نام پژوهشگر: امید طبیب زاده
سلیمه قدرتی امید طبیب زاده
فرض بر این است که با زیاد شدن سن گویشوران تهرانی تفاوتهای زبانی براساس جنسیت افزایش می یابد. تفاوت در به کارگیری گونه های مختلف زبانی را در سه گروه سنی 20-25 سال و 40-45 سال و 60-65 سال در چند حوزه شامل تغییرات واجی و قلب و اتباع و پس خوراند کلامی و عبارت احتیاط آمیز و پرسش تاییدی مورد بررسی قرار دادیم. تفاوت در گروه 20-25 سال و 60-65 سال ناچیز و در گروه 40-45 سال تفاوت قابل ملاحظه ای را شاهد بودیم.
نگار بوبان امید طبیب زاده
این رساله، حاصل مطالعه تطبیقیِ ریتم در موسیقی دستگاهی ایران و زبان فارسی رسمی است. ریتم را از منظر زمان بندیِ عناصر صوتی و ایجاد اسکلت های زمان بندیِ قابلِ بازشناسی، که الگو می نامیم، دنبال کرده ایم. هدف اصلی در این مطالعه، ارزیابی الگوپذیریِ زمان بندی در این دو قلمرو، اشتراک الگوها و نحوه ی ارتباط آن ها با یکدیگر بوده و منظور از الگوپذیری این است که تعدادی سلول اولیه وجود دارد که با تکثیر، ترکیب و توالی شان، ریتم واژگان، عبارات و جملات در زبان و موسیقی ساخته می شود. واژگان فارسی با گویش رسمی، و ردیف میرزاعبدالله (نگارش طلایی)، پیکره مطالعه حاضرند. الگوها (سلول های اولیه ریتم) را از هر پیکره استخراج، و اشتراک شان را ارزیابی کرده ایم. همچنین، انتظام عبارات و جمله ها و نحوه چیدن الگوها در دو قلمرو بررسی شده است. استخراج الگوهای ریتم ردیف را با یک سامانه نرم افزاری به نام تحلیل موسیقی که مختص این پژوهش طراحی و تولید شده، انجام دادیم. این الگوها را در نمونه هایی اجراشده از گوشه ها روی موج صوتی نیز تقطیع کرده، زمان بندی را در آن ها بازبینی کردیم. همین کار را با پایه های فارسی روی چند نمونه صوتی، در واژگان، شعر عروضی، شعر منثور و نثر امروزی انجام دادیم. همچنین با توجه به ناکارآمدی روش های موجود ثبت و بازنمایی ریتم برای مطالعه تطبیقی، علائم بصری خاصی هم برای بازنمایی واسطه طراحی کردیم که امکان مقایسه کاملاً بصری را بدون نیاز به آموزش فراهم نماید. دستاوردهای مطالعه نشان داد که: ریتمِ هر دو قلمرو دیرند-محور است، و نه تکیه-محور: تمایزی که ریتم را می سازد، تمایز در دیرندها و کمیت است و نه تمایز کیفی در تکیه (آکسان). هر دو قلمرو از الگوپذیری بالایی برخوردارند. 20 الگو در ردیف، و 4 پایه در فارسی، سلول های اولیه در ساخت ریتم اند و 4 پایه واژگان فارسی، زیرمجموعه الگوهای ریتم ردیف اند. ساخت و ارتباط الگوها با یکدیگر، تجمعی است: گروه های صدا از کنار هم چیده شدنِ کمیت های کوتاه و بلند ایجاد می شوند و با اضافه یا حذف کردن کمیت به یک الگو، الگویی دیگر ساخته می شود. در مراتب بالاتر (واژه ها، عبارات، جمله ها...) الگوها در کنار هم قرار می گیرند و تجمع شان، اسکلت زمان بندی کل را شکل می دهد. نحوه چیده شدن الگوها، درجاتی از تناوب چرخه ایِ منظم تا آزادی از نظم را امکان می دهد: نظم کامل تا نثر کامل. ریتم آزاد در گوشه های ردیف دستگاهی، مشابه با نثر (و به خصوص شعر منثور) است.
