نام پژوهشگر: عبدالوهاب فرانی

اندیشه سیاسی سید جعفر کشفی
thesis 0 1377
  عبدالوهاب فرانی   حاتم قادری

.1 نقطعه آغازین و همچنین اندیشه سیاسی کشفی عقل و جهل است . او با تاویل که از رویات باب عقل و جهل اصول کافی دار معتقد است که عقل به عنوان صادر اول، نخستین مخلوقی است که از کتم عئم پایه به عرصه وجود نهاد و با یک فاصبه تاخر زمانی موهوم از قوس وجوب و قدم پروردگار حدوث یافته است . این عقل که در احادیث اسلامی نیز به روح محمدی و روح علوی خوانده می شود در اندیشه کشفی، همان شرع اما در لباسی دیگر است ، .2 در جهان شناسی او جهان، عرصه گشت و بازگشت (دیار و اقبال) عقل و مواجهه آن با جهل است عقل به عنوان صادر اول طی دو فرمان با مخلوقات اتصال برقرار می کند. در آغاز، عقل فرمان یافت تا از اصل خود جدا شده و با نزول در عالم به سوی مخلوقات روی کند. از این حرکت ، وجهه ظاهری عقل به وجود آمد که با "نبوت و تنزیل" مطال بقت دارد. فرمان دومی عقل را وادار می کند تا به اصل خویش بازگردد. این حرمت ، مجهه ظاهری عقل را به وجهه باطنی آن باز می گرداند که با "ولایت تاویل" مطابقت دارد. این ادبار و اقبال عقل که از هبوط حضرت آدم آغاز و تا پایان دنیا فرجام می یابد در کنار ستیز همیشگی ای با جهل، سرنوشت محتوم جهان و تاریح بشریت است ، .3 افزون بر این، تحلیل واقه گرایانه کشفی از ماهیت انسان در کنار اختلاط نامتمایز عقل و جهل در سراسر عصر نبوت (از هبوط آدم تا ظهور حضرت حجت -عج-) دلنگرانی های او را از سرنوشت آدمی دو چندان کرده است . در منظر او، آدمی مقسم نیروهای خیر و شر است که در جمع مختلط عاقلان و جاهلان به طبیعیات روی می آورد و بدیت ترتیب از غایتمندی زندگی باز می ماند. مجموعه این مسایل کشفی را واداشته تا بدین سوال: که آدمی در سایه چه دولتی و در جمع چه مدینه ای به سعادت می رسد؟ پاسخ دهد. به باور او تنها در مدینه الهیه به رستگاری می رسد، مدینه ای به سعادت می رسد، مدینه ای که "دولت عقل بر آن حکم می راند" دولت حقه اولیه، امامت ائمه، ریاست جکمت و بالاخره به رستگاری می رسد، مدینه ای که "دولت عقل" بر آن حکم می راند، دولت حقه اولیه، امامت ائمه، ریاست حکمت و بالاخره ریاست افاضل، گونه هایی از دولت که در عصر نبوت می توانند ثمره اخرویه و بقائیه را بر حیات اهل مدینه مترتب سازند. دولت حقه ثانویه نیز که در عصر ولایت بر پا می گردد کامل ترین دولتی است که ابناء عقل در پناه آن به بالاترین فضایل انسانی دیابند، .4 در غیر ریاست افاضل، حاکم دینی یا عین عقل است و یا متصل به آن، و در ریاست افاضل نیز سلطان به علت تعلق خاطری که به اجرای احکام عقل و شرع دارد مورد الهامات و الطاف غیبیه وقع می گردد و بدین طریق با صادر اول مرتبت می شود.