نام پژوهشگر: احمد احمدی خلجی
سمیه دولتشاهی حسن زمانیان
چکیده: کانسار آهن چنار علیا دراستان همدان و 24 کیلومتری شمال شهر اسدآبادقرار داردو بر اساس تقسیمات ساختاری در زون سنندج – سیرجان واقع شده است. این کانسار ، کانسار آهن با سنگ میزبان شیست و آهک دگرگون شده است که در میان نهشته های سری سنقر به سن تریاس – ژوراسیک جای دارد.شکل ذخیره توده ای بوده ودر بعضی از قسمت ها کانی سازی رگه ای نیز صورت گرفته است.کانه زایی به دو صورت تیپ اولیه و تیپ همروند با برگوارگی صورت پذیرفته است.مگنتیت عمده ترین اکسید آهن شکل گرفته در منطقه می باشد، ،پاراژنزکانیایی شامل مگنتیت،پیریت، هماتیت، گوتیت ، مارتیت، مالاکیت، آزوریت و طلا است. سنگهای آذرین این منطقه عمدتاًسنگ های آتشفشانی(آندزیت،داسیت ، ریولیت)می باشندودر مشاهدات صحرایی سنگهای آذرین درونی در منطقه مشاهده نگردیده اند. نتایج ریزدماسنجی سیالات درگیر در کانی های کوارتزی منطقه بیانگر دمای همگن شدگی از 155تا 205 درجه سانتی گرادو شوری از 5/2تا 5/15 درصد وزنی نمک است.مشاهدات صحرایی ،کانی شناسی ومطالعه سیالات درگیر گواه بر تشکیل اسکارن آهن در مرحله پسرونده است.
فرحناز سپهوند علی اصغر سپاهی گرو
مجموعه پلوتونیک الوند در جنوب و غرب همدان و در بین شهر های اسدآباد، همدان و تویسرکان در زون سنندج- سیرجان واقع می باشد. با توجه به مطالعات کانی شناسی و سنگ شناسی در این توده می توان انواع سنگ های گرانیتوئید مانند تونالیت، گرانودیوریت، مونزوگرانیت، سینوگرانیت و گرانیتوئید های هولولوکوکرات همراه با دایک های پگماتیتی و آپلیتی را مشاهده نمود. گرانیتوئید های پورفیروئید مجموعه پلوتونیک الوند که قسمت اصلی این توده را می سازند، جزء سری کالک آلکالن با پتاسیم بالا می باشند و از نظر درجه اشباع از آلومین، در محدوده پرآلومین قرار می گیرند و از نوع s و i می باشند. براساس نمودارهای عنکبوتی، تهی شدگی از عناصر hfse و غنی شدگی از عناصر lile مشاهده می شود که این ویژگی سنگ های مناطق فرورانش می باشد. ویژگی های ژئوشیمیائی و پتروگرافی مجموعه پلوتونیک الوند شباهت زیادی به مجموعه های پلوتونیک قوس های ماگمائی به ویژه قوس های حاشیه قاره ها دارد و احتمالاً ماگماتیسم قوسی همراه با آناتکسی شدید در افق های میانی یک قوس قاره ای منجر به تشکیل این نوع گرانیتوئیدها شده باشد. از نظر محیط تکتونیکی سنگ های توده گرانیتوئیدی الوند از نوع گرانیتوئیدهای کوهزائی می باشند.توده گرانیتوئیدی سامن در جنوب غربی شهرستان ملایر و در حد فاصل توده های الوند و بروجرد واقع شده است. این توده دارای ترکیب متنوعی است، که شامل گرانودیوریت-تونالیت، مونزوگرانیت، سینوگرانیت، گرانیت آلکالن و توده های کوچک دیوریت و گابرو می باشد. حجم اصلی این توده را سنگ های گرانودیوریتی- تونالیتی تشکیل می دهند که در این سنگ ها شواهد تغییر شکل و دگرسانی و برگوارگی کانی هایی مانند بیوتیت و هورنبلند به فراوانی دیده می شود. در مرکز این مجموعه، توده نفوذی با ترکیب عمومی گرانودیوریت معروف به گرانودیوریت سامن قرار دارد که با توده های کوچک مافیک و سنگ های گرانیتی همراه است. سنگ های مافیک-حدواسط در دو گروه جدا از هم قرار می گیرند: یک گروه توده های کوچک گابرویی می باشند که در میان سنگ های پلیتی دگرگونه نفوذ کرده اند و گروه دیگر دایک های دیوریتی هستند که با روند شمال غربی- جنوب شرقی توده های نفودی را قطع کرده اند. سنگ های مونزوگرانیتی براساس نشانه های صحرایی احتمالا" بعد از توده تونالیتی- گرانودیوریتی تشکیل و جایگزین شده اند و با ویژگی کالک آلکالن و پرآلومینه، ازنوع s بوده و از ذوب بخشی