمهوری اسلامی ایران است که پیش، حین و پس از دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری در سال 1388 شکل گرفت. محقق در این رساله با ابتنا نظری به مطالعات فرهنگی و نظریه جنبش های اجتماعی جدید و با روش نشانه شناسی فرهنگی مکتب مسکو/ تارتو سعی دارد تا با توصیف و تفسیر نشانه های استراتژیک تولید شده از سوی پدیده موسوم به جنبش سبز و تاکتیک های نزاع نشانه شناختی هر دو طرف انتخابات- موسوی و احمدی نژاد- به مثابه نبرد مواضع پی ببرد.
حسین مهدی پور حسام الدین آشنا
پژوهش «مقررات گذاری رادیو تلویزیونی در ایران از وضعیت موجود تا وضعیت مطلوب» دارای دو هدف است: فراهم کردن زمینه های مقررات گذاری رادیو تلویزیونی در جمهوری اسلامی ایران از طریق تقویت مباحث نظری تنظیم مقررات و نیز دست یافتن به مولفه ها و ویژگی های نهاد مطلوب مقررات گذاری رادیو تلویزیونی در جمهوری اسلامی ایران، بنابراین به سوال های زیر پاسخ می دهد: 1.ضرورت های طراحی نهاد مقررات گذار رادیو تلویزیونی در جمهوری اسلامی ایران چیست؟ 2.نهاد مذکور با توجه به مطالعات مقایسه ای و شرایط کشور ایران، باید دارای چه وظایف و اختیاراتی باشد؟ برای پاسخگویی به این سوالات از روش تحقیق کیفی بهره گرفته شد. بنابراین، برای جمع آوری داده ها از مصاحبه عمیق و گروه های متمرکز و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نظریه سازی داده بنیاد، استفاده شد و 622 کد باز (مضمون)، 138 کد محوری (مفهوم) و 22 کد انتخابی (مقوله) در قالب الگوهای مفهومی ساماندهی شد. الگوی مفهومی اول به ضرورت های وجود نهاد تنظیم مقررات رادیو تلویزیونی در ایران و توصیف وضعیت موجود و الگوی مفهومی دوم به وظایف و اختیارات نهاد تنظیم مقررات رادیو تلویزیونی اختصاص دارد. مهم ترین دلایل ضرورت های تنظیم مقررات رادیو تلویزیونی، ضرورت های ساختاری، ضرورت های عملیاتی، تعارض و اختلال در روابط بین نهادی، ضعف در کیفیت و ضمانت اجرای قوانین، اِشکال در نظارت و عدم تامین حقوق مخاطب، هستند. مقررات گذاری محتوا، خدمات، زیر ساخت و منابع، پاسخگویی به نیازهای جدید و برخورد فعال با آینده، تنظیم روابط بین رادیو تلویزیون و سایر نهادها، مدیریت رقابت، تدوین استانداردها، رسیدگی به شکایات و رفع تعارض ها، تضمین حقوق مخاطب، بهینه کردن نظارت، اعمال تنبیهات و موضوع شناسی رسانه ای، اجرایی کردن قوانین اصلی و اعطای پروانه فعالیت، نیز از اهم اختیارات و وظایف نهاد مقررات گذار رادیو تلویزیونی در جمهوری اسلامی ایران است.