لیلا ضیامجیدی امید طبیب زاده
در پژوهش حاضر در فصل اول ابتدا به بیان کلیات پرداخته ایم . در فصل دوم معرفی کلی از نظام ها و اوزان شعری ارائه شده است. سپس در فصل سوم چار جوب نظری پژوهش را شرح و توضیح داده ایم. در فصل چهارم ویژگی های آواشناختی زبان ترکی آذری بیان شده اند. پس از معرفی اوزان شعری ترکی طبق مطالعات سنتی در فصل پنجم، به بررسی وزن اشعار ترکی شـهریار پرداخته ایم. ابتدا در فصل ششم وزن اشـعار عروضی ترکی شـهریار در چارچوب سنتی مورد مطـالعه قرار گرفته-اند. با توجه به اینکه در اینگونه اشعار تخطی از وزن بسیار دیده می شود، به اعتقاد نگارنده برای وزن این اشعار سیستم وزن تکیه ای-هجایی از حیث توصیف اقتصادی تر باشد. وزن در این اشعار وابسته به جایگاه تکیه های وزنی در تعداد معینی هجا (بدون در نظر گرفتن سنگینی و یا سبکی هجا) می باشد. این نوع وزن را در چارچوب نظریه وزنی بروس هیز(1988) نمی توان توصیف کرد. وزن دیگری که در شعر ترکی وجود دارد، وزن موسوم به هجایی می باشد. در ادامه پژوهش در فصل هفتم به بررسی اشعار هجایی شهریار در چارچوب سنتی پرداخته ایم. سپس این وزن را در چارچوب نظریه وزنی بروس هیز توصیف نموده ایم. این نظام وزنی را به راحتی می توان با استفاده از نظریه وزنی توصیف کرد. بنابراین می توان گفت در اشعار ترکی شهریار دو نوع وزن به چشم می خورد: یکی وزن به اصطلاح عروضی که به سادگی در سیستم وزن تکیه ای هجایی قابل توصیف می باشد و یک وزن هجایی که خاص زبان ترکی است و قواعد خاص خود را دارد
نسرین کرباسچی امید طبیب زاده
از جمله مهمترین وضایف تحلیل نحوی در دستور وابستگی استخراج ساختهای ظرفیتی است در ای پایانامه پس از بحث مختصری درباره مبانی نظری دستور وابستگی و معرفی مفاهیم مربوطه و استخراج متمم های صفت به تدوین یک فرهنگ ظرفیتی صفات بیانی فارسی شامل 420 صفت بر اساس صفات فرهنگ دانش آموز سخن نموده ایم
محمدرضا اسدی امید طبیب زاده
در این پژوهش در فصل دوم مباحث اصلی که مبنای تحقیق هستند، معرفی شده اند و در هر زبان مفاهیمی مانند: تکیه و رسایی به طور جداگانه بحث شده اند، به عنوان مثال در بخش تکیه ابتدا به تعریف کلی آن پرداخته ایم و سپس در زبان های مورد بررسی، شیوه ای حضور تکیه را بیان نموده ایم. در فصل سوم (تحلیل داده ها) ابتدا داده های هر زبان را به طور جداگانه و به صورت بسامدی نشان داده-ایم و در پایان فصل نیز به مقایسه بسامد واکه های رسا در هجای تکیه بر پرداخته ایم. در فصل چهارم (نتیجه گیری) برمبنای اطلاعات بدست آمده از بسامد واکه های رسا در هجای تکیه بر و بدون تکیه به این نتیجه رسیدیم که زبان فارسی و ترکی رفتاری یکسان دارند، یعنی واکه های رسا گرایش به حضور پربسامد در هجای بدون تکیه دارند ولی در زبان انگلیسی برخلاف این دو زبان واکه-های رسا گرایش به حضور پربسامد در هجای تکیه بر دارند،در نهایت در زبان عبری هیچ گرایش و تمایزی بین حضور واکه های رسا در هجای تکیه بر و بدون تکیه مشاهده نشده است.
سید محمد حسینی مهرداد نغزگوی کهن
گویش ها و لهجه های پیرامون هر زبان، از کارآمدترین مشخصه ها در بررسی و احیای زبان و فرهنگ هستند، که به دلیل ویژگی های منحصر به فرد کمتر دستخوش تغییر و دگرگونی می شوند. در واقع گویش ها به عنوان یکی از گونه های زبانی، دارای ویژگی های منحصربه فردی هستند که گویشوران آنها، به آن اشراف دارند. آنچه که اهمیت بررسی گویش ها را نشان می دهد، برجسته و مکتوب کردن این ویژگی هاست تا در گذر زمان از نابودی آنها جلوگیری شود. در این پایان نامه نیز با همین رویکرد به بررسی صرف در گویش لری شهرستان دورود (لرستان) پرداخته ایم. تحقیق پیش رو شامل شش فصل است. در فصل اول با عنوان مقدمه، پس از ارائه نکاتی در گویش لری به بیان روش پژوهش و نیز پیشینه تحقیقاتی گویش لری پرداخته-ایم. سپس در فصل دوم به مبحث ملاحظات نظری و چارچوب کاری در صرف پرداخته ایم. به طورکلی در صرف به مطالعه تصریف و واژه سازی (مشتمل بر اشتقاق و ترکیب) می پردازیم؛ ما نیز در فصل های 3، 4 و 5 به ترتیب به این موضوعات پرداخته و در هر مبحث مقایسه های لازم با فارسی معیار انجام شده است. فصل سوم را به صورت تفصیلی به مبحث امکانات تصریف فعل، اسم و صفت در گویش لری اختصاص داده ایم. فصل چهارم به موضوع اشتقاق و یا به عبارت دیگر به وندهای اسم ساز، صفت ساز و قیدساز می پردازد و در حدود چهل وند پرکاربرد مختلف را معرفی می کند. فصل پنجم نیز به موضوع الگوهای ترکیب اسم، صفت و قید مربوط می شود؛ در این فصل عمده ترین الگوها از پرکاربردترین تا کم کاربردترین آنها معرفی و مقایسه شده اند. نکته شایان ذکر در این فصل وجود تشابه کاربردی زیاد در برخی الگوها بین فارسی و گویش لری، و نیز تفاوت بارز در برخی از دیگر الگوهاست. در فصل ششم نیز به جمع بندی و پاسخ به فرضیات پرداخته ایم. نتیجه کلی حاصل شده اینکه، صرف نظر از چند مورد خاص، وندهای اشتقاقی و تصریفی در گویش لری به لحاظ نقش و نوع همچون فارسی عمل می کنند؛ و در خصوص الگوهای ترکیب باید گفت در مقایسه الگوهای گویش لری با فارسی معیار، تفاوت نسبتاً زیادی دیده می شود، که این موضوع قابل توجه است.
