نام پژوهشگر: محمدعلی آذربایجانی
سمیه ملایی حسن متین همایی
فعالیتهای بدنی شدید شرایطی را ایجاد می کنند که اغلب با افزایش تولید گونه های فعال اکسیژن و رادیکالهای آزاد در بافتهای مختلف و پلاسما همراه است، مکملهای آنتی اکسیدانی ممکن است در کاهش فشار اکسایشی ناشی از فعالیتهای بدنی شدید مفید واقع شوند. در پژوهش حاضر هدف بررسی تأثیر مصرف نوشیدنی کاکوتی بر شاخص های استرس اکسایشی متعاقب یک جلسه تمرین وامانده ساز بود(1,2,4,5) روش شناسی: به این منظور 17 نفر از دانشجویان دختر غیر ورزشکار سالم (میانگین سنی4±22 و قد 5± 163 و وزن 4± 63 ( بصورت در دسترس انتخاب شده و بصورت تصادفی در دو گروه دریافت کننده نوشیدنی کاکوتی و گروه کنترل جایگزین شدند. نوشیدنی کاکوتی بصورت دمکرده 48 ساعت قبل از فعالیت ورزشی هر 24 ساعت 3 وعده صبح و ظهر و شب ( در هر وعده 2gr در 200 ml آب جوش برای هر نفر) در گروه کاکوتی مصرف شد. گروه کنترل نیز شبه نوشیدنی همزمان با گروه کاکوتی مصرف نمودند. بعد از این دوره 48 ساعته آزمودنی ها تست بروس را بر روی نوار گردان انجام دادند. شاخصهای مالون دی آلدهید (mda) با ظرفیت آنتی اکسیدانی تام (tac) و تیول تام (-sh) و نیز نیم رخ لیپیدی از خون تهیه شده در سه مرحله پایه، قبل و بعد از فعالیت وامانده ساز با استفاده از روش های آزمایشگاهی سنجش شد. برای سنجش tac از کیت رندوکس، روش تجربی tba برای mda و رنگ سنجی hu استفاده شد. داده ها بصورت میانگین و انحراف استاندارد طی مراحل مختلف با نرم افزار spss.16 آزمون تحلیل واریانس مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی بررسی شد. یافته ها: نتایج نشان داد افزایش mda در گروه دریافت کننده کاکوتی پس از انجام فعالیت وامانده ساز به طور معنی دار کمتر از گروه کنترل بود . دامنه کاهش ظرفیت ضداکسایشی تام در گروه دریافت کننده کاکوتی پس از انجام فعالیت وامانده ساز به طور معنی دار کمتر از گروه کنترل بود. ولی دامنه تغییرات تیول تام در گروه کاکوتی پس از انجام فعالیت وامانده ساز مشابه گروه کنترل بود. نیم رخ های لیپیدی (تری گلیسیرید، کلسترول تام، لیپو پروتئین پرچگال) نیز تغییراتی را به همراه داشت که البته این تغییرات در هر دو گروه کاکوتی و کنترل یکسان بود. بحث و نتیجه گیری: با توجه به نتایج بدست آمده می توان گفت که نوشیدنی کاکوتی هرچند به صورت کوتاه مدت می تواند در تعدیل فشار اکسایشی ناشی از فعالیتهای وامانده ساز موثر واقع شود.این نتیجه بدست آمده را می توان به ترکیبات فنولی و فلاونوئیدهای موجود در کاکوتی نسبت داد که توانمندی بسیار بالایی در از بین بردن رادیکالهای آزاد دارند.بدین صورت که ترکیبات فنولی با دادن آسان اتم هیدروژنشان فعالیت گونه های فعال اکسیژن آزاد شده در حالت فشار اکسایشی را خنثی کرده و به این ترتیب باعث کاهش فشار اکسایشی ناشی از فعالیت میشوند.
لاله بهبودی تبریزی محمدعلی آذربایجانی
تمرین هوازی به عنوان یک درمان خاص واستراتژی اصلی، جهت درمان بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 شناخته شده است. از طرف دیگر انجام این تمرینات برای برخی از این بیماران از نظر توانایی جسمی مشکل است. اخیرًا استفاده ازتمرینات ویبریشن کل بدن به عنوان یک روش غیر فعال برای این افراد توصیه شده است. بر این اساس هدف از این مطالعه مقایسه اثر تمرین هوازی و ویبریشن کل بدن برکنترل گلیسمی در مردان مبتلا به دیابت نوع2 می باشد. روش ها: 30 بیمار دیابتی مرد به عنوان آزمودنی در سه گروه: تمرین هوازی ، تمرین ویبریشن کل بدن و کنترل قرارگرفتند. برنامه تمرین هوازی شامل سه جلسه تمرین هفتگی راه رفتن به مدت30 تا 60 دقیقه با شدت 60 تا 70 درصد ضربان قلب ذخیره بود. تمرین ویبریشن نیز شامل 8 تا 12دقیقه قرار گرفتن در حالت ایستاده و نیمه اسکات با فرکانس 30 هرتز و دامنه 2 میلیمتر بود. غلظت آدیپونکتین پلاسما ، گلوکز ناشتا، انسولین و هموگلوبین گلیکوزیله در آغاز دوره (پیش آزمون)، هفته چهارم (میان آزمون) و پایان هفته هشتم (پس آزمون) اندازه گیری شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس دو طرفه با اندازه گیریهای مکرر استفاده شد. یافته ها: پس از 8 هفته تمرین، غلظت آدیپونکتین پلاسما، مقاومت به انسولین و هموگلوبین گلیکوزیله در هیچ یک از گروهها تغییر معناداری نیافت (05/0<p). در هرسه متغیر تفاوت معنی داری بین گروه های تمرین هوازی و ویبریشن مشاهده نشد (05/0<p). ولی در مرحله پس آزمون، گلوکز ناشتا کاهش معنی داری را در بین گروه های تمرینی با گروه کنترل نشان داد. (05/0>p). نتیجه گیری: یافته های این مطالعه نشان داد با توجه به یکسان بودن اثر دو روش تمرینی، تحریک سیستم متابولیکی توسط تمرین ویبریشن کل بدن همسان با تمرین هوازی است. لذا بر اساس نتایج به دست آمده از این مطالعه توصیه می شودافراد مبتلا به دیابت نوع 2 که توانایی انجام تمرینات هوازی را ندارند ازاثرات سودمند تمرین ویبریشن استفاده نمایند.
زینب مولایی محمدعلی آذربایجانی
منظور از مطالعه حاضر بررسی تاثیر یک دوره تمرین مقاومتی بر نیمرخ وضعیت خلق و خو و شاخص تود? بدن درزنان جوان غیرفعال بوده است. از بین جامعه آماری 28 زن غیرفعال با میانگین سنی 8/2±0/25 سال، قد 6/5±8/160سانتی متر، وزن 8/11±4/66 کیلوگرم و شاخص تود? بدن 1/4±9/25 کیلوگرم بر مجذور متر پس ازگرفتن رضایت نامه و به صورت تصادفی به عنوان نمونه آماری انتخاب و به دو گروه تمرین مقاومتی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی به مدت 8 هفته (سه جلسه در هفته) در روزهای شنبه، دوشنبه و چهارشنبه از ساعت 8:30 تا 11:30 به انجام تمرینات پرداختند. وزن، قد، دور کمر، دور باسن و قدرت بیشینه (در حرکات پرس سینه، پرس پا، پرس بالاسینه، جلوپا با ماشین، جلو بازو با دمبل، پشت پا با ماشین، پشت بازو با دمبل) در جلسات اول، دوازدهم و بیست و چهارم قبل از تمرینات اندازه گیری شد. در همین جلسات پس از انجام تمرینات آزمودنی ها اقدام به پر کردن پرسشنامه ی خلق و خو کردند. گروه کنترل فقط در جلسات اندازه گیری در سالن حاضر می شدند و هیچ گونه فعالیت بدنی نداشتند. نتایج حاصل از آنالیز واریانس با اندازه گیری تکراری نشان داد که کاهش معنی داری بر خرده مقیاس خشم طی هشت هفته تمرین مقاومتی دیده شد ولی کاهش معنی داری بر خرده مقیاس های اغتشاش فکری، افسردگی، خستگی، تنش، طی هشت هفته تمرین مقاومتی دیده نشده. همچنین افزایش معنی داری بر خرده مقیاس نیرومندی و قدرت بیشینه حرکت پرس بالاسینه طی هشت هفته تمرین مقاومتی دیده نشد. بهبود و افزایش معناداری بر نیمرخ وضعیت خلق و خو طی هشت هفته تمرین مقاومتی صورت نگرفته است و کاهش معناداری در bmi و whr طی هشت هفته تمرین مقاومتی نیز دیده نشد و در نهایت افزایش معناداری در قدرت بیشینه حرکات پرس سینه، پرس پا، جلو پا، جلو بازو، پشت پا و پشت بازو طی هشت هفته تمرین مقاومتی دیده شد. در پایان باید گفت که برای روشنتر شدن بیشتر نقش تمامی این عوامل مورد بررسی در خلق و خو نیاز به انجام تحقیقات وسیعتر و استفاده از نمونه بزرگتری می-باشد که در آن به تمامی عوامل روحی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و شخصیتی توجه شود. لغات کلیدی: خلق و خو، تمرین مقاومتی، قدرت بیشینه، شاخص تود? بدن، زنان غیرفعال.
صراحی وارسته حسن متین همایی
هدف پژوهش : هدف از این تحقیق بررسی تاثیر 12 هفته ماساژ lpg به همراه فعالیت هوازی بر چربی زیرپوستی زنان 45-35 سال بود . روش نمونه گیری : در این تحقیق 50 نفراز زنان 45-35 سال از باشگاههای ورزشی تهران که برای شرکت در این تحقیق داوطلب بودند بر اساس bmi به طور همگن به دو گروه فعالیت هوازی و فعالیت هوازی به همراه ماساژ lpgتقسیم شدند . روش پژوهش : روش تحقیق به صورت نیمه تجربی با استفاده ازطرح دو گروهی ویژه گروههای پیوسته و مستقل همراه با پیش آزمون و پس آزمون می باشد . ابزار اندازه گیری : کالیپر برای اندازه گیری چربی زیرپوستی ، دستگاه ماساژlpg ، ترازو برای تعیین وزن طرح پژوهش : آزمودنی ها در دو گروه قرار گرفتند . از دو گروه پیش آزمون گرفته شد .دو گروه 12 هفته به برنامه تمرینی خود ادامه داده و در پایان از آنها پس آزمون گرفته شد.برای تجزیه و تحلیل آماری از t وابسته و مستقل استفاده شد . نتیجه گیری :بین اثر دو برنامه تمرینی بر کاهش چربی زیرپوستی 3 ناحیه تفاوت معنی داری وجود دارد . ماساژ به همراه فعالیت هوازی سبب کاهش بیشتر چربی زیرپوستی شد.
رخسانه فرخی نژاد مقصود پیری
هدف : هدف از انجام این مطالعه بررسی تاثیر یک دوره تمرین مقاومتی بر تصویر بدنی، bmi، whr و قدرت بیشینه زنان جوان غیرفعال بود. مواد و روش ها : 28 زن غیرفعال در دسترس (با سن 00/3 ± 0/25 سال و وزن 38/12 ± 63/66 کیلوگرم) به عنوان آزمودنی های این مطالعه انتخاب و بطور تصادفی به دو گروه تجربی و کنترل تقسیم شدند. گروه تجربی 8 هفته و هفته ای 3 روز به اجرای تمرینات مقاومتی پرداخت. تصویربدنی توسط پرسشنامه ی baq، شاخص توده بدن، نسبت دور کمر به باسن و یک تکرار بیشینه در ابتدا، میان و انتهای دوره تمرین محاسبه شد. یافته ها : نتایج تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر و t استیودنت با اصلاحیه بن فرونی نشان داد که انجام تمرینات مقاومتی موجب افزایش معنی داری بر یک تکرار بیشینه حرکات پرس سینه، پرس پا، جلو پا، جلو بازو، پشت پا و پشت بازو می شود (001/0 = p)) اما موجب افزایش معنی داری در یک تکرار بیشینه پرس بالاسینه نمی شود (275/0 = p) و همچنین افزایش معنی داری بر خرده مقیاس جذابیت دیده شد (004/0 = p) اما تفاوت معنی داری در خرده مقیاس های ناموزونی بدنی (612/0 = p)، برجستگی بدنی (265/0 = p)، چاقی پایین تنه (244/0 = p)، احساس چاقی (388/0 = p) و قدرت (580/0 = p) دیده نشد. همچنین تفاوت معنی داری در شاخص توده بدن (484/0 = p) و نسبت دور کمر به باسن (230/0 = p) دیده نشد. نتیجه گیری : نتایج حاصل از پژوهش حاضر نشان داد هشت هفته تمرین مقاومتی افزایش معنی داری بر یک تکرار بیشینه حرکات پرس سینه، پرس پا، جلو پا، پشت پا و پشت بازو و خرده مقیاس جذابیت داشته اما افزایش معنی داری بر یک تکرار بیشینه حرکت پرس بالا سینه و سایر خرده مقیاس های تصویر بدنی، شاخص توده بدن و نسبت دور کمر به باسن نداشته.
