نام پژوهشگر: افخم دانشفر
فاطمه دهقانی فیروزآبادی افخم دانشفر
هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثر بازخورد مثبت، منفی، هنجاری مثبت و منفی و واقعی در مورد وزن بر عزت نفس، خودپنداره ی جسمانی، سطح فعالیت بدنی و ترکیب بدن دختران جوان با وزن طبیعی و اضافه وزن بود. بدین منظور 124 نفر از دانشجویان دختر خوابگاهی دانشگاه الزهرا (س) با دامنه سنی 18تا 25سال به روش نمونه گیری تصادفی در دو طبقه وزن طبیعی (9/24-5/18=bmi) و اضافه وزن (9/29-25=bmi) انتخاب شدند. سپس شرکت کننده های هریک از طبقات وزنی به صورت تصادفی به 5 زیر گروه تقسیم شدند و در یک طرح تحقیق پیش آزمون –پس آزمون گروه های تصادفی شرکت کردند . در پیش آزمون و پس آزمون به افراد فرم کوتاه پرسشنامه خود توصیفی جسمانی (psdq-s) (مارش، 1994)، پرسشنامه میزان فعالیت بدنی بک (1982) و پرسشنامه فرم کوتاه شده عزت نفس کوپر اسمیت (کوپر اسمیت، 1967) داده شد و درصد چربی بدن با استفاده از دستکاه تحلیل گر تر کیب بدن اندازه گیری شد. طی دوره تجربی (سه هفته) به گروه بازخورد مثبت و منفی، علاوه بر وزن واقعی،10 درصد کمتر و بیشتر از وزن واقعی به عنوان وزن ظاهری و به گروه بازخورد هنجاری مثبت و منفی، علاوه بر وزن واقعی 10درصد بیشتر و کمتر از وزن واقعی به عنوان میانگین وزن گروه گفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس دو عاملی ، تحلیل واریانس دو عاملی برای نمرات اختلاف، آزمون t وابسته، کروسکال ـ والیس و u من ویتنی در سطح معنی داری 05/0p< انجام شد. نتایج تحقیق نشان داد که بازخورد منفی باعث افزایش سطح فعالیت بدنی در افراد با وزن طبیعی و دارای اضافه وزن می شود، بازخورد منفی و بازخورد هنجاری مثبت باعث کاهش درصد چربی افراد با وزن طبیعی و بازخورد هنجاری منفی باعث افزایش عزت نفس افراد دارای اضافه وزن شد. بنابراین انواع بازخوردهای مورد بررسی در تغییر سطح فعالیت بدنی، درصد چربی بدن و عزت نفس دختران جوان نقش دارند.
فهیمه تقی زاده افخم دانشفر
هدف این تحقیق بررسی اثر الگوی ترجیح جانبی چشم و دست، تکلیف و سطح مهارت بر عملکرد بازیکنان تنیس روی میز بود. بدین منظور 48 بازیکن تنیس روی میز ماهر و مبتدی (به ترتیب با سابقه بیش از 5 سال و کمتر از 2 سال) باشگاه های تهران با میانگین سن (3/08±) 23/85 در 4 گروه همسوی ماهر و مبتدی و دگرسوی ماهر و مبتدی به طور تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. پرسشنامه دست برتری آنت و کارت سوراخ دار برای تعیین چشم و دست برتر بازیکنان استفاده شد. عملکرد مهارت فورهند و بکهند بازیکنان از طریق بررسی الگو و دقت 5 ضربه میانی از 15 ضربه انجام شده اندازه گیری شد. دقت ضربات از طریق امتیازدهی به محل فرود توپ در مناطق هدف و الگوی حرکات با استفاده از یک مقیاس محقق ساخته اندازه گیری و ثبت شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل واریانس سه عاملی ترکیبی در سطح 05/0p< انجام شد. نتایج نشان داد که اثر اصلی الگوی ترجیح جانبی و اثر متقابل الگوی ترجیح جانبی ، تکلیف و سطح مهارت بر عملکرد بازیکنان تنیس روی میز معنی دار نبود. بنابراین، براساس عدم تفاوت معنادار بین عملکرد بازیکنان تنیس روی میز (ماهر و مبتدی) با الگوی ترجیح جانبی همسو و دگرسو در دو مهارت فورهند و بکهند، به نظر می رسد الگوی ترجیح جانبی چشم و دست، معیار مناسبی برای استعدادیابی در این رشته ورزشی نیست.
سمیه کاظمی افخم دانشفر
هدف تحقیق حاضر بررسی نقش برخی ویژگی های خانوادگی، سطح فعالیت بدنی والدین، وضعیت اجتماعی- اقتصادی (ses)، تعداد خواهران و برادران و ویژگی فردی شاخص توده بدن کودکان (bmi) در پیش بینی تبحر حرکتی و سطح فعالیت بدنی دختران 7 ساله شهر کامیاران بود. بدین منظور 100 دانش آموز پایه اول از مدارس ابتدایی دخترانه شهرستان کامیاران به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه سطح فعالیت بدنی والدین شارکی، پرسشنامه وضعیت اجتماعی اقتصادی، پرسشنامه سطح فعالیت بدنی کودکان، ویرایش دوم فرم کوتاه آزمون تبحر حرکتی بروینینکس ـ ازرتسکی (bot-2) جمع آوری و با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چند متغیره با سطح معنی داری p<0.05 تجزیه و تحلیل شد. نتایج ضریب همبستگی ارتباط مثبت معنی داری را بین سطح فعالیت بدنی کودکان و والدین، تعداد خواهران و برادران و ses با تبحر حرکتی و ارتباط مثبت معنی داری را بین تبحر حرکتی، سطح فعالیت بدنی والدین و ses با سطح فعالیت بدنی کودکان نشان داد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه مهم ترین پیشگو در تغییرات سطح فعالیت بدنی کودکان را تبحر حرکتی و مهم ترین پیشگوها در تغییرات تبحر حرکتی را سطح فعالیت بدنی کودکان و تعداد خواهران و برادران معرفی کرد. بنابراین، به نظر می رسد تعداد فرزندان بیشتر نقش موثری در رشد حرکتی کودکان دارد و استفاده از مداخلات مناسب برای افزایش تبحر حرکتی دختران 7 ساله با افزایش سطح فعالیت بدنی آن ها همراه خواهد بود.
غزال محمدی معصومه شجاعی
هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر تغییرپذیری فاصله کانون توجه با استفاده از خودگویی آموزشی بر اجرا و یادگیری فورهند تنیس روی میز در دختران دبیرستانی بود. بدین منظور 80 دختر دبیرستانی با میانگین سن (62/0 ±) 16 سال به طور تصادفی از دانش آموزان هنرستان ورزش سنندج انتخاب و به پنج گروه تقسیم شدند. شرکت کننده ها پس از پیش آزمون، طی 6 جلسه به تمرین 180 ضربه فورهند با تکرار کلمات "کمی چرخش" در گروه کانون توجه درونی، "کمی باز" در گروه کانون توجه بیرونی نزدیک، "بالای تور" در گروه توجه بیرونی دور و هر یک از کلمات "کمی چرخش، کمی باز و بالای تور" به ترتیب در هر دو جلسه درگروه افزایش فاصله ی کانون توجه پرداختند. گروه کنترل طی دوره اکتساب، بدون خودگویی تمرین کرد. دو روز پس از آزمون اکتساب، آزمون یادداری در شرایط مشابه و بعد از نیم ساعت استراحت آزمون انتقال با تغییر جهت هدف (فورهند موازی) و هر دو بدون خودگویی انجام شد. دقت اجرای فورهند تنیس روی میز با یک مقیاس 5 ارزشی (لیائو و مسترز، 2001) و الگوی ضربه با استفاده از مقیاسی محقق ساخته مورد سنجش قرار گرفت. شرکت کننده ها در انتهای دوره اکتساب پرسشنامه فراوانی و اعتقاد به خودگویی را تکمیل کردند. نتایج تحلیل واریانس یک طرفه تفاوت معنی داری را بین فراوانی و اعتقاد به خودگویی گروه های تجربی نشان نداد (05/0p>). مطابق نتایج تحلیل واریانس دو عاملی ترکیبی، اکتساب، یادداری و انتقال دقت فورهند گروه کانون توجه درونی به طور معنی داری کمتر از سایر گروه ها بود(05/0p<). علاوه بر این، اثر افزایش فاصله کانون توجه بر اکتساب و یادداری الگوی فورهند معنی دار بود. اثر کانون توجه بیرونی نزدیک بر یادداری الگو نیز معنی دار بود. ولی انتقال الگوی ضربه در گروه کنترل به طور معنی داری بیشتر از کانون توجه بیرونی دور بود (05/0p<). بنابراین برای آموزش فورهند به نوجوانان مبتدی استفاده از خودگویی با افزایش فاصله کانون توجه و کانون توجه بیرونی نزدیک و عدم استفاده از کانون توجه درونی توصیه می شود.
