نام پژوهشگر: بهنام زنگی

بررسی کارکردهای اجتماعی نقاشی دیواری در ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر و معماری 1392
  بهنام زنگی   اصغر فهیمی فر

نقاشی دیواری هنری دیرین است با ظرفیت هایی نوین و تاریخ هنر مملو از آثار دیواری با کارکردها و رویکردهای متنوع است. به موازات رشد جوامع بشری، عنصر ارتباط نیز در این آثار رشد کرده است. امروزه آثار دیوارنگاری به قلمروهای گسترده ای از حیات اجتماعی انسان ها واردشده اند و کارکردها و نقش های اجتماعی متعدد و متنوعی را در جامعه ایفا می کنند. در جامعه ایران، نقاشی دیواری از دیرباز مورد توجه حاکمیت های مختلف بوده است و در بیشتر دوره ها به عنوان هنری با قابلیت های عمومی، مورد توجه و حمایت حاکمیت بوده است. در دوران معاصر و با توجه به شکل گیری جوامع نوین، نقاشی دیواری در ایران نیز مورد توجه بیشتر حاکمیت قرارگرفته است. به ویژه در دوره پس از انقلاب، از ظرفیت های گفتمانی و اجتماعی نقاشی دیواری نهایت استفاده شده است. بررسی رابطه بین میدان تولید هنری در عرصه نقاشی دیواری با جامعه، مستلزم شناخت ضرورت ها، مواضع و رویکردهای کلان میدان قدرت در قبال جامعه است که به عنوان عنصری تعیین کننده و موثر بر شکل دهی هنر عمومی دیوارنگاری، ایفای نقش می کند. در این پژوهش نقاشی دیواری پس از انقلاب به عنوان یک زیرمیدان تولید هنری با روش توصیفی-تحلیلی مورد مطالعه قرار گرفته است. در دوره بعد از انقلاب، ساختار سیاسی به همراه نقاشان همگرا با ایدئولوژی انقلاب، ساختار هنری جدیدی را در زمینه نقاشی دیواری سازمان داده اند که در طی تحول های تاریخی درونی دوره فوق، شکل دهی به ماهیت، صورت و کیفیت آثار درحال تولید، را ادامه داده اند. هدف این رساله تحلیل موقعیت و کارکردهای اجتماعی و شناسایی عوامل موثر بر روند تولید و ارائه آثار نقاشی دیواری پس از انقلاب برای برخورداری از ظرفیت های ارتباطی، فرهنگی و اجتماعی آن است. کاربرد رسانه ای نقاشی دیواری در دوره پس از انقلاب، برای بیان مواضع حاکمیت مورد توجه قرارگرفته است و در روند اثرگذاری شرایط پرامونی در تولید آثار، جامعه و حاکمیت بر مضامین و ساختار محتوایی آثار تاثیر گذاشته اند و سرمایه های هنرمندان نیز بر کیفیت بیانی آثار موثر بوده است.

بررسی نقاشی ایران از انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی پروژه عملی: گفتگو
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر 1380
  بهنام زنگی   محمدکاظم حسنوند

نقاشی ایران طی سده اخیر دستخوش دگرگونیهای بسیاری در ساختار و محتوا بوده است . سرعت این دگرگونیها به حدی است که گاه طی یک دهه ، به اندازه چند قرن گذشته تحول و تغییر در آن پدید می آید. روند توام با شتاب این دوره از نقاشی ایران ، بسیاری از زوایای آن را از دید منتقدین و هنرشناسان پوشیده نگاه داشته است. از آنجائیکه هنر نقاشی طی سده اخیر، تعاریف جدید و پیوستگی های اجتناب ناپذیری با اجتماع و اندیشه و تفکر حاکم برآن یافته است ، شناخت این زوایا به موازات نقد و تحلیل تحولات سده اخیر، لازم می نماید.