نام پژوهشگر: محمدعلی شاه حسینی

بررسی رابطه بین ارزش ویژه برند و تصمیم گیری رفتار خرید مشتریان، مطالعه موردی بانک انصار
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - موسسه آموزش عالی مهر البرز - دانشکده مدیریت 1390
  کمال رحمانی   محمدعلی شاه حسینی

تحقیق حاضر در پی یافتن رابطه بین ارزش ویژه برند و مولفه های آن و رفتار خرید مصرف کنندگان در بانک انصار می باشد. آمیخته بازاریابی در واقع نقطه شروع حرکت سازمان ها است که شکل گیری ادراک مشتریان نیز از آن ناشی می شود. پس از آگاهی مشتریان از محصول، ادراکی متناسب با پیام های سازمان در ذهنشان شکل می گیرد که منجر به رفتارهای بعدی آن ها و وفاداری و خرید و یا عدم خرید می شود. در این تحقیق سعی داریم تا در ابتدا با ارائه مدلی جامع از روند شکل گیری ادراکات و رفتارهای بعدی متناسب با آن به عوامل موثر بر ارزش ویژه برند و رفتار خرید پرداخته و سپس با انتخاب متغیرهای مناسب از هر گروه به بررسی روابط بین آن ها و رفتار خرید مصرف کنندگان در بانک انصار بپردازیم. تحقیق از طریق توزیع پرسشنامه بین مشتریان بانک در سطح استان قزوین (10 شعبه) صورت می گیرد که با توجه به نامحدود بودن جامعه آماری نمونه گیری به روش طبقه بندی شده تصادفی انجام گرفته است. تعداد نمونه آماری 385 مورد بوده و برای اطمینان از پایایی پرسشنامه از آلفای کرونباخ استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق روابط مطابق با مدل ارائه شده را تائید می نمایند. از نتایج مهم می توان به تاثیرپذیری برجسته تبلیغات دهان به دهان از آمیخته بازاریابی و تاثیر زیاد آن بر خرید مشتریان اشاره کرد، در حالی که این متغیر با ادراکات درونی هیچ رابطه ای ندارد. همچنین نقش متغیر عکس العمل درونی و ادراکات مصرف کننده در وفاداری و خرید بلند مدت مصرف کنندگان بسیار حائز اهمیت می باشد. عکس العمل درونی تنها از ادراکات درونی مشتری ناشی می شود و هیچ تاثیر مستقیمی بر روی ارزش ویژه برند ندارد. همچنین نتایج جالبی در رابطه با ویژگی های فردی و دیگر عوامل به دست آمده اند. همچنین در انتها مدلی جامع برای رابطه بین رفتار مصرف کننده و ارزش ویژه برند و مولفه های آن ارائه شده است.

شناسایی عوامل موثر در پیاده سازی erp در حوزه منابع انسانی و اولویت بندی آنها با استفاده از تکنیک ahp مورد مطالعه : شرکت چرم درسا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - موسسه آموزش عالی مهر البرز - مرکز آموزش الکترونیکی 1390
  سارا احسان   محمدعلی شاه حسینی

