نام پژوهشگر: علی بختیاری زاده
اکبر شکرالهی یانچشمه حسن افتخار زاده
آئین بهائیت از بابیگری نشات گرفت و پس از مدتی خود به دینی مستقل تبدیل شد. ظهور آئین بهائیت در مهد تشیع یعنی ایران با واکنش تند مردم و علما مواجه شد. از اینرو در سرتاسر دوران قاجار بهائیان همواره از موقعیتی بسیار پایین در جامعه برخوردار بودند و حتی به منظور در امان ماندن از دست شیعیان دین خود را مخفی نمودند. در عین حال با روی کار آمدن پهلویها و بروز تحولات داخلی و خارجی جهش قابل ملاحظه ای در موقعیت سیاسی، اقتصادی و اجتماعی بهائیان ایران پدید آمد. در دوران محمدرضا شاه بهائیان چنان درارکان سیاسی و اقتصادی کشور، نفوذ پیدا کردند که به یکی از وزنه های مهم قدرت در کشور تبدیل شدند. عبدالکریم ایادی ، هویدا، پرویز ثابتی ، هژبر یزدانی و اسدالله صنیعی از جمله نخبگان مهم بهایی در این دوران بودند که تماما درجهت گسترش نفوذ بهائیان در کشور فعالیت می کردند. یکی از نکات جالب توجه رابطه بین بهائیان و صهیونیسم و فراماسونری می باشد. به طور کلی می توان گفت بهائیت با تولد کشور اسرائیل سیاسی شد و از آن پس بود که به سرعت از نفوذ اقتصادی و سیاسی در ایران برخوردار گردید. بهائیت علاوه بر رابطه نزدیک خود با صهیونیسم که ناشی از منافع مشترک بود با فراماسونری نیز از نزدیک همکاری می کرد. همکاری شبکه بهائیت با فراماسونری در واقع یکی از ابعاد همکاری این شبکه با صهیونیسم بود. عواملی که منجر به نفوذ قابل ملاحظه بهائیان در ارکان سیاسی و اقتصادی ایران در دوران محمدرضا شاه شدند عبارتند از : نظر مساعد شاه به آنها، وجود چهره های باسواد و تحصیلکرده درمیان آنها، وجود افکار و عقاید تجدد خواهانه و دنیاگرایانه دردین بهائیت ، وجود روحیه جهان وطنی و عدم تعلق خاطر به سرزمین خاص، داشتن تعصب دینی و مذهبی و بالاخره حمایتهای صهیونیسم و استعمار انگلیس.