نام پژوهشگر: مرتضی ناظریان
میثم کامیاب مرتضی ناظریان
در این مطالعه امکان ساخت تخته خرده چوب-گچ (gbpb) از ذرات باگاس (saccharum officinarum. l) و کاه گندم (oryza sativa. l) با نسبت سطوح مختلف و نسبت گچ: مواد لیگنوسلولزی مورد بررسی قرار گرفت. نسبت باگاس: کاه گندم از 100: 0، 75/93: 25/6، 5/87: 5/12، 25:75، 50:50، 25/75 و 0: 100 در تخته خرده چوب-گچ آزمایشگاهی با استفاده از دو نسبت گچ: مواد لیگنوسلولزی (lr :g) یعنی 75/1:2 و 25/1:3 با دانسیته 05/1 و 20/1 g/cm3 ساخته شد. خواص واکشیدگی ضخامت (ts)، جذب آب (wa)، مدول گسیختگی (mor)، مدول الاستیسیته (moe) و چسبندگی داخلی (ib) تخته ها مورد بررسی قرار گرفت و تجزیه و تحلیل آماری به منظور بررسی امکان ساخت از پسماندهای کشاورزی در تولید تخته خرده چوب-گچ تجاری انجام شد. مشخص شد که جذب آب تخته ها با افزایش نسبت کاه گندم به 100? و نسبت lr :g با مقدار 25/1:3، و واکشیدگی ضخامت تخته ها با کاهش نسبت کاه گندم به 0? و نسبت lr :g با مقدار 75/1:2 به ترتیب، کاهش و افزایش یافته است. نتایج تجربی نشان دادند که مدول گسیختگی و مدول الاستیسیته تخته های حاوی 0?، 25/6? و 5/12? کاه گندم با نسبت 75/1:2 بالاتر از پانل های ساخته شده از کاه گندم با 25-100? و نسبت 75/1:2 و همچنین از تمامی درصدهای کاه گندم با نسبت 25/1:3 بود. در حالی که، چسبندگی داخلی تخته های حاوی 0 – 5/12? کاه گندم با نسبت 75/1:2 کمتر از پانل های ساخته شده از 0 – 5/12? نی با نسبت 25/1:3 ذکر شده بود. پانل های شامل 0?، 25/6? و 5/12? کاه گندم با نسبت 75/1:2 و 25/1:3 دارای حداقل en استاندارد خواص مکانیکی برای مصارف عمومی است.
وجیهه صادقی پناه مرتضی ناظریان
بطوریکه در ساخت تخته ها در مرحله اول صرفا از کاه گندم (3 سطح)، رشته های صنوبر (3 سطح)، مواد افزودنی (3 سطح) و سه نوع ماده افزودنی و در مرحله دوم از ساقه پنبه (5 سطح)، رشته های صنوبر (5 سطح)، ماده افزودنی(5 سطح) و خاک اره (5 سطح) استفاده گردید. بدین منظور خواص واکشیدگی کوتاه مدت (ts)، جذب آب کوتاه مدت (wa)، مدول گسیختگی (mor)، مدول الاستیسیته (moe) و چسبندگی داخلی (ib) تخته ها مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که درصد جذب آب و واکشیدگی ضخامت تخته ها با افزایش مواد لیگنوسلولزی افزایش خواهد یافت به طوری که کاهش نسبت کاه گندم به صنوبر و افزایش نسبت پنبه به صنوبر به ترتیب باعث افزایش و کاهش جذب آب و واکشیدگی ضخامت تخته ها می شود. هم چنین نتایج تجربی نشان دادند که تخته های دارای 30 درصد کاه و 70 درصد صنوبر با میزان 3% درصد کلرید کلسیم نسبت به دیگر تخته ها دارای مدول گسیختگی و مدول الاستیسیته بالاتری می باشند. همچنین نتایج مرحله دوم تخته های دارای 5/4 درصد کلرید کلسیم و 5/2 درصد خاک اره با نسبت 40/60 وپنبه به صنوبر40به ترتیب بالاترین میزان مدول گسیختگی و مدول الاستیسیته را نسبت به دیگر تخته ها دارا می باشد. . در حالی که، چسبندگی داخلی تخته های حاوی 70/30 درصد پنبه به صنوبر با 3% درصد کلرید کلسیم بالاترین مقدار چسبندگی داخلی (4/3 مگاپاسکال) را نشان دادند. بطور کلی، نتایج حاکی از آن است که ماده افزودنی کلرید کلسیم با میزان 5% و مقدار متوسط نسبت 15% کاه به 85% چوب صنوبر بعنوان میزانی مناسبی جهت حصول مقادیر قابل قبول ib و mor میباشد.