بسیاری از سازمان ها در کشورمان نگاه یکپارچه به فرآیندها، سیستم ها و کارکردهای خود نداشته و نگاه جزیره ای در ان ها حاکم بوده است و از نظام های اطلاعاتی مجزا استفاده می کنند و هم از لحاظ سیستمی و نرم افزاری نیز هم راستا نیستند و. از طرفی دوباره کاری های فراوانی صورت گرفته و به دلیل استفاده از بانک های اطلاعاتی مجزا موجب هدر رفتن منابع و انرژی سازمان می شونداز طرفی اجرای ان تشویش آور است چون نه تنها به تغییرات در فناوری بلکه به تغییرات در شیوه? عملکرد کسب و کار نیز نیاز دارد و سازمانهایی که erp را اجرا می کنند باید همواره خود را با تغییرات (درحالی که سازمان به کار عادی خود ادامه می دهد) به روز نگه دارند. عامل انسانی استفاده کننده از نرم افزارها (به خصوص کاربران عملیاتی سیستم ها) در بخشهای مختلف سازمان اگر آموزش فرهنگی و علمی مناسب را در خصوص تغییر روش های سنتی خود نبینند و نپذیرند که erp روند اجرای کارها و فعالیت های آن ها را نسبت به سیستمهای قبلی بهبود می بخشد، در برابر اجرای آن مقاومت نشان خواهند داد و آن را با شکست مواجه خواهند ساخت.از طرفی هزینه های راه اندازی خرید یک سیستم خارجی بالغ بر صدها میلیون دلار است و این در حالی است که خرید نرم افزار تنها 40% هزینه? و مابقی مربوط به هزینه? استقرار سیستم است؛ و در حالی که مزایای آن قبل از آن که سیستم راه اندازی شود برای کاربران تقریباً نامحسوس است. نرم افزار erp گرایش به پیچیدگی و دشواری دارد و در سطح جهانی کمبود نیروی متخصص و با تجربه برای نصب و نگه داری آن وجود دارد؛ و با تمام این مسائل پیاده سازی ان نیاز به شناسایی و برآورد عواملی دارد که شکست ان را کاهش دهد تاثیرمسائل فرهنگی و محیط کسب و کار بر موفقیت پیاده سازی در حوزه انسانی در کشورهای در حال توسعه بیشتر مورد توجه قرار گیرد چون فرایندها و استانداردهای ان ها با کشورهای توسعه یافته فاصله دارد عوامل موثر بسیاری بر پیاده سازی erp وجود دارد که از ان جمله به وضعیت اقتصادی و رشد، وضعیت مقررات دولتی، بلوغ کم سازمان، اندازه شرکت های کوچک، و عدم تجربه و مدیریت مجدد فرایندهای کسب و کار را نام برد. پس از بررسی وتحقیق عوامل اصلی شامل?- فرهنگی ?- سیستمی و نرم افزاری ? - انسانی ?- سازمانی ?- مدیریتی ?- فرآیندی بودو مشخص شد که عامل فرهنگی بیشترین اولویت را نسبت به بقیه دارد.و باید بیشتر مورد توجه واقع گردد

بررسی ارتباط ارزش ویژه برند و تصمیم گیری و رفتار خرید مشتریان (مطالعه موردی شرکت همکاران سیستم)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده مدیریت و حسابداری 1390
  مصطفی امیراحمدی   محمدعلی شاه حسینی

برندها، اغلب به عنوان یکی از ارزشمندترین دارایی های یک سازمان دیده می شوند. ساخت برندهای قوی و ضرورت حضور قدرتمند در ذهن، از اولویت های بسیاری از سازمان ها است. زیرا به باور عمومی، برندهای قدرتمند می توانند مزیت رقابتی بیآفرینند. هدف این پژوهش، بررسی ارتباط ارزش ویژه برند و تصمیم گیری و رفتار خرید مشتریان شرکت همکاران سیستم در شهر تهران می باشد. در مدل پیشنهاد شده، رابطه میان آمیخته بازاریابی منتخب (قیمت و خدمات پس از فروش)، تصویر شرکت و ابعاد ارزش ویژه برند (که شامل آگاهی و تداعی برند، کیفیت ادراک شده و وفاداری به برند) بررسی شده و در آخر نیز به بررسی رابطه بین ارزش ویژه برند و تصمیم خرید، پرداخته شده است. تحقیق حاضر، از نظر هدف، کاربردی و بر اساس روش، توصیفی از نوع همبستگی می باشد. به این منظور، بر اساس نمونه گیری طبقه بندی نسبی، نمونه ای معادل 384 شرکت انتخاب شد. مهمترین نتایج حاکی از آن است که ارزش ویژه برند بر روی تصمیم خرید شرکت ها اثر قابل توجهی داشته است. همچنین اثر تصویر ذهنی شرکت از دید مشتریان، بر روی ابعاد ارزش ویژه برند بسیار بالا بوده است. از میان فرضیات تحقیق، رابطه بین خدمات پس از فروش بر کیفیت ادراک شده و آگاهی از برند و همچنین رابطه بین قیمت و وفاداری به برند رد شد. رابطه بین سایر متغیرها در فرضیات دیگر پذیرفته شده اند. مهمترین نتایج حاکی از آن است که ارزش ویژه برند بر روی تصمیم خرید شرکت ها اثر قابل توجهی داشته است. همچنین اثر تصویر ذهنی شرکت از دید مشتریان، بر روی ابعاد ارزش ویژه برند بسیار بالا بوده است. در بین ابعاد ارزش ویژه برند، وفاداری به برند اثر بیشتری را نسبت به دو بعد دیگر، بر ارزش ویژه برند داشته است. همچنین آگاهی و تداعی برند نیز کمترین اثر را بر ارزش ویژه برند داشته است.