پریسا حسینی امید طبیب زاده
در پژوهش حاضر به بررسی اوزان متحدالارکان در غزلیات حافظ بر اساس نظریه عروض نجفی و نظریهء وزنی بروس هیز پرداخته ایم. در فصل اول ابتدا به بیان کلیات پرداخته ایم. در فصل دوم پیشینه مطالعاتی این پژوهش بیان شده است. در این فصل به پیشینه مطالعاتی این رساله از دو منظر مطالعات عروضی صرف و نیز مطالعات وزن شناختی از منظر زبانشناختی به تفصیل پرداخته شده است. سپس در فصل سوم چارچوب نظری پژوهش شرح و توضیح داده-شده است. در این فصل کلیت نظریه عروضابوالحسن نجفی را پر توضیح داده ایم وسپس به تفصیل، به بیان آن قسمت از نظریه وزنی بروس هیز که مرتبط با وزن شعر می باشد پرداختیم. در فصل چهارم به معرفی اوزان متحد الارکان به کار رفته در اشعار حافظ پرداخته ایم و سپس برای هرکدام از اوزان متحدالارکان به کار رفته در اشعار حافظ، بر روی نمودار توضیحات و توصیفات وزنی و همچنین قواعد مطابقه را که همان ضرورت ها و اختیارات شاعری در نظریه نجفی هستند، آورده ایم. سلسله مراتب وزنی در شعر عروضی فارسی عبارتند از : مصراع، پاره، شطر، پایه و هجا. ساختار پایه در کلمات زبان فارسی از نوع راستگرا است و بر روی نمودارهای وزنی می بینیم که دیگر اجزای سلسله مراتبی در وزن عروضی فارسی نیز راستگرا هستند. بدین ترتیب که اجزای ضعیف وزنی در سمت چپ و اجزای قوی در سمت راست قرار می-گیرند. در فصل پنجم، نیز نتیجه گیری کلی از بحث ارائه شده است. اوزان متحدالارکان در شعر عروضی فارسی به راحتی قابل توصیف در نظریه وزنی می-باشند. در واقع می توان گفت قواعدی که در عروض نجفی تحت عنوان ضرورت های وزنی و اختیارات شاعری عنوان شده است همان قواعد مطابقه در نظریه وزنی هستند که میزان موزون بودن شعر را توصیف می کنند.