پندار شوقیان حسن متین همایی
ورزشکاران همواره مشکل مربوط به امور تغذیه ای را از عوامل مهم در موفقیت خود می دانسته اند و مربیان وکارشناسان تغذیه، همواره تلاش می کردند با تجویز غذاهای پرارزش و کم حجم، توانایی ورزشکاران را در رقابت ها افزایش دهند. اما این امر مهم است که اطلاعات تغذیه ای خود ورزشکاران تا چه حد است. ورزش هایی مثل رشته های مختلف دو و میدانی در این خصوص حائز اهمیت هستند که از چه رژیم غذایی تبعیت کنند. دوومیدانی به عنوان مادر ورزشها شناخته شده است. ورزشکاران این رشته با توجه به مواد مختلف آن، نیازهای متفاوت انرژی را در طول تمرین یا مسابقه را دارند. آگاهی ورزشکاران از تغذیه و مولد های انرژی در بدن مسئله ای است که از دیر باز مورد توجه بوده و اغلب مربیان و سرپرستان تیمها، برای این مهم از وجود متخصصان تغذیه بهره گرفته اند. هدف از انجام این پژوهش ارزیابی نگرش و دانش تغذیه عمومی واختصاصی قهرمانان دوی استقامت لیگ برتر ایران بود. برای انجام این تحقیق 60 نفر از دوندگان استقامتی (30نفر دختر و 30 نفرپسر) به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. شرکت کننده های مسابقات قهرمانی کشور، لیگ 1390 گروه آزمایش را تشکیل می دادند. آزمودنی ها از گروه بزرگسالان همه 20 تا 30 ساله بوده، میانگین و انحراف استاندارد سن آزمودنیهای پسر و دختر به ترتیب 8/23 سال(میانگین) و 7/4 (انحراف استاندارد)در پسران و2/22 سال(میانگین)و 02/4(انحراف استاندارد) در دختران بوده است. همه آزمودنی ها دانشجویان رشته های مختلف دانشگاهی بودند. از پرسشنامه محقق ساخته لائوری و همکاران به منظور اندازه گیری دانش و نگرش آزمودنی ها نسبت به تغذیه عمومی و ورزشی استفاده شد. این پرسشنامه شامل 76 سوال صحیح-غلط با مقیاس لیکرت است که لائوری روایی (r=0.82) و پایایی آن را مطلوب گزارش کرده است. از آزمون t مستقل جهت مقایسه بین متغیر های مورد ارزیابی، در دو جنس در صورت طبیعی بودن توزیع داده ها در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد. نتایج نشان دادند که بین تغذیه تخصصی در دو گروه دختران و پسران دونده استقامتی لیگ برتر ایران تفاوت معنی داری وجود ندارد (p>0.05). بین تغذیه عمومی در دو گروه دختران و پسران دونده استقامتی لیگ برتر ایران تفاوت معنی داری وجود ندارد (p>0.05). بین میزان کلسیم، سودمندی غذاها و الکل در بین دو گروه دختران و پسران دونده استقامتی لیگ برتر ایران تفاوت معنی داری وجود دارد (p<
محمد پورتویسرکانی حسن متین همایی
هدف از این پژوهش بررسی تأثیر تمرینات پلایومتریک بر تعادل پویا، زمان عکس العمل و سرعت شوت بازیکنان فوتبال لیگ برتر شهر تهران بود. به این منظور 24 نفر از بازیکنان فوتبال مرد حاضر در مسابقات لیگ برتر شهر تهران در فصل 90-89 با میانگین و انحراف استاندارد (سن 3/2±6/22 سال، قد 1/6±1/180 سانتی متر و وزن 5/6±7/74 کیلوگرم) در این تحقیق شرکت کردند. آزمودنیها بر اساس پست بازی تقسیم شدند و به صورت تصادفی به دو گروه تجربی با میانگین و انحراف استاندارد (سن 0/0±5/22، قد 5/5±5/179 و وزن 7/6±8/72 کیلوگرم) و گروه کنترل با میانگین و انحراف استاندارد (سن 7/2±7/22، قد 9/6±8/180 و وزن 0/6±5/76 کیلوگرم) تقسیم شدند. در هر گروه یک دروازه بان، 4 بازیکن مدافع، 5 بازیکن خط میانی و 2 مهاجم حضور داشتند. گروه تجربی شش هفته تمرینات پلایومتریک را هر هفته سه جلسه در کنار تمرینات عادی فوتبال انجام دادند و گروه کنترل فقط تمرینات عادی فوتبال را انجام دادند. هفته قبل از شروع تمرینات و هفته بعد از اتمام تمرینات تعادل پویای آزمودنیها به وسیله ی دستگاه ارزیابی تعادل بایودکس biodex balance system مورد ارزیابی قرار گرفت. از هر آزمودنی سه بار تست بعمل آمد و بهترین عملکرد آن در آنالیزهای آماری مورد استفاده قرار گرفت به همین شکل آزمون زمان عکس العمل نیز از هر آزمودنی سه بار بعمل آمدو بهترین زمان برای اطلاعات آماری استفاده شد. سرعت شوت آزمودنیها توسط رادار سرعت سنج speed trac x مورد ارزیابی قرار گرفت، هر آزمودنی 5 ضربه شوت روی پا را با پای برتر اجرا کرد و بیشترین سرعت ثبت شده توسط دستگاه سرعت سنج بعنوان سرعت شوت در تجزیه و تحلیل های آماری مورد استفاده قرار گرفت. پس از استفاده از آزمون کلموگروف اسمیرنوف و مشخص شدن طبیعی بودن توزیع داده ها، اطلاعات بدست آمده از پیش آزمون و پس آزمون با استفاده از روش آماری تحلیل واریانس یکطرفه (anova)مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند و در صورت وجود تفاوت معنا دار از آزمون تعقیبی توکی جهت تعیین محل تفاوت استفاده شد. یافته های بدست آمده از تحقیق نشان داد که: شش هفته تمرینات پلایومتریک موجب کاهش معنا دار در شاخص کلی تعادل p=0.002))، شاخص قدامی – خلفی تعادل(p=0.003) و شاخص داخلی - خارجی تعادل(p=0.006) شد که این کاهش در شاخص های تعادل نشانه بهبود در توانایی تعادل آزمودنی ها می باشد. زمان عکس العمل نیز بعد از دوره تمرینات کاهش معنا دار یافت (p=0.002)و همچنین این تمرینات موجب افزایش معنادار در سرعت شوت (p=0.001)بازیکنان فوتبال شد. یافته های بدست آمده از این پژوهش نشان داد تمرینات پلایومتریک روشی سودمند برای ارتقاء عملکرد بازیکنان فوتبال در دوره آماده سازی پیش از فصل می باشد. لذا به مربیان توصیه می شود جهت بالا بردن توانایی تعادل، کاهش زمان عکس العمل و افزایش در سرعت ضربات بازیکنان خود از این تمرینات در دوره آماده سازی بازیکنان استفاده نمایند.
سمیه کرامتی مقصود پیری
مقدمه: یکی از معدود جنبه های منفی انجام فعالیت های بدنی توسعه استرس اکسیداتیومی باشد. گزارش شده استفاده از گیاهان دارویی که دارای خاصیت آنتی اکسیدانی می باشند، می تواند راهکار مناسبی برای تقویت سیستم آنتی اکسیدانی داخلی باشد. اما اطلاعات موجود در این حیطه با توجه به گستردگی گیاهان مورد استفاده کم و متناقض می باشد لذا مطالعه حاضربا هدف بررسی اثر تعاملی مصرف مکمل زیره سیاه وتمرین هوازی با شدت 65 تا75 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی بر آنزیم های آنتی اکسیدانی طراحی و اجرا شد. روش شناسی:در یک کارآزمایی نیمه تجربی، 20دانشجوی دختر سالم ،غیر ورزشکار با میانگین سن 87/0±85/23سال، وزن kg 49/1±15/56 و قد cm47/1±55/162، به طور هدفمند در دسترس به عنوان آزمودنی انتخاب و به صورت تصادفی در 2 گروه مکمل زیره سیاه (10 نفر) و شبه دارو ( 10 نفر) قرار گرفتند.گروه زیره سیاه روزانهmg/kg 10 زیره سیاه و گروه دارونماmg/kg 10 نشاسته را به مدت 14 روزبه شکل کپسول دریافت کردند . بعد از 14 روز مکمل گیری ،آزمودنی ها با شدت 65 الی 75 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی روی تردمیل به مدت 30 دقیقه دویدند. 8 میلی لیترخون سیاهرگی قبل از مکمل گیری،2هفته پس از مکمل گیری ،بلافاصله و90دقیقه پس از فعالیت جهت ارزیابی مقادیر آنزیم هایsod، gpx، cat،لاکتات خون، کلسترول تام،tg،ldl،hdlجمع آوری شد. یافته ها:نتایج نشان داد که مکمل آنتی اکسیدانی زیره باعث افزایش معنادارکلسترول،hdl، sod، gpxشد، ولی بر میزان آنزیم کاتالاز تاثیری نداشت.همچنین باعث کاهش معنادار لاکتات خون ،ldl وtg شد. بنابراین مکمل زیره سیاه سیستم دفاع آنزیمی استرس اکسیداتیو را قویتر می کند واسترس اکسایشی تولید شده بعد از فعالیت هوازی را کاهش می دهد.
ندا زرندی محمدعلی آذربایجانی
مقدمه: یکی از معدود جنبه های منفی انجام فعالیت های بدنی توسعه استرس اکسیداتیو می باشد. گزارش شده استفاده از گیاهان دارویی که دارای خاصیت آنتی اکسیدانی می باشند، می تواند راهکار مناسبی برای تقویت سیستم آنتی اکسیدانی باشد. اما اطلاعات موجود در این حیطه با توجه به گستردگی گیاهان مورد استفاده کم و متناقض می باشد لذا مطالعه حاضربا هدف بررسی اثر تعاملی مصرف مکمل زیره سیاه وتمرین هوازی با شدت 65 تا75 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی بر استرس اکسیداتیو طراحی و اجرا شد. روش شناسی:در یک کارآزمایی نیمه تجربی، 20دانشجوی دختر سالم ،غیر ورزشکار با میانگین سن 87/0±85/23سال، وزن kg 49/1±15/56 و قد cm47/1±55/162، به طور هدفمند در دسترس به عنوان آزمودنی انتخاب و به صورت تصادفی در 2 گروه مکمل زیره سیاه (10 نفر) و شبه دارو ( 10 نفر) قرار گرفتند.گروه زیره سیاه روزانهmg/kg 10 زیره سیاه و گروه دارونماmg/kg 10 نشاسته را به مدت 14 روز به شکل کپسول دریافت کردند . بعد از 14 روز مکمل گیری ،آزمودنی ها با شدت 65 الی 75 درصد حداکثر اکسیژن مصرفی روی تردمیل به مدت 30 دقیقه دویدند. 50 میلی لیتر خون سیاهرگی قبل از مکمل گیری ،2 هفته پس از مکمل گیری ،بلافاصله و 90 دقیقه پس از فعالیت جهت ارزیابی مقادیر mda،tac،ck،لاکتات خون، کلسترول تام،tg،ldl،hdlجمع آوری شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مکمل زیره باعث کاهش سطوح mda ،ldl وtgشد و میزان آنزیم ck ، tac ، hdl و کلسترول افزایش داد. در نتیجه استرس اکسایشی تولید شده بعد از فعالیت هوازی را کاهش می دهد.
