نام پژوهشگر: حسین رنجبراقدم

بر آورد شاخص های دمایی جمعیت های مختلف کرم سیب، (cydia pomonella l.)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1391
  میثم قاسمی   حسین رنجبراقدم

کرم سیب cydia pomonella l. (lepidoptera: tortricidae)آفت کلیدی باغ های سیب در سراسر جهان است. تعیین آستانه های دمایی رشدونمو و نیاز گرمایی حشرات برای پیش بینی نرخ رشدونمو آنها و همچنین دشمنان طبیعی آنها در شرایط طبیعی به کار می رود. در این پژوهش تاثیر دما روی رشدونمو مراحل نابالغ جمعیت کرم سیب دماوند و ارومیه، در 6 دمای ثابت 5/15، 21، 24، 66/26، 66/29 و 35 درجه ی سلسیوس، دوره ی نوری 16:8 ساعت (تاریکی: روشنایی) و رطوبت نسبی 5±60 درصد بررسی شد. برای توصیف روند رشدونمو در دماهای مختلف، برآورد آستانه پایین و بالای دمای رشدونمو و دمای بهینه رشدونمو کرم سیب cydia pomonella l. از 6 مدل غیرخطی استفاده شد. همچنین برای برآورد نیاز گرمایی و آستانه پایین دمای رشدونمو از 2 مدل خطی استفاده شد. مدل های مورد استفاده به وسیله شاخص های آماری مانند ضریب تبیینr2، ضریب تبیین اصلاح شده r2adj، مجموع مربعات باقیمانده rssو معیار حفظ اطلاعات آکائیکه aic و شاخص های زیستی مورد بررسی و ارزیابی قرار گرفتند. از میان مدل های غیرخطی، مدل لاکتین در مراحل تخم، لارو، شفیره و کل مراحل نابالغ دارای بهترین قابلیت از نظر معیار های آماری و زیستی سنجش مدل بود. آستانه پایین دما برای مراحل تخم، لارو، شفیره و کل مراحل نابالغ جمعیت دماوند به وسیله مدل لاکتین از 004/9 تا 79/9 درجه سلسیوس و برای جمعیت ارومیه از 75/8 تا 67/11 درجه سلسیوس برآورد شد. آستانه بالای دمای رشدونمو به وسیله مدل لاکتین برای جمعیت دماوند از 99/29 تا 14/34 درجه سلسیوس و برای جمعیت ارومیه از 08/33 تا 62/34 درجه سلسیوس برآورد شد. دمای بهینه رشد و نمو مراحل مختلف نابالغ با استفاده از مدل لوگان-6 برای جمعیت دماوند از 46/29 تا 36/30 درجه سلسیوس و برای جمعیت ارومیه از 50/30 تا 13/32 درجه سلسیوس برآورد شد. از دو مدل خطی برازش شده مدل ایکموتو و تاکائی نیاز گرمایی و آستانه پایین دمای رشد و نمو کرم سیب را با دقت بالاتری نسبت به مدل خطی معمولی برآورد نمود. مدل خطی ایکموتو و تاکائی آستانه پایین دمای رشدونمو مراحل تخم، لارو، شفیره و کل دوره نابالغ را برای جمعیت دماوند به ترتیب 16/9، 23/9، 51/9 و 33/9 درجه سلسیوس و برای جمعیت ارومیه 09/9، 04/9، 89/9 و 36/9 درجه سلسیوس و نیاز گرمایی را برای جمعیت دماوند به ترتیب 83/82، 86/263، 31/242 و 84/584 روز-درجه سلسیوس و برای جمعیت ارومیه به ترتیب 87/81، 81/277، 74/223 و 94/581 روز-درجه سلسیوس برآورد نمود. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند در تهیه مدل های پیش آگاهی کرم سیب به کار رود.

بررسی بیماریزایی جدایه ای از قارچ های beauveria bassiana (balsamo) vuillemin و metarhizium anizopliae (metchnikoff) sorokin در کنترل کرم سیب (cydia pomonella l.) در شرایط آزمایشگاهی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده کشاورزی 1392
  یاسمن شکوهی   حسن عسکری

