نام پژوهشگر: محمود رضایی دشت ارژنه
زهرا اسماعیل زاده مختار ابراهیمی
پایههای اندیشهی بسیاری از شاعران معاصر فارسی بر اسطوره ، آیین های کهن و فرهنگ ایران باستان استوار است.« بازتاب آیین های ایران باستان در شعر معاصر» پژوهشی است که میزان تأثیرگذاری بنیادین این اندیشه ها را مورد بررسی قرار داده تا بهره مندی شاعرانی که گرایش بیش تری به اسطوره دارند،همچون:احمد شاملو،مهدی اخوان ثالث،سیاوش کسرایی،حمید مصدق و محمدرضا شفیعی کدکنی را از آیین و اسطوره بسنجد.اسطوره ها و آیین ها،همه بازتاب تلاش آدمی برای زیستن است.در راستای همین تلاش،شاعران،سراینده ی آیین هایی اند که در ژرفای زندگی وجود دارند.آنان اسطوره های کهن را با اسطوره های زنده ی معاصر خود در هم آمیخته و بر پهنه ی شعرشان جلوه گر می سازند.خستگی از رویدادها و اوضاع زمانه و بازگشت به سوی گذشته ی خویش،دوران ابتداییِ بودن با طبیعت،سبب پیوند شاعران معاصر با اسطوره ها شده است.پژوهش حاضر در پنج فصل گنجانده شده که فصل اول آن به آیین ها و باورهای کهن ایرانی پرداخته است؛فصل دوم شامل ایزدان و خدایان دین و آیین های کهن ایرانی ست با ویژگی ها و آیین های خود؛در فصل سوم،به زندگی و باورهای پیامبران ایرانی(زردشت،مانی و مزدک) همراه با اندیشه ی آن ها که در شعر معاصر نفوذ کرده،تأمل شده است؛در فصل چهارم،جلوه های پهلوانان،مرغان،گیاهان و سایر اسطوره های کهن در شعر پنج شاعر معاصر دیده می شود؛ و در فصل آخر(فصل پنجم) پژوهش،پنج منظومه و شعر بلند این شاعران تحلیل گشته است.
محمد بحرانی پور محمود رضایی دشت ارژنه
نظامی یکی از شاعران بزرگ ادب فارسی است که در زمینه ها و ابعاد مختلف داستان سرایی، بلاغت و بیان و زبان شاعرانه استادی بی بدیل است. بیشتر توجه منتقدان و پژوهشگران به توان داستان سرایی و مهارت او در آفرینش صور خیال و بلاغت و بیان بوده است؛ امّا به زبان خاص شاعر و به ویژه هنر ترکیب سازی اش چندان توجه نشده است. در این رساله توان ترکیب سازی نظامی بر اساس دیدگاه شکل گرایان روسی تحلیل شده است. بنا بر نظر آنان آنچه سخن ادبی را از دیگر سخنان متمایز می کند، آشنایی زدایی زبانی است. نظامی شاید در سراسر پنج گنج خود واژه ی بسیط جدیدی نساخته باشد، امّا هنر بزرگ وی در ساختن ترکیب های جدید است. نظامی در موقعیّت های گوناگون برای برجسته کردن سخن خود و بیان مقصود، ترکیب هایی بدیع ساخته است. در این پایان نامه ترکیب سازی های نظامی تحت عناوینی همچون: ترکیب های ونددار و شبه ونددار، صفت های فاعلی مرکب مرخّم، صفت های فاعلی مرکب با معنای مفعولی، صفت های مفعولی مرکب مرخّم، ترکیب-های اسمی، ترکیب های وصفی، ترکیب های مصدری و ترکیب های معمول با معانی نامعمول تحلیل شده اند. نتیجه ی کلّی این تحقیق این است که بسامد این ترکیب ها در پنج گنج نظامی آن چنان بالا است و این ترکیب ها آن چنان زیبا و بدیع و وافی به معنا هستند که می توان گفت هنر مسلط او در زمینه ی زبان همین امر ترکیب سازی است؛ چنان که احیا و کاربرد این ترکیب ها در فارسی امروز بر این زبان می افزاید.