میثم فرخی ناصر باهنر
یکی از واقعیت هایی که در فضای کنونی نظام جهانی، فرهنگ و نهادهای فرهنگی (مانند مساجد) را به شدت تحت تاثیر قرار داده قدرت سیاسی یا حکومت می باشد. به عبارت دیگر امروزه گذشته از حرکت طبیعی و خودجوش موجود در حیات فرهنگی بخش وسیعی از تلاش ها و فعالیت های فرهنگی بر اساس برنامه ریزی ها و سیاستگذاری های حکومت و بازوی اجرایی آن «دولت» صورت می گیرد. همین امر به نظر می رسد مساله اصلی است که مساجد از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون دست به گریبان آن بوده اند به عبارت دیگر چالش جدی در حوزه ی مساجد همانا فقدان سیاستگذاری واحد پیرامون این نهادهای دینی (تعیین حدود و ثغور مداخله ی حکومت در حوزه ی مسجد) می باشد. به همین دلیل در این پژوهش، محقق جهت سیاستگذاری فرهنگی مطلوب پیرامون حوزه ی مسجد مقدم بر هر چیز سیر سیاستی حکومت پیرامون مسجد در طول چهار دهه از جمهوری اسلامی ایران (1357-1392) مورد بررسی قرار داده است که در این راستا ابتدا اهم مسائل سیاستی مرتبط با حوزه ی مسجد که در ماهنامه ی مسجد (از شماره 1 تا شماره 170) منعکس یافته توسط نویسنده احصا شده و پس از آن سیاستهای اتخاذ شده ناظر به اهم مسائل مذکور شامل اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران و نیز اسناد وزارتخانه ها و سازمانهای مرتبط با حوزه ی مسجد مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است. در ادامه جهت حصول به الگوی مطلوب سیاستگذاری فرهنگی مسجد در جمهوری اسلامی ایران، داده های کیفی به دست آمده از مصاحبه های نیمه ساختار یافته با نخبگان حوزوی و علمی مرتبط با حوزه ی مساجد و نیز دیدگاه های رهبران جمهوری اسلامی ایران (امام خمینی و مقام معظم رهبری) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و در نهایت محقق با طی کردن سه مرحله ی فرآیند تحلیل مضمون (thematic analysis)، الگوی مطلوب سیاستگذاری فرهنگی مسجد در جمهوری اسلامی ایران را طراحی نموده است که در آن «دیدگاه نظری دخالت حکومت در حوزه ی مسجد»، «رویکردهای دخالت حکومت در حوزه ی مسجد» و «حکومت و سازمانهای فرهنگی مرتبط با حوزه ی مسجد» به عنوان ابعاد اصلی الگوی مذکور تبیین و تشریح شده اند.
حامد آثاری مهدی محسنیان راد
این پژوهش به مطالعه مشخصه های ارتباطات گروهی در کانون فرهنگی رهپویان وصال شیراز می پردازد. کانون فرهنگی رهپویان وصال شیراز در سال 1376 توسط تعدادی از فارغ التحصیلان دانشگاهی در این شهر تأسیس گردید. پس از گذشت سه یا چهار سال از تاسیس این کانون تعداد مخاطبان ثابت جلسات هفتگی این مجموعه که از اقشار مختلف اجتماع بودند و اکثریت آن را جوانان تشکیل می دادند، به هزاران نفر رسید. این پژوهش درصدد پاسخ به این سوال است که «مشخصه های ارتباطات گروهی در کانون فرهنگی رهپویان وصال شیراز چیست؟» و بدین منظور برخی از گروه های کانون با روش مردمنگاری مورد مطالعه قرار گرفتند. داده های اولیه ی پژوهش از طریق مصاحبه ساختار نیافته با مسئولان کانون، مشاهده مشارکتی، مصاحبه مردمنگارانه و مطالعه اسناد، به دست آمد و برای تحلیل این داده ها از روش تحلیل مضمونی کمک گرفته شد. مشخصه های ارتباطات گروهی حاصل از تحلیل داده ها با عناوینی چون گروه کوچک، گروه در گروه، صمیمیت گروهی، طلبه- دانشجو، هنجارهای رویه ای، نوجوان- جوان، هویت هیئتی، سیف، کافه تجدد و معانقه نامیده شدند. مشخصه نهایی حاصل از تحلیل ها و تفسیرهای این پژوهش را باید «فروپاشی دائم مرزهای گروه کوچک در هیئت» نامید، بدین معنا که به دلیل ابهام در مرزهای هویتی گروه های کوچکی که در دل هیئت به وجود آمده اند، باید شاهد ظهور و انحلال دائمی این گروه ها، در کانون فرهنگی رهپویان وصال شیراز بود.