زینب فرهمندپور هومان نیک مهر
تشخیص هویت نویسنده، یک مساله ی سبک شناسی است که سعی می کند یک متن را که نویسنده ی آن ناشناس است، به نویسنده ی واقعی آن متن نسبت دهد. این موضوع در زبان های مختلفی پیاده سازی شده و مورد بحث قرار گرفته ولی در زبان فارسی این چنین به آن پرداخته نشده بود. آنچه در این پایان نامه مورد بررسی قرار می گیرد طراحی و پیاده سازی یک سیستم تشخیص نویسنده بر اساس سبک نوشتاری فارسی است. در این پایان نامه علاوه بر طراحی و پیاده سازی سیستم تشخیص نویسنده متن ناشناخته، مطالعه ای روی مقایسه ی روش های یادگیری ماشین برای تشخیص هویت نویسنده انجام شده است. در این تحقیق 7 روش دسته بندی delta، k-nearest neighbors (knn)، linear discriminant analysis (lda)، درخت تصمیم گیری، شبکه های عصبی، ترکیب الگوریتم ژنتیک و knn، ترکیب الگوریتم رقابت استعماری و knn روی 2 پایگاه داده جمع آوری شده با هم مقایسه شدند. 4 دسته ویژگی که شامل ویژگی های واژگانی، نحوی، معنایی و وابسته به کاربرد می باشند از متن های پایگاه داده استخراج شدند. الگوریتم رقابت کشورهای استعماری نیز جزو ایده ها و روش های جدید می باشد که به علت سرعت همگرایی بالا، این پایان نامه به آن پرداخته است نتایج حاصل از مطالعات انجام شده در این پایان نامه نشان داد که ویژگی های نحوی، کارایی بیشتری را در بین سایر ویژگی ها دارد. در بین ویژگی های نحوی استفاده شده در این پایان نامه، توزیع عبارات اسمی، قیدی و صفت که توسط ما طراحی شده بود و توزیع کاراکترهای نقطه گذاری بیشترین تاثیر را در دسته بندی داشتند. در بین ویژگی های واژگانی، میانگین طول کاراکترهای جملات و تعداد تکرار bi-gram مورد نظر در متن بهتر از ویژگی های دیگر واژگانی عمل کردند. توزیع افزوده ها (حروف ربط) از ویژگی های معنایی، نیز جزو تاثیرگذارترین ویژگی ها در دسته بندی بودند نتایج حاصله نشان داد که روش دسته بندی lda بهترین دقت را داشت.
رخساره سهرابی محمد راسخ مهند
یکی از دغدغه های فکری ادیبان معاصر، یافتن تفاوتها و شباهتهای موجود در شعر سنتی و اشعار نو و نیز یافتن علل و عوامل حاکم بر این تغییرات می باشد. چنانکه در پی تحقیقات و بررسی های انجام شده تفاوتهای چشمگیری در زمینه واژگان، مفاهیم ، وزن ، آهنگ و حتی موضوع در میان اشعار سنتی و نو دیده شده است. اما با ظهور علم نوپا و جدید زبان-شناسی شناختی و مبحث استعاره های مفهومی از این دیدگاه، دریچه جدیدی به روی محققان ،ادیبان و زبان شناسان گشوده شد، تا آنجا که این افراد برآن شدند تا مطالعات خود را در زمینه صنایع ادبی گسترش دهند و مفهوم استعاره را که در گذشته صرفا در حیطه ادبیات بود، از جنبه ای دیگر بررسی کنند. در این پژوهش با تکیه بر بحث استعاره در زبان شناسی شاختی سعی شده است استعاره های موجود در شعر سنتی و نو فارسی، بر اساس منتخب اشعار حافظ و سپهری بررسی شود. این پژوهش نشان می دهد فضای فکری حاکم بر شعر در این دو شخص چه تفاوتی دارد. در گزیده ای از اشعار این دو شاعر، مشتمل بر 6000 کلمه، استعاره هایی که بر مفاهیم عشق، نفرت، مرگ، زندگی، تنهایی، غم، شادی و زمان دلالت می کردند، مورد بررسی قرار گرفتند. این بررسی نشان می دهد که علاوه بر مفاهیم مشترکی که در استعارات اشعار هر دو شاعر وجود دارد، مفاهیم استعاری آنها تفاوت های قابل ملاحظه ای نیز دارد. مثلاً آنجا که حافظ برای عشق قلمروی "شراب" را در نظر می گیرد و سهراب قلمروی "جسم"، می توان دریافت که دنیای فکری آنها متفاوت است. یا در استعاره "تنهایی"، حافظ با قلمروی "مکان" آن را به تصویر می کشد و سهراب مفهوم "انسان" را برمی گزیند تا نشان دهنده تنهایی عمیق انسانی در نگاه سپهری و احساس تنهایی انسان مدرن باشد. با بررسی نمونه های مورد بحث، دریافتیم که یکی دیگر از تفاوت های شعر سنتی و شعر نو، تفاوت در به کار بردن مفاهیم استعاری است.
حبیب بوستانی زاد محمد راسخ مهند
چکیده ندارد.