سکینه حسینی اقبال مرتضی ناظریان
در این مطالعه امکان ساخت تخته خرده چوب-سیمان (cbpb) از ذرات باگاس (saccharum officinarum. l) در چندین مرحله مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله اولیه این پژوهش، آنالیز شیمایی، زمان گیرایی ابتدایی و انتهایی خمیر سیمان با مخلوط باگاس با استفاده از دستگاه ویکات، همچنین دمای هیدرتاسیون و مقاومت فشاری بر روی خمیر سیمان مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد تحت تأثیر افزودن ماده افزودنی به عنوان تسریع کننده فرایند هیدراتاسیون؛ دمای هیدراتاسیون، زمان گیرایی و همچنین مقاومت های فشاری نمونه ها افزایش یافت همچنین استفاده از میزان بیشتر ماده افزودنی باعث کاهش مقدار پیک دمای هیدراتاسیون (tmax) و زمان هیدراتاسیون و افزایش مقاومت های فشاری می شود. ولی افزودن پودر باگاس به خمیر سیمان باعث کاهش زمان گیرایی ابتدایی و نهایی و همچنین پیک دمای هیدراتاسیون می شود. در مراحل ساخت تخته، مدول گسیختگی (mor)، مدول الاستیسیته (moe)، چسبندگی داخلی (ib)، جذب آب (wa) و واکشیدگی ضخامتی (ts) تخته خرده چوب سیمان ساخته شده از باگاس با استفاده از دو نرم افزار spss و rsmمورد ارزیابی و بررسی قرار گرفت. در مرحله نخست ساخت، مقاومت ها تحت تأثیر مواد افزودنی سلیکات سدیم و اندازه ذرات با استفاده از نرم افزار rsm مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بر اساس طراحی مرکزی کامپوزیت (ccd)، معادله درجه دوم تشکیل شده از متغیر های وابسته؛ اندازه ذرات (x1)، میزان ماده افزودنی (x2)، برای پاسخ گویی به؛ مدول گسیختگی (y1)، مدول الاستیسیته (y2)، چسبندگی داخلی (y3)، جذب آب (y4) و واکشیدگی ضخامتی (y5) مورد استفاده قرار گرفت. آنالیز واریانس (anova) نشان داد که اندازه ذرات بیش ترین میزان تأثیر را بر روی ویژگی های تخته داشته است. بهترین حالت برای ویژگی های مقاومتی و واکشیدگی ضخامتی در حالت استفاده از اندازه ذرات 2/6 < میلی متر و میزان ماده افزودنی 5.5% بود. در مرحله دوم ساخت تخته، تأثیر نسبت سیمان به ماده چوبی در سه سطح 75، 65 و 55% و همچنین نسبت باگاس به پوشال رنده صنوبر در 7 سطح (100: 0، 75/93: 25/6، 5/87: 5/12، 25:75، 50:50، 25/75 و 0: 100 ) با استفاده از ca2cl به عنوان تسریع کننده با استفاده از نرم افزار spss مورد بررسی قرار گرفت. در این مرحله نیز خواص مکانیکی و فیزیکی بررسی گردید. نتایج نشان داد با کاهش میزان سیمان، خواص مکانیکی و فیزیکی کاهش می-یابد، همچنین افزایش نسبت باگاس به صنوبر باعث کاهش خواص کاربردی تخته خرده چوب سیمان شد.در مرحله آخر پژوهش تأثیر تیمار آب شویی و افزودن منیزیم کلرید به عنوان شتاب دهنده مورد بررسی قرار گرفت، نتایج با استفاده از نرم افزار rsm مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد با افزایش میزان ماده افزودنی خواص کاربردی بهبود می یابد. ماده افزودنی بیش ترین تأثیر را بر خواص فیزیکی تخته ها داشت.بهترین حالت برای ویژگی های فیزیکی و مکانیکی شست و شوی باگاس با آب سرد و 5/5% ماده افزودنی بود.