سید سعید کسایی ناصر باهنر
انتقال ارزش ها و هنجارهای اجتماعی از نسل گذشته به نسل جدید از اهمیت بسیاری برخوردار است. نهادهای گوناگونی در جامعه کودکان را با فرهنگ آن جامعه آشنا می نمایند. (فرآیند فرهنگ پذیری) اما در این بین، نقش مدرسه قابل توجه و ویژه است. قسمتی از فرآیند فرهنگ پذیری در دوران کودکی و نوجوانی، در جریان بازی اتفاق می افتد. تحقیقات مختلف نشان داده است که بازی، واسطه و تسهیل کننده ی مهمی برای یادگیری و اجتماعی شدن در سرتاسر زندگی است. با توجه به اهمیت فرهنگ پذیری در جامعه، و نقش مهم مدرسه در این زمینه، و همچنین ظرفیت بازی در فرهنگ پذیر کردن کودکان و نوجوانان، این پژوهش به موضوع بازی و فرهنگ پذیری در مدرسه پرداخته است. هدف از انجام این پژوهش این است که ضمن مطالعه نظریات بازی و فرهنگ پذیری و مشخص شدن چارچوب این دو مفهوم، کارکردهای بازی در فرهنگ پذیری را تبیین نماید. همچنین، سیاست های آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران را در زمینه استفاده از بازی در مدارس جستجو کرده و ارائه نماید. و به منظور مطالعه یک نمونه در زمینه استفاده از بازی برای فرهنگ پذیری، مدرسه راهنمایی غیردولتی رویش کاشان را در مورد فعالیت ها و برنامه های بازی مطالعه نموده و نسبت آن فعالیت ها را با کارکردهای فرهنگ پذیری بازی و سیاســت های جمهوری اسلامی ایران مشخص نماید. به منظور دستیابی به چارچوب نظری در مورد بازی و فرهنگ پذیری، از روش کتابخانه ای استفاده شد. برای بررسی سیاست های آموزش و پرورش جمهوری اسلامی ایران در زمینه بازی، از روش اسنادی (سیاست پژوهی) استفاده گردید و در نهایت برای مطالعه موردی مدرسه رویش، روش مصاحبه و مشاهده به کار گرفته شد. نتایج این پژوهش به طور خلاصه به این صورت بود که: بازی به عنوان یک نیازاصیل در دوره کودکی و نوجوانی، دارای کارکردهای زیادی در زمینه آشنا کردن آنان با فرهنگ جامعه خویش است. بررسی نمونه مطالعه شده نیز نشان داد که بازی می تواند در مدرسه و به منظور دستیابی به اهداف آموزشی و تربیتی در کنار سایر روش های آموزشی و تربیتی مورد استفاده قرار گیرد. همچنین در نتیجه سندپژوهی محقق، سند، راهبرد و یا سیاست مشخص و مدوّنی در مورد بازی به شکل یک سند مجزا یافت نشد. اما در برخی جزوات و آیین نامه ها به بازی و کارکردهای آن توجه و اشاره شده بود.
عبدالحمید بیات مهدی محسنیان راد
جمهوری اسلامی ایران در راستای بسط قدرت نرم خود در منطقه جنوب غرب آسیا و در میان ملت های منطقه اقدام به برگزاری اردوهای بین فرهنگی هدایت شده متعددی می کند. در این تحقیق یکی از این اردوها- که جهت آموزش خبرنگاری جنگ برای جوانانی از کشور سوریه برگزار شد- مورد بررسی قرار گرفته است. محقق از طریق «مشاهده مشارکتی» به گردآوری داده ها پرداخته و با روش «داده بنیاد» آن ها را تحلیل کرده است. در فصل پایانی نیز براساس همین تحلیل به ارائه نتایجی در خصوص مهم ترین نکاتی که در برگزاری چنین اردوهایی باید مورد توجه قرار بگیرند، پرداخته و برخی نقاط قوت موجود در طراحی و اجرایی این دوره را احصاء کرده است.
محمد یادگاری حسام الدین آشنا
چکیده ندارد.
علی محمد اسماعیلی محمد رضا سعیدآبادی
در عصری زندگی می کنیم که سایه سنگین اطلاعات و ارتباطات برهمه ابعاد زندگی انسانها گسترده شده است و روابط بین الملل نیز از این قائده مستثنی نمی باشد. بطوری که بار اصلی دیپلماسی میان کشورها بر دوش رسانه هاست و رسانه های تصویری که سهم بیشتری را برعهده دارند خود را در میان مولفه های قدرت هر کشور جای داده اند. امروزه دیپلماسی رسانه ای رایج ترین فرم دیپلماسی در عرصه بین الملل محسوب می شود و هر کشوری که در این عرصه از کارآمدی بیشتری برخوردار باشد برنده میدان روابط بین الملل خواهد بود.با این مقدمه کوتاه این سوال مطرح می شود که وضعیت دیپلماسی رسانه ای در جمهوری اسلامی چگونه است؟وظرفیت های موجود تا چه حد مورد استفاده و بهره برداری قرار می گیرد؟ به همین منظور بر آن شدم تا ضمن بیان پیشینه استفاده از رسانه ها در جهت اهداف سیاسی و دیپلماتیک نگاهی به وضعیت دیپلماسی رسانه ای در جهان امروز داشته و نقش آن را در حل و فصل مناقشات بین المللی، تامین امنیت ملی و ارتقاء سطح حیثیت و پرستیژ کشورها بررسی نمایم . در این راستا ساختار روابط خارجی سازمان صدا و سیما بعنوان سکان دار اصلی دیپلماسی رسانه ای کشور مورد نگاه اجمالی قرار گرفت و از طریق بررسی متون منتشر شده و گفتگو با صاحبنظران حوزه رسانه و دیپلماسی، نقاط ضعف و قوت و همچنین فرصت ها و تهدیدات تبیین و تشریح گردید. نتیجه این تحقیق نشان داد که در جمهوری اسلامی ایران و خصوصاً سازمان صدا و سیما ظرفیت های دست نخورده فراوانی وجود دارد که بایستی مورد بازشناسی و استفاده قرار گیرد. از مهمترین پیشنهادات مطرح شده در جهت ارتقاء سطح دیپلماسی رسانه ای در کشور ،تدوین استراتژی، ایجاد ارتباط ارگانیک میان همه دست اندرکاران حوزه دیپلماسی ، بویژه سازمان صدا و سیما و وزارت امور خارجه و همچنین اعطای استقلال سردبیری به سردبیران و خبرنگاران می باشد.