الهام پناهی بروجنی معصومه شجاعی
: هدف از تحقیق حاضر، مقایسه اثر بازخورد به کوشش های موفق، هنجاری و خودکنترل بر انگیزش، اکتساب، یادداری و انتقال مهارت سرویس کوتاه بدمینتون در دختران نوجوان بود. شرکت کننده های این تحقیق نیمه تجربی 60 دختر دانش آموز مقطع ابتدایی با میانگین سن 58/0±82/10 سال بودند که به صورت در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی در 4 گروه تجربی بازخورد به کوشش های موفق، هنجاری منفی، هنجاری مثبت، خودکنترل و یک گروه کنترل قرار گرفتند. همه شرکت کننده ها در ورزش بدمینتون مبتدی بودند. تکلیف مورد بررسی سرویس فورهند بدمینتون بود. هر دانش آموز در پیش آزمون، دوره اکتساب دو جلسه ای (هر جلسه 2 دسته 10 کوششی) و پس از دو روز در آزمون یادداری و انتقال شرکت کرد. دقت سرویس شرکت کننده ها با استفاده از آزمون سرویس کوتاه بدمینتون فرانسوی اندازه گیری شد. شرکت کننده های گروه بازخورد به کوشش های موفق، پس از هر دسته کوشش در مورد دو کوشش بهتر خود و اعضای گروه بازخورد خودکنترل در مورد دو کوشش به درخواست خودشان آگاهی از نتیجه دریافت کردند. شرکت کننده های گروه هنجاری منفی و مثبت علاوه بر میانگین امتیاز هر دسته کوشش، به ترتیب 10%بیشتر و کمتر از میانگین امتیاز خود را به عنوان میانگین گروه مورد مطالعه دریافت کردند. به اعضای گروه کنترل هیچ نوع بازخوردی ارائه نشد. دو روز پس از جلسه آخر دوره اکتساب، آزمون یادداری سرویس کوتاه فورهند بدمینتون (10 کوشش) از سمت راست زمین و 15 دقیقه بعد، آزمون انتقال سرویس کوتاه فورهند بدمینتون (10 کوشش) از سمت چپ زمین به عمل آمد. هر شرکت کننده پس از پیش آزمون، اکتساب و آزمون انتقال نسخه کوتاه پرسشنامه انگیزش درونی را تکمیل کرد. جهت تجزیه و تحلیل داده های مرحله اکتساب از تحلیل واریانس دو عاملی ترکیبی و آزمون تعقیبی بونفرونی، برای داده های مراحل یادداری و انتقال به طور جداگانه از تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی بونفرونی استفاده شد. سطح معناداری 05/0p< در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که بین اثر انواع بازخوردهای مورد بررسی بر اکتساب تفاوت معنی داری وجود نداشت. بازخورد به کوشش های موفق اثر معنی داری بر یادداری مهارت سرویس بدمینتون داشت و این اثر به طور معنی داری بیشتر از بازخورد هنجاری منفی بود. اثر بازخورد هنجاری مثبت بر انتقال به طور معنی داری بیشتر از بازخورد هنجاری منفی و خودکنترل بود. علاوه بر این، نتایج تحلیل واریانس دو عاملی ترکیبی نشان داد که گروه هنجاری مثبت بیشترین و گروه هنجاری منفی کمترین انگیزش را در مراحل اکتساب و یادگیری داشتند. بنابراین به نظر می رسد مکانیسم اثر این بازخوردها بر اجرا و یادگیری، فقط نقش انگیزشی آنها نیست. کلید واژه ها: بازخورد اجتماعی ـ مقایسه ای، بازخورد مثبت و منفی، خودتنظیمی، دبستان.
فریبا رشیدی نادر فرهپور
هدف از تحقیق حاضر، مقایسه اثر بازخورد هنجاری مثبت و منفی بر دقت عملکرد، الکترومیوگرافی عضلات شانه و بازو وکینماتیک مفصل آرنج در پرتاب دارت بود. بدین منظور 12 دانشجوی دختر مبتدی راست دست با دامنه سنی 20 تا 25 سال به صورت داوطلبانه در یک طرح تحقیق درون گروهی شرکت کردند و در هر وضعیت 21 کوشش انجام دادند. در وضعیت های بازخورد هنجاری، شرکت کننده ها پس از هر کوشش امتیاز واقعی و پس از هر دسته کوشش میانگین امتیاز گروه را به طور غیر واقعی (20% کمتر از امتیاز خود در وضعیت مثبت و 20% بیشتر از امتیاز خود در وضعیت منفی) دریافت نمودند. در وضعیت کنترل نیز شرکت کننده ها فقط بعد از هر کوشش، امتیاز واقعی خود را دریافت کردند. دقت عملکرد پرتاب دارت با استفاده از روش امتیازگذاری استاندارد اندازه گیری و میانگین امتیاز تمام پرتاب ها ثبت شد. علاوه بر این، کینماتیک مفصل آرنج (حداکثر فلکشن آرنج، زاویه آرنج هنگام رهایی دارت و حداکثر سرعت زاویه ای آرنج) و rms عضلات شانه و بازو در 2 دسته کوشش آخر هر وضعیت توسط دستگاه vicon nexus و emg اندازه گیری و ثبت شد. نتایج تحلیل واریانس سنجش های تکراری در سطح معنی داری 05/0p? نشان داد که بازخورد هنجاری مثبت دارای اثر معنی داری بر دقت اجرا بود؛ اما بازخورد هنجاری روی شدت فعالیت عضلات در هنگام اجرای پرتاب دارت تاثیری نداشت. علاوه بر این، بازخورد هنجاری اثر معنی داری بر سرعت زاویه ای و بیشترین فلکشن آرنج نداشت؛ اما در زاویه آرنج هنگام رها کردن دارت اختلاف معنی دار بین بازخورد هنجاری مثبت و کنترل دیده شد. بنابراین به نظر می رسد اثر بازخورد هنجاری مثبت بر دقت عملکرد مربوط به انگیختگی بدنی نیست و از طریق کاهش زاویه آرنج هنگام رها کردن دارت باعث بهبود عملکرد می گردد.
سوسن فتحی خامنه افخم دانشفر
هدف پژوهش حاضر، بررسی اثر منبع و کانون توجه نشانه های کلامی بر انسداد دختران نوجوان مبتدی هنگام پرتاب آزاد بسکتبال تحت فشار روانی بود. بدین منظور 30 دانش آموز دختر 15 تا 17 ساله مبتدی با یک سال سابقه شرکت در کلاس های آموزشی بسکتبال و اضطراب صفتی متوسط به شیوه چند دوره ای انتخاب شده و در یک طرح تحقیق تکرار سنجش دو جلسه ای شرکت کردند. آن ها در هر جلسه تحت 5 وضعیت خودگویی با کانون توجه درونی، خودگویی با کانون توجه بیرونی، نشانه گذاری مربی با کانون توجه درونی، نشانه گذاری مربی با کانون توجه بیرونی و بدون نشانه گذاری 50 پرتاب آزاد بسکتبال را انجام دادند. در وضعیت های تجربی کلمه نشانه «دست» برای ایجاد کانون توجه درونی و کلمه نشانه «قوس» برای ایجاد کانون توجه بیرونی توسط مربی یا خود فرد قبل از هر پرتاب تکرار شد. در وضعیت کنترل هیچ نشانه ای توسط مربی یا خود شرکت کننده ارائه نشد. در جلسه دوم، شرکت کننده ها با استفاده از انگیزه مالی و کسب 5 نمره از مجموع 20 نمره پایانی درس ورزش، تحت فشار قرار گرفتند. دقت پرتاب بر اساس یک مقیاس 6 ارزشی اندازه گیری شد. اضطراب صفتی قبل از شروع آزمایش و اضطراب حالتی - رقابتی در جلسه دوم به ترتیب با استفاده از پرسشنامه های رقابتی ایلی نویز ( scat) و اضطراب حالتی-رقابتی (csai-2) اندازه گیری شد. بر اساس نتایج تحلیل واریانس 2 (کانون توجه) در 2 (منبع نشانه گذاری) در 2 (وضعیت فشار) با تکرار سنجش، دقت پرتاب در وضعیت های کانون توجه بیرونی به طور معنی داری بهتر از کانون توجه درونی و دقت پرتاب در وضعیت های خودگویی به طور معنی داری بهتر از نشانه گذاری مربی بود (025/0p<). علاوه بر این، نشانه گذاری مربی با کانون توجه درونی باعث تشدید انسداد و خودگویی با کانون توجه بیرونی باعث جلوگیری از انسداد و بهبود دقت پرتاب آزاد دختران نوجوان مبتدی شد (006/0p<). بنابراین مزیت نشانه گذاری توسط خود و فرضیه عمل محدود شده تایید گردید.
رضوان عظیمی افخم دانشفر
هدف از مطالعه¬ی حاضر بررسی اثر کانون توجه، سطح مهارت و پیچیدگی تکلیف بر مبادله سرعت – دقت در دختران جوان بود. روش تحقیق: شرکت کننده ها 60 نفر از دانشجویان دانشگاه الزهرا که واحد تربیت بدنی عمومی اخذ نموده و راست دست بودند. شرکت کننده ها بصورت تصادفی به دو گروه تکلیف ساده و پیچیده تقسیم شدند و از طریق همترازسازی متقابل با استفاده از جدول مربع لاتین، تحت سه شرایط کانون توجه (درونی، بیرونی و خود توجه)، دستورالعمل توجهی را دریافت کردند و داده های متغیر دقت و زمان حرکت به عنوان اطلاعات افراد مبتدی ثبت شد، بعد از انجام 432 کوشش برای ماهر شدن، تحت سه شرایط کانون توجه قرار گرفته و داده ها ثبت شد. تمام شرکت کننده ها در هر دو سطح مبتدی و ماهر قبل از شروع هر دسته، دستورالعمل توجهی دریافت و در پایان هر دسته کوشش در خصوص اعمال کانون توجه در یک مقیاس 10 ارزشی، مورد سوال قرار گرفتند. نتایج: نتایج تحلیل واریانس ترکیبی 2×2×3 نشان داد در دو سطح تبحر و پیچیدگی تکلیف، گروه خودتوجه بهترین سرعت را داشت (05/0p<). همچنین تحلیل داده¬های دقت با آزمون فریدمن نشان داد که در دو سطح تبحر و پیچیدگی تکلیف، گروه خود توجه کمترین خطای کلیک را داشت (05/0p<)، اما در خطای نشانگر تفاوت معناداری دیده نشد (05/0p>). مبادله سرعت- دقت نیز با ضریب همبستگی اسپیرمن بررسی شد و نتایج نشان داد در سه شرایط کانون توجه، دو سطح تبحر و پیچیدگی تکلیف، مبادله سرعت با خطای نشانگر (05/0p<) و عدم مبادله با خطای کلیک رخ داد (05/0p>). بحث و نتیجه گیری: یافته های تحقیق حاضر از این فرضیه حمایت می کند که کنترل برنامه تمرینی توسط خود فرد، به یادگیری موثرتری می¬انجامد. عدم مبادله سرعت با خطای کلیک با نظریه سلسله مراتبی کنترل حرکتی و برنامه ریزی پارامتر اندام قبل از پارامتر مسافت و مبادله سرعت ـ دقت در سطوح پایین تر قابل توجیه است. همچنین در تحقیقات گذشته مبادله سرعت – دقت برای خطای فضایی بررسی و مفهوم سازی شده و برای خطای تصمیم گیری در زمان واکنش انتخابی تحقیقی انجام نشده که به نظر می رسد از استثناهای قانون فیتز باشد.