امین دلیرزاده سعیدرضا فرخ پیام
در این پژوهش تاثیر پودر کارتن (میکروسلولز) به عنوان اکستندر بروی خصوصیات تخته فیبر با دانسیته متوسط (mdf) ساخته شده از الیاف باگاس و ضایعات mdf مورد مطالعه قرار گرفت. نسبت پودر کارتن به رزین اوره فرم آلدئید در پنج سطح (100:0، 5/5:1/98، 97:3، 5/5:4/95 و 94:6) و نسبت ضایعات mdf به الیاف باگاس در پنج سطح (100:0، 98:2، 96:4، 94:6 و 92:8) به عنوان متغیرهای این مطالعه استفاده گردید. دمای 150 درجه سانتی گراد و زمان پرس 6 دقیقه برای همه تیمارها ثابت درنظر گرفته شد. مقاومت های فیزیکی (واکشیدگی ضخامتی (ts) و جذب آب (wa) پس از 2 و 24 ساعت غوطه وری در آب) و مکانیکی (چسبندگی داخلی (ib)، مدول گسیختگی (moe) و مدول الاستیسیته (mor)) تخته ها بر اساس استاندارد622-5 en مورد آزمون قرار گرفت و تجزیه و تحلیل آماری به کمک نرم افزار spss 20 انجام شد. نتایج نشان داد که پودر کارتن و ضایعات mdf اثر معنی داری بر مقاومت خمشی و مدول الاستیسیته دارد به نحوی که بالاترین مقاومت خمشی و مدول الاستیسیته مربوط به تخته های ساخته شده با بیشترین مقادیر پودر کارتن و ضایعات mdf بود. چسبندگی داخلی نیز با افزایش پودر کارتن بطور معنی داری بهبود یافت اما با افزایش درصد ضایعات mdf چسبندگی داخلی کاهش یافت. مقاومت به جذب آب تخته ها بطور معنی داری تحت تاثیر میزان تغییرات ضایعات mdf قرار گرفت، بطوریکه کمترین جذب آب به تخته های با بیشترین درصد ضایعات mdf اختصاص یافت. همچنین کمترین میزان واکشیدگی ضخامت متعلق به تخته هایی بود که بیشترین درصد ضایعات mdf را داشتند. تغییر در میزان پودر کارتن تاثیر معنی داری بر خواص فیزیکی تخته ها نداشت و تنها به مقدار کمی باعث افزایش جذب آب و واکشیدگی ضخامت تخته-ها شد.
سمانه میر مرتضی ناظریان
در این مطالعه امکان سبک سازی تخته خرده چوب با استفاده از پلی استایرن منبسط شده (expanded polystyrene) در شرایطی بررسی شد که مهمترین هدف یعنی کاهش وزن تخته به میزان 30 درصد با حفظ ساختار و مهمترین ویژگی های این فرآورده برای برخی از کاربردها، معین شده بود. استفاده از مقادیر متفاوت پلی استایرن منبسط شده در بافت تخته همزمان با تغییر دمای سطوح پرس و همچنین بکارگیری سه نوع چسب متداول در صنعت تخته خرده چوب (اوره فرمالدهید، ملامین فرمالدهید و فنل فرمالدهید)، شرایط ساخت نمونه ها را با روش آزمایشگاهی ساخت این فرآورده فراهم نمودند. تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده از آزمون های مکانیکی و فیزیکی نمونه ها (مقاومت خمشی، مدول الاستیسیته، چسبندگی داخلی، واکشیدگی ضخامت و جذب آب) که مطابق با استاندارد en انجام شد، منتج به نتایجی شد، که برخی از آن ها در ادامه می آید. بطور کلی ثابت شد که پلی استایرن منبسط شده با پرکاربردترین چسب این صنعت یعنی اوره فرمالدهید سازگاری کامل داشته و خط چسبندگی بخوبی میان پلیمر و خرده چوب شکل می گیرد. حذف خرده چوب از لایه میانی و جایگزینی پلی استایرن منبسط شده در این لایه که باعث دستیابی به هدف اولیه یعنی کاهش وزن توأم با حفظ ظاهر فیزیکی تخته گشت، موفقیت آمیز بود. نتایج حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که با افزایش دما و درصد پلی استایرن منبسط شده مقاومت خمشی و مدول الاستیسیته بهبود یافته و چسب اوره فرمالدهید نسبت به دو چسب دیگر بیشترین میزان مقاومت خمشی و مدول الاستیسیته را فراهم کرد. اما افزایش دما و مقدار پلی استایرن منبسط شده تأثیر منفی بر روی چسبندگی داخلی داشت. همچنین نوع چسب تأثیر معنی داری بر مقادیر چسبندگی داخلی داشته، بطوریکه چسب ملامین اوره فرمالدهید (بیشترین نسبت ملامین به اوره) بهترین عملکرد را بر این مقاومت نشان داد. نتایج حاصل از اندازه گیری خواص فیزیکی نشان داد که افزایش پلی استایرن منبسط شده می تواند بر جذب آب بلند مدت بیشترین تأثیر را داشته باشد و باعث بهبود این ویژگی شود. کمترین جذب آب و واکشیدگی ضخامت متعلق به تخته های ساخته شده حاوی چسب اوره فرمالدهید با کمترین دما و بیشترین میزان پلی استایرن منبسط شده بود. بیشترین مقاومت نگهداری پیچ به تخته های ساخته شده با 1 درصد پلی استایرن منبسط شده اختصاص داشت و تغییرات دما اثر معنی داری بر این مقاومت نداشت.