بررسی تاثیر مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی بر وفاداری از طریق متغیر میانجی «کیفیت روابط» در صنعت بانکداری - مورد مطالعه بانک ملت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - موسسه آموزش عالی مهر البرز - دانشکده مدیریت 1390
  تورج قربانعلی زاده خانقاه   محمدعلی شاه حسینی

بازاریابی رابطه مند بر ایجاد روابط بلندمدت و متقابل با افراد و سازمان ها و گروه های ذی نفع تمرکز می کند و اساس آن برقراری ارتباطات مطلوب و موثر به منظور حفظ و نگهداری آن هاست. مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی نتیجه تلاش سازمان برای بقا در دنیای رقابت است. بنابراین ارتباط با مشتریان و خلق و ارائه ی ارزش به آن ها به مسئله ای مهم و مورد توجه محققان دانش مدیریت و مدیران سازمان ها تبدیل شده است. براساس این موضوع، بازاریابی، فعالیت های سازمان را در جهتی هدایت می کند که رضایت مشتریان و در نهایت وفاداری آن ها را بدست بیاورد. درک نیازهای مشتری، ارائه خدمات با در نظر گرفتن ویژگیهای شخصی مشتریان، نیازمند توجه به متغیر کیفیت روابط می باشد. در پژوهش حاضر سعی گردیده است که تاثیر e-crm بر وفاداری مشتری از طریق متغیر میانجی کیفیت روابط در میان مشتریان بانک ملت بررسی شود. برای این منظور با مطالعه ادبیات تحقیق 8 فرضیه تدوین شده و داده ها به وسیله ی 385 پرسشنامه قابل استفاده، از بین 4200 ایمیل ارسالی به مشتریان استفاده کننده خدمات الکترونیکی بانک ملت، گردآوری شد. نتایج تحلیل عاملی تاییدی و همچنین تحلیل مسیر نرم افزار لیزرل نشان می دهد که متغیر مستقل، مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی بر ابعاد متغیر میانجی، کیفیت روابط (اعتماد، تعهد، رضایت، و کیفیت ادراکی خدمات) تاثیر مثبت دارد و همچنین از بین چهار بعد کیفیت روابط ابعاد تعهد و رضایت و کیفیت ادراکی خدمات بیشترین تاثیر مثبت را بر وفاداری دارند و فرضیه دیگر مربوط به متغیر اعتماد تائید نگردید.

ارائه مدل برندسازی برای مقصد‏های بوم گردی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - موسسه آموزش عالی مهر البرز - دانشکده مدیریت 1391
  رضا اخیانی   امیر اخلاصی

آمارهای سازمان جهانی گردشگری سازمان ملل متحد رشد رو به افزایش تعداد گردشگران جهان را در سال های اخیر نشان می دهند و جالب این است که بوم گردی در میان شاخه های مختلف گردشگری با بیش از 20% رشد، از بالاترین پیشرفت در این صنعت برخوردار است. لذا برای شناساندن شهر ها و مناطق مختلف به گروه های هدف گردشگری، لازم است که فعالیت های برندسازی بر روی آن شهر و منطقه صورت پذیرد. اگرچه که ایجاد برند برای مناطق گردشگری رکن مهمی می‏باشد، ولی تا اوایل هزاره سوم چندان مورد توجه واقع نشده بود. این پژوهش با توجه به مفاهیمی چون توسعه پایدار، جذابیت های مقصد، دانش اکوتوریسم و گردشگر، هویت و ذهنیت برند، به ارائه مدلی برای برندسازی مقصد های بوم‏گردی در ایران می پردازد. در این مدل، توسعه پایدار مقصد بوم گردی و جذابیت های مقصد بوم گردی، به عنوان مزیت های رقابتی مقصد بوم گردی شناسایی شده و بر روی هویت برند مقصد بوم گردی تاثیر گذار می باشند. دانش بوم گردی و گردشگران، منابع اطلاعات ثانویه و نیز هویت برند، بر روی ذهنیت برند مقصد بوم گردی تاثیر گذار بوده و در صورت وجود ذهنیت مثبت نسبت به یک مقصد بوم گردی، برند آن نیز از موفقیت خوبی برخوردار خواهد بود. برای بررسی صحت مدل ارائه شده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی تک مرحله ای استفاده شد و پرسشنامه در بین 314 نفر از طبیعت گردان توزیع گردید و سپس با استفاده از روش های تحلیل عاملی و مدل معادلات ساختاری در نرم افزار های spss و lisrel، صحت مدل تست گردید که نتایج خروجی بیانگر تایید همه روابط یاد شده می باشد.