نفیسه رنجبر ضرابی محمد راسخ مهند
یکی از بحث هایی که در زبان شناسی شناختی مطرح می شود، چگونگی درک حوزه های انتزاعی است. حوزه های فیزیکی و عینی نظیر مکان مستقیما درک می شوند. در اثر تعاملات روزمره انسان با چنین حوزه هایی، طرح واره هایی (مفهوم هایی) در ذهن انسان ساخته می شوند. انسان با ایجاد تناظر بین حوزه های انتزاعی و عینی، از طرح واره های موجود در ذهن که از حوزه های عینی حاصل شده اند، در درک حوزه های انتزاعی بهره می گیرد. هسپل مت (1997) با بررسی 53 زبان مختلف عنوان می دارد که گرایش غالب در اکثر زبان ها شکل گیری حوزه زمان بر پایه مکان است نه بالعکس. در این پژوهش با تکیه بر بحث های زبان شناختی مطرح در این زمینه، به بررسی رابطه زمان و مکان در دستور فارسی پرداخته ایم. به همین منظور بر پایه معیارهای تایلر و ایوانز (2003) که در فصل سه بدان ها اشاره شده است، شبکه معنایی حروف اضافه را که از نمونه های بارز چندمعنایی هستند، ترسیم نموده ایم. بررسی شبکه معنایی حروف اضافه حاکی از آن است که در زبان فارسی، عبارات زمانی بر پایه عبارات مکانی شکل می گیرند. به عبارت دیگر مکان مقدم بر زمان بوده و این فرآیند حاصل استفاده از ابزارهای شناختی نظیر جسمی شدگی، طرح واره های تصویری و غیره است. این پژوهش پنج فصل دارد. در بخش اول طرح کلی پژوهش ارائه شده است. در بخش دوم اشاره ای شده به پیشینه و تعدادی از مطالعاتی که در زبان فارسی و انگلیسی در این حوزه صورت گرفته است. در فصل سوم چارچوب نظری پژوهش ارائه شده و فصل چهارم به تحلیل داده ها اختصاص دارد. نتایج حاصل از این پژوهش در فصل پنجم عنوان شده است.
خدابخش روان سالار امید طبیب زاده
در این پژوهش به بررسی شاخص های کمی ریتم در اشعار انگلیسی، فرانسوی و فارسی پرداخته ایم. این بررسی را بر اساس نظریه تنوع-پذیری دیرش (گریب و لو 2002) و فرضیه خوشه ای ( راموس و همکاران 1999) انجام داده ایم. این پژوهش بصورت آزمایشگاهی ودر فضای نرم افزارهای پرات و کورلیتور انجام شده است. همبسته صوت شناختی-آوایی ریتم را دیرش فرض کرده ایم و بر این اساس به محاسبه چهار فراسنج ریتم شامل v% ،?c ، vnpvi و crpvi پرداختیم. پژوهش حاضر شامل پنج فصل می باشد. فصل اول به کلیات پژوهش اختصاص دارد. در این فصل سئوالات ، اهداف و فرضیه های پژوهش مطرح شده اند. همچنین روش انجام کار، داده ها، شیوه تقطیع و روش محاسبه فراسنج های ریتم ارایه شده است. در فصل دوم به بررسی پیشینه پژوهش پرداخته ایم. در فصل سوم چارچوب نظری پژوهش مورد تحلیل قرار گرفته است و مفاهیمی همچون فرضیه طبقه بندی ریتم، طبقات سه گانه ریتم؛ تکیه-زمانی، مورا-زمانی و هجا-زمانی تشریح شده اند. سپس با تفصیل بیشتری به توصیف فرضیه خوشه ای و نظریه تنوع پذیری دیرش پرداختیم. فصل چهارم به تحلیل داده ها اختصاص دارد و مقادیر حاصل از پژوهش حاضر با پژوهش های پیشین از جمله پژوهش بوبان(1386)، گریب و لو (2002) و راموس و همکاران (1999) مقایسه گردید و با استفاده از نمودارهای دو بعدی بر حسب دو نظریه مذکور از دیدگاهی رده شناختی، تمایزات ریتمی در اشعار تحت مطالعه و همچنین تمایزات ریتمی بین اشعار و زبان های مبدأشان نشان داده شد. فصل پنجم به نتایج و یافته های کلی پژوهش اختصاص دارد. بر این اساس مشخص گردید همانطور که شاخص های کمّی ریتم قادر به نشان دادن تمایزات ریتمی در زبان های مختلف هستند، نیز می توانند تمایزات ریتمی را در اشعار مختلف بصورت کمّی نشان دهند. همچنین طبقه بندی-های دوگانه تکیه-زمانی و هجا-زمانی زبان ها در ریتم اشعار مربوط به آنها به نحو بارزتری انعکاس می یابد.