مهدی شجاعی شاد مرتضی ناظریان
این پژوهش به منظور بررسی خواص تخته فیبر با دانسیته متوسط ساخته شده از سرشاخه-های درختان جنگلی در دو مرحله صورت گرفت. در مرحله اول تأثیر حرارت پرس، رطوبت کیک و نسبت رزین ملامین فرمالدهید به اوره فرمالدهید بر روی خصوصیات فیزیکی و مکانیکی تخته-های ساخته شده مورد مطالعه قرار گرفت. نسبت رزین ملامین فرمالدهید به اوره فرمالدهید در پنج سطح (2:98، 75/93: 25/6، 5/87: 5/12، 25/81: 75/18و 23:77)، حرارت پرس در پنج سطح (2/143، 150، 160، 170 و 8/176 ) و رطوبت کیک نیز در پنج سطح ( 64/9، 11، 13، 15 و 36/16 ) به¬عنوان متغیرهای مرحله اول مورد استفاده قرار گرفت. همچنین پرس (6 دقیقه) به¬عنوان عامل ثابتی برای همه تیمارها در نظر گرفته شد. مقاومت¬های فیزیکی (واکشیدگی ضخامتی (ts) و جذب آب (wa) پس از 2 و 24 ساعت غوطه¬وری در آب) و مکانیکی (چسبندگی داخلی (ib)، مدول گسیختگی (mor) و مدول الاستیسیته (moe)) تخته¬ها بر اساس استاندارد622-5 en مورد آزمون قرار گرفت و تجزیه وتحلیل آماری به کمک نرم¬افزار spss 20 انجام شد. نتایج نشان داد که بیش¬ترین نسبت رزین ملامین به اوره اثر معنی¬داری بر مقاومت خمشی و مدول الاستیسیته دارد به نحوی که بالاترین مقاومت خمشی و مدول الاستیسیته مربوط به تخته¬های ساخته شده با بیش¬ترین درصد رزین ملامین بود. چسبندگی داخلی تخته¬¬ها نیز با افزایش دما¬، رطوبت و نسبت رزین ملامین به اوره به¬طور معنی¬داری بهبود یافت. همچنین مقاومت به جذب آب تخته¬ها به¬طور معنی¬داری تحت تأثیر میزان رزین ملامین قرار گرفت، به طوری که کم¬ترین مقدار جذب آب مربوط به تخته¬های با بیش¬ترین نسبت رزین ملامین به اوره اختصاص یافت. کم¬ترین میزان واکشیدگی ضخامت نیز متعلق به تخته¬هایی بود که بیش¬ترین مقدار رزین ملامین را داشتند. در مرحله دوم تأثیر سرعت بسته شدن دهانه پرس در سه سطح (1، 3 و 5 ثانیه برای هر میلی¬متر)و ضخامت تخته نیز در سه سطح(10، 16و 25 میلی¬متر) موردمطالعه قرار گرفت. مدت زمان پرس، میزان رزین، مراحل ساخت و آزمون تخته ها همانند مرحله اول انجام گرفت. نتایج حاصل نشان داد که بالاترین مقاومت خمشی و مدول الاستیسیته مربوط به تخته هایی بود که با بیشترین مدت زمان بسته شدن دهانه پرس و کمترین ضخامت ساخته شده اند.