علیرضا عابدی حیدر صادقی
هدف از انجام این تحقیق استعدادیابی در هندبال باتأکید بر پارامترهای بیومکانیکی، آنتروپومتریکی، فیزیولوژیکی و روانی بود. 20 ورزشکار نخبه هندبالیست(با سن 25/1±15/20 سال) در تحقیق حاضر شرکت کردند. ویژگی های دامنه حرکتی مفاصل و تعادل ایستا و پویا در بخش بیومکانیکی و ویژگی های سن، قدایستاده، قد نشسته، وزن، طول دو دست، عرض شانه، محیط، طول، و قطر اندامها در بخش آنتروپومتریکی اندازه گیری شد. به علاوه ویژگی های توان و استقامت عضلات پا، سرعت، چابکی، توان هوازی و بی هوازی و انعطاف پذیری در بخش فیزولوژیکی و 6 عامل اعتماد به نفس، انگیزش، تصویر سازی ذهنی، کنترل حالت های روانی، هدف چینی و تمرکز در بخش روانی بوسیله پرسش نامه روانی(sasi psych) اندازه گیری شد. سپس با استفاده از روش آماری pca مولفه های اصلی بعد از محاسبه واریانس در هر بخش استخراج شد( 0/05?p). نتایج نشان داد که ویژگی های انحراف مچ دست به سمت زند زیرین وزبرین، فلکشن مچ دست، فلکشن ران، پلانتار فلکشن و فلکشن جانبی کمر (راست)، در بخش بیومکانیکی و پارامترهای درصد چربی بدن، محیط کف پا، قطر مچ پا، محیط ساعد، محیط ران در قسمت میانی، طول استخوانهای ران و ساق پا در بخش آنتروپومتریکی و همچنین در بخش فیزیولوژیکی پارامترهای سرعت، چابکی، انعطاف تنه به جلو و توان بی هوازی و در نهایت ویژگی های انگیزش و تصویر سازی ذهنی در بخش روانی در هندبالیست های نخبه از سایر پارامترهای اندازه گیری شده برجسته تر می باشد. با توجه به نتایج بدست آمده می توان از پارامترهای بدست آمده در این تحقیق در فرآیند استعداد یابی در هندبال استفاده نمود.
امیر ثابتی دهکردی یحیی سخنگویی
هدف از تحقیق بررسی تأثیر یک دوره تمرین در آب بر تعادل و حس وضعیت مفصل زانو درمردان سالمند بود. به این منظور و بر اساس فراخوان اعلام شده 55 نفر از افراد مراجعه کننده به استخر خصوصی شهر اهواز فرم های جمع آوری اطلاعات را که در بخش ضمیمه آمده است تکمیل نموده و بر اساس آن 30 نفر از مردان سالمند 70-60 سال بصورت تصادفی در دو گروه تجربی (n=15) و کنترل (n=15) قرار گرفتند.. قبل از شروع برنامه تمرین، نخست تعادل ایستا آزمودنی ها به وسیله تست لک لک و رومبرگ و تعادل پویا توسط تست t.g.u.gو تستsbet ثبت گردید و اندازه دور سینه و تعیین حس وضعیت مفصل زانو ازمودنیها در حالت حلقه باز(okc) وحلقه بسته (ckc) اندازه گیری شد. سپس آزمودنی های گروه تجربی به مدت 24 جلسه (8 هفته، 3 روز در هفته، 60 دقیقه) تمرینات آبی به روش ارائه شده را انجام دادند. از گروه کنترل خواسته شد که در طول دو ماه هیچ گونه فعالیت و تمرین اختصاصی نظیر تمرینات و پروتکل های آب، خشکی و فیزیوتراپی نداشته باشند. پس از انجام تمرینات آبی تعادل و حس وضعیت مفصل زانو مجدد در دو گروه اندازه گیری شد. برای اطمینان از توزیع نرمال داده ها از آزمون از اسمیرونف – کلموگروف استفاده شد. تفاوت بین گروه ها، قبل و بعد از 24 جلسه تمرینی با استفاده از آزمون طرح عاملی 2*2، با مقایسه نتایج پیش آزمون و پس آزمون در هر دو گروه ارزیابی گردید. برای انجام محاسبات آماری از نرم افزار spss(v19) استفاده شد. حداقل سطح معنی داری برای کلیه محاسبات آماری 05/0 در نظر گرفته شد. نتیجه انجام پروتکل مطرح شده طی 24 جلسه 60 دقیقه ای و در طول دو ماه بر آزمودنی های تحقیق در فرضیات 7و6و5و3و2و1 مربوط به مقایسه پیش آزمون و پس آزمون گروه تجربی و مقایسه پس آزمون های گروه تجربی و کنترل معنادار بوده اند ولی در فرضیات 8و4 مربوط به مقایسه پیش آزمون و پس آزمون گروه تجربی و مقایسه پس آزمون های گروه تجربی و کنترل معنادار نبوده اند. و این بدان معناست که پروتکل انجام شده تأثیر مثبت بر بهبوده دو شاخص اصلی تحقیق یعنی بر تعادل و حس وضعیت مفصل زانو درمردان سالمند تحت بررسی داشته است.
امید یعقوب پور یکانی حسن متین همایی
چکیده پایان نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده) : هدف از این تحقیق،مطالعه تاثیر یک دوره تمرینhiit و مکمل سازیbcaa بر روی شاخص های خستگی(لاکتات،آمونیوم،ph)می باشد و با توجه به اهداف و ماهیت پژوهش 28نفر(سن: 23-21سال-وزن:kg74-71-قدcm: 175-171) بطور تصادفی انتخاب شدند، سپس آزمودنی ها بصورت یکسوکور به چهار گروه هفت نفره شامل: مکمل،مکمل و تمرین،تمرین،وکنترل تقسیم شدند و آزمودنی های گروه تجربی 2و3 بمدت سه هفته و هفته ایی 3جلسه به انجام تمریناتhiit پرداختند.هر یک از شرکت کنندگان گروه های تجربی 1و2 نیز موظف شدند روزانه سه کپسولbcaa در سه وعده قبل ازهر وعده غذایی مصرف نمایند. از کلیه آزمودنی های گروههای تجربی و کنترل در شروع دوره جهت تعیین شاخصهای خستگی بعنوان پیش آزمون پس از شرکت در یک تمرین 20 دقیقه ایی hiit بلافاصله نمونه خون گرفته شد و سپس گروهها طبق برنامه، طی 3 هفته وظایف خود را انجام دادندو مجددا" همگی برای انجام پس آزمون در یک جلسه تمرینhiit شرکت کرده و بلافاصله از آنان نمونه خون گرفته شد.جهت آنالیز آماری از نرم افزارspss16 و برای بررسی ارتباط بین گروه ها از آزمون آنوا استفاده گردید.تحلیل داده های استراحتیph همه گروه هاتفاوت معناداری در پیش آزمون و پس آزمون نشان نداد،اما آمونیوم دارای تفاوت معنا دار و با افزایش همراه بود، این تحلیل در مورد لاکتات نیز در پیش آزمون و پس آزمون همه گروه ها تفاوت معناداری را نشان نداد.
مهرنوش یادگاری حمید آقاعلی نژاد
هدف از این پژوهش،مطالعه تاثیر اثر یک وهله ورزش مقاومتی در محیط گرم بر سطوح سرمی il-6 ، تستوسترون و کورتیزول در زنان تمرین کرده می باشد و با توجه به اهداف و ماهیت پژوهش 14 نفر دانشجوی دختر تربیت بدنی و علوم ورزشی (سن: 2/1±26 سال-وزنkg 49/3±28/59-قدcm: 14/3±164/2 ) بطور تصادفی انتخاب شدند، سپس 14آزمودنی در دو جلسه ورزش مقاومتی در محیط با دمای معمولی (18درجه سلسیوس) و جلسه ورزش مقاومتی در محیط گرم (35درجه سلسیوس) با فاصله یک هفته به انجام یک وهله ورزش مقاومتی با شدت 70 درصد 1rmو به شیوه دایره ای در 3 ست با 10 تکرار و 1 دقیقه استراحت بین ست ها و 5 دقیقه استراحت بین دایره ها در هر دو جلسه پرداختند. از کلیه آزمودنی ها در هر دو جلسه، یک ساعت پیش، بلافاصله و یک ساعت پس از ورزش مقاومتی نمونه-های خونی از از ورید میانی (باسلیک) آزمودنیها به میزان 5 سی سی گرفته شد. جهت آنالیز آماری برای کلیه فاکتورهای اندازه گیری شده در این پژوهش ابتدا با استفاده از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف طبیعی بودن آنها بررسی شده و سپس با استفاده از نرم افزار آماری spss و تحلیل واریانس مکرر 3*2 داده ها مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که تمرین مقاومتی در محیط گرم سبب افزایش سطوح il-6 سرمی گردید. سطوح تستوسترون سرمی در بعد از تمرین مقاومتی در هر دو محیط افزایش اندکی یافته بود اما این افزایش از نظر آماری معنادار نبود. تمرین مقاومتی در محیط گرم سبب افزایش سطوح کورتیزول سرمی گردید و محیط گرم تاثیری بر پاسخ نسبت تستوسترون به کورتیزول سرمی به فعالیت مقاومتی نداشت.
محمدعلی فتحی محمدعلی آذربایجانی
چکیده پایان نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده) : تمرین مقاومتی سنگین در مردان جوان محرکی قوی برای افزایش شدید هورمون های در گردش است . ارتعاش کل بدن(wbv) به عنوان جایگزینی موثر برای ورزش مقاومتی به شمار می رود که این مسئله بدلیل اثرات مشابه wbv بر عضله، استخوان و پروفایل هورمونی می باشد . اطلاعات بسیار محدودی در مورد اثرات ترکیب تمرین ارتعاشی و مقاومتی بر هورمون های آنابولیک وجود دارد ؛ بنابراین هدف از مطالعه حاضر تعیین اثر ترکیب ارتعاش کل بدن و فعالیت مقاومتی بر میزان تستوسترون و کورتیزول در مردان جوان سالم بود . در این مطالعه نیمه تجربی 30 فوتبالیست جوان به صورت داوطلبانه به عنوان آزمودنی در این مطالعه شرکت نمودند . پس از مشخص شدن آزمودنی ها ، هر یک از آنها به صورت تصادفی در گروههای سه گانه ویبریشن ، تمرین مقاومتی و ترکیب ویبریشن و تمرین مقاومتی قرار گرفتند . ارتعاش با فرکانس 50 هرتز و جهت عرضی به مدت یک دقیقه و یک دقیقه استراحت تا 5 بار گرفت. سپس پس از 5 دقیقه استراحت مجدداً یک دقیقه ارتعاش و یک دقیقه استراحت تا 5 بار انجام شد. تمرین مقاومتی بصورت سه دوره ده تایی70 درصد وزنه rm 1 زده شده بین هر دوره 2 دقیقه استراحت می نمایند . نمونه های بزاق جهت اندازه گیری سطح هورمون های(تستوسترون، کورتیزول) ابتدا قبل از شروع پروسیجرها و برای بار دوم بلافاصله پس از اتمام انجام پروسیجرهای مطالعه گرفته شد. نتایج مطالعه نشان داد که غلظت کورتیزول بزاقی در گروه ویبریشن و تمرین با وزنه بین جلسه اول و آخر افزایش یافت که میزان آن در گروه ویبریشن معنی دار بود .(p<0/046)؛ اما در تمرین ترکیبی این میزان بطور جزئی کاهش یافت که این تغییر معنی دار نبود . افزایش تستوسترون بزاقی در تمام گروه ها بعد از جلسه اول تمرین افزایش یافت در حالیکه در جلسه آخر بعد از تمرین غلظت تستوسترون بزاقی کاهش یافت. اختلاف غلظت تستوسترون بزاقی بین جلسه اول و آخر در تمام گروه ها کاهش یافت که این اختلاف فقط در گروه تمرین ویبریشن (p<0/019) و ترکیبی(p<0/035) از نظر آماری معنی دار بود . نتایج مطالعه نشان داد که نسبت غلظت تستوسترون به کورتیزول در تمام گروه ها بین جلسه اول و آخر افزایش یافت که فقط در گروه تمرین معنی دار بود(p<0/042). در مجموع نتایج مطالعه حاضر نشان داد که ورزش ارتعاشی با تعدیل و افزایش پاسخ های هورمونی و از طریق افزایش قدرت، استقامت و تعادل و بهبود انعطاف پذیری موجب افزایش عملکرد ورزشکاران می گردد.