سنگ های شیلی حاصل شده اند. مطالعات کانی شناسی و ژِئوشیمیائی نشان می دهد که سنگ های فلسیک (گرانودیوریت) توده سامن از نوع s و i هستند و از نظر درجه ی اشباع متاآلومین تا پرآلومین می باشند. براساس نمودار های عنکبوتی سنگ های گرانیتوئیدی این توده از نظر عناصر nd, th و k غنی شدگی و از عناصر ba و nb تهی شدگی نشان می دهند و آنومالی منفی ti و p نشان می دهند. با توجه به نمودار های جایگاه تکتونیکی این سنگ ها از نوع گرانیتوئید های کوهزایی مربوط به قوس قاره ای می باشند و حاصل فرورانش پوسته اقیانوسی نئوتتیس به زیر پوسته قاره ای ایران مرکزی می باشند. در مجموع می توان چنین استنباط کرد که قسمت بیوتیت مونزوگرانیت در مجموعه پلوتونیک سامن که بسیار رخنمون کمی دارد بسیار شبیه به گرانیتوئیدهای پورفیروئید مجموعه پلوتونیک الوند هستند اما هورنبلند-بیوتیت گرانودیوریت های سامن در مجموعه پلوتونیک الوند معادلی ندارند. بنابراین در مجموعه سامن سنگ های نوع s کمتر از مجموعه الوند هستند.
فرزانه سپه وند زهرا طهماسبی
سنگ های دگرگونی منطقه آستانه در استان مرکزی و در جنوب غرب شهرستان اراک و جنوب شازند واقع شده اند و از نظر ساختاری بخشی از زون سنندج - سیرجان محسوب می شوند. این سنگ ها شامل دو گروه ناحیه ای و مجاورتی می باشند. سنگ های دگرگونی ناحیه ای شامل اسلیت، فیلیت و شیست بوده و در محدوده ی رخساره ی شیست سبز قرار می گیرند که در طی نفوذ توده ی گرانیتوئیدی در امتداد سطح شیستوزیته آن ها، یک مجموعه ی دگرگونی مجاورتی حاصل شده است. سنگ های دگرگونی مجاورتی شامل شیست لکه دار، هورنفلس شیست و هورنفلس هستند. کوارتز، کلریت، مسکوویت، بیوتیت و کردیریت کانی های تشکیل دهنده ی این سنگ ها می باشند. مطالعات پتروگرافی نشان می دهد که ظهور کانی کردیریت به صورت لکه در این سنگ ها حاصل دگرگونی مجاورتی است. اسلیت ها ، فیلیت ها وشیست ها درواقع تناوبی از لایه های نازک شیل و سیلتستون بوده اند که دگرگون شده اند. با پیشرفت تأثیر دگرگونی مجاورتی، ابتدا شیست های لکه دار و با حذف فولیاسیون در آن ها هورنفلس ها شکل می گیرند. از نکات قابل توجه در سنگ های دگرگونی منطقه، تبدیل کانی های حرارت بالا (کردیریت) به کانی های درجات پایین (کلریت و مسکوویت) می باشند. بررسی شیمی کانی ها نشان می دهد که کلریت دارای ترکیب رپیدولیت است. و مسکوویت ها غنی از عضو نهایی مسکوویت هستند. با توجه به محاسبات انجام شده روی کانی کلریت تشکیل دهنده ی سنگ های دگرگونی ناحیه ای در منطقه، معلوم شد که این کانی در دمای حدود250-450 درجه ی سانتی گراد و فشار پایین تا متوسط متبلور شده اند. با توجه به مطالعه میکروسکوپی، شواهد صحرایی و آنالیزهای انجام گرفته برروی نمونه های مختلف، پروتولیت سنگ ها، رسوبی و از نوع گریوک و یا شیل بوده است. بررسی اکسید های عناصر اصلی، واسطه و کمیاب (مانند ni,rb,tio2,k2o ) ماهیت حدواسط تا اسیدی در حد آندزیت تا ریوداسیت را برای سنگ آذرین مولد این رسوبات نشان می دهد. نمودار های ژئوشیمیایی متمایز کننده و آنومالی منفی عناصری نظیر rb,sr,k بیانگر جابجایی این عناصر در ضمن فرآیند های دگرسانی و دگرگونی است. نمودارهای تفکیک کننده محیط های تکتونیکی نشانگر محیط مرتبط با فرورانش (جزایر قوس اقیانوسی) برای این سنگ ها می باشد و برمبنای اکسید عناصر اصلی، محیط تکتونیکی تشکیل رسوبات اولیه حاشیه فعال قاره مشخص شده است. در نمودارهای آنالیز شده نسبت به کندریت،سنگ های منطقه از عناصر کمیاب سبک lree غنی شدگی و از hree تهی شدگی نشان می دهند. غنی شدگی از عناصر lree وlile و آنومالی منفی nb وti از ویژگی های زون فرورانش است.