وحید معظمی مرتضی ناظریان
این پژوهش به بررسی تأثیر نوع اتصال سربه سر باریکه های چوبی گز شاهی بکار رفته در لایه میانی تخته ردیفی (ساده، مورب و نیم و نیم)، گونه روکش چوبی بکار رفته در لایه های سطحی (نراد، راش و بلوط) و نیز نسبت وزنی رزین ملامین فرمالدئید به اوره فرمالدئید در خط چسب (100/0، 75/25 و 50/50) بر روی خواص مکانیکی و فیزیکی تخته ردیفی و همچنین به بررسی اثر تیمار خرده های نی بکار رفته در لایه میانی پانل ساندویچی (بدون تیمار، تیمار حرارتی خشک و آب جوش)، سرعت بسته شدن دهانه پرس لایه های میانی در دو سطح (5 میلی متر بر ثانیه و 9 میلی متر بر ثانیه) و نیز نسبت وزنی پودر پوسته میوه بادام به رزین ملامین اوره فرم آلدئید در سه سطح (3:97، 18:82 و 33:67) بر روی خواص مکانیکی و فیزیکی پانل ساندویچی پرداخته است. تجزیه و تحلیل آماری و گروه بندی دانکن نشان داد که نوع اتصال تأثیر معنی داری بر روی مقاومت خمشی (mor) و حد الاستیک (moe) می-گذارد، بطوریکه بیش ترین مقاومت ها را تخته هایی داشته اند که در لایه های میانی از اتصال نیم و نیم استفاده شده است. معلوم شد که نوع روکش و نسبت رزین mf به uf نیز تأثیر معنی داری بر روی خواص مقاومتی داشته است. همچنین تجزیه و تحلیل آماری و گروه بندی دانکن نشان داد که نوع اتصال تأثیر معنی داری بر روی خواص فیزیکی (wa و ts) نمی گذارد، همچنین معلوم شد که نوع روکش و نسبت رزین mf به uf نیز تأثیر معنی داری بر روی خواص فیزیکی داشته است. بر اساس آزمون t، اختلاف بین مقاومت های تخته های متقاطع با موازی و اتصال پراکنده با اتصال متمرکز معنی دار بوده است، به طوریکه تخته های متقاطع دارای مقاومت های بالاتری نسبت به موازی در اتصال متمرکز و تخته های متقاطع دارای مقاومت های پایین تری نسبت به موازی در اتصال پراکنده داشته اند. تخته هایی که توسط روکش نراد با رزین ملامین اوره فرمالدئید با نسبت 50:50 ساخته شده اند، دارای خواص فیزیکی و چسبندگی کششی (pull-off) مطلوب تری داشته اند. تجزیه و تحلیل آماری و گروه بندی دانکن نشان داد که سرعت بسته شدن دهانه پرس لایه های میانی در دو سطح (5 میلی متر بر ثانیه و 9 میلی متر بر ثانیه) و نیز نسبت وزنی پودر پوسته میوه بادام به رزین ملامین اوره فرم آلدئید در سه سطح (3:97، 18:82 و 33:67) نشان داد که متغیرهای ساخت پانل ساندویچی تأثیر معنی داری بر روی مقاومت خمشی (mor) و حد الاستیک (moe) می گذارد، بطور کلی پانلی که لایه مغزی تشکیل شده از خرده های تیمار آب جوش، 33 درصد پرکننده در خط چسب و سرعت بسته شدن دهانه پرس mm/s 5 ساخته شدند، مقاومت خمشی مطلوب تری داشته اند.
