نام پژوهشگر: عالیه کردزعفرانلو کامبوزیا
پرییا رزمدیده عالیه کردزعفرانلو کامبوزیا
در این پژوهش به بررسی 7 فرایند واجی تضعیف و 5 فرایند واجی تقویت با رویکرد زایشی در 15 گونه ی زبانی استان کرمان از جمله بافت، بردسیر، بم، جیرفت، رابر، رفسنجان، رودبار جنوب، زرند، سیرجان، شهربابک، کرمان، کهنوج، گلباف، گوغر و میمند پرداخته شده است.
آتنا بهزادفر عالیه کردزعفرانلو کامبوزیا
این پژوهش به بررسی فرآیندهای تضعبف و تقویت موجود در 15 گونه ی زبانی استان مازندران می پردازد. اغلب این گونه ها دارای واژه نامه بوده و علاوه بر آن در مورد آنها مقاله ها و پایان نامه هایی نوشته شده است. در نتیجه، نگارنده در انجام این تحقیق از داده های موجود در این منابع استفاده کرده است و در صورت نیاز به داده های بیشتر، وی مستقیماً با گویشوران مصاحبه کرده است. آن چه از این پژوهش نتیجه می شود یافتن 7 فرآیند واجی تضعیف و 4 فرآیند تقویت است. در میان فرآیندهای تضعیف، فرآیند حذف دارای بالاترین بسامد است. در میان فرآیندهای تقویت نیز درج واحد واجی بیشترین بسامد وقوع را دارد.
حسین داوری فردوس آقاگل زاده
گسترش بی¬بدیل زبان انگلیسی در عصر موسوم به جهانی¬شدن و تفوق گفتمان¬های مرتبط با این زبان و آموزش آن در عرصه جهانی با پیامدهای متعددی بر نظام¬های زبانی، فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و آموزشی همراه بوده است. از جمله نتایج چنین رویدادی در دو دهه گذشته از سویی طرح مباحث و نقدهای عمدتا نظریِ پردامنه در فضاهای علمی درباره چرایی، چگونگی و آثار و پیامدهای آن و از سویی دیگر ظهور برخی واکنش¬ها و اقدام¬های عملی در قالب تدوین راهبردهایی مناسب از طرف برخی دولت¬ها در راستای مواجهه با این رویداد بوده است. بررسی شرایط کنونی جامعه ایران بیانگر آن است که با وجود اهمیت موضوع نه تنها شاهد تدوین برنامه¬ای جامع درخصوص چگونگی مواجهه با این زبان نبوده¬ایم، بلکه بسیاری از مفاهیم مهم و مرتبط با آن هم¬چون ماهیت رویکردهای لیبرالی و انتقادی، مفهوم هژمونی زبانی، دیدگاه امپریالیسم زبانی، تدوین سیاست آموزشی زبان و موضوعاتی از این دست در فضاهای علمی و آثار پژوهشی تا حد زیادی نادیده انگاشته شده است. از این رو رساله حاضر با درک ضرورت و اهمیت این موضوع بر آن بوده تا با بهره¬جویی از چارچوب نوین "زبان¬شناسی کاربردی انتقادی" ابتدا به بررسی سنجش و نقد دو رویکرد لیبرالی و انتقادی و جهت¬گیری¬های مرتبط با هر یک پرداخته تا تصویری از میزان واقع¬بینی و کارآمدی مبانی و مفروضات آنها درباره چرایی، چگونگی و پیامدهای گسترش این زبان ارایه نماید. در ادامه، نظر به اهمیت جایگاه آموزش زبان انگلیسی به مثابه یکی از برجسته¬ترین شیوه¬های گسترش این زبان در عرصه جهانی و بی¬تردید با توجه به نقش آن در عرضه این زبان در جامعه ایران، به سنجش نگرش طبقه¬ای از فراگیران ایرانی در قالب شیوه تلفیقی (کیفی-کمی) درخصوص دو موضوع "محوریت زبان و فرهنگ انگلیسی" و "برتری دانش و مهارت آموزشی" به مثابه دو سازوکار مورد ادعای دیدگاه انتقادی در گسترش هژمونی این زبان پرداخته شد که نتایج بیانگر گرایش آنها به رویکرد لیبرالی و یا به بیان روشن¬تر، مبین غلبه گفتمان¬های مرکزمحور و یا همان هژمونی این زبان بوده است. در پایان نیز با لحاظ¬¬ نمودن نیاز به زبان انگلیسی در حوزه¬های مختلف از یک سو و از سویی دیگر اذعان به وجود تعارض¬های فرهنگی، اجتماعی، سیاسی و ایدئولوژیکی جامعه ایران با جوامع انگلیسی¬زبان و طبیعتا وجود برخی دغدغه¬ها و حساسیت¬ها نسبت به پیامدهای گسترش این زبان، با نگاهی به اسناد بالادستی فرهنگی، آموزشی و علمی، ضمن بهره¬گیری از یافته¬های پژوهش حاضر و پیشینه پربار موضوع، با بررسی گزینه¬های پیش رو، چارچوبی پیشنهادی به عنوان راهبردی عملی و مناسب در قالب سیاست آموزشی زبان متشکل از پنج بخش ارایه شده است.