فریده سیدزاده افخم دانشفر
چکیده هدف از تحقیق حاضر مقایسه اثر تمرین کم خطا و پر خطا بر اکتساب، یادداری، انتقال مهارت بنیادی ضربه با پا، خودکارآمدی و خودپنداره در دختران 10ساله بود. شرکت کننده های این تحقیق نیمه تجربی 30 دختر دانش آموز کلاس چهارم ابتدایی با میانگین سنی 53/0±92/9 سال بودند که به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در2 گروه 15 نفری کم خطا و پر خطا قرار گرفتند. همه ی شرکت کنندگان در مهارت بنیادی ضربه با پا مبتدی بودند. دقت ضربات به هدف با استفاده از یک مقیاس 5 امتیازی و الگوی مهارت بر اساس شاخص های ضربه با پا در آزمون رشد حرکات درشت الریخ ارزیابی شد.مرحله اکتساب شامل 3 جلسه (یک جلسه در هفته و هر جلسه 3 دسته 10 کوششی) تمرینی بود. در جلسه اول اکتساب، قبل از شروع تمرینات، پرسشنامه خودپنداره و پس از نمایش هدف متوسط به شرکت کنندگان پرسشنامه خودکارآمدی مربوط به تکلیف مهارت بنیادی ضربه با پا توسط کودکان تکمیل گردید. در طی جلسات اکتساب به هیچ کدام از گروه ها دستورالعمل نحوه ی ضربه و یا بازخورد افزوده داده نشد. گروه کم خطا ابتدا تمرین را با ضربه به هدفی با شعاع بزرگ تر (100سانتی متری) شروع کردند، در جلسه دوم تمرین ضربه با پا به هدف متوسط (80 سانتی متری) و در جلسه سوم ضربه با پا به هدف کوچک تر (60 سانتی متری) انجام گرفت. گروه پرخطا برعکس گروه کم خطا عمل کردند؛ به صورتی که در جلسه اول تمرین را با ضربه به هدف کوچک شروع کردندو در طی جلسات دوم و سوم هدف بزرگ تر می شد. در جلسه آخر اکتساب پرسشنامه خودپنداره بین همه ی شرکت کننده ها توزیع شد. همچنین پرسشنامه خودکارآمدی با مشاهده ی هدف متوسط توسط شرکت کننده ها تکمیل گردید. در هفته چهارم آزمون یادداری با انجام 10 ضربه به هدف متوسط و هفته پنجم آزمون های انتقال تحت تکلیف ثانویه شناختی شمارش معکوس اعداد (96،98،100و ...) و با فاصله ی یک ساعت استراحت، آزمون انتقال تحت خستگی جسمانی از شرکت کنندگان به عمل آمد. جهت شرکت در آزمون انتقال تحت خستگی جسمانی ابتدا کودکان در آزمون یک مایل دویدن/ راه رفتن شرکت کردند و بعد از گزارش نمره ی بالای 7 در مقیاس درک فشار امنی کودکان، در آزمون انتقال تحت خستگی جسمانی با اجرای 10 ضربه به هدف متوسط شرکت کردند. جهت تجزیه و تحلیل داده های مراحل اکتساب از تحلیل واریانس 2گروه در3جلسه با تکرار سنجش عامل جلسه و جهت مقایسه ی اثر تمرین کم خطا و پر خطا بر دقت و الگوی اجرا در آزمون های یادداری، انتقال تحت تکلیف ثانویه و انتقال تحت خستگی جسمانی از تحلیل واریانس 2گروه در3 آزمون با تکرار سنجش عامل آزمون در سطح 05/0p< استفاده شد. نتایج نشان داد گروه کم خطا در طی سه مرحله اکتساب به صورت معناداری نمرات بهتری را کسب کردند. همچنین الگوی حرکت گروه کم خطا در آزمون یادداری و دقت و الگوی گروه کم خطا در آزمون های انتقال تحت تکلیف ثانویه و انتقال تحت خستگی جسمانی به طور معنی داری بهتر از گروه پر خطا بود، اما گروه پرخطا بر خلاف گروه کم خطا افت شدیدی در اجرا نشان داد. علاوه بر این، تمرین کم خطا باعث افزایش معنی دار خودکارآمدی شد، اما بر خودپنداره اثر معنی داری نداشت. با توجه به عدم تاثیر تکلیف ثانویه بر عملکرد گروه کم خطا در آزمون های انتقال، وقوع یادگیری پنهان در این الگوی تمرینی تایید شده و به عنوان روشی کارآمد در امر آموزش مهارت بنیادی ضربه با پا به کودکان پیشنهاد می شود. کلید واژه ها: حافظه پنهان، ، خودپنداره، خودکارآمدی، کاهش خطا، کودکان
فاطمه عسکری بشکانی افخم دانشفر
هدف این تحقیق بررسی اثر دست برتری، سطح تبحر و پیچیدگی تکلیف بر عدم تقارن کارکردی در مهارت دریبل بازیکنان دختر بسکتبال بود. بدین منظور 60 بازیکن بسکتبال ماهر و مبتدی باشگاه های تهران (به ترتیب با سابقه بیش از 5 سال و کمتر از 2 سال) با میانگین سن 63/22 (95/2±) در 4 گروه راست دست ماهر و مبتدی و چپ دست ماهر و مبتدی به طور تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. پرسشنامه دست برتری ادینبرگ برای تعیین دست برتر بازیکنان استفاده شد. زمان اجرای مهارت دریبل سرعتی با دست در خط مستقیم، برای مهارت با پیچیدگی کم و زمان دریبل یک دست به صورت مارپیچ از بین موانع و برگشت در خط مستقیم برای مهارت با پیچیدگی زیاد اندازه گیری شد. عدم تقارن کارکردی با استفاده از فرمول شاخص عدم تقارن عملکرد دریبل اندازه گیری شد. نتایج تحلیل واریانس سه عاملی ترکیبی در سطح 05/0p< نشان داد که عدم تقارن کارکردی در افراد چپ دست به طور معنی داری کمتر از افراد راست دست و در بازیکنان دختر ماهر به طور معنی داری کمتر از مبتدی بود. علاوه بر این، اثر پیچیدگی تکلیف برعدم تقارن کارکردی و اثرات متقابل بین دست برتری و سطح مهارت و پیچیدگی تکلیف بر عدم تقارن کارکردی معنی دار نبود. بر این اساس، نظریه های زیستی و محیطی عدم تقارن حرکتی تایید می شود و به نظر می رسد که دست برتری، معیار مناسبی برای استعدادیابی در این رشته ورزشی باشد.
سمیرا قوهستانی حسن عشایری
هدف از تحقیق حاضر، مقایسه اثر بازخورد به کوشش های بهتر و کوشش های ضعیف تر بر اکتساب، یادداری و انتقال مهارت حالت گیری خطی پا در بیماران مبتلا به تصلب چندگانه بود. شرکت کننده های این تحقیق نیمه تجربی 20 زن مبتلا به تصلب چندگانه بودند که به صورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند و به طور تصادفی در 2 گروه تجربی بازخورد مثبت و بازخورد منفی و دو گروه جفت شده کنترل قرار گرفتند. تکلیف مورد بررسی حالت گیری خطی پا بود. هر شرکت کننده در پیش آزمون، دوره اکتساب (13 دسته 6 کوششی) و سپس در آزمون یادداری فوری، یک ساعته، 24 ساعته، 7 روزه و دو آزمون انتقال شامل تغییر مسافت و تغییر مکان اولیه (هرکدام شامل 1 دسته 6 کوششی) شرکت کردند. عملکرد شرکت کنندگان به امتیازات خطای ثابت، خطای متغیر و خطای کلی تبدیل شد. شرکت کننده های گروه بازخورد مثبت، پس از هر دسته کوشش در مورد سه کوشش بهتر خود و گروه بازخورد منفی در مورد سه کوشش ضعیف تر خود، بازخورد آگاهی از نتیجه دریافت کردند. شرکت کننده های گروه های کنترل یک به یک با هر یک از نفرات گروه های تجربی جفت شدند و در همان کوشش هایی که آن ها بازخورد گرفتند، بازخورد خودشان را دریافت کردند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس دوعاملی 4(گروه) در 7(آزمون) با تکرار سنجش عامل آزمون استفاده شد. سطح معناداری 05/0p< در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که بین اثر انواع بازخوردهای مورد بررسی بر اکتساب، آزمون های یادداری و آزمون های انتقال تفاوت معنی داری وجود دارد. با توجه به نتایج این تحقیق چنین بر می آید که بازخورد مثبت و منفی بر حافظه حرکتی درون خط و برون خط در آزمون های یادداری و انتقال تأثیر مثبت دارد و این تأثیر در گروه بازخورد مثبت بیشتر از گروه بازخورد منفی بود، که می توان دلیل آن را به اثرات انگیزشی و تشویقی بازخورد مثبت و شکل گیری طرحواره و ثبات رد ادراکی به دلیل کاهش تغییرپذیری پاسخ نسبت داد.
الهام دانشیار افخم دانشفر
به دلیل اهمیت عدم تقارن حرکتی در اجرای مهارت هایی مانند شوت فوتبال که با دو سمت بدن قابل اجرا هستند باید جلسات تمرین طوری برنامه¬ریزی شوند که عدم تقارن حرکتی در مهارت¬های دوطرفه را کاهش دهد. از این رو پژوهش حاضر با هدف تعیین اثر سازماندهی تمرین بر عدم تقارن حرکتی پای کودکان 10-7 ساله در مهارت شوت فوتبال انجام شد.بدین منظور تعداد 50 پسراز3 مدرسه فوتبال با میانگین سنی 10/1 ± 26/8 سال (5چپ پا و بقیه راست پا) با روش نمونه¬گیری تصادفی خوشه¬ای انتخاب شدند و به طور تصادفی به پنج گروه تمرینی دسته¬ای پای برتر-غیربرتر، دسته¬ای پای غیربرتر-برتر، زنجیره¬ای،افزایشی وکنترل تقسیم شدند. به منظورتعیین پای برتر از آزمون پا برتری کورن،برای ارزیابی الگوی مهارت از مقیاس ارزیابی الگوی شوت روی پای امیرفخریان وبرای سنجش دقت شوت ازآزمون شوت مور-کریستین تعدیل شده برای کودکان استفاده شد.آزمون¬هادر3مرحله پیش¬آزمون، یادداری وانتقال برگزارشد. نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که درآزمون یادداری و انتقال شاخص عدم تقارن حرکتی در دقت شوت در گروه کنترل بیشترین مقدار و در گروه تمرینی افزایشی کمترین مقدار را داشت. از طرف دیگر در آزمون یادداری میانگین شاخص عدم¬تقارن¬حرکتی در الگوی شوت درگروه تمرینی افزایشی¬ کمترین مقدار و در گروه دسته¬ای¬ پای غیربرتر-برتر بیشترین مقدار را داشت ولی در آزمون انتقال بین گروهها در این شاخص تفاوت معنی داری مشاهده نشد.در نهایت اینکه تمرین افزایش سطح تداخل زمینه¬ای سبب کاهش عدم¬تقارن حرکتی پای کودکان در شوت فوتبال شد.