سجاد اکبری سعیدرضا فرخ پیام
در این تحقیق امکان استفاده از ساقه کلزا(brassica napus) به صورت مخلوط با خرده¬چوب صنوبر (populusnigra) در ساخت تخته خرده¬چوب در دو مرحله مجزا مورد مطالعه قرار گرفت. در مرحله اول این تحقیق درصد اختلاط ساقه کلزا با خرده¬چوب صنوبر در پنج سطح با نسبت¬های (98، 75/93، 50/87، 25/81، 77 درصد)، نسبت رزین ملامین فرمالدئید به اوره فرمالدئید به عنوان عامل اتصال دهنده در پنج سطح (23، 75/18، 50/12، 25/6، 2 درصد) و رطوبت کیک خرده¬چوب در پنج سطح (10، 12، 15، 18، 20 درصد)به عنوان عوامل متغیر این تحقیق انتخاب گردیدند. خواص فیزیکی و مکانیکی تخته¬ها شامل جذب آب (wa) پس از 2 و 24 ساعت، واکشیدگی ضخامت (ts) پس از 2 و 24 ساعت، مدول گسیختگی (mor)، مدول الاستیسیته (moe) و چسبندگی داخلی (ib) با استفاده از استانداردen آزمون گردید. بر اساس نتایج این مطالعه،افزایش ساقه کلزا به خرده چوب صنوبر تا محدوده 87 درصد موجب افزایش، ولی پس از آن موجب کاهش جذب آب و واکشیدگی تخته¬ها گردید. اما افزایش ذرات ساقه کلزا به خرده¬چوب صنوبر موجب کاهش نسبی مدول گسیختگی و مدول الاستیسیته تخته¬ها گردید. ولی مقادیر بدست آمده از تمامی تیمارها بالاتر از حد استاندارد است. آنالیز اثر متقابل عوامل متغیرها نشان داد که افزایش نسبت ملامین فرمالدئید به اوره فرمالدئید و رطوبت کیک به ترتیب موجب کاهش و افزایش مدول گسیختگی تخته¬های ساخته شده گردید. مقادیر مربوط به چسبندگی داخلیتمام تیمارها، پایین¬تر از حد استاندارد می-باشد. در این بررسی با توجه به نتایج جدول¬هایتجزیه واریانس و اثر متقابل ماده اولیه و نسبت چسب و رطوبت کیک بر خواص مکانیکی تخته¬ها، بهترین تیمار تخته¬های ساخته شده با 65/82 درصد کلزا، نسبت25/6درصدmf به uf و رطوبت 18 درصد با روش سطح پاسخ (rsm) به عنوان حد اپتیمم انتخاب شده است. اما در مرحله دوم این تحقیق تأثیر ابعاد ذرات در لایه¬های سطحی و نسبت لایه سطحی به لایه میانی بر روی خواص فیزیکی و مکانیکی تخته خرده¬چوب سه لایه ساخته شده از ذرات تیمار شده کلزا بررسی شد.نتایجنشاندادکهاستفادهازذرات ساقه کلزابا نسبت¬های 15، 25 و 35 درصد درلایه¬هایسطحیتختهخرده¬چوبسهلایه،به ترتیب سبب افزایشمدولالاستیسیته،مدول گسیختگیوچسبندگیداخلی گردید، اما خواص فیزیکی با استفاده از 25 درصد ذرات کلزا در لایه سطحی کاهش پیدا کرد.همچنین تیمار آبشویی افزایش خواص مکانیکی و تیمار اسیدشویی بهبود خواص فیزیکی را در بر داشت.
حسین حجت سعیدرضا فرخ پیام
در سالیان اخیر تخته فیبر با دانسیته متوسط به شدت مورد استفاده قرار گرفته که حجم وسیعی از آن از طریق واردات تامین می شود. با این وجود به دلیل مصرف زیاد این فرآورده، سرمایه گذاران به سمت تولید این محصول در داخل کشور رفته و هم اکنون چند کارخانه در حال تولید می باشند. تخته های ساخته شده توسط سازندگان مختلف ( مواد خام و شرایط تولید متفاوت) عملکرد متفاوتی در مقابل سوراخکاری و نصب اتصالات در زمان تبدیل این فرآورده به محصولات جانبی از قبیل کابینت، مبلمان و ... از خود نشان می دهند. ضعف عملکرد مقاومتی لبه های تخته به علت چسبندگی داخلی کم، پایین بودن مدول گسیختگی و الاستیسیته، ضعف لایه مغزی و ... بوده که موجب عدم رضایت مصرف کنندگان این محصول می شود. از مهمترین علل این قبیل معایب، عملکرد ضعیف در زمان تولید این محصول از قبیل خصوصیات ماده مصرفی، درصد رزین، دانسیته