منصوره میر اسمعیلی زهرا طهماسبی
توده ی آذرین مورد بررسی در منطقه ی آستانه که بخشی از پهنه ی سنندج- سیرجان را تشکیل می دهد شامل سنگ های داسیتی است که این داسیت ها به طور عمده ای از کانی های پلاژیوکلاز، کوارتز، آلکالی فلدسپار و بیوتیت، آمفیبول همراه با کانی های فرعی زیرکن و آپاتیت، اسپینل وکانی های ثانوی? کلریت ، مسکوویت، زوئیزیت و اپیدوت تشکیل یافته اند. از ویژگی های بارز این سنگ ها حضور دو نوع آنکلاو با ترکیب کانی شناسی مشابه با سنگ میزبان یعنی داسیت و آنکلاو های با ترکیب آندزیتی با فنوکریست های آمفیبول، اورتوپیروکسن با ترکیب انستاتیت و پلاژیوکلاز با ترکیب لابرادور– بیتونیت است. دما سنجی بیوتیت و فلدسپات داسیت به ترتیب محدود? دمایی 675 و 600 درجه سانتی گراد، و بیوتیت، فلدسپات در آنکلاوهای آندزیتی دمایی 620، 650 درجه سانتی گراد نشان می دهد. بررسی های زمین شناسی نشان می دهد که ماگمای سازنده ی این توده از نوع کالک آلکالن و غنی از پتاسیم (پتاسیک) بوده و از نظر درجه ی اشباع از آلومینیوم (asi) متاآلومین تا کمی پرآلومین می باشد. الگوهای عناصر نادر خاکی و کمیاب به عنوان مثال غنی شدگی عناصر lile در مقایسه با hfse ها بیانگر آنست که ماگمای اولیه از پوسته ی زیرین و احتمالا بر اثر ذوب بخشی پروتولیت های مختلف بوجود آمده است و ماگمای بازالتی حاصل از گوشته محتمل ترین منشأ گرمایی برای ذوب بخشی بوده است. ناهنجاری منفی عناصرnb,ti,p در روند تغییرات عناصر کمیاب نشانگر شکل گیری این سنگ ها در مناطق فرورانش می باشد. ویژگی های ژئوشیمیائی و کانی شناسی نشان می دهند که این سنگ ها از نوع سنگ های قوس آتشفشانی (vag) مرتبط با حاشیه ی فعال قاره ای نرمال است وگمان می رود که در پیوند با پدیده ی فرورانش ورقه ی اقیانوسی نئوتتیس به زیر ورقه ی قاره ای پلاتفرم ایران حاصل شده است.