مهرنوش شمیری حسن عشایری
اصطلاح در خود مانده به افرادی گفته می شود که در آنها مجموعه ای از اختلالات رشدی وابسته به سیستم اعصاب مرکزی دیده می شود. این کودکان با نقص در تعامل اجتماعی، حرکت و ارتباطات شناخته می شوند. این پژوهش از نوع نیمه تجربی و طرح تحقیق به صورت پیش آزمون- پس آزمون با انتساب تصادفی بود. هدف از انجام این پژوهش بررسی تاثیر تمرینات ادراکی – حرکتی بر فعالیت نورون های آیینه ای، اختلالات رفتاری و رشد اجتماعی در کودکان دارای اختلال اتیسم 7-11 ساله با عملکرد بالا بود. بدین منظور 12 کودک اتیسمی به روش نمونه گیری در دسترس و از بین مدارس استثنایی کودکان دارای اختلالات رفتاری شهر تهران در این پژوهش شرکت کردند که به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و تجربی تقسیم شدند. قبل از انجام مداخلات، از والدین کودکان خواسته شد تا پرسشنامه های اختلالات رفتاری و رشد اجتماعی را در ارتباط با کودکان خود تکمیل نمایند. همچنین به عنوان ارزیابی اولیه ( پیش آزمون)، از کلیه کودکان گروه کنترل و آزمایشی الکتروانسفالوگرافی جهت بررسی فعالیت نورون های آیینه ای گرفته شد. سپس گروه آزمایشی طی 8 هفته که شامل ? جلسه 45 دقیقه ای در هفته و به مدت ?? جلسه آموزشی برای هر شرکت کننده بود، تحت انجام مداخلات(تمرینات ادراکی – حرکتی) قرار گرفت. بعد از اتمام دوره مداخلات و به منظور بررسی تغییرات حاصل، الکتروانسفالوگرافی به عنوان پس آزمون از کودکان به عمل آمد. همچنین از والدین خواسته شد تا پرسشنامه¬های اختلالات رفتاری و رشد اجتماعی را مجددا تکمیل نمایند. جهت تحلیل داده¬های سرکوب مو، اختلالات رفتاری و رشد اجتماعی به ترتیب از تحلیل واریانس چهار عاملی 3*2*2*2 با تکرار سنجش سه عامل آخر، تحلیل واریانس چند متغیره برای نمرات اختلاف اختلالات رفتاری و تحلیل واریانس دو عاملی ترکیبی در سطح معنی داری 05/0p< استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که فعالیت نورون های آیینه ای در شرایط اجرا و مشاهده بهبود معناداری داشت. همچنین اختلالات رفتاری( درونی و بینابینی) و رشد اجتماعی کودکان نیز بهبود معناداری پیدا کرد. این نتایج می تواند جهت بهبود کودکان دارای اختلالات اتیسم با تاکید بر نقش مهارت های حرکتی و در برنامه ریزی مدارس مربوط به این کودکان موثر باشد.
زهرا ابراهیمی حق حیدر صادقی
تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر نوع کانون توجه در یک دوره تمرینات تصویر سازی بر توان مکانیکی عضلات پای سالمندان غیر فعال و مقایسه با توان مکانیکی عضلات پای سالمندان فعال طی راه رفتن انجام شد. پژوهش با استفاده از طرح پیشآزمون و پسآزمون گروه های همسان بر روی 16 زن و مرد 60 تا 80 ساله که به صورت هدف دار ا انتخاب شدند، انجام شد. پس از تمرینات اولیه تصویرسازی، شرکت کننده ها بر اساس امتیاز پرسشنامه miq-rs به روش abba به دو گروه همسان تصویرسازی با کانون توجه درونی و بیرونی تقسیم شده و 5 جلسه تمرین کردند. برای محاسبه توان عضلانی، از دوربین های تحلیل حرکت و صفحه ی نیرو استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چند متغیره دو عاملی 2 ترکیبی برای متغیرهای وابسته حداقل و حداکثر توان عضلانی مفاصل پا تحلیل شد.یافته¬ها: اثر اصلی کانون توجه تصویرسازی و آزمون و همچنین اثر متقابل آن دو بر حداقل و حداکثر توان های عضلانی مفاصل پا معنی دار نبود (025/0p>). 5 جلسه تمرین تصویرسازی با تغییر کانون توجه اثر متفاوتی بر توان مکانیکی مفاصل پا ایجاد نمی کند و بررسی آن در مدت بیشتر پیشنهاد می گردد.
نرجس یاوری معصومه شجاعی
هدف از تحقیق حاضر بررسی اثر بازخورد ویدیویی مقایسه اجتماعی مثبت، منفی و واقعی بر میزان یادگیری پات گلف ،فعالیت نورون های آینه ای در مغز و فعالیت الکتریکی عضله و همچنین بررسی ارتباط بین میزان فعالیت نورون های آینه ای و میزان فعالیت الکتریکی عضله بود. بدین منظور 18 دانشجوی دختر 20- 30 ساله غیر ورزشکار دانشگاه الزهرا (س) انتخاب و به طور تصادفی در3 گروه بازخورد ویدیویی مقایسه اجتماعی مثبت، منفی و بازخورد ویدیویی واقعی قرار گرفتند. آزمایش در سه روز متوالی انجام شد. با استفاده از دستگاه بازخورد زیستی دو کاناله و دو سنسور eegو emgمتصل به آن، میزان فعالیت نورون های آینه ای مغز و فعالیت الکتریکی عضله دو سر بازویی در سه شرایط پایه، اجرا و مشاهده ثبت گردید. در وضعیت بازخورد مقایسه اجتماعی،شرکت کننده ها، سه فیلم اجرای قوی خود را به همراه سه فیلم اجرای ضعیف تر فرد دیگر در وضعیت مثبت ؛ سه فیلم اجرای ضعیف تر خود را به همراه سه فیلم اجرای قوی تر فرد دیگر در وضعیت منفی به عنوان بازخورد مشاهده نمودند. در گروه بازخورد واقعی فرد، تمام فیلم های مربوط به اجرای خود را مشاهده می کرد. روز اول 6 کوشش، روز دوم 60 کوشش و روز سوم نیز 6 کوشش را اجرا می کردند. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق تحلیل واریانس یک سویه و ترکیبی و همچنین از ضریب همبستگی پیرسون در سطح معناداری کمتر از 05/0 انجام شد. نتایج نشان داد اثرات انگیزشی ناشی از بازخورد ویدئویی مقایسه اجتماعی نسبت به بازخورد ویدئویی واقعی در یادگیری مهارت ضربه پات گلف برتری ایجاد نمی کند. نتایج دقت ضربات، اثر بازخورد مقایسه اجتماعی را بر روی یادگیری نشان نداد، اما در ثبت فعالیت مغز و عضله، بین میزان فعالیت نورون های آینه ای و میزان فعالیت الکتریکی عضله در دو شرایط مشاهده و اجرا تفاوت معنی داری وجود داشت. فعالیت این نورون ها در زمان مشاهده بیشتر از زمان اجرا بود. در حالیکه میزان فعالیت عضله در زمان اجرا بیشتر از مشاهده بود. بین سه گروه، در میزان فعالیت الکتریکی مغز و عضله دو سر بازویی، چه در زمان اجرا و چه در زمان مشاهده، تفاوت معنی داری دیده نشد. همچنین بین فعالیت الکتریکی عضله و نورون های آینه ای در حین اجرا ارتباط مثبت معنی داری وجود داشت.
ندا دکامئی معصومه شجاعی
هدف تحقیق حاضر مقایسه اثربخشی الگودهی دامنه ای و بازخورد دامنه ای بر اجرا و یادگیری یک تکلیف زمان بندی متوالی حرکات پا بود. به این منظور 40 دانشجوی سالم داوطلب دانشگاه الزهرا در دامنه سنی 20 تا 24 سال به صورت تصادفی به 4 گروه الگودهی دامنه ای و بازخورد دامنه ای و جفت با هر یک تقسیم شدند. تکلیف شرکت کننده ها پرش جفت پا در خانه های 3، 2، 1 و 8 دستگاه سنجش زمان بندی حرکات پا با حفظ زمان بندی نسبی هدف بود. در صورت خارج شدن زمان هر بخش از حرکت از دامنه 15% به گروه الگودهی الگوی صحیح و به گروه بازخورد آگاهی از اجرای عددی ارائه شد. هر یک از اعضای گروه های جفت شده با یک فرد از گروه های تجربی جفت شده و در کوشش های مشابه الگو یا بازخورد دریافت کرد. آزمایش 4 روز به طول انجامید و شامل مراحل اکتساب، یادداری و انتقال بود. آزمون یادداری پس از 24 ساعت در شرایط کاملاً مشابه بدون الگو و بازخورد و پس از آن، آزمون انتقال با تغییر توالی پرش بدون تغییر زمان بندی نسبی و مطلق انجام شد. برای سنجش دقت زمانی عملکرد از خطای زمان بندی نسبی و مطلق استفاده شد. بر اساس نتایج تحلیل واریانس 4 گروه در 6 دسته کوشش با تکرار سنجش دسته کوشش در مرحله اکتساب، اثرات اصلی و متقابل گروه و دسته کوشش معنا دار نبود (05/0p>). نتایج تحلیل واریانس یک راهه در آزمون های یادداری و انتقال نیز اثر معنا داری را نشان نداد (05/0p>). بنابراین، کنترل اثر بازخورد، اثرات مثبت الگودهی دامنه ای را از بین برد و طبق چارچوب نقطه چالش، الگودهی و بازخورد دامنه ای نتوانست چالش بهینه ای را جهت یادگیری تکلیف زمان بندی حرکات پا ایجاد کند. کلید واژه های فارسی: بازخورد افزوده، چارچوب نقطه چالش، رویکرد دامنه ای، فرضیه هدایت، یادگیری مشاهده ای
فرزانه نارمنجی افخم دانشفر
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثر نوع تمرین تکلیف تحریک دوگانه و پیچیدگی محرک اول بر دوره بی پاسخی روانشناختی اجتماعی (sprp) دختران جوان بود. بدین منظور 32 نفر از دانشجویان دختر غیرتربیت بدنی دانشگاه الزهرا با میانگین سنی 0/9±21/28سال، با ویژگی های نیم کره چپ برتر، راست دست و دارای بهره هوشی هم سطح (متوسط) و بینایی همه طبیعی، به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و در یک طرح پژوهش پیش آزمون- پس آزمون گروه های تصادفی شرکت کردند. شرکت کننده ها به طور تصادفی در دو گروه تمرین انفرادی و اجتماعی و سپس در 2 زیر گروه تکلیف تحریک دوگانه با محرک اول ساده و پیچیده تقسیم شدند. ابتدا همه زیرگروه ها طی یک دسته 16 کوششی با تکلیف آشنا شدند. در پیش آزمون، تکلیف را در دو نوبت با محرک اول ساده و محرک اول پیچیده طی 2 دسته 32 کوششی برای هر نوبت، اجرا کردند. پس از 2 دقیقه استراحت، گروه ها براساس نوع تمرین کوشش های تمرینی را طی 4 دسته 16 کوششی به انجام رساندند؛ در انتها، پس از 2 دقیقه استراحت، در پس آزمون تکلیف آزمایشی را مشابه با پیش آزمون طی 2 دسته 32 کوششی برای هر نوبت انجام دادند. طول soa همواره طی اجرا ثابت بود. زمان واکنش دوم و میزان خطای تصمیم گیری به وسیله نرم افزار دوره بی پاسخی روانشناختی مورد سنجش قرار گرفت. براساس نتایج تحلیل واریانس 4 عاملی ترکیبی (2 نوع تمرین*2 آزمون*2 پیچیدگی محرک آزمون*2 پیچیدگی محرک تمرین) با تکرارسنجش عامل آزمون و پیچیدگی محرک آزمون، پیچیدگی محرک اول بر دوره بی پاسخی روانشناختی اجتماعی اثر معنی داری نداشت، در حالی که تمرین اثر معنی داری بر sprp با محرک اول ساده و پیچیده داشت. تمرین اجتماعی به طور معنی داری اثر sprp را کاهش داد اما تمرین انفرادی اثر معنی داری نداشت. در نتیجه، پیچیدگی محرک اول بر sprp اثر ندارد، اما تمرین اجتماعی اثر sprp را کاهش می دهد.