حیدر اسماعیلی حسن متین همایی
هدف از پژوهش حاضر بررسی یک جلسه فعالیت هوازی بر پروتیین وابسته به آگوتی (agrp) پلاسمایی، انسولین و گلوکز در مردان جوان بود. جامعه آماری شامل مردان جوان غیر ورزشکار دانشجو می باشند که تعداد 20 نفر به روش تصادفی ساده از بین داوطلبین واجد شرایط انتخاب شدند و سپس این 20 نفر به طور تصادفی ساده به دو گروه 10 نفر تقسیم شدند. نمونه گیری خونی شامل پیش آزمون و پس آزمون بوده که از ورید بازویی در دو نوبت، 30 دقیقه قبل از شروع فعالیت و بلافاصله پس ازاتمام پروتکل تمرین از آن ها گرفته شد.جهت مقایسه درون گروهی از روش آماری t همبسته و به منظور مقایسه بین گره ها ازروش tغیر وابسته و جهت بررسی رابطه بین agrpبا دیگر متغیرهای وابسته در گروه تجربی از ضریب همبستگی پیرسون در سطح معنی داری ( 0.05 p? ) استفاده شد. نتایج تحقیق نشان داد که افزایش در سطح agrp پلاسمایی بلافاصله پس از یک جلسه فعالیت هوازی معنی دار بوده است (026/0(p= و کاهش معنی داری در سطح انسولین پلاسمایی (004/0 (p= و سطح گلوکزپلاسمایی (042/0(p= مشاهده شده است. همچنین مشخص گردید ارتباط معنی داری بین agrp با انسولین وجود داشته (001/0(p=، و بین agrpو گلوکز ارتباط معنی داری مشاهده نشد (570/0(p=. در ضمن مشخص گردید که بین دو گروه آزمودنی تفاوت معنی داری در سطوح agrp پلاسمایی (006/0=p)، انسولین پلاسمایی(001/0=p) و گلوکز پلاسمایی (023/0=p) وجود دارد.
زهره ناظمی حمید آقاعلی نژاد
هدف از پژوهش حاضر اثر نوع و ترتیب تمرین موازی بر روی برخی فاکتورهای آمادگی جسمانی (توان هوازی-توان بی هوازی-چابکی-استقامت ) وترکیب بدنی دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی واحد دامغان بود.بدین منظور آزمودنی ها بصورت داوطلبانه در این پژوهش شرکت کردند ودرچهارگروه استقامتی(10نفر)،قدرتی(10نفر)،موازی استقامتی-قدرتی(10نفر)،موازی قدرتی- استقامتی(10نفر) بصورت تصادفی قرارگرفتند. آزمودنی ها درآزمون های مقدماتی توان هوازی با آزمون دوی شاتل ران وتوان بی هوازی با آزمون پرش عمودی (سارجنت)،چابکی با آزمون دوی 9*4 واستقامت عضلانی با آزمون دراز ونشست شرکت کردند و درصد چربی زیر پوست با کالیپر اندازه گیری شد. سپس برنامه تمرینی طراحی شده برروی آزمودنی ها اجرا شد.بعداز هشت هفته آزمون های نهایی مجددا به عمل آمد. تجزیه تحلیل داده ها از طریق آزمون تحلیل واریانس( anova) ومقایسه چندگانه از میانگین هاودر صورت وجود اختلاف معنادار ازآزمون تعقیبی توکی وtوابسته با استفاده از نرم افزار spssنسخه 17در سطح معناداریp?0/05 انجام شده است. یافته های پژوهش بیانگر آن بود که بعداز 8هفته تمرین استقامتی،قدرتی،موازی(استقامتی -قدرتی) موازی(قدرتی-استقامتی) تفاوت معناداری در توان هوازی بیشینه، توان بی هوازی وچابکی وترکیب بدنی دیده نشد. استقامت بین گروه های قدرتی و استقامتی تفاوت معناداری داشت؛ و در بین گروه های دیگر اختلاف معنا داری دیده نشد. واژه های کلیدی: تمرین موازی،توان هوازی،توان بی هوازی،چابکی،استقامت عضلانی،ترکیب بدنی،
مهدیه اشتری یحیی سخنگویی
چکیده پایان نامه این مطالعه با هدف بررسی تاثیر یک دوره برنامه تمرین هوازی بر برخی پارامتر های بیومکانیکی افراد سالمند و جوان طراحی و اجرا شد. در این تحقیق نیمه تجربی- کاربردی، 20نفر سالمند با دامنه سنی(7/2+-9/63 سال) و 20نفر جوان(7/2+-25 سال) که به طور تصادفی از میان داوطلبان انتخاب شدند، شرکت داشتند. یک هفته قبل از شروع برنامه تمرینی از آزمودنی ها پیش آزمونی جهت بررسی تعادل ایستا و پویا، حس وضعیت مفصل زانو و دامنه حرکتی باز کردن مفصل ران به عمل آمد. سپس افراد برنامه تمرینی را برای 6 هفته به صورت یک جلسه در میان و هر جلسه حدود50 دقیقه انجام دادند. پس از اتمام دوره، پس آزمونی با همان شرایط از آزمودنی ها گرفته شد. به منظور تحلیل داده ها از آزمون آماری tهمبسته(در سطح معنی داری01/0) و tمستقل (درسطح معنی داری05/0) استفاده شد. نتایج نشان داد برنامه تمرین هوازی بر تعادل ایستا و پویا، حس وضعیت مفصل زانو ودامنه حرکتی بازکردن مفصل ران افراد سالمند و جوان تاثیر گذار بوده و آن ها را بهبود بخشیده است. tمستقل نیز نشان داد که بین افراد سالمند و جوان تفاوت معنی داری در پارامتر های ذکر شده در اثر 6 هفته تمرین وجود دارد. ?
محمد موسایی محمدعلی آذربایجانی
چکیده پایان نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده) : هدف از این مطالعه، بررسی پاسخ کراتین کیناز، لاکتات دهیدروژناز و مالون دی آلدهید به یک جلسه انقباض برونگرا متعاقب مکمل سازی زعفران در مردان فعال بود. 21 مرد فعال بطور هدفمند در دسترس به عنوان آزمودنی انتخاب و به صورت تصادفی در 3 گروه مکمل زعفران(سن30/6±24سال، kg07/6±14/73 وزن،cm 82/6±71/174قد ،7=n)، گروه)کنترل مثبت) مکمل ویتامین c(سن39/4±29/25سال، kg76/5±14/75 وزن،cm 28/4±57/176قد ،7=n)و گروه دارونما(سن24/4±57/24سال، kg75/6±57/75 وزن،cm 50/4±43/174قد، 7=n) به مدت 14 روز مکمل به شکل کپسول دریافت کردند.بعد از 14 روز مکمل گیری،آزمودنی ها با شدت 70%حداکثر اکسیژن مصرفی روی تردمیل با شیب منفی 10% به مدت 45 دقیقه دویدند.5 میلی لیتر خون قبل از مکمل ، 14روز پس از مکمل ، بلافاصله بعد از فعالیت و60 دقیقه پس از فعالیت جهت ارزیابی مقادیر ck، ldh و mda جمع آوری شد. تحلیل آماری جهت مقایسه تغییرات بین گروهی کراتین کیناز، مالون دی آلدهید و لاکتات دی هیدروژناز با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مکرر با عامل بین گروهی (4*3) انجام شدند، همچنین تغییرات درون گروهی گروه های مختلف با استفاده از تحلیل واریانس مکرر مورد ارزیابی قرار گرفت و و در صورت معناداری جهت یافتن محل تفاوت ها از آزمون تعقیبی بانفرونی استفاده گردید. نتایج کاهش معنادار سطوح کراتین کیناز در بلافاصله بعد از فعالیت را نشان داد، اما با توجه به اختلاف معنادار سطوح استراحتی کاهش مالون دی آلدهید تنها هنگام در نظر گرفتن سطوح استراحتی آن به عنوان کواریت بلافاصله بعد از فعالیت کاهش معنادار مالون دی آلدهید در گروه مکمل زعفران در مقایسه با گروه شاهد مشاهده شد، اما مکمل زعفران سبب تغییر معناداری در سطوح لاکتات دهیدروژناز نشد. از این رو به نظر می رسد مکمل دهی زعفران در طی فعالیت برون گرا موجب کاهش فعالیت آنزیم های کراتین کیناز و مالون دی آلدهید در مقایسه با گروه شاهد می گردد.
علیرضا مجد خیابانی حمید آقا علی نژاد
تحقیق حاضر با هدف بررسی اثر ترکیب عصاره آبی زعفران بر اینترلوکین های 6 و 4 در نمونه های دیابتی آغاز شد.تعداد حجم نمونه در این تحقیق 50رت نر بود که به صورت تصادفی از یک نژاد انتخاب شدند.این موش ها به 5 گروه، کنترل (دیابتی)، سالم، عصاره آبی زعفران، ورزش و ترکیب عصاره آبی زعفران و ورزش تقسیم شدند. درابتدا فاکتورهای خونی چند موش به عنوان نمونه بررسی شد و سپس داروی استرپتوزوتوسین بادوز 60 mg/kg b.w داخل صفاقی جهت دیابتی شدن تزریق شد. بعد از گذشت یک هفته سطح گلوکز خون جهت دیابتی شدن چک شد و گروه ها با توجه به تقسیم بندی شان شروع به مصرف زعفران و ورزش کردند. که دوره مصرف زعفران 20 روز با دوز خوراکی 20 mg/kg b.w می باشد که در روز 10 و 20 خون گیری از نمونه ها به عمل آمده است. یافته های حاصل از تحقیق نشان داد که میانگین مقدار اینترلوکین های 6 در بین گروه های مورد مطالعه در سطح اطمینان 95 درصد معنی دار می باشد در مقایسه های دوبه دو بین گروه های ورزش با سالم، ورزش با زعفران تفاوت معنی دار مشاهده شد که میانگین گروه ورزش بیشتر از سایر گروه ها بود. می توان گفت که تأثیر ورزش در غلظت اینترلوکین های 6 بیشتر از سایر گروه ها بود. هم چنین مقایسه میانگین مقدار اینترلوکین های 4 در بین گروه های مورد مطالعه بیانگر وجود تفاوت معنی دارنبود.
