چکیده: اکثر ترکیبات آلی حاوی نیتروژن و گوگرد حاوی خواص بیولوژیکی بوده و کاربردهای مهمی در سنتز مواد دارویی و مواد طبیعی دارد. روشهای مرسوم برای سنتز ناحیه گزین 3- الکیل ایندولها شامل افزایش مزدوج ایندولها به ترکیبات ? , ? – غیراشباع در محیطهای اسیدی است. در این خصوص، تلاشهای زیادی در تسریع و بهبود تشکیل پیوند c-c انجام شده است. اسیدهای مختلفی که به عنوان کاتالیزور در این واکنش مورد آزمایش قرار گرفته اند عبارتند از: alcl3 ، ticl4 ، sncl4 ، la(otf)3 ، incl3 ، fecl3,sc(otf)3, naaucl4.2h2o ومانند آنها…. متأسفانه بسیاری از این روشها نیاز به مقدار اضافی از معرف دارند، همچنین شرایط سخت واکنش، زمان طولانی انجام واکنش،گران قیمت بودن و شرایط خاص نگهداری برخی از کاتالیزورها، استفاده از حلالهای سمی، مراحل استخراج طولانی و محصولات جانبی از جمله محدودیتهای انجام واکنشهای فوق می باشد. بنابراین توسعه روشهای موثر و سازگار با محیط زیست، مورد توجه محققان می باشند. مواد متخلخل به دلیل کاربردهای گسترده آنها در زمینه های مختلفی نظیر نانوقالبگیری، رهایش دارو، حذف آلودگی، کاربردهای تجزیه ای و به عنوان جاذب، کاتالیست و بسترهای کاتالیستی، به طور وسیعی مورد مطالعه قرار گرفته اند. واکنش افزایشی مایکل آمین ها، تیولها و ایندولها به ترکیبات ? , ?- غیر اشباع در حضورکاتالیزور تثبیت شده کبالت (??) بر پایه سیلیکای متخلخل بررسی شد و مشخص گردید که در مدت زمان کوتاه، مقدار 5/0 درصد ازکاتالیزور فوق توانایی انجام واکنش مایکل را در شرایط عدم استفاده از حلال و دمای محیط دارد.علاوه بر این کاتالیزور تثبیت شده پایدار بوده و تا دوازده بار بازیافت شده و مورد استفاده مجدد قرار گرفته است.

هدف از اجرای این تحقیق، سنتز نقاط کوانتومی کادمیوم تلورید پوشیده شده به وسیله تیوگلیکولیک اسید به روش آبی و پوشش دهی آن با بیوپلیمر (2- دی متیل آمینو اتیل) متاکریلات پیوند زده شده بر روی پلی ساکارید کاپاکاراگینان به منظور افزایش شدت نشر نقاط کوانتومی کادمیوم تلورید و سازگاری بیولوژیکی آنها می باشد. خواص نوری نقاط کوانتومی کادمیوم تلورید قبل و بعد از پوشش دهی توسط بیوپلیمر، توسط دستگاه فلوئورسنس و ماورای بنفش بررسی شده است. اندازه گیری های فلوئورسنس نشان داد که نقاط کوانتومی کادمیوم تلورید با پوشش دهی توسط بیوپلیمر خواص نوری خوبی را پیدا کرده است. داده های به دست آمده از دستگاه های tga و ft-ir نشان دادند که یک پیوند قوی بین نقاط کوانتومی کادمیوم تلورید و لیگاندهای پلیمری تشکیل شده است. پایداری نقاط کوانتومی کادمیوم تلـورید پوشش داده شده با بیوپـلیمر، در دمای 25 درجه سـانتی گراد به دست آمد. دستگاه های اسکن میکروسکوپ الکترونی پویشی (sem) و میکروسکوپ الکترونی عبوری (tem)، اندازه نقاط کوانتومی کادمیوم تلورید و کادمیوم تلورید پوشش داده شده با بیوپلیمر مورد نظر را در ابعاد نانو تأیید کردند.