طاهره غفاری افخم دانشفر
هدف از تحقیق نیمه تجربی حاضر مقایسه اثر تشبیه، کانون توجه بیرونی و تمرین کم خطا بر یادگیری پنهان مهارت پرتاب آزاد بسکتبال در دختران 10تا11 ساله بود. به این منظور پ 60 دختر دانش آموز مدارس ابتدایی با میانگین سنی (53/0±)92/10 سال به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در4 گروه 15 نفری تشبیه ، کانون توجه بیرونی و تمرین کم خطا و کنترل قرار گرفتند. همه ی شرکت کننده ها راست دست و در مهارت پرتاب آزاد مبتدی بودند. دقت و الگوی پرتاب های آزاد به ترتیب با استفاده از مقیاس 4 ارزشی آریاس و چک لیست سنجش الگوی مهارت شوت ثابت ارزیابی شد. دوره اکتساب شامل 180 پرتاب آزاد طی 6 جلسه (سه جلسه در هفته و هر جلسه 3 دسته 10 کوششی) بود. به شرکت کننده های گروه تشبیه گفته شد که «توپ را طوری پرتاب کن که انگار می خواهی یک شیرینی را توی ظرف بالای قفسه بگذاری».برای گروه کانون توجه بیرونی از کلمه نشانه «قوس» استفاده شد. آزمونگر، تشبیه و نشانه توجهی را یک بار قبل از هر دسته کوشش یادآوری کرد. در گروه های تشبیه، کانون توجه بیرونی و کنترل (بدون دستورالعمل یا نشانه آموزشی)، پرتاب از فاصله 4 متری انجام شد. گروه تمرین کم خطا به ترتیب در جلسه اول تا ششم از فواصل 2، 40/2، 80/2، 20/3، 60/3 و 4 متری پرتاب کرد. در پایان دوره اکتساب از شرکت کننده ها خواسته شد تا تمام قواعد و تکنیک هایی را که در حین اجرا به کار بردند با حداکثر جزئیات بنویسند. یک هفته بعد از مرحله اکتساب، آزمون یادداری با اجرای یک دسته 10 کوششی بدون دستورالعمل یا نشانه آموزشی از فاصله 4 متری و آزمون انتقال 24 ساعت بعد از آزمون یادداری شامل یک دسته 10 کوششی تحت تکلیف ثانویه شناختی شمارش معکوس دوتایی از عدد 100 انجام شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های دوره اکتساب از تحلیل واریانس 4 گروه در 6 جلسه با تکرار سنجش عامل جلسه و برای آزمون های یادداری و انتقال از تحلیل واریانس یک طرفه در سطح معنی داری کمتر از 05/0 استفاده شد. مطابق نتایج، گروه تشبیه تعداد قواعد کلامی کمتر و در نتیجه یادگیری پنهان بیشتری را نسبت به سایر گروه ها نشان داد. علاوه بر این، دقت و الگوی گروه تشبیه در دوره اکتساب به طور معنی داری بهتر از سایر گروه ها بود؛ ولی در آزمون یادداری و انتقال، گروه تشبیه فقط از برتری در دقت پرتاب برخوردار بود. بنابراین، تشبیه «گذاشتن شیرینی در ظرف بالای قفسه» برای آموزش شوت بسکتبال به دختران 10 تا 11 ساله قابل فهم و مناسب است و به آن ها اجازه می دهد که با دانش محدود اخباری قوانین زیربنایی حرکت را استنتاج کنند.
مرضیه اردهی افخم دانشفر
اختلال یادگیری به عنوان یک اختلال نوروبیولوژیکی در پردازش شناختی و زبانی تعریف می شود که به علت کارکرد نابهنجار مغز به وجود می آید. از طرفی مطالعات مختلف نشان داده که این کودکان در ادراک بینایی هم ضعف هایی دارند. بنابراین هدف از این مطالعه مقایسه اثر الگوسازی ترکیبی و تصویرسازی تشبیهی بر یادگیری مهارت غلت جلو و ادراک بینایی کودکان دارای اختلال یادگیری بود. بدین منظور 21 دانش آموز پایه اول ابتدایی دارای اختلال یادگیری با میانگین سنی (5/0±) 7 از بین دانش آموزانی که به مراکز اختلال یادگیری مراجعه کرده بودند، به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کننده ها به صورت تصادفی به سه گروه الگوسازی ترکیبی، تصویرسازی تشبیهی و کنترل تقسیم شدند و در یک طرح تحقیق پیش آزمون- پس آزمون گروه های تصادفی شرکت کردند. تحقیق در 4 مرحله پیش آزمون، اکتساب، یادداری و انتقال تحت تکلیف ثانویه شمارش معکوس انجام شد. در روز اول از همه گروه ها آزمون مهارت های ادراک بینایی گرفته شد. در دوره اکتساب که 6 جلسه به طول انجامید 120 غلت انجام شد (هر جلسه 4 دسته 5 کوششی) و میانگین امتیاز دسته کوشش آخر به عنوان امتیاز اکتساب در نظر گرفته شد. در گروه الگوسازی، قبل از هر دسته کوشش، مربی یکبار الگوی مبتدی غلت جلو و یکبار الگوی ماهر را نمایش می داد. در گروه تصویرسازی باید مهارت غلت جلو را به شکل توپی که روی زمین غل می خورد در ذهن شان تصویرسازی می کردند. گروه کنترل نه الگویی مشاهده می-کردند، نه تصویرسازی انجام می دادند. الگوی مهارت غلت جلو با استفاده از یک آزمون محقق ساخته 5 ارزشی نمره گذاری شد. آزمون یادداری 48 ساعت بعد از دوره اکتساب شامل 5 غلت جلو و آزمون انتقال شامل 5 غلت همراه با تکلیف ثانویه شمارش معکوس از عدد 30 و در نهایت آزمون ادراک بینایی مجددا انجام شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های غلت جلو از تحلیل واریانس 3 (گروه) در 4 (آزمون) با تکرار سنجش عامل آزمون و جهت تجزیه و تحلیل داده های ادراک بینایی از تحلیل واریانس چند متغیره در سطح 05/0 p< استفاده شد. نتایج نشان داد در مهارت غلت جلو گروه های آزمایشی در آزمون اکتساب، یادداری و انتقال نسبت به پیش آزمون به طور معنی داری بهتر از گروه کنترل بودند. در آزمون انتقال با تکلیف ثانویه، عملکرد گروه تصویرسازی تشبیهی بر خلاف دو گروه دیگر نسبت به عملکردشان در آزمون یادداری افت نکرد که این می-تواند نشان دهنده وقوع یادگیری پنهان باشد. نتایج مربوط به ادراک بینایی نشان داد هر سه گروه در پس آزمون پیشرفت معنی داری داشتند، اما تفاوت بین گروه ها معنی دار نبود. بنابراین برای آموزش غلت جلو به دانش آموزان دارای اختلال یادگیری روش تصویرسازی تشبیهی به دلیل یادگیری پنهان از مزایای بیشتری برخوردار است. کلید واژه ها: تمرین ذهنی، ژیمناستیک، یادگیری پنهان، یادگیری تشبیهی، یادگیری مشاهده ای
نباء انصاری رضا رستمی
هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر تحریک مکرر مغناطیسی قشر مغز ( منطقه قشر اولیه بینایی) از روی جمجمه(rtms) بر عملکرد حافظه کوتاه مدت بینایی و حافظه بازشناسی فضایی بازیکنان نخبه تیم ملی والیبال بانوان بود. به این منظور 10 بازیکن تیم ملی والیبال بانوان با میانگین سنی(2/6+) 25 سال به طور هدف دار انتخاب شدند و در یک طرح تحقیق درون گروهی دو سو کور شرکت کردند. شرکت کننده ها در دو جلسه به فاصله یک هفته میان جلسات، تحت دو شرایط تحریک مکرر مغناطیسی با فرکانس 10 هرتز بر منطقه قشر اولیه بینایی به عنوان وضعیت تجربی و منطقه حسی cz به عنوان وضعیت کنترل ساختگی قرار گرفتند. به منظور سنجش عملکرد حافظه کوتاه مدت بینایی و حافظه بازشناسی فضایی بازیکنان از دو آزمون تطابق تاخیری نمونه و حافظه بازشناسی فضایی از مجموعه آزمون های کانتب برای اندازه گیری حافظه کوتاه مدت بینایی و حافظه بازشناسی فضایی استفاده شد. پیش آزمون و پس آزمونی با هدف سنجش دو نوع حافظه با فاصله 10 دقیقه قبل و پس از تحریک گرفته شد. با توجه به نتایج تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر دو عاملی 2(وضعیت) ? 2(آزمون) با تکرار سنجش عامل آزمون اثر متقابل عوامل وضعیت و آزمون (0/042=p) معنی دار بود. نتایج آزمون تعقیبی lsd نیز تفاوت معنی داری را بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون شرکت کننده ها تحت شرایط تجربی (0/048=p) و همچنین تفاوت معنی داری را بین نمرات پس آزمون شرکت کننده ها تحت دو شرایط تجربی و کنترل(0/007=p) نشان داد. در حالیکه تفاوت معنی داری بین نمرات پس آزمون حافظه بازشناسی فضایی شرکت کننده ها تحت دو شرایط rtms نشان داده نشد(916/0=p). این یافته ها شواهدی را برای تایید درگیری قشر اولیه بینایی در حافظه کوتاه مدت بینایی و همچنین اثرگذاری تسهیلی rtms بر حافظه کوتاه مدت بینایی بازیکنان نخبه والیبال بانوان فراهم می کند.