مژگان سبزی زهرا طهماسبی
افیولیت نورآباد بخشی از یک مجموعه افیولیتی به شد ت دگرسان شده می باشد که در امتداد سیستم کوهزایی زاگرس قرار دارد. این مجموعه افیولیتی در غرب ایران و انتهای شمال غربی دامنه زاگرس واقع شده است. سنگ های این مجموعه افیولیتی از پایین به بالا شامل پریدوتیت، گابروهای لایه ای، گابروهای ایزوتروپ، پلاژیوگرانیت، مجموعه دایک های صفحه ای، گدازه بالشی و سنگ های رسوبی می باشد. توالی خروجی مجموعه افیولیتی نورآباد به صورت گدازه های بالشی بازالتی در گردنه گشور و حوالی روستای تمرگ رخنمون دارند.گدازه های بالشی رخنمون یافته در امتداد گسل اصلی زاگرس بخشی از زمین درز افیولیتی بین کمربند زاگرس و زون سنندج - سیرجان به شمار می آیند. کانی های اصلی این سنگ ها شامل پلاژیوکلاز و کلینوپیروکسن می باشند. بررسی های ژئوشیمیایی نشان می دهد که این گدازه ها متعلق به سری ساب آلکالن (تولئیتی) بوده که از نظر درجه اشباع از آلومینیوم (asi) متاآلومین می باشد و درگستره ی بازالت های کف اقیانوسی نوع مورب واقع می گردند. این گدازه ها در نمودارهای بهنجار شده نسبت به کندریت از عناصر نادر خاکی سبک (lree) و برخی از کاتیون های با قدرت میدان بالا (hfs) غنی شده هستند و در عناصر نادر خاکی سنگین (hree) و عناصر لیتوفیل بزرگ یون (lile) تهی شده هستند.
فرهاد زال زهرا طهماسبی
منطقه مورد مطالعه گرانیت(g2) مشهد واقع در زون بینالود می باشد که این گرانیت ها در اثر بر خورد صفحه ایران و توران و ضخیم شدگی پوسته ایجاد شده اند. در اثر تحرکات حاصل از دگرگونی ناحیه ای و همچنین ذوب سنگها ی متاپلیتی عنصر بور متحرک شده و چون تمایل ورود به درون کانی های معمول را نداشته در فاز مایع تجمع کرد.تورمالین معمولا در سنگهای پرآلومینیم که دارای اندیس اشباع ازآلومینیم بیشتر از 2/1 و mg وfe کافی در مذاب باشد متبلور می شوند. تورمالین های نودلی موجود در لوکوگرانیت های مشهد دارای اندیس اشباع از آلومینیم (33/1) و مقدارfe/mg+fe بین (56-63) و ترکیب شورلیت_دراویت هستند که بیشتر گرایش به ترکیب شورلیت دارند. ترکیب آنها از نوع آلکالن و میزان جایگاه خالیx درآنها (19/0 تا29/0) می باشد. هاله لوکوکرات موجود در اطراف نودول ها نیز در اثر تامین عناصر مورد نیاز برای رشد تورمالین نودولی از محیط اطرافش و همچنین تخریب بیوتیت ها موجود درآن ایجاد شده است باتوجه به مقدار feo/feo+mgo(بین6/0تا8/0) و همچنین مقدار fe تورمالین نودلی و توزیعree برای آنها یک منشا گذرا از حالت ماگمای به گرمابی را فرض کردیم.اندیس اشباع از آلومینیم در سنگ میزبان های تورمالین پگماتیتی 48/1 و در رگه ای46/1می باشد. مقدارfe/mg+fe در تورمالین های پگماتیتی بین (85-53) ودر پگماتیت های رگه ای بین (52/0 تا 73/0)در تغییر است که نشان دهنده تمایل تورمالینها در جهت شورل است. تورمالین ها درمحدوده تورمالین های قلیایی قرار گرفته اند و مقدار جایگاه خالی x در تورمالین پگماتیتی بین(23/0تا 48/0) و در تورمالین های رگه ای(18/0تا 44/0) در تغییر است. عمده جانشینی های موجود درهر سه نوع تورمالین از نوع ca+mg=(x-vac+al)-1 و ca+mgo=(al(oh))-1 و همچنین ca=x-vac+na می باشد هرسه نوع تورمالین دارای آنومالی مثبت eu بوده که به دلیل وجود کلسیم در جایگاه x است. این تورمالین ها دارای زونانسیون نوسانی می باشند که احتمالا به دلیل تفریق در مرحله تاخیری و تغییرات میزان ti,ca,fe از هسته تورمالین در جهت حاشیه آن می¬باشد به طوریکه تورمالین به رنگ سبز آبی محتوی ti,ca,feپایین تری ازتورمالین به رنگ قهوه ای دارد.الگویree در هر سه نوع تورمالین تقریبا مشابه با الگوی ree سنگ میزبان می باشد. الگویree در سنگ میزبان بسیار شبیه سنگ های منشا گرفته از ذوب متاپلیت هاست. با توجه به شواهد موجود منشا بور موجود در تورمالین نیز از ذوب متاپلیت های منطقه بوده است. وجود آنومالی zn در تورمالین نیز می توان به همین دلیل باشد.
