نام پژوهشگر: فاطمه ملک نژاد
مهسا زینلی فاطمه ملک نژاد
هدف هدف این مطالعه بررسی تاثیر غلظت های مختلف مونومر 10-mdp در ادهزیوهای آزمایشگاهی سلف اچ all-in-one بدون آب بر میزان استحکام باند عاجی و درجه تبدیل مونومر به پلی مر و مشاهده ریزساختارناحیه ی باند بود. مواد و روش بر روی سطوح عاجی سالم مولرهای انسانی سیلندرهای کامپوزیتی (clearfil apx) توسط پنج ادهزیو سلف اچ all-in-on آزمایشی با درصدهای 0، 5، 10 ,15 و 20% مونومر 10-mdp و clearfil s3 bond (کنترل)باند شدند. پس از 24 ساعت آزمون استحکام باند ریز برشی انجام شد و درجه ی تبدیل ادهزیوها با اسپکتروسکوپی ftir مورد بررسی قرار گرفت. برای یک نمونه از هر گروه اینترفیس ادهزیو با کامپوزیت و عاج با sem مشاهده و عناصر آن آنالیز شد. داده های استحکام باند و درجه تبدیل توسط آزمون آنالیز واریانس یک عامله و توکی hsd و نحوه ی شکست نمونه ها با آزمون کی دو بررسی گردید(05/0=?). یافته ها استحکام باند برشی گروه های 10%و 15% mdp به طور معناداری از سایر گروه ها بالاتر بود(05/0>?). clearfil s3 bond و 10%mdp بالاترین درجه ی تبدیل را در بین گروههای مطالعه نشان دادند(05/0>?) و بهترین اینترفیس ادهزیو با کامپوزیت و عاج نیز در همین گروهها مشاهده گردید. نتیجه گیری غلظت مونومر mdp در استحکام باند برشی به عاج و درجه ی تبدیل ادهزیوها موثر بود. ادهزیو حاوی 10% mdp بهترین نتایج را از نظر استحکام باند و درجه ی تبدیل داشته و یکپارچگی بهتری را در اینترفیس خود با کامپوزیت و عاج ایجاد نمود.
ایمان رمضانیان نیک سارا مجیدی نیا
هدف: هدف از این مطالعه ارزیابی تاثیر آماده سازی سطح با کلرهگزیدین 2%و اتانول بر ریزنشت ترمیم های کامپازیتی به عاج می باشد. مواد و روش ها: بر روی 88 دندان پرمولر حفرات کلاس ii با مارژین عاجی تراشیده شد و به چهار گروه تقسیم شد.ابتدا حفرات اچ و سپس شستشو داده شد و سطح آن خشک گردید. بعد از آن در گروه اول (کنترل) هیچ گونه آماده سازی انجام نشد.در گروه دوم با استفاده از اتانول 100% برای 60 ثانیه و در گروه سوم با کلرهگزیدین 2% به مدت 60 ثانیه دیواره های حفره مرطوب گردید. در گروه چهارم برای 60 ثانیه اتانول 100% روی دیواره های حفره قرار گرفت و سپس سطح آن خشک شد و به مدت 60 ثانیه دیواره های حفره به کلرهگزیدین 2% آغشته گردید.تمام نمونه ها پس از آماده سازی سطح طبق دستور کارخانه سازنده باندینگ زده و ترمیم شد.ریزنشت با روش dye extraction در دو زیر گروه ریزنشت فوری (24 ساعت) و شش ماهه ارزیابی شد. یک نمونه از هر گروه نیز مورد ارزیابی sem قرار گرفت. داده ها باروش two way anova و tukey آنالیز شدند. نتایج: میزان ریزنشت در گروه اتانول کمترین و در گروه کنترل از همه بیشتر بود . ریز نشت پس از شش ماه به طور معنی داری از ریز نشت فوری بیشتر بود (p=0.003).در هر یک از زمانهای مورد مطالعه,گروه کنترل با سایر گروه ها اختلاف معنی داری را نشان داد و بین سایر گروه ها اختلاف معنی داری وجود نداشت. در بررسی sem ؛ میزان گپ اندازه گیری شده در اینترفیس ترمیم-دندان در گروه اتانول کمترین و در گروه کنترل از همه گروه ها بیشتر بود.میزان گپ در گروه کنترل به طور معنی داری بیشتر از سه گروه دیگر بود ولی بین سایر گروهها اختلاف معنی داری مشاهده نشد. نتیجه گیری: کاربرد اتانول,کلرهگزیدین و یا کاربرد کلرهگزیدین بعد از اتانول در پروسه باندینگ می تواند در کاهش وقوع ریزنشت در طول زمان موثر باشد. کلمات کلیدی: کلرهگزیدین ,ریزنشت,آماده سازی سطح