طیبه خدانه آرانی معصومه شجاعی
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر تشبیه بر یادگیری درون خط و برون خط سرویس بلند بدمینتون در افراد کم توان ذهنی آموزش پذیر بود. به این منظور، 20 دختر کم توان ذهنی آموزش پذیر راست دست در دامنه سنی 25-17 سال انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایشی تشبیه و دستورالعمل آموزشی آشکار تقسیم شدند. به گروه آموزش آشکار دستورالعمل پنج مرحله ای سرویس بلند بدمینتون و به گروه تشبیه، تشبیه رها کردن زباله و جارو زدن آن ارائه شد. در دوره اکتساب سرویس (روز اول)، 8 دسته ی 15 کوششی با فاصله ی بین کوششی 2 دقیقه، در آزمون یادگیری درون خط (یادداری فوری) یک دسته ی 15 کوششی و پس از آن در آزمون انتقال یک دسته ی 15 کوششی با تکلیف ثانویه انجام شد. در روز دوم، آزمون یادگیری برون خط (یادداری تاخیری) در یک دسته ی 15کوششی اجرا گردید. شکل اجرا با استفاده از چک لیست زارعی و دقت اجرا با استفاده از آزمون اسکات و فاکس ارزیابی شد. نتایج تحلیل واریانس 2 (گروه) در 8 (دسته کوشش) با تکرار سنجش عامل دسته کوشش نشان داد که بین اثر دستورالعمل آموزشی آشکار و تشبیه بر اکتساب سرویس بلند بدمینتون در دختران کم توان ذهنی آموزش پذیر تفاوت معنی داری به نفع دستورالعمل آشکار برای دقت سرویس و به نفع تشبیه برای شکل اجرا وجود داشت (05/0p<). همچنین نتایج تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد یادگیری درون خط دقت سرویس گروه دستورالعمل آشکار به طور معنی داری بیشتر از گروه تشبیه و یادگیری برون خط شکل اجرای گروه تشبیه به طور معنی داری بیشتر از گروه دستورالعمل آشکار بود. اما بین اثر دو گروه بر یادگیری درون خط شکل اجرا، انتقال دقت و شکل اجرا و یادگیری برون خط دقت اجرا تفاوت معنی داری وجود نداشت. بنابراین، علی رغم عدم وقوع یادگیری پنهان شکل اجرای گروه تشبیه، با توجه به برتری گروه تشبیه در شکل اجرا در مرحله اکتساب و یادگیری برون خط، تشبیه رها کردن زباله و جارو زدن آن برای آموزش سرویس بلند بدمینتون به دختران کم توان ذهنی آموزش پذیر تشبیه مناسبی است.
معصومه احمدی معصومه شجاعی
حافظه به عنوان توانایی حفظ و نگهداری تجربیات آموخته شده برای اجرای مجدد مهارت و سازگاری با نیازهای موقعیت جدید از موضوعات مهم در یادگیری و کنترل حرکتی است . هدف مطالعه حاضر بررسی اثر سرعت تصویرسازی¬ حرکتی (سریع تر، آهسته تر و برابر با اجرای واقعی) بر انواع حافظه ¬حرکتی کاری، کوتاه مدت، درون¬خط و برون¬خط بود. شرکت-کننده¬ها 48 دانشجوی دانشگاه الزهرا با میانگین سنی 1/2±9/23 سال بودند که به طور تصادفی در 3 گروه آزمایشی تصویرسازی و یک گروه کنترل قرار گرفتند. برای بررسی برنامه حرکتی تعمیم یافته (gmp) خطای نسبی و برای پارامتر، خطای مطلق تکلیف زمان¬بندی حرکات متوالی پا محاسبه گردید. شرکت¬کننده¬ها 6دسته 10کوششی تکلیف را با سرعت تعیین شده تصویرسازی¬ کردند. آزمون حافظه کوتاه¬مدت، درون¬خط و کاری بلافاصله بعد از تمرین تصویرسازی حرکتی و آزمون حافظه برون¬خط در3مرحله با فواصل12ساعت انجام گرفت. طبق نتایج تحلیل واریانس یک¬طرفه در سطح معنی¬داری 05/0>p، سرعت تصویرسازی اثر معناداری بر حافظه کوتاه¬مدت gmp و پارامتر و هم¬چنین بر حافظه کاری gmpو پارامتر نداشت. نتایج تحلیل واریانس 4(گروه)×4(آزمون) با¬¬ تکرار سنجش عامل آزمون برایgmp در سطح معنی¬داری 05/0>p نشان داد که تصویرسازی حرکتی سریع، واقعی و آهسته بر حافظه درون¬خط، برون¬خط 12 ساعته بدون¬خواب، برون¬خط 12 ساعته باخواب و برون¬خط24ساعته اثر مثبت معنادار داشت. درمورد پارامتر تنها تصویرسازی حرکتی با سرعت واقعی اثری مثبت معناداری بر حافظه برون¬خط24ساعته داشت. حافظه gmp گروه تصویرسازی واقعی با گذشت زمان بهبود معناداری نشان داد. علاوه بر این، بین حافظه برون خط 12 ساعت بدون خواب و همراه با خواب تفاوت معنی داری وجود نداشت. بنابراین به نظر می رسد که تصویرسازی حرکتی موجب بهبود حافظه بلندمدت gmp شده، اما فقط تصویرسازی حرکتی با سرعت واقعی بر حافظه پارامتر موثر است و فعال¬سازی مجدد و تعاملات کارکردی بین سطوح بالاتر و پایین¬تر مغزی هنگام خواب باعث تثبیت حافظه حرکتی می گردد.
ناهید یعقوبی مریم رحیمیان
هدف از تحقیق حاضر مقایسه اثر مشاهده ی الگوی خود، ماهر و ترکیبی بر خودکارآمدی، اکتساب، یادداری و انتقال مهارت فورهند تنیس روی میز در دختران جوان بود. برای دستیابی به اهداف این تحقیق، 40 شرکت کننده از دانشجویان دختر دانشگاه الزهرا (س) با دامنه سنی 19 تا 25 سال که هیچ آشنایی با رشته تنیس روی میز نداشتند، بعد از انجام پیش آزمون (شامل 10 کوشش) بطور تصادفی به 4 گروه آزمایشی 10 نفره تقسیم شدند: 1-گروه مشاهده الگوی ماهر- تمرین بدنی 2-گروه خود مشاهده گری- تمرین بدنی 3-گروه ترکیبی (مشاهده الگوی ماهر و خود مشاهده گری)- تمرین بدنی 4-گروه تمرین بدنی هریک از 4 گروه، 120 کوشش را طی 3 روز اکتساب (هر روز 4دسته 10 کوششی) انجام دادند. هر شرکت کننده بطور جداگانه به محل تمرین می آمد و بعد از گرم کردن، فیلم مخصوص به گروه خود را در ابتدای جلسه قبل از شروع کوشش ها می دید. سپس شرکت کننده به تمرین مهارت مورد نظر می پرداخت. همچنین در وسط دسته کوششهای هرجلسه فیلم مربوطه را نیز مشاهده می کردند. میانگین نمرات آخرین جلسه اکتساب به عنوان نمره اکتساب دقت و الگو در نظر گرفته شد. یک روز بعد، آزمون یادداری و بعد از آن آزمون انتقال گرفته شد. همچنین خودکارآمدی بوسیله پرسشنامه خودکارآمدی بدنی سنجیده شد. این پرسشنامه در انتهای روز پیش آزمون، انتهای جلسات اکتساب و قبل از آزمون انتقال توسط شرکت کنندگان کامل شد. جهت تجزیه و تحلیل استنباطی داده ها و آزمون فرضیه های صفر در متغیر دقت و الگوی پرتاب از تحلیل واریانس 4 (گروه) در 4 (آزمون) با تکرار سنجش عامل آزمون و برای تجزیه و تحلیل داده های خودکارآمدی از تحلیل واریانس چندمتغیری 4( گروه) در 3( آزمون)استفاده شده است. همچنین طبیعی بودن توزیع داده ها با آزمون کلموگروف-اسمیرنف و همگنی واریانس ها با آزمون لوین بررسی شد. (سطح معنی داری 05/0) بطور کلی نتایج نشان دهنده ی عدم تفاوت معنادار بین گروه خودالگودهی با گروه کنترل و گروه الگودهی ماهر با گروه کنترل در هر سه مرحله ی آزمون ( اکتساب، یادداری و انتقال) بود؛ یعنی الگودهی خود و ماهر بر اکتساب، یادداری و انتقال دقت مهارت فورهند تنیس اثر معنادار ندارد. الگودهی ترکیبی در مرحله یادداری بر دقت مهارت فورهند تنیس روی میز اثر معنی دار داشت. تفاوت بین سه مرحله آزمون (اکتساب، یادداری و انتقال) در هر یک از گروه های خودالگودهی، الگودهی ماهر و گروه کنترل معنادار نشد و تنها تفاوت معنادار در گروه الگودهی ترکیبی بین پیش آزمون و یادداری (005/0=p) مشاهده شد. بطور کلی الگودهی ترکیبی تاثیر معنادار بر یادگیری مهارت ضربه فورهند تنیس روی میز دارد