کریم بابایی احمد احمدی خلجی
توده های پلاژیوگرانیتی هرسین- نورآباد بخشی از توده نفوذی کمپلکس افیولیتی زون زاگرس مرتفع می باشد. ترکیب سنگ شناسی آن تونالیت و ترونجمیت حاوی کوارتز، پلاژیوکلاز، فلدسپات آلکالن، آمفیبول و بیوتیت می باشد. بافت های غالب سنگ، میکروگرافیکی، گرانولار و گرانوفیری می باشد. ماگمای سازنده این توده ها از نوع i با ماهیت کالک آلکالن (سدیک) و فقیر از پتاسیم بوده و سرشت متاآلومین دارد. الگوهای ree به هنجار شده نسبت به گوشته اولیه نشانگر غنی شدگی lree نسبت به hree است. ازنظرشیمی کانی پلاژیوکلازهای موجود در سنگ های پلاژیوگرانیتی منطقه از نوع آلبیت و در گستره دمایی کمتراز 550 درجه سانتیگراد تشکیل شده اند. آمفیبول ها نیز با قرارگرفتن در محدوده کلسیک؛ جزو آمفیبول های اکتینولیت تا منیزیوهورنبلند طبقه بندی شدند. از نظرژئوترموبارومتری، در محدوده فشارهای کمی بیش از 1 کیلوبار و دماهای کمتراز 700 درجه سانتیگراد گویای جایگزینی توده نفوذی در عمق حدود 4 کیلومتری پوسته است. از نظرتکتونوماگمایی نیز ، آمفیبول های توده پلاژیوگرانیتی منطقه در قلمرو حاشیه ی فعال قاره ای وابسته به فرورانش قرار می گیرند. بطور کلی با توجه به مطالعات صورت گرفته در این زمینه می توان چنین نتیجه گرفت که پلاژیوگرانیت های مورد مطالعه حاصل فرورانش ورقه اقیانوسی (نئوتتیس) به زیر ورقه قاره ای (خرد قاره ایران مرکزی) در حاشیه کمان جزایر می باشد. ورقه اقیانوسی ضمن فرورانش همراه با رسوبات کف خود تحت تاثیرسیالات و کانی های آبدار در داخل گوشته فوقانی ذوب شده و مواد حاصل از آن بصورت پلوم بالا آمده و پس از جایگزینی در قسمت فوقانی سکانس افیولیتی از تفریق ماگمای مافیکی با ماهیت کالک آلکالن تشکیل سنگ های هولولوکرات پلاژیوگرانیتی را داده است.