حسین ستوده محمود رضایی دشت ارژنه
این پایان نامه شامل دو فصل می باشد که در فصل اول مختصری از تاریخ، جغرافیا، زبان و جمعیت شهرستان به استناد آثار تاریخی ذکر می شود و در فصل دوم پیرامون ساختمان بعضی اسمهای خاص مکان، که غالبا روستاهای شهرستان بهمیی هستند، علت نامگذاری ، معانی واژه ها، بررسی اشتباهات در ثبت بسیاری از این اسامی، اصلاح اشتباهات، موقعیت جغرافیایی، اصل و نژاد مردم ساکن و اطلاعات ضروری دیگر بحث می شود. با مطالعه آثار تاریخی که در متن به برخی از آنها استناد شده است، روشن است که، سابقه حضور ایلات کهگیلویه از جمله ایل بهمیی، یوسفی و طیبی در این سرزمین به بیش از هزار سال میرسد. ایل بهمیی در حال حاضر در دو منطقه مستقل به نام بهمیی سردسیر به مرکزیت شهر دیشموک بعنوان یکی از بخشهای شهرستان کهگیلویه و دیگری بهمیی گرمسیر به مرکزیت شهر لیکک، که از سال 1383 شمسی، بعنوان یک شهرستان مستقل در جغرافیای استان کهگیلویه و بویراحمد شناخته شده است، زندگی می کنند. وسعت و جمعیت بهمیی در گذشته بسیار بیشتر از حالا بوده است. آثار تاریخی از جمله سنگ نوشته های تنگ متروک و بقعه ی تاریخی امام زاده بابا احمد حکایت از تمدن و زندگی اجتماعی این ایلات دارد. ساکنین فعلی بهمیی بازماندگان و فرزندان دو ایل بهمیی و یوسفی و جمعی از سادات سید محمودی، منگزوری، میرسالاری، عباسی و تعداد اندکی از ایل طیبی می باشند. تمامی مردم بهمیی مسلمان و شیعه ی دوازده امامی هستند. و گویش آنها مانند اغلب مردم جنوب غرب ایران لری می باشد.
علی اصغری مهدی کدخدای طراحی
قرن ششم یکی از قرون آشفته تاریخ ایران است. معیارهای اخلاقی و ارزشها دگرگون شده است. در لابلای متون نظم این عصر می توان بسیاری از مسایل اجتماعی آن روزگار دست یافت. سوزنی سمرقندی از شاعرانی است که با دقت نظر خاص خود مسایلی را در اشعار خود گنجانده است که دیگران نه به کنایه و نه به تصریح ذکری از آن مسایل نکرده اند. این پژوهش به بررسی پاره ای مسایل مطرح شده در شعر سوزنی می پردازد که دارای یک مقدمه و شش فصل به این شرح است : فصل اول : زندگینامه شاعر، فصل دوم : اوضاع سیاسی و اجتماعی روزگار شاعر فصل سوم : هجویات سوزنی، فصل چهارم : سوزنی و شاعران دیگر، فصل پنجم : سوزنی و سلاطین و وزیران، فصل ششم : سوزنی و اهل مدرسه و علم (قاضی و فقیه و کتابدار) در پایان نتیجه گیری کلی نیز ذکر شده است.
زهرا رضایی پروین گلی زاده
طنز به عنوان یک گونه ی شاخص ادبی، همواره دست مایه ی شعرا و نویسندگان فارسی زبان قرار گرفته است. با آغاز مشروطه، این نوع ادبی به طور ویژه ای در خدمت روزنامه نگاری درآمد و به انتقال اهداف مشروطه خواهان کمک کرد. بعد از انقلاب شکوهمند سال 1357، بار دیگر منتقدان از طنز برای بیان مقاصد خود به شکلی گسترده استفاده کردند؛ از جمله ی کسانی که از این شیوه ی هنری بهره ی فراوانی بردند، کیومرث صابری فومنی (گل آقا)بود که مطالب طنزآمیز خود را تحت عنوان دو کلمه حرف حساب و به صورت ستون طنز در روزنامه ی اطلاعات منتشر می کرد. در این پژوهش، طنزهای این ستون که به طور خاص در دهه ی 60 و 70 نوشته می شد، از لحاظ زیباشناسی مورد بررسی قرار گرفته و نمونه های آن استخراج شده است و در پایان با آوردن جدول های آماری، گستره ی کاربرد هر یک از علم های بدیع، بیان و معانی در دو کلمه حرف حساب جداگانه بررسی شده است.