طلا یکی از مهمترین فلزات بی اثر است که به طور گسترده ای در فعالیت های صنعتی و اقتصادی به کار می رود. به دلیل غلظت پائین طلا در مواد محیطی، ژئولوژیکی و متالورژیکی و هم چنین غلظت بالای ترکیبات مزاحم ماتریس نمونه، اندازه گیری مقایر ناچیز طلا به روش اسپکترومتری جذب اتمی مشکل می باشد. بنابراین اغلب یک مرحله جداسازی و پیش تغلیظ جهت اندازه گیری حساس، دقیق و عاری از مزاحمت طلا، ضروری است.روش های مختلفی از قبیل استخراج مایع-مایع، همرسوبی، استخراج فاز جامد، استخراج نقطه ابری و... جهت جداسازی و پیش تغلیظ طلا به کار رفته اند. اخیرا روش استخراج فاز جامد به دلیل مزایایی از قبیل بازیابی بالا، جداسازی سریع فازها، هزینه پائین، مصرف کم حلال های آلی و قابلیت ترکیب با سایر روش های تجزیه ای در مقایسه با سایر روش ها محبوبیت بیشتری یافته است. در کار حاضر، یک روش ساده و سریع برای پیش تغلیظ و اندازه گیری مقادیر ناچیز طلا از محلول های آبی به وسیله نانو ذرات مگنتیت (nm30>) بعنوان جاذب ارائه شده است. اندازه گیری کمی یون طلا با اسپکترومتری جذب اتمی شعله ای انجام گرفته است. اثر متغیرهای مختلف از قبیل زمان واکنش، ph محلول، نوع و حجم حلال شویشی، ظرفیت جذب و اثر یون های مزاحم بر جداسازی و بازیابی موثر طلا مطالعه شدند. تحت شرایط بهینه ظرفیت جذب mgg-14/45 و فاکتور پیش تغلیظ 30 برای طلا به دست آمد. منحنی کالیبراسیون طلا در ناحیه µgl-1666-8 با ضریب همبستگی 995/0 خطی است. حد تشخیص روش براساس مقیاس 3sb برابر µgl-14/5 و انحراف استاندارد نسبی روش (پس از 6 بار تکرار اندازه گیری) برابر 9/3% می باشد.

دراین پایان نامه، ساختار کمپلکس های بنزن متصل به استخلاف های الکترون کشنده و الکترون دهنده با استفاده از نظریه تابعی چگال (dft)، روش cam-b3lyp و مجموعه پایه g**++311-6 و با کمک برنامه gaussia 03,09 بهینه شده اند. سپس برهم کنش این کمپلکس ها با فلزات واسطه ( ag،au ،pd ،pt)مورد بررسی قرار گرفته است. فصل سوم به بررسی برهم کنش کمپلکس های بنزن با فلزات واسطه می پردازد و محاسبه انرژی پیوندی نشان می دهد که از میان فلزات واسطه، فلز پلاتین بیشترین و فلز نقره کمترین انرژی پیوندی را دارد(ag pt > pd > au>). همچنین مقایسه تاثیر استخلاف الکترون کشنده و استخلاف الکترون دهنده بر انرژی پیوندی نشان داد که استخلاف الکترون دهنده انرژی پیوندی را افزایش، و استخلاف الکترون کشنده انرژی پیوندی را کاهش می دهد. در ادامه تاثیر افزایش تعداد گروه های الکترون دهنده و گروه های الکترون کشنده بر روی انرژی پیوندی مورد بررسی قرار گرفت و نتایج حاصل نشان داد که افزایش تعداد گروه های الکترون دهنده، انرژی پیوندی را افزایش نداده در حالی که افزایش تعداد گروه های الکترون کشنده انرژی پیوندی را کاهش می دهد. علاوه بر این با افزایش طول پیوند، انرژی پیوندی کاهش یافته است. به منظور بررسی ماهیت پیوند ها، تجزیه و تحلیل nbo, qtaim روی ساختارهای بهینه cam-b3lyp انجام شده است. نتایج به دست آمده از qtaim نشان داد که پیوند کمپلکس های بنزن با فلزات واسطه هم خصلت کووالانسی و هم خصلت الکترواستاتیک را داراست. تجزیه و تحلیل nbo نشان داد که در کمپلکس های بنزن، بار از سیستم ? به فلز منتقل می شود و می توان نتیجه گرفت که در پیوندها، انتقال بار سهم قابل توجهی را در پایداری ترکیبات ایفا می کند.