عارفه حیدریان منش زهرا طهماسبی نمکی
منطقه مورد مطالعه بخشی از استان لرستان و زون ساختاری سنندج-سیرجان است .تقریبا" تمام انواع ساختارهای میگماتیتی در منطقه وجود دارد. این ساختارها در نزدیکی هورنفلس ها از نوع استروماتیک، فلبتیک، دیکتیونیتیک و لخته ای بوده و در نزدیکی توده های کوارتزدیوریتی، شولن، پتیگماتیتی، نبولیتی و شلیرن می باشد. شواهد صحرایی و میکروفابریک نشان می دهد که فرآیندهای تفریق دگرگونی، ذوب بخشی و تزریق ماگمایی در میگماتیت زایی نقش داشته اند که از این میان نقش تزریق ماگمایی و ذوب بخشی با اهمیت بوده و توده های آذرین عامل تأمین حرارت و آب لازم برای شروع ذوب بخشی می باشند. مجموعه میگماتیتی شامل میگماتیت ها، میگماتیت های تحول یافته از شیست ها و میگماتیت های تحول یافته از هورنفلس ها با تنوع ساختاری و کانی شناسی می باشد. این سنگ ها به صورت بخش های روشن (لوکوسوم)، تیره (ملانوسوم) و تیره و روشن (مزوسوم) دیده می شوند. بخش روشن عمدتا" از کانی های کوارتز، پلاژیوکلاز، آلکالی فلدسپار، بیوتیت و مسکوویت تشکیل شده اند و دارای بافت پرتیت، پوئی کلیتیک، گرانولار، گرافیکی و میرمکیتی می باشند. ملانوسم ها شامل بیوتیت، گارنت، آندالوزیت و تورمالین بوده و دارای بافت لپیدوبلاستیک، پورفیرولپیدوبلاستیک و لپیدوپورفیروبلاستیک هستند. در مزوسوم ها علاوه بر کانی های تیره، عمده کانی های تشکیل دهنده بخش روشن نیز مشاهده می شود و معمولا" بافت پورفیروبلاستیک، لپیدوبلاستیک و گرانوبلاستیک نشان می دهند. با توجه به نتایج بدست آمده از مطالعات پتروگرافی و تجزیه شیمیایی سنگ کل، پروتولیت غالب آن ها سنگ های پلیتی بوده است. نتایج دما-فشارسنجی بدست آمده، محدوده دمایی 536 تا 698 درجه سانتی گراد و فشار7/3 تا7/4 کیلوبار را نشان می دهد. با توجه به دما و فشار محاسبه شده، گرادیان زمین گرمایی به ترتیب برای شیست های میگماتیتی و میگماتیت ها 30 و50 درجه سانتی گراد بر کیلومتر می باشد. این سنگ های میگماتیتی در یک کمان ماگمایی شکل گرفته اند و نفوذ توده گرانیتوئیدی در منطقه، عامل بالا رفتن درجه گرادیان زمین گرمایی شده و دگرگونی های lp/ht که معرف سری آندالوزیت-سیلیمانیت میاشیرو می باشد را سبب شده است.
محمد صعرزاده احمد احمدی خلجی
آمفیبولیت های منطقه مورد مطالعه به سن تریاس فوقانی با میکاشیست، مرمر و متادولومیت همراهی می شوند. این سنگ ها به رنگ سبز تیره بوده و حاوی هورنبلند، پلاژیوکلاز، آکتینولیت، ترمولیت و اپیدوت هستند که کانی های تیره و روشن از یکدیگر تفکیک گردیده و به صورت نوارهای تیره و روشن دیده می شوند. بر اساس آنالیزهای ژئوشیمیایی سنگ کل، این سنگ ها ساب آلکالن و دارای روند تولئیتی بوده و یک منشأ بازالتی را نشان می دهند. بنابراین آمفیبولیت های منطقه از نوع ارتوآمفیبولیت هستند. بر اساس نمودارهای تمایز محیط تکتونیکی، پروتولیت سنگ های آمفیبولیتی منطقه در شرایط پوسته اقیانوسی و در محیط تکتونوماگمایی درون ورقه ای حاصل شده است.
مه لقا معمری لیلی ایزدی کیان
منطقه مورد مطالعه، در شرق و شمال شرق بروجرد واقع شده و بخشی از قسمت شمالی زون سنندج-سیرجان می باشد. این منطقه شامل مجموعه گرانیتوئیدی بروجرد و سنگ های دگرگونی می باشد. . مجموعه گرانیتوئیدی بروجرد و هاله دگرگونی آن توسط دایک های اسیدی و بازیک-حدواسط قطع شده اند. با توجه به شواهد و روند دایکها ، آنها در چند مرحله در منطقه نفوذکرده اند. دگرشکلی در توده گرانیتوئیدی و دایک های آپلیتی باعث میلونیتی شدن آنها گشته است. شواهد دگرشکلی در دایک های آپلیتی و پگماتیتی منطقه مشاهده می شود، درحالیکه دایک های بازیک غیردگرشکل می باشند.روندهای متفاوت دایک ها در منطقه با توجه به تغییر زاویه شیب فرورانش نئوتتیس به زیر ورقه ایران و جهت گیری میدان تنش در حوضه های مختلف فرورانش قابل توجیه می باشد
زهرا یوسف وند زهرا طهماسبی
افیولیت نورآباد – هرسین بخشی از افیولیت کرمانشاه است که به عنوان بخشی از زاگرس مرتفع در بین زاگرس چین خورده و زون سنندج سیرجان قرار گرفته است. دایک های دیابازی این افیولیت دارای حجم گسترده ولی پراکنده می باشند. این دایک ها اثراتی از دگرسانی هیدروترمال کف دریا را نشان می دهند و دارای بافت های دلریتی، گرانولار و پویی کلیتیک می باشند. کانی های اصلی آنها پلاژیوکلاز، کلینوپیروکسن و اوپک است. بر اساس آنالیزهای نقطه ایی، پلاژیوکلازها از نوع آلبیت تا لابرادوریت و پیروکسن ها از نوع اوژیت می باشند. ژئوترموبارمتری بلورهای پیروکسن، دمای 1150 تا 1200 درجه سانتیگراد و فشاری کمتر از 10کیلوبار را نشان می دهد. بر اساس مطالعات ژئوشیمی و نمودارهای متمایز کننده، ماگمای تشکیل دهنده دایک های نورآباد-هرسین از نوع تولئیتی بوده و یک الگوی مرتبط با درون صفحه را نشان می دهد.