مرضیه حسنکی محمود رضایی دشت ارژنه
رستم و خاندان او نقشی محوری در شاهنامه و دیگر حماسه های ملّی پس از شاهنامه داشته اند، امّا شگرف است که در اوستا و متون پهلوی هیچ اثری از رستم، بزرگ ترین جهان پهلوان ایران نیست و شخصیّت او و خاندانش در هاله ای از ابهام به سر می برند. در این جستار کوشش شده است تا با واکاوی چهار اثر شاخص حماسی(شاهنامه، گرشاسب نامه، برزونامه و بهمن نامه)، شخصیّت و کنش رستم و خاندان او نقد و بررسی گردد تا هم همسویی ها و همانندی های کنش رستم و خاندانش در این چهار اثر روشن شود و هم دگرگونی ها و ناهم سویی های آن ها آشکار گردد. در فرجام، پس از واکاوی چهار اثر یادشده روشن شد که اگرچه همانندی های بسیاری در نوع کنش رستم و خاندانش در حماسه های ملّی ایران دیده می شود، امّا به خاطر آبشخورهای متفاوت این آثار و گاه دیدگاه خاص سراینده، تفاوت هایی در پردازش شخصیّت رستم و خاندانش پدیدار شده است؛ چنانکه به عنوان نمونه گرشاسب، قهرمان گرشاسب نامه، در شاهنامه کنار گذاشته شده است و تنها به نامی از او بسنده شده است و رستم با آن همه دلاوری در شاهنامه، به پهلوانی ضعیف و حتّی ناجوانمرد در برزونامه دگرگون شده و داستان دلاوری های فرامرز در شاهنامه بسیار اندک ، امّا در بهمن نامه دقیق و مفصّل است.
نجمه جنگی قدرت قاسمی پور
نیما، شاملو و اخوان ثالث از تأثیرگذار ترین شاعران معاصر در عرصه¬ی زبان و ادبیات فارسی هستند که هر کدام به سهم خود به دگرگونی وغنای ادبیات کمک شایانی کرده اند. نیما یوشیج با ساختارشکنی در قالب های پیشین و با استفاده از واژگانی با گویش مازندرانی درشعرش پایه گذارتحولی نو شد. اخوان ثالث نیز با زبان و بیان حماسی و با الگو پذیری از سبک خراسانی به نحوی دیگر باعث تحول در زبان شعر شد؛ احمد شاملو نیز با تأثیر از نثر گذشته¬ی فارسی همچون نثر بیهقی و تلفیق آن با زبان معاصر توانست اشعاری با ریتم و آهنگی خاص و بدون وزن عروضی خلق کند که این خود یک سبک جدید در زبان بود. حال با این تفاسیر، بیشتر توجه منتقدان و پژوهشگران حول ویژگی های فوق متمرکز بوده و به قدرت ترکیب¬سازی آنها توجه نشده، البته در بعضی از کتاب ها اشاره هایی به این موضوع شده است اما تا به حال کتابی که جداگانه و به طور تخصصی به این موضوع بپردازد و آن را به صورت فرهنگ نامه تدوین کند یافت نشده است. نگارنده اشعار شاعران ذکر شده را بیت به بیت و سطر به سطر مورد مطالعه و بررسی قرار داده و ترکیبات را یکی یکی استخراج کرده و در فصول جداگانه به شرح زیر دسته بندی کرده است: ترکیب-های ونددار¬، ترکیب¬های شبه¬ونددار، ترکیب¬های حرف اضافه¬دار ، ترکیب¬های مصدری، صفت¬های فاعلی مرکّب مرخم، صفت¬های مفعولی مرکّب مرخم، ترکیب¬های فاعلی در معنای مفعولی، ترکیب¬های اسمی، ترکیب¬های وصفی و ترکیب¬های معمول با معانی نامعمول. در نگارش این پایان نامه نگارنده از مقاله¬ی دکتر قدرت قاسمی پور با عنوان «ترکیب سازی¬های واژگانی در پنج گنج نظامی» ، سفر در مه تألیف تقی پورنامداریان، نیما یوشیج و شعر کلاسیک فارسی تألیف محمود کیانوش، فرهنگ معین و شعر زمان ما تألیف محمد حقوقی بسیار بهره بردم.