تبیین مدل مرحله ای پیاده سازی سیستم مدیریت دانش در سازمانهای پروژه محور (مطالعه موردی : گروه شرکت های همکاران سیستم )
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - موسسه آموزش عالی مهر البرز - دانشکده مدیریت 1391
  سروش خسروی   جلال رضایی نور

بخش عمده موفقیتهای سازمان پروژه محور در بقا و ادامه حیاتش، مربوط به تجربیات و دانشی است که در خود ذخیره دارد. قسمتی از دانش و تجربه ذخیره شده مربوط به تواناییهای سرمایه دانشی و قسمت دیگر آن در بانکهای دانشی آن سازمان نهفته است. با گذر عمر سازمان و تجربیات جدیدتری که در زمینه انجام پروژه های متعدد کسب می کند، لزوم سازماندهی و ایجاد سیستم مدیریت دانش در آن اهمیت بیشتری پیدا می کند.علی رغم مطالعات فراوان در زمینه مدیریت دانش و عوامل موثر بر آن، مطالعات جامع و مدون در زمینه پیاده سازی سیستم مدیریت دانش در سازمانهای پروژه محور، اندک است. هدف از این تحقیق شناسایی غوامل موثر بر پیاده سازی سیستم مدیریت دانش در سازمان پروژه محور و پیاده سازی آن در قالب مدل مرحله ای و چارچوب مشخص می باشد.این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری داده ها، توصیفی- پیمایشی می باشد. مدل تحقیق با استفاده از روش تحقیق تئوری زمینه یابی (داده بنیاد) و با استفاده از نظرات متخصصان و اساتد مدیریت دانش تهیه شده و با استفاده از پرسشنامه و داده های بدست آمده از آن، آزمونهای آماری در مورد آن داده ها صورت گرفته و مدل ارائه شده مورد آزمون قرار گرفت.در بخش آزمونهای آماری استنباطی با کمک آزمون اسپیرمن تاثیر متغیرهای بدست آمده از مصاحبه ها در پیاده سازی سیستم مدیریت دانش مورد سنجش قرار گرفته و با کمک آزمون فریدمن به رتبه بندی آنها پرداخته شد.نهایتا با کمک آزمون همبستگی تاثیر متغیرها در مجموعه های در نظر گرفته شده در قالب مدل پارادایمی تئوری زمینه یابی، مورد سنجش قرار گرفته و ایجاد ارتباط مستقیم بین هر یک از مجموعه ها به تایید رسید. بر طبق داده های گردآوری شده از پرسشنامه، از مجموعه شرایط علی، تعیین استراتژی مدیریت دانش، از مجموعه شرایط مداخله گر، ساختاردهی به دانش، از مجموعه بسترحاکم، فرهنگ سازمانی، از مجموعه پدیده اصلی، مشارکت پرسنل در برنامه مدیریت دانش، از مجموعه کنشها و تعاملات، متغیر تاکید بر آموزش ضمنی، و از مجموعه پیامد، متغیر توجه پرسنل به محیط داخل و خارج سازمان، بالاترین رتبه ها را به خود اختصاص دادند.

شناسایی و دسته بندی موانع و چالشهای پیاده سازی برنامه استراتژیک منابع انسانی در شرکت برق منطقه ای خراسان براساس روش شناسی کیو
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - موسسه آموزش عالی مهر البرز - دانشکده مدیریت 1393
  صفورا فلاح کریمی   محمدعلی شاه حسینی