فرزانه محمدرحیمی محمد راسخ مهند
یکی از مباحث مهم در کشف ساختارهای نحوی و صرفی زبان های دنیا، بر اساس توصیفات نحوی و رده شناختی آنها، متمم پذیری می باشد. منظور ما از متمم پذیری، موقعیتی نحوی است که در آن یک جمله یا گزار? مفهومی، موضوع یک گزاره واقع می شود. نونان (2007)، ویژگیهای صرفی، نحوی و معناشناختی متمم پذیری را به لحاظ بینازبانی مورد بررسی قرار می دهد و عنوان می دارد که تمام زبان ها تقریباً دست? یکسانی از گزاره های متمم پذیر و متمم هایشان را بکار می گیرند. اما با این وجود دارای تعداد و نوع متممی یکسانی نیستند. ما در جهت مطالع? متمم پذیری در زبان فارسی، تعداد و انواع بندهای متممی موجود در نظام متممی زبان فارسی را مشخص کردیم. به این منظور، امکان وجود انواع بندهای متممی ارائه شده توسط نونان را، در زبان فارسی مورد بررسی قرار دادیم. این بررسی حاکی از آن است که زبان فارسی دارای سه نوع متممی: خبری، شرطی و اسم مصدری شده می باشد و ما این انواع متممی را از لحاظ صرفی، نحوی و معنایی مورد بررسی قرار دادیم. نتایج نشانگر آنست که زبان فارسی، بسته به رفتار زبان ویژ? خود، ویژگیهای صرفی، نحوی و معناشناختی متفاوتی را در انواع متممی خود بکار می گیرد. این پژوهش پنج فصل دارد. در فصل اول طرح کلی پژوهش ارائه شده است. در بخش دوم اشاره ای شده به پیشینه و تعدادی از مطالعاتی که در این حوزه صورت گرفته است. در فصل سوم چارچوب نظری پژوهش ارائه شده و فصل چهارم به تحلیل داده ها اختصاص دارد. نتایج حاصل از این پژوهش در فصل پنجم عنوان شده است.
ندا موسوی گلناز مدرسی قوامی
در این پژوهش به بررسی وزن شعر فارسی بر مبنای نظریه ی تکرار می پردازیم. نظریه ی تکرار، نظریه ای در حوزه ی وزن شناسی زایشی است. فب و هله در سال 2008 این نظریه را معرفی کرده اند. هدف از این پژوهش تعیین شبکه های وزنی اوزان عروضی فارسی، طبقه بندی ارکان بر اساس شبکه های وزنی و تعیین هسته های وزنی بوده است. داده های پژوهش سی وزن پرکاربرد فارسی بود. واحدهای وزنی، پایه ها، ارکان و هسته های وزنی از مقوله های مورد بررسی در هر وزن بودند. نتایج نهایی نشان داد که سه قاعده ی وزنی مختلف برای تعیین شبکه های وزنی اوزان عروضی فارسی وجود دارد. این قواعد ضمن تعیین شبکه های وزنی، اوزان سالم و لنگ را هم مجزا می کنند. همچنین به کارگیری این قواعد، اوزان را در سه گروه کلی رکن-کامل، رکن-شکسته ی آغازی و رکن-شکسته ی پایانی تقسیم بندی می کند. اعمال قواعد و تعیین شبکه های وزنی، رویکرد نوینی در تقطیع اوزان فارسی به ارکانشان نیز به دست داد. نتایج مورد تحلیل صوت شناختی هم قرار گرفتند. مشخصه های دیرش و بسامد پایه در هجاها و ارکان سه الگوی وزنی مختلف اندازه گیری شد و نتایج نشان داد که مولفه ی دیرش همبسته ی صوتی شبکه های وزنی است. محتوای مورایی در هسته های گروه های خط شبکه ی صفر و یک دیرش بیشتری نسبت به هجاهای سایر گروه ها دارد.
حمیده السادات حسنی حلم یوسف آرام
هدف از نگارش رساله حاضر، بررسی هنجارگریزی معنایی در اشعار منتخب مثنوی مولانا با ارجاع به مجاز می باشد. برای نیل به این هدف، ابتدا هنجارگریزی معنایی با توجّه به تقسیم بندی لیچ مطرح و سپس، جایگاه طرح این فرآیند بازکاویده شد. این پژوهش از دیدگاه ساختگرایی مورد بررسی قرار گرفته و در تحلیل متن اشعار برگزیده، ویژگی های صوری مورد توجّه قرار گرفته اند. در این پژوهش، طبقه بندی لیچ (1980) از برجسته سازی به عنوان مبانی نظری پژوهش مد نظر قرار گرفته و از نظریات صفوی(1383) و سجودی (1387) در تعدیل این طبقه بندی بهره گرفته شده است. در این پژوهش، هنجارگریزی معنایی به مفهوم تخطّی از معیارهای تعیین کننده هم آیی واژگان و به عبارتی تخطّی از مشخصه های معنایی حاکم بر کاربرد واژگان در زبان معیار یا به تعبیر دیگر، در نقش ارجاعی زبان مدنظر بوده است. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش در اشعار مولوی، عدم رعایت اصل رسانگی، تأثیر مستقیمی بر بازی دال ها دارد. در اشعار مولوی رمزگان نشانه ها می تواند خواننده را در رویارویی با متن، بر ذهنیّت و تجربه های فردی او و حتّی پیشینه ها و بافت های فرهنگی و اجتماعی نهادینه شده یاری دهد. بر اساس این بررسی، هنجارگریزی معنایی عامل مهمّی در آفرینش شعر است. بر همین اساس، هر چه بسامد وقوع این نوع هنجارگریزی بیش تر باشد، به همان نسبت افق های معنایی گسترده تری در شعر حاصل شده و رسیدن به معنا دیرتر اتفاق می افتد. همچنین، بر اساس این پژوهش می توان دریافت که هنجارگریزی معنایی عامل مهمّی در آفرینش شعر است، بدین مفهوم که هر چه بسامد وقوع این نوع هنجارگریزی بیش تر باشد، به همان نسبت افق های معنایی گسترده تری در شعر حاصل می شود و به تبع آن رسیدن به معنا دیرتر اتفاق می افتد.