تخته تولید شده و ... دانست. پژوهش در خصوص کنترل شرایط تولید جهت بهبود مقاومت لبه تخته فیبر با دانسیته متوسط ضروری به نظر می رسد. از مهمترین عوامل مرتبط در این خصوص، دانسیته نهایی تخته، درصد رزین مصرفی و طول الیاف مورد استفاده می باشد. این پژوهش در دو مرحله انجام گرفته است. ابتدا تأثیر دانسیته تخته، درصد رزین و طول الیاف بر ویژگیهای فیزیکی و مکانیکی تخته بررسی شده و در مرحله دوم تأثیر این عوامل متغیر بر مقاومت لبه تخته فیبر مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج حاصله نشان داد که بالاترین مقدار مدول خمشی، مدول الاستیسیته و چسبندگی داخلی مربوط به تخته هایی با بیشترین دانسیته، درصد رزین و طول الیاف مورد استفاده حاصل شده است. مقاومت به جذب آب و واکشیدگی ضخامت تحت تأثیر تغییرات دانسیته، درصد رزین و طول الیاف قرار گرفته است به طوریکه کمترین جذب آب مربوط به تخته هایی با کمترین دانسیته و بالاترین درصد رزین و طول الیاف اختصاص یافت. همچنین حداقل واکشیدگی ضخامت مربوط به کمترین دانسیته و بالاترین درصد رزین و طول الیاف می شود. افزایش دانسیته، کاهش مصرف رزین مصرفی و طول الیاف موجب افزایش جذب آب و واکشیدگی ضخامت تخته ها می شود. بیشترین مقادیر مقاومت نگهداری پیچ در سطح و لبه نیز در تخته هایی با بالاترین دانسیته، درصد رزین و طول الیاف به دست آمده است. در خصوص مقاومت لبه تخته فیبر با دانسیته متوسط بهترین نتیجه مربوط به تخته های با بالاترین دانسیته و درصد رزین و طول الیاف به دست آمده است.
تهمینه عالی سعیدرضا فرخ پیام
در سالهای اخیر مصرف تخته فیبر با دانسیته متوسط (mdf) درایران بشدت رشد پیدا کرده است و تا کنون بخش عمده ورق خام و یا روکش شده این محصول از واردات تامین شده است. همچنین رونق استفاده از این فرآورده موجب سرمایه گذاری بیشتر برای تولید این محصول در داخل ایران شده است تا جاییکه هم اکنون 3 کارخانه جهت ساخت این محصول، مشغول به کار می باشند. در خط تولید تخته فیبر، مقدار قابل توجهی از اوراق تولیدی بعلت ضعف لایه مغزی، پایین بودن مدول گسیختگی و الاستیسیته، چسبندگی کم داخلی، لایه لایه شدن و تاب برداشتن برگشت خورده و قابلیت ارایه به بازارمصرف را دارا نمی باشند. یکی از مهمترین علل این قبیل معایب، عملکرد ضعیف حرارت در انتقال بین لایه های تخته در هنگام پرس داغ و نتیجتا تعامل ناقص آن با عوامل مهم و تأثیرگذار دیگر بر خصوصیات تخته همانند رطوبت موجود در الیاف، مدت زمان پرس و رزین بکار رفته می باشد. تحقیقات در استفاده از تکنولوژیها و موادجدید جهت کنترل هر چه بیشتر بر این مرحله حساس از تولید اوراق فشرده چوبی ضروری به نظر می رسد. در این میان نانوذرات فلزی بعلت خصوصیت خوب انتقال حرارت موردتوجه قرار گرفته است. از آن جمله نانو ذره اکسید روی است که با هدف انتقال بهتر و سریعتر حرارت در پروفیل کیک و در نتیجه استفاده از سطوح دمایی پایین تر و مدت زمان کمتر پرس به بافت تخته اضافه شد. این پژوهش که در دو مرحله انجام گرفته است، ابتدا تأثیر درصد نانوذرات اکسید روی بر سرعت انتقال حرارت در مرحله پرس گرم مورد ارزیابی قرارداده و در مرحله دوم تأثیر درصدنانو، سرعت بسته شدن دهانه پرس و درصد رطوبت کیک بر روی خواص فیزیکی و مکانیکی تخته ها را بررسی کرده است. نتایج حاصله نشان داد که استفاده از نانو ذرات بر روی سرعت انتقال حرارت در ضخامت کیک تأثیر مثبتی داشته و