ریحانه نجاریان نوش آبادی مریم رحیمیان
هدف از تحقیق حاضر، تعیین اثر نوع، صحت و زمان ارائه ی پیش نشانه بر زمان واکنش انتخابی کل بدن بر مبنای نظریه ی بازداری بازگشت بود. به این منظور در این تحقیق،16 نفر از دانشجویان دختر تربیت بدنی دانشگاه الزهرا(س)، برای شرکت در پژوهش به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. در این مطالعه، دستگاه زمان واکنش هشت جهته با قابلیت ارائه ی پیش نشانه مورد استفاده قرار گرفت و از پیش نشانه ی دیداری و شنیداری معتبر و نامعتبر با پیش دوره های 1000 و 500 ،100،200میلی ثانیه بین پیش نشانه و محرک با ترتیب تصادفی استفاده شد. شرکت کنندگان یک دسته ی 5 کوششی آشنایی با تکلیف و 18 دسته ی 5 کوششی آزمون را با ترتیب تصادفی انجام دادند. دسته کوشش ها عبارت بود از: پیش نشانه ی بینایی معتبر، پیش نشانه ی بینایی نامعتبر، پیش نشانه ی شنیداری معتبر، پیش نشانه ی شنیداری نامعتبر در 4 فاصله زمانی بین پیش نشانه و محرک(soa) مختلف و کنترل(بدون پیش نشانه) در حالت بینایی و شنیداری. روش اجرا اینگونه بود که در ابتدا، شرکت کننده ها روی مربع صفر مرکز صفحه قرار گرفته و به صفر مرکز مانیتوری که در مقابل آن ها قرار گرفته بود، خیره می شدند. در دسته کوشش های بینایی، یکی از اعداد (3،5،7،1) به عنوان پیش نشانه در مانیتور ظاهر می شد و در دسته کوشش های شنیداری، فرد به صدای پخش شده از اسپیکر (اعداد3،5،7،1) گوش می کرد. پس از ارائه ی پیش نشانه، محرک که شامل یکی از همین اعداد است، در یکی از فواصل soa به صورت تصادفی ارائه می شد. شرکت کننده ها می بایست بلافاصله پس از مشاهده ی محرک، در کوتاه ترین زمان ممکن، به همان سمت، به صورت جفت پا پرش کرده، تا زمان واکنش آن ها ثبت شود. جهت تجزیه و تحلیل و آزمون فرضیه ها از آمار استنباطی تحلیل واریانس با اندازه گیری تکراری با سطح معناداری کمتر از 0/05 استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که زمان واکنش در شرایط پیش نشانه ی معتبر بهتر از شرایط نامعتبر و بدون پیش نشانه بود. زمان واکنش بین soa 100 و 200 میلی ثانیه: در شرایط پیش نشانه ی دیداری معتبر، شرایط پیش نشانه ی دیداری نامعتبر، شرایط پیش نشانه ی شنیداری معتبر، و پیش نشانه ی شنیداری نامعتبر تفاوت معناداری مشاهده نشد، اما بین سایر سطوح soa تفاوت معنادار مشاهده شد. بین زمان واکنش در شرایط پیش نشانه ی دیداری و شنیداری تفاوت معناداری وجود دارد و زمان واکنش در شرایط پیش نشانه ی دیداری بهتر از شرایط شنیداری بود. و هم چنین زمان واکنش در شرایط دیداری نامعتبر بهتر از شنیداری نامعتبر و زمان واکنش در شرایط دیداری معتبر بهتر از شرایط شنیداری معتبر است.
عاطفه رضایی معصومه شجاعی
با توجه به اهمیت حافظه ی توالی حرکتی در فعالیت ها ی روزمره ، اهمیت رابطه ی بین حافظه ومصرف مواد مخدر و وجود تحقیقات حداقلی در این زمینه ، در این تحقیق به بررسی انواع حافظه ی حرکتی پنهان وآشکار در افراد معتاد در حال ترک پرداخته است .
سمیه حیدری پریسا حجازی دینان
تحقیق حاضر با هدف اثر سازماندهی تمرین بر یادگیری مهارت پیچیده دریبل بسکتبال و عدم تقارن کارکردی در دو دست دختران 10 تا 12 سال انجام شد.. آزمودنی ها به صورت تصادفی در 6 گروه تمرینی با دست برتر، دست غیر برتر، دسته ای با ترتیب برتر– غیربرتر، دسته ای با ترتیب غیر برتر– برتر، انتقالی از راست به چپ و انتقالی از چپ به راست قرار گرفتند. آزمون ها در سه مرحله، پیش آزمون، یادداری فوری و یادداری تاخیری برگزار گردید.نتایج بین گروهی نشان داد که بین میزان یادگیری و عدم تقارن کارکردی، پس از تمرینات در هر سه مرحله تفاوت معنی داری وجود ندارد. درحالی که نتایج درون گروهی، تفاوت معنی داری را بین مراحل نشان داد. بنابراین تمرین با انواع آرایش تمرینی در این پژوهش اگرچه سبب یادگیری مهارت پیچیده دریبل بسکتبال شده، اما تفاوتی درارائه برنامه های تمرینی مختلف وجود نداشته است. واژه های کلیدی : سازماندهی تمرین، یادگیری، عدم تقارن کارکردی، یادداری فوری، یادداری تاخیری، دریبل بسکتبال
محدثه باقرزاده نرجس صدیق پور
هدف: تمرین در آب به دلیل مزایای فیزیکی آب، یکی از روش های مناسب برای بهبود کنترل تعادل افراد مبتلا به آرتروز یا مشکلات مفصلی، اضافه وزن، آسیب دیده (در دوره ی نقاهت)، سالخورده و همچنین زنان باردار است. لذا هدف از تحقیق حاضر، بررسی اثر تمرینات در آب بر تعادل و اضطراب زنان باردار و برخی شاخص های رشدی نوزاد بود. روش: روش تحقیق حاضر از نوع نیمه تجربی و کاربردی با طرح پیش آزمون، پس آزمون بود. بدین منظور 10 زن باردار در دامنه ی سنی 36-21 سال، به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور داوطلبانه در دو گروه کنترل و تجربی قرار گرفتند. تعادل ایستا و پویای هر دو گروه قبل و پس از دوره ی تمرینی چهار هفته ای (هر هفته 3 جلسه و هر جلسه 45 دقیقه) تمرینات تعادلی در آب (گرم کردن عمومی، تمرینات تعادلی اختصاصی و سرد کردن)، با دستگاه های تعادل سنج ایستا و پویا و اضطراب آن ها با استفاده از پرسشنامه اضطراب دوران بارداری (poq) اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از تحلیل کوواریانس (ancova) و آزمون t مستقل در سطح معنی داری (05/0 p?) استفاده شد. نتایج: یافته ها نشان داد تمرینات در آب به طور معنی داری باعث افزایش تعادل پویا و کاهش اضطراب زنان باردار (01/0 p?)، افزایش نمره آپگار (05/0 p?) و اندازه محیط دور سر نوزادان (01/0 p?) شد؛ ولی بر تعادل ایستای زنان باردار و قد و وزن نوزادان اثر معنی داری نداشت (05/0? p). نتیجه گیری: به طور کلی تمرینات در آب به منظور کاهش اضطراب و استرس روانی مادران و افزایش تعادل و بهبود برخی شاخص های رشدی نوزادان می تواند در مسیر اصلی درمان های پزشکی در بارداری مورد استفاده قرار گیرد. واژه های کلیدی: بارداری، تمرینات در آب، تعادل ایستا، تعادل پویا، اضطراب، نمره آپگار.
معصومه مهدی نژاد مکاری رضا رستمی
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثر مداخله های روانشناختی عصبی و تمرینات بدنی بر عملکرد حرکتی و خرده آزمونهای تبحر حرکتی کودکان دارای اختلال هماهنگی رشدی است.بنابراین 16کودک بااختلال هماهنگی رشدی در دامنه سنی 2±10سال به طور تصادفی در4 گروه ( تمرین بدنی،تمرین بدنی-بازخوردعصبی ،تمرین بدنی-تحریک الکتریکی و کنترل)قرار گرفتندو طول مدت تمرین برای هرسه گروه تجربی 12جلسه بود که زمان هرجلسه 1ساعت درنظر گرفته شده بود. از آزمون های پیوسته دیداری و شنیداری(iva)و تبحر حرکتی به ترتیب برای اندازه گیری توجه ،عملکرد حرکتی،مهارت های درشت وظریف استفاده شد.