لیلی علی محمدی بنام محمدعلی آذربایجانی
چکیده پایان نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده) : ها گونه های فعال اکسیژن می باشد که دائماً در شرایط فیزیولوژیکی و در نتیجه ros: مقدمه استرس اکسیداتیو تولید می شوند . استرس اکسیداتیو در بسیاری از پروسه های پاتولوژیکی نقش لیپیدو پروتئین ها از آسیب های ، dna دارد . برای حفظ مولکول های بیولوژیک مخصوصاً احتمالی ، همه ارگانیسم های مصرف کننده اکسیژن دارای یک سیستم آنتی اکسیدانی جامع، شامل ترکیبات آنزیمی و غیر آنزیمی هستند . سوپر اکسید دسموتاز، گلوتا تیون پراکسیداز و کاتالاز از انزیم های اصلی و مورد توجه هستند . ترکیبات غیر آنزیمی شامل مولکول هایی از می باشد . فعالیت بدنی و c ،e قبیل آلبومین ، فریتین و مولکول های کوچک از قبیل ویتامین ros ورزش به علت افزایش روند اکسیداسیون در بدن موجب تولید رادیکالهای آزاد و افزایش (گونه های فعال اکسیژن ) می شود که باعث تخریب بافتها می شوند . در کنار آنتی اکسیدان های کلاسیک ترکیبات فنولیک به عنوان آنتی اکسیدان های مهم در گیاهان شناخته شده اند که بعضی از آنها خاصیت آنتی اکسیدانی قوی تری نشان می دهند زعفران از گیاهان آنتی اکسیدانی می باشد.مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر مکمل زعفران بر آلبومین و فریتین طی یک جلسه فعالیت برونگرا طراحی و اجرا شد. روش کار:در یک کار آزمایی نیمه تجربی ، 21 مرد فعال بطور هدفمند در دسترس به عنوان آزمودنی انتخاب و به صورت تصادفی در 3 گروه مکمل زعفران( 7نفر)، گروه(کنترل مثبت) 7نفر)و گروه دارونما( 7نفر) به مدت 1? روز به شکل کپسول دریافت )c مکمل ویتامین کردند.بعد از 1? روز مکمل گیری،آزمودنی ها با شدت 70 %حداکثر اکسیژن مصرفی روی تردمیل با شیب منفی 10 % به مدت ?? دقیقه دویدند. ? میلی لیتر خون قبل از مکمل ، 1? روز پس از مکمل ، بلافاصله بعد از فعالیت و ?0 دقیقه پس از فعالیت جهت ارزیابی مقادیر آلبومین و فریتین جمع آوری شد. و دارونما c یافته ها:نتایج نشان داد آلبومین و فریتین در گروههای مکمل زعفران ، ویتامین دارای تغییرات بوده است اما این تغییرات معنی دارنبوده است . کلید واژه:استرس اکسیداتیو، فریتین آلبومین ،فعالیت برونگرا و زعفران
جمشید بنایی بروجنی حسن متین همایی
در سالهای اخیر عارضه چاقی در سراسر دنیا و در تمام رده های سنی رشد فزاینده داشته است(wu et al,2002 ؛ del rio et al,2004). نتایج مطالعات نشان می دهند، چاقی از طرق افزایش شاخصهای التهابی( tnf-? و il-6) و ترشح ادیپو کاینها یی مثل ویسفاتین باعث بروز بیماری های مختلف مثل اترواسکلروزیز ، نارسائی قلبی، مقاومت انسولینی، دیابت نوع 2، امراض متابولیکی و ... می شود.(barbara et al, 2010 ؛ maximilian et al, 2009 ؛ stofkova et al, 2010). کاهش وزن و تمرینات ورزشی به عنوان دو ابزار اصلی مبارزه با چاقی و عوارض ناشی از آن مورد پذیرش همگان قرار گرفته است. نتایج اکثر مطالعات نشان می دهند، کاهش وزن باعث کاهش شاخصهای التهابی ناشی از چاقی می شود (bastard et al,2000a ؛ bastard et al, 2000b ؛ heilbronn et al,2001 ؛ xydakis et al, 2004)، همچنین بعضی از یافته ها تاثیر رژیم غذایی همراه با برنامه ورزشی برکاهش مضاعف سطوح پلاسمایی بعضی از شاخصهای التهابی را تایید می کنند(you et al, 2004). در مطالعات انجام شده مر بوط به ویسفاتین هنوز تاثیر کاهش وزن بر سطح ویسفاتین پلاسما روشن نیست (haider et al, 2006b ؛ huffman et al,2006 ؛ de luis et al,2008 ؛ de luis et al, 2010 ؛ ). از طرفی مطالعات بسیار محدودی تاثیر تمرینات ورزشی بر سطح ویسفاتین پلاسمایی را مورد مطالعه قرار داده اند و نتایج ضد و نقیضی گزارش کرده اند(choi et al, 2007 ؛ seo et al, 2011 ؛ seo et al, 2007). در اکثر مطالعات فوق از تمرینات هوازی تداومی با شدت کم تا متوسط و حجم زیاد استفاده شده است، در حالی که تمرینات تناوبی شدید و کم حجم به دلیل صرف وقت کمتر می توانند جایگزین مناسبی برای این نوع تمرینات باشد. برای مقایسه تاثیر تمرینات هوازی تداومی و تمرینات تناوبی شدید بر il-6، tnf-?، ویسفاتین و ترکیب بدن طی روند کاهش وزن 34 مرد 42- 25ساله دارای شاخص توده بدن بین 28 تا 32 (کیلوگرم بر متر مربع) را در غالب سه گروه بدون تمرین(رژیم غذایی بدون برنامه تمرینی،10 = n)، تمرین تداومی( تمرین هوازی تداومی همراه با رژیم غذایی،12 = n) وتمرین تناوبی (تمرین تناوبی شدید همراه با رژیم غذایی،12 = n) بمدت 12 هفته در برنامه کاهش وزن قرار دادیم. آزمون های مربوط به توان هوازی (vo2peak )، ترکیب بدن و فاکتورهای خونی (il-6، tnf-?، ویسفاتین) طی دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون از کلیه آزمودنیها به عمل آمد. اندازه گیری vo2peakآزمودنیها از روش مستقیم و با استفاده از دستگاه تجزیه تحلیل گازهای تنفسی و ترد میل آزمایشگاهی انجام شد. ترکیب بدن آزمودنیها نیز از طریق تکنیک dexa اندازه گیری شد. نمونه خونی آزمودنیها برای ارزیابی سطوح پلاسمایی il-6، tnf-?، ویسفاتین با استفاده از کیت های معتبر و به روش الایزا مورد بررسی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از آزمون t همبسته و تحلیل کوواریانس همراه با آزمون تعقیبی بن فرونی استفاده شد. نتایج تحقیق نشانگر آن بود که توده بدن در هر سه گروه بدون تمرین (3/5%)، تمربن تناوبی(9/7%) و تمرین تداومی(2/6%) کاهش معنی دار نشان داد. میزان کاهش وزن در گروه تمرین تناوبی نسبت به گروه بدون تمرین به طور معنی دار بیشتر بود، در حالی که بین گروه تمرین تداومی و بدون تمرین یا تمرین تناوبی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. به همراه کاهش وزن در گروههای سه گانه توده چربی بدن و توده چربی شکمی نیز در هر سه گروه کاهش معنی دار نشان داد. میزان کاهش توده چربی بدن در گروه تمرین تناوبی به طور معنی داری بیشتر از گروه تمرین تداومی و یا بدون تمرین، و در گروه تمرین تداومی بیشتر از گروه بدون تمرین بود. میزان کاهش توده چربی شکمی نیز در گروه تمرین تناوبی به طور معنی داری بیشتر از گروه بدون تمرین بود، و بین گروه تمرین تناوبی و تداومی همچنین بین گروه تمرین تداومی و بدون تمرین تفاوت معنی داری وجود نداشت. توده عضلانی بدن در گروه بدون تمرین و تمرین تداومی کاهش معنی دار نشان داد، در حالی که در گروه تمرین تناوبی با وجود کاهش وزن بیشتر، کاهش معنی داری در توده عضلانی بدن مشاهده نشد. سهم توده عضلانی در میزان کاهش وزن بدن در گروه های سه گانه شامل 42% در گروه بدون تمرین، 5% در گروه تمرین تناوبی و 25% در گروه تمرین تداومی بود. سطح پلاسمایی tnf-? و il-6 در گروه های تمرین تناوبی و تداومی با کاهش معنی دار همراه بود ند، در حالی که در گروه بدون تمرین بدون تغییر باقی ماندند. میزان کاهش سطح tnf-? پلاسما در گروه تمرین تناوبی نسبت به گروه بدون تمرین و تمرین تداومی و در گروه تمرین تداومی نسبت به گروه بدون تمرین به صورت معنی دار بیشتر بود. همچنین میزان کاهش سطح il-6 در گروه تمرین تناوبی و تمرین تداومی از گروه بدون تمرین بیشتر بود در حالی که بین گروه تداومی و تناوبی تفاوت معنی داری مشاهده نشد. سطح ویسفاتین پلاسمایی در گروه بدون تمرین تغییر معنی دار نکرد، در حالی که گروه تمرین تناوبی و تداومی کاهش معنی دار نشان دادند. همچنین میزان کاهش سطح ویسفاتین پلاسما در گروه تمرین تناوبی و تداومی تفاوت معنی دار نداشت. در مجموع می توان گفت اضافه کردن یک برنامه ورزشی مناسب به برنامه کاهش وزن با کاهش موثر تر وزن بدن، تغییرات مناسب تر تر کیب بدن و کاهش موثر تر آدیپو کاینهای وابسته به چاقی همراه است. علاوه بر آن استفاده از تمرینات تناوبی پر شدت و کم حجم به جای تمرینات هوازی تداومی کم شدت و پر حجم با وجود صرف زمان کم تر، ضمن کاهش سطح فاکتورهای التهابی در افراد چاق، در حفظ توده عضلانی و تسریع کاهش توده چربی طی روند کاهش وزن به صورت موثر تر عمل می کند.
مختار نصیری فارسانی مقصود پیری
هدف این تحقیق تعیین اثر یک دوره تمرین هوازی با شدت بالا و متوسط بر سطوح پلاسمایی گرلین، انسولین و گلوکاگن در رت های نر ویستار بود. بدین منظور تعداد 19 سر رت نر نژاد ویستار از انستیتو پاستور ایران با وزن 225-200 گرم و سن هشت هفته، خریداری و به صورت تصادفی به عنوان دو گروه تجربی (7 رت در گروه تمرین استقامتی با شدت بالا و 7 رت در گروه تمرین استقامتی با شدت متوسط) و 5 رت به عنوان گروه کنترل قرار گرفتند. برنامه تمرینی شامل هشت هفته پنج جلسه ای و هر جلسه 60 دقیقه دویدن روی تردمیل بود. شدت تمرین برای گروه استقامتی با شدت بالا 85-80 درصد vo2max و برای گروه استقامتی با شدت متوسط 75-70 درصد vo2max بود. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین و پس از 12 ساعت ناشتایی نمونه برداری انجام شد و سطوح پلاسمایی گرلین، انسولین، گلوکاگن، گلوکز و مقاومت به انسولین اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون تعقیبی توکی و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. تمامی محاسبات با استفاده از نرم افزار آماری spss مدل 19 انجام شد و سطح معنی داری p<0.05 در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که وزن رت ها پس از تمرینات استقامتی با شدت بالا و متوسط کاهش یافت ولی این کاهش فقط در گروه تمرینی با شدت بالا معنی دار بود. مقادیر گرلین در هر دو گروه تمرینی افزایش یافت ولی این افزایش فقط با تمرین با شدت بالا معنی دار بود. مقادیر انسولین در هر دو گروه تمرینی کاهش معنی دار داشت. مقادیر گلوکاگن و گلوکز در هیچ کدام از گروه ها تغییر معنی دار نداشت. مقاومت به انسولین در گروه استقامتی با شدت بالا کاهش معنی دار داشت. در گروه استقامتی با شدت بالا بین تغییرات وزن و سطح گرلین ارتباط منفی معنی دار وجود داشت. بنابراین تمرین با شدت بالاتر موجب اثرات سلامتی بیشتری مرتبط با حساسیت انسولینی و کاهش وزن می شود.
مونا سرحدی حسن متین همایی
هدف این تحقیق تعیین اثر یک دوره تمرین هوازی با شدت بالا و متوسط بر سطوح پلاسمایی لپتین، ابستاتین و استرادیول در رت نر ویستار بود. بدین منظور تعداد 19 سر رت نر نژاد ویستار از انستیتو پاستور ایران با میانگین وزنی 9/018±212/11 و سن هشت هفته، خریداری و به صورت تصادفی در دو گروه تجربی (7 رت در گروه تمرین استقامتی با شدت بالا و 7 رت دیگر در گروه تمرین استقامتی با شدت متوسط) و 5 رت دیگر به عنوان گروه کنترل قرار گرفتند. برنامه تمرین شامل هشت هفته پنج جلسه ای و هر جلسه 60 دقیقه دویدن بود. شدت تمرین برای گروه استقامتی با شدت بالا و متوسط به ترتیب 85-80 و 75-70 درصد vo2max بود. 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین، رت ها پس از ناشتایی 12 ساعته نمونه برداری شدند. برای تجزیه و تحلیل آماری از آزمون های تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، تحلیل واریانس یک طرفه و آزمون تعقیبی توکی استفاده شد. همچنین جهت به دست آوردن ارتباط بین متغیرها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. تمامی محاسبات با استفاده از نرم افزار آماری spss انجام شد و سطح معنی داری آزمونها p<0.05 در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که تمرینات استقامتی با شدت متوسط و شدید بر سطوح پلاسمایی استرادیول رت های نر ویستار تاثیر معنی داری داشته است. همچنین لپتین متعاقب هر دو نوع تمرین استقامتی متوسط و شدید کاهش یافت ولی تغییرات فقط در گروه تمرینی با شدت بالا نسبت به گروه کنترل معنی دار بود. نتایج بیانگر افزایش غیر معنی دار سطوح پلاسمایی ابستاتین در رت های نر ویستار متعاقب هر دو نوع برنامه تمرین استقامتی با شدت متوسط و شدید بود. وزن رت ها نیز متعاقب تمرینات استقامتی با شدت بالا و متوسط کاهش یافت ولی این کاهش فقط در گروه تمرینی با شدت بالا معنی دار بود.