هرچه درصد نانو افزایش می یابد این خاصیت نیز بهبود می یابد، به طوریکه بیشترین سرعت انتقال حرارت مربوط به تخته های ساخته شده با بالاترین درصد نانو در این پژوهش می باشد. همچنین در یک مدت زمان مشابه، دمای مغز کیک در زمان کمتری به حد نمونه های شاهد می رسد. نتایج این بررسی نشان می دهد که بالاترین مقاومت خمشی و مدول الاستیسیته مربوط به تخته هایی بود که با بیشترین درصدنانو، درصدرطوبت کیک و مدت زمان بسته شدن دهانه پرس ساخته شده اند. بیشترین مقدار چسبندگی داخلی مربوط به تخته های ساخته شده با بالاترین درصد نانو، درصد رطوبت کیک و مدت زمان بسته شدن دهانه پرس می باشد. مقاومت به جذب آب تخته ها بطور معنی داری تحت تأثیر میزان تغییرات درصدنانو قرارگرفت به طوریکه کمترین جذب آب متعلق به تخته هایی با بیشترین درصدنانو اختصاص یافت. همچنین کمترین میزان واکشیدگی ضخامت متعلق به تخته هایی بود که بیشترین درصدنانو، درصد رطوبت کیک و مدت زمان بسته شدن دهانه پرس را داشتند. کاهش مدت زمان بسته شدن دهانه پرس و درصدرطوبت کیک باعث افزایش جذب آب و واکشیدگی ضخامت تخته ها شد.
زهرا بیکی مرتضی ناظریان
در این تحقیق امکان استفاده از ساقه پنبه (gossypium hirsutum l) در ساخت تخته خرده-چوب در دو مرحله مجزا مورد بررسی قرار گرفت. در مرحله اول ذرات پنبه به صورت مخلوط با خرده-چوب های صنوبر (populus nigra) برای ساخت تخته خرده چوب سه لایه مورد استفاده قرار گرفت.
مرتضی ناظریان عبدالرحمن حسین زاده
این تحقیق به بررسی خواص مکانیکی و فیزیکی تخته خرده چوب ساخته شده از چوب صنوبر کلنهای مختلف در دوره بهره برداری کوتاه مدت دو ساله پرداخته است . بدین منظور نمونه برداری از 17 کلن از گونه های مختلف در مرکز تحقیقات البرز کرج انجام و برای هر تیمار 3 تخته و در کل 51 تخته با استفاده از چسب اوره فرم الدئید و در شرایط مساوی ساخته و خواص کیفی آنها بررسی شد. طرح آماری بکار رفته در این بررسی در قالب طرح آزمایش کاملا تصادفی متعادل با یک متغیر و با استفاده از آزمون دانکن میباشد نتایج بدست آمده نشان داده است که کلنهای p.euramericana 561.51, p.euramericana costanzo دارای بیشترین میانگین مقاومت خمشی و کلنهای p.deltoides 72.51 و peuramricana triplo دارای کمترین مقاومت به خمش است . کلنهای p.euramicana.561.41 p.ciliata و p.deltoides 77.51 بیشترین میانگین مدول الاستیسیته و کلنهای p.deltoides و p.alba 44.9 کمترین میانگین در مدول الاستیسیته را داشته است . همچنین کلنهای p.euramericana. 561.41 و p.alba 58.57 درای بیشترین میانگین چسبندگی داخلی و کلنهای p.ciliata و p.deltoides 72.51 کمترین مقدار در مقاومت به کشش عمود بر سطح را داشته اند. کلنهای p.ciliata و p.deltoides 72.51 دارای بیشترین مقدار جذب آب بعد از 24 ساعت غوطه وری در آب را داشته و کلنهای p.alba nivea و p.euramericana. 561.41 کمترین مقدار جذب آب بعد از 24 ساعت غوطه وری در آب را داشته اند. کلنهای p.deltioides 72.51 و p.clitiata دارای بیشترین مقدار واکشیدگی ضخامتی بعد از 2 ساعت غوطه وری در آب داشته و کلنهای p.euran. 561.41 و p.nigra betulifolia کمترین مقدار واکشیدگی ضخامتی را در 2 ساعت غوطه وری در آب داشته اند. در مجموع بهترین کلنها از نظر داشتن خواص فیزیکی مطلوب برای ساخت تخته خرده چوب ، p.euramricana 561.41, p.euramericana costanzo, p.alba nivea بوده اند.