کرم سیب cydia pomonella (l.)، یکی از آفات سیب و گلابی در سراسر جهان است. معرفی عامل بیولوژیک مناسب همراه با سایر روش های موجود برای کنترل این آفت در سال های طغیانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. برای ارزیابی بیمارگری و زیست سنجی جدایه فشند از قارچ b. bassiana و جدایه m14 از قارچ m. anisopliae که در محیط کشت جامد رشد یافته بود، غلظت های 104، 105، 106، 107، 108 و 109 کنیدی در میلی لیتر همراه با تیمار شاهد (شامل آب مقطر حاوی tween- 80به میزان04/0%) روی لارو سن آخر حشره، در قالب طرح کاملاً تصادفی ارزیابی گردید. جدایه فشند قارچ b. bassiana تلفات قابل توجهی در لاروهای تیمار شده ایجاد کرد، به طوری که میانگین درصد مرگ و میر از 667/26%، در غلظت 104 کنیدی در میلی لیتر به 6/86% در غلظت 109 کنیدی در میلی لیتر افزایش یافت. lc50 محاسبه شده برابر 107×97/7 کنیدی در میلی لیتر بود، که نشان دهنده بیماری زایی زیاد این جدایه روی لارو کرم سیب است. مقادیر lt50 با استفاده از آزمون بقا برای غلظت 109 کنیدی در میلی لیتر، برابر 6 روز محاسبه شد. جدایه m14 قارچ m. anisopliae نیز تلفات قابل توجهی در لاروهای تیمار شده ایجاد کرد، به طوری که میانگین درصد مرگ و میر از 60% در غلظت 104 کنیدی در میلی لیتر به 33/93% در غلظت 109 کنیدی در میلی لیتر افزایش یافت. lc50 محاسبه شده 104×03/1 کنیدی در میلی لیتر بود، که نشان دهنده بیماری زایی شدید قارچ روی لارو کرم سیب است. مقادیر lt50 با استفاده از آزمون بقا برای غلظت های 106، 107 و 108 کنیدی در میلی لیتر، 8 روز و برای غلظت 109 کنیدی در میلی لیتر، 7 روز محاسبه شد. برای سایر غلظت ها مقدار lt50 در طول مدت بررسی به دست نیامد. با انجام آزمون توکی مشاهده می شود که غلظت های 109، 108 و 107 جدایه قارچ m. anisopliae و تیمار 109 جدایه قارچ b. bassiana تشکیل یک گروه تیماری را داده و قدرت کشندگی یکسانی دارند. بنابراین نسبت به سایر تیمارها در فاصله زمانی ده روزه مرگ و میر بیشتری ایجاد کرده و سایر تیمارها نیز از این نظر تفاوت هایی دارند. نتایج به دست آمده نشان می دهد جدایه فشند قارچ b. bassiana و جدایه m14 قارچ m. anisopliae می توانند به عنوان عامل کنترل کننده موثری برای لارو کرم سیب محسوب گردند. مطالعات تکمیلی در شرایط طبیعی و نیز ارزیابی این جدایه ها علیه سایر آفات توصیه می شود.

بررسی امکان پرورش زنبور پارازیتوئید تخم platytelenomus hylas nixon (hym: seclionidae) در شرایط آزمایشگاهی جهت کنترل بیولوژیک ساقه خواران sesamia spp.
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز 1378
  حسین رنجبراقدم   کریم کمالی

کشت ذرت ، نیشکر و سایر گیاهان میزبان ساقه خواران جنس sesamia در اغلب استانهای ایران رواج دارد. در این مناطق ساقه خواران سزامیا در کاهش محصول نقش عمده ای دارند. طبق مشاهدات اولیه در مزارع ذرت و نیشکر استان خوزستان، فعالیت مطلوبی از زنبور پارازیتوئید تخم این ساقه خواران platytelenomus hylas nixon ملاحظه گردیده است . ولی در اوایل فصل این زنبور روی نسل های اولیه ساقه خواران مذکور اثر کنترل کنندگی کافی ندارد. همچنین در برخی از مناطق زیر کشت گیاهان مزبور فعالیتی از این زنبور دیده نشده است . در تحقیق حاضر امکان پرورش زنبور پارازیتوئید تخم ساقه خواران سزامیا مورد بررسی قرار گرفت . طبق بررسی های انجام یافته بدلیل تخصص بالای میزبانی این زنبور لازم بود که از میزبانهای طبیعی آن برای پرورش آزمایشگاهی و رهاسازی جهت اعمال کنترل بیولژیک استفاده شود. برای پرورش ساقه خواران سزامیا ابتدا گونه های این آفات در استان خوزستان مورد مطالعه قرار گرفت . این ساقه خواران متعلق به دو گونه s.nonagrioides botanephaga, s.cretica می باشند. در مناطق زیر کشت ذرت و نیشکر شمال اهواز گونه غالب s.nongrioides botanphaga و در جنوب اهواز (کشت و صنعت امیرکبیر) s.cretica بود. جهت پرورش این ساقه خواران در آزمایشگاه از غذاهای مصنوعی و طبیعی استفاده شد. که پرورش آنها روی میزبانهای طبیعی (ذرت ، نیشکر و سورگوم) با موفقیت همراه بود. نتایج حاصل از پرورش گونه s.cretica روی سورگوم و گونه s.nonagrioides botanephaga روی ذرت نسبت به سایر میزبانها از لحاظ کیفیت و کمیت در وضع مطلوبتری بودند. طول دوره زیستی مراحل نابالغ زنبور p.hylas در داخل تخم های میزبان در شرایط آزمایشگاهی با رطوبت نسبی 65+-10 درصد، دوره نوری 8:16 (ld) در دو دمای 26+-1 و 29+-1 درجه سانتی گراد به ترتیب 10/5-10 و 9/5-13 روز بود. هر زنبور ماده توانست بطور متوسط 686+-(se4/39) عدد تخم میزبان را پارازیته نماید. در آزمایش ترجیح میزبانی زنبور پلاتی تلنموس نسبت به دو گونه سزامیا مشخص گردید که این زنبور تخم های s.cretica را نسبت به دیگری ترجیح می دهد. همچنین این زنبورها تخم هایی را که در دمای 25+-1 دجه سانتگراد 1-3 روز از عمر آنها گذشته بود نسبت به سایر تخم ها ترجیح داد. در بررسی کیفیت نتایج آزمایشگاهی زنبور مشخص گردید که زنبوران پرورشی در شرایط صحرایی پس از رهاسازی توانستند تا شعاع 7 متری از نقطه رهاسازی 93/04 درصد تخم های میزبان خود را پارازیته نمایند.