رقیه محمدرضافام حمید آقاعلی نژاد
هدف از این تحقیق بررسی رابطه نسبت انگشت دوم به چهارم با ویزگی های آنتروپومتریک، فیزیولوژیک و زیست حرکتی دانش آموزان دختر ابتدایی می باشد. در روش نمونه گیری تعداد 208 نفر از دانش آموزان دختر ابتدایی دو مدرسه از مدارس ابتدایی شهر بناب بصورت داوطلبانه حاضر به انجام تست شدند. این پژوهش از نوع توصیفی می باشد. و ابزار اندازه گیری شامل: کالیپر، اسکنر، متر نواری، دستگاه قدسنج، ترازوی وزن کشی، کرنومتر، دستگاه بارفیکس، تخته انعطاف پذیری، تشک دراز نشست، کیسه شنی، پرسشنامه بوده و این نوع از طرح پژوهش برای کمک به مربیان جهت کشف استعدادهای دانش آموزان از نظر ویژگی های آنتروپومتریک و فیزیولوژیک و زیست حرکتی و رابطه آن با نسبت انگشت دوم به چهارم ارزیابی شده و نتایج در قالب نمودارها و جداول و بحث و بررسی ارائه خواهد شد. در نتایج آزمون ضریب همبستگی پیرسون ارتباط معنی داری را بین طول دو دست با نسبت انگشتان دوم به چهارم و ارتباط معکوس معنی دار قوی بین نسبت دور کمر به باسن(whr ) با این نسبت نشان داد. همچنین همبستگی مثبت قوی و معنی داری بین انگشتان دوم و چهارم در دست راست و چپ به صورت دو طرفه مشاهده شد و بین ارتفاع قامت و نسبت انگشتان دوم به چهارم ارتباطی نزدیک به معناداری گزارش شد. ارتباط معنی داری بین ویژگی های ترکیب بدنی و فیزیولوژیکی و شاخص های زیست حرکتی با نسبت فوق دیده نشد.
آذر کریم زاده مقدم محمدعلی آذربایجانی
هدف:آگاهی ورزشکاران از فواید استفاده از مکمل های ضداکسایشی گوناگون برای تقویت دستگاه ضداکسایشی بدن، موجب مصرف فراوان این مواد توسط آنها شده است. از طرفی، به دلیل اثرات نامطلوب مکمل های سینتتیک ، جایگزین کردن مواد و ترکیبات طبیعی به جای مواد سینتتیک ضروری به نظر می رسد. بر این اساس پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر مصرف مکمل گیاهی زعفران بر ظرفیت ضد اکسایشی تام، مالون دی آلدهید و آنزیم آنتی اکسیدانی گلوتاتیون پراکسیداز انجام شد. روش کار:در یک کار آزمایی نیمه تجربی ، 21 مرد فعال بطور هدفمند در دسترس به عنوان آزمودنی انتخاب و به صورت تصادفی در 3 گروه مکمل زعفران(7نفر)، گروه مکمل ویتامین c-کنترل مثبت(7نفر)و گروه دارونما(7نفر) به مدت 14 روز به شکل کپسول دریافت کردند. بعد از 14 روز مکمل گیری،آزمودنی ها با شدت 70%حداکثر اکسیژن مصرفی روی تردمیل با شیب منفی 10% به مدت 45 دقیقه دویدند.5 میلی لیتر خون قبل از مکمل ، 14روز پس از مکمل ، بلافاصله بعد از فعالیت و60 دقیقه پس از فعالیت جهت ارزیابی مقادیر tac،mda و gpx جمع آوری شد. یافته ها: نتایج نشان داد مکمل زعفران تاثیر معنی داری بر ظرفیت ضد اکسایشی تام و میزان فعالیت گلوتاتیون پر اکسیداز متعاقب یک وهله فعالیت برونگرا ندارد ولی میزان مالون دی آلدئید پس از فعالیت را کاهش می دهد. همچنین در گروه دارونما نسبت به دو گروه دیگر یک وهله فعالیت برونگرا باعث افزایش میزان مالون دی آلدئید شد. نتیجه نهایی: با توجه به تغییرات مالون دی آلدئید در این پژوهش می توان به افراد ورزشکار پیشنهاد کرد که به منظور جلوگیری از بروز فشار اکسایشی ناشی از انجام فعالیت های برونگرا از مکمل زعفران استفاده کنند.
فرزاد جعفری رشت آبادی محمدعلی آذربایجانی
هدف از این پژوهش، مطالعه تاثیر ترکیب تمرین مقاومتی و عصاره خارخاسک بر غلظت سرمی تستوسترون در موش¬های صحرایی نر سالم بود وبا وبا توجه به اهداف و ماهیت پژوهش، 90 موش صحرایی نردر 10 گروه نه تایی با شرایط استاندارد12 ساعت نور و 12 ساعت تاریکی همراه با با آب و غذا کافی به شرح زیرتقسیم شدند: 1- گروه کنترل2- گروه دوز یک( 5 میلیگرم عصاره خارخاسک)3- گروه دوز دو (10میلیگرم عصاره خارخاسک)4- گروه دوز سه (15 میلیگرم عصاره خارخاسک )5- گروه تمرین مقاومتی با دوز یک 6- گروه تمرین مقاومتی با دوز دو 7- 7-گروه تمرین مقاومتی با دوز سه 8- گروه داروی استانازول(دوز ثابت2 میلی گرم به وزن بدن) 9- گروه داروی استانازول با تمرین مقاومتی10- گروه ورزش (تمرین مقاومتی)، برنامه تمرینی شامل 8 هفته و3 جلسه در هفته بود. نمونه برداری از سرم خونی صورت گرفت. جهت آنالیز آنالیز آماری برای فاکتور اندازه گیری شده در این پژوهش ابتدا با استفاده از آزمون کلموگروف-اسمیرنف، نرمال بودن داده¬ها تایید شد. سپس جهت مقایسه تغییرات بین گروهی تستوسترون از آزمون تحلیل واریانس استفاده شد و در صورت معناداری، جهت یافتن محل تفاوت¬ها از آزمون تعقیبیlsd استفاده شد. نتایج این پژوهش نشان داد که عصاره خارخاسک در مدل حیوانی همراه با تمرین مقاومتی موجب افزایش غلظت سرمی تستوسترون میشود
فاطمه شفیع خانی حسن متین همایی
بیماریهای قلبی عروقی از بزرگترین علل مرگ و میر در جامعه امروزی محسوب می شوند. میزان چربی های خون خصوصاً لیپیوپروتئین ها در بروز و تشدید این بیماری نقش عمده دارند کبد منبع اصلی چربی سرم و محل تشکیل لیپیو پروتئین هاست. افزایش ldl-c کبدی به معنی برداشت بیشتر ldl-c از سرم (انتقال معکوس کلسترول) است. کاهش hdl-c کبدی به معنی افزایش رها سازی hdl-c به سرم و در نتیجه افزایش hdl-c سرمی می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی اگر ترکیب عصاره آبی خار خاسک و تمرین مقاومتی بر پروفایل لیپیدی بافت کبدی موشهای صحرایی نر می باشد. مواد و روش ها : 36 موش صحرایی نر به چهار گروه 1- کنترل 2- تمرین مقاومتی 3- عصاره خارخاسک 4- تمرین مقاومتی و عصاره خارخاسک تقسیم شدند. به مدت 8 هفته عصاره آبی خارخاسک 5 روز در هفته از زیر شکم به صورت درون صفاتی به آنها تزریق شد. گروه تمرین مقاومتی به مدت 8 هفته سه روز در هفته تمرین مقاومتی انجام دادند. تمرین مقاومتی با وزنه 30% وزن بدن آغاز شد. در چهار هفته اول هر هفته 30% و در چهار هفته دوم هر هفته 15% به وزنهای که به دم موش ها وصل بود اضافه شد .48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرین موش ها کشته شدند و کبد آنها خارج شد و از همونژ کبد cho tg hdl-c و ldl-c اندازه گیری شد. ترکیب عصاره خارخاسک و تمرین مقاومتی (108/0±146/2) باعث کاهش معنا دار کلسترول در مقایسه با گروه خارخاسک (220/0 562/2) و گروه کنترل(01174 524/2) شد. ترکیب عصاره خارخاسک و تمرین مقاومتی باعث کاهش معنادلر(176/0±255/9) tg در مقایسه با گروه کنترل (205/0±625/9) و گروه تمرین(115/0±505/9) شد. hdl-c در گروه خارخاسک وتمرین (147/0±961/0) در مقایسه با گروه کنترل (089/ ±141/1) و گروه خارخاسک (98/0± 264/1) کاهش معنا دار یافت. هم چنین میزان ldl-c گروه خارخاسک و تمرین(070/0±980/0) در مقایسه به گروه تمرین (095/0± 026/1) و گروه خارخاسک (012/0 ±146/1) افزایش معنا داری یافت. نتیجه گیری :با توجه به نتایج به دست آمده ترکیب عصاره آبی خارخاسک و تمرین مقاومتی باعث بهیود پروفایل لیپیدی بافت کبد موش های صحرایی تر شد.
شادی ذاکری فر حسن متین همایی
افزایش سطوح سرمی هموسیستئین به طور مستقل با افزایش خطر بیماری های قلبی عروقی همراه است. ورزش و فعالیت بدنی از جمله عوامل موثر بر غلظت هموسیستئین، همچنین آنزیم آنتی اکسیدانی گلوتاتیون پراکسیداز می باشد. از طرفی گیاه خارخاسک با دارا بودن خواص آنتی اکسیدانی و ضد التهابی مورد توجه محققان بسیاری است. بنابراین هدف مطالعه حاضر بررسی اثر ترکیبی عصاره آبی خارخاسک و تمرین مقاومتی بر غلظت سرمی هموسیستئین و گلوتاتیون پراکسیداز موش های صحرایی نر سالم است. پس از انجام تجزیه و تحلیل های آماری نشان داده شد ترکیب عصاره آبی خارخاسک و تمرین مقاومتی بر غلظت سرمی هموسیستئین و گلوتاتیون پراکسیداز آزمودنی ها اثر معنی داری دارد. در واقع اثر تعاملی 8 هفته مصرف عصاره آبی خارخاسک و تمرینات مقاومتی منجر به کاهش معنی دار غلظت سرمی هموسیستئین و گلوتاتیون پراکسیداز موش های صحرایی نر سالم شد.