از واکنش تک ظرفی و سه جزئی 1 میلی مول ترفتالدهید، 2 میلی مول نفتول و 2 میلی مول هتروآریل آمین تحت شرایط بدون حلال و در دمای 80 درجه سانتیگراد و در حضور کاتالیزگر اسید فرمیک بازهای بتی دوتایی جدید با بازده های بالا سنتز شدند

این پایان نامه مشتمل بر دو پروژه است. در پروژه ی اول، از واکنش سه جزئی آمین های ناجور حلقه (2-آمینو پیریمیدین، 2-آمینو-4-کلرو- 6- متیل پیریمیدین، 2-آمینو-4و6-دی متیل پیریمیدین، 2-آمینو 4-متیل پیریمیدین)، نفتول ها (2- نفتول، 2و7- دی هیدروکسی نفتالن، 1- نفتول و 2و3- دی هیدروکسی نفتالن) و سالسیل آلدئید در شرایط بدون حلال و در نبود کاتالیزگر اسیدی و در دمای c °80، مشتقات جدید بازهای بتی با بازده بالا تهیه می شوند. در این واکنش ها، ابتدا آمین با آلدئید وارد واکنش می شود و حدواسط ایمینی تشکیل می شود، سپس از واکنش ایمین با 2- نفتول، آمینو نفتول های جدید سنتز می شوند. در پروژه دوم، از واکنش سه جزئی آلدئیدهای آروماتیک (بنزالدئید، 3و4و5-تری متوکسی بنزالدئید، 4-کلرو بنزالدئید، 4- متوکسی بنزالدئید، 3-نیترو بنزالدئید، 4-کلرو-3-نیترو بنزالدئید، 2-بنزیلوکسی بنزالدئید، 2-کلروبنزالدئید، 4-n,n دی متیل آمینو بنزالدئید، 2-هیدروکسی-3- متوکسی بنزالدئید)، ?-نفتول و اوره در شرایط بدون حلال و در حضور کاتالیزگر گوانیدین هیدرو کلرید و در دمای °c140، مشتقات جدید نفتوکسازین با بازده بالا تهیه می شوند. در این سری از واکنش ها، ابتدا اوره با آلدئید وارد واکنش می شود. سپس حدواسط تشکیل شده با ?- نفتول واکنش می دهد و مشتقات نفتوکسازین سنتز می شوند. به طور کلی از ویژگی های این واکنش ها می توان به شرایط بدون حلال و حذف حلال های آلی، زمان سریع واکنش ها، ساده بودن و بازده بالای واکنش ها، خلوص بالای محصول و عدم استفاده از ستون کروماتوگرافی برای خالص سازی محصولات اشاره کرد.

روش جدید در سنتز پیرازول و مطالعه ساختار فراورده ها با محاسبات ab-initio

هدف از این مطالعه ، بررسی حالت ناقلی ‏‎hbsag‎‏ و نیز سنجش سطح آنتی بادی ضد ‏‎hbsag‎‏ در پرسنل بیمارستانی است ، در ضمن یافتن شایع ترین راههای برخورد شغلی با خون و ترشحات بیماران نیز در مدنظر قرار گرفته است. برخوردهایی که پرسنل مراکز درمانی را در معرض اکتساب بیماری هپاتیت ویروسی نوع ‏‎b‎‏ قرار می دهد. این ویروس از ویروسهای منتقله از راه خون و ترشحات و سایر مایعات بالقوه عفونی کننده بیماران حامل ‏‎hbsag‎‏ ( سرم، مایع جنبی، مایع مفصلی، مایع آسیت، بزاق ، سمن و ...) می باشد.