حسین دارابی سرور علی محمدی
مکتب فرمالیسم یکی از بزرگ ترین مکتب های نقد ادبی معاصر است که در آن بیش تر به شکل و صورت اثر ادبی اهمیت داده می شود و تمامی مسائل خارج از متن (شخصیت و زندگی شاعر، تاریخ، مسائل اجتماعی، فرهنگی، روان شناسی و ...) در حاشیه قرار می گیرد. مسئله ی برجسته سازی که امروزه در بیش تر آثار ادبی مطرح است، ریشه در این مکتب دارد؛ به طوری که فرمالیست های چک برای اولین بار این موضوع را مطرح کردند و گفتند، مهم ترین عاملی که سبب دگرگونه شدن زبان هنجار می شود، مسئله ی برجسته سازی است. در این میان، زبان شناسی چون جفری لیچ برجسته سازی را به دو زیرشاخه ی قاعده افزایی و قاعده کاهی (هنجارگریزی) تقسیم کرد و گفت، قاعده افزایی ریشه در بدیع نظم دارد و نظم ساز است و قاعده کاهی ریشه در شعر دارد و زبان معیار را به شعر تبدیل می کند. از آن جا که کلید اصلی سخنان ما در این رساله، هنجارگریزی ِ معنایی بود، آن چه را که به نظم و قاعده افزایی مربوط می شد، کنار نهادیم و از میان قاعده کاهی هایی که لیچ مطرح کرده بود، فقط قاعده کاهی معنایی را ملاک کار پایان نامه ی خود قرار دادیم، به ضرورت از دیگر قاعده کاهی ها نیز غافل نبودیم. از آن جا که این نوع قاعده کاهی ریشه در صنایع بدیعی دارد، ما ابتدا آرایه های بدیع معنوی و صور خیال را در غزلیات نظیری نیشابوری مورد بررسی قرار دادیم و سپس نتایج حاصل از آن را به صورت آمار تدوین کردیم.
زهرا یوسفی امید طبیب زاده
دستور واژه، درواقع دستوری در حوزه ساخت گرایی است که نظریه پرداز آن سعی دارد آن را دستوری شناختی معرفی کند. لذا با مطرح کردن بحث شبکه ها، گره ها و ارتباط بین آنها دستور واژه را به گونه ای وارد حوزه شناخت می کند. اما همانطور که در نظریه پیش می رویم، با مطرح شدن دستور وابستگی و بیان شباهت های این دستور با دستور واژه، نظریه هادسون وارد حوزه ساخت گرایی می شود. هادسون وجود گروه ها در جمله را رد می کند و معتقد است که دستور یک زبان از ارتباط بین تک تک واژه های آن تشکیل می شود. وی برای یافتن چنین ارتباطی، ابتدا به تعیین طبقات واژگانی واژگان انگلیسی پرداخته و سپس نوع وابستگی بین آنها را در درون جملات بررسی می کند. دستور واژه تنها در تحلیل ساخت های هم پایه دچار مشکل می شود و بالاجبار در این قسمت از وجود گروه ها استفاده می کند. پس از معرفی دستور واژه به فارسی زبانان، نگارنده با استفاده از اصول مطرح شده در این نظریه، به دسته بندی دوباره طبقات واژگانی کلمات فارسی پرداخته است؛وی سپس براساس تحقیق صورت گرفته توسط هادسون به تعیین و شمارش اسم های موجود در انشاهای دانش آموزان مقطع دبستان می پردازد. هادسون در بخشی از مقاله خود بیان کرده بود که تعداد اسم های به کار رفته توسط کودکان با افزایش سن آنها بیشتر می شود. نگارنده این امر را در انشاهای چهار مقطع سوم، چهارم، پنجم و ششم مورد بررسی قرار داده است. تعداد اسم های به کار رفته در انشاها تا پایه پنجم به طور نسبی افزایش می یافت و در پایه ششم با افت روبه رو بود. از طرفی هادسون با بررسی متون فراوانی در زبان انگلیسی به این تعمیم رسیده بود که «حدود ?? درصد از موردهای واژگانی (در زبان انگلیسی) اسم هستند». از آنجا که چنین آماری در زبان فارسی موجود نیست و با توجه به نتیجه نقضی که در پایه ششم به دست آمد، نگارنده فرض را بر این گذاشت که افزایش سن در کودکان فارسی زبان نیز با افزایش تعداد اسم های به کار رفته در متن های آنها همراه است و علت کاهش این آمار در پایه ششم این است که در این مقطع متن های دانش آموزان به متن های بزرگسالان بسیار نزدیکتر شده و شباهت بیشتری می یابد. اگر فرض کنیم که تعمیم به دست آمده توسط هادسون در زبان فارسی نیز قابل اجرا و موجود است، با توجه به آماری که از کلاس ششم به دست آمد، می توان به این نتیجه رسید که این تعمیم در زبان فارسی ممکن است حدود "35 درصد" باشد.
