نام پژوهشگر: علیرضا زندیان
علیرضا زندیان جمشید خورشیدی مال احمدی
فناوری نانو در سال¬های اخیر با استفاده از اضافه کردن پودرهای نانوکریستال به سیالات انتقال گرما راه¬های جدیدی برای افزایش انتقال حرارت توسط سیالات ایجاد کرده و به عنوان شیوه¬ای نوین جهت تغییر خواص حرارتی سیالات شناخته شده است. در حال حاضر، تفاوت¬های قابل توجهی در داده¬های هدایت حرارتی نانوسیالات در مطالعات گوناگون وجود دارد. از طرف دیگر، مکانیزم¬های افزایش هدایت حرارتی نانوسیالات هنوز به طور کامل قابل درک نیستند. در فصل اول این رساله، به عنوان مقدمه مروری بر جزئیات مطالعات گوناگون بر روی انتقال حرارت نانوسیالات به ویژه جابجایی اجباری صورت گرفته است. مطالعات تجربی زیادی بر حسب تأثیرات بعضی پارامترها نظیر غلظت حجمی ذره، اندازه ذره و دما بر روی ضریب رسانایی و گرانروی مؤثر نانوسیالات مورد بحث قرار گرفته است. تحقیقات در مورد جابجایی اجباری نانوسیالات برای کاربردهای عملی این سیالات در تجهیزات انتقال حرارت از اهمیت زیادی برخوردار است. هدف از پژوهش حاضر تعیین اثر پارامترهای مختلف بر روی انتقال حرارت و رفتار هیدرودینامیکی نانوسیال آب/cuoدر هندسه ای خاص و پرکاربرد است. بنابراین در این پژوهش تئوری¬های حاکم بر انتقال حرارت جابجایی نانوسیالات مورد مطالعه قرار گرفته و روش مورد استفاده در حل عددی با مطالعات عددی دیگران در شرایط یکسان مقایسه و اعتبارسنجی شده که نتایج مطابقت بسیار خوبی را نشان می¬دهند. سپس رژیم جریان آرام توسعه یافته حرارتی نانوسیال آب/ اکسید مس در فضای بین دو استوانه هم¬محور افقی با شرایط مرزی دما ثابت و شار گرمایی ثابت تحت شرایط جابجایی اجباری به صورت عددی بررسی شده است. نتایج نشان می¬دهند که افزایش کسر حجمی ذرات در اغلب موارد سبب افزایش انتقال گرما از هر دو دیواره داخلی و خارجی می¬گردد در حالی که تغییرات چندانی در ضریب اصطکاک این دیواره¬ها مشاهده نمی¬شود. از طرفی در اکثر موارد افزایش عدد گراشف، کاهش انتقال گرما و ضریب اصطکاک را در هر دو دیواره در پی داشته است. همچنین نتایج نشان می¬دهند که انتقال حرارت جابجایی اجباری بر حسب عدد رینولدزافزایش قابل توجهی داشته است.
علیرضا زندیان محمدتقی رضویان
همان طور که قبلا بیان گردید پاره ای از مسائل از قبیل ویژگیهای طبیعی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی موجب گردیده تا شهرستان بیجار در منطقه از ویژگی خاصی برخوردار باشد. از لحاظ طبیعی (طولانی بودن فصل سرما و یخبندان، پایین بودن بستر رودخانه و در نتیجه کوتاه بودن فصل رویش و ...) از لحاظ اقتصادی (فقر عمومی و خروج ارزش افزوده بخش کشاورزی توسط مالکین عمده اراضی کشت دیم که در سال در دو مقطع چند روزه جهت کاشت و برداشت محصول در منطقه حضور می یابند، غالب بودن کشت دیم و شیوه تولید سنتی، ضعف زیر ساخت و تاسیسات ، عدم توجه مدیران و دست اندرکاران امر توسعه، بکر و ناشناخته ماندن قابلیتها و پتانسیلهای طبیعی بویژه معادن) و از لحاظ اجتماعی نیز (مهاجرت قش عظیمی از ساکنان منطقه بویژه جمعیت فعال به بیرون از منطقه، مرزی بودن منطقه و وجود مسائل سیاسی و ناامنی (البته در حال حاضر فروکش کرده است)، فرار سرمایه ها و نیروهای متخصص و ماهر تحصیل کرده). از جمله عواملی هستند که همگام و در ارتباط با هم زمینه انزوا و محرومیت شهرستان بیجار را از لحاظ توسعه اقتصادی اجتماعی فراهم آورده است . اشتغال نیمی بیشتر از شاغلان شهرستان در بخش کشاورزی سنتی و کمرنگ بودن سهم صنعت از مجموعه شاغلین در بخشهای مختلف اقتصادی و پایین بودن ارزش تولیدات صنعتی، خود گویای این واقعیت است که بخش صنعت فاقد جایگاه و منزلت خاص خود می باشد. حال این سوال مطرح می شود، که چگونه بر این مسائل و مشکلات بایستی فائق آمد. در نهایت می توان گفت که از طریق صنعت می توان مواد خام اولیه کشاورزی و معدنی را طی فرآیندی تغییر داده و با ایجاد ارزش افزوده، درآمد افراد منطقه را افزایش داد و از بیکاری پنهان موجود کاست و مهاجرت بی رویه ساکنین منطقه را به مناطق دیگر کاهش داده و اقتصاد منطقه را از یک اقتصاد با شیوه تولید سنتی و کم بازده به سوی اقتصادی با شیوه تولید نوین هدایت نمود و در نهایت منطقه را از انزوا و محرومیت خارج نموده و نقش آن را در منطقه و در سطح کل نظام ملی تقویت کرد.