فاطمه نرگسی مختار ابراهیمی
وزن یکی از عناصر سازنده¬ی شعر است که کلام را برجسته می¬سازد و سبب تمایز زبان نظم از نثر می¬گردد. بررسی این رکن از شعر و تناسبی که با محتوای شعر دارد، مسأله¬ای است که این پژوهش بدان پرداخته است؛امری که در ادبیات فارسی، کم¬تر به آن توجه شده و مطالبی که در این خصوص نوشته شده، بسیار محدود است.در این پژوهش، هماهنگی وزن با محتوا در سبک خراسانی (رودکی، فرخی و منوچهری) و سبک عراقی (مولوی، سعدی و حافظ) بررسی شده است. با نقد و بررسی آثار شاعران یادشده، روشن شد که هماهنگی وزن با محتوا در شعر شاعرانی چون رودکی، حافظ و مولوی بسیار بالاست، زیرا رودکی و حافظ، از دانش موسیقاییِ بالایی برخوردار بوده¬اند و مولوینیز علی¬رغم تظاهر به بی¬توجه بودن به وزن و قافیه، به شکلی شگرف، هماهنگی وزن با محتوا را در غزلیات خود لحاظ کرده است. این هماهنگی در شعر فرخی، منوچهری و سعدی نیز وجود دارد، اما گاه ناهماهنگی¬هایی نیز در اشعارشان دیده می-شود. در زمینه¬ی تنوع اوزان، رودکی و مولوی بیشترین تنوع وزن و حافظ، پایین¬ترین تنوع را دارد. شادترین اوزان به مولوی و پس از وی به سعدی و منوچهری اختصاص دارد و کم¬ترین اوزانِ شاد در شعر فرخی و حافظ دیده می¬شود. سنگین¬ترین اوزان در شعر رودکی دیده شده است که بیشتر نشانه¬ی صلابت و وقار در کلام اوست.
صدیقه حاجیان محمود رضایی دشت ارژنه
مولانا یکی از بزرگترین شاعران عارف ادب فارسی که توانسته است با بیان حقایق عرفانی در قالب حکایات جذاب و دلاویز، مثنوی را در زمره ی یکی از مهمترین متون نظم عرفانی درآورد. در این پژوهش نگارنده کوشیده است که عناصر اربعه را در این اثر بشکوه مورد نقد و بررسی قرار دهد تا روشن شود که مولانا تا چه حد عناصر اربعه را در معانی عرفانی به کار برده و بازتاب نمادین هر یک از عناصر اربعه در مثنوی، تا چه حد برجسته و نمایان است؟ از دیگر سو هر یک از عناصر اربعه، چه بازتاب های نمادینی در مثنوی داشته و بسامد کاربرد نمادین هر یک دارای چه کم و کیفی است. در پایان مشخص شد که از بین عناصر ابرعه در مثنوی آب، دارای بیشترین طیف معناهای نمادین است و باد کم ترین بازتاب نمادین را در این اثر عرفانی دارد. به علاوه عناصر اربعه گرچه در مثنوی در ظاهر و نگاه نخست، ممکن است در معنی حقیقی و قاموسی خود به کار رفته باشد، اما مولانا با توجه به ذوق عرفانی خود و کمک از آیات و احادیث ، بعدی عرفانی برای این عناصر قایل شده و آنها را در فرجام، در معانی عرفانی و نمادین به کار گرفته است.
محمود رضایی دشت ارژنه محمدحسین کرمی
با این که کلیله و دمنه بهرام شاهی و مرزبان نامه وراوینی ، هر دو زبان حیوانات و از نوع فابلfable بوده و با فاصله بسیار نزدیک (حدود هفتاد تا هشتاد سال) ، نقاب از رخ برکشیده اند و سعدالدین وراوینی ، خود نیز در دیباچه مرزبان نامه ، از کلیله و دمنه ، با عنوان اکلیل فرق مفاخران براعت یادکرده است، هنوز بررسی در باره مقایسه تطبیقی این دو کتاب و بررسی میزان تاثیر گذاری کلیله و دمنه بر مرزبان نامه چهره ننموده است. در این پژوهش چگونگی وکم و کیف تاثیر گذاری کلیله و دمنه بر مرزبان نامه چه در زمینه اقتباس قصه ها وچه در زمینه درونمایه ها و سبک نویسندگی ، بررسی گشته است. همچنین ضمن بررسی شاخه های مختلف ادبیات داستانی و سیر تاریخی قصه از آغاز تا سده هفتم ، قصه های مشترک و همگون در کتاب نیز مورد نقد وتجزیه وتحلیل قرار گرفته است.