محسن ناجی عبدالله گیویان
در جهانی که همواره دست خوش انواع تضاد ها و دگرگونی هاست دست یابی به همبستگی های ملی و اجتماعی و ایجاد زندگی بهتر برای ابنای بشر، جز با پدیده ای از جنس آیین امکان پذیر به نظر نمی رسد. آیین ها رفتارهایی هستند مصنوع فرهنگ ها، که به نیّت معنا بخشی به تجربیات بشری، قرائت می شوند. آیین یکی از موثر ترین شیوه هایی است که مردم با استفاده از آن می توانند فهم دینی شان را به شکلی نمادین پیوسته، ترویج، تأیید و منتقل کنند. تقارن و تداخل آیین با مقوله ارتباطات و تبدیل آن به یکی از قوی ترین اشکال اثرگذار ارتباطی، و این خصلت رسانه ها در آیینی کردن آن چیزی که تولید و منتشر می کنند، یکی از ویژگی های قابل تأمل آیین است که امروزه توجه پژوهشگران حوزه دین و رسانه را به خود جلب کرده است. هرچند این نکته مورد توافق است که آیین موضوعی انحصاراً دینی نیست و حتی عده ای از آیین های سکولار سخن رانده اند، ولی بی تردید بخشی از رفتار های آیینی ما ریشه در دین دارد. رسانه های نوین به ویژه رسانه های آن لاین، با سطح بالایی که در اثرگذاری دارند، به مثابه مکان تجلی فناوری های جدید ارتباطی و اطلاعاتی محل یا منبع تولید و انتقال اطلاعات و فضایی نو برای زندگی هستند. از بین پدیده های این فضای مجازی، بلاگ ها توانسته اند با خلق دنیایی مجازی، اجتماعاتی را پدید آورند که در بسیاری ازحوزه ها کاربردهای مفید و سودمندی برای کاربران داشته باشد و برخی از آنها مانند وبلاگ های دینی توانسته اند با دسته بندی های موضوعی و بهره برداری از مولفه های تبلیغی دین، با دارا بودن مشخصه های فعالیت های آیینی، نقش و سهمی در خور توجه یابند. این پژوهش با استمداد از شیوه ای کیفی و با بهره گیری از آراء نظریه پردازانی چون کاترین بل، اریک دبلیو رودنبولر و دیگران به بررسی پیوند آیین با رسانه وبلاگ دینی می پردازد. در اثبات این رابطه و به منظور بومی کردن مطالعات انجام گرفته ـ با استفاده از شیوه مردم شناسی ارتباطات ـ ضمن حضور عملی در میدان وبلاگ نویسی دینی، پانزده مورد از مشخصه های آیین با رفتار وبلاگ نویسان دینی انطباق داده شد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که وبلاگ نویسی دینی نه تنها فرصتی برای بسط مفاهیم عمیق دینی که - به دلیل برخورداری از امکانات وسیع و قابلیت های آیین گونه - از بهترین شیوه های اثرگذاری اجتماعی و یاری گر دین پژوهان در ترویج هرچه بهتر و موثرتر مفاهیم متعالی دینی است. واژگان کلیدی: ، ، وبلاگ، رسانه، فضای مجازی، گروه متمرکز.