الهه سیاوشی احسان زارعیان
چکیده هدف تحقیق حاضر بررسی سه شیوه تمرین فردی، دونفره و گروهی در یادگیری مهارت های منتخب طناب زنی دانش آموزان مقطع چهارم ابتدایی بود. یک نمونه 180 نفری با دامنه سنی 5/1±10 به صورت تصادفی از جامعه آماری تحقیق که کلیه دانش آموزان مقطع چهارم ایتدایی شهرستان نهاوند بودند، انتخاب شد. آزمودنی ها به سه گروه فردی، دونفره وگروهی در مدارس مختلف تقسیم شدند، وتحت آموزش طناب زنی بر اساس شیوه نامه طرح ملی طناورز قرار گرفتند. دو جلسه درسی در هفته وهرجلسه به مدت 45 دقیقه تحت آموزش طناب زنی قرار گرفتند. در مجموع دانش آموزان دوازده جلسه (6 هفته) در تمرینات حضور داشتند. درجلسات چهارم، هشتم، دوازدهم آزمون تکرار سنجش از آن ها گرفته شد. آزمون های تکرار سنجش و آزمون یادداری با فاصله شش روز به این صورت اجرا شد که تعداد طناب هایی که دانش آموزان در مدت زمان 15 ثانیه می توانند بزنند، محاسبه شد. پس از بررسی طبیعی بودن داده ها با استفاده از آزمون کلموگروف اسمیرنوف وتجانس واریانس ها با آماره لوین، داده ها در مرحله اکنساب با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر3*2*3 ودر مرحله یادداری با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه وتحلیل شد. نتایج نشان داد که بین روش های مختلف تمرینی تفاوت وجوددارد. از طرفی بین جنسیت افراد تفاوت معناداری وجود نداشت. میزان یادگیری دردو روش تمرین دونفره وگروهی از تمرین انفرادی بیشتر بود. ولی بین دو روش تمرین دونفره وگروهی تفاوت وجو نداشت. در نهایت به طور کلی نتایج تحقیق حاضر هم راستا با تحقیقات آزمایشگاهی مزیت های تمرین به روش دونفره و گروهی را به یک محیط واقعی تعمیم داده و نشان داد با استفاده از این روش ها در آموزش مهارت های طناب زنی هم کارایی وهم اثر بخشی شرایط تمرین بالا رفته و مارا به یک آموزش بهینه نزدیک می کند. واژه های کلیدی: تمرین انفرادی، تمرین دونفره، تمرین گروهی، اکتساب، یادداری، طناب زنی
uعصمت کرمی حجازی دینان پریسا
هدف پژوهش حاضر اثر روش آموزش بر یادگیری پنهان شوت گلبال در نوجوانان نابینا بود. به این منظور 48 دختر نابینا راست دست و با میانگین سنی (92/2±)84/14 به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در4 گروه 12نفری آموزش کلامی ، تشبیه ، تصویر برجسته ، بریلینگ قرار گرفتند. همه شرکت کننده ها در مهارت شوت گلبال مبتدی بودند. به گروه آموزش کلامی نحوه شوت گلبال توضیح داده شد. در گروه تشبیه ، شوت گلبال به عمل جارو کردن تشبیه شد. برای گروه تصویر برجسته ، اشکال برجسته ای از 5 مرحله شوت گلبال جهت لمس شرکت کننده ها ارائه شد. در گروه بریلینگ شرکت کننده ها مربی را هنگام نمایش مهارت شوت گلبال لمس کردند
معصومه اسکندری طاسکوه افخم دانشفر
دنیای پیرامون ما دارای ریتم های منظم و گوناگونی است که هر یک از آن ها از قانون ویژه ای پیروی می کنند. ازجمله ریتم های موجود در دنیا، چرخش زمین به دور خود و خورشید هست که ریتم شبانه روز و سالانه را شکل می دهد. بدون شک ریتم شبانه روزی در بسیاری از کارکردهای انسانی اثر می گذارد و محققان نیز به دلیل اهمیت این مسئله تلاش های زیادی را برای درک تقابل ریتم شبانه روزی با کارکردهای فیزیولوژیک و رفتاری انجام داده اند. با توجه به اینکه شواهد موجود حاکی از این امر است که ریتم شبانه روزی بر عملکردهای فیزیولوژیک و روانی موثر است، این سوال پیش می آید که آیا این مولفه می تواند بر یادگیری مهارت های ورزشی جدید در دوره تمرین و آزمون یادداری و انتقال تأثیرگذار باشد.
ریحانه رادکفترودی افخم دانشفر
حفظ تعادل شامل کنترل موقعیت بدن در فضا به منظور دستیابی به دو هدف ثبات وجهت گیری است. جهت گیری بدن به معنای توانایی حفظ یک ارتباط مناسب بین اجزای بدن و ارتباط بدن با محیط اطراف در زمان اجرای یک تکلیف است.با توجه به پیشینه پژوهش اندک و نامعلوم بودن اثر انتقال تمرینات تعادلی تخصصی بر تعادل عادی? پژوهش در این زمینه و روشن نمودن نقاط مبهم این مقوله ضروری به نظر می رسد. همچنین با توجه به تحقیقات انجام شده اکثر پژوهش ها تأثیر سیستم های حسی بر تعادل را به شکل لحظه ای، غیرفعال و بین ورزشکاران بررسی کرده اند که لزوم انجام تحقیقات طولانی مدت و اکتیو و انجام آن در بین افراد غیر ورزشکار را توصیه می کند.
سمیه بازوند پراونه شفیع نیا
هدف از این تحقیق مقایسه اثر مولفه های کاهش دشواری بر یادگیری کم خطا پرتاب توپ از بالای شانه دانش آموزان دختر کم توان ذهنی می باشد. روش تحقیق نیمه تجربی و جامعه آماری آن را دانش آموزان دختر (10-8) سال کم توان ذهنی مدارس استثنایی ناحیه 2 شهر اهواز که در سال 94-1393 به تحصیل مشغول بودند تشکیل می دادند (n=188). از این جامعه 30 نفر به روش خوشه ای تصادفی، در دسترس هدفمند انتخاب و پس از نمایش مهارت پرتاب از بالای شانه، در پیش آزمون شرکت و به صورت تصادفی در3 گروه 10 نفری (تغییر فاصله، تغییر اندازه، شاخص ثابت) قرار گرفتند. در طی 3 جلسه تمرینی که هر جلسه شامل 3 بلوک 10 کوششی بود، گروه تمرینی تغییر فاصله، فاصله خود را نسبت به هدف افزایش می داد، در گروه هدف، اندازه هدف کاهش پیدا می کرد و در گروه ثابت تغییری در اندازه و هدف صورت نمی گرفت. آزمودنی ها پس از 48 ساعت در آزمون یادداری و یک هفته بعد در آزمون انتقال را تحت تکلیف ثانویه شناختی شرکت کردند. نتایج نشان داد که تمام گروه های تمرینی در مرحله اکتساب، یادداری و انتقال دارای پیشرفت بوده اند. ولی در مقایسه بین گروه ها نتایج نشان داد گروه شاخص دشواری ثابت نسبت به دو گروه دیگر در مرحله یادداری و انتقال بهتر عمل کرده است. بنابراین می توان نتیجه گرفت رعایت حفظ نسبت فاصله و عرض هدف به علت راهبرد کنترلی بیشتر به یادگیری بهتر منجر شده است. بر این اساس به مربیان پیشنهاد می شود در آموزش مهارت پرتاب از بالای شانه با حفظ شاخص های دشواری تکلیف به آموزش مهارت بپردازند.
فائزه محمدی سنجانی معصومه شجاعی
هدف از تحقیق حاضر، مقایسه اثر تمرین ثابت و متغیر تصادفی بر کنترل پیش بینانه وضعیت بدن در پیش آزمون، اکتساب، یادداری وانتقال بود. بدین منظور 16 دانشجوی دختر راست دست با میانگین سنی 18/3 ±18/27m= در یک طرح تحقیق پیش آزمون_پس آزمون گروه های تصادفی شرکت کردند. شرکت کنندگان به طور تصادفی به دو گروه تمرین ثابت و متغیر تصادفی تقسیم شدند و 300 کوشش تمرینی را طی 3 روز انجام دادند.گروه ثابت تحت تکلیف زمان واکنش ساده و گروه تصادفی تحت تکلیف زمان واکنش انتخابی تمرین کردند. زمان شروع فعالیت الکتریکی عضله توسط دستگاه الکتریومایوگرافی و مقدار نوسان آن بر اساس جا به جایی مرکز فشار (cop)، سرعت متوسط جا به جایی مرکز فشار توسط دستگاه صفحه نیرو سنجیده شد. نتایج تحلیل واریانس ترکیبی 4*2 با سنجش های تکراری عامل آزمون در سطح معنی داری 05/0p? نشان داد که تمرین تصادفی اثر معنی داری بر شروع فعالیت الکتریکی عضله در آزمون اکتساب و یادداری داشت، اما تمرین ثابت اثر معنی داری در آزمون های مختلف نشان نداده است. هم چنین در تمرین ثابت افزایش معنی داری در سرعت متوسط جا به جایی مرکز فشار در آزمون انتقال مشاهده شد. بنابر این می توان نتیجه گرفت مطابق با نظریه طرحواره اشمیت تمرین متغیر تصادفی تنها منجر به توسعه طرحواره در شروع فعالیت الکتریکی عضله شده است و در مقدار جا به جایی و سرعت جا به جایی اثر نداشته است. نتایج این تحقیق می تواند چارچوبی برای یادگیری کنترل پیش بینانه وضعیت بدن در حین اجرای تکلیف دسترسی در افرادی که دچار نقص در این فرایند کنترل وضعیت بدن هستند و هم چنین تعیین پارامتر های تمرینی مناسب در توانبخشی شود.
مدیحه سلطان بیگی معصومه شجاعی
هدف تحقیق حاضر بررسی اثر تکلیف ثانویه و پیچیدگی تکلیف بر عدم تقارن حرکتی دختران جوان غیرورزشکار بود. مطابق نتایج، عدم تقارن حرکتی زمان در هیچکدام از شرایط معنادار نشد و تفاوت عدم تقارن حرکتی مربوط به تعداد خطای با و بدون تکلیف ثانویه در مهارت ساده غیرمعنادار و در مهارت پیچیده معنادار بوده و عدم تقارن با تکلیف ثانویه بیشتر بود. اختلاف بین عدم تقارن حرکتی مربوط به تعداد خطا در دو مهارت ساده و پیچیده در شرایط با تکلیف ثانویه معنادار و در مهارت ساده کمتر بود، ولی بدون تکلیف ثانویه غیر معنادار بود. تفاوت خطای تکلیف ثانویه در دو تکلیف ساده و پیچیده برای دست برتر و غیربرتر معنادار نبود. با افزایش پیچیدگی شناختی و حرکتی تکلیف، عدم تقارن حرکتی زمان کاهش و عدم تقارن خطا افزایش یافت و به عبارتی به شکل وارونه یکدیگر تغییر می کنند که می توان گفت تا حدودی تغییرات یکی، دیگری را جبران می کند.
صدیقه عزیزی علیرضا صابری کاخکی
چکیده ندارد.
افخم دانشفر فریدون تند نویس
فعالیت عضلانی سنگین ، جدید و غیرمعمول خصوصا اگر درگیر انقباض های برونگرا باشد، اغلب پس از چند ساعت ایجاد درد ، حساسیت غیرطبیعی به فشار یا لمس و سفتی در عضلات اسکلتی فعال می نماید. این درد که معمولا با تاخیر 8 تا 24 ساعت پس از فعالیت آغاز میشود ، کوفتگی عضلانی تاخیری نام گرفته است . لذا در این پایان نامه تشخیص و به کار گیری مناسب ترین روش درمانی که در حداقل زمان و به طور موثرتر قادر به رفع این عوامل تضعیف کننده اجرا باشد ، ضروری است . بدین منظور ، تاثیر سه روش درمانی غیرفعال ماساژ یخ، کشش ایستا و استراحت بر میزان تغییرات درد، دامنه حرکتی و قدرت هم طول (ایزومتریک ) عضلات خم کننده مفصل آرنج پس از کوفتگی عضلانی تاخیری مورد مقایسه قرار گرفت. هدف ، تعیین روش درمانی موثرتر در رفع سریع درد و محدودیت حرکتی و برگشت سریع قدرت هم طول به میزان اولیه از بین روش های کم هزینه و کاربردی موجود بود. تلاش برای سلامتی بیشتر و کسب نتایج بهتر در رقابت های فشرده کنونی در عرصه ورزش ، ضرورت کاربرد نتایج این تحقیق را آشکار می سازد.