مریم صدیقیان راد مقصود پیری
مقدمه: در برنامه تمرینی قهرمانان باید عواملی نظیر دستگاه های انرژی درگیر،الگوهای حرکتی و ویژگیهای موثر در عملکرد مورد توجه قرار گیرند. تمرینات تناوبی شدید به عنوان یک رویکرد موثر در بهبود آمادگی در مدت زمان کوتاه به کار گرفته می شود. اثر این گونه تمرین ها برسازگاریهای فیزیولوژیک مردان فوتسالیست به ویژه کم توان ذهنی تا کنون بررسی نشده است. بنابراین، مطالعه حاضر با هدف یافتن تاثیر تمرینات تناوبی شدید کوتاه مدت (hit) بر توان هوازی مردان فوتسالیست id انجام شد. مواد و روش ها : در پژوهش حاضر 16 آزمودنی با میانگین سنی 20 تا 29 سال به صورت داوطلب شرکت کردندکه به طور تصادفی در دو گروه تمریناتhit (n = 10)و تمرینات هوازی (n=6) تقسیم شدند.. تمرینات شامل ده جلسه و سه جلسه در هفته بود. جلسات تمرینی شامل گرم کردن، بخش اصلی تمرین و سرد کردن بود. گروه تمرین هوازی در مرحله اصلی تمرین بر روی تردمیل دویدند، گرم کردن گروه hit به صورت عمومی و اختصاصی (تمرینات ایستگاهی-اینتروال، دایره ای) انجام شد و در مرحله اصلی داوطلبان بر روی تردمیل بر مبنای vo2peak دویدند. زمان فعالیت به استراحت 1 به 3 منظور گردید و روند افزایش شدت تمرینات به شکل زیر بود: سه جلسه ابتدایی 100%، جلسه چهارم و پنجم 110%، جلسه ششم و هفتم 120% و سه جلسه آخر 130 درصد vo2peak. سرد کردن شامل 20 دقیقه تمرینات ریلکسیشن و کشش های پردامنه جهت ریکاوری بود. آزمون ها یک هفته قبل از اجرای پروتکل و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی گرفته شد. از روش های آماری t-مستقل و وابسته جهت تجزیه تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها : نتایج پژوهش نشان داد که اجرای پروتکل تمرین hit و هوازی بر vo2peak، vvo2peak، ضربان قلب در vo2peak، نبض اکسیژن، مسافت طی شده تا رسیدن به vo2peak، ضربان قلب تاثیر معنادار ندارد. نتیجه گیری: در کل نتایج تحقیق حاضر برای اولین بار نشان داد یک دوره کوتاه مدت تمرینات hit در فوتسالیست های نخبه id منجر تغییر معناداری در آمادگی هوازی نگردید. احتمالاً کوتاه بودن دوره تمرین و نحوه تمرینات گروه هوازی باعث شده است در این پژوهش تمرینات hit بر توان هوازی بی تاثیر باشد، اما دلیل اصلی آن می تواند سطح بالای آمادگی هوازی افراد باشد به نحوی که احتمال دارد به سطح حداکثری پاسخ های قلبی عروقی خود رسیده باشند. vvo2peak
مرتضی شعبانی حسن متین همایی
با توجه به کمبود و شاید نبود پژوهش، هدف از پژوهش حاضر، تعیین و مقایسه اثر 8 هفته تمرین تناوبی شدید (hiit)، ماساژ ال پی جی، کویتیشن و ترکیب آنها بر گرلین (به عنوان یک اشتها آور) و ابستاتین (به عنوان یک ضد اشتها) سرم زنان غیر ورزشکار دارای اضافه وزن بود. 50 نفر از زنان 25 تا 30 ساله غیر ورزشکار دارای اضافه وزن به صورت هدفمند در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به طور تصادفی در پنج گروه ماساژ ال پی جی، کویتیشن، تمرین تناوبی شدید، ترکیب ماساژ ال پی جی و کویتیشن و تمرین تناوبی شدید، و کنترل (هر گروه 10 نفر) قرار گرفتند. قبل و بعد از 8 هفته مداخله، از آزمودنیها نمونه خون گرفته شد و همچنین سایر اندازه گیریها بعمل آمد. بهترین تاثیر بر روی bmi ، whr و درصد چربی بدن با ماساژ ال پی جی، و بهترین تاثیر بر روی متغیرهای گرلین و ابستاتین با تمرین تناوبی شدید بدست می آید. جهت یک نتیجه گیری دقیق و ارائه یک بیانیه شفاف به پژوهش های بیشتری نیازمندیم. واژگان کلیدی: کاهش وزن، ابستاتین، گرلین، تمرین تناوبی شدید، کویتیشن، ماساژ ال پی جی
رقیه پوزش جدیدی مقصود پیری
چکیده رساله (شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): بافت آدیپوز به عنوان یک اندام هورمونی مهم، هورمون های مختلفی از جمله آدیپونکتین و لپتین تولید و ترشح می کند که عملکردهای بیولوژیک متنوعی را تنظیم می کنند. هدف از این مطالعه مقایسه تأثیر تمرینات مقاومتی بالاتنه، پایین تنه و ترکیبی بر اپتین، آدیپونکتین و hsl در بین زنان تمرین نکرده بود. مواد و روش ها: 56 زن سالم(سن: 3 ± 21 سال، وزن: 5 ± 60 کیلوگرم، قد: 5 ± 160 سانتی متر، شاخص توده بدن: (bmi)5/3 ±5/21 کیلوگرمبرمترمربع) داوطلبانه در این مطالعه شرکت نمودند. بعد از دو جلسه آشنایی و تعیین قدرت بیشینه آزمودنی ها به طور تصادفی به چهار گروه (مقاومتی بالاتنه، مقاومتی پایین تنه، ترکیبی و کنترل) تقسیم شدند. گروه های تمرینی سه جلسه در هفته، 6حرکت مقاومتی برای بالاتنه، پایین تنه، ترکیب بالاتنه و پایین تنه را اجرا کردند. نمونه ها ی خون جهت اندازه گیری لپتین، آدیپونکتین و hsl قبل، بعد از چهار هفته و در پایان دوره تمرین(8 هفته) گرفته شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاضر با استفاده از آنالیز واریانس یک طرفه نشان داد که سطوح آدیپونکتین در زمان های اندازه گیری شده افزایش معنی دار داشت ولی در آزمون بین گروه ها افزایش در سطوح آدیپونکتین سرم مشاهده شد که به لحاظ آماری معنی داری نبود. همچنین، سطوح لپتین در زمان های اندازه گیری شده در گروه مقاومتی پایین تنه و ترکیبی کاهش غیر معنی داری یافت و در آزمون بین گروه ها سطوح لپتین در گروه مقاومتی پایین تنه و نرکیبی نسبت به گروه کنترل کاهش غیر معنی داری داشت. سطوح hslافزایش معنی داری در چهار گروه نسبت به گروه کنترل داشت و بین سایر گروه ها معنی دار نبود و شاخص مقاومت به انسولین کاهش معنی داری بین گروه های تمرینی نسبت به گروه کنترل داشت. نتیجه گیری: اگر چه یک دوره تمرین مقاومتی بالا تنه (20درصد) پایین تنه (21درصد) و ترکیبی (19درصد) باعث افزایش و بهبود قدرت (یک تکرار بیشینه) و عملکرد شد، به نظر می رسدکه انواع مختلف تمرینات مقاومتی اعمال شده در این پژوهش باعث افزایش معنی دار سطوح آدیپونکتین و hsl و کاهش معنی دار شاخص مقاومت به انسولین در آزمودنی ها نسبت به گروه کنترل شد که با تغییرات وزن و شاخص توده بدن و درصد چربی بدن همراه بود. واژه های کلیدی: تمرین مقاومتی، بالاتنه، پایین تنه، لپتین، آدیپونکتین، hsl
هوتن شهیدی مقصود پیری
ثب ت?خ? ث? ک ج??ظ پژ??م ?ب ظ? ? ی? ?? تبثی? ا ??اع ت ??ی ب?ت و?ب? ت?ی ظ? ? ی? ?? ??? ?? ?نع، کب تً?? ?نع نج? ا ک?? یُ ی? ? ای ت?? ?ُکی 15 ?عف ا? پژ??م زب ?َ، و?بیک? اث? زبظ ? ?? ظ? ??ع ت ??ی و?ب? ت?ی ?? ی? ? ?? ی? ?اژگ? ث? قط?ذ gh ? igf-1 ? il-15 ق? ??ظا خ?ا ک?ب ث?ظ. ثعی ظ???? 91 ??ظ ظ? ای پژ??م، ث? ?ِ? ت بًظکی ث? ظ? گ??? ت ??ی ?? ی? ? ت ??ی ?? ی? ?اژگ? )?? گ??? ت ??ی ی? 11 ل??( توکی نع ع?. ظ? گ??? ظ? 8 ?لت? ت ??ی و?ب? ت?ی )?? ی? یب ?? ی? ?اژگ? (? ن?ک ک?ظ ع?. هج ،َ ثلاکبی?ِ ث?ع ? ظ? قب? ث?ع ا? ا? ?? ا? ) 18 قب? هج ا? ن??ع ت ??ی ب?ت( ? ا? ?? ??بیی ) 18 قب? ث?ع ا? پبیب ت ??ی ب?ت(، ??? ?? ض? ی? ا? ا? ??ظ ی??ب گ?کت? نع. خ? ث??قی تیی?ات ت?ی??بی ???ظ ط?ب ?ُ? ظ? ?? ظ? گ??? ?? ی? ? ?? ی? ?اژگ? ،? ا? ا? ?? تس یِ ?ا?یب ف? ?ب ی?ِ اقتلبظ? نع. ت?بیح ه?ب ظاظ، 8 ?لت? ت ??ی و?ب? ت?ی ?? ی? ? ?? ی? ?اژگ? ?? ظ? ثب?ث اک?ایم - - gh ? igf-1 ? il-15 ق? ??ظا خ?ا ک?ب ی? ن?ظ. ا? ?ِکی تلب?تی ثی ??ع ?? ی? ? ?? ی? ?اژگ? ت ??ی و?ب? ت?ی ظ? اک?ایم gh ? igf-1 ? il-15 ق? ه?ب?ع? ه?ع. ث? ظ?? ی? ?قع ت ??ی ب?ت و?ب? ت?ی اث?ات زبظ ? ?? ا ب?ث? یُی ?ا ظ? ثع ??ظا خ?ا ک?ب ث?خ?ظ ی? ا??ظ ? ای تبثی?ات ?ثطی ث? ??ع ?? ی? ? ?? ی? ?اژگ? ت ??ی ب?ت و?ب? ت?ی ع?ا?ظ. ث? ?? زب خ? ت?ید? گی?ی ظهین ی?ب? ث? ث??قی ?بی ثیهت? ثب ت?عاظ ا? ??ظ ی? ثیهت? ? ا ع?ا?? گی?ی ت?ی??بی تبثی? گ?ا? ظیگ? ی? ثبنع. 1
جواد امان یان محمدعلی آذربایجانی
هدف: این مطالعه با هدف بررسی اثرات مصرف 14 روزه خوراکی بابونه در پیشگیری از علائم بیو شیمیایی آسیب کبدی و نشانه های عملکردی کوفتگی عضلانی تأخیری متعاقب یک جلسه فعالیت عضلانی اکسنتریک انجام شد. روش پژوهش: 28 دختر جوان غیر فعال سالم با دامنه سنی 5±28سال به طور تصادفی به 4گروه بابونه دوز 1600 (7 نفر)، بابونه دوز 400(7 نفر) ،کنترل (7نفر) و ایبوپروفن(7 نفر) تقسیم شدند. دستگاه پشت پا خوابیده جهت این کار استفاده شد. قبل و بعد از مصرف بابونه و پروتکل تمرینی و از4 ساعت بعد، 24، 48 و 72 ساعت از انجام پروتکل ایجاد کوفتگی عضلانی، اندازه محیط ران، درد تالاگ، مقیاس بصری درد آنالوگ و پرش عمودی و آنزیم های آلکالاین فسفاتاز، آسپارتات آمینوترانسفراز و آلانین آمینوترانسفراز اندازه گیری شد. پروتکل ایجاد کوفتگی عضلانی با وزنه ثابت 20 کیلو و تعداد تکرار 15 تکرار و 5 تکرار بعد از خستگی و استراحت 1 دقیقه بین هر نوبت اجرا شد. یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که مصرف روزانه 400و 100 میلی گرم عصاره سرگل بابونه به مدت 14 روز موجب کاهش قابل ملاحظه و معنی داری در غلظت آنزیم آلکالاین فسفاتاز نشد (005/0p<). اما به طور معناداری سطوح آلانین آمینوترذانسفراز و آسپارتات آمینوترانسفراز کاهش یافت (p<0.005).درد تالاگ، مقیاس بصری درد آنالوگ، گروه بابونه هردو دوز نسبت به گروه کنترل به طور معناداری کمتر بود(p<0.005).اندازه محیط ران گروه مصرف کننده بابونه و ایبوپروفن بعد از ایجاد کوفتگی افزایش و در مراحل بعد کاهش و بازگشت به حالت اولیه داشت. میزان کاهش نسبت به گروه کنترل معنی دار بود (005/0p<) . نتیجه گیری: نتایج این تحقیق بدیع نشان می دهد که 14 روز مصرف بابونه و کپسول ایبوپروفن اثرات قوی پیشگیری کنندگی از کوفتگی عضلانی تاخیری را دارد. همچنین نتایج تحقیق نشان داد بابونه دارای اثرات حفاظت کبدی میباشد. کلید واژه: کوفتگی عضلانی تأخیری، بابونه، ایبوپروفن، ast، alt، alp
خه بات صلواتی محمدعلی آذربایجانی
هدف از پژوهش حاضر بررسی تاثیر ترکیب برنامه تمرین مقاومتی با مصرف گیاه خارخاسک بر gpx و sod بافت کلیه موش های نر ویستار بود. 90 رت نر در 10 گروه نه تایی کنترل، تمرین مقاومتی، داروی استانازولول دوز 2 میلی گرم به وزن بدن، داروی استانازولول دوز 2 میلی گرم به وزن بدن– تمرین مقاومتی، عصاره آبی خارخاسک دوز یک .5 میلی گرم.، عصاره آبی خارخاسک دوز یک .5 میلی گرم. . تمرین مقاومتی، عصاره آبی خارخاسک دوز یک .10 میلی گرم.، عصاره آبی خارخاسک دوز یک .10 میلی گرم. . تمرین مقاومتی، عصاره آبی خارخاسک دوز یک .15 میلی گرم. و عصاره آبی خارخاسک دوز یک .15 میلی گرم. . تمرین مقاومتی تقسیم شدند. پس از 42 ساعت از آخرین جلسه ی تمرین، موش ها قربانی شدند و نمونه گیری از بافت کلیوی انجام گردید. از تحلیل واریانس یک راهه مستقل جهت مقایسه gpx و sod بافت کلیوی موش ها استفاده شد. بر اساس نتایج مشاهده شده، یک دوره تمرین مقاومتی به همراه مصرف عصاره آبی گیاه خارخاسک نه در دوز بالای 15 میلی گرم بلکه در دوزهای پائینتر .5 و 10 میلی گرم. باعث بهبود پاسخ ضد اکسایشی بدن موش های نر نژاد شد .طبق افزایش gpx.، اما این افزایش در sod مشاهده نشد. آنچه بیش از هرچیز مشخص است این است که جهت نتیجه گیری دقیق نیاز به پژوهش های به مراتب بیشتری می باشد.
