نام پژوهشگر: حمیدرضا اخوان مفرد
حمیدرضا اخوان مفرد محمدهادی سمتی
انقلاب اجتماعی غیرمنتظره ای که در اواخر سده بیستم در ایران رخ داد، پژوهشگران را با پرسشهای متعددی روبرو ساخت که پاسخ بدانها به مدد نظریات موجود، به کارگیری روشهای علمی و طرح نظریه های جدید، حجم وسیعی از آثار را پدید آورد که عمدتا در پی تبیین انقلابند و تنها در معدودی از آنها این سوال که چرا انقلاب ایران رنگ اسلامی به خود گرفت به اجمال بررسی شده است . با بسط سوال مزبور به اینکه چرا تشیع به مثابه یک مذهب در وجه مکتبی با ایدئولوژیک ظاهر شد و در روند بسیج مردمی منجر به انقلاب با اقبال عمومی روبرو گردید و در اصطلاح فنی "هژمونی" یا تفوق یافت ، مساله اصلی پتانسیل درونی تشیع مکتبی و عوامل بیرونی شامل شرایط اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، پاسخ داده شود. با استناد به بررسی انجام گرفته عقیده بر این است که تحولات و پتانسیل درونی اسلام شیعی و شرایط عینی، آن را در قالب یک مکتب یا ایدئولوژی ارائه نمود و مقبولیت ، مشروعیت و در دسترس بودنش و اینکه اقبال بدان نیاز به پذیرش آیینی نو نداشت در پذیرش عمومی آن تاثیر گذاشت . همچنین شرایط عینی مزبور، رژیم شاه را بسیار آسیب پذیر نموده آن را درگیر یک بحران انقلابی کرد و در حالیکه سایر ایدئولوژیهای دقیب هر یک به دلایلی افول کرده بودند، تشیع مکتبی توانست با انجام مطلوب کارکردهای ایدئولوژی در روند بسیج سیاسی منجر به انقلاب ، تفوق یابد و مهر خود را بر پیشانی انقلاب حک کرده به آن جلوه اسلامی بدهد.