هدف از انجام این پژوهش شناسایی موانع پیاده سازی برنامه استراتژیک منابع انسانی در شرکت برق منطقه ای خراسان و دسته بندی این موانع بود. وجود چالش هایی همچون توزیع نامناسب خدمات رفاهی، عدم ارتباط معنادار بین حقوق و مزایا با عملکرد پرسنل، بزرگ بودن سازمان، احساس وجود تبعیض میان کارکنان، اعمال قوانین از طرف دولت، پیشرفت فناوری و تکنولوژی، مقاومت پرسنل قدیمی با تغییرات فناوری در سازمان، عدم شفافیت کارراهه شغلی، سبب شده است این تحقیق در راستای شناسایی و دسته بندی موانع و چالش های موجود برای پیاده سازی برنامه استراتژیک منابع انسانی در شرکت برق منطقه ای خراسان انجام گردد. در شرایط کنونی، برتری رقابتی، ایجاد ارزش و تضمین رشد بلندمدت به نحو فزاینده ای به نقش سرمایه انسانی سازمان ها به معنای مجموعه دانش، نگرش، رفتار، قابلیت ها وتجارب کارکنان وابسته شده است. تحقیقات نشان می دهند سازمان هایی که به نیروی کار خویش توجه بیشتری نشان می دهند، می توانند کارکنان بیشتری را با قابلیت های برجسته تر جذب نمایند و نگهدارند. در انجام این پژوهش از روش¬شناسی کیو به عنوان یکی از روش های آمیخته استفاده گردید. مشارکت¬کنندگان این پژوهش 30 نفر از مدیران و کارشناسان شرکت برق منطقه ای خراسان بودند. با ایجاد فضای گفتمان، 103 عبارت کوتاه به عنوان عبارات کیو انتخاب گردید. پس از ارزیابی و جمع بندی فضای گفتمان و با استفاده از نظرات خبرگان، در نهایت 51 عبارت به عنوان نمونه عبارات کیو انتخاب گردید. بعد از مرتب سازی عبارات و تکمیل پرسشنامه کیو بوسیله مشارکت کنندگان، اطلاعات با روش تحلیل عاملی کیو تحلیل گردید. تحلیل نشان داد که می¬توان دوازده الگوی ذهنی متمایز را در میان مشارکت¬کنندگان تحقیق در مورد موانع پیاده سازی برنامه ریزی استراتژیک منابع انسانی در شرکت برق منطقه ای خراسان شناسایی نمود. در ادامه اولویت¬بندی و دسته بندی موانع انجام گردید. همان طور که در بررسی این دوازده الگو مشخص شده است، با توجه به اینکه الگوی اول درصد بیشتری از واریانس کل را تشکیل می دهد، لذا «اولویت دهی به برنامه ریزی غیرمنابع انسانی نسبت به برنامه ریزی منابع انسانی» که از مهم ترین عوامل در گروه اول است به عنوان مهم ترین عامل بازدارنده از پیاده سازی برنامه استراتژیک منابع انسانی در شرکت شناخته می شود. پس از آن موانع «رواج بیش از حد تفکر کوتاه مدت» و «نظام حقوق و دستمزد غیرمتناسب با بخش خصوصی» از مهم ترین موانع شناخته می شوند. در نهایت راهکارهایی مانند اولویت دهی به برنامه ریزی منابع انسانی و تخصیص بودجه کافی به آن، ایجاد گرایش بلندمدت در شرکت، ایجاد نظام حقوق و دستمزد مبتنی بر عملکرد افراد و نظام ارزشیابی مناسب، بکارگیری کارمندان کلیدی در فازهای مختلف برنامه ریزی منابع انسانی، توجه به بهره وری سازمان، و تجهیز نمودن متخصصان منابع انسانی، برای برطرف¬نمودن موانع شناسایی شده پیشنهاد گردید تا شرکت بتواند در پیاده سازی برنامه استراتژیک منابع انسانی از این پیشنهادات استفاده نماید.

بهینه سازی زنجیره توزیع قطعات در شرکت ایساکو با استفاده از مدلهای ریاضی ‏‎mcdm‎‏ و مدل موجودی غیرمتمرکز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1381
  زراعتی زراعتی   احمد جعفر نژاد

مدیریت زنجیره عرضه ، یکی از مباحث جدید در نظام های مدیریت نوین است که توسط بسیاری از صاحبنظران حتی با نظام لجستیک و پشتیبانی در مجتمع های بزرگ صنعتی و تولیدی مترادف تلقی می شود. لیکن با طرح نظریه های جدید در ارتباط با رضایت مشتریان ، تولید براساس درخواست ها و نیازهای مشتریان و مسائل رقابتی در بازار از یک سو، و از سوی دیگر ، سودآوری برای تولیدکنندگان اصلی همانند شرکتهای بزرگ خودروسازی ، شرکتهای بزرگ زنجیره ای که از نظر فیزیکی و جغرافیایی گستردگی پیچیده ای دارند و نیز تاثیر و گسترش نفوذ تکنولوژی های اطلاعاتی و نوع همبستگی هایی که بین تامین کنندگان و تولید کنندگان بزرگ را در بر می گیرد ، این مبحث به بحثی جامع تبدیل شده است . تاثیرگذاری و تاثیرپذیری تولیدکنندگان ، تامین کنندگان و مشتریان از یکدیگر و نیز نتیجه این آثار که در نهایت باعث کاهش هزینه ها، افزایش کیفیت خدمات رسانی ، زمان تولید و تحویل مشخص می شوند ، باعث شده است که زنجیره عرضه به عنوان یک نظام یکپارچه و همبسته مطرح شود.