نازیتا هادی کپورچالی مقصود پیری
با توجه به کمبود پژوهش¬ها در زمینه تاثیر انواع تمرینات استقامتی، مقاومتی و موازی بر پروتئین¬اوری، هدف از پژوهش حاضر تعیین و مقایسه تاثیر سه نوع تمرین استقامتی، مقاومتی و موازی بر پروتئین اوری استراحتی زنان جوان فعال بود. بدین منظور 28 زن جوان فعال به صورت هدفمند در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی به چهار گروه استقامتی، مقاومتی، موازی و کنترل تقسیم شدند. سه گروه تجربی در 8 هفته تمرین استقامتی یا مقاومتی یا موازی فزاینده شرکت کردند. گروه کنترل از هیچ برنامه فعالیت منظم پیروی نکرد. قبل و بعد از دوره تمرین نمونه ادراری استراحتی از آزمودنی¬ها گرفته شد. برای هر نمونه آلبومین، توتال پروتئین، بتا2 میکروگلوبولین، کراتینین و نسبت پروتئین به کراتینین اندازه گیری و محاسبه شد. جهت بررسی و مقایسه تغییرات متغیر¬ها در چهار گروه پژوهش از روش آماری تحلیل واریانس عاملی با اندازه گیری مکرر استفاده شد. نتایج نشان داد، 8 هفته تمرین (استقامتی، مقاومتی و موازی) باعث تغییر معنادار پروتئین¬اوری گلومرولی و توبولی – هر دو - در زنان جوان فعال نشدند (p>0. 05). از طرفی بین سه نوع تمرین نیز تفاوت معناداری در هیچکدام از متغیر¬ها وجود نداشت (p>0. 05). نسبت پروتئین به کراتینین ادراری نیز در دامنه طبیعی خود قرار داشت. به نظر می¬رسد تمرین باعث تغییر معنی دار در پروتئین اوری استراحتی نشود و این موضوع ارتباطی به نوع تمرین نداشته باشد. به هر حال نتایج متفاوت در ادبیات پژوهش لزوم انجام بررسی¬های بیشتر در آینده را نشان می¬دهد. فعال بودن آزمودنی¬های پژوهش حاضر، تعداد کم آن¬ها و شدت نه چندان بالا در پژوهش حاضر می¬تواند در آینده مورد توجه قرار گیرد. اما در پژوهش حاضر چنین پروتوکلی با چنین آزمودنی¬ها، تغییری در کارکرد گلومرولی و توبولی کلیه¬ها در زنان استراحت ایجاد نکرد.
ناصر پیروردی زاده محمدعلی آذربایجانی
هدف از پژوهش حاضر تعیین روایی ریکاوری یویو2(yirt2) در برآورد حداکثر اکسیژن مصرفی(vo2max) بازیکنان فوتسال مردان نخبه بود. آزمودنی¬های پژوهش را کلیه بازیکنان دعوت شده به اردوی تیم ملی فوتسال مردان ایران به تعداد 30 بازیکن(میانگین سن، متولدین 39/4±53. 64 سال؛ قد 55/6±09/ 160سانتی متر؛ توده بدن 12/11±77/72 کیلوگرم) تشکیل می دادند که برای شرکت در مسابقات قهرمانی فوتسال بانوان آسیا 2013 آماده می شدند. به منظور گرد آوری داده¬ها، آزمودنی¬ها در 3 جلسه آزمون گیری شرکت کردند. در جلسه اول، vo2max با استفاده از دستگاه تجزیه گازهای تنفسی(دستگاهk4b2 ساخت شرکت cosmed ایتالیا)، ترکیب بدنی با استفاده از دستگاه سنجش ترکیبات بدنی ( دستگاه inbody 220 ساخت کره) و ویژگی¬های پیکری در محل آکادمی ملی المپیک اندازه گیری شد. در جلسه دوم به فاصله یک هفته از جلسه اول، اولین yirt2 برای برآورد vo2max و با هدف تعیین اعتبار آزمون اجرا شد. در جلسه سوم به فاصله یک هفته از جلسه دوم، دومین yirt2 با هدف تعیین روایی آزمون اجرا شد. داده¬های آماری، همبستگی قوی و بالایی را بین بازیکنان فوتسال مرد نخبه می باشد.
نگین سیدمرتضایی محمدعلی آذربایجانی
تأثیر مکمل بابونه بر فعالیت آنزیم آنتی اکسیدانی sod و درد ناشی از کوفتگی عضلانی تأخیری پس از یک جلسه تمرین مقاومتی برون گرا
مهرزاد خیراندیش پیش کناری محمدعلی آذربایجانی
چکیده پایان نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده) : هدف از این مطالعه، بررسی اثر مکمل بهارنارنج برفعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی پس از تغییر بار تمرین در مردان واترپولوئیست بود. 21 مرد واترپولوئیست به مدت 6 هفته و 5 جلسه در هفته به فعالیت ورزشی پرداختند و بصورت دو سو کور به سه گروه 7 نفره: گروه مکمل بهارنارنج(سن9/1±8/17سال ،cm 6/0±03/176قد ،7=n)، گروه)کنترل مثبت) مکمل ویتامین c(سن6/4±14/20سال، 9/0±4/178قد ،7=n)و گروه دارونما(سن 5/4±14/21سال،cm 7/0±8/178قد، 7=n) تقسیم شدند و به مدت 6 هفته مکمل به شکل کپسول دریافت کردند و فعالیت ورزشی را با شدت بالای??درصد vo2max انجام دادند. خون گیری اولیه در قبل از شروع تمرین و مصرف مکمل ، خون گیری دوم روزسی ام و خونگیری سوم بعد از 14 روز تیپر انجام شد. با استفاده از آزمون کلموگروف-اسمیرنف (k-s) نرمال بودن داده ها تایید شد. سپس برای مقایسه تغییرات درون گروهی تحلیل واریانس مکرر یک سویه استفاده شد، اما سوپر اکسید دیسموتاز، مالون دی آلدهید و گلوتاتیون پراکسیداز از آزمون تحلیل واریانس مکرر (3*3) با عامل بین گروهی با هم مقایسه شدند و در صورت معناداری جهت یافتن محل تفاوت ها از آزمون تعقیبی بانفرونی استفاده گردید.نتایج نشان داد که مکمل بهارنارنج همراه با فعالیت ورزشی موجب کاهش یا افزایش معنادار آنزیم های آنتی اکسیدانی sod ، gpx و mda در ورزشکاران واترپلوئیست نشد اما عدم افزایش mda خود نتیجه ی مثبتی از این مطالعه می باشد. کلید واژه: sod ، gpx ، mda و تیپر.
محمد درخشانی اردشیر ظفری
به نظر بسیاری از متخصصان بهداشت وتندرستی، فعالیت های بدنی وتمرینات ورزشی از عوامل بسیار مهم، موثر ومطلوب در تغییر شیوه زندگی وکنترل این عوامل خطرزا می باشد. با بهره گیری از فعالیت های بدنی منظم ، مستمر وطولانی مدت که براساس روش های علمی وعملی و زیرنظر متخصصان ورزش وتربیت بدنی طراحی واجراء شود می توان از عوارض ناشی از کم تحرکی جلوگیری کرده و علاوه بر کاهش وتوقف روند فرایند آترواسکلروز، عوامل خطرزای مرتبط با آن نظیر چاقی واضافه وزن، اختلالات لیپیدی، کلسترول بالا، پرفشاری خون ودیابت را کنترل وتعدیل نمود. پژوهش های بسیاری نشان می دهد که تمرینات ورزشی وفعالیت های بدنی احتمالاً محرک مناسبی برای اصلاح وتعدیل عوامل خطرزای بیماری های عروق قلبی است وبین میزان فعالیت بدنی مردان وزنان درسنین مختلف با کاهش ، تعدیل و اصلاح عوامل خطرزای بیماری های عروق قلبی ارتباط وجود دارد. اکنون این پرسش مطرح است که دامنه و میزان تاثیر برنامه های ورزشی در حال اجرا در مراکز ورزشی شهر یزد بر فاکتورهای خطر بیماری های عروق قلبی در مردان 35 تا 50 سال چگونه است؟ آیا تفاوتی بین متغیرهای مورد نظر پژوهش در مردان فعال و غیرفعال 35 تا 50 سال مشاهده می شود؟ آیا احتمال خطر ده ساله بروز بیماری عروق کرونر قلب در مردان فعال و غیرفعال 35 تا 50 سال متفاوت است؟ آیا برنامه های ورزشی در حال اجرا در مراکز ورزشی شهر یزد بر میزان خطر ده ساله بروز بیماری عروق کرونر قلب در مردان فعال و غیرفعال 35 تا 50 سال تاثیر داشته و باعث کاهش آن شده است؟
اصغر کریمی اردشیر ظفری
فوتسال ورزش هیجان انگیز و با تحرکی است که امروزه بین سایر ورزشها جایگاه ویژهای دارد، ماهیت بازی فوتسال ایجاب می کند بازیکنان، آمادگی هوازی بالایی داشته باشند. بنابراین برای سنجش آمادگی هوازی بازیکنان فوتسال روشهای مختلفی وجود دارد یکی از این روشها آزمون میدانی فست می باشد که به دلیل فشار فیزیولوژیکی مشابه با آزمون بروس می تواندموثر باشد.هدف از انجام این تحقیق تعیین میزان ضریب همبستگی بین آزمون فست با آزمون بروس در برآورد توان هوازی فوتسالیست های پسر نوجوان بود. آزمودنی های تحقیق شامل 25 فوتسالیست پسر نوجوان با میانگین سنی (77/0 ± 52/15) سال است که حداقل سابقه بازی در مسابقات مساجد سطح شهر زاهدان را دارند و به صورت مشترک در هر دو آزمون بروس و فست قرارگرفتند سپس فوتسالیست های نوجوان در آزمون آزمایشگاهی بروس که یک آزمون قدم زدن و دویدن روی نوارگردان است و همچنین آزمون میدانی فست که از لحاظ نوع الگوی حرکتی شبیه رشته فوتسال است شرکت کردند.
فخرالسادات طاهری محمدکاظم واعظ موسوی
آگاهی یافتن از میزان افسردگی و اضطراب صفتی ومقایسه آن بین بانوان ورزشکار نخبه رشته های انفرادی دو و میدانی و شنا با رشته های گروهی والیبال و بسکتبال بود.نتیجه: اینکه بین ورزشکاران رشته های ورزشی دو و میدانی ، شنا ، والیبال و بسکتبال از نظر میزان اضطراب صفتی و افسردگی تفاوتی وجود ندارد و همین نتیجه در مورد ورزشکاران رشته های انفرادی در برابر ورزشکاران رشته های گروهی نیز صادق است . همچنین می توان نتیجه گرفت که بین میزان اضطراب صفتی و افسردگی ورزشکاران قید شده رابطه مستقیم وجود دارد.
محمدعلی آذربایجانی حجت الله نیکبخت
مسئله اصلی این پژوهش عبارت است از اینکه آیا بین مکان کنترل ، میزان درک فشار و ضربان قلب در اثر انجام یک برنامه قدرتی فزاینده د ربین دانشجویان ارتباط وجود دارد؟ علم فیزیولوژی اصولا به مطالعه رفتار انتزاعی هرارگان یا سیستم در بدن می پردازد . در حالیکه روانشناسی هدفش توجیه رفتار فرد به صورت یک کل متشکل است و اینکه ارگانیسم به چه صورت در برابر انگیزه و یا حالات درونی از خود واکنش نشان می دهد . در اجرای فعالیتهای حرکتی تعامل و هماهنگی ظریف و دقیقی بین عوامل فیزیولوژیکی و عوامل روانی و شخصیتی وجود دارد. از این رو برای مطالعه رفتار حرکتی بررسی اثر تعاملی عوامل شخصیتی ، میزان درک فشار به عنوان یک شاخص سایکوفیزیک ادراکی ، و ضربان قلب به عنوان یک شاخص فیزیولوژیک، در قالب یک فعالیت قدرتی با شدت فزاینده مورد مطالعه قرار می گیرد.
محمدعلی آذربایجانی محمد حقیقی
این تحقیق بدنبال این مسئله است که مشکلات و مسائل و موانع اصلی در راه افزایش فروش شرکتهای مورد تحقیق را شناسایی نموده و راهکارهای افزایش فروش را مشخص و تبیین نماید تا افزایش سودآوری و توسعه شرکتها در بستری مناسب ممکن گردد.