علی نعمت پور علی درویش زاده
منطقه مورد مطالعه در شرق و شمال شرق بروجرد واقع شده است . این منطقه بخش کوچکی از زون سنندج-سیرجان محسوب می شود و دارای مجموعه سنگ شناسی متنوعی از سنگهای گرانیتوئیدی و دایک های اسیدی و بازیک و سنگهای دگرگونی می باشد. توده های گرانیتوئیدی غالبا به صورت کشیده و طویل و به موازات شیستوزیته غالب در سنگهای دگرگونی با روند شمال غرب - جنوب شرقی دیده می شوند. ترکیب سنگ شناسی این توده ها عمدتا متشکل از مونزوگرانیت ، گرانودیوریت و تونالیت است و یک فولیاسیون ناشی از جهت یافتگی کانیها در آنها دیده می شود. در منطقه سه نوع دگرگونی اتفاق افتاده است . دگرگونی ناحیه ای پهنه وسیعی از منطقه را در بر می گیرد و شامل اسلیت و فیلیت می باشد. این دگرگونی از درجه پایین رخساره شیست سبز (زون کلریت) است . با تزریق توده های عظیم گرانیتوئیدی یک دگرگونی مجاورتی حاصل شده است که تا حد رخساره پیروکسن هورنفلس پیش رفته است . به علت تراوش حجم عظیمی از سیالات مشتق از توده های نفوذی در حال سرد شدن، در مناطق با شرایط مساعد دگرگونی قهقرایی ایجاد شده است . دو سری دایک اسیدی در منطقه وجود دارد. یک سری فقط در درون سنگهای دگرگونی دیده می شوند که احتمالا از ذوب سنگهای میزبان خود به وجود آمده اند و سری دیگر فقط در سنگهای گرانیتوئیدی دیده می شوند که محصول تفریق نهایی ماگمای گرانیتوئیدی می باشند. دایک های بازویک با روندهای شمال شرق - جنوب غربی (عکس روند زاگرس) سنگهای موجود در منطقه را قطع می کنند و به نظر می رسد جوابترین فعالیت ماگمایی در منطقه باشند که در طی یک فاز ماگمایی مجزا به وجود آمده اند. حداقل سه فاز اصلی دگر شکلی منطقه را تحت تاثیر قرار داده است بطوری که سه فابریک صفحه ای s3, s2, s1 حاصل شده است . دگر شکلی دوم (d2) دگر شکلی غالب در منطقه است و شواهد صحرایی و آزمایشگاهی نشان می دهد که توده های گرانیتوئیدی همزمان با این دگرشکلی نفوذ کرده اند. با توجه به نمودارهای پتروژنتیکی، اکثر توده های نفوذی ماهیت پرآلومین دارند و در محدوده کالکوآلکالن قرار می گیرند و بیشتر ویژگیهای نوع s را نشان می دهند. از نظر جایگاه تکتونیکی، توده های گرانیتوئیدی از نوع برخوردی هستند و بیشتر آنها همزمان با برخورد تشکیل شده اند و تعداد کمی از آنها نیز به سمت محدوده پایانی کوهزایی گرایش دارند.