الهام افشاری فاطمه ملک نژاد
عنوان: ارزیابی استحکام باند میکروتنسایل در کامپوزیت رزین ها با روش های قرارگیری متفاوت. هدف: این بررسی لابراتواری به ارزیابی استحکام باند میکروتنسایل یک کامپوزیت رزین بر پایه متاکریلات در مقایسه با یک کامپوزیت رزین دارای پایه سایلوران در حفرات کلاس i با استفاده از تکنیک های مختلف قراردهی می پردازد. مواد و روش ها: حفرات کلاس i با ابعاد (4 میلیمتر طول، 4 میلیمتر عرض، 2 میلیمتر عمق) در دندان های کشیده شده سالم انسانی ایجاد شدند. سپس نمونه ها یه ظور تصادفی در 6 گروه قرار گرفتند. سه گروه اول توسط کامپوزیت filtek p90 و هر گروه با استفاده از یکی از سه روش مختلف پر کردن حفره bulk (توده ای)، incremental (لایه ای) و snow-plow پر شدند. سه گروه باقی مانده نیز توسط از کامپوزیت clearfil ap-x و با استفاده از روش های مشابه پر شدند. نمونه ها پس از نگهداری به مدت 24 ساعت در آب با دمای 37 درجه سانتی گراد، تحت 1000 سیکل ترموسایکل قرار گرفتند. سپس به منظور اجرای تست استحکام باند میکروتنسایل، نمونه هایی به شکل میله (stick) با سطح مقطع حدودی 8/0 میلیمترمربع از کامپوزیت متصل به عاج کف پالپی حفره تهیه شد. در نهایت آنالیز آماری مورد استفاده با استفاده از تست های anova و tukey وt-test انجام گردید. یافته ها: تفاوت آشکاری در نتایج حاصل برای دو گروه کامپوزیتی مشاهده شد (p<0.05). استحکام باند میکروتنسایل بدست آمده برای زیرگروه های filtek p90 آشکارا بالاتر از مقادیر بدست آمده برای clearfil ap-x بود (p<0.05). در مورد نحوه پرکردن حفره، روش توده ای (bulk) دارای کمترین میزان استحکام باند بود (p<0.05)؛ در حالیکه بین دو روش incremental و snow-plow تفاوت آماری آشکاری دیده نشد (p>0.05). نتیجه گیری: کامپوزیت های رزینی دارای پایه سایلوران در مقایسه با کامپوزیت های دارای پایه متاکریلات دارای استحکام باند میکروتنسایل بالاتری هستند. همچچنین روش های پرکردن لایه دار (incremental و snow-plow) در مقایسه با تکنیک bulk نیز از استحکام باند بالاتری برخوردارند. واژگان کلیدی: استحکام باند؛ پرکردگی توده ای (bulk)؛ پرکردگی لایه لایه (incremental)؛ کامپوزیت رزینی
نوشین ارجمند فاطمه ملک نژاد
بلیچینگ یکی از مهمترین فرآیندها در دندانپزشکی زیبایی برای حذف تغییر رنگ های داخلی و خارجی به حساب می آید. حساسیت دندان پس از درمان به عنوان یک عارضه جانبی شایع پروسه بلیچینگ با فراوانی های مختلف اتفاق می افتدکه به موارد متعددی از قبیل تحمل بیمار، غلظت و زمان کاربرد مواد بلیچینگ و استفاده از حرارت بستگی دارد. در دهه های اخیر محققین در تلاش هستند که راه حلی برای کاهش این عوارض جانبی بیابند. به تازگی، محققین لیزر را برای به حداقل رساندن این نوع حساسیت دندان معرفی کرده اند. اساس این تحقیقات این است که انرژی جذب شده توسط بافت سبب گرم شدن یا صدمه به بافت نمی شود بلکه در فرآیندی موسوم به photobiostimulation که مبنای کار لیزر کم توان است منجر به تحریک بیولوژیک سلول ها و اثرات ضد التهابی، ضد دردی و تسریع ترمیم زخم می گردد.