سیده عاطفه بقایی امید طبیب زاده
در بخش نخست این پژوهش به بررسی الگوی وزن هجا در زبان فارسی رسمی، براساس میزان انرژی و دیرش کل هجا و در بخش دوم، به بررسی همبسته ی صوت شناختی دو طبقه ی طبیعی واکه های بلند و کوتاه در زبان فارسی رسمی پرداختیم. پژوهش حاضر را به صورت آزمایشگاهی و در محیط نرم افزار پرات با داده های برگرفته از زبان فارسی رسمی و با استفاده از گویشور زن تحصیل کرده و براساس چارچوب نظری متیو گوردون انجام داده ایم. به منظور بررسی الگوی وزن هجا، تعداد 540 هجا با الگوهای ساخت هجایی متفاوت مورد تحلیل قرار گرفت و به منظور بررسی همبسته ی صوت شناختی دو طبقه ی طبیعی واکه های زبان فارسی رسمی، تعداد 180 جفت کمینه مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل های آماری مورد استفاده در پژوهش براساس آزمون نرمال استاندارد صورت گرفته است و از نرم افزارهای اکسل و اس پی اس اس به منظور محاسبات آماری استفاده گردید. این پژوهش مشتمل بر 5 فصل می باشد. فصل اول به بررسی اهداف، فرضیه ها و روش پژوهش، فصل دوم به مطالعات پیشین، فصل سوم به چارچوب نظری، فصل چهارم به تجزیه و تحلیل داده ها و فصل پنجم به نتایج اختصاص یافته است. نتایج بدست آمده براساس تحلیل های آماری به صورت زیر می باشد:الگوی وزن هجا در زبان فارسی رسمی در سطح معنی داری 0.01 به صورت زیر ارائه گردید: cv<cv<cvc=cvc<cvcc=cvcc همبسته ی صوت شناختی دو طبقه ی طبیعی واکه ها در زبان فارسی رسمی در سطح معنی داری 0.01 انرژی بدست آمد.
مریم قیاسوند محمد راسخ مهند
یکی از مباحث مطرح در زبان شناسی فرایند قلب نحوی است. فرایندی که سازه های جمله را بی آن که تغییری در معنای کلی جمله ایجاد کند، آزادانه جابه جا می کند. در این پژوهش به بررسی این فرایند و رابطه آن با عواملی چون وزن دستوری، معرفگی، جانداری و ساخت اطلاعی پرداخته ایم. در طی این بررسی نوع خاصی از این فرایند در فارسی که سازه های پیش از فعل را به جایگاهی پس از فعل حرکت می دهد، یعنی پسایندسازی را نیز بررسی کرده ایم. قلب نحوی ویژگی زبان گفتاری است. به همین خاطر برای بررسی میزان رخداد این فرایند و تعامل آن با عوامل مذکور، پیکره ای گفتاری بالغ بر 1900 جمله گرد آورده ایم. در این پژوهش درمی یابیم که عوامل فوق به استثنای عامل جانداری، در مقلوب شدن جملات فارسی موثرند. یعنی هر چه سازه موردنظر معرفه تر، سنگین تر و به لحاظ اطلاعی نوتر باشد، احتمال مقلوب شدنش بیشتر است. علاوه بر این درصددیم از نقش پیش بینی کنندگی عوامل فوق در این خصوص مطلع شویم. بدین منظور از مدل آماری رگرسیون لجستیک استفاده کردیم. این مدل تحلیلی به ما نشان داد که سه متغیر مستقل مذکور می توانند نقش پیش بینی کنندگی برای مقلوب شدن جملات فارسی داشته باشند و از بین آن ها به ترتیب متغیر ساخت اطلاعی، معرفگی و پس از آن وزن، نقش پیش بینی کنندگی بیشتری در خصوص متغیر وابسته مقلوب شدگی دارند.
احمد فرهمند امید طبیب زاده
چکیده ندارد.
حسین عبدالملکی مهرداد نغزگوی کهن
چکیده ندارد.
طاهره سجادی امید طبیب زاده
چکیده ندارد.
مژگان معین محمد راسخ مهند
چکیده ندارد.
ندا موسوی امید طبیب زاده
چکیده ندارد.
مهربانو سیف اللهی امید طبیب زاده
چکیده ندارد.