نام پژوهشگر: عبدالصمد خدامی
عبدالصمد خدامی علیرضا موغلی
مربی گری موضوعی جدید درمدیریت وعبارت است از فرایند یادگیری مستمر و مبتنی بر توانمندسازی کارکنان از طریق ایجاد رابطه حمایتی و توسعه ای (پرورشی)؛سازمان مربی گرا نیز یک چهره جدید سازمانی است که بر موضوع مربی گری به عنوان یک استراتژی موثر درتوسعه نیروی انسانی ویادگیری سازمانی تمرکز دارد.مساله این تحقیق عوامل اثرگذار برایجاد یک سازمان مربی گراست که پس از شناسائی درسه دسته عوامل منابع انسانی،زمینه های کسب وکار وفرهنگ مربی گری خلاصه گردیده وسپس ازطریق رویکرد تحقیق ترکیبی شامل سه دور پانل دلفی ویک پرسشنامه توصیفی اثر زمینه های منابع انسانی وکسب وکار به عنوان متغیرهای مستقل وفرهنگ مربی گری به عنوان متغیر میانجی برایجادیک سازمان مربی گرا به عنوان متغیر وابسته آزمون گردیده وتناسب مدل مفهومی تحقیق از طریق فن تحلیل عاملی ونرم افزار لیزرل بررسی شده است.یافته های تحقیق شامل معرفی عوامل اثر گذار بر ایجاد سازمان مربی گراو ارائه الگویی برای یک سازمان مربی گرا براساس مهارت های ورزش وبازی،ارزش های فرهنگ بومی ومتغیرهای ذاتی صنعت بیمه ایران است که به صورت 7فرضیه اصلی و28فرضیه جزیی برای بیان روابط مستقیم وغیر مستقیم میان عوامل فوق الذکر با سازمان مربی گرا سازماندهی ونهایتا همه فرضیات اصلی وتعداد22 فرضیه جزیی به تایید رسیده است.نتایج تحقیق همسو با ادبیات مربی گری است؛درآزمون فرضیات عوامل براساس میزان تاثیر به ترتیب عوامل منابع انسانی،زمینه های کسب وکار وفرهنگ مربی گری اولویت بندی شده اند.ضمنا اثر واسطه ای فرهنگ مربی گری بر رابطه هردو عامل دیگر با سازمان مربی گرا مثبت وقوی ارزیابی شده است.اهم پیشنهادهای تحقیق برمبنای همین اثرات ارائه وبه محققین بعدی نیز بررسی مدل تحقیق دربخش خصوصی بیمه وسایر سازمانها برای تبدیل شدن آن به یک مدل عمومی توصیه شده است.
عظیم عبدالخانی حبیب الله سالارزهی
هدف پژوهش حاضر که تحقیقی با ماهیت کاربردی وبه روش توصیفی - پیمایشی می باشد، شناسایی شاخص های مدیریت دانش مشتریان موثر بر نوآوری سازمانی درشرکت سهامی بیمه ایران (رشته بیمه ای درمان)، بررسی روابط بین آنها و بررسی میزان تاثیر هر یک در نوآوری سازمانی است به گونه ای که بتوان از آن به عنوان چهارچوبی در زمینه تحقیق استفاده نمود. نتایج حاصل از شناسایی عوامل نشان داد که در گروه مورد مطالعه 9 شاخص اصلی مدیریت دانش مشتری موثربر نوآوری سازمانی درشرکت سهامی بیمه ایران وجود داردکه هرکدام ازاین شاخصها 4 شاخص فرعی رانیزشامل می شوند.جامعه آماری تحقیق حاضر 120 نفر شامل مدیران، مسئولین ادارات و کارشناسان ستاد مرکزی شرکت سهامی بیمه ایران در سطح تهران می باشد. حجم نمونه مورد نظر با توجه به مطالعه ای مرتبط و با قرار دادن مقدار ضریب همبستگی آن تحقیق در فرمول مربوط به تعیین حجم نمونه، 91 تعیین گردید .دراین پژوهش به منظورتعیین پایایی آزمون ازروش آلفای کورنباخ وجهت تعیین روایی آن ازروش اعتباری صوری ، همچنین برای تجزیه وتحلیل داده ها ازروشهای آماری توصیفی واستنباطی نظیرآزمون tاستفاده شد.نتایج حاصل در این زمینه مشخص کرد که بین کلیه شاخص های موثر مدیریت دانش مشتری بر نوآوری سازمانی هم بستگی مثبت وجود دارد که بیشترین میزان این هم بستگی میان شاخص های مدیریت تمرکز روی مشتری و مدیریت جذب مشتری می باشد به این معنا که هر چه میزان تمرکز روی مشتری بیشتر باشد، جذب مشتری به تبع آن بیشتر می شود. باتوجه به پیچیده بودن روش معادلات ساختاری، کاربرد آن نیازمند بسته های نرم افزار خاص است که معروف ترین و پرکاربردترین آنها نرم افزار lisrel است. دراین پژوهش از نسخه 7/8 این نرم افزار برای تحلیل آماری و اعتبار سنجی مدل های پیشنهادی استفاده شده است. همچنین جهت آزمون فرضیات تحقیق و رتبه بندی عوامل از طریق تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون فریدمن و با بهره گیری از نرم افزار spssنگارش 18 استفاده شد.
عبدالصمد خدامی سعید تسلیمی
این پژوهش در قدم اول سعی در جلب توجه پژوهشگران بسوی عناوینی همچون اهداف مدیریت مشارکتی (در مفهوم وسیع ) مفروضات ارزشی مشارکت ، مشارکت - جامعه مدنی و مردم سالاری ، ریشه های مشارکت ، مبانی نظری مشارکت ، مبانی فلسفی مشارکت ، جایگاه مشارکت در ایران ، و ... دارد. عناوینی که می توانند و می بایست موضوع تحقیقات بسیار قرار گیرند. در قدم بعدی ، این تحقیق در راستای سابقه پژوهشی موضوع مشارکت ، خود عجالتا با پذیرش مشارکت بعنوان سبکی از مدیریت و با امعان نظر به دیدگاه های موافق و مخالف مدیریت مشارکتی ، به دور از قضاوت ارزشی با در نظر گرفتن مشارکت بعنوان متغیری وابسته و در واقع تابعی ا زمجموعه عوامل (نیروهای ) وضعیتی و با الهام از الگوی تحلیل میدان نیروی کرت لوین و در یک دسته بندی جدید الگویی ارائه می دهد که راهنمای مناسبی برای سنجش سطح مشارکت پذیری سازمانها خواهد بود. سرانجام در قدم سوم بعنوان گامی کاربردی این پژوهش به مطالعه توصیفی عوامل درون سازمانی موثر بر سطح مشارکت پذیری در شرکت سهامی بیمه ایران براساس برخی فرضیات که با الهام از مدل بنا شده می پردازد.